درصد استریفیکاسیون نمونه ها
شکل ۳-۷، نمودار ستونی درصد استری شدن نمونههای پروتئینی که به ستون قرمز کوچک BLG پنتیله، زرد
BLG هگزیله، صورتی BLG بوتیله، سبز BLG پروپیله، آبی BLG اتیله و قرمز BLG متیله را نشان میدهد.
۳-۴- نتایج آزمون ضدباکتریایی
به دلیل اینکه استری کردن با متانل و اتانول، درصد بیشتری از پروتئین را استری میکرد؛ ابتدا با این دو الکل به همراه ایزوپروپانل، آزمون ضدباکتریایی بر روی گونههای گرم مثبت باسیلوس سابتیلیس،استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متیسیلین و گونههای گرم منفی ایشیریشیا کلی، سالمونلا تیفی و کلبسیلا انجام پذیرفت که نتایج آن را در شکلهای ۳-۸ تا ۳-۱۵ آورده شدهاند.
الف
ب
شکل ۳-۸، تصاویر محیط کشت آزمون ضدباکتریایی الف) ایشیریشیا کلی و ب) باسیلوس سابتیلیس،
که در آن BE=BLG اتیله، BP=BLG پروپیله و BM=BLG متیله میباشد. در این آزمون از BLG
خالص (BN) نیز استفاده شده است.
الف
ب
شکل ۳-۹، تصاویر محیط کشت آزمون ضدباکتریایی الف) کلبسیلا و ب) سالمونلا تیفی،
که در آن BE=BLG اتیله، BP=BLG پروپیله و BM=BLG متیله میباشد. در این آزمون از BLG
خالص (BN) نیز استفاده شده است.
شکل ۳-۱۰، تصاویر محیط کشت آزمون ضدباکتریایی استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متیسیلین،
که در آن BE=BLG اتیله، BP=BLG پروپیله و BM=BLG متیله میباشد. در این آزمون از BLG
خالص (BN) نیز استفاده شده است.
شکل ۳-۱۱، آزمون ضدباکتریایی اثر BLGپروپیله بر MRSA با کدورت ۵/۰ مکفارلند.
همانطور که در تصاویر موجود در شکلهای ۳-۸، ۳-۹ و ۳-۱۰ مشاهده میکنید، هیچ کدام از این سه پروتئین استری شده به غیر از BLG پروپیله دارای اثر مهاری بر روی باکتریها نبودند که این پروتئین هم فقط دارای اثر مهاری بر روی MRSA بود.به همین دلیل جهت مشاهده بهتر هاله ایجاد شده توسط BLG پروپیله در اثر کردن بر روی MRSA، از این باکتری کدورت ۵/۰ مک فارلند تهیه شد تا این اثر بهتر دیده شود که تصویر آن را در شکل ۳-۱۱ مشاهده میفرمایید.
به دلیل اینکه ایزوپروپانل الکل سه کربنه است و MRSA هم یک باکتری گرم مثبت، بر آن شدیم تا اثر ضدباکتریایی الکلهای بیشتری و باکتریهای گرم متبت بیشتری را مورد مطالعه قرار دهیم.
الف
ب
شکل ۳-۱۲، تصاویر محیط کشت آزمون ضدباکتریایی استافیلوکوکوس اپیدرمایدیس، الف) BE=BLG اتیله، BM=BLG متیله، BP=BLG پروپیله و BN=BLG خالص. ب) BB=BLG بوتیله، BPn=BLG پنتیله و BH=BLG هگزیله.
الف
ب
ج
شکل ۳-۱۳، آزمون ضدباکتریایی الف) ایشیریشیا کلی (BB=BLG بوتیله، BPn=BLG پنتیله و BH=BLG هگزیله)، ب) کلبسیلا (BB=BLG بوتیله، BPn=BLG پنتیله و BH=BLG هگزیله) و ج) MRSA( BB=BLG بوتیله، BPn=BLG پنتیله، BH=BLG هگزیله و B1-P=BLG n-پروپیله)
الف
ب
شکل ۳-۱۴، تصاویر محیط کشت آزمون ضدباکتریایی باسیلوس سرئوس، الف) BE=BLG اتیله، BM=BLG متیله، BP=BLG پروپیله و BN=BLG خالص. ب) BB=BLG بوتیله، BPn=BLG پنتیله و BH=BLG هگزیله.
شکل ۳-۱۵، تصاویر محیط کشت آزمون ضدباکتریایی MRSA با BLGخالص پروپیله شده.
فصل چهارم
بحث
۴-۱- خالصسازی BLG
روشهای بسیاری برای جداسازی BLG توصیه شدهاند اما اغلب آن ها عملی نیستند و تنها برای مصارف آزمایشگاهی قابل استفادهاند و هنوز ما نیازمند روشی هستیم که بتوان از آن برای حجمهای بسیار زیاد استفاده کرد تا هزینه تولید این پروتئین کاهش یابد(Konrad et al. 2000). اولین بار در سال ۱۹۳۴، پالمر جداسازی BLG را از شیر، و بلوری کردن آن را گزارش کرد. از آن زمان تا کنون پیشرفتهای بسیاری در روشهای خالص سازی صورت گرفته است و تنها زمانبر بودن این روشها است که همچنان باقی است.(Fox KK et al. 1967)
روشی که برای خالصسازی BLG در نظر گرفته شد (Armstrong et al. 1967)، روشی است که از لحاظ امکانات بسیار ساده ولی بسیار دقیق و با بازده بالا میباشد که با توجه به اهداف این طرح تمامی نیازهای ما را پوشش میداد. از آن جایی که ما هدفمان دستورزی یک پروتئین کامل بود، میزان خلوصی که این روش برای ما فراهم میآورد بسیار کافی بود و سرعت به دست آوردن این پروتئین هم با توجه به این روش بسیار بالا بود. کار با نمک مورد استفاده در این روش بسیار راحت بوده و در صورت دیدن اثر ضدباکتریایی توسط این پروتئین، به راحتی و در کمترین زمان میتوان مقدار مورد نیاز جهت استری کردن را فراهم نمود.
۴-۲- استری کردن BLG
استری کردن یک روش مهم برای دستورزی پروتئینها است. اساس واکنش به این ترتیب است که استری کردن با الکلهای مختلف باعث مسدود شدن گروههای کربوکسیل میشود و بنابراین با خالص مثبت و شاخصه بازی پروتئین را افزایش میدهد (Halpin and Richardson 1985).
معمولا به دلیل سهولت تاکنون، بیشتر با الکلهای کوچکی مانند متانل و اتانل، استری کردن BLG انجام شده بود، اما ما این کار را با الکلهای بزرگتری نیز انجام دادیم تا اثرات آن ها را هم بررسی کنیم. در کارهای گذشته تلاش برای استری کردن BLG با بهره گرفتن از ایزوپروپانل با شکست مواجه شده بود (Sitohy M, Chobert et al. ۲۰۰۱) که علت آن افزودن مقدار کمی کاتالیزور اسیدی بوده. البته لازم به ذکر است که هر چه الکل بزرگتر میشود از درصد استری شدن آن کاسته میشود ولی بررسی همان درصد کم استری شده نیز اهمیت بسیار زیادی داشت.
۴-۳- سنجش میزان استری شدن
چندین روش برای سنجش میزان استری شدن توسعه یافتهاند که از دقتهای مختلفی برخوردارند(Halpin and Richardson 1985) ولی روش رنگ سنجی به کار رفته در این طرح این امکان را به ما میدهد که درصد استری شدن نمونهها را با هم مقایسه کنیم و این امکان را برای ما فراهم میکند که نتایج را به صورت درصد بیان کرده و نمونهها را با غلظتهای مختلف با هم مقایسه کنیم. نتایج حاکی از استری شدن به نسبت مطلوب نمونهها بوده و با افزایش زنجیره هخمانطور که انتظار میرفت، میزان استری شدن کاهش یافته است.
۴-۴- آزمون ضدباکتریایی
پیش از این برخی خواص ضدباکتریایی پپتیدهای BLG بررسی شده بود (Pellegrini, Dettling et al. ۲۰۰۱) و همچنین خواص ضدویروسی نمونه استری شده این پروتئین در برابر ویروس آنفولانزای A زیرگونه [۱۸۸]H3N2 (Sitohy Mahmoud, Besse et al. ۲۰۱۰) و هرپس سیمپلکس[۱۸۹] ویروس نوع ۱ (Sitohy Mahmoud, Billaudel et al. ۲۰۰۷) مطالعه گردیده بود. همچنین خواص ضد ویروسی چندین پروتئین شیر نیز بررسی شده بود (Waarts, Aneke et al. ۲۰۰۵).ولی تا کنون اثر ضدباکتریایی BLG دستورزی شده و به صورت کامل بررسی نشده بود، به همین دلیل تصمیم گرفتیم تا اثر این پروتئین را به صورت کامل و استری شده تحت آزمون قرار دهیم که مراحل زیر را پیمودیم.
آزمون ضدباکتریایی توسط پروتئینهای استری شده برای باکتریهای مختلفی انجام شد. در ابتدا به این دلیل که تصور میشد پروتئین استری شده میتواند دارای اثرات مختلفی بر گونههای گرم مثبت و گرم منفی باشد، در مرحله اول باکتریهای گرم مثبت باسیلوس سابتیلیس(شکل ۳-۸) و MRSA و باکتریهای گرم منفی ایشیریشیا کلی، سالمونلا تیفی و کلبسیلا(شکل۳-۸ و شکل۳-۹) توسط BLG استری شده با متانل و اتانول و ایزوپروپانل تحت این آزمایش قرار گرفتند. طبق نتایج نشان داده شده ملاحظه میشود که تنها BLG پروپیله دارای اثر ضدباکتریایی بر روی MRSA (شکل۳-۱۰) بود.
دیدن این نتیجه باعث شد تا در ابتدا تصور کنیم که با افزایش تعداد کربنهای الکل و افزایش آب گریزی آن بر اثر ضدباکتریایی پروتئین استری شده آن افزوده میشود. بنابراین بر آن شدیم تا BLG را با الکلهای بزرگتری استری کنیم و همچنین روی دیگر گونههای استافیلوکوکوس اورئوس اثر آن را بررسی کنیم. برای انجام این مهم BLG را با بوتانل، پنتانل و هگزانل هم استری کردیم و اثر آن ها را بر روی MRSA، ایشیریشیا کلی، کلبسیلا، باسیلوس سرئوس، باسیلوس سابتیلیس(شکل ۳-۱۳) و استافیلوکوکوس اپیدرمایدیس(شکل ۳-۱۲) بررسی کردیم و همچنین اثر BLG متیله، اتیله و ایزوپروپیله را بر باکتریهای جدید باسیلوس سرئوس(۳-۱۴) و استافیلوکوکوس اپیدرمایدیس نیز مشاهده کردیم.
نتایج حاصل از این آزمونها نشان داد که BLG بوتیله، پنتیله و هگزیله دارای اثر ضدباکتریایی بر هیچ کدام از باکتریها نبوده و BLG متیله
مشخصات مصالح (مقاومت مواد، مدول الاستیسیته و …)
مشخصات هندسی مصالح (تغییرات در ابعاد مقاطع)
کیفیت اجرا (استفاده از کارگران ماهر، کنترل و نظارت دقیق بر محاسبات و نحوه ی اجرا و …)
کیفیت نگهداری سازه (قرار گرفتن سازه تحت بارهای ثقلیِ اضافی، ضربه های جدی به تیرها و ستونهای سازه به دلایل متفاوت و …)
مدل رفتاری سازه (رفتار سازه نسبت به مودهای ارتعاش)
اثر اجزاء غیر سازه ای (پایینتر بودن نقطه عملکرد مطلوب اجزاء غیر سازهای نسبت به اجزاء سازهای)
۴-۵-۲- منابع عدم قطعیت در تقاضا سازه
از جمله منابع عدم قطعیت در نیاز سازه میتوان به موارد زیر اشاره کرد، که چگونگی ایجاد عدم قطعیت آن ها در داخل پرانتزهای هر مورد اشاره گردیده است:
عدم قطعیت در بارها (نوع، بزرگی و …)
میراییِ سازه (عدم قطعیتهای محاسباتی)
سختی سازه (ساده سازی روابط ریاضی در تحلیل ماتریسی سازه، وارد شدن قضاوتهای مهندسی در قالب پارامترهای تنظیمی در تحلیل و …)
پریود موثر مودهای ارتعاشی سازه (محاسبه با توجه به قضاوت مهندسی)
تمرکز جرم گسترده سازه (در نظر گرفتن یک گره کنترلی و بررسی تغییر شکلهای آن به عنوان رفتار کلِ سازه)
مدل رفتاری سازه (تبدیل ماهیت بار جانبی، تبدیل سیستم چند درجه آزادی واقعی به سیستم یک درجه آزادی معادل و …)
مراحل تحلیل سازه (عدم قطعیت در پارامترهای مورد استفاده در آیین نامهها)
نوع تحلیل سازه (تبدیل ماهیت بار جانبی برای تحلیل)
امتداد قرارگیری سازه نسبت به گسل مسبب زلزله (ماهیت اتفاقی و رفت و برگشتی نیروهای زلزله، ناشناخته بودن بسیاری از گسلهای لرزهای و …)
۴-۶- قابلیت اطمینان و لزوم بررسی آن
قابلیت اطمینان، احتمال موفقیت یا احتمال اینکه سازه بدون وقوع خرابی به وظایف تعیین شده با محدودیتهای تعیین شده در طراحی (مانند محدوده زمانی و مکانی عمل سیستم) عمل کند میباشد. تئوری قابلیت اطمینان اولین بار توسط متخصصین دریانوردی و شرکت بیمه در قرن ۱۹ به منظور محاسبه میزان سوددهی بیشتر توسعه پیدا کرد. هدف آن ها پیشبینی احتمال مرگ جامعه یا فرد بود. از بسیاری از جهات خرابی یک سازه مانند هواپیماها، ماشینها، کشتیها، پلها و… همانند زندگی یا مرگ جانداران بیولوژیکی میباشد. اگر چه تعاریف و طبقه بندیهای زیادی در مورد خرابی سازهها وجود دارد، یک مشخصه بارز این است که گسیختگی سازهها میتواند ناشی از کاهش خواص و عمر مؤلفههای آن باشد.
پاسخ سازههای مهندسی بستگی به فاکتورهای مبهم متعددی همچون، بارها، شرایط فردی، سختی و خواص مصالح دارد. پاسخ یک سازه مانند تنشهای موضعی بحرانی، فرکانسهای تشدید و… تا زمانی که رفتار آن تحت نیازهای وارده به سازه، میزان قابل قبولی از اطمینان را داشته باشد، رضایت بخش در نظر گرفته میشود. به هر کدام از این نیازها شرایط حدی یا محدودیت گفته میشود.
مفهوم قابلیت اطمینان سازهها به موازات محاسبه و پیشبینی احتمال عدم تجاوز از شرایط حدی در هر مرحله از عمر سازه، بررسی میشود. احتمال رخداد یک پیشامد (مانند تجاوز شرایط حدی)، تعیین مقدار عددی شانس رویداد آن پیشامد میباشد. هنگامی که مقدار عددی احتمال بدست آمد، گام بعدی انتخاب طرحی است که قابلیت اطمینان سازهها را بهبود بخشد و خطر ناشی از خرابی را به حداقل برساند. طراحی سازهها همواره با عدم قطعیتهایی همراه میباشد، احتمال خرابی سازهای که با بهره گرفتن از روشهای معین طرح شده است بسیار بیشتر از سازهای می باشد که در شرایط مشابه و به کمک روشهای احتمالاتی با احتساب عدم قطعیتها طراحی گردیده است. زیرا همانطور که قبلاً اشاره گردید پارامترهای سازهای دارای مقادیر ثابت و معین نمیباشند، این در حالی است که این عدم قطعیتها را نمیتوان توسط روشهای معین در نظر گرفت. در روشهای ارزیابی قابلیت اطمینان به منظور تخمین احتمال خرابی مورد استفاده قرار میگیرند. اطلاعات مدلهایی که بر روی آن ها تحلیل قابلیت اطمینان صورت میپذیرد به طور کلی کامل نمیباشند؛ لذا قابلیت اطمینان باید به عنوان یک مقدار اسمی اندازهگیری شده در نظر گرفته شود، نه به عنوان یک مقدار مطلق و معین[۳۱].
به هر حال اگر برای قابلیت اطمینان تقریب زده شده یک سازه، از یک سری اطلاعات مشابه و یا مدلهای ریاضی مشابه استفاده شده باشد، آنگاه مقایسه سودمندی میتواند بر روی سطوح قابلیت اطمینان سازهها صورت پذیرد. اگر نوعی از روشهای احتمالاتی به منظور طراحی سازهها مورد استفاده قرار گیرد که تاکنون استفاده نگردیده است، طراح باید بسیار دقت نموده و مدلهای ارائه نموده را تا جایی که امکان دارد با دقت زیاد بررسی نماید. قابلیت اطمینان تقریب زده شده برای یک سازه، میتواند به عنوان اندازهگیری ایمنی آن در فرایند تصمیمگیری طراحی آن مورد استفاده قرار گیرد و سطحی از قابلیت اطمینان میتواند به عنوان یک قید در مسئله طراحی بهینه سازه مورد استفاده قرار گیرد[۳۱].
۴-۶-۱- خرابی و احتمال خرابی
طراحی سازه ارتباط تنگاتنگی با مفهوم خرابی دارد. به عبارت دیگر هدف از طراحی آن است که خرابی در سازه اتفاق نیفتد. در این جا لازم است در خصوص واژه خرابی و مفهوم آن به صورت مختصر بحث گردد. معمولاً برداشت ذهنی ما از واژه خرابی، به ویژه در مورد سازهها ایجاد تخریب یا شکست و یا فرو ریختگی جزیی یا کلی ساختمان میباشد. لیکن در موضوع قابلیت اطمینان این واژه دارای مفهوم و کاربرد وسیعتری میباشد. به عنوان مثال یک چراغ روشنایی جهت تأمین مقدار معینی انرژی نورانی طراحی میگردد. طراحی بر اساس جریان و اختلاف پتانسیل خاصی انجام میشود. در مقابل جریان و اختلاف پتانسیل معین (که مقدار آن دارای نوساناتی بوده و لذا متغیر تصادفی تلقی میگردند) میزان مقاومت اجزاء و عملکرد کل چراغ وجود دارد. در صورت بروز اشکالی در چراغ مذکور به نحوی که هدف طراحی، یعنی ایجاد مقدار معین انرژی روشنایی، تأمین نگردد (به لحاظ عملکرد چراغ)، میتوان گفت که خرابی در آن به وقوع پیوسته است حتی اگر ساختمان و بدنه آن بدون اشکال باشد. در بسیاری از موارد، آنچه هدف طراحی و ساخت میباشد از اجزاء مختلف تشکیل شده (مانند ساختمان ها، کشتی ها، هواپیماها و …) و در هر یک از اجزاء نیز هدفهای گوناگونی ممکن است مورد نظر طراحی باشد. به طور مثال اجزاء یک سازه، مثلاً تیرها نه تنها در مقابل بارهای وارده باید مقاومت کنند، بلکه باید میزان خیز و ارتعاش آن ها نیز در حد قابل قبول باشد. بدیهی است در صورتی که هر یک از اهداف طراحی تأمین نشود، سازه از آن نظر خراب تلقی میگردد، ضمن آنکه ممکن است سایر اهداف طراحی برآورده شود.
از طرفی وقوع خرابی در یک جزء میتواند منجر به خرابی کل ساختمان شده و یا در حد خرابی یک عضو و تنها از نظر یکی از اهداف طراحی باقی بماند، به عبارت دیگر خرابی میتواند کلی یا جزئی باشد. این مطلب نشان میدهد که وقوع خرابی از درجه اهمیت یکسانی برخوردار نمیباشند که این موضوع باید در ضوابط طراحی مد نظر قرار گیرد و از طرف دیگر خرابی ممکن است دائمی یا موقتی باشد. در هر حال هدف طراحی عدم وقوع خرابی میباشد و هدف از واژه خرابی، عدم تأمین کیفیت کاری مورد انتظار از سازه به طور کلی هر آنچه بر مبنای طرحی خاص و مشخص ساخته شده باشد، است. به عبارت دیگر هدف طراحی آن است که خرابی ایجاد نگردد به صورت ساده خرابی را میتوان عدم توانایی در ارائه ویژگی مورد انتظار معنی کرد؛ لذا خرابی، تابع دیدگاهی است که طراح به هنگام طراحی مد نظر قرار میدهد. خرابی میتواند برای یک منبع آب بتنی افزایش عرض ترک از حد مورد انتظار و یا فرو ریختگی آن باشد، در حالی که برای سازهای دیگر افزایش میزان تغییر شکل و یا ارتعاش بیش از حد معیار، میتواند خرابی تلقی گردد. در هر حال وقوع هر یک از حالتهای خرابی از دیدگاه تحلیل قطعی به دلیل اینکه عوامل موثر در طراحی، فاقد مقادیر مشخص و معین میباشند امکان پذیر نبوده و مسئله باید از روشهای آماری به صورت احتمالی حل شود.
۴-۶-۲- تابع شرایط حدی و شاخص قابلیت اطمینان
تابع شرایط حدی (Limit State Function) مرز بین سلامتی و خرابی را در سازه مشخص نموده و بسته به نوع مسائل قابلیت اطمینان و سازه مورد بررسی میتواند متفاوت باشد. به طور کلی میتوان این توابع را به صورت زیر تقسیمبندی نمود:
تابع شرایط حدی نهایی (Ultimate Limit State): شرایط حدی نهایی معادل با حداکثر ظرفیت بار قابل تحمل که می توان اعمال نمود است، به عنوان مثال می توان به:
تشکیل مفصل پلاستیک
فراروی از ظرفیت لنگر
منهدم شدن بتن تحت فشار
خرابی برشی جان تیرهای فلزی
کمانش (بال، جان و کمانش کلی)
از بین رفتن پایداری سازه
گسیختگی جوش
خستگی (برای سازههایی که تحت بار رفت و برگشتی قرار دارند)
به عنوان شرایط حدی نهایی اشاره نمود[۲۳]:
تابع شرایط حدی خدمتپذیری (Serviceability Limit State): این شرایط در ارتباط با استفاده معمولی از سازه میباشد، به عنوان مثال میتوان از:
فزونی تغییر شکل
فزونی ارتعاش
تغییر شکلهای دائمی
به عنوان شرایط حدی خدمت نام برد[۲۳].
تابع شرایط حدی شرطی (Conditional Limit State): شرایط حدی شرطی معادل با ظرفیت باربری است، اگر یک بخش از کل سازه گسیخته شود. خرابی محلی میتواند توسط یک تصادف و یا یک آتشسوزی ایجاد گردد. به عنوان مثال می توان:
تشکیل مکانیزم در سازه
تجاوز تنش از مقاومت مجاز مصالح یک عضو
ناپایداری یک عضو (کمانش)
را به عنوان شرایط حدی شرطی بیان نمود[۲۳].
در صورتی که اثرات خارجی و محیطی در یک سازه طرح شده را با S و مقاومت در مقابل آن را با R نمایش داده شود که R میتواند تنش تسلیم مصالح، با کمانش ستونها و یا مقاومت برشی باشد، تابع شرایط حدی به صورت رابطه (۴-۱) تعریف میشود.
پیشنهاد من این است که به جای آنکه این پاسخ این پرسش را مستقیماً در موسیقی جستجو کنیم، بیشتر به سراغ ریشه شناسی و کلمه برویم.
ممکن است گاهی حتی یک نوازنده یا آهنگساز به فراخور حال خویش، نامی را برای اثرش انتخاب کند که از اسطوره ها الهام گرفته باشد و ربط مستقیمی با اثرش نداشته باشد اما با این حال، از اسامی ،
می توان به برخی چیزها دست یافت و طبقه بندی هایی را انجام داد. تعدادی از اسامی گوشه ها و ردیف ها مربوط به مکان هستند، برخی به نام اشخاص مرتبطند و بعضی هم بازگوکننده حالات می باشند. دسته بندی های بیشتری را هم در این خصوص می توان ارائه داد که اتفاقاً آقای بلان که استد پایان نامه دوره دکترای بنده بود در این زمینه کار کرده و طبقه بندی هایی را ارائه داده است.
دسته بندی اسامی گوشه های ردیف دستگاهی موسیقی ایران را می توان به انواع زیر تقسیم بندی کرد:
حالات :
مانند :مویه، کرشمه
آیین ها:
مانند: نوروز، رجز
اسامی اشخاص:
مانند: شهناز
عمل خاص
مکان:
مانند: اصفهان یا ماوراء النهر
اسامی فونکسیونل:
مانند: درآمد، اوج، فرود، چهار مضراب
برخی از اسامی نیز معنای چندان مشخصی برای ما ندارد و نمی توان آن را در دسته بندی خاصی جای داد.( مثل: جامه دران) البته دسته بندی های دیگری هم وجود دارند و دسته هایی که در بالا نام برده شد تنها بخشی از این دسته بندی هستند.در واقع از لحاظ واژه شناسی و تقسیم بندی این واژه ها که هر کدام به چه دسته ای تعلق دارند می توان حرفی برای گفتن داشت و پژوهش هایی را انجام داد تا به پاسخ سوال این تحقیق رسید.
حسن کسایی در خصوص برخی گوشه ها و ردیف ها و اینکه اسامی آنها از کجا آمده نظراتی را ارائه کرده که البته نظرات شخصی وی می باشد و شاید نتوان از لحاظ علمی به آنها استناد کرد اما به هر حال بیانگر این موضوع است که می توان اسامی و واژه ها را مورد کنکاش قرار داد و دسته بندی کرد.
در آخر ذکر مجدد این نکته ضروری است که پایان نامه حاضر، می بایست برای اثباتش، نگاهش به واژه شناسی و تکیه اش بر واژه ها، تحول تاریخی کلمات و یا تقسیم بندی حالات باشد.
گفتگو با دکتر کزازی؛ اسطوره در خنیای کهن ایرانی
اسطوره در خنیای کهن ایران (موسیقی بومی و مقامی) بازتابی دارد اما جستجوی آن در موسیقی دستگاهی ایران نکته ای تازه می باشد. خنیای بومی یا موسیقی مقامی است که پیشینه کهن دارد و از این روی خواه ناخواه با اسطوره آمیخته است یک نمونه شناخته شده و برجسته ی آن سوگ سیاووش است که خنیایی ویژه خود داشته است که این را در “تاریخ بخارای نرشخی” سوگ سروده هایی که توده مردم می خوانده اند می یابیم و بخش هایی از آن را آورده است اما گرچه موسیقی دستگاهی امروز ایران با موسیقی بومی و مقامی ارتباط داشته است و به نوعی تجریدی شده ی موسیقی نواحی می باشد اما بررسی نقش اسطوره در این موسیقی همیشه هم ساز و هماهنگ با موسیقی نواحی نیست کار یا اگر هم باشد مستلزم تیم، گروه و مجموعه ای است که بتوان بخش های مختلف این تحقیق را بررسی کرد و انجام داد.
اما حال آنکه چگونه می خواهیم کارکرد و بازتاب اسطوره را در خنیای شایمانی (موسیقی کلاسیک) یا دستگاهی ایران بجوییم نکته ای است که چندان روشن نیست چون پیشینه ی این خنیا آنچنان بر ما آشکار نیست گرچه سازماندهی ردیف، انجام پذیرفته است اما این بازتاب اسطوره اگر بدین گونه باشد که ما آن را در ترانه ها و سروده ها همراه با موسیقی خوانده شده است بجوییم شدنی است.
شعری که ساختار اسطوره ای داشته است همراه با موسیقی اجرا شود می توان آن را مورد مطالعه ی بیشتری قرار داد (اجرای بیت هایی از شاهنامه و آواز ، پرده خوانی، نقالی) این شدنی است اما آنچه که به خنیا (نوازندگی) بازمی گردد پیراسته از سروده، ترانه و شعر کار ساده ای نیست و تا حد زیادی نشدنی است. البته در این روشن سازی دو راه وجود دارد ؛ راه زبان شناسی و راه خنیا.زبان شناسی قالب هر نامی معنی خاصی را دنبال می کند برخی از نامها ترجمه کهنی را دربرمی گیرد و برخی دیگر نام ها نو ترند که در حقیقت جنبه نام شناسی و نام شکافی ، پیوند عمیقی با خنیا ندارد.
سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که خنیاگری خنیایی را ساخته و نامی را بر روی آن نهاده است و حال آیا این نام با آن خنیا هماهنگ است؟ هر نامی را می توان بر روی یک قطعه موسیقایی نهاد. کسی آهنگی را می سازد و نام آن را می گذارد مرگ سهراب اما آیا این نام با رخداد تاریخی مرگ سهراب هماهنگ است؟ از مثال های دیگر در دنیای امروز می توان قطعه سیمرغ(متبسم،حمید،۱۳۹۰) را نام برد.آیا این خنیاها با نام های خویش و اتفاق های اسطوره ای –تاریخی هماهنگ است؟ و آیا نام است که ویژگی تاریخی می دهد یا خنیاست؟ و این دو را چگونه می توان در پیوند بود؟
جواب این پرسش را باید اینگونه داد ؛ بوضوح که نه! مگر اینکه این نامگذاری، کهن باشد که پاره ای از اینها در متن های ادبی پارسی آمده . در کتاب هایی چون دیوان منوچهری اسم آهنگ ها و لحن های قدیم آمده است.و حال اینکه این نام ها از مجای تاریخ در این کتاب ها آمده است روشن نیست اما بی گمان پاره ای از این نامها کهن می باشد چون مویه زال یا مرگ سیاووش.
در حقیقت بهترین راه برای بررسی این موضوع این است که نام اسطوره ای با آن خنیا آیا پیوند اندام وار ساختاری دارد و آیا اسم های کهن در ردیف دستگاهی ایران پیوندی با آن خنیا دارد؟ که این نیز مستلزم آن است که آن خنیای کهن در دست باشد که پیشینه آثار شنیداری خنیای ما به دوران قاجار بازمی گردد که این زمان، زمان مناسبی برای شناخت خنیاهای اسطوره ای و تاریخی نیست و حتی طبق مطالعاتی که صورت گرفته است در دوران قاجار از صافی های فواصل غرب گذشته است و در هر جای فلات ایران که فواصل موسیقی نواحی ایران در آنجا بکرتر مانده است مورد بررسی قرار دهیم با فواصل امروزه ردیف ، مطابقت ندارد. به عنوان مثال، فواصلی که در ساز تنبور می باشد با فواصل موسیقی ایران همخوانی ندارد.
البته پیدا کردن نقش اسطوره در موسیقی ایران کار ژرف و بزرگی است که هیچ پیشینه ای ندارد حال اگر شما بتوانید آن را روشن کنید کار چشمگیری انجام داده اید.
اسطوره در جهان امروز
از زمینه ها و اتفاقات بزرگی که در عصر معاصر رخ داده است که بخشی از تلاش های جناب کزازی در این زمینه صورت گرفته است به این مورد می توان به اشاره کرد که عنوان آن “اسطوره در جهان امروز” می باشد.
ما در جهان امروز بیشتر از هر دورانی با اسطوره درآمیخته ایم و اینکه روزگار، روزگار اسطوره نیست. نمونه ای را که می توان در این مورد مثال زد در نوآیین ترین هنری که زاده ی روزگار کنونی و جهان نو است (سینما) اسطوره بیشترین نقش را دارد . فیلم هایی که منطق اسطوره شناسی دارند بهترین فیلم ها شمرده می شوند و بینندگان فراوانی دارند نمونه هایی چون “ارباب حلقه ها” و ” خداوند چمبرها” “هری پاتر"که این فیلم ها برگرفته از داستانهای اسطوره های کهن می باشد و بازنویسی افسانه های بومی است.و در برخی از این فیلم ها گرچه رویکرد اسطوره ای – تاریخی وجود ندارد اما از دید مردم باستانی و اسطوره گرایانه است (جادو، نیروهایی فراسویی و امور ماورایی) و حتی دستاوردهای هنر امروز را چون سفالینه ها، پیکر تراشی و … مورد مطالعه قرار دهیم سخت پیوندی دارد با نگارینه های دوران کهن یا تندیس های دوران کهن و این رمز و رازی که در هنر نو است خود نشانه ای است از اینکه ما در جهان درونی خود ، در ژرفای نهان ناخودآگاهی خویش سخت اسطوره ای هستیم حتی بیش از انسان روزگار اسطوره.
هنر و اسطوره از نگاهی بسیار فراخ به کودکان توأمان می مانند یعنی از یک گونه اند. آن چه این دو را از هم جدا می کند آن لایه های ناخودآگاهی است که به خودآگاهی نزدیکند شاید بتوان گفت که بی درنگ در پی خودآگاهی جای دارد.
از نگاه کزازی، خاستگاه هنر ناخودآگاهی است که سوی مندی فردی دارد.این ناخودآگاهی به تنهایی نمی توان پدید آور هنر باشد بلکه فقط خاستگاه آن است اما این باید از پالوانه (روزنه) ی خود آگاهی که سوی مندی جمعی دارد بگذرد تا یک آفریده ی هنری بگردد. اگر تراویده های خام ناخودآگاهی
باشد هنر نیست رویاست و معنا ندارد.؛یکسره رمزی است.و حال ، هنر نو به رویا می ماند یعنی هنرمند نو گرا که بیش از دیگر هنرمندان با جهان درون اسطوره گرای خورده و درپیوند است آن پالوانه خودآگاهی را کم و بیش فرو می گذارد. به این تراویده های خام ناخودآگاهی راق می دهد و توان، که بیرون بریزد برای همین است که معنای روشنی ندارد. هنر هر چه که باشد زبان است و باید بیانی داشته باشد و دیگران باید بتوانند با هنرمند پیوند بگیرند و تراویده های خام ناخوداگاهی که به جهان خوداگاهی کشیده نمی شود مخاطب خویش را گمراه می کند. که کمابیش این مورد هم در عصر امروز دیده می شود. و شناخت موسیقی دستگاهی ایران نیز که از ناخوداگاه هنرمندان زمان خویش به خوداگاه رسیده و خلق شده ، کار ساده ای نیست چون کاویدن ذهن و ناخوداگاه آن هنرمند، امروز انجام پذیر نخواهد بود.
گفتگو بافریدون جنیدی؛موسیقی یا نوای خوش
ردیف به معنای امروزی را که با توجه به تحقیقات موسی معروفی در خصوص گوشه های ردیف، مربوط به کامل ترین ردیفی که به دست ما رسیده است می شود می توان از دو وجه مورد بررسی تاریخی قرارداد:
اول ظاهر خود کلمه؛ در واقع با شکافتن و ریشه یابی واژه ها بتوانیم به تاریخ پشت آن برسیم.
دوم اینکه از طریق ملودی ها بتوانیم این کار را انجام دهیم که البته مورد دوم احتیاج به دقت و تحقیق فراوان دارد و به راحتی بدست نمی آید به خصوص که اولین قطعاتی که ما امروزه در دست داریم مربوط به ۷۰ تا ۱۰۰ سال گذشته است در صورتی که ما تاریخی به قدمت ۱۰ هزار سال داریم و از موسیقی درآن دوران هیچ چیزی به دست ما نرسیده است.
البته برخی نام ها خودشان گویای تاریخ هستند مانند مرد شبدیز در آثار باربد که صدای سم اسب شبدیز در موسیقی و اشعار او شنیده می شود و بی گمان این نخستین سمفونی است که از آن یاد شده البته ممکن است پیشتر هم بوده باشد اما به این زیبایی از آن یاد نشده است. از شبدیز هم الان فقط یک نام باقی مانده اما همین نام به هر حال بازگو کننده بخشی از تاریخ و موسیقی کهن ایران است.
به نظر من موسیقی هر قدر ساده تر باشد بیشتر به دوران کهن نزدیک است مثلاً فواصل نت ها، ارتعاشات و حرکت های بالا و پایین و یا قبضه در سازها، معمولاً در موسیقی کهن مشاهده نمی شود. البته این نظر شخصی بنده است و هیچ نظریه ای مبنی بر تایید این مورد وجود ندارد اما با توجه به شنیده ها و آنچه بدست آمده است موسیقی های دوران کهن همگی ساده بودند و در واقع فقط خود نت بودند. حتی اگر به کهن ترین دسته ارکستر جهان که تا امروز بدستمان رسیده نگاهی بیندازیم می بینیم که اول با چنگ، اولین نت ها (دو) را داشته اند و سپس با نی آن را تقویت کرده اند که در واقع دو و سل هستند و دانگ های مختلف از بم تا زیر با این شیوه اجرا شده و موسیقی که امروزه در جهان پسندیده می شود از همین جا شروع شده است.
به هر حال درست که نظریه ای در این خصوص وجود ندارد اما آنچه مسلم است این است که نت های اولیه باید ساده باشند و موسیقی هر قدر ساده تر باشد و نوازندگان در نواختن آن نخواهند قبضه به کار ببرند نشانه ی کهن بودن آن است.
در این بین اگر بخواهیم به آفرینش مسیقی اشاره کنیم باید بگویم که موسیقی از ۸۰۰۰ سال پیش آغاز شده است و بنده در کتاب جدیدم به نام “داستان ایران” که طی ماه های آتی به بازار خواهد آمد، به این موضوع نیز پرداخته ام.
در اینجا با توجه به اینکه هنوز کتابم منتشر نشده تنها به ذکر گوشه هایی از این کتاب که در باب موسیقی و پیدایش آن است اشاره میکنم. من در کتاب “داستان ایران” یک جدول زمانبندی ارائه کرده ام که بر اساس تجزیه کربن ۱۴ و از دید علمی کاملاً معتبر است. هنگامی که رویدادهای این جدول زمانی را با داستان های شاهنامه پیوند می خورد، زمان مربوط به بسیاری از رویدادها و وقایع مشخص می شود. طی همین جدول زمانی مشخص می شود که اولین “نوای خوش” یا همان موسیقی مربوط به ۸۰۰۰ سال پیش است.
با مروری بر دوره های تاریخی ایران در دوران ابتدایی به موضوعاتی بر میخوریم که بسیار جالب و قابل تأمل هستند. این موضوعات مربوط به شکل گیری کلمات و زبان هستند که با شکافتن بیشتر آنها می توانیم در موسیقی هم که کلام بر آن سوار شده به همین موضوع استناد کنیم.
مثلاً بعضی کلمات مثل هوا که در واقع، نفس و هوا در خود لفظ کلمه “هوا” قابل درک است، شرشر که صدای آب است یا جرجر وقتی که این آب تبدیل به باران می شود، اینها صداهایی هستند ه از دل طبیعت گرفته شده اند و در کلام ها به کار می روند و در واقع کلام بر مبنای آنها ساخته شده است. موسیقی یقیناً قبل از کلام وجود داشته مثلاً شاید بتوان گفت اگر کف زدن و تولید هر صدایی را که بصورت نوا و موزون باشد در نظر بگیریم باید تاریخ موسیقی را بسیار قبل تر از کلامبدانیم.
شاهنامه فرودسی با “نای” شروع شده که در گذشته برای درآوردن صدا و ترساندن حیوانات در شکار و … استفاده میشده و مربوط به ۳۵ هزار سال پیش است که البته صدای “نای” روی نت های شناخته شده امروزی نیست.حتی در پارچه بافی هم صدای موزونی تولید میشه که ساز “تار” از آن گرفته شده است.
مادام دیه لافو از چهره های شناخته شده دنیا در کشور فرانسه است که در شرح سفر خود به ایران می نویسد که در حال گذر از شهر ساوه با پیرمرد پنبه زنی رورو شده بودند که از آنان بدلیل داشتن چارپا تقاضای کمک برای رفتن به شهری در مسیر آنان را می نماید و مادام دیه لافو و همراهانش از وی میخواهند به شرطی با آنان همراه شود که این ساز خود را برای آنان بزند یعنی فکر می کردند صدای دستگاه پنبه زنی ، یک موسیقی و ابزار مرد پنبه زن از ابزار موسیقی است.
. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﯾﻦ ﺗﻐﯿﯿﺮ روﯾﮥ اﺳﺘﺮاﺗﮋﯾﮏ ﭼﯿﻦ، ﺳﻮاﻟﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ذﻫﻦ (Robinson& Shambavgh, 1995:375)
ﻣﺘﺒﺎﺗﺮ ﻣﯽﮔﺮدد اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﺮاﯾﻂ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺷﺪن ﭼﻪ اﻣﮑﺎﻧﺎﺗﯽ را ﺑﺮای رﺷﺪ و ارﺗﻘﺎء ﺟﺎﯾﮕﺎه ﭼﯿﻦ ﻓﺮاﻫﻢ آورده و روﯾﮥ ﭼﯿﻦ در ﺑﺮﺧﻮرد ﺑﺎ ﺷﺮاﯾﻂ ﺟﺪﯾﺪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﻮده اﺳﺖ؟
(۱-۴ﭼﯿﻦ و ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺷﺪن؛ ﻓﺮآﯾﻨﺪ واﺑﺴﺘﮕﯽ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ
آﻧﭽﻪ ﮐﻪ در ﻧﮕﺎه ﭘﺎرادﯾﻢ ﻧﺌﻮﻟﯿﺒﺮاﻟﯿﺴﻢ ﺑﻪ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻞ از اﻫﻤﯿﺖ ﻓﺮاﯾﻨﺪهای ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ، ﻓﺮآﯾﻨﺪﻫﺎی ﺳﯿﺴﺘﻤﯽ ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ آن اﺳﺖ. در دوران ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ ﮔﺴﺘﺮش ارﺗﺒﺎﻃﺎت و اﻫﻤﯿﺖ ﻓﺮاﯾﻨﺪه اﻗﺘﺼﺎد، واﺑﺴﺘﮕﯽ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ و ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺷﺪن ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻓﺮآﯾﻨﺪﻫﺎی ﺳﯿﺴﺘﻤﯽ ﻣﻄﺮح ﻣﯽﮔﺮدﻧﺪ.
ﻋﮑﺲاﻟﻌﻤﻞ ﭼﯿﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺷﺪن ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺣﺎدث در ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺗﮑﺎﻣﻞ ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﺑﻌﺪ از اﯾﻨﮑﻪ در ۱۹۴۹ ﺟﻤﻬﻮری ﺧﻠﻖ ﭼﯿﻦ ﺗﺄﺳﯿﺲ ﺷﺪ، ارﺗﺒﺎط ﮐﺸﻮر ﺑﺎ »ﺟﻬﺎن ﺧﺎرج« ﺑﻮﯾﮋه ﺑﺎ ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﻏﺮﺑﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ اﻗﺘﺼﺎدی و ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژﯾﮏ ﭘﯿﺸﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮدﻧﺪ، ﺑﺴﯿﺎر ﻣﺤﺪود و ﻣﺨﺘﺼﺮ ﺑﻮد. ﺣﮑﻮﻣﺖ ﮐﻤﻮﻧﯿﺴﺘﯽ در درون، ﻗﺎﺋﻞ ﺑﻪ اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﺧﻮدﮐﻔﺎﯾﯽ اﻗﺘﺼﺎدی و در ﻋﺮﺻﻪ ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ، ﺑﺪﻧﺒﺎل ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﺳﺎﯾﺮ ﻣﻠﻞ ﮐﻤﻮﻧﯿﺴﺖ و ﺣﻤﺎﯾﺖ اﯾﺪﺋﻮﻟﻮژﯾﮏ و ﻣﺎدی از آﻧﻬﺎ ﺑﻮد. آﻏﺎز اﺻﻼﺣﺎت اﻗﺘﺼﺎدی در ۱۹۷۸ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺑﺎزﮔﺸﺎﯾﯽ دروازهﻫﺎی ﭼﯿﻦ ﺷﺪ. در اﯾﻦ زﻣﺎن ﭼﯿﻦ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﭘﯽ ﺑﺮد ﮐﻪ روﺷﻦ ﻧﻤﻮدن ﻣﻮﺗﻮر ﺗﻮﺳﻌﮥ اﻗﺘﺼﺎدی ﭼﯿﻦ و ﺑﻬﺒﻮد اوﺿﺎع ﻧﺎﺑﺴﺎﻣﺎن داﺧﻠﯽ، ﺑﺮ ﭘﺎﯾﻪ ﺧﻮدﮐﻔﺎﯾﯽ اﻗﺘﺼﺎدی ﻣﯿﺴﺮ ﻧﻤﯽﮔﺮدد، ﺑﻠﮑﻪ ﭼﯿﻦ ﻣﺠﺒﻮر اﺳﺖ ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﺧﻮد را ﺑﺎ ﺳﺎﯾﺮ ﻣﻠﺖﻫﺎ ﮔﺴﺘﺮش دﻫﺪ. رﻫﺒﺮان ﭼﯿﻦ ﻫﺪف ﺗﺒﺪﯾﻞ ﭼﯿﻦ ﺑﻪ ﮐﺸﻮری ﺗﻮﺳﻌﻪ ﯾﺎﻓﺘﻪ از ﻧﻈﺮ اﻗﺘﺼﺎدی، ﺑﺎ دﺳﺖ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺑﻪ آﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﭼﻬﺎر ﮔﺎم ﻣﺪرﻧﯿﺰاﺳﯿﻮن ﻣﯽﻧﺎﻣﯿﺪﻧﺪ، ﺳﺮﻟﻮﺣﮥ ﺣﺮﮐﺖ ﺧﻮﯾﺶ ﻗﺮار دادﻧﺪ. اﯾﻦ ﭼﻬﺎر ﮔﺎم ﻋﺒﺎرت ﺑﻮدﻧﺪ از: ﻣﺪرﻧﯿﺰاﺳﯿﻮن در ﺻﻨﻌﺖ، ﮐﺸﺎورزی، دﻓﺎع ﻣﻠﯽ و ﻋﻠﻢ ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژی. ﺗﺤﻘﻖ اﯾﻦ اﻣﺮ ﺟﺰ در ﺳﺎﯾﮥ ارﺗﺒﺎط ﮔﺴﺘﺮده ﺑﺎ ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﺗﻮﺳﻌﻪ Liang & Lauderdle,2006:200.(ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻣﯿﺴﺮ ﻧﺒﻮد(
درک ﭼﯿﻦ از ﺗﺄﺛﯿﺮات ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺷﺪن ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﯾﻞ ﭼﯿﻦ ﺑﻪ اﻓﺰاﯾﺶ ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﺧﻮد ﺑﺎ ﺳﺎﯾﺮﯾﻦ ﮔﺸﺖ. در ﺣﺎل ﺣﺎﺿﺮ ﭼﯿﻦ ﺑﻪ اﯾﻦ ﺑﺎور رﺳﯿﺪه اﺳﺖ ﮐﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺷﺪن اﻗﺘﺼﺎد ﯾﮏ روﻧﺪ ﺗﺎرﯾﺨﯽ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻧﺎﭘﺬﯾﺮ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻠﺖﻫﺎﯾﯽ ). ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﻧﺨﺴﺖ وزﯾﺮ ﭼﯿﻦ، ون Lardy,2002را ﮐﻪ ﻗﺼﺪ ﺗﻮﺳﻌﻪ و ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ دارﻧﺪ، ﮔﺮﯾﺰی از آن ﻧﯿﺴﺖ ( ﺟﯿﺎﺑﺎﺋﻮ اﻇﻬﺎر داﺷﺘﻪ اﺳﺖ:
“ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺷﺪن اﻗﺘﺼﺎد روﯾﻪای ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻧﺎﭘﺬﯾﺮ اﺳﺖ و ﻣﺪرﻧﯿﺰاﺳﯿﻮن ﭼﯿﻦ ﺑﺎﯾﺪ در ﭼﻨﯿﻦ ﻓﻀﺎﯾﯽ ﻫﺪاﯾﺖ ﮔﺮدد…ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺷﺪن، ﻓﺮﺻﺖﻫﺎ و ﭼﺎﻟﺶﻫﺎی ﺗﻮاﻣﺎﻧﯽ را ﺑﻬﻤﺮاه دارد، ﺑﺎ اﯾﻦ ﺣﺎل ﭼﯿﻦ ﻧﯿﺎز ﺑﻪ ﺗﻨﻈﯿﻢ روﯾﻪﻫﺎی داﺧﻠﯽ ﺣﮑﻮﻣﺖ و اﻓﺰاﯾﺶ ارﺗﺒﺎﻃﺎت و ﻫﻤﮑﺎریﻫﺎی ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ ﺧﻮد، ﺑﺮای ﺑﻬﺮه ﻣﻨﺪی از ﺣﺪاﮐﺜﺮ ﻣﺰاﯾﺎی آن
(People’s Daily/26/March/2001)دارد.”
(۱-۱-۴ﺳﯿﺎﺳﺖ درﻫﺎی ﺑﺎز، ﺗﺠﺎرت ﺧﺎرﺟﯽ و ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاری
ﭘﯿﮕﯿﺮی ﺑﺮﻧﺎﻣﮥ اﺻﻼﺣﺎت اﻗﺘﺼﺎدی و اﺗﺨﺎذ ﺗﺼﻤﯿﻢ اﺳﺘﺮاﺗﮋﯾﮏ ﭼﯿﻦ ﻣﺒﻨﯽ ﺑﺮ ﺑﻬﺮه ﻣﻨﺪی از ﻣﺰاﯾﺎی ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺷﺪن در ﻋﺮﺻﮥ اﻗﺘﺼﺎد، ﺳﯿﺎﺳﺖ درﻫﺎی ﺑﺎز را در اوﻟﻮﯾﺖ دﺳﺘﻮر ﮐﺎر ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﯽ ﭼﯿﻦ ﻗﺮار داد. ﺟﺬب ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ
ﺗﻘﻮﯾﺖ ﺗﺠﺎرت ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻞ دو راﻫﺒﺮد ﻋﻤﺪه ﺑﺮای ﭘﯿﺸﺒﺮد ﺗﻮﺳﻌﮥ اﻗﺘﺼﺎدی در (FDI)48 ﮔﺬاری ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺧﺎرﺟﯽ ﺑﻪ (SEZ)49ﻓﻀﺎی ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺷﺪن ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. اوﻟﯿﻦ ﮔﺎم در ﺗﺤﻘﻖ ﺳﯿﺎﺳﺖ درﻫﺎی ﺑﺎز، اﯾﺠﺎد ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺗﺠﺎری وﯾﮋه
ﺗﺠﺎرت ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻞ ﺑﻮد. ﺷﻦزن۵۰، ﺷﺎنﺗﺎﺋﻮ۵۱، زوﻫﺎی۵۲ و زﯾﺎﻣﻦ۵۳در۱۹۸۰ﺑﻪ ﻋﻨﻮان اوﻟﯿﻦFِDIﻋﻨﻮان دروازهﻫﺎی ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺗﺠﺎری وﯾﮋه ﻣﻌﺮﻓﯽ ﮔﺸﺘﻨﺪ.در ﻣﻨﺎﻃﻖ ﯾﺎد ﺷﺪه ﻣﺸﻮقﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ ﺑﺮای روﻧﻖ ﺑﺎزار و ﺟﺬب ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ درﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه ﺑﻮد؛ ﻣﻌﺎﻓﯿﺖ و ﺗﺨﻔﯿﻒ وﯾﮋه ﻣﺎﻟﯿﺎﺗﯽ، ﻗﻮاﻧﯿﻦ ﮐﺎر اﻧﻌﻄﺎفﭘﺬﯾﺮ و ﺳﺎده، ﺗﻮﺳﻌﮥ زﯾﺮﺳﺎﺧﺖﻫﺎی ﻻزم ﺑﺮای ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ اﻗﺘﺼﺎدی و ﻣﺰاﯾﺎی ﺑﻬﺮهﻣﻨﺪی از زﻣﯿﻦ از ﺟﻤﻠﮥ اﯾﻦ ﻣﺸﻮقﻫﺎ ﺑﻮد. ﻣﺎﺣﺼﻞ اﯾﻦ ﺗﻼش ﺑﺴﯿﺎر ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻮد؛ در ۱۹۸۰ذﺧﯿﺮه ارزی ﭼﻬﺎر ﻣﻨﻄﻘﮥ ﻓﻮق ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺳﺎل ﻗﺒﻞ ﺷﺶ ﺑﺮاﺑﺮ ﺷﺪ.در اداﻣﮥ روﻧﺪ ﻣﻮﺟﻮد ﻣﻨﺎﻃﻖ آزاد ﭼﯿﻦ در۱۹۸۴ و ﺳﻪ ﻣﻨﻄﻘﮥ آزاد ﺗﺠﺎری در ﻣﻨﺎﻃﻖ دﻟﺘﺎﯾﯽ(زوﺟﯿﺎﻧﮓ۵۵، (OCC)از ۴ ﻣﻨﻄﻘﮥ وﯾﮋه ﺑﻪ ۱۴ ﺑﻨﺪر آزاد۵۴
(Wei, 2001:16). ﻣﯿﻦ ﺟﯿﺎﻧﮓ ۵۶و ﭼﻦ ﺟﯿﺎﻧﮓ(۵۷در ۱۹۸۵ و ۱۹۸۶ارﺗﻘﺎء ﯾﺎﻓﺖ
(۱-۱-۱-۴ﭼﯿﻦ و ﺗﺠﺎرت ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻞ
در ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﻓﻌﻠﯽ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺷﺪن ﮐﻪ از ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ دوم ﺑﻪ ﺑﻌﺪ آﻏﺎز ﺷﺪه اﺳﺖ ﮔﺴﺘﺮش ﺗﺠﺎرت ﺟﻬﺎﻧﯽ از ﺟﺎﯾﮕﺎﻫﯽ وﯾﮋه ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ. ﺑﻌﺪ از اﺗﺨﺎذ ﺳﯿﺎﺳﺖ درﻫﺎی ﺑﺎز و اﯾﺠﺎد ﻣﻨﺎﻃﻖ وﯾﮋه، ﺗﺠﺎرت ﭼﯿﻦ ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺘﯽ ﺑﯽﺳﺎﺑﻘﻪ رﺷﺪ ﻧﻤﻮد. ﻣﯿﺰان ﺻﺎدرات ﭼﯿﻦ از ۱۴ ﻣﯿﻠﯿﺎرددﻻر در ﺳﺎل ۱۹۷۹ ﺑﻪ ۱/۶ ﺗﺮﯾﻠﯿﻮن دﻻر در ۲۰۱۰ و ﻣﯿﺰان واردات آن از ﺟﺪول ۱-۴ و ۱۶Marrison,2011:10(. ﻣﯿﻠﯿﺎرد دﻻر ﺑﻪ ۱/۴ ﺗﺮﯾﻠﯿﻮن دﻻر در اﯾﻦ ﺑﺎزه اﻓﺰاﯾﺶ ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ ( ﻧﻤﻮدار ۱-۴ﺗﺠﺎرت ﺟﻬﺎﻧﯽ ﭼﯿﻦ را ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ.
-Foreign Direct Investment١ -Special Economic Zones٢ -Shenzen١ -Shantao٢ -Zhuhai٣ -Xiamen۴
-Open Coastal Cities۵ -Zhujiang۶ -Minjiang٧ -Changjiang٨
ﺟﺪول :۱-۴ ﺗﺠﺎرت ﮐﺎﻻی ﭼﯿﻦ در ۱۹۷۹-۲۰۱۰ (ﺑﺮﺣﺴﺐ ﻣﯿﻠﯿﺎرد دﻻر)
ﺗﺮاز ﺗﺠﺎری | واردات | ﺻﺎدرات | ﺳﺎل |
-۲/۰ | ۱۵/۷ | ۱۳/۷ | ۱۹۷۹ |
-۱/۴ | ۱۹/۵ |
-توزیع فراوانی حیطه های نگرانی در دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی استان مرکزی چگونه است؟
– آیا اختلاف معنا داری بین سطوح نگرانی در دانشجویان پسر و دختر دانشگاه علوم پزشکی استان مرکزی وجود دارد؟
توزیع فراوانی کیفیت زندگی در دانشجویان پسر دانشگاه علوم پزشکی استان مرکزی چگونه است؟
توزیع فراوانی کیفیت زندگی در دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی استان مرکزی چگونه است؟
آیا اختلاف معنا داری بین سطوح کیفیت زندگی در دانشجویان پسر و دختر دانشگاه علوم پزشکی استان مرکزی وجود دارد ؟
توزیع فراوانی حیطه های نگرانی در دانشجویان در رشته های تحصیلی مختلف دانشگاه علوم پزشکی استان مرکزی چگونه است؟
توزیع فراوانی کیفیت زندگی در دانشجویان در رشته های تحصیلی مختلف دانشگاه علوم پزشکی استان مرکزی چگونه است؟
آیا ارتباط آماری معنا داری بین حیطه های نگرانی با کیفیت زندگی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی استان مرکزی وجود دارد؟
تعریف واژه ها
تعریف کیفیت زندگی: سازمان جهانی بهداشت تعریف جامعی از کیفیت زندگی ارائه داده است: درک فرد از وضعیت کنونی اش با توجه به فرهنگ و نظام ارزشی که در آن زندگی می کند و ارتباط این دریافت ها با اهداف، انتظارات، استانداردها و اولویت های مورد نظر فرد.
در تحقیق حاضر کیفیت زندگی نمره ای می باشد که دانشجو از پرسشنامه ” کیفیت زندگی وابسته به سلامت ” ( Health Related Quality of Life Short Form) با SF-36 اخذ خواهند نمود.
تعریف نگرانی:
نگرانی شناختی است که در آن جنبه های شناختی بر جنبه های بدنی غلبه دارد. نگرانی یکی از اجزای مهم اضطراب است و به صورت پیش بینی و انتظار وقایع ناخوشآیند در آینده تعریف میشود. حیطه های نگرانی نیز با بهره گرفتن از پرسشنامه (BAI) مقیاس اضطراب بک، بصورت نمره بدست خواهد آمد.
دانشجو: کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل در نیم سال دوم سال تحصیلی ۸۹-۹۰ دانشگاه علوم پزشکی استان مرکزی.
فصل دوم
بررسی متون
بررسی متون
نگرانی یکی از اجزای بسیار مهم اضطراب میباشد . تحقیقات متعددی، نشان میدهند که نگرانی همراه با کاهش عملکرد اجتماعی، شغلی و روانی فرد همراه میباشد. از سوی دیگر مفهوم کیفیت زندگی به عنوان یک شاخص مهم در سلامت اجتماعی و روانی ، جهت تعین نیازهای مراقبتی روانی-اجتماعی در گروه های مختلف از افراد جامعه خصوصا جوانان مورد استفاده قرار میگیرد و مورد بررسی قرار گرفته است . نگرانی در بین گروههای مختلف اجتماعی حاکی از تهدیدهای پنهان روانشناختی است و این فشارها میتواند در طبقات خاصی از جامعه بیشتر مشاهده گردد. لذا به تعدادی از این تحقیقات که در این حیطه ها صورت گرفته است اشاره می گردد. در سال ۱۳۸۷ در بررسی ارتباط حیطه های نگرانی با کیفیت زندگی در ۴۰۰ دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی تهران نشان میدهد که میانگین نمره نگرانی کلی آنها ۲ ±۶/۲۹ از صد بوده است و دارای دامنه ای بین صفر الی ۱۰۰ داشته است. همچنین ۸/۴ درصد آنها دارای نگرانی شدید و ۳/۳۴ درصد آنها دارای نگرانی متوسط بوده اند . بررسی رابطه همبستگی بین میزان نگرانی با نمرات کیفیت زندگی در حیطه های مختلف نشان میدهد که بین این دو ،رابطه خطی معنی دار معکوس وجود دارد(۲۸(
در بررسی عوامل موثر در ایجاد فشار عصبی(Stress) در سطح ۵ دانشگاه علوم پزشکی در تهران، که بر روی ۷۵۰ دانشجوی پزشکی این دانشگاه ها صورت گرفته است نشان میدهد که عواملی چون جنسیت، مقطع تحصیلی، ساعات مطالعه در هفته، وضعیت اقتصادی و بعد خانوار، سن ،نوع محل اقامت و اشتغال به فعالیت های غیر پزشکی، میزان ارتباطات اجتماعی و میزان ارتباط با خانواده از عوامل موثر با ایجاد فشار عصبی بوده اند(۲۹).
بررسی های متعددی نشان میدهند که نوع شغل میتواند تاثیر بسزایی در کیفیت زندگی افراد داشته باشد(۳۰،۳۱،۳۲،۳۴و۳۳).
در بررسی کیفیت زندگی کارگران معادن ذغال سنگ اثر مستقیم میزان تحصیلات در نمره کییفیت زندگی را نشان میدهد حال انکه افزایش سن رابطه معکوس را نشان داده است. همچنین در تمامی ابعاد نمره کیفیت زندگی در مقایسه با افراد سالم ایرانی بسیار کمتر بوده است(۳۴). همچنین تحقیقات نشان میدهد در پرستاران همبستگی منفی بین استرس شغلی با کیفیت زندگی کاری شان وجود دارد در این تحقیق نیز رابطه منفی افزایش سن ومیزان ساعات کاری و نمره کیفیت زندگی گزارش شده است (۳۳).
بسیاری از تحقیقات را بطه معنی دار بین نگرانی و کاهش کیفیت زندگی در بیماران را گزارش نموده اند.بررسی هادی و همکارانش نشان می دهد به طور کلی کیفیت زندگی بیماران مزمن کبدی (۳۵)و کلیوی (۳۶)در تمامی ابعاد هشت گانه و دو مولفه کلی سلامت ،پایین تر از جمعیت سالم بوده است. وی در تحقیقی دیگر پایین بودن کیفیت زندگی در بیماران تالاسمی را نیز گزارش نموده است . در این تحقیق بیماران تالاسمیک ازسطح کیفیت زندگی پایین تری نسبت به افراد گروه کنترل برخوردار بوده اند لیکن در مورد مولفه سلامت روانی و ابعاد مربوط به آن تفاوت معنی داری گزارش نشده است (۳۷).
بررسی ها نشان میدهند فعالیت بدنی منظم در خانم ها میتواند سبب ارتقای سطح کیفیت زندگی آنان گردد و در بررسی ارتباط فعالیت های جسمی منظم (پیاده روی با کیفیت زندگی زنان مشاهده شد ارتباط معنی داری بین فعالیت جسمانی در تمامی سنجش های کیفیت زندگی(بجزء عملکرد جسمانی و محدودیت نقش بعلت مشکلات روحی) وجود داشته است(۳۸).
در بررسی کیفیت زندگی سالمندان شاهین شهر در سال ۱۳۸۳ رابطه معنی داری بین میانگین نمره کیفیت زندگی و جنسیت گزارش شده است .این مطالعه نشان میدهد میانگین نمره کیفیت زندگی مردان بطور معنی داری از زنان بیشتر بوده است.همچنین رابطه معکوس نمره کیفیت زندگی را با افزایش سن نشان میدهد(۳۹).
فصل سوم
مواد و روش کار
مواد و روش کار
نوع مطالعه: این مطالعه از نوع مشاهده ای، مقطعی تحلیلی (Analytical Cross- Sectional Study) است، که در آن با بررسی وضعیت نگرانی و کیفیت زندگی در افراد مورد مطالعه، همبستگی بین این دو متغیر مورد بررسی قرار گرفته است.
جامعه هدف: تمامی دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه علوم پزشکی اراک.
جامعه مورد نظر: تمامی دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه علوم پزشکی اراک در نیمسال دوم سال ۸۹-۹۰ جامعه پژوهش را تشکیل میدادند.
حجم نمونه: حجم نمونه با بهره گرفتن از فرم آماری برآورد حجم نمونه جهت یک متغیر کمی و با توجه به منبع ۲۸ ، با مقادیر S=2 ، ۰۵/۰ = و ۱۷۲۷/۰ = d
و تعداد ۵۱۵ نفر برآورد گردید.
روش نمونه گیری: نمونه گیری در ابتدا با بهره گرفتن از نمونه گیری طبقه ای با تخصیص جنسیت و سپس با بهره گرفتن از روش خوشه ای براساس سال ورودی صورت گرفت و انتخاب نمونه ها بصورت تصادفی ساده بوده است، انتخاب دانشجویان در هر دانشکده با توجه به رشته و سال تحصیلی بود. نمونهبرداری با رضایت دانشجویان در حال تحصیل در زمان نمونهبرداری بوده است.
معیارهای ورود به مطالعه: دانشجوی ترم دوم به بعد شاغل به تحصیل در دانشگاه علوم پزشکی خدمات بهداشتی درمانی استان مرکزی که تمایل به شرکت در مطالعه داشته اند.
معیارهای خروج از مطالعه: عدم رضایت شرکت در طرح فوق، دانشجویان مهمان، دانشجویانی که تمایل به شرکت در طرح نداشتند.
ابزار جمع آوری اطلاعات و اعتبار آنها: میزان نگرانی آنها با بهره گرفتن از پرسشنامه حیطه های نگرانی ،مقیاس اضطراب بک(BAI) و کیفیت زندگی با پرسشنامه SF-36 سنجیده شد. روایی و پایایی پرسشنامه قبلا در ایران تائید شده است (۴۰).نمره نگرانی ۰ تا ۲۰ (خیلی کم)،۲۱تا ۴۰ (کم)،۴۱ الی ۶۰ متوسط ،۶۱الی ۸۰ زیاد و ۶۱ الی ۱۰۰ خیلی زیاد در نظر گرفته شد.
در ابتدا، در مورد هدف پژوهش و نحوه مشارکت دانشجویان، توضیحات کافی و سپس به سؤالات احتمالی دانشجویان در این مورد پاسخ داده شد. پس از جلب رضایت آنها، پرسشنامهها (به ترتیب مشخصات فردی، نگرانی و کیفیت زندگی) که به هم متصل بودند در اختیار دانشجویان گذاشته شد تا تکمیل کنند. پس از تکمیل پرسشنامه را در صندوق درب بسته انداختند. توضیحات لازم در مورد چگونگی تکمیل پرسشنامهها به صورت واضح در ابتدای هر فرم درج شده بود. زمان محاسبه شده مورد نیاز برای تکمیل پرسشنامه ها ۱۰ تا ۱۵ دقیقه بود. برای ایجاد هماهنگی و جلوگیری از برخی عوامل مداخلهگر، تأکید شد که پرسشنامهها در همان محل تکمیل و از بردن آنها به بیرون جلوگیری شود. در غیر این صورت، فرد دیگر جایگزین میگردید.
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده: مشخصات فردی و شدت نگرانی و کیفیت زندگی توسط آمار توصیفی و تحلیل با بهره گرفتن از آزمون t دو گروه مستقل و همچنین با بهره گرفتن از آزمون کای اسکوئر و همچنین از آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شده است. جهت بررسی میزان همبستگی نمرات کیفیت زندگی و نمرات اضطراب از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است.
تعریف متغیرها
واحد اندازه گیری متغیر | مقیاس متغیر | نوع متغیر | تعریف (کاربردی و علمی) | نام متغیر | |||||||||
کمی | کیفی |