۲-۸-۷- اهداف توسعه ای
شرکت ها سعی میکنند برای توسعه فعالیت های خود یا ارتقای ظرفیتهای موجود، منابع مورد نیاز خود را از محل سود، تامین کرده و سود کمتری تقسیم کنند، زیرا غالب
بنگاه های اقتصادی حیات خود را در توسعه پایدار میبینند و معتقدند که بدون توسعه، بنگاه محکوم به فناست. طبیعی است که بخشی از منابع مالی جدید برای دستیابی به اهداف توسع های باید از سوی سهامداران تامین شود (بین ۲۰ تا ۳۰ درصد) بنابرین، سهامداران باید این مبلغ را به از طریق آورده نقدی یا با خودداری از دریافت سود تأمین کنند. در این حالت، این فرصت برای مدیران مالی فراهم می شود که در صورت برخورد با پروژه های سودآور، از سود تقسیم نشده به عنوان منبع تامین مالی استفاده کنند. البته باید توجه داشت که هزینه سرمایه “سود انباشته” بیشتر از هزینه سرمایه سهام ممتاز و بدهی است و دوم این که سود انباشته اگرچه جانشین سهام عادی است و هر دو در زیر مجموعه حقوق صاحبان سهام قرار دارند. اما تفاوت هایی هم بین آن ها وجود دارد. برای مثال، تامین مالی از طریق سهام عادی دارای هزینه انتشار است یا این که تامین مالی از طریق سود انباشته مشکلات مربوط به مالکیت و کنترل شرکت که در اثر انتشار سهام عادی ایجاد می شود را با خود ندارد.
۲-۸-۸- حفظ ساختار سرمایه
ساختار سرمایه به اجزای تشکیل دهنده سرمایه اشاره دارد و بر اساس آن باید این ترکیب به گونه ای تعیین شود که حداکثر شدن ثروت سهامداران را در پی داشته باشد.
الف) انعطاف پذیری در تأمین مالی: یعنی این که شرکت ها تا حد معینی میتوانند از طریق بدهی تأمین مالی کنند. اگر شرکتها بیش از اندازه از این طریق تامین مالی کنند، نسبت بدهی و ریسک مالی شرکت افزایش خواهد یافت. به عبارت دیگر، تأمین مالی از طریق اوراق قرضه، انعطاف پذیری در تأمین مالی را کاهش میدهد. درحالی که تأمین مالی از طریق سود انباشته منجر به افزایش انعطاف پذیری شرکت خواهد شد و شرکت میتواند در آینده برای تأمین مالی از بدهی نیز استفاده کند.
ب) سیاست تقسیم سود باقیمانده: در این سیاست، ابتدا نیازهای تأمین مالی مشخص و سپس تعیین می شود که چقدر از این نیاز را باید از طریق سود انباشته تامین کرد و باقی مانده سود بین سهامداران تقسیم خواهد شد. در تعیین طرحهای مطلوب سرمایه گذاری، طرح هایی به اجرا در میآید که نرخ بازده آن ها از نرخ هزینه نهایی سرمایه بیش تر باشد. در نتیجه اگر نرخ تنزیل طرحها، هزینه نهایی سرمایه باشد، پروژ ههایی اجرا میشوند که ارزش فعلی
بیشتری دارند. با توجه به موارد فوق باید مقدار معینی از سود سال جاری را برای تعیین ترکیب بهینه ساختار سرمایه تعیین و انباشته و بقیه سود را بین سهامداران تقسیم کرد. با اجرای این سیاست میزان سود تقسیمی هر سال متفاوت خواهد بود. اگر سود تقسیم شده مجدداً در شرکت سرمایه گذاری شود، موجب افزایش در سود سهام سال های آینده خواهد شد و در صورتی که نرخ بازده بورس اوراق بهادار تهران سرمایه گذاری بیش تر از نرخ بازده مورد انتظار سهامداران باشد، عدم تقسیم سود موجب افزایش ثروت سهامداران می شود.
۲-۸-۹- نیاز سهامداران
یکی از عوامل مؤثر در تقسیم سود، خواست سهامداران از سرمایه گذاری بر روی سهام شرکت است. با وجود آن که سرمایه گذاران نیازهای خود را از دو طریق (سود سرمایه و سود سهام) رفع میکنند اما در برخی موارد از جمله قدرت مالی شرکت و نیاز به درآمد جاری، سهامداران دریافت سود سهام را به سود سرمایه ترجیح می دهند. برای تأمین نیاز سهامداران، باید موارد زیر مورد توجه قرار گیرد:
۲-۸-۱۰- بازده حقوق صاحبان سهام
تورم یکی از عواملی است که در ثبات تقسیم سود مؤثر است. در شرایط تورمی، شرکت ها میزان سود تقسیمی را افزایش می دهند تا ارزش واقعی یا قدرت خرید سودها حفظ شود. سلیقه سهامداران با توجه به شرایط زندگی سهامداران و نوع و سلیقه حضور آنان در بازار سرمایه، گروهی از سهامداران با هدف دریافت سود مشخص و مستمر سالانه سهام می خرند و برخی دیگر توجه بیش تری به تغییر قیمت سهام دارند. لذا نگرش های مختلف میتواند در تصمیم گیری چگونگی تقسیم سود نیز مؤثر باشد.
محتوای اطلاعاتی سود سهام چگونگی تقسیم سود می تواند حامل اطلاعاتی در مورد نگرش هیئت مدیره در سودآوری شرکت باشد. به طور مثال اگر شرکتی همیشه ۶۰ درصد سود خود را تقسیم میکرده و امسال تصمیم بگیرد ۷۰ درصد سود را تقسیم کند، این تصور ایجاد می شود که سودآوری شرکت افزایش یافته است.
۲-۸-۱۱- وضعیت نقدینگی
برخی از شرکت ها اگرچه سود قابل توجهی دارند، اما نوع فعالیت آن ها به گونه ای است که برای ادامه فعالیت به نقدینگی مستمر نیاز دارند- برای نمونه، شرکت هایی که مجبور به خرید مواد اولی ه به صورت نقدی هستند، اما محصولات شان به صورت اعتباری به فروش میرسد و در شرایطی هستند که نمی توانند از تسهیلات بانکی بیش تر استفاده کنند در این حالت سهامداران تلاش میکنند با توزیع سود کمتر، نقدینگی کافی در اختیار شرکت بگذارند. بنابرین مدیران این گونه شرکت ها به بهانه کاهش هزینه های تولید و متناسب شدن قیمت تمام شده، پیشنهاد تقسیم سود کمتری را ارائه میکنند تا منابع مالی کافی داشته باشند.
۲-۸-۱۲- استفاده از مزایای مالیاتی
گاه دیده شده است که سیاست های مالیاتی دولت به گونه ای است که شرکت ها را تشویق به سرمایه گذاری میکند، بدین ترتیب که به جای تقسیم سود سعی میکنند سود کسب شده را صرف توسعه کنند تا بتواند از معافیت مالیاتی دولت نیز برخوردار شود، بنابرین بخشی از سود اندوخته تقسیم نمی شود.
۲-۸-۱۳- تاثیر دوره های تجاری
شرکت ها در زمان رکود سود کمتری توزیع میکند. برای حل این معضل، مدیران در دوره تورم سودهای شرکت را انباشته میکنند تا بتواند با هر گونه کسری و کمبود نقدینگی در دوران رکورد مقابله کنند. باید توجه داشت که در بازاری که با رکورد مواجه است، نرخ بالای سود سهام یکی از مکانیزم های مهم بازاریابی برای اوراق بهادار است. بنابرین مدیریت شرکت باید در این مورد نسبت به پرداخت سود سهام شرکت دید بلند مدت داشته باشد.
۲-۸-۱۴- نوع شرکت
در شرکت هایی که تعداد سهامداران آن محدود و متجانس است میتوان رضایت سهامداران را مبنی بر عدم توزیع سود و حفظ و نگهداری آن به صورت سود سنواتی جلب کرد. اما در شرکتهایی که مالکیت آن گسترده و سهام در دست عده کثیری از سهامداران است که دارای نقطه نظرات متفاوتی هستند، اجماع نظر در مورد چگونگی پرداخت سود سهام بسیار مشکل است.
۲-۸-۱۵- عمر شرکت
شرکت های جدیدالتاسیس که هزینه ثابت سنگینی را متحمل میشوند؛ به درآمدهایشان برای توسعه و رشد نیازمند هستند. اما شرکت هایی که به حد بلوغ رسیده اند و شهرت و اعتبار خوبی در بازار سرمایه کسب کردهاند؛ نسبت به شرکت های جدیدالتاسیس وابستگی کمتری به درآمدهای شان دارند و بنابرین می توانند از سیاست تقسیم سود آزادتری استفاده کنند.
علاوه بر موارد ذکر شده، عوامل دیگری نیز بر تقسیم سود شرکت ها موثرندکه از آن جمله میتوان به رسیدن به سود پیش بینی شده در شرکت های مادر، موارد بازدارنده،
هزینه های نقل و انتقال و تقسیم بندی سهام، هزینه های مربوط به انتشار سهام جدید، توانایی استقراض، بازپرداخت بدهی، کنترل، تورم، فرصتهای سرمایه گذاری و سایر مواردی که تحت تاثیر حرکت های بازار سرمایه هستند، اشاره کرد.