سوارز[۴۵] و همکاران (۲۰۰۱) اثر سمیت روی را در محلول غذایی بر روی رشد و تغذیه E. maclata ,E. urophylla بهمنظور ارزیابی اثرات مقادیر اضافه روی بر رشد و تغذیه اکالیپتوس در گلخانه انجام دادند. مقدار بحرانی سمیت فلز روی ۸۳۵ میلیگرم بر کیلوگرم در Eucalyptus maclata و ۶۹۷٫۸ میلیگرم بر کیلوگرم در E.urophylla بود. این نتایج نشان داد که Eucalyptus maclata مقاومت بیشتری نسبت به E. urophylla در مورد فلز روی دارد. توسط یانای[۴۶] و همکاران (۲۰۰۶) اثر ویژگیهای خاک بر جذب کادمیم و روی با بهره گرفتن از گیاه قدومهکوهی Thlaspi caerulescens بررسی شد. آنها مدلهای رگرسیونی را برای برآورد غلظت فلز در شاخساره گیاه و جذب فلز به وسیله گیاه براساس غلظت کل فلز در خاک و سایر ویژگیهای خاک بهکار بردند. بیکر و بروکس[۴۷] ( ۱۹۸۹ ) غلظت آستانه تحمل را برای دیگر فلزات تجمع یافته در گیاهان از ۱۰۰ میکروگرم کادمیم در ۱ گرم وزن خشک، ۱۰۰۰ میکروگرم نیکل، مس، کبالت و سرب در ۱ گرم وزن خشک و ۱۰۰۰۰ میکروگرم روی و منگنز در ۱ گرم وزن خشک را تعیین نمودند. مکگرات[۴۸] و همکاران (۲۰۰۶) گزارش کردند غلظت کل فلزات استخراج شده از خاک تحت تأثیر عواملی از قبیل غلظت عنصر در خاک، بیوماس گیاهی، توانایی انباشت گیاه و… است و بیوماس گیاهی تحت تأثیر حاصلخیزی خاک و عوامل مختلفی منجمله عملیات زراعی مثل آبیاری، مصرف کود و کنترل آفات و علفهای هرز قرار دارد. روس[۴۹] (۱۹۹۴) در تحقیقی نشان داد که بیش از ۹۰ درصد سرب و بیش از ۸۰ درصد کروم و روی موجود در برگ گیاهان مختلف از اتمسفر منشأ میگیرد. بر طبق بررسی هایی که توسط کوانگ[۵۰] (۱۹۹۷) بر روی Salix انجام شده این گیاه توان جذب کادمیم را دارد و از طرفی گونه غالب در اکوسیستم میباشد در نتیجه باعث افزایش کادمیم در وحوش (به طور مثال گوزنها، خرگوش، گرگ) شده است. در نتیجه از نظر زیستمحیطی بسیار نگران کننده میباشد. جذب سرب و کادمیم در بعضی از گیاهان متاثر از یکدیگر میباشد به این معنی که زمانیکه هر دو آنها بهمقدار قابل توجهی در خاک باشند متاثر از یکدیگر میباشند. این تاثیر در صورتیکه باعث کاهش جذب فلز گردد مفید است ولی زمانیکه باعث افزایش جذب عنصر گردد مضر است. مطالعهای که توسط مادیوا[۵۱] و همکاران (۲۰۰۴) انجام گردید به بررسی اثر متقابل سرب و کادمیم در خاکهای شنی بر روی Cynodon nlemfluensis پرداخت و نشان داد که حضور هر دو عنصر سرب و کادمیم باعث اثرات زیانآور در افزایش جذب کادمیم در این گیاه میشود. سینگ[۵۲] و همکاران (۲۰۱۰) در بررسی خود با عنوان استفاده از قلمههای درختی برای گیاهپالایی نواحی خشک آبیاری شده با فاضلاب شهری نشان دادند که گونه E.camaldulensis بالاترین توانایی در اصلاح خاکها را دارا میباشد. آنها نتیجه گرفتند که کشت قلمههای درختی بویژه E.camaldulensis میتواند به کنترل تخریب خاک و افزایش زیستتوده کمک کند. نتایج یک بررسی توسط وانپیس[۵۳] و همکاران (۲۰۰۰) که بر روی آفتابگردان رشد کرده در خاکهای آلوده به کادمیوم انجام شد، نشان دادند که میزان کادمیوم ذخیره شده در اندام هوایی بیشتر از ریشه میباشد. شا[۵۴] و همکاران (۲۰۱۱) نشان دادند با افزایش کاربرد کادمیوم و کروم، تجمع آنها در بافتهای گونه E.camaldulensis (ریشه > ساقه > برگ) افزایش مییابد، درحالی که تجمع عناصر غذایی (پتاسیم، فسفر، منیزیم و آهن) و میزان کلروفیل، کاهش مییابد. نتایج کاهش تدریجی رشد و تولید زیستتوده جوانههای اکالیپتوس را با افزایش کاربرد خارجی کادمیوم و کروم در آب آبیاری نشان دادند که بیانگر سمیت این فلزات برای E.camaldulensis میباشند. مارشیول[۵۵] و همکاران (۲۰۰۶) در آزمایشی برای مطالعه پتانسیل گیاهجذبی تربچه و کلزا و آفتابگردان در خاکهای آلوده در یک آزمایش گلخانهای از پارامترهای ضریب گیاهجذبی و فاکتور انتقال استفاده کردند. نتیجه گرفته شد که فاکتور انتقال آفتابگردان و تربچه بیشتر از کلزا است. آنها در آزمایشی دیگر دریافتند که فاکتور انتقال در گیاه کلزا برای عنصر سرب کمتر از کادمیوم و روی بوده و به ترتیب برابر ۰۱/۰، ۵۳/۰ و ۲۲/۰ به دست آمده بود. ژانگ[۵۶] (۱۹۹۳) در مطالعه خود به برهمکنشی منفی بین دو عنصر مس و روی اشاره کرده است. که نتیجه گرفت، این پدیده امکان دارد به دلیل رقابت برای اشغال مکانهای حمل کننده یکسان صورت گیرد. عبدالصبور[۵۷] و همکاران در سال ۱۹۸۸ بیان کردند که حضور کادمیم منجر به بروز مشکلات ناشی از انتقال روی و سایر عناصر کم مصرف در گیاه می شود. ۲-۲-۲- مطالعات صورت گرفته در داخل کشور وهابزاده و همکاران (۱۳۸۴) اثرات زیستمحیطی فرآیندهای استخراج و فرآوری معدن سرب و روی آهنگران را بررسی کردند. بدین منظور از بخشهای مختلف آب، خاک وگیاهان موجود در منطقه نمونهبرداری انجام شد. سپس به کمک دستگاه جذب اتمی میزان تراکم ۶ فلز از فلزات سنگین شامل کادمیوم، روی، مس، نیکل، سرب وآهن در نمونه ها، سنجش ومورد مقایسه قرار گرفت. که بیانگر تفاوت در میزان تحمل و ذخیرهسازی انواع فلزات سنگین نسبت به میانگینهای موجود توسط گونه های مختلف است. میرغفاری (۱۳۸۴) درپژوهشی غلظت سرب در تعدادی از گونه های گیاهی طبیعی اطراف معدن سرب و روی ایرانکوه در اصفهان را مورد بررسی قرار داد. که تفاوت غلظت سرب در اندام هوایی گونه گیاهی در سطح احتمال پنج درصد معنی دار و در ریشه فاقد تفاوت معنیدار بود. باقریفام (۱۳۸۷) تأثیر غلظتهای مختلف اورانیوم بر ویژگیهای فیزیولوژیکی و مقدار کلروفیل درگیاهان آفتابگردان و سویا را بررسی کردند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که افزایش غلظت اورانیوم در خاک بهطور معنیدار بر روی ویژگیهای مورد مطالعه تأثیر داشت. افزایش غلظت اورانیوم سبب افزایش درجه بازدارندگی رشد و کاهش شاخص تحمل (TI) در گیاهان سویا و آفتابگردان گردید. تولید زیستتوده زیاد در غلظتهای بالای اورانیوم نشان دهنده مقاومت بالاتر این گیاه به تنش سمیت اورانیوم میباشد. هودجی وهمکاران (۱۳۸۸) به ارزیابی تجمع برخی از فلزات سنگین در خاک و محصولات کشاورزی در یک ناحیه صنعتی پرداختند. هدف از این تحقیق بررسی غلظت آهن، روی و سرب در خاک وگونه گیاهی در منطقه اطراف کارخانه ذوب آهن اصفهان بود. در این تحقیق ۱۷ ناحیه مجزا و۵۴ نقطه نمونهبرداری تعیین گردید. در هر نقطه از ۴عمق ۵-۰ ، ۱۰-۵، ۲۰-۱۰ ، ۴۰-۲۰ سانتیمتری نمونهبرداری گردید. غلظت آهن، روی و سرب قابل استخراج با DTPA در ۲۱۶ نمونه خاک اندازه گیری شد. همچنین غلظت این عناصر در اندام هوایی ۱۶۲ نمونه گیاه از ۱۳ نوع گونه گیاهی منطقه اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که حداکثر غلظت آهن، سرب و روی در لایه سطحی(۲۰-۰) بهترتیب برابر با ۷۴٫۲، ۱۰، ۸٫۳ در لایه عمقی خاک (۴۰-۲۰) بهترتیب برابر ۷۶٫۸، ۶٫۴ و ۶٫۱ میلیگرم در کیلوگرم خاک ودر جنوبشرق و شرق منطقه است. حداکثر غلظت آهن در اندام هوایی کاج (Pinus sp.) 1521.8 میلیگرم در کیلوگرم ماده خشک گیاهی و در جنوب کارخانه بوده است که از حداکثر غلظت آهن در ماده خشک گیاهی(۷۵۰ میلی گرم در کیلوگرم) بالاتر است. حداکثر غلظت روی در اندام هوایی یونجه (Medicago sativa) و فرفیون (Euphorbia spp.) بهترتیب ۵۱٫۷ و ۵۰٫۲ میلیگرم در کیلوگرم مادهخشک گیاهی و شمالشرق و جنوبغربی منطقه بوده است که پایینتر از حداکثر غلظت طبیعی این عنصر (۲۰۰ میلیگرم در کیلوگرم) در گیاه است. حداکثر غلظت سرب در اندام هوایی برنج (Oryza sativa) 97.7 میلیگرم در کیلوگرم مادهخشک گیاهی و شمالشرق منطقه بوده است که نسبت به حداکثر غلظت در گیاهان (۱۰۰ میلیگرم در کیلوگرم) در حد بحرانی است. داوری و همکاران (۱۳۸۹) تجمع فلزات سنگین در بستر، برگ و ریشه درختان حرا (Avicennia marina) در استان بوشهر مورد بررسی قرار گرفت. غلظت سرب و روی در برگهای درختان حرا منطقه مورد مطالعه بالاتر از این میزان در مطالعات مشابه در دیگر نقاط جهان بود که این نشان از ورود فلزات سنگین از هوا و جذب سطحی برگها دارد. وحیددستجردی و همکاران (۱۳۸۹) بررسی و مقایسه تجمع فلزات سنگین در آب و خاک وگیاه تالاب بین المللی گاوخونی در سالهای ۱۳۸۵-۱۳۸۱ را انجام دادند. در این تحقیق بهمنظور بررسی تعدادی از پارامترهای شیمیایی و غلظت فلزات سنگین در آب و خاک و گیاه تالاب گاوخونی و مقایسه نتایج با استانداردها و همچنین نتایج حاصل از بررسیهای انجام شده در سالهای گذشته، از طریق آنالیز نمونه های برداشت شده از محیط تالاب در اردیبهشت سال ۱۳۸۵ انجام گرفت. بررسیهای انجام شده بیانگر وجود تغییراتی مبنی بر کاهش بعضی از پارامترها در آب و خاک تالاب نسبت به سالهای گذشته است. دلیل این امر بارش مناسب و پر آب شدن تالاب در سال ۱۳۸۵ میباشد. عینالهی (۱۳۸۹) میزان تجمع فلزات سنگین کادمیم، نیکل، مس و روی در رسوبات و بافتهای درخت حرا Avicennia marina در خلیج گواتر، دریای عمان را بررسی کرد. بر اساس این مطالعه میزان فاکتور تجمع زیستی BCFبافتهای گیاهی میتوانند شاخص زیستی مناسبی برای فلز کادمیوم در منطقه باشند. ریشه و ساقه نیز میتواند شاخص مناسبی برای فلز مس در منطقه محسوب شوند. برای فلز نیکل نیز ریشه شاخص مناسبی در منطقه بوده و بالا بودن TFدر کلیه فلزات مورد بررسی نشان دهنده نقش موثر ریشه A.marina در انتقال فلزات به بخشهای مختلف است. عامل موثر در نسبتهای متفاوت فلزات میتواند ناشی از دسترسی زیستی و ضروری و غیرضروری بودن فلزات برای گیاه باشد. ذوفن و همکاران (۱۳۹۱) به مقایسه توانایی تغلیظ فلزات سنگین در پوشش گیاهی منطقه اطراف صنایع فولادسازی در جاده بندر امام- ماهشهر، اهواز پرداختند. در این مطالعه میزان تجمع فلزات سنگین Ni، Mn، Zn، Fe و Pb در خاک و پوشش گیاهی اطراف مناطق صنایع تولید فولاد در جنوبشرق شهر اهواز واقع در جاده بندر امام- ماهشهر بررسی گردید. براساس این مطالعه، غلظت فلزات در پوشش گیاهی منطقه از حد آستانه تعریف شده برای گیاهان بیش تجمع دهنده کمتر است و تصور میشود که گونه های گیاهی انتخاب شده توانایی تجمع و انباشت فلزات مورد مطالعه را در بخش هوایی خود دارند. تحقیق و پژوهش قادریان[۵۸] و همکاران (۲۰۰۷) که با بررسی گیاهان موجود در معدن سرب و روی ایرانکوه، مقدار عناصر سرب و روی را در این گیاهان تعیین نمودند. براساس این مطالعه، گیاه M. chenopodiifolia از خانواده شببوئیان میتواند بهخوبی در خاکهای آلوده به سرب و روی ایرانکوه رشد کند و دارای پتانسیل قابل ملاحظهای برای انباشتگی سرب و روی در برگهای خود در شرایط طبیعی است. در پژوهش دیگر دکتر مهلقا قربانلی و همکاران (۱۳۸۶) اثر کلرید مس را بر روی پارامترهای رشد و کربوهیدراتهای محلول گیاه کلزا بررسی کردند و نتایج حاکی از این بود که در غلظتهای بالای کلریدمس (۵۰۰ میکرومولار) میزان کربوهیدراتهای محلول و نامحلول (ساکارز و الیگوساکاریدها و پلیساکاریدها) افزایش مییابد که این افزایش از مکانیسمهای دفاعی کلزا در برابر غلظتهای بالای فلزات میباشد. چرا که گیاهان برای جلوگیری از تخریب کلروفیل توسط فلزات سنگین میزان کربوهیدراتها را افزایش میدهند. همچنین علت احتمالی تجمع و افزایش کربوهیدراتها در تنش مس، بازدارندگی چرخه کربن به وسیله مس میتواند باشد. در تحقیق علی و همکاران (۲۰۰۳) بر گونهSalix acmophylla bioss ترتیب تجمع عناصر سرب، نیکل و مس در قسمتهای مختلف )برگها، ساقه و ریشه( این گونه گیاهی بهصورت Cu< Ni< Pb بود که البته میزان جذب این فلزات بسیار متغیر بود. شریعت (۱۳۸۴) در مطالعهای تحت عنوان” تاثیر سطوح مختلف عناصر سنگین بر جوانهزنی و رشد گیاهچه در سه گونه اکالیپتوس” نتیجهگیری کرد که مقایسه جدولهای مختلف مقایسه میانگین نشان دهنده این موضوع هستند که تیمارهای مس بیشترین اثرات منفی را در رشد گیاهچه داشتهاند. و همچنین نتیجه گرفت که مقادیر پایین عناصر سنگین [(۵۰)Cu، (۱)Zn، (۵۰)Pb، (۱۰)Cd] تاثیر چندانی در جوانهزنی و رشد ریشهچه و ساقهچه نداشته است بنابراین در صورتیکه آلودگی مناطقی که برای رشد این سه گونه در نظر گرفته شده است از این مقادیر بالاتر نباشد جوانهزنی و رشد گیاهچههای اکالیپتوس میتواند این مقادیر را تحمل نماید. قطبیراوندی و همکاران (۱۳۸۷) در پژوهشی امکان استفاده از گیاهان بومی جهت زدودن آلودگیهای فلزات سنگین در ناحیهی معدنی مس سرچشمه کرمان را مورد بررسی قرار دادند. طبق نتایج بیشترین مقدار سرب و مس در گونه گیاهی Onosma stenosiphon اندازه گیری شد. بهطور کلی مقدار عناصر مورد بررسی در گیاهان این منطقه بالا بوده و میتوان از برخی از این گیاهان بهعنوان ابزارهای زیستی جهت زدودن آلودگیهای فلزی استفاده کرد. پورخباز[۵۹] و همکاران (۲۰۰۷) در رساله دکترای خود به مطالعهای با عنوان اثرات رسوب و نشست فلزات سنگین روی برگهای چنار، جنبه های شیمیایی، آناتومیکی و خواص مورفولوژیکی برگهای چنار را بررسی نموده که مناطق مورد مطالعه در مرکز شهر مشهد که دارای ترافیک بالا (آلودگی بالا) و نیز مناطقی با ۲۰ کیلومتر فاصله و مناطق روستایی با ترافیک کم (آلودگی کم) انتخاب شد. غلظت سرب در برگهای چنار در مناطق شهری بهطور معنیداری نسبت به مناطق روستایی بالاتر بود. میانگین غلظت سرب اندازه گیری شده در مناطق شهری در محدوده ۹/۴۸ – ۱۳۱ و برای مناطق روستایی نیز بین ۹/۴- ۸/۹ بوده است. که اختلافات معنیداری بین برگها در مناطق روستایی و شهری ملاحظه شد. مطالعات هودجی و جلالیان (۱۳۸۳) آلودگی کم خاک و گیاه با برخی از فلزات سنگین چون آهن، روی و منگنز را در منطقه استقرار مجتمع فولاد مبارکه نشان میدهند، این محققان گزارش کردهاند که غلظت آهن در خاک سطحی ( cm5 -0) و اندام هوایی برنج، گندم و لوبیا در مقایسه با میانگین غلظت این عنصر در هر یک از این بخشها رقم بالایی دارد (هودجی و جلالیان، ۱۳۸۳ الف و ب). نوربخش (۱۳۸۵) در بررسی اثرات بافت و کادمیم خاک بر رشد گندم، کاهو و تربچه گزارش داد که غلظت بیشتر از ۱۰ میلیگرم بر کیلوگرم کادمیم سبب کاهش رشد گردید. همچنین تجمع کادمیوم در کاهو بیشتر در اندام هوایی مشاهده شد. طبق نتایج بهدست آمده توسط بوربوری و طهرانی (۱۳۸۹) که بر اثر برهمکنش مقادیر و روش مصرف مس و روی بر خصوصیات گیاهی گندم صورت دادند، به این نتیجه رسیدند که مصرف خاکی و محلول پاشی عنصر مس در افزایش غلظت و محتوای جذب عنصر روی در دانه اثر منفی داشته است. ۳-۱- آزمون گلخانهای برای مطالعه عکسالعمل سطوح مختلف روی،مس، سرب و کادمیوم قابل جذب در برگ، ساقه و ریشه دو گونه اکالیپتوس Eucalyptus microtheca و Eucalyptus camaldulensis انتخاب شدند. قبل از انتقال نمونه های خاک به گلخانه، خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاکها تعیین گردید. عامل روی، مس، سرب و کادمیوم هر کدام دارای سه سطح بودند که سطوح مختلفی از این عناصر به گلدانها اعمال شد و در نهایت پس از جذب این فلزات سنگین توسط گونه های مذکور میزان فلزات سنگین موجود در برگ، ساقه و ریشه توسط دستگاه ICP اندازه گیری شد. ۳-۱-۱- موقعیت جغرافیایی گلخانه و منطقه مورد مطالعه در دهه های اخیر اکالیپتوسکاری در مناطق شمالی و جنوبی کشور رشد فزایندهای یافته و بتازگی مسئله زراعت چوب در مناطق مذکور توجه همگانی را به خود معطوف کرده است. طرحهای سازگاری گونه های اکالیپتوس در استان گلستان در منطقه نیمهبیابانی چپرقویمه و نیز کاشت درختان اکالیپتوس بعنوان بادشکن و حصار زنده در اطراف باغات و مزارع مناطق مختلف استان گلستان، زراعت چوب در مناطقی همچون آق قلا و نیز بهمنظور فضای سبز و تلطیف هوا در مناطق صنعتی و کارخانه های ذوب فلز و بعنوان پوشش سبز فضای شهری در سطح شهرهای استان برای کاستن از آلودگی هوا و خاک جایگاه ویژهای پیدا نموده است. چپرقویمه، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان گنبد کاووس در استان گلستان، این روستا در دهستان آقآباد قرار داشته و براساس سرشماری سال ۱۳۸۵جمعیت آن ۶۳۳ نفر (۱۲۴خانوار) بوده است، که در ایستگاه منابع طبیعی این منطقه اقدام به کشت و تولید نهال و درخت اکالیپتوس نمودهاند. این تحقیق در آزمایشگاه و گلخانه بخش تحقیقات منابع طبیعی اداره کل مرکز تحقیقات کشاورزی و منابعطبیعی واقع در شهر گرگان با مختصات جغرافیایی ۳۶ درجه و ۵۰ دقیقه عرض شمالی و ۵۴ درجه و ۲۷ دقیقه طول شرقی و ارتفاع ۱۷۰ متر از سطح دریا، اجرا شد. شهر گرگان از لحاظ اقلیمی و طبیعی گرم و مرطوب بوده که دشتهای مرتفع نیز در پهنه منطقه گسترده شدهاند. شکل (۳-۱) موقعیت استان گلستان و شهرستان گرگان و موقعیت گلخانه ۳-۱-۲- عملیات کاشت ۳-۱-۲-۱- انتخاب و نمونه برداری خاک خاک مورد استفاده در این پژوهش از مزرعه تحقیقاتی اداره کل مرکز تحقیقات کشاورزی و منابعطبیعی واقع در شهر گرگان تهیه شده است و نمونه خاک بهصورت مرکب از عمق ۴۰- ۰ سانتیمتر تهیه و مقدار کافی از آن به گلخانه بخش تحقیقات منابع طبیعی منتقل شد. بعد از انتقال نمونه های خاکی جهت خشک نمودن آنها به مدت یک هفته در معرض هوا قرار داده شدند. ۳-۱-۲-۲- انتخاب و تهیه نهالها بهمنظور اجرای آزمایش گلخانهای نهالهای ۶ ماهه و یکدست، با متوسط ارتفاع، قطر ساقه و تعداد برگ، از نهالستان اداره کل مرکز تحقیقات کشاورزی و منابعطبیعی واقع در شهر گرگان تهیه شده و به گلخانه اداره کل مرکز تحقیقات کشاورزی و منابعطبیعی گروه منابعطبیعی منتقل گردیدند. در این تحقیق از دو گونه Eucalyptus microtheca و Eucalyptus camaldulensis استفاده شد. ۳-۱-۲-۳- کشت گیاه عملیات کاشت نهالها در گلدانهای پلاستیکی ۱ کیلوگرمی با ارتفاع ۱۵ سانتیمتر و دهانه ۱۰ سانتیمتر صورت گرفت. در هر گلدان تعداد یک نهال اکالیپتوس کاشته شد. کشت گلخانهای در شرایط یکسان و بهطور همزمان برای تیمارهای مختلف انجام شد. جزئیات مربوط به تیمارها در قسمتهای بعد توضیح داده خواهد شد. ۳-۱-۳- عملیات داشت در طول ۱۳ هفته عملیات داشت، روزانه دما و نور گلخانه کنترل گردید. آبیاری روزانه گلدانها با آب مقطر و سطوح مختلف عناصر سنگین به یک اندازه بهصورت حجمی یا وزنی صورت گرفت و رطوبت در حد ظرفیت مزرعه برای گلدانها اعمال گردید. با توجه به نتایج آزمون اولیه خاک مقدار ۱۵۰ گرم کود در چهار تقسیط به خاک هر گلدان اضافه گردید. در طول این دوره گیاهان از نظر آفات و بیماریهای گیاهی کنترل شدند. کلیه نهالها در گلخانه و در شرایط حداقل و حداکثر دما و رطوبت گلخانه به ترتیب ۱۸ تا ۲۴ درجه سانتیگراد و ۶۰ تا ۸۰ درصد رطوبت نسبی نگهداری شدند. پس از ۲ ماه از استقرار کامل نهالهای اکالیپتوس در گلخانه، تیمارهای مختلف فلزات سنگین به طریقه ذیل بر روی نهالهای اکالیپتوس صورت گرفت. شکل (۳-۲) گیاهان اکالیپتوس در طول دوره داشت در گلخانه ۳-۱-۳-۱- اعمال تیمارهای فلزات سنگین خاک هوا خشک با بافت لومیرسی و عبور یافته از الک ۴ میلیمتری، در گلدانهای پلاستیکی ۱ کیلوگرمی توزیع شد. تیمارهای مختلف که هر کدام در سه سطح مختلف مربوط به عناصر: کادمیوم، مس، روی، سرب و مخلوطی از تیمارهای مذکور بوده است پرورش یافته و پس از رشد، نمونه برداری از ریشه، ساقه و برگ انجام گرفت. به منظور بررسی تاثیر فراهمی این تیمارها بر جذب عناصر در ریشه، ساقه و برگ دو گونه اکالیپتوس یک آزمایش با سه تیمار کادمیوم (غلظتهای ۵، ۱۰، ۱۵ppm )، سه تیمار مس (غلظتهای ۵، ۱۰، ۲۰ppm )، سه تیمار روی (غلظتهای ۱، ۳، ۱۰ppm )، سه تیمار سرب (غلظتهای ۵۰، ۱۰۰، ۲۰۰ppm ) و سه تیمار مخلوط از این عناصر در سه سطح Cu(5) Zn(1) Pb(50) Cd(5)و Cu(10) Zn(3) Pb(100) Cd(10) و Cu(20) Zn(10) Pb(200) Cd(15) میلیگرم بر کیلوگرم، هر تیمار با ۳ تکرار برای دو گونه اکالیپتوس در نظر گرفته شد(شریعت و همکاران، ۱۳۸۹). جهت اعمال تیمارهای مس، روی، سرب و کادمیوم بدین صورت عمل شد که در تیمار شاهد فقط از آب مقطر به میزان ۱ لیتر در هفته استفاده شد. در حالیکه نهالهای موجود در دیگر تیمارها، غلظتهای مختلف عناصر سنگین مورد نظر را همراه با آب آبیاری بهصورت هفتگی دریافت مینمودند. برای فراهم نمودن غلظتهای عناصر سنگین Cd, Pb, Zn, Cuاستفاده شده در این آزمایش، بهترتیب از محلولهای Cd(No3)2, Pb(No3)2, ZnSo4, CuSo4 استفاده شد و غلظتهای مورد نظر در تیمارهای مختلف بر حسب میلیگرم بر کیلوگرم تهیه گردید. مقادیر ذکر شده محلولها، توزین شده و سپس بهطور کامل به خاک هر گلدان اضافه گردید. بهطوری که مقادیر مختلف عناصر سنگین در مقادیر یاد شده تا حد ممکن به طور یکنواخت در خاک پخش شود (عسگریلجایر و همکاران، ۱۳۹۲).
بررسی قابلیت دو گونه گیاهی در جذب فلزات سنگین خاک (مطالعه موردی منطقه نیمه بیابانی چپرقویمه، استان گلستان)- قسمت ۱۱