یکی سازی با شراکت و ائتلاف[۱۰۴] یکسان نیست . اگرچه میتواند دارای وجوه مشترکی با آن باشد. در اشتراک یا ائتلاف لزوماًً مشترک بودن میدان نفت و گاز ضرورت ندارد و در صورتی که میادین نفت و گاز مستقل در مجاورت هم قرار داشته باشند، دارندگان سهام مستقل و مالکان قطعات فوقانی آن ها میتوانند در قالب یک قرارداد مبادرت به تأسیس یک شرکت یا کمیسیون جهت بهره برداری نموده تا از حفاری های متعدد اجتناب شود[۱۰۵]. برعکس، یکی سازی روندی است که در آن مالکان بخش های متعدد از یک مخزن مشترک با توافق یکدیگر مبادرت به بهره برداری از آن به شکل واحد می نمایند.
بنابرین یکی سازی نوعی همکاری و اقدام مشترک اشخاص حقیقی یا حقوقی ذیحق در میادین نفت و گاز است که با توسل به راهکار قراردادی مبادرت به بهره برداری مشترک می نمایند، به طوری که یک مخزن نفت و گاز که متعلق به همه صاحبان حقوق میباشد، به مثابه یک واحد تلقی می شود. یعنی هماهنگی و همکاری آن ها به نحوی است که کل مخزن به شکل یک مخزن واحد تلقی میگردد و بسته به محل وقوع میدان نفت یا گاز به دوشق تقسیم میگردد:
گفتار اول: یکی سازی داخلی[۱۰۶]
این نوع یکی سازی مختص به میدانهای نفتی واقع در درون قلمرو یک کشور و مربوط به مواردی است که در آن، دارندگان دو امتیاز بهره برداری در دو منطقه بر اساس مجوز صادره فعالیت میکنند و در یک میدان نفت و گاز دچار تداخل فعالیت میشوند . یکی سازی داخلی به طور کامل تحت شمول مقررات حقوق داخلی محل وقوع میدان و قراردادهای منعقده بین دولت و شرکت های بهره بردار میباشد[۱۰۷].
گفتار دوم: یکی سازی فرامرزی[۱۰۸]
این تأسیس ناظر به مواردی است که میدان نفت و گاز در مناطق مرزی دو یا چند کشور قرار داشته و این کشورها مبادرت به تحدید حدود مرزی نموده باشند. به عبارت دیگر میدان نفت و گاز در قسمت تحتانی خطوط تعریف شده مرزی بین کشورها در مناطق خشکی یا دریایی قرار گرفته باشد.[۱۰۹] به عبارت دیگر،یکی سازی فرامرزی ناظر به مواردی است که میدان نفت و گاز در مرز مشترک بین دو یا چند کشور باشد، مرزهای کشورهای موصوف تعریف و تحدید شده بوده و میدان نفت و گاز مذکور کشف شده و حدود و ثغور این میدان نیز معلوم و مشخص باشد. علاوه بر آن، کشورهای ذینفع درخصوص موضوعات خاص مدنظر خود در ارتباط با توسعه میدان نفت و گاز مذکور، از طریق یک معاهده یا موافقت نامه همکاری میکنند. هریک از دولتها در قسمت تحت حاکمیت خود اعمال حاکمیت می کند،لکن بهره برداری از میدان به وسیله گروهی از شرکت ها یا اشخاص دارای امتیاز صورت میگیرد که این گروه بر اساس یک قرارداد و در چارچوب یک طرح واحد فعالیت می نمایند. این قرارداد واحد بین آن ها بایستی به تصویب کشورهای ذینفع در مخزن برسد. هریک از اعضای این گروه در تولید هزینه ها بر مبنای قرارداد دارای سهم است. به سخن دیگر، مجموع دارندگان مجوز بهره برداری که معمولاً مجموعه ای از شرکت ها میباشند، در قالب یک طرح واحد و بر اساس قرارداد منعقده بین خود (که مورد تأیید دولت های ذینفع است) اقدام میکنند و هریک از اعضای این مجموعه در قالب شرایط قراردادی که با هریک از دولت ها منعقد نموده مالیات پرداخت میکند و هزینه نموده و منتفع می شود و قطع نظر از ویژگی اشتراکی مخزن و محل وقوع آن، بر اساس قرارداد خود با دولت اقدام می کند. در واقع چارچوب حقوقی موجود شامل یک موافقت نامه بین دولت ها از یک سو و مقررات قراردادی بین دولت ها و شرکت های بهره بردار میباشد که دو یا چند شکل از مقررات قراردادی (بسته به تعداد دولت ها) را شامل می شود[۱۱۰]. به عبارت دیگر،در یکی سازی بینالمللی،دو دولت ابتدا یک موافقت نامه یکی سازی بین خود منعقد میکنند که مصداق معاهده در و مشمول حقوق بین الملل است. پس از انعقاد موافقت نامه ،هر یک از دو دو لت دارنده امتیاز بهره برداری خود را که بر اساس حقوق داخلی خود انتخاب کرده به دیگری معرفی میکند. دارندگان امتیاز دو دو لت نیز بین خود یک موافقت نامه عملیات واحد بین خودشان تنظیم می نمایند.در موافقت نامه عملیات واحد رابطه دارندگان امتیاز با عامل یا اپراتور نیز تعریف میگردد.بنابرین در یکی سازی بینالمللی ،حقوق بین الملل عمومی و حقوق قراردادی اعمال می شود.
اصل یکی سازی در ابتدا به منظور توسعه کارآمد مخازن نفتی مشترک میان افراد ذی حق در ایالات متحده آمریکا ریشه گرفته[۱۱۱] و به تدریج به سایر مناطق جهان گسترش یافته است.با مطالعه رویه های موجود می توان گفت که هر گونه یکی سازی فرامرزی نیازمند حصول توافق دو سطح است؛ ابتدا دولت های مربوطه باید درخصوص این امر به توافق برسند و سپس شرکت ها و مؤسسات دارای امتیاز (عوامل بهره بردار) در این رابطه موافقت نمایند که این قرارداد سطح دوم میتواند به شکل موافقت نامه عملیات واحد[۱۱۲] باشد. هدف موافقت نامه میان دولت ها تنظیم چارچوب جهت حقوق و تکالیف دولت های مربوطه و انتظام بخشیدن به روند تفاهم و کاهش یا محو اختلاف میان دولت ها میباشد. اما موافقت نامه عملیات واحد میان شرکت های دارای امتیاز منعقد می شود و یا متضمن ایجاد عامل واحد[۱۱۳] یا کارگزار میباشد و یا با وجود اینکه هریک از صاحبان امتیاز در بخش خاصی فعالیت میکنند،لکن چارچوب کلی فعالیت امری واحد یعنی توسعه یک پارچه میدان نفت و گاز میباشد. در هر صورت باید درنظر داشت که فعالیت شرکت ها نیز بایستی با موافقت و اجازه دولت های ذیربط باشد. اگرچه موافقت نامه بینالمللی دولت های مذکور به طور مستقیم تعهدی برای شرکت ها ایجاد نمی نماید.
آنچنانکه ذکر شد مبنای تقسیم یکی سازی به بینالمللی و داخلی محل وقوع مخزن نفت و گاز است. در تقسیم بندی دیگر، یکی سازی از حیث الزام به انجام آن به اجباری و اختیاری تقسیم می شود:
گفتار سوم: یکی سازی اجباری[۱۱۴]
این نوع از یکی سازی در بهره برداری از میادین نفت و گاز در قلمرو داخلی کشورها کاربرد دارد. بدین ترتیب حقوق داخلی برخی از کشورها، به منظور اجتناب از حفاری های متعدد توسط دارندگان مجوز بهره برداری در بلوک های مختلف نفت و گاز، حفظ محیط زیست، پیشگیری از آلودگی، توجه به حقوق به هم پیوسته و حفظ کارآمدی مخزن، شرکت های نفتی سرمایه گذار را ملزم به توسعه میدانهای نفت و گاز بر اساس مدل یکی سازی می کند. به عبارت دیگر، یکی سازی اجباری از طریق مقررات حکومتی و اجرای قانون داخلی محقق می شود[۱۱۵].به عنوان مثال می توان به قوانین داخلی ایالات متحده آمریکا، برزیل، انگلستان و موزامبیک اشاره کرد[۱۱۶]. در ایالات متحده درهنگام برداشت ثانویه و رقابت دارندگان امتیاز بهره برداری در توسل به شیوه هایی چون تزریق آب و گاز، به منظور حفظ کار آمدی مخزن و جلوگیری ازحفاریهای بی رویه و حفاظت از محیط زیست و کاهش هزینه ها یکی سازی ضروری میگردد.درعین حال، ممکن است برخی از دارندگان امتیاز مخالف یکی سازی باشند.از اینرو در تمام ایالت هابه جز تگزاس یکی سازی اجباری پیشبینی شده وکمیسیون حفاظت[۱۱۷] درهر ایالت مجوز یکی سازی صادر میکند[۱۱۸].