همانطورکه درجدول فصل چهارم مشاهده میشود مقادیر همبستگی بین ابعاد شخصیتی(درونگرایی، برونگرایی)و سلامت روان با کمالگرایی در کارکنان بجز درونگرایی از نظر آماری معنیدار است(۰۵/۰>p).نتایج این پژوهش با یافتههای دیوید و همکاران (۲۰۱۱) پاتریکا و همکاران (۲۰۱۱) سارا و همکاران (۲۰۱۱)همسو میباشد.
شمیلا و همکاران (۲۰۱۴)در سال ۲۰۱۴ روابط بین کمال گرایی، ارائه خود به صورت کمال گرایانه، شخصیت نوع D، و شیوه های غلبه بر بیماری را در ۱۰۰ بیمار بازتوانی قلبی مورد بررسی قرار دادند. شرکت کنندگان پرسشنامههای مربوط به مقیاس کمالگرایی چند بعدی، ارائه کمال گرایانهی خود، مقیاس ۱۴ شخصیت نوع D را تکمیل نمودند. تحلیلهای همبستگی نشان داد که شیفتگی عاطفی با کمال گرایی، ارائه خود به صورت کمال گرایانه، و شخصیت نوع D مرتبط است. نتایج آنها حاکی از آن بود که بیماران کمال گرای نوع D دارای اهداف منفی بالقوه و شیوههای ناسازگاری برای بازتوانی قلبی خود هستند. لوئز و همکاران (۲۰۱۲) پیش زمینهای را برای توسعهی پرسشنامهی چند بعدی سلامتی مذهبی/معنوی فراهم نمودند. شواهد کافی برای ارتباط مثبت سلامتی مذهبی/معنوی با انواعی از شاخصهای سلامتی ذهنی فراهم نمود. همچنین مشخص شد که مذهب/معنویت نقش مهمیرا در فرایند بازیابی بیماری ذهنی و نیز عملکرد حفاظتی در برابر رفتارهای اعتیاد یا خودکشی ایفا مینمایند.
در تبیین فرضیه فوق باید گفت یکی از حیطههایی که در سالهای اخیر با رشد و توسعه روانشناسی مثبت نگر مورد توجه قرار گرفته، شادمانی است. روانشناسی مثبت نگر شاخه جدیدی از روانشناسی است که بر عوامل ارتقاء دهنده سلامت روان تاکید میکند. این ارزیابی ممکن است جنبههای شناختی داشته باشد (مانند قضاوتهایی که افراد در مورد خشنودی از زندگی به عمل میآورند) یا دارای جنبه عاطفی باشد، که شامل خلق و هیجاناتی است که در واکنش به رویدادهای زندگی در افراد ظاهر میشوند. در صورتی که افراد از شرایط خود راضی باشند، همواره دارای عواطف مثبت باشند و کمتر دستخوش عواطف منفی شوند، گفته میشود که از بهزیستی ذهنی بالایی برخوردارند. موفقیت هر کاری با میزان خوب کنارآمدن آدمها با یکدیگر بستگی دارد. همه انسانها برای ارضای ۵ نیاز اساسی که ریشه در ژنهای ما دارد تلاش میکنند. رفتار ما همیشه وقتی بهترین انتخاب است که یک یا چند مورد از این نیازها را ارضا کند: این نیازها عبارتست از: نیاز به بقا، نیاز به عشق و محبت، نیاز به قدرت، نیاز به آزادی، نیاز به تفریح. این دیدگاه را هم میتوان به صورت گروهی و هم به صورت فردی برای تأمین سلامت روانی در سازمانها و موسسات یک جامعه و نیز در مدارس به کار گرفت. واقعیت درمانی نظامیقابل فهم، غیرفنی، مبتنی بر عرف یا عقل سلیم است که توجه بیشتر معطوف نتیجه و موفقیت است و قبل از اینکه یک روش ترمیمیباشد یک روش پیشگیری قلمداد میشود.
فرضیه فرعی اول: بین ابعاد شخصیتی(درونگرایی، برونگرایی) با کمالگرایی کارکنان رابطه وجود دارد.
همانطور که در جدول(۴-۲) مشاهده شد مقادیر همبستگیهای بدست آمده بین ابعاد شخصیتی برونگرایی با کمالگرایی کارکنان (۳۳/۰ =r)، از نظر آماری معنیدار است(۰۱/۰>P). به این صورت که با افزایش ابعاد شخصیتی برونگرایی، کمالگرایی کارکنان، افزایش مییابد. همچنین بین ابعاد شخصیتی درونگرایی با کمالگرایی کارکنان (۰۵/۰ =r)، از نظر آماری معنیدار نیست(۲۲/۰≤P). نتایج این پژوهش با یافتههای مفسری(۱۳۸۹) سامری(۱۳۹۳)همسو میباشد. پاتریکا و همکاران (۲۰۱۱)به شرح اهمیت نگرانی دربارهی اثرات تعاملی و عمدهی ابعاد شخصیتی دوگانه با بهره گرفتن از یک مدل کمالگرایی ۲*۲ پرداختند. این مطالعه روی ۹۸ دانشجو به انجام رسید. نتایج رگرسیون تعدیل شده نمایانگر برهمکنش غیر معنادار بین کمالگرایی با محوریت خود و کمالگرایی اجتماعی بود. با این حال، چهار فرضیهی مدل ۲*۲ کمالگرایی در زمینهی مدل جبرانی اثبات شدند. این نکته با ارائه راهنماییهای آشکاری دربارهی نحوهی استفاده از اثرات محوریت خود و کمالگرایی اجتماعی برای آزمودن چهار فرضیه به منابع مطالعاتی کمک میکند.
دیوید و همکاران (۲۰۱۱) در سال ۲۰۱۱ استانداردهای شخصی و مشکلات ارزیابی ابعاد مرتبه بالای کمالگرایی را از سه چهارچوب مختلف نظری در دانشجویان بررسی نمود. تحلیلها اثبات کنندهی عوامل نهان کمالگرایی استانداردهای شخصی و مشکلات ارزیابی بودند. در ارتباط با پرسشنامهی شخصیتی نئو، کمالگرایی استانداردهای شخصی با وجدان و تلاش برای موفقیت ارتباط داشت. در مقایسه، کمالگرایی مشکلات ارزیابی نیز با روان رنجورخویی و عواطف مثبت، اعتماد و صلاحیت کمتر رابطه داشت.
در تبیین فرضیه فوق باید گفت زمانی که افراد از کار خود راضی باشند کارآیی آنها بالا می رود.یعنی زمانی افراد کارایی مطلوب و اثربخش خواهند داشت که بین انتظارات و میزان توانمندیها و قابلیتهای آنان ارتباط مناسبی باشد و در شرایط پرفشارکاری سیستم حمایت گر، اعتبار و ارزش مناسبی چه درمحیط کار و یا سطح جامعه داشته باشد. مسلماً کمالگرایی دررفتار عملی کارمندان اثر به سزایی دارد و به نحو مؤثری اثرخود را در شغل فعلی، کارا بودن، اثربخش بودن و آمادگی جهت ارتقاء شغلی نشان می دهد. کمالگرایی همچنین باعث کاهش غیبت و نیز از آن جهت که سلامتی افراد به سبب هزینه بیمه و بیمارستانی به نفع سازمان می باشد باعث افزایش بازدهی خواهد شد.کارمند راضی، شادابی و مسرت را از سازمان به محیط خانه و جامعه منتقل می کند. بنابراین می توان با توجه به نحوه ی بهبود پذیرش مسئولیتهای اجتماعی و مقدارپولی که درسایه وجود رضایت شغلی به نفع جامعه خواهد شد از این عامل دفاع کرد. اهمیت نیروی انسانی درسرنوشت و توفیق ملتها به حدی است که اگرسایر منابع هم در دسترس باشد و یا به حداقل وجود داشته باشد آن جامعه می تواند با قدرت ایمان و اراده در اندک مدتی وسایل ترقی و رفاه خود را فراهم سازد. به همین صورت باید تمهیداتی را به کار برد تا انسان را فعالانه به خدمت درآورد. یکی دیگر از متغیرهایی که درمحیط کارمهم تلقی می شود تعهد سازمانی می باشد. تعهد ادراک شده ی بالا به کارکنان از سوی سازمان سبب خواهد گردید که در کارکنان انتظاری بیشترایجاد گردد که اگر آنها تلاش نمایند اهداف سازمان برآورده خواهد گردید و به تبع آن، آنها پاداش دریافت خواهند کرد. همین امر سبب خواهد شد که هم اهداف سازمان برآورده شود، هم خشنودی شغلی فرد افزایش یابد و به دنبال آن جامعه، سازمان و افراد از مزایای آن برخوردار خواهند شد.
فرضیه فرعی دوم: بین سلامت روان با کمالگرایی در کارکنان رابطه وجود دارد.
همانطور که در جدول(۴-۳) مشاهده شد مقادیر همبستگیهای بدست آمده بین نشانههای بدنی با کمالگرایی کارکنان (۲۰/۰- =r)، اضطراب و بیخوابی با کمالگرایی کارکنان (۱۰/۰- =r)، نارسایی در کنش اجتماعی با کمالگرایی کارکنان (۲۴/۰- =r)، افسردگی با کمالگرایی کارکنان (۳۳/۰- =r)، از نظر آماری معنیدار است(۰۵/۰>P).. نتایج این پژوهش با یافتههای پاتریکا و همکاران (۲۰۱۱) لوئز و همکاران (۲۰۱۲) منگ و همکاران (۲۰۱۲)همسو میباشد. وسلی و همکاران(۲۰۱۴) تاثیر ویژگیهای عاطفی چهار عامل EI را در دو نمونه مورد بررسی قرار دادند. در نمونهی دوم، مینی مارکرهای Saucier و مجموعهی جدیدی از شاخصهای سلامتی ذهنی (افسردگی، اضطراب، استرس، و رضایت زندگی) برای بررسی اثر تعدیل کنندهی TEI به کار رفتند. شواهد موجود با نتایج آنها با بهره گرفتن از اجزای هستهای TEI سازگار بودند. گوردن و همکاران (۲۰۱۴) پژوهشهای مربوط به پیامدهای کمالگرایی در بین کودکان و نوجوانان را مرور نمودند و بر غیر یکنواختی بین کمالگرایان و نیاز به یک رویکرد ظریف برای ارزیابی تاکید داشتند که منعکس کنندهی نگرانیهای شخصیتی کمالگرایان است. آنها سپس پژوهشهای گذشته دربارهی جلوگیری از کمالگرایی را خلاصه نموده و نشان دادند که کمالگرایی ارزشمند و مقاوم در برابر تغییر است. بر این اساس، باید مداخلاتی جهت توجه به ضعفهای شناختی و عاطفی کمالگرایان و باورهای فراشناختی آنها دربارهی توانایی، خود و مفهوم شکست صورت پذیرد. آنها در نهایت علت ضرورت طراحی و پیاده سازی برنامههای پیشگیرانه را برای تقویت تاب آوری و کاهش سطوح ریسک در بین کمالگرایان شرح دادند.
در تبیین فرضیه فوق باید گفت از آنجاییکه نمره پایین در پرسشنامه سلامت بیانگر وضعیت مطلوب هست؛ بنابراین همبستگی منفی بیانگر این مطلب است که با افزایش سلامت، کمالگرایی کارکنان، افزایش مییابد. دو نوع کمالگرایی وجود دارد: سازگار و نا سازگار. توصیف اولی همان چیزی را که در باره کمالگرایی میدانید را بیان میکند، افرادی که آرزویشان زندگی کردن طبق استاندارهای شخصی و سازماندهیهای سطح بالا است.اما کمالگرایان ناسازگار کسانی هستند که همیشه از شکست خوردن میترسند. بررسیهای انجام گرفته در بین ۳۷۰ نفر درباره رفتارهای کمال گرایانه با توجه به اطلاعات شخصی، میزان رضایت از زندگی، رفاه و عادتهای رفتاری سالم، نشان داده است که کمالگرایی ناسازگار میتواند پیامدهای جدی و بالقوه ای را برای سلامتی فرد ایجاد نماید. جدا از پریشانیهای روانی، کمالگرایان ناسازگار برای انجام اعمال مخربی چون “پنهان سازی خود ” مستعد هستند. این نوع از کمالگرایان دوست دارند تصویری بی عیب و نقص از خود ارائه دهند یعنی هر گونه نکته منفی یا نقطه ضعف درمورد خودشان را پنهان میکنند. و این مساله پنهانسازی را در مورد دوستان، خانواده و حتی دکتر خود نیز انجام میدهند. “پنهانسازی خود” به خودی خود میتواند میزان استرسهای فرد را افزایش دهد (که آن نیز عواقب خود را به همراه خواهد داشت) اما عموما افراد پنهان ساز به هر قیمتی در تلاش برای رسیدن به کمال هستند. اغلب بهانه پرمشغله بودن را میگیرند تا نزد پزشک نروند یا از ترس قضاوت دیگران به کلاسهای ورزشی و بدنسازی نمیروند.کمالگرا بودن به خودی خود بد نیست. هدفهای والا داشتن، وظیفه شناسی و کسب مهارتهای سازمان یافته از نظر کارفرماها اغلب به عنوان استاندارهای طلایی در نظر گرفته میشود. این امکان وجود دارد که همه ما کم و بیش این ویژگیها را داشته باشیم. اما به هر حال زمانی که کمالگرایی مربوط به مسائل فردی و خوب بودن است، خودش را بیشتر نشان میدهد. با توجه به نتایج به دست آمده، رفتارهای کمال گرای ناسازگار ممکن است خودش را به عنوان یک عامل خطرناک در مسائل بلند مدت جسمیو روانی نشان دهد. شاید نکته کلیدی در برخورد با این مساله ” آگاهی” باشد تا بفهمیم که چه زمانی بیشتر ما را تحت تاثیر قرار میدهد.
فرضیه فرعی سوم: ابعاد شخصیتی(درونگرایی، برونگرایی) و سلامت روان میتواند واریانس کمالگرایی را پیشبینی کند.
با توجه به نتایج جدول ۴-۶ در مدل آخر، برونگرایی با مقدار B استاندارد ۳۲۹/۰، به صورت مستقیم و افسردگی با مقدار B استاندارد ۲۱۷/۰-، اضطراب با مقدار B استاندارد ۱۶۱/۰-، نشانههای جسمانی با مقدار B استاندارد ۱۲۹/۰- و نارسایی در کنش اجتماعی با مقدار B استاندارد ۱۱۵/۰- به طور معکوس بر کمالگرایی در کارکنان اثر داشته است. علی نیادون،(۱۳۹۳)، دراین پژوهش رابطه کمالگرایی باسلامتروانی دریک نمونه دانشجویی مورد بررسی قرارگرفت هدف اصلی پژوهش حاضرتبیین شاخصهای سلامتروانی برحسب کمالگرایی بود یکصد دانشجو عمران ساختمان و رشته مکانیک خودرو به صورت تصادفی دراین پژوهش شرکت کردند و ازآزمودنیها خواسته شد مقیاس کمالگرایی و مقیاس سلامتروانی را تکمیل کنند برای تحلیل دادههای پژوهش ازشاخصها و روشهای آماری شامل فراوانی درصد میانگین انحراف معیار آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد نتایج پژوهش نشان داد که بین کمالگرایی و علائم بیماری جسمانی دانشجویان هیچ نوع رابطه معنادارآماری وجود دارد باتوجه به فرضیه دوم بین کمالگرایی و اضطراب و بی خوابی دانشجویان رابطه معناداراماری وجود دارد سومین فرضیه رابطه بین کمالگرایی و ناکارکردی اجتماعی دانشجویان بود که این فرضیه هم تایید شده است فرضیه چهارم هم این بود که بین کمالگرایی و علائم افسردگی دانشجویان رابطه معنادار اماری وجود دارد همینطور که فرضیه اصلی مطرح شد و این که بین کمالگرایی و سلامتروانی رابطه معنی دار وجود دارد که تایید شده است. خیاطان (۱۳۹۱)، این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین آسیبهای روانی- سازمانی با فشار شغلی، رضایت شغلی و سلامت روان با توجه به نقش واسطه ای کمال گرایی شغلی اجرا شد. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری پژوهش معلمان مقطع راهنمایی شهر اصفهان به تعداد ۲۴۰۰ نفر در سال ۹۰- ۱۳۸۹ بودند که از میان آنها ۳۳۱ نفر (۱۸۳ زن و ۱۴۸ مرد) به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب و به پرسشنامههای آسیبهای روانی سازمانی (کامکار و همکاران، ۱۳۸۵)، مقیاس چندبعدی کمال گرایی شغلی (هویت و فلت، ۱۹۸۹)، پرسشنامه سلامت روان (گلدبرگ و ویلیامز، ۱۹۸۸)، شاخص توصیفی شغلی (JDI، اسمیت و همکاران، ۱۹۶۹) و پرسشنامه فشار شغلی (اسیپو، ۱۹۸۷) پاسخ گفتند. تحلیل دادهها برای تحلیل همبستگی (با نرم افزار SPSS19) و مطالعات ساختاری تحلیل مسیر با نرم افزار (AMOS-18) انجام شد. نتایج نشان داد، آسیبهای روانی سازمانی به طور مستقیم با محدوده نقش، رضایت شغلی، سلامت روان و مسئولیت نقش، و محدوده نقش به طور مستقیم با کمال گرایی مبتنی بر خود و رضایت شغلی رابطه دارد. همچنین بین کمال گرایی مبتنی بر خود با مسئولیت نقش، بین مسئولیت نقش با سلامت روان و بین سلامت روان با رضایت شغلی نیز رابطه مستقیم وجود داشت. شاخصهای برازش الگوی نهایی پژوهش حاکی از وضعیت مطلوب الگو بود.-در پژوهشی که توسط حسینی (۱۳۹۰) انجام شد به این نتیجه رسید که سبک فرزند پروری والدین می تواند بر نوع کمالگرایی فرزندان تاثیر بگذارد به طوری که فرزندانی که از والدینی با سبک فرزند پروری مقتدر برخوردارند دارای کمالگرایی مثبت می باشد یعنی اینکه این افراد اهدافی واقع بینانه و در سطح توانایی خود برمی گزینندو در عوض فرزندانی که والدی با سبک فرزند پروری مستبد می باشند جزو افرادی با کمالگرایی منفی طبقه بندی می شوند و کسانی هستند که اهداف بسیار فراتر از سطح توانی خود انتخاب می کنند. این در حالی است که سبک فرزند پروری سهل انگار هیچ ارتباطی با کمالگرایی مثبت و منفی نداشت و آن را پیش بینی نکرد.
در تبیین فرضیه فوق باید گفت افراد درونگرا کمتر به دنبال فرصتهای شغلی چالش برانگیز هستند. کاری را که به آنها واگذارمی شود با رضایت بیشتری انجام می دهند به شرطی که کسی کاری به آنها نداشته باشد و در امور محوله به آنها دخالت نکند. آنها می توانند بدون یک مدیریت مشارکتی به انجام وظایفشان بپردازند درصورتی که افراد برونگرا تمایل زیادی برای کارهای چالش برانگیزدارند و می خواهند خودشان درباره ی وظایفشان تصمیم بگیرند و یا با مدیریت و دیگر کارکنان مشورت کنند. آنها کمتر قادرند مدیریت آمرانه را تحمل کنند. تحریک پذیری بیشتری دارند و تمایلی به انجام کارهای تکراری و یکنواخت ندارند. همچنین افراد برونگرا در مشاغلی که ارتباط اجتماعی نیاز می باشد و موفق ترند و افراد درونگرا تنها سرشان به کار خودشان است و چندان تمایلی به ارتباط اجتماعی گسترده ندارند. آنها بیشتر از افراد برونگرا می توانند به دور از محیط اجتماعی کار کنند. و بدین جهت زمینه مساعدی برای افراد درون گرا، برای کار به وجود آورده و به تبع آنها از محیط کاریشان و شرایط حاکمه بیشترراضی هستند تا افراد با تیپ شخصیتی برون گرا. کمال گرایان معمولا یا زمان زیادی روی جزئیات صرف کرده یا خطا میکنند و در نتیجه چشم انداز و هدف را از دست میدهند یا اینکه به علت ترس از ارتکاب خطا فلج میشوند و هیچ کاری انجام نمیشود. حتی کوچک ترین ریسکها آنها را دستپاچه میکند.کمالگرایی میتواند نوعی جبران بیش از حد برای احساس بی کفایتی، تردید و نگرانی از عدم اعتماد به نفس باشد.برای بسیاری این ویژگی تلاشی برای کنترل دنیای اطراف و اجتناب از پیامدها و نتایج خطاکردن است؛ زیرا این افراد میپندارند که آمادگی و توانایی لازم برای کارشان را ندارند، این ترس غالبا خیالی بوده و عمیقا ریشه در کودکی افراد دارد.
۵-۳- محدودیتهای پژوهش
انسان موجودی پیچیده، بغرنج و متأثر است و چنین ویژگی هایی موجب میشود که پژوهشگران نتوانند تمامیاعمال و حرکات محرک را کنترل نمایند و تأثیر پذیری انسان را به طور دقیق و معین اندازه گیری نمایند. بنابراین پژوهش حاضر، همچون دیگر پژوهشها در زمینه انسانی، که نوع آن انسان است با محدودیتهای فراوان رو به رو بوده است که در این جا به برخی از آنها اشاره میشود:
۵-۳-۱- محدودیت در اختیار پژوهشگر
این پژوهش بر روی کارمندان ایران رادیاتور صورت گرفته نتایج آن را نمیتوان به دیگر کارمندان جامعه تعمیم داد.
هر پژوهشگری که با تست وآزمون سرو کاردارد، بامحدودیت ومشکلاتی همراه است، در این تحقیق نیزدربرخی موارد مشکلاتی وجودداشت.
طرح مطالعه حاضر از نوع همبستگی است نه آزمایشی بنابراین ادعای روابط علی در میان متغیرهای مورد مطالعه ممکن نیست.
۵-۳-۲- محدودیت خارج از دست پژوهشگر
اولین محدودیتی که برای پژوهشگر دراین تحقیق اتفاق افتاد، انتخاب گروه نمونه بود، به علت گستردگی کارخانه پژوهشگر نتوانست از تمام قسمتهای کارخانه نمونه ای جمع آوری کرده و پس از میان آنها به انتخاب بپردازد. بدین جهت نمونه گیری کاملاً تصادفی و از بخشهای در دسترس صورت گرفت.
۵-۴- پیشنهادهای پژوهش
پیشنهاد می شود به منظور اطمینان از نتایج آزمون می توان، درشش ماه بعد یک آزمون دیگر ازهمان افراد صورت گیرد و نتایج با یکدیگر مقایسه شود.
با توجه به اینکه آزمودنیها دراین پژوهش همگی مرد بودند، می توان در پژوهش دیگر از آزمودنها صرفاً زن آزمون گرفت و نتایج متغیرها را بین دو جنس زن و مرد مقایسه کرد.
انجام پژوهشهای مشابه درصنایع بزرگ دیگر و مقایسه نتایج دیگر صنایع با هم.
در کنار پرسشنامه از مصاحبههای بالینی نیز استفاده شود.
۵-۵- پیشنهادات کاربردی
۵-۵-۱- بر اساس یافتههای نتایج فرضیه اصلی
پیشنهاد میشود با توجه به اینکه ارتقاء و پیشرفت فرصتهایی را برای رشد شخصی فراهم می کند، پذیرش مسئولیتهای بیشتر و در نتیجه افزایش موفقیت اجتماعی و غیبت کمتر و از همه مهمتر حقوق بالاتر را برای کارکنان فراهم میکند و به تناسب پاداشها هم قابل ملاحظهتر میشود، مدیریت اداره باید با دیدی مثبت و کارآمد و ارزنده با این عامل برخورد نماید.
۵-۵-۲- بر اساس یافتههای نتایج فرضیه فرعی اول
توصیه می شود روابط مدیریت اداره و کارکنان درحد خوب و دوستانه ای باشد و تلاش درجهت هرچه بیشترکردن این روابط شود تا منجر به یک محیط مناسب و دور از هرگونه تنش و اصطکاکی بشود و جو سازمانی برازنده در اداره حاکم شود.
۵-۵-۳- بر اساس یافتههای نتایج فرضیه فرعی دوم
شغل افراد را چالش برانگیزکنیم و انگیزه و کمالگرایی مثبت را در افراد توسعه بخشیم.
ارائه فرصتها و امکانات برای ترفیع و پیشرفت کارکنان در سازمان، ترفیعها براساس معیارهای ملموس و دست یافتنی صورت گیرد.
۵-۵-۴- بر اساس یافتههای نتایج فرضیه فرعی سوم
ایجاد جو اداری آزاد عاری از هرگونه تهدید و بهره مندی از تفویض اختیار.
تلاش برای ارضای نیازهای مادی و روانی کارکنان.
منابع و مآخذ
منابع فارسی
آرتور اس.ربر(۲۰۰۵).فرهنگ توصیفی روان شناسی (توصیفی).ترجمه یوسف کریمیو همکاران (۱۳۹۰)، انتشارات رشد، تهران،
اتکینسون، رینا؛ اتکینسون، ریچارد؛ هیلگارد، ارنست (۱۹۸۶). زمینه روانشناسی هیلگارد. ترجمه: محمد نقی براهنی؛ سعید شاملو؛ نیسان گاهان؛ یوسف کریمی؛ کیانوش هاشمیان (۱۳۸۲). چاپ یازدهم، تهران: انتشارات رشد.
اسمعلی کورانه، احمد (۱۳۸۴) مقایسه ویژگیهای شخصیتی و سبکهای مقابله ای مجرمین و افرادبهنجار. پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه تبریز
رابطه ابعاد شخصیتی(درونگرایی، برونگرایی)و سلامت روان با کمالگرایی در کارکنان۲