(۲-۷)
در روابط فوق؛ ntot مقدار کل ماده در نمونه، nsed مقدار ماده در فاز تهنشینشده، naq مقدار ماده در فاز آبی پس از تعادل، KD ضریب توزیع نمونه بین فاز تهنشینشده و محلول نمونه، Csed غلظت ماده استخراج شده در فاز تهنشینشده، Caq غلظت ماده در فاز آبی پس از تعادل، Co غلظت اولیه آنالیت در نمونه، Vaq حجم نمونه آبی و Vsed حجم فاز تهنشینشده میباشند.
معادلهی ( نشان میدهد که یک رابطه مستقیم بین غلظت نمونه و مقدار ماده استخراجشده وجود دارد. این موضوع اساس اندازهگیری کمی را تشکیل میدهد. فاکتور تغلیظ[۱۹] در این روش به صورت نسبت غلظت آنالیت در فاز ته نشین شده به غلظت آنالیت در نمونه است:
(۲-۸)
که غلظت در فاز تهنشین شده، از منحنی کالیبراسیون تزریق مستقیم محلول استاندارد آنالیت، در حلال استخراج کننده بدست میآید.
راندمان استخراج[۲۰] به صورت درصد کل آنالیت استخراج شده به فاز تهنشینشده است که از رابطه زیر بدست میآید:
(۲-۹)
(۲-۱۰)
اگر راندمان استخراج ۱۰۰ % باشد، در آن صورت فاکتور تغلیظ برابر نسبت حجم فاز آبی به حجم فاز تهنشینشده میباشد.
۲-۳-۵-ویژگیهای حلال استخراجکننده و پخشکننده در DLLM
حلال استخراجکننده میبایست همانند استخراج مایع- مایع معمولی ذاتاً حلالی غیر قابل امتزاج با آب بوده و حلالیت آن در آب کم باشد و قابلیت استخراج ترکیبات مورد نظر را داشته باشد. علاوه بر آن بایستی دانسیته آن بیشتر از آب باشد تا به هنگام سانتریفوژ کردن، در انتهای لوله مخروطی شکل جمع گردد. این حلال باید با دستگاه مورد استفاده برای اندازهگیری سازگاری داشته باشد. بهعنوان مثال، در صورت استفاده از کروماتوگرافی گازی بایستی نقطه جوش آن تا حد امکان کمتر از نقطه جوش آنالیتها باشد . بنابراین حلالهایی با دانسیته بیشتر از آب، نظیر کلروفرم، تتراکلرید کربن، کلروبنزن، دی سولفید کربن، تتراکلرواتیلن مناسب میباشند.
حلال پخشکننده نیز باید دارای قابلیت انحلال هم درآب و هم درحلال آلی باشد. بنابراین حلالهایی نظیر متانول، استونیتریل و استون مناسب میباشند [۴۱].
۲-۳-۶-سازگاری روش با تکنیکهای دستگاهی
این روش به علت بافت بسیار ساده حلال استخراج کننده، سازگاری مناسبی را با اکثر روشهای دستگاهی دارد. به عنوان مثال در روشهایی همچون کروماتوگرافی گازی، کروماتوگرافی مایع، اسپکتروفتومتری مرئی- فر ابنفش، اسپکترومتری جذب اتمی شعلهای و الکتروترمال میتوان بهطور مستقیم حلال آلی را جهت آنالیز به دستگاه وارد کرد.
در مواردی همچون اسپکترومتری نشری پلاسمای جفت شده القایی که حلالهای آلی هماهنگی مناسبی را با شرایط پلاسما ندارند، میتوان این حجم کم را به راحتی در مدت زمانی کوتاه تبخیرکرد و سپس به کمک اسیدهای معدنی محیط مناسب جهت اندازهگیری گونه را فراهم نمود. بنابراین میتوان این امیدواری را داشت که در آینده این روش آمادهسازی با سایر تکنیکهای اندازهگیری مثل الکتروفورز، طیف سنجی جرمی و طیف سنجی جرمی جفت شده با پلاسمای نشری القایی جهت اندازهگیری مقادیر خیلی کم بسیاری از ترکیبات مورد استفاده قرار گیرد [۴۴-۴۲].
۲-۳-۷-مزایا و معایب میکرو استخراج مایع – مایع پخشی
میکرو استخراج مایع- مایع پخشی از جمله زیر گروههای استخراج مایع- مایع متداول میباشد، ولی تا حدود زیادی معایب روش استخراج مایع- مایع معمولی را بر طرف میسازد.
اساس روش همانند استخراج مایع- مایع بر پایه تمایل نسبی آنالیت بین دو حلال غیر قابل اختلاط با هم میباشد. ولی به علت افزایش سطح تماس بین دو حلال و کاهش حجم حلال آلی مصرفی، معایب روش ذکر شده را ندارد.
این روش دارای شباهتهای چندی با برخی روشهای منتج شده از استخراج مایع- مایع مثل استخراج مایع- مایع همگن و استخراج بهروش نقطه ابری میباشد.
در روش استخراج مایع- مایع همگن حلال استخراجکننده و آب به کمک یک ماده سوم، یک سیستم تعادلی همگن را فراهم میکنند که در نتیجه حلال استخراجکننده بهطور یکنواخت در درون آب توزیع میگردد، به طوری که حد فاصل مشخصی برای آنها قابل تشخیص نیست. سپس به کمک یک عامل خارجی مانند تغییر pH و یا افزودن نمک، سیستم به حالت دو فازی تبدیل میشود. ضمن دو فازی شدن سیستم، انتقال آنالیت بین آ ب و حلال استخراجکننده انجام میگیرد. ولی هر یک از این سیستمهای دو فازی شدن دارای معایبی میباشند. از جمله اینکه در مواردی که pH عامل دو فازی شدن است، در نوع آنالیت و پایداری آن با توجه به غلظت پروتون در محیط محدودیت ایجاد میگردد و در مواردی که از افزودن نمک استفاده میشود، غلظت بالای نمک در محیط، استفاده از روشهای دستگاهی جهت آنالیز نمونه را دچار مشکل میکند. از طرف دیگر در اکثر موارد در میکرواستخراج مایع- مایع همگن، از سورفاکتانت پرفلوئورواکتانات استفاده میکنند که با بسیاری از دستگاههای تجزیهای از جمله GC سازگار نمیباشد. بنابراین میکرو استخراج مایع- مایع پخشی در مقایسه با استخراج مایع- مایع همگن دارای محدودیتهای کمتری میباشد. ولی از لحاظ فاکتور تغلیظ بالا، عدم نیاز به همزدن محلول، سرعت بالای استخراج و استفاده از حجم کم حلال آلی استخراجکننده، این دو روش دارای شباهتهای زیادی میباشند.
در مقایسه با تکنیک استخراج نقطه ابری نیز میتوان برتریهایی را مشاهده کرد. به عنوان مثال نیاز به شرایط دمایی خاص جهت ابری شدن محلول حاوی سورفاکتانت، ثابت توزیع کوچک برای برخی گونهها با آبگریزی کمتر و زمان آنالیز طولانیتر به علت مراحل گرم کردن و سرد کردن نمونهها از معایب این تکنیک میباشند. همچنین عدم سازگاری فاز غنی از سورفاکتانت با تکنیکهای آنالیز دستگاهی از جمله کروماتوگرافی گازی نیز جزء این موارد است. در صورتیکه میکرو استخراج مایع- مایع پخشی تا حدود زیادی عاری از این معایب میباشد.
البته لازم به ذکر است که با توجه به آزمایشهایی که تاکنون در مورد میکرو استخراج مایع- مایع پخشی انجام گرفته است، این تکنیک نیز دارای معایب چندی میباشد. از آن جمله نیاز به حجم نسبتاً زیاد حلال پخش کننده(حدود ۵/۰ میلیلیتر حلال به ازاء ۵ میلی لیتر نمونه آبی)، محدودیت در انتخاب حلالهای استخراجکننده به علت شرایط دانسیته و وابستگی پارامترهای مختلف جداسازی به یکدیگر را میتوان ذکر کرد.