اوایل دهه ۱۹۹۰
فعالیت گسترده شرکتهای آمریکایی، اروپایی و ژاپنی در حوزه مدیریت دانش
اوسط دهه ۱۹۹۰
شبکههای بینالمللی مدیریت دانش پدید میآید.
اواخر دهه ۱۹۹۰
مدیریت دانش در زمره فعالیتهای تجاری شرکتهای بزرگ درمیآید.
هزاره سوم
اختصاص حدود ۵۵ درصد درآمد شرکتهای بزرگ اروپایی به مدیریت دانش
جدول۲-۱: گاهشمار مدیریت دانش (حسن زاده، ۱۳۸۸: ۱۶)
مدیریت دانش، تلاش نوین قرن موسوم به عصر دانایی، برای حفظ، هدایت و افزایش هدفمند سرمایههای دانشی سازمانهاست و به این اشاره دارد که سرمایهگذاری در علم، بهترین و بیشترین سود را به بار میآورد (آراسته و رزقی شیرسوار، ۱۳۸۹: ۷۱).
گفتنی است دانشمندان بسیاری بحث مدیریت دانش را در ادوار گوناگون مطرح یا بسط دادهاند لیکن اجماع یکپارچهای در مورد تاریخ شروع پیدایش آن وجود ندارد. اما اخیراً پایگاه اینترنتی اسکاجیت[۱۹]، منبع شروع و نقطه آغاز مفهوم مدیریت دانش را از سال ۱۴۴۰ میلادی با پیدایش صنعت چاپ و نشر مصادف میداند. در این سایت آمده است که در سال ۱۶۸۹ جان لاک اولین شخصی بود که دانش را تعریف کرد و سپس مک لاپ در سال ۱۹۶۲ تلفیق واژه مدیریت و دانش را با عنوان دانش صنعتی بیان کرده است (آراسته و رزقی شیرسوار، ۱۳۸۹: ۷۲).
کارل اریک سویبی[۲۰]، حسابدار سوئدی، در دهه ۹۰ میلادی زمانی که مشغول ارزیابی ترازنامه مالی چند شرکت بزرگ سوئدی بود، متوجه نکته جالبی شد. بسیاری ازاین شرکتها پس از انجام عملیات طولانی حسابداری، ارزشی در حدود چند کرون سوئد و حتی یک کرون نشان میدادند .حال آن که قیمت واقعی این شرکتها که سهامداران حاضر به فروش آن بودند، بسیار بیشتر از قیمت هایی بود که سرمایه حسابداری نشان میداد. سویبی پس از بررسیهای مختلف متوجه گردید که بخش اعظم از این اختلاف (اختلاف بین ارزش شرکت ها دربازار سهام و قیمت داراییهای مشهود این سازمانها) به سرمایههای دانشی درون سازمان برمیگردد و برخاسته از توان دانشی این سازمان در حل مسائل تخصصی است. اما نکته جالب وارد نشدن این دارایی ها در ترازنامههای حسابداری بود، چرا که اساساً چیزی تحت عنوان مفهوم سرمایههای ناملموس[۲۱]وجود نداشت (آتشک و ماه زاده، ۱۳۸۸).
از سالهای پیش (تقریباً ازجنگ جهانی دوم) محدود بودن سرمایههای ملموس و فیزیکی و نیازبه افزایش برنامه ریزی شده آنها، منجربه خلق شاخههای علمی مختلف شده بود.
به عنوان مثال، برنامه ریزی خطی پژوهش عملیاتی، مکان یابی و تخصیص، طراحی کارخانه، تعمیرات و نگهداری، بهرهوری ماشینآلات، برنامهریزی تولید و … همگی در جهت مدیریت سرمایههای ملموس ایجاد شده بود، اما سرمایههای ناملموس تا آن زمان مورد توجه قرار نگرفته بود.
فعالیت سیوبی و پس از آن بکمن، نوناکا، ویگ و … باعث گردید، توجه صنعتگران و عالمان علوم صنعتی به سرمایه ای بس عظیم، یعنی سرمایهای که با وجود تولید اکثریت ارزش افزوده کالا، کمتر تحت مدیریت و سازمان دهی و برنامه ریزی افزایش قرارمیگرفت، جلب شود. در جدول ۲-۲ تاریخچه تکوین مدیریت دانش ارائه شده است.
رویداد
طرح کننده
سال
ترازنامه نامشهود
سیوبی / کونراد
۱۹۸۶
ابداع مفهوم مدیریت دانش
کارل ویگ
۱۹۸۶
یکی از نخستینها برای تکمیل مدیریت دانش در استراتژی تجاریاش
واتر هاوس
۱۹۸۹
یکی از نخستین مقالات منتشرشده در مورد مدیریت دانش
نوناکا و تاکوچی
۱۹۹۱
اهمیت به سرمایه فکری