فصل اول: تعاریف و مفاهیم مربوط به نفت و گاز
اگرچه تعاریف و مفاهیم فنی، زمین شناختی و جغرافیایی نفت و گاز موضوع اصلی این رساله نمی باشد، اما اشاره به آن می تواند در درک مباحث مربوط به موضوع اصلی آن یعنی رژیم حقوقی بهره برداری از میادین مشترک نفت و گاز و مطالعه موردی سه منطقه از جهان، بسیار مؤثر باشد.اصولاً مسائل حقوقی در قالب موضوعات مفهوم خود را نمایان می سازند. ارائه مباحث حقوقی در فضای انتزاعی و تئوریک اگرچه مفید است، اما به تنهایی نمی تواند در کالبدشکافی تمام نقاط پیدا و پنهان موضوعات مفید باشد. از اینرو قبل از ورود به مباحث حقوقی، واژه شناسی و اصول و مفاهیم بنیادین مربوط به موضوع مورد کنکاش قرار می گیرد.در این فصل، مباحثی چون تعریف نفت و گاز، میادین مشترک نفت و گاز، روند شکل گیری منابع هیدروکربوری و شیوه های استخراج آنهاو اقسام ذخایر نفتی و مورد بررسی و تبیین قرار می گیرد. تردیدی وجود ندارد که ارائه تعریفی روشن از این مفاهیم می تواند در درک مباحث بعدی رساله مؤثر باشد.
مبحث اول: تعریف، فرایند شکل گیری و ظرفیت مکانی نفت وگاز
با توجه به شمول عنوان منابع هیدرو کربنی بر عناصری فراتر ا ز نفت وگاز و با توجه به موضوع بحث در این مجال به تعریف نفت وگاز ،منشأ پیدایش آن و قلمرو مکانی تجمع نفت وگاز در اعماق زمین می پردازیم.
گفتار اول:تعریف نفت وگاز
تعریف نفت و گاز در قلمرو علومی نظیر شیمی و زمین شناسی قرار دارد .اما به لحاظ ارائه یک تعریف کاربردی از این دوماده، در این گفتار کوشش می شود که تعریف آنها از منظر دانشمندان علم زمین شناسی نفت ارائه گردد.
بند اول :تعریف نفت
واژه نفت (Petroleum) به معنی روغن سنگ از دو واژه یونانی Petra به معنی صخره و Oleum به معنی روغن تشکیل شده است.[۲۰] ریشه واژه نفت در زبان فارسی نامعلوم است. مستشرقینی چون «هرتز فلد» و «بیلی» معتقدند این واژه از فعل ناب به معنی ضدنم گرفته شده و در زبان اوستایی نپتا بوده و کلدانی ها آنرا از مادها گرفته و نفتا خوانده اند. نفت در فارسی به معنی روشن، تابیدن، طلوع و درخشش نیز آمده است.[۲۱] در فرهنگ فارسی عمید، معنی امروزی نفت مورد توجه قرار گرفته و در مقابل واژه نفت آمده است:
«مایعی است قابل احتراق که در اعماق زمین تا ۱۸۰۰ متر پیدا می شود و گاهی در اثر فشار و حرارت درونی زمینی به طرف بالا صعود می کند و به سطح زمین می رسد و برای استخراج آن چاه های عمیق حفر می کنند….»[۲۲]
در اصطلاح، پترولیوم، ترکیب طبیعی پیچیده ای از هیدروکربنهای مختلف بوده که شامل فازهای مایع، گاز و جامد است. اگرچه برداشت عموم از این واژه بیشتر متوجه فاز مایع آن یعنی نفت خام می باشد، ولی با عنایت به دو جزء اصلی نفت یعنی هیدروژن و کربن به انواع جامد و مایع و گاز آن هیدروکربن نیز گفته می شود.[۲۳] نفت در طبقه بندی کلی در دسته قیر یا بیتومن[۲۴] قرار دارد که به صورت مجموعه ای از هیدروکربن های مختلف به اشکال مایع و یا گاز در مخازن زیرزمینی وجود دارد. در علم شیمی و زمین شناسی پترولیوم به هیدروکربوره ای اطلاق می گردد که از طریق چاه های نفت از داخل زمین استخراج می شوند. شکل اصلی پترولیوم در داخل مخازن به صورت گاز است که به نام گاز طبیعی[۲۵] شناخته می شود. بخشی از پترولیوم در شرایط متعارفی (۱۵ درجه سانتیگراد و ۷۶ میلیمتر فشار جیوه) به صورت مایع درآمده که به آن نفت خام[۲۶] می گویند و بخش دیگر به همان صورت گاز باقی می ماند.[۲۷]
گرچه دو ترکیب اصلی نفت، کربن و هیدروژن می باشد. اما عناصر دیگری از قبیل گوگرد، ازت و اکسیژن در مجموع حدود سه درصد ترکیب نفت را تشکیل می دهند.[۲۸] هرچند تعداد ترکیبات مولکولی نفت خام بسته به سن زمین شناسی، ژرفای تشکیل، خاستگاه و موقعیت جغرافیائی آن متغیر می باشد،[۲۹] لکن در مجموع حدود ۹۷ درصد ترکیب نفت را کربن و هیدروژن تشکیل می دهد.[۳۰]
بند دوم : تعریف گاز طبیعی[۳۱]
گاز طبیعی ماده ای است بی رنگ و بی بو و سبک تر از هوا که از آن به عنوان سوخت فسیلی تجدیدناپذیر نیز یاد می شود که از بقایای گیاهان و حیوانات دریایی در ۲۰۰ تا ۴۰۰ میلیون سال پیش تشکیل شده است.[۳۲] این بقایا در اعماق زمین مدفون شده و با گذشت زمان و بر اثر گرمای زمین و فشار وارده و فعل و انفعالات شیمایی تبدیل به گاز طبیعی شده اند. گاز طبیعی خام مرکب از اجزاء مختلفی است که مهمترین بخش آن متان بوده که ماده ای بی رنگ و بو و بی مزه می باشد. سابقه تاریخی کشف گاز و استفاده از آن به قرن گذشته و توسط یونانیان، ایرانی ها و هندی ها برمی گردد که از گازهای خارج شده از شکافهای زمین استفاده کرده و معابدی را در اطراف آنها می ساختند. حدود ۲۵۰۰ سال پیش چینی ها از گاز به عنوان سوخت استفاده کرده و برای اولین بار از طریق لوله ها به معادن نمک انتقال داده و به مصرف رساندند. در سال ۱۸۲۱ ویلیام هارت[۳۳] اولین چاه گاز را به عمق ۲۷فوت در فلوریدا حفر نمود.[۳۴] گاز طبیعی عمدتا از هیدروکربورها از جمله عناصری چون کربن، کربن دی اکسید کربن، نیتروژن و در بعضی از مواقع هیدروژن سولفید تشکیل می شود. گاز طبیعی یا به شکل محلول در نفت[۳۵] یا به صورت غیر همراه نفت[۳۶] وجود دارد. نوع اخیر گاز فقط در میدانهای مستقل گاز که قادر به تولید تجاری گاز می باشند استخراج می گردد.[۳۷] حجم نفت و گاز در مکانهایی در زیر سطح زمین در مناطق خشکی یا دریایی یافت می شود. مایعات گازی ریشه در دو منشأ دارند که عبارت از هیدروکربن های مایع همراه گاز مخازن گازی و مایعات جدا شده از گازهای حل شده در نفت خام می باشند. گازهای هیدروکربنی که در مخازن نفتی وجود دارند گاز طبیعی[۳۸] نامیده می شوند. این گاز ممکن است در مخزن همراه نفت باشد و یا بدون نفت مخزن گازی مستقلی را تشکیل دهد. در حالت نخست گاز همراه[۳۹] و در حالت دوم گاز ناهمراه[۴۰] نامیده می شود.[۴۱] گاز همراه یا در نفت محلول است یا اینکه در قسمت گنبد نفتگیر (تله نفتی) وجود دارد. این گاز در هنگام استخراج نفت با آن از مخزن خارج می شود و پس از عبور از دستگاه های عبور کننده، اگر برای آن مصرفی وجود نداشته باشد سوزانده می شود[۴۲]. گاز طبیعی مرکب از ترکیبات شیمیایی از قبیل متان، اتان، پروپان، بوتان، پنتان و گاز کربنیک بوده وبیشترین بخش آن را متان تشکیل می دهد[۴۳].تشکیل گاز طبیعی و نفت خام ،محصول یک فرایند پیچیده زمین شناسی و شیمیایی است.
گفتار دوم :فرایند تشکیل و منشا نفت وگاز
در گذشته این نظریه وجود داشت که نفت منشأ معدنی دارد و در اثر واکنش آب و دی اکسید کربن به کمک انرژی حرارتی درون زمین یا انرژی خورشید بوجود می آید. اما این نظریه امروز منسوخ شده و دانشمندان اثبات کرده اند که نفت و گاز دارای منشأ آلی بوده و جانداران آبزی بویژه پلانکتون ها منشأ این دو ماده می باشند؛ بقایای این جانداران در شرایط ویژه (دور از اکسیژن و درون گل و لای) و بر اثر وجود باکتری های هوازی و فشار، طی سالیان متمادی ماده ای به نام ساپروپل[۴۴] را تشکیل داده که این ماده در مرحله بعد بر اثر تغییرات فیزیکی و شیمیایی، ترکیبات نفتی را تولید می کنند[۴۵]. بقایای گیاهان نیز در صورت ته نشین شدن در لایه های زمین، در اثر فعل و انفعالات زمین شناسی نفت تولید می کنند. به عبارت دیگر صرفنظر از منشأ گیاهی و جانوری، شرط لازم برای تشکیل نفت و گاز، تولید، تجمع و حفظ مواد آلی است[۴۶].
مطابق نظریه آلی، با مدفون شدن مواد آلی در داخلی رسوبات و به وجود آمدن ضخامت کافی از رسوبات روی آنها، مولکول های مواد آلی در اثر عوامل بیوژنتیک و فیزیکی و شیمیایی به مولکول های هیدروکربوری تبدیل می شوند[۴۷]. بر اثر ته نشین شدن پیکر موجودات نفت ساز همراه با رسوبات رسی ریزدانه و آهکی که سنگ های مناسبی برای نگهداری پیکر این موجودات هستند، پس از گذشت میلیون ها سال «سنگ مادر»[۴۸] به وجود می آید[۴۹]. با گذشت زمان چنانچه سنگ مادر در اثر فشار و دمای زیاد به اعماق پایین تر رود، فشار و دمای زیاد باعث تجزیه و از بین رفتن آن می شود. همچنین، اگر لایه های نفت زا به سطح زمین راه یابند هیدروکربن های سبک تبخیر می شوند و هیدروکربن های سنگین به صورت توده ای از مواد جامد یا ذرات پراکنده در محل تراوش نفت باقی می مانند[۵۰].
به هرحال، پس از تشکیل سنگ مادر، ذرات پراکنده هیدروکربن ها و آب و نمک همراه آن، از درون ترک ها و شکاف های موجود در لایه های رسوبی به نقاط با فشار کمتر، حرکت می کنند. طول این مسیر گاهی به صدها کیلومتر می رسد. این حرکت در اثر فشردگی لایه های رسوبی بر اثر افزایش وزن رسوبات جدید، حرکت و جا به جایی پوسته زمین و … به وقوع می پیوندد و نفت تحت فشار زیاد به سمت رسوبات متخلخل حرکت می کند که به این جا به جایی «مهاجرت اولیه»[۵۱] می گویند[۵۲].
حرکت نفت کماکان تداوم دارد تا به سنگ مخزن[۵۳] برسد. سنگ مخزن فضاهای خالی ظرف زیرزمینی نفت و گاز را تأمین می کند. این فضاها را خلل و فرج بین ذرات کانیها ایجاد می کنند. هر سنگی که به اندازه کافی فضای خالی برای تجمع هیدروکربن داشته و هنگامی که چاهی در داخل آن حفر می گردد، سیال ذخیره شده را در چاه تخلیه کند، می تواند سنگ مخزن باشد. سنگ ها کم و بیش دارای فضای خالی یا تخلخل می باشند، ولی تنها سنگهایی که دارای خلل و فرج بیشتر و مرتبط با یکدیگرند سنگ های مخزنی مفید را تشکیل می دهند. منظور از تخلخل هر سنگ، نسبت حجم فضای خالی موجود در سنگ به حجم کلی سنگ است[۵۴]. در قسمت بالای سنگ مخزن لایه ای وجود دارد که به آن پوش سنگ[۵۵] می گویند که سطح غیرقابل نفوذی می باشد و مانع از ورود نفت به سطح زمین می گردد. پوش سنگ به مثابه سدی نفوذ ناپذیر در قسمت بالای سنگ مخزن عمل می کند و تخلخل موجود در سنگ مخزن باعث می شود که نفت در آن ذخیره شود و ارتباط بین خلل و فرج های سنگ سبب حرکت آسان نفت در درون آن می گردد
پس از ورود نفت به سنگ مخزن نیروی گرانش[۵۶] وارد عمل می شود. این نیرو باعث می شود تا سیال دارای چگالی کمتر به سمت بالا حرکت کند و در نتیجه سیالات دو سنگ مخزن بر حسب چگالی از هم جدا شوند. گاز در قسمت بالای مخزن، نفت در وسط آن و آب و نمک در زیر قرار گیرد. این فرایند را مهاجرت ثانویه[۵۷] می گویند. بعد از این به کمک نیروی مویینگی[۵۸] سیالی که خاصیت ترکنندگی بیشتری دارد، همانند فتیله چراغ به سمت بالا حرکت کرده و در نتیجه به لحاظ وجود این خاصیت در آب و علیرغم سنگینی وزن آن بیشتر از نفت به سمت بالا حرکت می کند و در نهایت با نیروی گرانش به حالت تعادل می رسد.
محدوده مکانی و ظرف تجمع نفت و دیگر سیالات در زیرزمین را نفت گیر یا تله نفتی[۵۹] می گویند. نفت و سیالات در این مکان محبوس شده و پوش سنگ، مانع از حرکت آن به سمت بالاتر شده است[۶۰]. همچنانکه برای جمع نمودن قطرات باران وجود ظرف معقری لازم است، برای جمع شدن قطرات نفت و گاز نیز وجود یک ظرف معقر ضروری می باشد که نفت گیر دارای چنین خاصیتی است. جداره نفت گیر را سنگ پوش و فضای داخلی آنرا روزنه های سنگ مخزن تشکیل می دهد. لذا دیواره ظرف باید سالم و بدون درز باشد تا سیال به خارج نشت نکند[۶۱]. اگر مواد نفتی موجود در زیر پوشش سنگ به صورت پراکنده باشد، از نظر اقتصادی قابل برداشت نمی باشد[۶۲] .بنابر این مواد نفتی بایستی به صورت متمرکز وجود داشته باشند. نفت گیرها را به انواع مختلف ساختمانی[۶۳]، چینه ای[۶۴] و ترکیبی[۶۵] تقسیم کرده اند که به لحاظ رعایت اختصار از بیان جزئیات آنها خودداری می شود.در یک تقسیم بندی کلی،منابع نفت وگاز به شکل مخزن،حوضه،میدان ومنطقه قابل شناسایی هستند.
گفتار سوم: ظرفیت مکانی نفت وگاز
منظور از ظرفیت مکانی نفت وگاز ،نحوه تجمع نفت وگاز در قلمرو مکان یا مکانهای تجمع این مواد در اعماق زمین اعم از خشکی و زیر بستر دریاست که شامل مفاهیمی چون میدان ، مخزن ،حوضه وبلوک یا ناحیه می شود.
بند اول: مخزن[۶۶] نفت و گاز
مخزن ساده ترین شکل جمع یک ذخیره هیدروکربنی در زیرزمین و کوچکترین واحد از نظر اقتصادی است. فشار هیدروستاتیک آن که به فشار مخزن[۶۷] هم معروف است در تمام نقاط آن یکسان و به یک اندازه بوده و بخشهای نفت و یا گاز در آن تحت آن میزان واحدی از فشار قرار دارند. اندازه و سطح مخازن نفتی به مقادیر مختلف از چند صد مترمربع تا چند صد کیلومتر مربع تغییر می کند. محتوای مخزن ممکن است گاز یا گاز و نفت یا نفت باشد. مخازن عمده[۶۸] شامل مخازنی می شوند که دارای بیش از ۵۰ میلیون شبکه نفت ذخیره داشته باشند.[۶۹]
بند دوم: میدان[۷۰] نفت و گاز
وقتی چند مخزن یا گروهی از مخازن در وضعیت مشترک و خاص زمین شناسی اعم از ساختمانی و یا چینه شناسی، قرار گرفته باشند. آنرا میدان نفتی می گویند. مخازن مختلفی که در یک میدان قرار دارند، ممکن است دارای ابعاد مختلفی باشند و مثلاً در افقهای مختلف استراتیگرافیک در یک ساختمان طاقدیسی واقع شده و یا در محلهای مختلف ولی در یک مجموعه رسوبی- چینه ای مشخص گستردگی پیدا کرده باشند. ملاک تعیین و تفکیک مخازن و میدانهای نفتی، میزان تولید و یا ذخیره نفتی آنها مورد نظر نیست بلکه شکل و حدود جغرافیایی و ظرفیت نفت گیری آنها مورد توجه است. حتی امکان دارد برخی از مخازن نفتی در مناطقی نظیر خاورمیانه از بسیاری از میدانهاوحتی حوضه های نفتی دنیا بیشتر باشد.[۷۱]
بند سوم : حوضه نفت و گاز
حوضه نفتی منطقه یا محدوده جغرافیایی است که در آن میدانها و مخازن متعددی، وجود دارد که همه آنها در یک مجموعه زمین شناسی مربوط به شرایط محیطی و رسوبی معین و مستقل گرد آمده اند. حوضه های نفتی با ویژگی های چینه شناسی خاص خود مشخص شده و از سایر حوضه هامتمایز می گردند. به عنوان مثال می توان از حوضه زاگرس در غرب و جنوب غرب ایران در منطقه خلیج فارس و حوضه قفقاز در آذربایجان نام برد.[۷۲]
بند چهارم: منطقه-بلوک-ناحیه[۷۳]
این اصطلاحات در قراردادهای نفتی برای تمییز وتشخیص محدودهای به کار میروند که عملیات نفتی در آن صورت می گیرد.هر منطقه شامل چند ناحیه و هر ناحیه مرکب از چند بلوک عملیاتی است[۷۴].
پس از تأیید وجود نفت وگازدر حوضه ها ، بلوکها،مخازن ومیادین ،تخمین کمی منابع یکی از عوامل تعیین کننده در انجام اقدامات بعدی است که می توان آن را ارزیابی ذخایر نام نهاد.
مبحث دوم: ذخایر نفت و گاز
ذخایر نفت و گاز به انواع ذخایر درجا[۷۵]، اثبات شده[۷۶]، محتمل[۷۷] و ممکن[۷۸] طبقه بندی می شوند. نفت و گاز درجا، مبین حجم نفت موجود در مخزن می باشد که هنگام کشف و قبل از بهره برداری از مخازن گزارش شده و ممکن است با شناخت دقیق از مخزن، میزان آن تغییر نماید. ذخایر اثبات شده نفت به ذخایری گفته می شود که بر اساس آموزه های جغرافیایی و علمی و به کمک دانش فنی موجود و با توجه به وضعیت اقتصادی و قیمت ها و هزینه های فعلی و با اطمینان قابل پذیرش و معقول، در آینده، از مخازن شناخته شده، قابل بازیافت است. ذخایر محتمل به حجمی از نفت و گاز درجا گفته می شود که با فرض استفاده از روش های شناخته شده بهبود بازیافت، قابل استحصال باشد و ذخایر ممکن ذخایری هستند که صحت وجود آنها هنوز به کمک آزمایش های تولید تأیید نشده اما داده ها و اطلاعات جمع آوری شده، مؤید وجود و قابلیت استخراج نفت و گاز از آنها است. به مجموع ذخایر اثبات شده و ذخایرمحتمل ذخایر مورد انتظار گویند. مجموع ذخایر ممکن و ذخایر مورد انتظار را ذخایر کل نامند. ذخایر فرضی نیز صرفاً حدس هایی مبتنی بر اطلاعات بدست آمده در مراحل نخستین اکتشاف هستندکه می توانند بر وجود ذخایر هیدروکربورنی دلالت کند[۷۹].
مبحث سوم : بازیافت نفت و گاز
خروج نفت و گاز از مخزن عموماً بوسیله برداشت یا بازیافت نفت صورت می گیرد[۸۰].در عین حال،در مواردی به دلیل وجود محلهای مساعد از طریق بازشدگی های و شکستگی ها نفت یا گاز به سطح زمین می رسد که به آن گسترش سطحی[۸۱] گویند. در گسترش سطحی، نفت و گاز به شکل چشمه های نفتی[۸۲] ناشی از خروج تدریجی نفت از یک مخزن اصلی نسبتاً نزدیک به سطح زمین، خارج می شود. این چشمه ها قرینه و شاهدی بر وجود نفت در منطقه می باشند، هرچند ارتباطی بین آنها و مخزن نفتی وجود ندارد. نمونه چنین چشمه هایی که در آنها نفت به همراه آب خارج می شود، در منطقه مسجد سلیمان خوزستان دیده می شوند.
شکل دیگر گسترش سطحی گلفشانها[۸۳] یا جریانهای گلی[۸۴] یعنی گازهای پرفشار در حال فورانی هستند که همراه آب، گل، خرده سنگها و گاهی اوقات هم نفت مایع، از مجاری که به سطح زمین راه باز کرده اند خارج می شوند. این پدیده هم نظیر چشمه های نفتی می توانند در مطالعات اکتشافی به عنوان راهنما و دلیل کافی بر وجود مخازن نفت و گاز منظور شوند. در باکو از این نمونه ها وجود دارد که گاهی ارتفاع آن تا ۴۰۰ متر می رسد.[۸۵]
گسترش سطحی، حالت طبیعی خروج نفت از مجاری زمین است. ولی روش اصلی برداشت نفت و گاز همان روش استخراج با تجهیزات و از طریق حفاری است که به برداشت طبیعی (اولیه) و برداشت ثانوی و برداشت سومین تقسیم می گردد.
گفتار اول: برداشت اولیه (بازیافت طبیعی)[۸۶]
برداشت اولیه یا طبیعی به مفهوم حرکت خود به خودی نفت و دیگر سیالات در اثر فشار مخزن به سوی چاه تولیدی است. اختلاف فشار درون مخزن و بدنه چاه تولیدی موجب می شود که نفت حاصله به سوی چاه جریان یافته و بر اثر فشار طبیعی و از طریق چاه جاری و با پمپ از طریق چاه تلمبه ای و وسایل دیگر به سطح زمین هدایت می شود.[۸۷] مکانیسم برداشت طبیعی، در اثر رانش نفت تحت تأثیر گازهای حل شده در نفت و یا گازهای آزاد در کلاهک (گنبد) مخزن صورت می گیرد. به شکل اول مکانیزم گاز حل شده در نفت[۸۸] و به شکل دوم مکانیزم رانش به وسیله گاز کلاهک می گویند.[۸۹] به هر صورت با گذشت زمان و ازدیاد برداشت و کاهش فشار مخزن، گرانروی نفت زیاد شده و به شکل طبیعی از مخزن خارج نمی گردد و جهت برداشت می بایست به روش های دیگر متوسل شد.البته فشار گاز یگانه عامل حرکت نفت به سوی چاه نیست .در مواردی علت حرکت نفت، فشار ناشی از آب های زیرزمینی یا ترکیب آب و گاز است که حالت اول مکانیسم آب رانش و حالت دوم رانش ترکیبی نامیده می شود.[۹۰]
گفتار دوم: برداشت دوم و سوم
در یک مخزن نفتی، پس از حفر چاه در ابتدای امر فشار به حدی است که نفت از درون خلل و فرجهای درون مخزن به داخل چاه جاری شده و با فشار به بیرون فوران می کند. با گذشت زمان و تداوم تولید و کاهش فشار، گاز از کلاهک گازی مخزن و آب از پایین به داخل چاه رفته و نفت در درون سنگ متخلخل حبس می شود و چسبندگی و گرانروی نفت باعث خروج کمتر نفت از درون خلل و فرج سنگ به چاه می گردد. در این حالت گاز محلول در نفت باعث انقباض آن می شود. تزریق گاز به مخزن باعث متورم شدن نفت و افزایش حجم آن شده و در نتیجه نفت از سنگ نفت جدا شده و به طرف چاه جاری می شود.[۹۱] دلیل نیاز به بازیافت دوم عواملی چون برداشت غیراصولی، بی توجهی در نگهداری فشار چاه و نداشتن شناخت کافی از شرایط مخزن و غیره است.[۹۲]
روش های بازیافت دوم و سوم را نمی توان به دقت از یکدیگر تفکیک کرد. اما در حالت کلی می توان گفت که بازیافت ثانویه شامل افزایش تعداد حلقه های چاه حفر شده، حفاری های افقی و مایل، بهبود تجهیزات روی زمین برای استخراج نفت بیشتر از مخازن، تزریق آب و تزریق گاز است و عموماً این دو روش اخیر (تزریق آب و گاز) را روش های بازیافت ثانویه می دانند.
بعد از اجرای روش های بازیافت ثانویه، چنانچه وضعت مخزن و شرایط اقتصادی آن اجازه دهد، می توان با بهره گرفتن از روش های دیگر از قبیل تزریق «آب غنی شده»[۹۳] یعنی (تزریق آب به همراه مواد شیمیائی مانند بی کربنات سدیم و پلیمرهای محلول در آب) تزریق گاز ازت، تزریق گاز کربنیک، روش های حرارتی (ایجاد احتراق در چاه به منظور تولید بخار و حرارت برای افزایش فشار و تسهیل در راندن نفت) تزریق حلال های قابل امتزاج به درون مخزن و روش های میکروبی (استفاده از میکروب ها جهت تبدیل نفت سنگین به اجزاء کوچک تر) میزان تولید را افزایش داد.[۹۴]
یکی از روش های برداشت نفت از میادین مشترک، حفاری های انحرافی[۹۵] یا مایل است. این نوع حفاری به تکنیکی گفته می شود که حفر چاه را در امتداد یک مسیر از پیش تعیین شده به سوی یک هدف معین در زیرزمین هدایت می نماید. بدین ترتیب که ابتدا چند صد متر اولیه به صورت قائم حفر و سپس از یک نقطه مشخص انحراف چاه به سمت نقطه هدف آغاز می شود. این اقدام با به کارگیری وسیله ای به نام whipstock انجام می شود.[۹۶] در میادین مشترک، بهره برداران مجاز از سوی یک دولت می توانند حفاری عمودی را در قلمرو خود شروع نموده و در عمق مشخصی مبادرت به حفاری افقی کرده و بدین ترتیب نفت و مواد هیدروکربنی واقع در بخش دیگر از میدان قلمرو کشور مجاور را به سمت چاه خود هدایت نمایند.
برای درک بیشتر مسائل مربوط به میادین مشترک نفت وگاز اشاره ای به مفاهیم وتعاریف مربوط به این میادین ضرورت دارد.
فصل دوم: تعاریف و مفاهیم مربوط به میادین مشترک نفت و گاز
آنچه گذشت مروری بر مفاهیم و تعاریف کلی درخصوص نفت و گاز بود. اما با توجه به هدف اصلی این رساله، ضرورت دارد با نگاهی تأکیدی بر مفاهیم مربوط به میادین مشترک نفت و گاز نگریسته شود. بیان کلیات و تعاریف و مفاهیم اولیه سبب آشنایی ذهن خواننده و درک عمیق از مباحث مطرح در فصول بعدی پژوهش خواهد. از اینرو در ادامه مباحث، به تعریف میادین مشترک نفت و گاز و مروری بر موضوعات حقوقی و غیرحقوقی مختص به این میادین خواهیم پرداخت.قبل از هر چیز مروری بر تاریخچه بهره برداری مشترک از منابع نفت وگاز صورت می گیرد.
مبحث اول: تاریخچه بهره برداری ازمیادین مشترک نفت و گاز
سابقه تاریخی بهره برداری مشترک از میادین نفت و گاز به اواخر قرن نوزدهم واوایل قرن بیستم ایالات متحده آمریکا برمی گردد که در خلال مباحث نظری و رویه قضایی محاکم این کشور به این مسأله پرداخته شد[۹۷]. در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی نیز در زمره مسائل مربوط به فلات قاره به این موضوع پرداخته شد که معطوف به معادن نفت و گاز و ذغال سنگ در طول مرزهای کشورها بود که به عنوان مثال می توان به معاهده بین بلژیک و هلند درخصوص ترسیم مرزهای معدن کاری مربوط به معادن زغال سنگ بین دو کشور اشاره کرد که در ۲۳ اکتبر ۱۹۵۰ بین دو کشور منعقد گردید[۹۸]. همچنین می توان به موافقت نامه عربستان سعودی وبحرین در سال ۱۹۵۸ و معاهده بین هلند و آلمان درخصوص معادن زغال سنگ واقع در شرق خط مرزی آلمان و هلند در سال ۱۹۵۲[۹۹] و معاهده ۱۹۶۰ بین دو کشور درخصوص اصلاح و اجرای معاهده ۱۹۵۲ اشاره نمود و معاهده موسوم به Ems Estuary بین دو کشور اشاره نمود که در هشتم آوریل ۱۹۶۰ ۱۹۶۰ بین دو کشور جهت تشویق به استخراج کلیه مواد معدنی جامد و مایع و گاز در منطقه Ems Estuary منعقد شد[۱۰۰]. نمونه دیگر در اروپا موافقت نامه بین اتریش و چکسلواکی درخصوص منابع مشترک نفت و گاز میان دو کشور است که در ۲۳ ژانویه ۱۹۶۰ منعقد شد[۱۰۱].
علاوه بر رویه عملی مذکور میان دولت ها، مفهوم توسعه مشترک در رأی فلات قاره دریای شمال در سال ۱۹۶۹ توسط دیوان بین المللی دادگستری شناسایی شد که آنرا تحت عنوان «رژیم صلاحیت مشترک استفاده و استخراج مشترک منابع در مناطق مورد اختلاف یا بخشهایی از آن»[۱۰۲] اعلام نمود. اما می توان تجلی عملی آموزه های این رأی دیوان را در موافقت نامه ۱۹۷۴ توسعه مشترک میان ژاپن و کره جنوبی یافت. این دو کشور در مذاکرات خود جهت تحدید حدود فلات قاره با شکست مواجه شدند و بنابراین مبادرت به انعقاد معاهده توسعه مشترک نمودند[۱۰۳]. پنج سال بعد یادداشت تفاهم منطقه توسعه مشترک در خلیج تایلند منعقد شد که متعاقب تلاش ناموافق مالزی و تایلند جهت تحدید حدود دریایی بود[۱۰۴]. متعاقب این اقدامات یک مرکز موسوم به مرکز شرق- غرب[۱۰۵] در هاوایی تشکیل شد که کار گروهی مرکب که کارشناسان فنی و حقوقدانان بود و تا سال ۱۹۸۹ پنج نشست در مناطق مختلف جهان برگزار کرد[۱۰۶]. امروزه می توان گفت در بسیاری از مناطق جهان از جمله جنوب شرقی آسیا، خاورمیانه، قاره آفریقا، اروپا، آمریکای لاتین و آمریکای شمالی، رویه های مشخصی در جهت بهره برداری از میادین مشترک نفت و گاز در مدلهای یکی سازی و توسعه مشترک شکل گرفته است. یکی از دلایل این اقدام دولت ها، به عنوان راه حل موقت در هنگام وجود اختلافات مرزی یا ادعاهای متقابل، منافع اقتصادی ناشی از تعجیل در بهره مندی از این منابع می باشد. یکی از عرصه های اختلاف نظر صاحبنظران، مفاهیم فنی و حقوقی ناظر بر منابع طبیعی مشترک به طور عام و منابع مشترک نفت وگاز به طور خاص است.درادامه این مطلب مهمترین تعاریف مورد استفاده دراین حوزه موردکنکاش قرار می گیرد.
مبحث دوم: منابع طبیعی مشترک
اصطلاح منابع طبیعی فرامرزی[۱۰۷] در معنای موسع خود شامل هر نوع منابع طبیعی می گردد که در شکل و حالت طبیعی خود و بدون دخالت انسان قادر با عبور از مرزهای سیاسی یک کشور باشد.[۱۰۸] بنابراین در مفهوم مذکور این منابع شامل سفره های آب زیرزمینی، مخازن نفت و گاز، آبهای جاری، منابع جاندار همچون آبزیان و پرندگان و حتی رگه های سنگ در معادن فلزات که از قلمرو مرزهای یک کشور عبور کرده و وارد کشور دیگر شوند، می گردد . میدان های نفت و گاز مشترک به دلیل گستره جغرافیایی آنها و تعلق آنها به بیش از یک کشور مصداق بارز این منابع می باشند.کمیسیون حقوق بین الملل درخصوص این منابع، اصطلاح منابع طبیعی مشترک[۱۰۹] را انتخاب نموده است[۱۱۰]. همچنین اصطلاحاتی چون «منابع مشترک»[۱۱۱] نیز در این خصوص به کار رفته که این اصطلاحات ناظر و مبین حق حاکمیت و مالکیت مشترک دولت ها بر این منابع می باشد. علاوه بر آن، اصطلاحات دیگر چون «منابع فرامرزی»[۱۱۲] و «منابع بین المللی»[۱۱۳] نیز در مقابل این مفهوم به کار می رود. از نظر کمیسیون حقوق بین الملل واژه فرامرزی بیشتر معطوف به مؤلفه های فیزیکی و جغرافیایی بوده و کاربرد آن در زبان انگلیسی مناسب است اگرچه ترجمه آن به سایر زبانها با دشواریهایی مواجه می باشد[۱۱۴]. اگرچه تمام واژه های فوق برای منابع طبیعی مشترک میان کشورها به کار می رود، اما مفهوم و معنی خاصی در هر یک از آنها نهفته است[۱۱۵]. درحالیکه مفهوم منابع مشترک ناظر به مالکیت و اشتراک دولت های ذی حق در این منابع می باشد، مفهوم «منابع بین المللی» ناظر به حاکمیت قواعد حقوق بین الملل و بین الملی شدن آنها بوده و مفهوم فرامرزی معطوف به موقعیت و مکان جغرافیایی این معادن یعنی در مناطق مرزی بین کشورها است[۱۱۶].
دانلود مقالات و پایان نامه ها درباره حقوق بین الملل در زمینه بهره برداری از میادین مشترک نفت وگاز در ...