رویکرد زنان نسبت به جنسیت
همانگونه که در فصل دوم توضیح داده شد از سال ۱۹۷۰ رویکردهای جدیدی نسبت به زنان به وجود آمد و تلاشهایی برای دفاع از حقوق زنان شکل گرفت. با عنایت به اینکه رویکرد زنان نسبت به جنسیت مبنایی برای نوع رفتار با مردان است و از آنجایی که در یافته های این پژوهش به کرات با این موضوع به عنوان یک مولفه سبک زندگی رو برو شدیم لذا به عنوان یکی از مولفه های مهم سبک زندگی مورد مداقه قرار گرفت. در جستارهایی از گفتگوهای زنان میتوان به نگاههای برابر طلبانه، نگاههای برتری جویانه و نگاههایی که تفاوت جنسی را پذیرفته اند و نگاههایی که از زن بودن خود به هزار و یک دلیل تنفر دارند و تلاش میکنند، نه به لحاظ جسمی بلکه به لحاظ رفتاری که از خود بروز میدهند، تغییر جنسیت دهند. ابراهیمی(۱۳۹۳) از ایشان تحت عنوان«زنان مردسان» یاد میکند. به طور مثال خانم ۳۰ ساله مطلقهای که رفتار و تن صدایش نیز کاملاً مردانه است و روابط جنسی آزادی را تجربه میکند وقتی در خصوص لزوم پوشش از او سؤال میکنیم چنین پاسخی میدهد:
رفتار مهم تر از پوشش است یک جا خانمی را می بینی که لباسش کاملا پوشیده است ولی انقدر حرکاتش زننده است، که جلب توجه می کند یا کسی لباس بسیار بازی پوشیده که چیزی برای پنهان کردن ندارد ولی انقدر سنگین رفتار میکند که اجازه نمیدهد بگویی چقدر بد پوشیده ولی چون من با خانم ها مشکل دارم فکر می کنم برای زنان لازم است تا یک حدی تعیین شود تا حفظ شوند. چون حد تعادل ندارند خانم های بخصوص ایرانی تا جایی که بگویی اﻻن آزادی واویلا می شود حتی نمی داند ساعت ۵بعدازظهر در میدان ونک که آمده ای این طرز لباس پوشیدنت درست نیست یا صبح در مترو این چه قیافه ایست حالا فکر کنید همین هم نباشد هیچی دیگر چون خانم های ایرانی افراط و تفریط زیادی دارند لازم است……. جنس مخالف نمی بینم چون از بچگی ام دوستانم همه پسر بوده اند و در خانه مان به راحتی می آمدند و می رفتند ومن اینها را پسر نمی دانم به نظرم دخترها ضررشان خیلی بیشتر است تا پسرها به خاطر حس حسادتی که در همشان است (مورد شماره ۳۴).
یا مورد دیگری که خانمی ۵۵ ساله، همسر شهید، کارمند، محجبه که سبکزندگی او را میتوان محافظهکارانه دستهبندی کرد در این خصوص میگوید:
زنها بدبختند خانم. ای کاش من مرد به دنیا می آمدم. این همه سال یتیم نگه دار بزرگ کن و به سر انجام برسان. دختر از زمانی که به بلوغ می رسد بدبخت است…….(مورد شماره ۲۲)
بعضی از زنها نیز برتری جنسیتی مردان را پذیرفته و نقش خود را کاملاً بر اساس آن تنظیم کردهاند. این زنان حتی نحوۀ پوشش، حرف زدن و تنظیم اوقات خود را نیز با توجه به این نگاه تنظیم میکنند. در واقع نقش محوری در زندگیشان با مرد است و بر این اساس تلاش میکنند در دنیای مردانه آسیب نبینند.
به طور مثال زن ۳۰ ساله خانهدار دیپلمه که محجبه نیز هست در خصوص نوع لباس پوشیدن و برنامهریزی در زندگی خود چنین بیان میکند. برای زنی مثل من خیلی مهم است که پوششم را جلوی همه رعایت کنم و جلوی برادرم هم تا اندازه ای و جلوی پسرم و شوهرم و پدرشوهرم هم یک اندازه ای حجاب میکنم سعی می کنم جلوی مرد نامحرم یکجوری باشم(پوشیده تر باشم). با شوهرم می روم بیرون یکجوری باشم خیلی برایم مهم است من یکسری کفش دارم که به حالت عادی نمی پوشم و کفش پاشنه بلند را با شوهرم می پوشم که اگر کسی ما را دید و بالاخره مردها به خاطر مسائل کاری شیکپوش ترند و خانمی که حجاب کاملی دارد که لباس زیرچادر معلوم نمی شود پس آن چادری که گران خریده ام را با شوهرم که می روم سر می کنم ولی وقتی خودم می روم سعی می کنم آن چادری که جلب توجه نکند را سرم میکنم. کفشهای پاشنهدار را هم برای مجالس و شوهرم میپوشم ولی خودم که میروم چیزی می پوشم که جلب توجه نکند خودم هم از اینکه جلب توجه نکنم احساس آرامش دارم و فکر میکنم آن آدم هم چیزی برایش تداعی نمیشود و میگوید این خانم آمده خرید و برود نه مرضی میریزد نه حرفی میزند اینجوری هم من راحتم و هم فروشنده و هم راننده. من ۱۰ مدل کفش و کیف و چادردارم و آن ها را یک موقع های خاص می پوشم مثلا جلوی داداشم سعی میکنم آستینم تا بازویم بالا نیاید و جلوی پسرم سعی میکنم شلوارکم یک وجب بالای مچم باشد و جلوی همسرم یک لباسهایی دارم که فقط صبح هایی که او خانه است جلوی او می پوشم (مورد شماره ۳۹).
در بین دختران جوان تحصیلکرده نیز کسانی بودند که در بین حرفهایشان برابری جنسی را مطرح میکردند و در گفتههایشان عنوان میکردند که در مشکلاتی که در فضاهای عمومی برای زنان پیش میآید هر دو طرف مقصرند هم زنان و هم آقایان. حتی در مورد پوشش نیز معتقدند که به همان اندازه که زنان رعایت میکنند مردها نیز باید نگاهشان را کنترل کنند و همش نباید از زنان انتظار برود که برای جلب توجه نکردن اصلاً از رنگهای شاد استفاده نکنند. این بانوان خود با توجه به نظرشان در این خصوص سبک رفتار و پوششی را انتخاب میکردند که بیشتر بسته به موقعیت بود. به طور مثال خانم ۳۰ سالهای که مدرس دانشگاه است و وضعیت پوششی عرفی را بر می گزیند و بسته به زمان و مکان پوششاش متفاوت میشود و در کلام و گفتارش نوعی احتیاط مشاهده شدهاست در این خصوص چنین میگوید:
به طور مثال خانم ۳۰ ساله فارغ التحصیل رشته ریاضی و مدرس دانشگاه چنین بیان میکند: خیلی از آدمهای الآن ما آدمهای چهل سال قبل نیستند مثلاً من یادم است که داستانی را میخواندم که حجاب اقایان سالهای پیش چشمهایشان بوده و پلکشان بوده ولی الآن دیگر به این اعتقاد ندارند و اگر حجابی نباشد شاید خیلی نتوانیم مانع دیدن واقعی آدمها باشیم. حجاب باید به اختیار باشد یکی دوست دارد حجاب داشته باشد و یکی دوست دارد حجاب نداشته باشد و بقیه نگاهش کنند. چرا باید من خودم را بپوشانم ولی او نگاه خود را کنترل نکند. اصلاً از نظر من زن و مرد با هم فرقی ندارند. سهم من از دنیا باید همانقدر باشد که یک مرد سهم دارد (مورد شماره ۱۰).
برخی زنان نیز به تفاوت میان زنان و مردان اهمیت میدادند و معتقد بودند که این تفاوتها ذاتی است و باید زنها به خاطر همین تفاوتهای ذاتی کمی دقت بیشتری داشته و برای حفظ خود کارهای خاصی را بکنند. افرادی که اینگونه فکر میکنند معمولاً سبکزندگی خود را نیز طوری انتخاب میکنند که خطری متوجهشان نباشد و نوعی مصلحتاندیشی در رفتارشان مشاهده میشود. به طور مثال خانم ۳۶ ساله کارمند با عنایت به چنین تفکری در خصوص نحوۀ پوشش خود چنین توضیح میدهد:
خیلی مهم است که خانم ها بدانند کجا چی بپوشند و چطوری بگردند بعضی فکر میکنند در ایران اینطوری است و حجاب اجباری است همه جای دنیا جاهای خاص لباس های خاص داردخانم ها هیچ وقت با لباس شب سرکار نمی روند لباسهای پوشیده مخصوص دارند کت و شلوار میپوشند هیچ وقت با بیکینی تالار اجتماعات نمیروند و هرجا لباس خاص خودش را دارد آن ها هم میدانند که برای حفظ خودشان از مسائل مختلف باید خیلی چیزها را رعایت کنند. من به پوشش انقدر اعتقاد دارم که هرجایی لباس مخصوص آن را بپوشند خانم ها در موقعیت های مختلف از استراتژی های خاص استفاده میکنند. مثلا شما ۵صبح بروی توی اتوبوس خانم مانتویی آرایش کرده کم می بینی اکثر خانم هایی که ۵صبح می روند کارگرند و پرستارند و چادریاند و آرایش هم ندارند همین یعنی خانم یک سپر برای خودش ساخته یعنی این پوشش برای او این معنی را می دهد که از تعرض جنس مخالف در امان است…. محیط مردانه آدم نمی تواند لباس هرطوری بپوشد. من وقتی با شوهرم بیرون می روم شاید آرایش هم بکنم لباس های شاد هم بپوشم البته پوشیده شاید مویم را هم کمی بیرون بگذارم چون با شوهرم احساس امنیت می کنم چون شوهر برای من یک استراتژی است و دلیل اینکه لباس راحت می پوشم این است که شوهرم از لباس من لذت می برد ومن دارم به محیط بیرون می روم که در رقابت با زنهای دیگر باشم. من به این موضوع واقفم که او مرد است و خواه نا خواه نگاهی مقایسه گر دارد و خیلی از مشکلاتی که در زندگی ما زنها به وجود میآیدناشی از رفتارهای همجنسهای خودمان است. ولی وقتی خودم می روم محال است مویم بیرون باشد و آرایش کنم و لباس رنگ روشن بپوشم یا کفش پاشنه بلند بپوشم که جلب توجه کند محال است لوکس بروم بیرون چون میدانم مرد مرد است و یکی از ویژگیهای مردانه ترشح هرمون جنسی ۱۰۰ تا ۱۲۰ برابری نسبت به زن است که دنیا و نگاه او را هر آن تغییر میدهد.(مورد شماره ۴۶).
در نگاه برخی از زنان مورد مطالعه نوعی برتریطلبی دیده میشد. بهطوریکه وقتی در مورد نگاهشان به مردان گفتگو میکردند نوعی جسارت و برتریطلبی مشاهده میشد. این زنان علاوه بر اینکه از مردان به حالت تمسخر یاد میکردند وقتی صحبت از نظرشان نسبت به ارتباط با جنس مخالف میشد هیچ حد و مرزی در این خصوص نمیدیدند و همانقدر که مردان را محق در داشتن روابط آزاد میپنداشتند این حق را برای زنان نیز قائل بودند. همچنین وقتی صحبت از زندگی زناشویی و وظایف مردها میشد علاوه بر اینکه برای خود حقوقی نظیر اشتغال و برنامهریزی شخصی قائل بودند از آموزه های اسلامی نیز تمسک جسته و مرد را موظف به پرداخت هزینه زندگی (نفقه و مهریه) و غیره عنوان میکردند که این موضوع کاملاً در تناقض با افکار برابری طلبی بود و بیشتر نوعی سلطهجویی و برتریطلبی در افکارشان مشاهده میشد. به طور مثال خانم ۲۱ سالهای که دانشجو است، مانتویی است و آرایش غلیظی هم دارد و یک بار سابقه خودکشی داشته به نکاتی اشاره میکند که این تناقضها کاملاً قابل مشاهده است. لازم به ذکر است مکان مصاحبه با این مورد در کافه بود و ایشان از مواردی بود که به واسطه دنیای مجازی برای مصاحبه اعلام آمادگی کرده بود. روز ملاقات نیز به همراه دوست پسر خود آمده بود. دوست پسرش در تمام مدت به دنبال سرویس دهی به خانم بود. پسرکی که شاید ۲۳ یا ۲۴ ساله بود و با اشاره دست مصاحبه شونده چند میز آنطرفتر نشست بهطوری که صدای ما به ایشان نرسد و در عین حال تمام مدت مراقب بود تا اوامر خانم را اجرا کند. در طول مصاحبه خانم به جای اشاره به گارسن برای گرفتن آب به ایشان اشاره کرد در حالی که گارسن بسیار قابل دسترستر بود. در پایان مصاحبه نیز با اشاره خانم به طبقه بالای کافه که برای سیگاریها تدارک دیده شده بود رفتند. در تمام مدت روابط سلطهطلبانه زن کاملاً مشهود بود:
خانم ۲۱ ساله: در ایران کسب مدارج عالی علمی تنها راه هویتیابی است……. من معمولاً وقتی برای ورزش می روم بلوز شلوار و کلاه می پوشم و یا مسافرتها شال و مانتوی کوتاه ولی در محیطهای رسمی مثل دانشگاه مانتو مقنعه میپوشم. بستگی به جایی که میروم دارد….. نه خیلی اعتقادی به حجاب به معنی اونکه در اسلام گفته ندارم اصلاً اسلام زنها را نادیده می گیرد……. مرد کیست؟ الان مگر مرد هم پیدا میشود(با حالت تمسخر) این موجودی که شما اسمش را شوهر می گذارید غیر از اینکه دست و پاگیر آدم باشد نقش دیگری ندارد البته برای اینکه وظیفه خرجی دادن و این حرفها را به عهده دارد خوب است ولی من اصلاً نمیتوانم بپذیرم در خانهای زندگی کنم که مجبور باشم به کسی بابت چیزی جواب پس بدهم و یا خودم را محدود کنم(کیس شماره ۱۹)
در مجموع میتوان دیدگاه زنان را نسبت به جنسیت به این پنج دسته تقسیم کرد:
جدول شماره ۲۶٫ نگاه زنان به جنسیت
ردیف | نگاه زنان به جنسیت | مصادیق |
۱ | برتری جنسی مردان نسبت به زنان | اعتقاد به اینکه زن باید زندگیش را طوری تنظیم کند که همراه مرد باشد و به او کمک کند. اعتقاد به اینکه زنان در مشکلات مقصرند. |
۲ | تفاوت جنسی زن و مرد | میان زن و مرد تفاوت قائلند و درکارهایشان دست به محاسبه میزنند. |
۳ | برابری جنسی زن و مرد | اعتقاد به برابری شغلی، برابری تحصیلی، اعتقاد به برابری در کنترل نفس و اعتقاد به برابری قصور در آسیبهای جنسی |
۴ | تنفر از جنسیت زنانه | رفتارهای مردانه و ابراز انزجار از زنان(زنان مردسان) |
۵ | برتریطلبی زنان | جنسیت زنان را برتر از مردان میدانند و با ترکیبی از برخی قوانین اسلامی مدافع زنان مثل مهریه و نفقه و غیره با برخی افکار فمنیست رادیکال به دنبال برتری زنان در عرصههای خانوادگی و اجتماعی نسبت به مردان هستند. |