«بدان که چون نیّت بشناختی که باعث بر عمل وی است و متقاضی وی است آن متقاضی اگر یکی بوَد آن را اخلاص گویند، و چون متقاضی دو باشد آمیخته باشد و خالص نبود و آمیخته چنان بود مثلاً که روزه دارد از بهر خدای تعالی ولیکن پرهیز از خوردن نیز مقصود بود برا ی تندرستی، یا کم مئونتی مقصود بود نیز، یا آن که در طبخ طعام و ساختن آن رنج نرسد».[۱۰۶] دکتر سجادی می گوید: « اخلاص: پاک کردن، دوستی و عبادتی بی ریا. در نزد سالکان به معنای خلوص و تصفیه ی عمل از تمام شوائب است مانند ریا و عجب و کبر و حظوظ نفسانی که حاجب حقیقت و مایه ی فساد عمل گردد، اعم از آن که مبطل ذات عمل باشد و یا موجب تباهی روح و حقیقت اعمال گردد. این اصطلاح از آیه ی شریفه ی « الّا اللّه الدین الخالص »[۱۰۷] و آیات دیگری که مفاد آن دوری کردن از ریا و خلوص نیّت در اعمال و تصفیه ی باطن از عجب و ریا و خود نمایی در اعمال و عبادات است گرفته شده است، و گویند: « الاخلاص هو الذی لایقبل عمل عامل الابه».[۱۰۸] ارادت «ظهـور قـدرت و عـلـم و ارادت به توست ای بنده ی صـاحب سعادت» شرح گلشن راز، بیت۲۸۲، ص۱۸۲ «پس آنگه جنبشی کرد او ز قدرت پس از وی شد ز حقّ صاحب ارادت» همان، بیت۳۱۸، ص۲۰۹ ارادت یکی از هفت صفت ذاتیه است، آن هفت صفت عبارتند از: حیات، علم، قدرت، ارادات، سمع، بصر و کلام و از آنها به عنوان امهّات صفات و نسب ذاتیّه نیز یاد شده است.[۱۰۹] «ارادت با رضـای حـقّ شـود ضـمّ رود چـون مـوسی انـدر بـاب اعظـم» همان، بیت۳۳۴، ص۲۲۳ در ترجمه ی رساله ی قشیریه، در باب بیست و هفتم به طور مفصّل راجع به «ارادات» صحبت شده است که قشیری آن را ابتدای راه سالکان و مقدمه ی تمام امور دانسته است. «استاد امام گوید: ارادت ابتداء در راه سالکان باشد و آن نامی است [مه] نخستین منزل قاصدان را به خدای [سبحانه] و تعالی و این صفت را اردت نام کرده اند زیرا که ارادات مقدّمه ی همه کارها باشد [و] هر چه ارادت بنده برآن مقدّم نباشد نتواند کرد چون این اوّل کار بود آن را که طریق خدای عزّ و جلّ ورزد ارادت نام کردند، مانند قصد در کارها که مقدّمه ی آن بود و مرید بر موجب اشتقاق آن است که او را ارادات بود چنان که عالِم آن است که او را علم بود زیرا که این از اسماء مشتقّ است ولیکن مرید اندرین طریقت آن بود که او را [هیچ] ارادت نبود مادام که از ارادات خویش برهنه نشود مرید نبود چنان که بر حکم اشتقاق هر که را ارادات نبود مرید نبود». [۱۱۰] او در ادامه، به اقوال بزرگان و حکایاتی از عارفان بسنده می کند که در زیر به چند مورد از آن ها اشاره می شود. «ابوبکر دقّاق گوید: آفت مرید سه چیز است: زن خواستن و حدیث نوشتن و سفرکردن. از وی پرسیدند که چرا دست بداشتی از حدیث نوشتن؟ گفت: مرا ارادت از آن بازداشت. … از استاد ابوعلی شنیدم که گفت اردات سوزی بود اندر دل و تپشی بود در نقطه ی دل و شیفتگی در ضمیر، انزعاجی در باطن، آتشی بود زبانه زنان در دل ها».[۱۱۱] غزالی صاحب کیمیای سعادت، ارادت را در معنای لغوی آن، یعنی خواستن و قصدکردن به کار برده است و معتقد است هر آن چه که در این عالم رخ می دهد از کوچک و بزرگ و از خوب و بد به خواست و اردات حضرت حقّ است و بدون ارادات او نمی توان کاری را انجام داد. «هرچه درعالم است، همه به خواست و ارادت وی است. هیچ چیز از اندک و بسیار، خرد و بزرگ، خیر و شر، طاعت و معصیت، کفر و ایمان، سود و زیان، زیادت و نقصان، رنج و راحت، بیماری و تندرستی، نرود الّا به تقدیر و مشیّت وی و به قضا و حکم وی. اگر همه عالم فراهم آیند از جنّ و انس و شیاطین و ملائکه تا یک ذرّه از عالم بجنباند یا بر جای بدارند یا بیش کنند یا کم کنند بی خواست وی، همه عاجز باشند و نتوانند؛ بلکه جز آن که وی خواهد در وجود نیاید، و هر چه وی خواست که بباشد هیچ چیز و هیچ کس دفع آن نتوانند کرد هر چه هست و هر چه بود و هر چه باشد، همه به تدبیر و تقدیر وی است». [۱۱۲] نجم الدین رازی در تعریف «ارادات» می گوید: ارادت، پرتو انوار صفت مریدی حقّ است و از صفات انسانیّت نمی باشد. «بدان که اردات دولتی بزرگ است و تخم جمله سعادت ها است، و ارادت نه ازصفات انسانیّت است بلکه پرتو انوار صفت مریدی حق است. چنان که شیخ ابوالحسن خرقانی می گوید که: «او را خواست که ما را خواست» مریدی صفت ذات حق است، و تا حق تعالی بدین صفت بر روح بنده تجلّی نکند، عکس نور ارادت در دل بنده پدید نیاید، مرید نشود».[۱۱۳] دکترسجّادی می گوید: ارادت، اصطلاحی فلسفی و عرفانی است که در لغت به معنای خواستن و قصد کردن آمده است. «از نظر اصطلاحی عبارت از صفتی است که مخصوص به بعضی از موجودات زنده و مخصص وقوع بعضی اضداد دون دیگر و در وقتی دون وقتی دیگر است با یکسان بودن توانائی او به تمام اضداد و اطراف و اوقات». [۱۱۴] خواجه عبداللّه انصاری، در صد میدان، میدان پنجم را به ارادت اختصاص داده است و بیان می کند که از میدان فتوّت به وجود می آید. او ارادت را سه گونه می داند: «اوّل ارادت دنیای محض است، دوم ارادت آخرت محض و سوم ارادات حقّ محض».[۱۱۵] ارباب «عدم کی راه یابد انـدرین بـاب؟ چه نسبت خـاک را با ربّ ارباب؟» شرح گلشن راز، بیت۴۷۲، ص۳۳۰ «وجود ما همه مستی است یا خواب چه نسبت خـاک را بـا ربّ ارباب» همان، بیت۷۶۰، ص ۴۸۴ حق به اعتبار اسم اعظم، رب الارباب است.[۱۱۶] ارباب جمع ربّ است، یعنی پرورش دهنده، پروردگار، صاحب.[۱۱۷] دکتر سجّادی رب الارباب را این گونه تعریف می می کند: «تعیّن اوّل را که منشأ تمام اسماء و صفات است، ربّ الارباب می نامند». [۱۱۸] در شرح اصطلاحات تصوّف آمده است: «ارباب، در تصوّف به خداوندان و صاحبان مراحل سلوک و احوال و مقامات و یا مکاسب ظاهری و باطنی اطلاق می شود »[۱۱۹] شاعر، لفظ «ارباب» را با واژگان دیگـری ترکیب کرده و به کاربرده است و از آن ها معانی متفاوتی را استنباط نموده است که در ادامه ذکر می شود. ارباب اشارت «در آنجا مشکلی چند از عبارت ز مشکل هـای اربـاب اشـارت» «به نظم آورده و پرسیده یک یک جهانی معنـی انـدر لفظ انـدک» شرح گلشن راز، ابیا ت ۳۹ و ۳۸، ص۳۳ در این بیت مراد از ارباب اشارت، اولیاء اللّه می باشند، که دارای مراتب و منازل مختلفی هستند. ارباب معنی «نوشته نامه ای در بـاب معنـی فـرستــاده بـر اربـاب معنـی» همان، بیت۳۷، ص۳۳ منظور شاعر در اینجا از ارباب معنی، اهل کمال و وجدان است. ازل «ازل عیـن ابـد افتــاده بـا هـم نـزول عیسـی و ایجـاد آدم» همان، بیت۱۵۵، ص۱۰۸ «چو بود اندر ازل ای مرد نا اهل که این شد با محمّد وان ابوجهل» همان، بیت۵۴۸، ص۳۷۱ ازل آن چیزی است که آن را ابتدا و آغازی نباشد، چنان چه خداوند ازلی است و آغازی برای او نمی توان متصوّر شد. شمس الدّین محمّد لاهیجی در بیان تفاوت میان «ازل» و «ازل آزال» می گوید: «بدان که ازل دیگر است و ازل آزال دیگر «ازل آزال» عبارت از بقای وجود است مطلقاً؛ و آن مسبوق به عدم نیست و افتتاح آن از عدم نی و «ازل» عبارت است از اوّلیّتی که افتتاح آن از عدم اضافی باشد». [۱۲۰] این دو واژه که از نظر معنایی با هم متضادند و همواره با هم مورد استفاده قرارمی گیرند. ازل و ابد از صفات الهی هستند و تفاوت میان آن دو این است که ازلیّت را آغازی نیست و ابدیّت را پایانی . هجویری گوید: «ازل، آن چیزی است که آن را اوّل نیست، یعنی آغازی ندارد».[۱۲۱]
عوامل محیطی و گروه های ذینفع در وضعیت موجود ۱۶۵ جدول شماره ۴-۳۶ نتایج آزمون آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای دو حیطه رسالت و اهداف و استراتژی ها و خط مشی ها در وضعیت مطلوب ۱۶۵ جدول شماره ۴-۳۷ نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای دو حیطه رسالت و اهداف و ساختار و وظایف در وضعیت مطلوب ۱۶۶ جدول شماره ۴-۳۸ نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای دو حیطه رسالت و اهداف و عوامل محیطی و گروه های ذینفع در وضعیت مطلوب ۱۶۷ جدول شماره ۴-۳۹ نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای دو حیطه ساختار و وظایف و استراتژی ها و خط مشی ها در وضعیت مطلوب ۱۶۷ جدول شماره ۴-۴۰ نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای دو حیطه استراتژی ها و خط مشی ها و عوامل محیطی و گروه های ذینفع در وضعیت مطلوب ۱۶۸ جدول شماره ۴-۴۱ نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای دو حیطه ساختار وظایف و عوامل محیطی و گروه های ذینفع در وضعیت مطلوب ۱۶۹ جدول شماره ۵-۱ نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف دو وضعیت موجود و مطلوب برای کل حیطه ها ۱۷۶ فهرست نمودارها عنوان صفحه نمودار شماره۲-۱ساختار عمومی روش شناسی های مهندسی مجدد ۳۱ نمودار شماره ۳-۱ مراحل انجام پژوهش ۱۲۸ نمودار شماره ۴-۱ توزیع پاسخ دهندگان به مقیاس بر اساس سابقه کار ۱۳۲ نمودار شماره ۴-۲ توزیع پاسخ دهندگان به مقیاس بر اساس مدرک تحصیلی ۱۳۳ نمودار شماره ۴-۳ توزیع پاسخ دهندگان به مقیاس بر اساس پست اجرایی ۱۳۵ نمودار شماره ۴-۴ میانه حیطه ها در وضعیت موجود ۱۳۶ نمودار شماره ۴-۵ میانه حیطه ها در وضعیت مطلوب ۱۳۷ نمودار شماره ۴-۶ مقایسه میانه حیطه ها به تفکیک دو وضعیت موجود و مطلوب ۱۳۷ نمودار شماره ۴-۷ مقایسه میانه حیطه ها به تفکیک در دو وضعیت موجود و مطلوب ۱۳۸ نمودار شماره ۴-۸نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف دو وضعیت موجود و مطلوب برای حیطه رسالت و اهداف ۱۴۷ نمودار شماره ۴-۹ نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف دو وضعیت موجود و مطلوب برای حیطه استراتژی ها و خط مشی ها ۱۴۹ نمودار شماره ۴-۱۰ نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف دو وضعیت موجود و مطلوب برای حیطه ساختار و وظایف بانک ها ۱۵۰ نمودار شماره ۴-۱۱ نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف دو وضعیت موجود و مطلوب برای عوامل محیطی و گروه های ذینفع ۱۵۲ نمودار شماره ۵-۱هیستوگرام داده های دو وضعیت موجود و مطلوب برای کل حیطه ها ۱۷۵ چکیده بی تردید صنعت بانکداری در ایران،بعنوان یکی از مهمترین ابزارهای نظام اقتصادی و مالی کشور قادر است به کمک سیاست های اعتباری و مالی خود، وسایل رشد و توسعه اقتصادی را در کشور فراهم نماید. انبوه مشکلات این صنعت در سال های اخیر، فعالیت های اصلاحی زیادی را برای ایجاد تحول در آندر پی داشته است. اما از آنجا که این فعالیت های صورت گرفته عمدتاً مقطعی و صرفاً برای گذر از یک مقطع زمانی خاص و یا یک چالش بوجود آمده بوده، هیچگاه به تحولات بنیادی منجر نگردیده است. تصوبسندچشم انداز بیست ساله توسعه کشور و چهار برنامه پنج ساله در راستای تحقق اهداف این چشم انداز و همچنین نقش استراتژیک بانک ها بعنوان اساسی ترین پیش نیاز برای دستیابی به اهداف رشد و توسعه ملی،فرصتی بی نظیر برایانجام تحولات بنیادی در صنعت بانکداری کشور بوجود آورده است. یکی از روش های به کاررفته برای انجام تحولات بنیادی توسط سازمانها که در دو دهه اخیر شاهد رشدی انفجاری بوده، مهندسی مجدد فرایند کسب وکار است،که علیرغم پیشرفتهای انقلابی و بنیادین در سازمانها شاهد نرخ بالای شکست در این گونه اقدامات بوده ایم. بر همین اساس، هدف این تحقیق تعیین حیطه های تحولات بنیادی مورد نیاز نظام بانکی برای دستیابی به اهداف توسعه تعیین گردید،که با بهره گرفتن از روش های توصیفی، پیمایشی و تحلیلی با تعیین کل صنعت بانکداری ایران شامل بانک های دولتی و غیر دولتی بعنوان قلمرو مکانی و سال ۱۳۹۱ خورشیدی بعنوان قلمرو زمانی آن،به شناسایی حیطه های تحولات بنیادی صنعت بانکداری ایران با رویکردی استراتژیک بپردازد. پژوهش حاضر دارای دو جامعه آماری می باشد که عبارتند از جامعه آماری سازمانی که ده بانک دولتی و غیر دولتی نمونه از بین آنها انتخاب شده اند و جامعه آماری مدیران و برنامه ریزان صنعت بانکداری که پاسخ دهندگان از بین آنها انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه و برای تحلیل اطلاعات از روش های آماری استفاده شده است. نتایج بدست آمده پس از انجام این پژوهش گویای تأیید شدن نیاز به تحولات بنیادی در چهار حیطه، رسالت و اهداف، استراتژی ها و خط مشی ها، ساختار و وظایف و عوامل محیطی و گروه های ذینفع می باشد. نظرات پاسخ دهندگان نشان دهندهاولویت بالاترحیطه رسالت اهداف نسبت به سایر حیطه ها می باشد. واژگان کلیدی:مهندسی مجدد، چشم انداز، خط مشی، فرایند، توسعه، بانک مقدمه توسعه اقتصادی[۱] با مفهوم رشد همراه با افزایش ظرفیتهای تولیدیاعم از ظرفیتهای فیزیکی، انسانی و اجتماعی مدتهاست بعنوان یک واژه کلیدی توسط تمامی دولتمردان در سراسر جهان مورد استفاده قرار می گیرد و در تمام برنامه ریزی های صورت گرفته برای دستیابی به توسعه اقتصادی توسط آنها دو هدف اصلینمایان است. اول، افزایش ثروت و رفاه مردم جامعه (و ریشهکنی فقر) و دوم، ایجاد اشتغال، که در حقیقت هر دوی این اهداف در راستای عدالت اجتماعی تعیین گردیده است. با نگاه دقیق تر به مفهوم توسعه اقتصادی مشخص می شود که در آن،علاوه بر رشد کمی تولید، نهادهای اجتماعی نیز متحول خواهند شد، نگرشها تغییر خواهد کرد، توان بهرهبرداری از منابع موجود به صورت مستمر و پویا افزایش خواهد یافت و هر روز نوآوری جدیدی انجام خواهد شد (بیرو، ۱۳۶۶، ص۹۰)که همه اینها نشان دهنده وجود رابطه ای مستقیم میان توسعه اقتصادی با بهبود فضای کسب و کار می باشد. در مجموع شاید بتوان بهبود فضای کسب و کار را بعنوان پیش نیازی استراتژیک برای دستیابی به توسعه در نظر گرفت و همین امر نشان دهنده آنست که توسعه امری فراگیر در جامعه است و نمیتواند تنها در یک بخش از آن اتفاق بیفتد. البته باید توجه داشت که توسعه، حد و مرز و سقف مشخصی ندارد بلکه بدلیل وابستگی آن به انسان، پدیدهای کیفی است (برخلاف رشد اقتصادی که کاملاً کمی است) که هیچ محدودیتی ندارد.نگاه به مقوله توسعه اقتصادی در کشورهای پیشرفته (توسعهیافته) و کشورهای توسعهنیافته متفاوت است. در کشورهای توسعهیافته هدف اصلی، افزایش رفاه و امکانات مردم است در حالیکه در کشورهای عقبمانده، بیشتر ریشهکنی فقرو افزایش عدالت اجتماعی مدنظر است. که برای قضاوت در این زمینه می توان نظام اقتصادی و مالی هر جامعه را بعنوان تصویر گویایی از نحوه زندگی مردم و درجه استقلال و وابستگی آن جامعه در نظر گرفت.باید توجه داشت که همراه با توسعه اقتصادی، رشد اقتصادی هم خواهد بود ولی توسعه لزوما همراه رشد نخواهد بود (حائریان اردکانی،۱۳۸۵، ص۲۵). در این میان بانک ها بعنوان یکی از ابزارهای اصلی نظام اقتصادی و مالی قادر هستند به کمک سیاست های اعتباری و مالی خود، وسایل رشد و توسعه اقتصادی و یا برعکس توقف و رکود اقتصادی را در کشور فراهم کنند. بعنوان نمونه بانک ها می توانند با اعطای وام های بازرگانی، صنعتی و تولیدی وسایل رشد و توسعه کشور را فراهم نمایند. با توجه به این مورد هدف پژوهشگر از انتخاب نظام بانکی در این پژوهش و تعیین حیطه های تحولات بنیادی مورد نیاز آن، نقش استراتژیک بانکها بعنوان اساسی ترین پیش نیاز برای دستیابی به اهداف رشد و توسعه ملی می باشد. این پژوهش مشتمل برپنچ فصل می باشد،که در فصل اول اهداف پیش روی تحقیق وضرورت انجام آن، در فصل دوم مروری بر تاریخچه مهندسی مجدد و آشنایی با صنعت بانکداری در ایران، در فصل سوم روش انجام این پژوهش، در فصل چهارم تحلیل نتایج بدست آمده و در فصل پنجم اشاره ای به محدودیت های پژوهشو در پایان پیشنهاد هایی بیان می گردد. فصل اول
از نظر شاعر آنچه شرعیان در مورد حجاب توصیه میکنند به خاطر آن است که از آن بهره ببرند او ازدواجهای چشم بسته را نکوهش میکند و دلیل آن را وجود حجاب میداند او عقیده دارد اگر حجاب نباشد این ازدواجها هم واقع نخواهد شد پس حجاب سد راه معرفت بانوان است او شعارهای ترقی طلبانه و تجدد خواهانه و مبارزه با خرافات را بیان میکند شاعر میخواهد زن راه تجدد را بپیماید تا به حقوق پایمال شده خود برسد پس زن کسی است که باید تشخص یابد و قابل احترام باشد و خواهان آن است که ناهمواریهایی که سد راه پیشرفت بانوان است هموار شود. ۱۱- شب جمعه خدمت حاج امین رفیق اهل و سرا امن و باده نوشین بود اگر بهشت شنیدی بساط دوشین بود بتول چارقدی بر سرش ز منسوجی که نسج آن غرض از کارگاه تکوین بود به گرد عارضش از زیر چارقد بیرون دو قسمت متساوی زموی مشکین بود بتول، شور به مجلس فکند باویُلُن قمر مطابق او در غناءِ شیرین بود روان جامعه از این دو زن صفا مییافت اگر نه بر رخشان آن نقاب چرکین بود (ایرج میرزا، ۱۳۵۰، صص ۱۴- ۱۶) در این شعر شاعر ضمن اشاره به فساد عوامل حکومتی و نابسامانی اوضاع کشور به وضع فلاکت بار زنان که فقط وسیلهای برای خوشگذرانی و سرگرمی مردان هستند اشاره دارد نگاه او به زن به عنوان شخصیت دوم جامعه است که در خدمت هواپرستی مرد است. ۱۳- در مدیحه و تبریک عروسی برآمد بامدادان مهر انور جهان را کسوت نو کرد در بر ویاگویی عروسی ماه رخسار شب دوشینه بر سر داشت معجر نه یک رخشنده اختر بلکه باشد زنسل سلطنت فرخنده دختر (ایرج میرزا، ۱۳۵۰، صص ۱۷- ۱۸) در اینجا ضمن توصیف طلوع خورشید و تشبیه زن که عروس است به خورشید به وصلت و ازدواج دختر مظفر الدین شاه اشاره میکند او را ستایش میکند و از نسل پاکان و بزرگان میداند از دید شاعر زن موجودی ستودنی و باارزش است او نگاهی به گذشته زن سالارانه دارد و خواهان سالاری بانوان است. ۱۴- در تهنیت فرزند یافتن نصره الدوله ساقی سیم بر بده ساغر که جهان یافت رونق دیگر سرخ گل بین که سر برون کرده چون عروس از زمردین چادر مادرش دختر ولی عهد است که زخورشید زیبدش معجر گر بری بود مریم از تهمت می بگفتم بر او بُوَد همسر هم بر این مادر افتخار کند این ملک زاده مَلَک منظر (ایرج میرزا، ۱۳۵۰، صص ۱۹- ۲۰) در این شعر ایرج طبیعت را به زن (عروس) مانند کرده است این از حیث زیبایی و جوانی است و سپس به نصره الدوله که صاحب فرزندی شده است شادباش میگوید شاعر مادر این فرزند را که خود نیز از نژاد پادشاهان است ستایش میکند و او را از خورشید برتر و حتی از مریم مادر عیسی هم بالاتر تصور میکند و او را مایه فخر و مباهات فرزند میداند پس زن در شعر زیبا و ستودنی و ارزشمند است و شأنش باید حفظ شود. ۱۵- اندرز و نصیحت فکر آن باش که سال دگر ای شوخ پسر روزگار تو دگر گردد و کار تو دگر جا به خلوت دهمت تا که نبینند رخت تو پسر بچّه تفاوت نکنی با دختر دستمالت را مخصوص معطر سازم نه بدان باید تو خشک کنی عارض تر؟ تر و خشکت کنم آنسان که فراموش کنی آن شفقت ها کز مادر دیدی و پدر شب بپوشانم روی تو چو یک کدبانو صبح برچینم جای تو چو یک خدمتگر (ایرج میرزا، ۱۳۵۰، صص ۲۱- ۲۵) در این شعر شاعر بعد از نصیحت و اندرز پسر از مهربانیهای خود که حتی از یک مادر هم بیشتر است یاد میکند مهر مادری و اهمیت شخصیت او به خوبی در این شعر به تصویر کشیده شده است البته این تنها شعری نیست که مادر در رأس شخصیتها قرار گرفته باشد بلکه ایرج ارادتی خاص و ویژه به مادر که تمام هستی خود را وقف پرورش فرزندان میکند دارد. در جایی دیگر از شعر ایرج به وضعیت دختران که زیاد به اجتماع نمیآیند و از دیگران روی میپوشاندند و مشکلات بانوان که هنوز به آنها به عنوان پرده نشین خلوت مینگریستند اشاره دارد. ۱۹- مطایبه پدرش گفته که با من ننشیند پسرش مُردَم از غصه خدا مرگ دهد بر پدرش گر بمیرد پدرش جای غم و ماتم نیست زندهام من، بنوازم زپدر خوب ترش مادرش بی خبر از عالم ما خواهد بود گر نسازد للـه از عالم ما با خبرش داستانها کنم از دوستی آن مرحوم قصهها سر کنم از خوبی خلق و سیرش تا نگویند ترا با پسر غیر چه کار مادرش را به زنی گیرم و گردم پدرش (ایرج میرزا، ۱۳۵۰، ص ۲۹) در این شعر ایرج که به منظور شوخی و مطایبه سروده است زن به عنوان مادر در مقابل دایه للـه که وظیفه بزرگ کردن و مراقبت از کودک را دارد به کار رفته است مادر در اینجا کمتر از حال فرزند با خبر است و مقام دایه از او خطیرتر و ارزشمندتر است پس زن در عرصه های مختلف میتواند تأثیرگذار باشد و جامعه بر مدار او میگردد. ۲۸- مدح ناصر الدین شاه مباش ایمن زکید چرخ ریمن که از کیدش نشاید بود ایمن سفر سازد پی کسب معالی که رسم زن بود یک جای بودن اگر در کوی و برزن نگذرد مرد کجا دارد فضیلت مرد بر زن روی زن وار در خانه نشینی که شاید روزیت آید ز روزن چنین شه زاد از مادر که گردید زشِبهَش مادر گیتی سَتَرْون نه او را دستگیری چون منیژه نه او را دستیاری چون تهمتن (ایرج میرزا، ۱۳۵۰، صص ۴۳- ۴۶) در این شعر ایرج ضمن مدح ممدوح به شخصیت زنان که اجازه فعالیت در بیرون خانه را نداشتند اشاره میکند و فرق آنان را با مرد در آن میداند و برتری مرد را نسبت به زن در این میداند که برای کسب روزی تلاش کند و کسانی که تلاش نمیکنند به جهت تحقیر به زن مانند میکند در این شعر زن به جهان تشبیه شده است که قادر نیست شخصیتی چون پادشاه را به دنیا آورد او بخت و اقبال را به عروس مانند کرده است این به جهت تقدیر از زن است در جایی دیگر شاعر با آوردن نام قهرمانان شاهنامه زنان را میستاید چون آنها یار و یاور مردان بودهاند وی با ذکر نام منیژه شکوه قدیم زنان ایران را یادآور میشود که وجودی مثمر ثمر دارند و نبودشان باعث خلل و خدشه میشود. ۲۹- در مدح امیر نظام مُردم از حسرت آهو روشان و رَمِشان می ندانم به چه تدبیر به دام آرشان
۶۳۴۵/۶- ۰۲۶۱/۰ معکوس اندازه شرکت ۰۰۱۲/۰ ۱۹۲۲/۵ ۰۱۲۶/۰ مستقیم ضریب تعیین ۸۱۰۳/۰ آماره ( ) ۴۵۲۱/۳۱ (۰۰۰۰/۰) بر مبنای نتایج مندرج در جدول شماره ۴-۱۱ در زمینه ارتباط بین متغیرهای تابعی و مستقل نتایج ذیل حاصل شده است: معنادار بودن ضرایب مربوط به متغیر مستقل و ضریب ثابت با بهره گرفتن از آزمون t استیودنت، مورد آزمون قرار میگیرد. یک) ضریب متغیر مستقل قیمت سهام برابر ۰۱۲۸/۰ و علامت آن مثبت است. بنابراین رابطه بین قیمت هر سهم و حجم مبادلات سهام در نمونه تصادفی مستقیم بوده است. مقدار این ضریب نشان می دهد که به ازای هر یک ریال افزایش در قیمت سهام ۰۱۲۸/۰به حجم مبادلات سهام افزوده می شود. دو) برای تعمیم نتایج به دست آمده از نمونه تصادفی، معنی داری ضریب برآوردی به ازای قیمت هر سهم بر مبنای معیار تی استیودنت مورد آزمون قرار گرفته است.در این آزمون فرض صفر و فرض مقابل به شرح زیر تعریف شده است. علاوه بر این آماره آزمون بهصورت زیر تعریف شده که دارای توزیع تی استیودنت بوده و معمولا در نمونه های بزرگ از توزیع نرمال استاندارد استفاده می شود: سطح معنی داری متناظر با ضریب قیمت سهام در رابطه برآوردی معادل ۰۱۹۵/۰ و کمتر از ۵ درصد احتمال خطای نوع اول بوده است. بنابراین در سطح ۹۵ درصد اطمینان رابطه مستقیم بین قیمت سهام با حجم مبادلات سهام در بین شرکت های منتخب پذیرفته شده در بورس تهران پذیرفته شده است. سطح معنی داری آزمون فیشر نیز به سمت صفر میل کرده و حاکی از معنی داری رابطه برآوردی به کمک رگرسیون خطی مرکب مبتنی بر تحلیل داده های تابلویی است. سه) ضریب تعیین رابطه برآوردی برابر یا ۸۱۰۳/۰ به دست آمده که مشان می دهد ۰۳/۸۱ درصد از تغییرات بین متغیرها بر مبنای رابطه برآوردی زیر بیان شده است: y=2531/36+0128/0X1+0237/0 X2 ۰۴۰۱/۰ - X4+0012/0 X5 +? بنابراین فرض رابطه مستقیم نسبتا قوی بین قیمت سهام با حجم مبادلات سهام در شرکت های منتخب بورسی پذیرفته شده است. ب) رابطه بین بازده غیر منتظره و حجم مبادلات سهام این رابطه در تناظر با فرضیه دوم تعریف شده بود. بر مبنای مدل مدل پارک، لی و سانگ(۲۰۱۴) هدف از این فرضیه تعیین رابطه بین بازده غیر متناظر سهام پس از اعلام سود در قیاس با بازده بازار و مبتنی بر یک رابطه خطی چند متغیره بوده است. با بهره گرفتن از نرم افزار Eviews برآورد رابطه خطی مرکب مبتنی بر تحلیل داده های تابلویی انجام و طی جدول شماره ۴-۱۱ خلاصه شده است. در این جدول پارامترهای رابطه برآوردی، انحراف معیار پارمترها، آماره تی استیودنت، سطح معنی داری متناظر با آماره تی ذکر شده است. بر مبنای نتایج مندرج در جدول شماره ۴-۱۱ در زمینه ارتباط بین متغیرهای تابعی و مستقل نتایج ذیل حاصل شده است: یک) ضریب متغیر مستقل بازده غیر منتطره سهام برابر ۰۲۳۷/۰ و علامت آن مثبت است. بنابراین رابطه بین بازده غیرمنتطره و حجم مبادلات سهام در نمونه تصادفی مستقیم بوده است. مقدار این ضریب نشان می دهد که به ازای هر یک واحد افزایش در قیمت سهام ۰۲۳۷/۰ واحد به حجم مبادلات سهام افزوده می شود. دو) برای تعمیم نتایج به دست آمده از نمونه تصادفی، معنی داری ضریب برآوردی به ازای بازده غیرمنتطره سهام بر مبنای معیار تی استیودنت مورد آزمون قرار گرفته است. در این آزمون فرض صفر و فرض مقابل به شرح زیر تعریف شده است. علاوه بر این آماره آزمون بهصورت زیر تعریف شده که دارای توزیع تی استیودنت بوده و معمولا در نمونه های بزرگ از توزیع نرمال استاندارد استفاده می شود: سطح معنی داری متناظر با ضریب بازده غیر منتطره سهام در رابطه برآوردی معادل ۰۳۲۴/۰ و کمتر از ۵ درصد احتمال خطای نوع اول بوده است. بنابراین در سطح ۹۵ درصد اطمینان رابطه مستقیم بین بازده غیرمنتطره سهام با حجم مبادلات سهام در بین شرکت های منتخب پذیرفته شده در بورس تهران پذیرفته شده است. سطح معنی داری آزمون فیشر نیز به سمت صفر میل کرده و حاکی از معنی داری رابطه برآوردی به کمک رگرسیون خطی مرکب مبتنی بر تحلیل داده های تابلویی است. سه) ضریب تعیین رابطه برآوردی برابر یا ۸۱۰۳/۰ به دست آمده که مشان می دهد ۰۳/۸۱ درصد از تغییرات بین متغیرها بر مبنای رابطه برآوردی زیر بیان شده است: y=2531/36+0128/0X1+0237/0 X2 ۰۴۰۱/۰ - X4+0012/0 X5 +? بنابراین فرض رابطه مستقیم نسبتا قوی بین بازده غیر منتظره سهام با حجم مبادلات سهام در شرکت های منتخب بورسی پذیرفته شده است. ج) رابطه بین نوع بازده غیر منتظره و حجم مبادلات سهام این رابطه در تناظر با فرضیه سوم تعریف شده بود. بر مبنای مدل مدل پارک، لی و سانگ(۲۰۱۴) هدف از این فرضیه تعیین رابطه بین نوع بازده غیر متناظر سهام پس از اعلام سود در قیاس با بازده بازار به عنوان یک متغیر مصنوعی با کمیت های صفر و یک و مبتنی بر یک رابطه خطی چند متغیره بوده است. در این تحقیق اولا به جهت کیفی بودن متغیر نوع بازده و درصورت تبدیل آن به یک متغیر صفر و یک از توزیع دو نقطه ای برخوردار بوده و با هیچ روش جبری امکان تبدیل توزیع آن به نرمال وجود نداشته است. ثانیا به فرض تعریف به عنوان یک متغیر کمی و لحاط کردن آن در یک رابطه خطی در کنار مقدار بازده غیر منتظره سهام، بین نوع و مقدار بازده غیر منتظره سهام وابستگی خطی به وجود آمده و فرض دیگری از پیش فرض های کلاسیک استفاده از رگرسیون خطی مرکب با تردید مواجه می شد. لذا بر مبنای ماهیت واقعی، نوع بازده غیر منتطره به صورت کیفی منظور و بر مبنای آن شرکت های نمونه تصادفی به دو دسته تقسیم گردیدند. دسته اول شرکت های با بازده غیر منتظره منفی و در واقع شرکت های با بازده کمتر از بازده بازار و دسته دوم دارای بازده غیر منتظره مثبت یا به تعبیری بیشتر از بازده بازار تعریف شده اند. طی جدول شماره ۴-۱۲ نتایج توصیفی این تقسیم بندی و شاخص های آماری مربوطه آورده شده است:
اطلاع رسان های این پژوهش “هزینه بر تلقی شدن مربی گری"، فقدان وجود سیستم جبران و خدماتی مشخص” و “ساختار سازمانی هرمی و سلسله مراتبی” را از عمده ترین موانع ساختاری مربی گری بر شمردند. چنانچه که مصاحبه شوند شماره ۳ اظهار داشت که: “مربی گری روشی است که با دستور و اعمال قدرت جواب نمی دهد. وقتی سازمانی حالت سلسله مراتبی و هرمی باشد، این روش خیلی زود شکست می خورد. حتی اگر در شرکت های خوب دنیا همچون وودافون مربی گری را بررسی کنید، متوجه خواهید شد که زمانیکه خواستند مربی گری را در سازمان اجرا کنند، ابتدا حالت سلسله مراتبی خودشان را کم کرده و سازمان شان را مسطح کردند و حالت دستوری را در سازمان پایین آوردند". مصاحبه شونده شماره ۶ نیز در این زمینه ساختار سازمانی می گوید: “عدم ساختار سازمانی هرمی و سلسله مراتبی برای مربی گری بسیار مهم است و بدون نهادینه شدن شهروند سازمانی، مربی گری شعاری تو خالی و بی خاصیت است". برخی از مصاحبه شوندگان یکی دیگر از موانع ساختاری مربی گری را در ارتباط با بحث هزینه بر تلقی شدن آن دانستند. آن ها اعتقاد داشتند که مربی گری روشی است که نیاز به یک بار هزینه دارد و درک غلط از آن باعث می شوند تا این روش، هزینه بر تلقی شود. به عنوان مثال مصاحبه شونده شماره ۵ اشاره داشت: “من معتقدم که مربی گری هزینه بر نیست شاید فهم غلط از مربی گری در ذهن مدیران ما باعث شده تا مربی گری را به عنوان موضوعی هزینه بر مطرح کنند و این خود به مانعی برای بکارگیری آن تبدیل شود". ب: موانع محتوایی: منظور از محتوا، رفتار انسان و روابط انسانی سازمان است که با شکل های ارتباطی (غیر رسمی) و الگوهای خاصی بهم پیوسته اند و محتوای سازمان را تشکیل می دهند. در واقع موانع محتوایی، در برگیرنده عوامل زنده سازمان همچون فرهنگ سازمانی نامطلوب، سبک مدیریت نامناسب، نظام انگیزش ناکارآمد، فقدان مشارکت، ناعادلانه بودن نظام تشویق و پاداش و فقدان نظام ارزشیابی عملکرد است (ابطحی، و عباسی، ۱۳۸۶). موانع محتوایی یکی دیگر از موانع سازمانی مربی گری است که این مانع در قالب مواردی همچون؛ “حامی نبودن فرهنگ سازمانی"، “شناسایی مربیان ماهر"، “کافی نبودن حمایت مدیریت"، “ضعف در وجود سیستم های ارزیابی عملکرد” مطرح شده است. مصاحبه شونده شماره ۱ در زمینه فرهنگ سازمانی اظهار کرد: “یکی از موانع مربی گری این است که فرهنگ سازمان، این روش را نپذیرد. مثلاً در صورتی که فرهنگ انتشار دانش در سازمان نباشد خیلی بایستی تلاش کرد تا بستر سازی فرهنگی کرد که این مسأله زمان زیادی را طلب می کند. ولی در صورتیکه سازمان به گونه ای باشد که در آن تعهد سازمانی افراد بالا باشد، همه افراد بخواهند به هدف دست یابند و این به عنوان یک ارزش باشد، طبیعتاً می تواند اجرای مربی گری را تسریع بخشد". هم چنین مصاحبه شونده شماره ۵ در این رابطه می گوید: “وجود برخی شاخص ها برای پیاده سازی مربی گری لازم و ضروری است که غیر قابل مشاهده بوده و ملموس نمی باشند. همچون فرهنگ سازمانی که یک سازمان یاد گیرنده نباشد و فکری برای استقرار آن هم نکرده باشد، مربی گری ایجاد نمی شود. همچنین در سازمانی که مدیریت دانش در آن نباشد و تلاشی هم برای استقرار آن صورت نگرفته باشد، مربی گری پیاده نخواهد شد. چرا که این ها الفبای ایجاد یک سازمانی است که حامی مربی گری هستند". شناسایی مربیان توانمند یکی دیگر از موانع محتوایی مربی گری است چنانچه مصاحبه شونده شماره ۴ بیان کرد: “پیدا کردن افراد و مربیانی توانمند برای این روش، می تواند یکی از موانع اجرای آن باشد چرا که پیدا کردن این افراد دشوار و نیازمند صرف زمان و وقت زیادی است".