پژوهشهای مختلف، ارتباط سرسختی و سلامتی را از یک طرف و روشهای مقابله و سلامتی را از طرف دیگر مورد بررسی و تأکید قرار دادهاند(اکبرزاده ، ۱۳۷۶). با این وجود، چگونگی ارتباط بین سرسختی و روشهای مقابله هنوز مشخص نشده است.
آیا بین سرسختی و سلامت روان و روش های مقابله ای رابطه وجود دارد؟
در تحقیق حاضر ما به بررسی مقایسه راهبرد های مقابله ای معلمین زن ومرد آموزشگاه های ابتدایی شهرستان بهاباد و ارتباط آن با سلامت روان خواهیم پرداخت تا توانسته باشیم سهمی هرچند کوچک در جهت پیشرفت و رشد میهن عزیزمان ایران داشته باشیم.
آدمی از آغاز پیدایش تا به صورت تکامل یافته کنونی درباره ی ویژگی های روانی خود کنجکاو بوده و در پی اصول و معیارهایی برای سلامت روان خود بوده است .
از آنجا که نمی توانیم از استرس بگریزیم باید یاد بگریم که چگونه می توان به نحو موثری با محرکهای استرس زای پیرامون خود روبه رو شد( لازاروس و فولکمن (۱۹۸۴)، سازگاری را این گونه تعریف می کنند : تلاش برای کنترل استرس به شیوه های موثر. سازگاری یک اقدام یا عمل تنها نیست بلکه، فرایندی است که امکان مواجه با استرس زاهای مختلف را می دهد . فرایند سازگاری می تواند به تاثیر هیجانی محرک استرس زا یا بر حل کردن مسئله ای که موجب استرس شده متمرکز باشد (دانش نیا،۱۳۸۶).
امروزه مشخص شده است که مردم در مواجهه با موقعیتهای استرس زا از پاسخ های کنارآمدن متفاوتی استفاده می کنند به کارگیری انواع روش های کنارآمدن ، پیامدهای متفاوتی را در سلامت جسمانی و روانی افراد دارد (کارور وشیر ، ۱۹۹۴).
مهارتهای کنار آمدن ، کوشش های فعال یا غیرفعالی هستند که در پاسخ به شرایط تهدید و کاهش ناراحتی هیجانی به کار برده می شود (لازاروس و ریچارد ، ۱۹۹۳).
لازاروس و فلکمن (۱۹۸۴) کنار آمدن را به دو دسته مسئله محور و هیجان محور طبقه بندی کرده اند،کنار آمدن مسئله محور به کنترل عامل استرس زا به منظور کاهش یا از بین بردن استرس زایی آن اطلاق می شود و کنار آمدن هیجان محور برای کنترل پاسخ هیجانی همراه عامل استرس زا جهت داده شده ات. افرادر موقعیت های فشار زا از راهبردهای مقابله ای متفاوتی استفاده می کنند ولی ممکن است هر نوع خاصی از مقابله را بیشتر از انواع دیگر به کار ببرند (تیلور ، ۱۹۹۱).
با توجه به این که عوامل متعددی می تواند برمهارتهای مقابله ای افراد تاثیر بگذارد پژوهشگر در پژوهش حاضر به دنبال بررسی این موضوع است که آیا بین سبک های مقابله با سلامت روان معلمین زن و مرد تفاوت وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت تحقیق:
در قرن حاضر موضوع فشار روانی و استرس، یکی از مهم ترین زمینه های پژوهشی در علوم مختلف بوده است و بررسی تأثیرات آن بر زندگی انسان، یکی از گسترده ترین قلمروهای پژوهشی در عصر حاضر را تشکیل می دهد. استرس، اضطراب و مقابلهکی از اجزاء دائم هر روز زندگی هستند. شیوه ها یا راهبردهایی که فرد در مقابله با موارد استرس زا به کار می برد، نقش اساسی در سلامت جسمانی و روانی او ایفا می کند. فرایندهای ارزیابی و مقابله تلاش های شناختی و رفتاری افراد در تفسیر و غلبه بر مشکلات زندگی مؤثر می باشند (موس و شفر، ۱۹۹۳ ).
در بحث ارزیابی اولیه، فرد ممکن است موقعیت را تهدید کننده یا برعکس بی خطر ارزیابی کند. در مرحله دوم یا ارزیابی ثانویه، نوع اقدامی که فرد باید نسبت به آن موقعیت بعمل آورد و نیز نیروها و امکاناتی که برای حل و مقابله با آن خود احساس می کند، مورد بررسی واقع می شود. احساس خطر و میزان آن وابسته به امکاناتی است که فرد احساس می کند در اختیار دارد و این موضوع در رابطه با اطلاعاتی است که محیط، تجارت زندگی و ویژگی های شخصی برایش به وجود آورده است. اطلاعات تازه ممکن است در ارزیابی فرد از موقعیت مؤثر واقع شود و آن را مورد ارزیابی مجدد قرار دهد (آزاد، ۱۳۷۸)
پژوهش درباره سلامت روان و جسم و آنچه موجب پایداری و افزایش آن میشود، یکی از زمینههای انگیزشی انسان بوده است. پژوهش در زمینه سرسختی و روشهای مقابله با استرس دارای اهمیت و ارزش ویژه است:
الف) بهزیستی و تندرستی فردی: به نظر میرسد پایداری در مقابله با استرس و سلامت و بهداشت روان، هدفمندی و ارزیابی مثبت از رویدادها، لازمه موفقیت در قرن جدید است. به عبارتی کسی موفق است که با بهره گرفتن از توانمندیهای درونی و روشهای مقابلهای مناسب، بیشترین سازگاری را به دست آورد و به تندرستی خود کمک نماید.
ب) تفاوتهای فردی: تاکنون ویژگیهای جسمی، جنسی، شناختی، عاطفی و رفتاری به عنوان جنبههای مهم تفاوتهای فردی، مدنظر بوده است. اکنون بایستی در ارزیابی، مشاوره شغلی و گزینشهای استخدامی و تحصیلی به تفاوتهای افراد در سرسختی توجه بیشتری شود.
ج) آموزش و پیشگیری: آیا نمیتوان با برنامهها و آموزشهای مناسب، سبک های مقابله ای را به افراد آموخت؟ به نظر می رسد جنبههای خاصی از سرسختی، بر اثر تجارب و آموختهها، جزو خصایص درونی فرد میشود.
در هر حال، به دلیل نقش سرسختی در کاهش آثار مخرب استرس و کمک به تندرستی افراد و نیز ناتوانی (غیرمنطقی بودن) در رفع کامل استرسها، شاید بتوان بدین وسیله از خدمات پرهزینه، قابل اجتناب و غیرضروری بهداشتی و پزشکی و نیز از تلف شدن سرمایههای انسانی و اقتصادی جلوگیری کرد. همیشه پیشگیری بهتر از درمان بوده است.
از زمانهای قدیم، پزشکانی چون بقراط و جالینوس، عوامل روانی را در بیماریهای جسمی- روانی بررسی کرده و به مقولهی تیپشناسی نظر داشتهاند اما به شکل علمی، بحث تیپ شناسی با فعالیتهای کرچمر و شلدون که معتقد بودند بین ویژگیهای روانی و جسمی رابطه وجود دارد آغاز شد(لیم وهمکاران،۲۰۱۱).
سبکهای مقابلهای نوعی واکنش است که افراد در برابر مسائل استرسزا از خود بروز میدهند (لازاروس، ۱۹۹۸). سبکهای مقابلهای، تلاشهای فعالانه یا منفعلانه برای واکنش در برابر شرایط و موقعیت های استرسزا برای دور کردن یا کاهش استرس است و شامل سبکهای مسالهمدار، هیجانمدار و اجتنابی میباشد. سبکهای مساله مدار مانند مسالهگشایی (مجموعه افکار و کوششهای نیمه متمرکز با عوامل تنشزا همراه با به کارگیری رویکرد تحلیل گرایانه برای مشکل گشایی)، ارزیابی مثبت دوباره (تلاشهای در راستای ایجاد مفاهیم مثبت در رویارویی با مسایل و مشکلات)، مسئولیت پذیری (مجموعه واکنشهایی که پذیرش نقش فرد در ایجاد مشکل را به کمک تلاشهای سازنده و پیوسته در اصلاح موقعیت موجود نشان میدهد) و جستجوی حمایت اجتماعی با توجه به نقش فعال افراد در رویارویی با استرس، بررسی مسایل تنشزا و دور از هیجان به عنوان سبکهای مقابلهای فعالانه شمرده میشوند. سبکهای هیجان مدار که شامل رویارویی مستقیم (مجموعه رفتارهای پرخاشگرانه و مستقیم یا استرس زا برای تغییر فوری منبع استرس)، خویشتنداری یا سرکوبگری (خودداری از بروز وانشهای هیجانی در برابر استرس)، سبک اجتنابی (دوری کردن از منبع استرس) و سبک انکار (نادیده گرفتن موقعیتهای تنشزا) به عنوان سبکهای مقابلهای منفعلانه به شمار میروند (لازاروس و فولکمن ، ۱۹۸۴).
اگرچه سبکهای مقابلهای چه به صورت فعال یا غیر فعال، شامل مجموعه تلاشهایی است که افراد برای پرهیز از عوامل تهدید کننده سلامت در پیش میگیرند، اما همیشه به کارگیری هر سبک مقابلهای با کاهش استرس همراه نیست، بلکه کارآمدی سبکهای مقابلهای در موقعیتهای گوناگون متفاوت است و گاهی نه تنها استرس را کاهش نمیدهد، بلکه موجب افزایش آن نیز میشود (لازاروس، ۱۹۹۸).
در پژوهش حاضر پژوهشگر به دنبال بررسی رابطه سبکهای مقابله با سلامت روان در معلمین است ،با این امید که این پژوهش به لحاظ نظری وکاربردی برای مسئولین مفید باشد.
اهداف تحقیق:
هدف کلی : مطالعه ارتباط بین راهبردهای مقابله ای با سلامت روان در معلمین شهرستان بهاباد است.
اهداف جزئی :