در آثار ادبی کودک و نوجوان مشاغل و پیشهها از نظر جامعهشناسی آسیبشناسی شدهاند.
۱-۵ هدفها:
الف) نمایش نحوهی کارکرد مناصب و مشاغل در زمینه فرهنگ عامه در آثار ادبی کودک و نوجوان.
ب) آشنایی با دایره عناصر اجتماعی در حوزه آثار ادبی کودک و نوجوان.
ج) ایجاد فضای مناسب برای یافتن تقابلهای بینامتنی درآثار ادبی در زمینه جامعهشناسی.
د) بررسی چگونگی بیان نظرات و خواستههای گویندگان آثار ادبی کودک و نوجوان و نگرش آنان به مناصب.
ه) کاربرد مشاغل در آثار ادبی کودک و نوجوان در رشد تفکرات عامیانه ونقش آن در برآوردن آرزوها وتمایلات انسانی.
۱-۶ کاربردهای متصور از تحقیق:
این تحقیق به منظور شناخت و بررسی انواع مشاغل و پیشهها در آثار ادبی کودک و نوجوان برای دانشجویان علاقهمند به این حوزه تنظیم شده است.
۱-۷ مراجع استفاده کننده از نتیجه پایان نامه:
پژوهشگاهها، موسسات پژوهشی، مدارس، دانشگاهها و … میتوانند از نتایج تحقیق فوق استفاده نمایند.
۱-۸ روش انجام تحقیق:
روش تحقیق در این پایاننامه مبتنی بر ابزار کتابخانهای است.
۱ـ۸-۱ روش و ابزار گردآوری اطلاعات :
ابتدا انواع مشاغل و پیشهها در مجموعه آثار ادبی کودک و نوجوان بنا بر کارکردشان طبقهبندی شده سپس مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهند گرفت و هم چنین نقش این عناصر در آثار ادبی کودک و نوجوان و تأثیر آن در روند کلی شعر و داستان کودک و نوجوان و ساختار روایی آثار ادبی معاصر بررسی خواهد شد.
۱-۸-۲ روش تجزیه و تحلیل دادهها
اطلاعات به دست آمده در آغاز فیشبرداری شده سپس این فیشهای طبقه بندی و مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت.
۱-۸-۳ قلمرو تحقیق ( زمانی، مکانی، موضوعی )
تحقیق حاضر حوزه انواع مشاغل را در آثار ادبی کودک و نوجوان مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد داد.
۱-۹ جامعه آماری و روش نمونهگیری
نمونههای آماری در پژوهش حاضر از نوع ادبی خواهند بود و در صورت نیاز حتماً به صورت نمودار آماری ارائه میشود.
فصل دوم
در اهمیت کار و کوشش
مقدمه
کار کردن نیازحیاتی انسان است. حیات انسان در جامعه با کار عجین شده است.کار بخش مهمی از زندگی انسانها را اشغال میکند واغلب به مثابه نشانهای از ارزش فردی محسوب میشود. کار، مقام، موقعیت و مزد وپاداش اقتصادی به وجود میآورد؛ جلوهای از ایمان و اعتقاد مذهبی و وسیلهای برای شناخت و تجلی استعدادهای بالقوه فردی است. ارزیابیهای متضادی نیز از کار به عمل آمده است. عواید حاصل از کار درونی و بیرونی است. حس مفید بودن امید را در انسان زنده نگه میدارد. در نتیجه نرخ امید به زندگی، که از شاخصهای مهم توسعه انسانی است، افزایش مییابد. یکی از عواید بیرونی کار تامین مایحتاج زندگی است. در عین حال کار میتواند طاقتفرسا و کمرشکن هم باشد و باعث معلولیتهای جسمی و ذهنی نیز بشود. اردوگاههای کار، مراکز تنبیهی هستند؛ در برخی مکاتب دینی، کار را مجازاتی برای گناه نخستین بشر میدانند.
بشر از همان سپیدهدم تاریخ، با به کارگیری هوش و آگاهی و فعالیتهای پیچیده مغزی خویش به ابزارسازی پرداخته و ماده و طبیعت را به خدمت خود درآورده است. او به آنچه مستقیم در دسترس داشته اکتفا نکرده، بلکه همواره درتلاش و تکاپو و جستجو بوده است تا با بهره گرفتن از آنچه دردسترس دارد به آنچه در دسترس ندارد اما نیاز به آن را احساس میکند دست یابد و بدین ترتیب کار هر روز پیچیدهتر شده و از مرحلهی طبیعی و غریزی بیشتر فاصله گرفته و جنبهی “فرهنگی” یافته است( توسلی، ۱۳۷۵: ۱). کار، انسان نه فقط با تجربه و دانش او درآمیخته، بلکه به صورت یک امر فرهنگی و ارزشی جلوه گر شده است و بدین ترتیب بین اندیشه، کار و روابط اجتماعی پیوندی ناگسستنی پدید آمده و تمدن و فرهنگ بشری در گرو این سه ویژگی است و این سه عامل از عوامل اساسی و ویژهی تاریخ به شمار میرود.
در این فصل نگاهی میاندازیم به تعاریف کار در مکاتب و جوامع مختلف و تطبیقی ضمنی در بین تعاریف مذکور در مکاتب و ادیان الهی و همچنین اشارهای خواهیم داشت به کار در ادبیات شفاهی و مکتوب کشورمان و آسیبهای کار و تلاش درآن، جامعهشناسی کار و نیز کار زنان و کودکان بخش دیگر این فصل خواهد بود.
۲-۱ تعریف کار
از نظر لغوی کار به معنای فعل، عمل و کردار است. راغب اصفهانی واژهی “عمل” را این گونه تعریف میکند:” هر فعلی را که حیوان از روی قصد انجام دهد، عمل نامیده میشود. مفهوم عمل از فعل خاصتر و محدودتر است. زیرا فعل گاه در مورد اشیای جامد نیز به کار میرود( راغب اصفهانی، ۱۹۹۸، ص ۵۸۷).
ولایی کار را به معنی گردیدن و شدن دانسته و عبارت از ” سیرو صیرورت از نقص به کمال از قوه به فعل، از جزء به کل و از مبداء به معاد می داند. انسان نیز از این سیر سرمدی و از این فرایند بنیادین غایی و فراگیر نظاممند در عالم هستی مستثنی نمیباشد. انسان موجودی است که در جهت نیل به کمال فعلیت، کل معاد و سعادت مادی و معنوی خویش، ورای اهداف اجتماعی و دنیوی و آمال اخروی خود و به منظور رسیدن به غایت و مطلوب خویشتن نیاز به امکانات اعم از مواد و ابزار و خدمات دارد….(ولایی، ۱۳۷۸، مقدمه).
ظاهرا کار، فعالیتی است که باعث ایجاد تغییراتی در طبیعت شده و اغلب در شرایط اجتماعی و فرهنگی خاصی تحقق مییابد. ولی این که دقیقا کار به چه اطلاق میگردد، به شرایط اجتماعی خاصی که تحت آن شرایط کار تحقق مییابد و مهمتر ازآن، به چگونگی تعبیر و تفسیر این شرایط و فعالیتها توسط افرادی که درگیر کار هستند، بستگی دارد. این که یک فعالیت خاص کار یا تفریح؛ یا هردوی آنها تلقی میشود، ارتباطی نزدیک با شرایط زمانی مکانی و فرهنگی موجود دارد. این بدان معنا نیست که بررسی و تحقیق پیرامون معنا و مفهوم کار مانند جستجوی سراب است و یا تعریف هر کس از کار، به اندازه تعریفی که شخص دیگری از آن ارائه میکند، معتبر و نافذ خواهد بود. بلکه در واقع هدف از بیان این مطلب آن است که ما باید تعریف گذشته و حال را از کار، به مثابه نشانهای فرهنگی و بالاخص به صورت آیینه تمامنمایی از قدرتهای حاکم بنگریم. اگر کار مورد تجلیل یا تحقیر قرار میگیرد و یا به جنسیت خاصی اختصاص مییابد، زبان کار و تعریفی که از آن ارائه میشود، این امکان را فراهم میآورد که ما اجزای دیگر تشکیل دهندهی قدرت اجتماعی وسیعتری را بشناسیم. به عنوان مثال، امروزه طبقهبندی شدن در ردهی ” بی کاران” نه تنها نشانگر یک تقسیمبندی قراردادی و غیرواقعی بین اقتصاد و سیاست، و اشتغال و کار است، بلکه آنچه به عنوان کار شناخته میشود، بیانگر اهمیتی است که به جنبهی خاصی از زندگی اجتماعی غرب در عصر حاضر داده میشود. بیکاری، مقولهای نیست که به عنوان جزء محدود و کوچکی از زمان و مکان تلقی شود، بلکه این برچسب، ضربهای است که به شأن و مقام انسانی وارد میآید و گویای نوع جامعهای است که ما در آن زندگی میکنیم و نیز نوع داغ ننگی است ک بر پیشانی فرد زده میشود( گرینت، ۱۳۸۵: ۱۶).
دهخدا کار را به معنای فعل، عمل و کردار میداند( دهخدا، ۱۳۶۳، ج۲۸۵، ۲۸) و در فرهنگ معین نیز کار به آنچه از شخصی یا شیئی صادر شود، آنجه انجام شود، فعل، عمل، پیشه، شغل، سعی و جهد، کشت، زراعت و … تعریف شده است(معین، ذیل: کار ).
در زبان انگلیسی معادل کار واژه work یا labour و در فرانسه واژه Travailاست.
در بررسی واژهی کار تعاریف متفاوتی وجود دارد که یکی از آن ها تغییر و تحول در عناصر مادی و تولیدات کار یدی و کار فکری است. کار، تقسیمهای مختلفی از جمله کار یدی، فکری، فردی، گروهی و هدفمند را میتواند شامل شود. کار میتواند به عنوان انجام وظایفی تعریف شود که متضمن صرف کوششهای فکری و جسمی با هدف تولید کالاها و خدماتی است که نیازهای انسانی را برآورده سازد. شغل یا پیشه و کاری که برابر مزد یا حقوق منظمی انجام میشود. کار در همه فرهنگها اساس نظام اقتصادی است که شامل نهادهایی میشود که با تولید و توزیع کالا و خدمات سرو کار دارند.
در تعریف دیگری از کار آمده است: “کار مجموعه اعمالی است که انسان به کمک مغز، دست، ابزارها و ماشینها برای استفاده عملی از ماده، روی آن انجام میدهد و این اعمال متقابلا بر انسان تاثیر میگذارند و او را تغییر میدهند"( توسلی ۱۳۷۵: ۱۰).
مارکس کار را چنین تعریف میکند:” کار عبارت از کنشی است که بین انسان و طبیعت به وقوع میپیوندد. به این ترتیب، کار اساسا تغییراتی است که انسان با بهره گرفتن از فنون در طبیعت به وجود میآورد و طبیعت نیز بر انسان اثر میکند و او را تغییر میدهد"( همان:۱۰).
.
سوزان و پیترکالورت تعریف بهتر وجامع تری را از کار عرضه کردهاند. آنها میگویند:” کار وسیلهای است برای دسترسی به منابعی که با آن بتوان نیازهای اساسی را برطرف کرد.” در جوامع پیچیده جدید در بیشتر خانواده ها، دست کم یک نفر از اعضای خانواده از طریق شغل خود به این منبع دست مییابد(نیره توکلی، ۹۸).
کار جلوهی حق تعالی، قانون خلقت برای رفع نیاز بشر و تلاش برای بقای انسان است. تدوام حیات در گرو کار و موجودیت و هستی انسان به اندازه کار و تاثیرش در طبیعت و اجتماع میباشد( ناصری، ۲۵).
در فلسفه، کار به معنای هر فعلی که از فاعل سرزند، تعریف شده است. در این حالت تمام موجودات هستی حتی خداوند کار میکنند. در فیزیک کار به انرژی در حرکت اطلاق میشود. تعریف مورد نظر در فرهنگ کسب و کار بعد اقتصادی آن است که به معنای فعالیتهای یدی وفکری انسان است که موجب ایجاد ارزش افزوده در کالا یا خدمات شود(علاقبند، ۱۳۸۵).
۲-۱-۱ مشکلات تعریف کار
آیا کار همان زحمت است و هر دو دارای مؤلفههای یکسانی هستند؟ گرینت در مشکلات تعریف کار و تفاوت آن با زحمت مینویسد:” تلاش در جهت پاسخگویی به یکی از اساسیترین پرسشها یعنی “کار چیست؟” شاید نوعی فضلفروشی و خودنمایی باشد. آرنت بین کار و زحمت تفاوت قائل است. زحمت، فعالیتی بدنی است که باهدف تلاش در جهت زنده ماندن انجام میگیرد و نتایج آن تقریبا بلافاصله مصرف میشود. ولی “کار” فعالیتی است که با دستهای ما صورت میگیرد و به طور عینی تقدیم به جهان هستی میشود. البته اشکال اصلی نگرش آرنت این است که در اکثر جوامع صنعتی فعالیتهای محدودی برای تولید محصول به منظور مصرف فوری انجام میشود، درحالی که در بعضی جوامع که مردم از طریق شکار روزگار میگذرانند، فعالیتهای اندکی جهت تولید محصولاتی که به جهان عرضه میشود، صورت میگیرد. شاید تعریف بهتر این باشد که کار دارای قابلیت ایجاد تغییر است در حالی که زحمت کشیدن چیزی است که به گونهای افراد را در جریان بازار کار قرار میدهد( گرینت، ۱۳۸۵. ۱۷).
آنچه در حقیقت کار پنداشته میشود، به شرایط خاص اجتماعی که کار درآن انجام میپذیرد و مهمتر از آن، به چگونگی تفسیر این شرایط و فعالیتهای آن و هم از سوی افرادی که درگیر آن هستند، بستگی دارد. اینکه هر گونه فعالیتی را میتوان کار به شمار آورد، در حقیقت، به شرایط زمانی، مکانی و فرهنگی موجود مربوط میشود. تعریف و تفسیر مفهوم کار، همیشه متفاوت، چندجانبه، غیر دقیق و همراه با برخی سوءتفاهمها بوده است. شاید غیردقیق بودن این مفهوم، ازذات فرهنگی آن ناشی میشود. به این معنا که چون کار، مفهومی صد در صد اجتماعی – فرهنگی است، به ناچارمفهومی غیرمطلق و غیردقیق است که تنها برگردان عملی دستهای از مردم به آن معنا میبخشد. کار تا اندازهای نشان میدهد که ما باید به تعریفهای زمان گذشته و حال، به مثابه نماد فرهنگ و بخصوص آیینهی قدرت توجه کنیم (فکوهی، ۱۳۸۹: ۲۲).
۲-۲ بیکاری، نه کاری، ناکاری
از عمده مشکلات اقتصاد شهری، بیکاری است که به دلیل عدم آمادگی قابلیت جذب صحیح انبوه جمعیت جوان خود را نداشته و در نتیجه، این جمعیت فعال از اشتغال باز مانده و به سوی بخش غیر رسمی و مشاغل حاشیهای و کاذب گسیل میشوند. روانه شدن این جمعیت به سوی تاسیسات و خدمات شهری همراه با کمبود فضاهای سکونتی، آموزشی، بهداشتی، کسری تغذیه، مشکل جابهجایی….موجد زمینههای بیکاری و گرانی، تنشهای اجتماعی، واکنشهای عصبی و پیدایش جرم و جنایت و دیگر آسیبهای اجتماعی است. از طرف دیگر مهاجرین روستایی نیز بیکاری و فقر را به شهر منتقل میکنند. این مهاجران یا به دلیل عدم مهارت در مشاغل تخصصی و صنایع نمیتوانند جذب شوند و یا بخش دولتی با ایجاد محدودیتهایی مانع ورود آنها به بدنه دولت میشود. همچنین نداشتن سرمایه نیز آنها را پشت خاکریزهای بخش خصوصی متوقف میکند، و یا با بهره گرفتن از دوستان و آشنایانی که قبلا در مراکز دولتی جذب شدهاند، علیرغم نداشتن صلاحیت، در پستهای کارشناسی سازمانی جذب شده و به علت ناکارآمدی و نداشتن تخصص، موجب سستی در انجام امور و نیز ناتوانی در اجرای برنامهها، خصوصا برنامههای مدیریتی، سازمان مربوطه را دچار مشکلاتی فراتر از کمبود و یا نبود نیرو میکنند.
۲-۲-۱ تعریف بیکاری
“کاد الفقر ان یکون الکفر” علی(ع)
بیکاری پدیدهای است که مخاطرات فراوانی برای جوامع انسانی در بر دارد و زمینهساز فساد و تباهی در جامعه است. افزایش نرخ بیکاری، آن هم بیکاری که تأمین اجتماعی و مقرری ماهیانه به دنبال آن وجود ندارد، جامعه را به طرف فقر و فساد سوق خواهد داد. در مجموع میتوان از این پدیده به عنوان بحرانزاترین پدیده اجتماعی یاد کرد که دولت مجبور است در راستای این معضل، سرمایهگذاری مناسب و بهینه انجام دهد.
در علم اقتصاد بیکار به کسی اطلاق میشود که در سن کار یعنی ۱۵ تا ۶۵ سال، جویای کار باشد؛ اما شغل یا منبع درآمدی پیدا نکند و جمعیت بیکار از منظر آمار ایران، فردی بالای ۱۰ سال است که در هفته قبل از آمارگیری فاقد کار باشد و در آن هفته یا بعد از آن آمادهی کار باشد و در آن هفته و سه هفته قبل از آن در جستجوی کار باشد.
پژوهش های پیشین با موضوع بررسی و تحلیل پیشهها ومشاغل در آثار کودک و نوجوان معاصر- فایل ۲