(به خاطر بیاور) هنگامی را که لقمان به فرزندش -در حالی که او را موعظه میکرد- گفت: “پسرم! چیزی را همتای خدا قرار مده که شرک، ظلم بزرگی است.” [۶۳]
تفسیر: چون عظمت هر عملی به عظمت اثر آن بستگی دارد و عظمت نافرمانی و معصیت به عظمت کسی است که مورد نافرمانی و معصیت قرار گرفته، زیرا مؤاخذه و بازخواست شخص عظیم نیز به عظمت خود اوست. بالاترین معصیت نسبت به او این است که انسان برای او شریک قائل شود و بهمین دلیل لقمان پسر خود را از شرک منع میکند.(همان، ج ۱۶: ۳۲۳)
پسرم! نماز را برپا دار، و امر به معروف و نهی از منکر کن، و در برابر مصایبی که به تو میرسد شکیبا باش که این از کارهای مهم است![۶۴]
تفسیر: این آیه حاوی دستورالعمل لقمان درباره عمل و اخلاق است ، در ابتدا به نماز سفارش میکند که ستون دین است به دنبال آن به امر به معروف و نهی از منکرمی پردازد که ضمانت اجرایی و عملی احکام الهی است و هرگز اصلاح فرد بدون اصلاح جامعه تمام و کمال نمی شود و آنگاه به صبر سفارش میکند که صبر در برابر مصائب ازجمله اخلاق پسندیده است و مراد از آن نگهداری نفس و خویشتنداری در امور است تا بتواند در برابر آنچه تصمیم و عزم نموده استوار و ثابت باشد.(همان، ج ۱۶: ۳۲۶)
((به یاد آورید) زمانی را که ابراهیم گفت: «پروردگارا! این شهر [= مکه] را شهر امنی قرار ده! و من و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگاه دار. [۶۵]
تفسیر: در مقام دعا از خدا خواست تا او و فرزندانش را از عبادت بتها دور کند، یعنی آنکه خداوند با هدایت خود و به رحمت واسعه اش آن ها را ازعبادت بتها بر کنار دارد.(همان، ج ۱۲: ۹۹)
خداوند در باره فرزندانتان به شما سفارش میکند که سهم (میراث) پسر، به اندازه سهم دو دختر باشد؛ و اگر فرزندان شما، (دو دختر و) بیش از دو دختر باشند، دو سوم میراث از آن آن ها است.[۶۶]
تفسیر: کلمه (ایصاء)به معنای توصیه و دستور توأم با نصیحت است ، منظور از (اولاد) پسران و دخترانی است که بدون واسطه از میت متولد شده اند، نه نوه ها و نتیجه ها، در حالی که لفظ(ابن ) چنین دلالتی را ندارد،از طرف دیگر در جاهلیت زنان ارث نمی بردند ،اماقرآن می فرماید ،مردان مثل زنان ارث میبرند ،اما دو برابر ،یعنی ارث زن را اصل در تشریع قرار داده و ارث مرد را به طفیل آن ذکر کردهاست.(همان، ج ۴: ۳۲۸)
فرزندان خود را از بیم فقر نکشید، مائیم که شما و آن ها را روزی میدهیم.[۶۷]
تفسیر: فرزندان خود را از ترس اینکه مبادا دچار فقر شوید و به خاطر آن ها تن به ذلت گدایی دهید، مکشید چون این شما نیستید که آن ها را روزی می دهید. (همان ج،۷: ۵۱۷)
و فرزندانتان را از ترس فقر، نکشید! ما آن ها و شما را روزی میدهیم؛ مسلماً کشتن آن ها گناه بزرگی است.[۶۸]
تفسیر: (املاق ) یعنی فقر و ناداری و(خطاه ) یعنی انحراف از جهت و مراد در اینجا آن است که انسان عملی را اراده کندکه انجام و اراده آن شایسته نیست و در هر صورت آیه شریفه می فرماید، فرزندان خود را از ترس اینکه مبادا دچار فقر شوید و به خاطر آن ها تن به ذلت گدایی دهید، مکشید چون این شما نیستید که آن ها را روزی می دهید تا در هنگام تنگدستی دیگر نتوانید روزی آن ها را تأمین نمائید، بلکه ما هستیم که هم شما و هم آن ها را روزی میدهیم و کشتن فرزندان یک گناه و خطای بزرگ است.(همان ج،۱۳: ۱۱۶)
۴٫۲٫۱٫۲٫۴٫ معلم و راهنما
آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند یکسانند؟! تنها خردمندان متذکر میشوند!.[۶۹]
تفسیر: می فرماید: بگو عالمان و جاهلان یکی هستند؟ لکن برحسب مورد ظاهراً مراد از علم ، علم به خدا و طریق کمال سعادت است که چنین علمی به حقیقت نافع است و نداشتن آن عین خسارت میباشد، اما علوم دیگر مانند مال هستندو تنها در زندگی دنیا کاربرد دارند و با فنای دنیا فانی میشوند.(همان، ج ۱۷: ۳۷۱)
۵٫۲٫۱٫۲٫۴٫ شاگردان
موسی به او گفت: “آیا از تو پیروی کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده و مایه رشد و صلاح است، به من بیاموزی؟” [۷۰]
تفسیر: (رشد) یعنی صواب و رسیدن به واقع که در معنا مخالف (غی) یعنی گمراهی و راه خطا رفتن است، می فرماید، موسی به آن شخص عالم فرمود: آیا اجازه می دهی من با تو بیایم و تو را پیروی کنم تا آنچه را که خدا به تو آموخته، جهت رشد وهدایت من ، به من تعلیم نمایی؟ و یا آنچه را که از رشد، خداوند به تو داده به من هم بیاموزی. (همان، ج ۱۳: ۴۷۵)
۶٫۲٫۱٫۲٫۴. ایتام
در قرآن بر ضرورت تکریم ایتام تأکید فراوان شده و بی اعتنایی و راندن آنان علامت کفر، نفاق و نشانه تکذیب دین و روز قیامت دانسته شده است. دین مبین اسلام به عنوان کامل ترین و جامع ترین دین الهی، همواره مستضعفان و محرومان اجتماع را زیر حمایت خویش داشته و در این میان ایتام بیشتر از سایر محرومان مورد عطوفت و رحمت قرار گرفته اند.
و به مال یتیم، جز به بهترین راه نزدیک نشوید، تا به سر حد بلوغ رسد! و به عهد (خود) وفا کنید، که از عهد سؤال میشود.[۷۱]
تفسیر: در این آیه باز به جهت مبالغه در حرمت تصرف به ناحق در مال یتیم، می فرماید نزدیک مال یتیم هم نشوید، (چه رسد که آن را تصرف کنید) و این امر از گناهان کبیره است که خداوند به مرتکب آن وعده آتش داده است. (همان، ج ۱۳: ۱۲۵)
جز خداوند یگانه را پرستش نکنید؛ و به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکی کنید.[۷۲]
تفسیر: دراینجا مراتب احسان و نیکو کاری را از اهم به مهم ذکر میکند ،پس چون وجود انسان متعلق به پدر و مادرش است لذامهم ترین موارد نیکوکاری، نیکی به آنان است سپس از صله رحم صحبت میکند و یتیمان چون یتیمان مستحق ترین افراد هستند از جهت نیکو کاری و احسان بخاطر کوچکی سن و سالشان و آنکه کسی را ندارند که نسبت به امور آن ها قیام کند.(همان، ج ۱: ۳۳۱)
از تو سؤال میکنند چه چیز انفاق کنند؟ بگو: هر خیر و نیکی (و سرمایه سودمند مادی و معنوی) که انفاق میکنید، باید برای پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و مستمندان باشد.[۷۳]
تفسیر: در آیه شریفه هم جواب سئوال بی مورد آنان را میدهد و هم سئوال اساسی و اصلی را و با یک جمله به طور اجمال متعرض پاسخ به هر دو سوال شده است ، چون (خیر) به معنای مال است و می فرماید از هر نوع مالی که انفاق کنید خوب است و آنگاه مراتب افرادی را که باید به آنان انفاق نمود بیان می کند (یتیم ) کسی است که در عین کوچکی بی پدر باشد.(همان، ج ۲: ۲۴۱)
و از تو در باره یتیمان سؤال میکنند، بگو: «اصلاح کار آنان بهتر است. و اگر زندگی خود را با زندگی آنان بیامیزید، (مانعی ندارد؛) آن ها برادر (دینی) شما هستند.» (و همچون یک برادر با آن ها رفتار کنید!)[۷۴]
تفسیر: این آیه نوعی تخفیف و تسهیل را بیان میکند، چون اول اجازه آمیزش و معاشرت با یتیمان را میدهد و بعدا می فرماید: اگر خدا خواست کمکتان میکند، پس معلوم می شود مسلمانان قبلا تشدیدی در این مورد از خداوند شنیده بودند و مراد از اصلاح ،اصلاح حقیقی است نه اصلاح ظاهری، (و ان تخالطوهم فاخوانکم ):(و اگر با آنان معاشرت کنید،پس آن ها برادران شمایند).(همان ج،۲: ۲۹۶)
مال خود را با تمام علاقه اى که به آن دارند به خویشاوندان و یتیمان و …. مى دهند.[۷۵]