صادقی و جلالی راد (۱۳۸۳، ب) در رابطه با نقش دو پل پیاپی در تغییر عمق و گستره سیل­گیری در حوزه آبخیز دارآباد تهران انجام شد، ایشان از نرم افزارHEC-RAS برای تحلیل جریان و نقشه­های بزرگ مقیاس منطقه برای انتقال پهنه­های سیل روی آن­ها استفاده نموده و نتایج بدست­آمده دلالت بر نقش متفاوت و مؤثر پل­ها در تغییر عمق و گستره سیلاب داشته است.
پایان نامه - مقاله
قلی زاده (۱۳۸۳) به بررسی نقش دخالت های انسانی بر رفتار سیل در بخشی از رودخانه کن تهران با بهره گرفتن از نرم افزار هیدرولیکی HEC-RAS پرداخت و نقش دخالت های انسانی شامل پل ها، آب گذر ها، آبشکن ها و احداث پارک ارم را در طول بازه ای به طول ۷ کیلومتر در دوره بازگشت های متفاوت بررسی کرد . نتایج پژوهش وی حاکی از تأثیر متفاوت هر یک از دخالت های مذکور بر عمق و سطح سیل گیری بوده و تعیین دوره بازگشت بهینه برای هریک از سازه ها در بازه مورد نظر مشخص نمود که آب گذرها و شیب شکن ها به ترتیب، بیشترین و کمترین تأثیر را در عمق و سطح سیل گیری دارند.
نتایج بررسی صادقی (۱۳۸۴) در مطالعه تهیه مدل تخمین رسوب لحظه­ای در حوزه آبخیز زرین درخت بیانگر توانایی مفهوم رگرسیون در تهیه دو معادله جداگانه برای شاخه­ های بالارونده و پایین­رونده آب­نگار بوده ­است.
سلطانی و مدرسی (۱۳۸۴) با بهره گرفتن از روش­های آماری به بررسی تغییرات رسوبدهی حوزه آبخیز قلعه شاهرخ پرداختند که تغییرات شدید رسوبدهی که ناشی از تغییرات مداوم کاربری اراضی بوده در سال­های اخیر به علت مدیریت اراضی روند کاهشی در آمار رسوب این حوزه را تعیین کردند.
یوسفوند و همکاران (۱۳۸۴) به اثر کلاسه­بندی داده ­های رسوب رودخانه قره­سو بر اساس زمان اندازه ­گیری پرداختند و نتیجه گرفتند در مدلی که داده ­های رسوب اندازه ­گیری شده بر اساس زمان اندازه ­گیری به داده ­های ماه­های پرآب و کم آب تقسیم شده ­اند، میانگین مربعات خطا نسبت به سایر مدل­ها کمتر بوده و بعنوان مدل بهینه انتخاب گردیده است. همچنین بیشترین میانگین مربعات خطا مربوط به مدلی است که در آن تفکیک داده ­ها صورت نگرفته و تنها یک رابطه رگرسیونی بین تمامی مقادیر رسوب و دبی جریان برقرار گردیده است.
صادقی و همکاران (۱۳۸۴) به تهیه معادله سنجه رسوب برای شاخه بالارونده و پایین­رونده هیدروگراف در حوزه آبخیز زرین درخت در استان چهار محال و بختیاری پرداختند. نتایج تحقیق آنها نشان داد که تفکیک داده ­های اندازه ­گیری رسوب بر حسب موقعیت قرارگیری آنها در هیدروگراف سیل مربوطه موجب افزایش دقت تخمین از حداکثر ۷۸ درصد در حالت کلی به بیش از ۹۰ درصد در هر یک از شاخه­ها شده که به مراتب بر دقت تخمین­ها افزوده و امکان تهیه رسوب­نگارها را نیز مهیا ساخته است.
دستورانی(۱۳۸۵) با ارزیابی کارآیی بسته­های نرم­افزاری مختلف در شبیه­سازی جریان در زیر پل­ها به نتیجه رسید که جهت شبیه­سازی جریان در زیر پل قوسی، دو نرم افزار HEC-RAS و ISIS (خصوصا HEC-RAS) توانایی و دقت بیشتری را نشان داد لکن نتایج حاصل از MIKE11 در این مرحله فاصله زیادی با نتایج آزمایشگاهی داشت. همچنین در رابطه با شبیه­سازی جریان در زیر پل مستقیم عرشه­دار، هر سه نرم­افزار نتایج معقولی ارائه دادند؛ نتایج HEC-RAS در مقایسه با دو نرم افزار دیگر به مقادیر آزمایشگاهی نزدیک­تر بود.
مساعدی و همکاران (۱۳۸۵) بر اساس هیدروگراف ماهانه به بهینه­سازی روابط دبی آب- رسوب معلق ایستگاه­های هیدرومتری واقع بر شاخه اصلی گرگانرود پرداختند. نتایج نشان داد که مقدار رسوب در شاخه صعودی هیدروگراف جریان برای یک دبی مشخص بیشتر از شاخه نزولی است.
پرتانی و مجدزاده (۱۳۸۵) با برسی روش­های برآورد بار معلق رودخانه قزل اوزن ومقایسه آن­ها، معادله مناسب برای ۵ ایستگاه بر روی این رودخانه را انتخاب کرده و بار رسوب را برای ترازهای مختلف سطح آب با گام های نیم متری به دو روش اصلی هیدرولوژیکی (داده های مشاهده شده) و روش هیدرولیکی (معادلات تجربی و آزمایشگاهی رسوب) محاسبه شده و سپس با مقایسه آنها و بررسی رفتار روابط مختلف و عوامل موثر در میزان محاسبات، معادله مناسب برای هر ایستگاه انتخاب و پس از واسنجی معادلات، یک معادله نهایی برای محاسبه بار معلق رودخانه قزل اوزن با تعیین ضرایب واسنجی ارائه نمودند.
لطیفی و حسن­زاده (۱۳۸۵) با بررسی مقادیر رسوب انتقالی در پنج ایستگاه هیدرومتری روی رودخانه گاماسیاب و سرشاخه ­های اصلی آن، به کمک معادلات انتقال رسوب و با آزمون چند روش به این نتیجه رسیدند که روش تلفیق دبی متوسط روزانه جریان و منحنی سنجه تک خطی کم­ترین میانگین مربعات خطا و بیشترین ضریب تبیین را نسبت به سایر روش­ها دارا می­باشد.
مهبد و همکاران (۱۳۸۶) عوامل هیدرولیکی خاک را در منطقه باجگاه شیراز، به روش معکوس و با بهره گرفتن از روش بهینه­یابی الگوریتم ژنتیک تخمین زدند که نتایج حاصل از بهینه­یابی اختلاف کمی با نتایج اندازه ­گیری شده داشت.
پوراغنیائی و همکاران (۱۳۸۶) رسوب برآوردی سالیانه از انواع روش­های ترسیم منحنی سنجه را با نتیجه مدل پسیاک در حوزه آبخیز مادون خوزستان مقایسه کردند و نتیجه گرفتند که معادله سنجه فائو کمترین اختلاف را با مدل مذکور دارد و بعنوان روش بهینه عمل می­ کند.
مصباحی و همکاران (۱۳۸۶) در تحلیل خطر پذیری و مدیریت سیلاب و تحلیل اقتصادی آن با بهره گرفتن از نرم­افزارGIS و HEC-RAS در گرگانرود ضمن بهبود روش سنتی پهنه­ بندی سیلاب که بر اساس یک دوره بازگشت بخصوص و ثابت، به­دست می­آمد، نحوه ایجاد نقشه­های خطر پذیری سیلاب، با یک الگوریتم و دستورالعمل مشخص و استفاده علمی و عملی از آن بیان شده است که می ­تواند به عنوان نگرشی تازه ، مورد استفاده محققین و مهندسین شاغل در صنعت آب کشور قرار گیرد. نجفی (۱۳۸۶) به مطالعه و بررسی رسوب­دهی حوزه آبخیز سد دز با بهره گرفتن از سیستم هوشمند شبکه ­های عصبی مصنوعی پرداخت. نتایج نشان­دهنده این واقعیت است که از میان روش­های تجربی بررسی شده (شوکلیچ، بوکس و توفالتی) در این تحقیق، نمی­ توان روش واحدی را به عنوان بهترین و مناسب­ترین روش انتخاب نمود چرا که هریک از این روش­ها در محل هر ایستگاه نمونه­برداری، نتایج متفاوتی را ارائه می­نمایند. نتایج حاصل از کاربرد مدل­های شبکه عصبی مصنوعی درشبکه رودخانه­ای دز دلالت بر توانایی این مدل­ها در برآورد بار رسوبی رودخانه داشته و بر اساس معیارهای متداول نتایج قابل قبولی ارائه نموده است. رحمانی (۱۳۸۶) با برآوردبار رسوبی با بهره گرفتن از مدل­های تجربی مبتنی بر خصوصیات هیدرولیکی جریان در رودخانه کرج به این نتیجه رسید که برای بار بستر، معادله فان­راین و برای بار معلق، معادله انیشتین برآورد منطقی­تری را ارائه می­ دهند.
وروانی و همکاران (۱۳۸۷) با بهره گرفتن از روش های ترسیم منحنی سنجه و انواع ضرایب اصلاحی به ارزیابی مقادیر برآوردی ۱۰ نوع منحنی سنجه رسوب در ۵ ایستگاه هیدرومتری منتخب از مناطق اقلیمی مختلف کشور پرداختند. نتایج تحقیقات آن­ها نشان داد که کاربرد ضریب حداقل واریانس باعث افزایش صحت و دقت منحنی­های سنجه در برآورد متوسط رسوب روزانه (MVUE) نااریب می­گردد. اما این ضریب اصلاحی در برآورد رسوب جریان­های سیلابی عملکرد رضایت­بخشی ندارد.
فرخزاده و همکاران (۱۳۸۷ ) منحنی سنجه­های رسوب را بصورت منطقه­ای مورد ارزیابی قرار دادند. آنها نتیجه گرفتند که بالا بودن شیب منحنی سنجه می ­تواند گویای بالا بودن رسوب­خیزی یک حوزه باشد. همچنین نتیجه گرفتند که در اراضی با پوشش گیاهی خوب شیب منحنی سنجه کمتر است. از طرفی هم درصد مساحت اراضی حساس به فرسایش با شیب منحنی­ها رابطه مستقیم دارد. در نتیجه کاهش شیب منحنی­ها به ازای یک دبی جریان یکسان، مقدار رسوب کمتر خواهد بود.
صادقی و همکاران (b1387) عوامل مؤثر در روابط بین رسوب­نگارها و آب­نگارها و حلقه­های سنجه برای رگبارهای به وقوع پیوسته در آبخیز می در ژاپن را بررسی نموده و به این نتیجه رسیدند که به ازای دبی معین، رسوب برآورد شده در شاخه صعودی هیدروگراف بیش تر از شاخه نزولی می باشد.
عباسی و همکاران (۱۳۸۸) در برآورد نسبت بار بستر به بار معلق در رودخانه های البرز مرکزی (مطالعه موردی رودخانه های جاجرود و طالقان) بررسی نتایج نشان می دهد که در هردورودخانه معادله شوکلیچ بهترین معادله برای برآورد بار بستر و برای برآورد بار معلق، معادله بگنولد برای رودخانه طالقان و معادله انیشتین برای رودخانه جاجرود بهترین برآورد را برای انتقال رسوب انجام می دهند. نسبت بار بستر به بار معلق با توجه به نتایج بهترین معادلات در رودخانه جاجرود ۳۷۶ درصد و در رودخانه طالقان ۱۴/۷ درصد برآورد گردید.
دهقانی و همکاران (۱۳۸۸) در تخمین بار معلق به دو روش منحنی سنجه رسوب و هوش مصنوعی در رودخانه دوغ (گلستان) به این نتیجه رسیدند که شبکه عصبی مصنوعی با دقت بالا می ­تواند نسبت به روش منحنی سنجه رسوب برای تخمین بار معلق مورد استفاده قرار گیرد.
فقیه (۱۳۸۸) در منطقه کردستان با ارزیابی شبکه عصبی مصنوعی و بهینه سازی آن با روش الگوریتم ژنتیک در تخمین داده ­های بارش ماهانه به این نتیجه رسید که شبکه عصبی مصنوعی در مدلسازی و برآورد مکانی بارش ماهانه از دقت بالایی برخوردار بوده و تلفیق آن با الگوریتم ژنتیک برای بهینه سازی شرایط اجرای شبکه عصبی مصنوعی مثبت ارزیابی گردید و روش تلفیقی در اکثر موارد برتری خود را نسبت به اجرای شبکه عصبی بدون بهینه سازی نشان داد.
شوریان و همکاران (۱۳۸۸) در پژوهشی معادلات مناسب جهت برآورد بیلان رسوب رودخانه دز را تعیین نمودند. بهرامی و همکاران (۱۳۸۸) به محاسبه بار کل رسوب رودخانه فیروزآباد در محل سد هایقر با بهره گرفتن از روش­های هیدرومتری، هیدرولیکی و تجربی( MPSIAC) در قالب GIS پرداختند. در این پژوهش جهت شبیه­سازی رودخانه از نرم­افزار HEC-RAS استفاده شد و با بهره گرفتن از روابط موجود بار کل رودخانه محاسبه گردید و با روش تجربی مقایسه گردید.
اعلمی و همکاران (۱۳۸۸) برای برآورد تغییرات پایاب سد شهید مدنی، از نرم­افزار HEC-RAS 4.0 استفاده کردند. در این مطالعه مسأله فرسایش و رسوب­گذاری در بستر رودخانه در پایاب مخزن سد شهید مدنی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از این است که معادله انتقال رسوب لارسن نتایج قابل قبول­تری در مقایسه با سایر معادلات حاصل می­ کند. همچنین باتوجه به پروفیل­های تغییرات بستر، فرسایش بیشتر در نزدیکی سد مشاهده می­ شود، ولی رسوب­گذاری در پایین­دست و انتهای محدوده مورد مطالعه بیشتر به چشم می­خورد.
امامقلی­زاده و همکاران (۱۳۸۹) در بررسی وضعیت فرسایش و رسوبگذاری رودخانه شیرین دره با بهره گرفتن از مدل ریاضی HEC RAS نشان داد که معادله لارسن با داشتن خطای کمتری برای برآورد قابل قبول­تری نسبت به سایر معادله­ها داشته است، همچنین وضعیت هیدرولیکی رودخانه به­گونه ­ای است که تمامی مقاطع رودخانه در وضعیت فرسایش می­باشند.
غفاری و امینی (۱۳۸۹) به پهنه بندی خطر سیل با بهره گرفتن از امکانات مدل HEC-RAS و نرم افزار ArcView و الحاقیه HEC-geo-RAS در بازه ای به طول۵/۴ کیلومتر از رودخانه قزل اوزن پرداخته اند. آن­ها نقشه های پهنه­ بندی را برای ۷ دوره ۲ ،۵ ،۱۰ ،۲۵ ،۵۰ ، ۱۰۰ و ۲۰۰ ساله تهیه کردند و دریافتند که۱۴/۸۶% کل سطح سیل گیر ۲۰۰ ساله را سیل های زیر ۲۵ سال تشکیل می دهد.
عمادی و همکاران (۱۳۸۹) در مطالعه­ ای باعنوان استفاده از الگوریتم ژنتیک به صورت کاهش سطح در توزیع رسوب در مخازن سدها (آلتوس اکلاهاما و سد کارده) نشان داد افزایش قابل ملاحظه­ای در دقت پیش ­بینی روش با بهره گرفتن از پارامترهای بهینه می­باشد. سپس با بهره گرفتن از این روش پارامترهای بهینه برای سد مخزنی کارده که تنها دو هیدروگرافی از آن در دسترس بود، به دست آمد و بر اساس آنها نحوه توزیع رسوبات در سال - های آینده پیش ­بینی شد.
مساعدی و همکاران (۱۳۸۹)، با دسته­بندی مقادیر جریان، اقدام به برآورد رسوب بر اساس روش USBR در ایستگاه­های منتخب حوزه آبخیز گرگانرود کردند. نتایج نشان داد که مدل کلی حدوسط دسته­ها مناسب­ترین مدل در برآورد بار معلق می­باشد. ضمن آنکه بیشترین همبستگی بین ضرایب a و b در منحنی سنجه رسوب به ترتیب با شیب متوسط حوزه و ضریب گراویلیوس می­باشد.
داننده­مهر و همکاران (۱۳۸۹) درمطالعه­ی رودخانه آبسرده (لرستان) با بررسی تأثیر توالی دبی روزانه در پیش بینی جریان رودخانه ها که از برنامه­ ریزی ژنتیک استفاده شده و دقت نتایج حاصله با روش شبکه عصبی مصنوعی مورد مقایسه قرار گرفته است . نتایج، حاکی از کارایی مناسب و دقت بالای برنامه­ ریزی ژنتیک در مقایسه با شبکه عصبی مصنوعی در پیش بینی جریان رودخانه­ها است.
بشارت و زینی­وند (۱۳۹۱)، با دسته­بندی مقادیر جریان، اقدام به برآورد رسوب بر اساس روش USBR در ایستگاه­ دهنو خرم­آیاد کردند. نتایج نشان داد که مدل حدوسط دسته­ها مناسب­ترین مدل در برآورد بار معلق می­باشد.
نوروزی و زینی­وند (۱۳۹۱) با دسته­بندی مقادیر جریان، اقدام به برآورد رسوب بر اساس روش USBR در ایستگاه هیدرومتری کشکان دوآب ویسیان کردند. نتایج نشان داد که مدل حدوسط دسته­ها مناسب­ترین مدل در برآورد بار معلق می­باشد.
وزارت نیرو (۱۳۹۱) با بررسی رسوب معلق در رودخانه شاهرود ( ایستگاه لوشان ) در سال ۱۳۴۹-۱۳۴۸ با بهره گرفتن از معادلات مربوطه دوره افزایش رسوب دهی را در فصل پاییز و بهار دانسته و بیش­ترین رسوب­دهی ماهانه را متعلق به ماه اسفند که آغاز فصل پرآبی است اعلام کرد.
پیرو و همکاران (۱۳۹۱) در تحلیل رسوب با بهره گرفتن از نرم افزار HEC-RAS در مطالعه موردی بر روی رودخانه بشار یاسوج به این نتیجه رسیدند که چنانچه بستر رودخانه نسبت به عمل فرسایش مقاوم باشد درآنصورت بدنه رودخانه شروع به ریزش کرده و باعث تعریض رودخانه خواهد شد محاسبه و تعیین حجم متوسط رسوب خروجی از رودخانه درمقاطع مختلف با بهره گرفتن از این مدل قابل محاسبه می باشد. ره­نورد و همکاران (۱۳۹۱) با بررسی و شبیه­سازی انتقال رسوب با بهره گرفتن از مدل HEC-RAS 4.0 در رودخانه دز(بازه بین ایستگاه حرمله تا بامدژ) نشان دادکه در این مدل فرمول لارسن بهترین جواب را داشته است. اما در مجموع، میزان خطای فرمول توفالتی نسبت به روابط دیگر کمتر می­باشد.
غفاریان و همکاران (۱۳۹۱) با بررسی و توسعه مدل­های برآورد تلفات انتقال در حوزه آبخیز کشف رود خراسان رضوی برای تأثیر نفوذ به بستر با بهره گرفتن از مدل HEC-RAS به این نتیجه رسیدند که با افزایش دبی، میزان درصد نفوذ در هر کیلومتر طول بستر کاهش می­یابد. همچنین میزان شدت نفوذپذیری از غرب به شرق به ترتیب در رودخانه فریزی بیشترین و در رودخانه گلستان، کمترین مقدار است.
ره نورد و همکاران (۱۳۹۱) با بهره گرفتن از نرم­­افزار HEC RAS 4.0 و GSTARS انتقال رسوب در رودخانه دز را شبیه سازی کردند، که نتایج نشان داد که مدل شبه دو بعدی GSTARS 2.1 دارای قابلیت بهتری نسبت به نرم­افزار یک بعدیHEC RAS 4.0 بوده و دارای دقت برآورد بیشتری می­باشد.
در کشور ما مطالعه و پژوهشی در زمینه رسوب معلق با بهره گرفتن از مدل GEP صورت نگرفته است.

منابع خارجی

(۲۰۰۵) Cohen et al نیز در مورد انتقال رسوب تحت سیلاب­های ناگهانی در بعضی از رودخانه منطقه اسرائیل مطالعه کرده نتایج نشان داد جریان در این آبراهه­ ها دارای زمان کم و حداکثر دبی نیز دوام کمی داشته طوری که آبنمود دارای راس تا حدودی تیز می­باشد.
Rendon-Herrero (1978) در چندین حوزه آبخیز امریکا در مطالعه­ ای با عنوان منحنی رسوب واحد، پیروی شکل رسوب نگار از آب نگار و هم زمانی دبی اوج و غلظت حداکثر رسوب معلق و چند واقعه بارندگی را گزارش نمود.
Mimikou (1982) به ارزیابی منحنی­های سنجه رسوب در رودخانه­های غرب و شمال یونان پرداخت و نتیجه گرفت که تابع نمایی معادله سنجه تحت تأثیر دبی آب مطابق با فصول خشک و مرطوب است. بطوریکه توان معادله برای فصول مرطوب بین۵/۲ تا ۵/۳ بوده و برای فصول خشک بین ۲ تا ۳ است. وی همچنین دریافت که مقادیر ضرایب a و b در ارتباط با دوره بارندگی سالانه، مساحت آبخیز، طول و شیب کانال اصلی رودخانه است.
(۱۹۸۷) Hartley یک مدل تولید رسوب و رواناب برای رخداد­های منفرد گسترش داده به­ طوری که تعداد داده ­های ورودی و محاسبات کمتری را نیاز داشته ولی درجه شباهت زیادی با فرآیندهای هیدرولیکی و هیدرولوژیکی داشته باشد در این مدل روش­های عددی پیچیده و یا روندیابی هیدرولیکی مورد نیاز نبوده و با بهره گرفتن از نظریه انرژی جنبشی هیدروگراف سیل شبیه سازی می­ شود. در تعیین رسوبدهی این مدل میزان ذخیره چالابی، نفوذ، تأثیر پوشش گیاهی و کنش خاک در اثر قطره­های باران و رواناب سطحی و فرآیندهای انتقال رسوب را در نظر می­گیرد.
(۱۹۸۸) Thomas چهار روش نمونه­برداری رسوب را به جهت ارائه منحنی سنجه بهینه در کالیفرنیا بکار بست. سپس به اصلاح اریب معادلات سنجه پرداخت و مشاهده کرد که اریب نمونه­برداری­ها بطور یکنواخت حذف نشده است. وی نتیجه گرفت که روش­های جمع­آوری داده ­ها یک اثر سیستماتیک و موثر بر محاسبه پارامترهای منحنی سنجه و رسوبدهی معلق دارد که این ممکن است ناشی از نوع مدیریت اراضی باشد.
(۱۹۹۱) Crawford در مقایسه چند روش برای محاسبه پارامترهای منحنی سنجه رسوب به محاسبه پارامترهای منحنی سنجه رسوب پرداخت و به این نتیجه رسید که مدل تغییر یافته خطی (مدل توانی لگاریتمی شده ) نسبت به روش­های غیرخطی توانائی پیش بینی بهتری دارد.
(۱۹۹۴) Nick et al برای برآورد فرسایش و رسوب حوزه با بهره گرفتن از مدل­های تجربی، شکل کلی معادله MUSLE را تا حدودی تغییر داده و شاخص مساحت حوزه را به آن اضافه می­نمایند. همچنین این افراد با تغییر تئوریکی مدل جهانی فرسایش خاک مدل TMUSLE را ارائه می­ دهند
(۱۹۹۶) Jansson با مطالعه ای که در ایستگاه پالومودر رودخانه رونتازون واقع در کشور کاستاریکا به انجام رسانده است ، نتیجه گرفت که بخاطر تغییرات گسترده و تکرار کم نمونه ها در دبی های بالا، امکان بهبود منحنی سنجه رسوب از راه معمولی آن یعنی مدل لگاریتمی وجود ندارد . بنابراین برای تعیین میزان رسوب معلق از روشی بنام منحنی سنجه حد وسط دسته ها استفاده کرد.
(۱۹۹۶) Banasik et al در پژوهشی در لهستان با مقایسه آب نگار و منحنی رسوب در حوزه ­های کوچک آبخیز نشان داد که زمان تأخیر منحنی رسوب کوچک تر از زمان تأخیر آب نگار بوده است.
(۱۹۹۷) Wheat Croft به نقل از Piter منظور تعیین رسوب سالیانه و عامل­های موثر بر تولید رسوب در ۴۶ ایستگاه آب­سنجی واقع در اوهیو بین منحنی­های سنجه و عامل­هایی چون شیب و مساحت حوزه ها روابط رگرسیونی برقرار می­ کند، نتایج این پژوهش حاکی از تاثیر شیب و مساحت در تولید رسوب می­باشد.
(۱۹۹۸) Reid et al اثر جریان، به­ صورت سیلاب ناگهانی را در مورد انتقال بارکف در آبراهه ­های بیابانی با احداث یک بازه پژوهشی ارزیابی شده مورد توجه قرار دادند، نتایج نشان داد تغییرات زیادی در بارش­های چنین مناطقی وجود دارد.
(۱۹۹۹) Johnson et al ، مدل HEC-RAS را برای پیش ­بینی و تعیین حد اراضی غرقاب در طول ۱۰ کیلومتر از رودخانه ویومینگ-گری بول در آمریکا بکار برده و با بهره گرفتن از مدل فوق، پروفیل سطح آب رودخانه را ترسیم نمودند.
(۲۰۰۰) Bates and Horritt در بازه­ای به طول ۶ کیلومتر از رودخانه سورن واقع در مرکز انگلستان با بهره گرفتن از مدل HEC-RAS و مدل­های مشابه و به کمک اطلاعات و تصاویر ماهواره­ای اقدام به تعیین سطح تراز آب و پیش ­بینی نواحی سیل­گیر حاشیه رودخانه نمودند.
(۲۰۰۰) Asselman et al در مطالعه­ ای بر روی رودخانه راین با عنوان برازش و تفسیر منحنی­های سنجه رسوب اظهار می­دارد که منحنی­های سنجه بدست آمده به روش رگرسیون حداقل مربعات که از داده ­های لگاریتمی بدست آمده­اند بار رسوب معلق را حدود ۱۰ تا ۵۰ درصد کمتر از میزان حمل شده برآورد کرده ­اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...