آموزش ها - راه‌کارها - ترفندها و تکنیک‌های کاربردی



جستجو



آخرین مطالب
 



A5= برگزاری همایش و کنفرانس

 

۰٫۱۱۴

 

چهارم

 

 

 

A6=آموزش کارکنان به تشویق مشتریها به استفاده از خدمات

 

۰٫۱۶۴

 

دوم

 

 

 

A7= تبلیغات در رادیو

 

۰٫۰۹

 

هفتم

 

 

 

A8= تبلیغات در بیلبورد

 

۰٫۰۹۱۵

 

ششم

 

 

 

A9= تبلیغات در اینترنت

 

۰٫۱۱۸

 

سوم

 

 

 

۴-۴- مطالعه موردی در بانک تجارت
یکی از مسائل بسیار مهم در قلمرو تبلیغات، ارزیابی اثر بخشی آن است. به عبارت دیگر مشخص کردن اینکه برنامه هایی که ما بودجه زیادی را جهت اجرای آنها صرف کرده ایم تا چه حد ما را به اهدافی که تعیین کرده بودیم رسانده است[۳۴]. اندازه گیری و ارزیابی اثر بخشی تبلیغات همانند یک بازخور عمل می کند و به ما گوشزد می کند برنامه های ما دارای چه ضعف ها و قوت هایی است[۳۵].
یک برنامه تبلیغاتی صحیح باید مرتبا آثار ارتباطی و نتایج فروش تبلیغات انجام شده را مورد ارزیابی قرار دهد. اندازه گیری آثار ارتباطی مشخص می کند که آگهی مسائل مورد نظر را به خوبی ابلاغ کرده است یا خیر[۳۶].
یکی از روش های سنجش اثربخشی برنامه های ترویجی، آزمون بخاطر آوری است. در روش آزمون های به خاطر آوری، تبلیغ کننده از افرادی که برنامه های تبلیغاتی را دیده اند میخواهد تا حد امکان هر آنچه درباره تبلیغ کنندگان و کالاهای آنها دیده اند، به یاد آورند. میزانی که از هر آگهی به خاطر می آید توانایی آگهی را در جلب توجه و باقی ماندن در ذهن نشان خواهد داد.[۳۴]
به منظور بررسی میزان بخاطر آوری و اثر بخشی شیوه های تبلیغاتی که معمولا بانکها مورد استفاده قرار می دهند پرسشنامه ای تحت عنوان نظر سنجی از مشتریان بانک (پیوست شماره ۲) طراحی شد که حاوی سوالاتی به صورت تشریحی و کیفی بود که بررسی میزان اثر گذاری برنامه تبلیغاتی در ذهن مشتریان بانک پرداخته است. پرسشنامه توسط ۲۰۰ نفر از مشتریان بانک تجارت پر شد.
این افراد دارای رنج سنی و تحصبلاتی متفاوت بوده و از هر دو گروه زن و مرد در میان آنها حضور داشتند.
برای تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از پرسشنامه ها از نرم افزار Exel استفاده شد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
لازم به توضیح است که ، از آنجایی که سوالات این پرسشنامه بصورت غیر مستقیم پرسیده شده بود برای اینکه در هنگام تجزیه و تحلیل دچار اشکال نشویم برداشت از سوالات به صورت پرسشنامه ای که در (پیوست ۳) قابل مشاهده است باز نویسی شد.
نتایج حاصل از پرسشنامه جدولی به صورت زیر ر ا حاصل نمود:

 

 

نتایج

 

 

 

تعداد کل پرسشنامه ۲۰۰

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-07-28] [ 07:14:00 ب.ظ ]




(( اون روزی که دکتر گفت باید سقط کنی نکردم ۲ روز دیگه اومدم، دلم نمی اومد سقط کنم صدای قلب بچه رو می شنیدم می گفتم شاید خدا کمک کنه و بچه برگرده و برام بمونه، اما دو روز بعد رفتم سقط کردم. خیلی ناراحتم، دلم برای خودم تنگ می شه، بعد از ۲ سال انتظار و نازا بودن می گم چی فکر می کردم و چی شد الان دیگه نا امید شدم هر چی فکر می کنم نمی دونم چرا اینجوری شد، می گم شاید برای نزدیکی زیاد باشه))( زن ۱۸ ساله، دوم راهنمایی، طبقه درآمدی متوسط).
پایان نامه - مقاله - پروژه
بعضی از زنان بعد از سقط احساس پشیمانی و ناراحتی می کنند یکی از زنان می گوید:
(( بعد از سقط ناراحت بودم و پشیمون شدم که چرا اومدم دوست داشتم این کار رو نمی کردم چون خیلی درد داشتم هی می گفتم درد دارم دارم می میرم بهم می گفتند دیگه نمی شه ، حس گناه هم داشتم می گفتم ای کاش این کار رو نمی کردم))( زن ۳۱ ساله، دیپلم، طبقه درآمدی پایین).
۲-۷-۳-۴-احساس گناه
یکی از زنان علی رغم آنکه نگاه خود به سقط جنین را غیر مذهبی می داند بعد از اقدام به سقط جنین احساس گناه می کند:
((مسلما احساس گناه داشتم من با باردارشدنم احساس گناه داشتم این احساس از روز اولی که فهمیدم باردارم با من بود چون به هیچ وجه دلم نمی خواست بچه ای داشته باشم که بخوام از بین ببرمش یعنی حس می کنم همین باردار شدنم اولین گناهی بود که مرتکب شدم))( زن ۲۵ ساله، لیسانس، طبقه درآمدی متوسط).
زن دیگری در مورد احساس گناهش به سقط جنین اینچنین می گوید:
((قبل از سقط این احساسو داشتم بعد از زدن آمپول احساس گناهم خیلی بیشتر بود دلشوره داشتم، من می گفتم تا نبض نزنه و تا ۴۰ روز گناه نیست خودم تو ذهنم می گفتم تا قلبش نزنه که بچه حساب نیست و نبض که نمی زنه جنین تشکیل نشده))( زن ۳۰ ساله، چهارم نهضت، طبقه درآمدی پایین)
سقط جنین وقتی در ماه های بالاتر انجام شود با احساسات منفی بیشتری همراه می شود زنی که ۳ بار سقط جنین کرده در این رابطه می گوید:
(( بعد از سقط هام خیلی احساس گناه داشتم یه حس مادری باهام بود تا یک هفته صدای بچه رو می شنیدم مخصوصا اولی رو چون شکل گرفته بود حتی یکی دو بار تو خواب دیدمش که بهم می گفت چرا منو انداختی چرا منو کشتی؟ اون رو من خیلی اثر گذاشت راه می رفتم تو خونه صدای گریه بچه به گوشم می اومد به یه گوشه ای خیره می شدم احساس می کردم یه بچه کوچیک اونجا که تو قنداقه، خیلی بهش فکر می کرد قبل از سقطم احساس گناه نداشتم می گفتم هر چی زودتر بندازمش و از شرش راحت بشم اما بعد از سقط خیلی گریه می کردم کم کم فراموشش کردم اما هنوز اون حسها هست وقتی بهش فکر میکنم باز ناراحت می شم وقتی به شوهرم میگفتم گناه داره میگفت گناهش به گردن من))( زن ۳۳، اول راهنمایی، طبقه درآمدی بالا).
یکی از پاسخگویان در مورد احساس گناه به سقط جنین در ماه های مختلف بارداری معتقد است که اگر سقط جنین در هفته های اول حاملگی رخ دهد گناه نیست. اما در ماه های بالاتر حاملگی سقط جنین قتل نفس محسوب می شود:
((احساس گناه نداشتم چون می دونستم چیزی نبود اگه دو ماه یا سه ماه بود چرا، اما مال من چیزی نبود.به نظر من سقط بالای ۱ ماه گناه داره و قتله اما پایین ۱ ماه نه))( زن ۳۸ ساله، سیکل، طبقه درآمدی متوسط).
۳-۷-۳-۴-احساس سبکی و رهایی
بعضی از زنان بعد از سقط احساسات مثبتی را تجربه می کنند هر چند که احساسات زنان دوگانه است یعنی از طرفی احساس گناه و یا ترس از ایجاد نقص و مشکل در بدنشان دارند و از طرفی چون بچه نمی خواستند از اینکه به خواسته خود می رسند احساس سبکی و آرامش می کنند.
این امر می تواند ناشی از قدرت تابویی سقط جنین باشد چرا که افرادی که به تابو گردن می نهند در برابر آنچه تابوست به دوگانگی عواطف دچارند فرد دائما در وسوسه دست زدن به این عمل(میل) است ولی هر بار در اثر ترسی که از عمل در دل دارد خویشتن را باز می دارد( فروید، ۱۳۴۹، ۴۴).
مورد زیر زنی است که فرزندی نمی خواهد و تا به حال ۳ بار سقط جنین کرده است این زن در مورد احساسات دوگانه اش بعد از سقطش می گوید:
«یکهو احساس سبکی کردم فکرکردم تموم شد و گریه کردم می گفتم هر چی بوده خلاص شدم .در هر حال احساساتم دوگانه بود ازطرفی احساس راحتی داشتم و از طرفی اینکه ممکن بود یه اتفاقی برام بیافته و مشکلی برام پیش بیاد»( زن ۲۷ ساله، کارشناسی ارشد، طبقه درآمدی بالا).
در بعضی از زنان احساسات دوگانه بعد از سقط باعث تردید در درستی تصمیم گیریشان می شود.یکی از پاسخگویان در این رابطه می گوید:
((احساس بدی داشتم اولش ترس هست، نگرانی، یه حالتی که دلت می سوزه بالاخره شاید اون
می موند و بچه می شد خیلی احساسش بده اما بعد که تموم می شه آدم احساس راحتــی داره
احساس می کردم سبک شدم خوشحال بودم، انگار یه بار سنگین رو از دوش آدم بر مـی دارن،
اما الان می گم نکنه از حالت تخمی در اومده بود و جنین شده بود اما من فقط لخته های بزرگ
دفع کرده بودم و چیز دیگه ای نبود))( زن ۳۹ ساله، فوق دیپلم مامایی، طبقه درآمدی بالا).
۸-۳-۴ نگرش زنان به سقط جنین
زنانی که نگرششان به جنین بعنوان موجود انسانی بوده است معمولا نگرش منفی ای به سقط داشتند در مقابل زنانی که جنین را لخته خون و تخم می دانستند نگرششان به سقط جنین مثبت تر بود:
یکی از زنانی که نگرش مثبتی به سقط جنین داشت به دلیل اینکه مادر وظیفه پرورش و بزرگ کردن بچه را دارد انتخاب اینکه جنین بدنیا بیاید و یا آنکه سقط شود را جزء اختیارات مادر می داند این زن می گوید:
«اگر زمانی مادری حس کنه که نمی تونه و قادر به این نیست که جنینی که در بدنش هست را به دنیا بیاره باید این اجازه رو داشته باشه که جنینشو سقط کنه چون در غیر این صورت به خودش و اون جنین ظلم کرده چون در واقع اون مادره که وظیفه بزرگ کردن بچه رو داره و اگر اون مادر آمادگی بچه دارشدن را به هر علتی نداشته باشد باید این مورد رو در نظر داشته باشه»( زن ۲۵ ساله، لیسانس، طبقه درآمدی بالا).
یکی از زنان که اقدام به سقط جنین کرده اما جنینش سقط نشده نگرش منفی خود به سقط جنین و همچنین استفاده از قرص جلوگیری را اینطور بیان می کند:
((میگم بده، اول نذارین مثل من حامله بشین و اگه شدین نکنین، من بعد از این حاملگی ام میرم و لوله هامو می بندم از قرص هم دیگه میترسم البته اگه قرص رو مرتب بخوری حامله نمیشی اما من مرتب نخوردم و حامله شدم))( زن ۳۰ ساله، چهارم نهضت، طبقه درآمدی پایین).
زنی که بدلیل خاتمه فرزندآوری ۳ بار تجربه سقط جنین دارد نگرش منفی خود به سقط جنین را اینگونه بیان می کند:
((به همه می گم خیلی بده، رو گناهش، دردی که به بدن آدم می افته، خونریزی و عذاب هاش، مادرم همیشه می گفت آدم ده تا بزاد اما یکی سقط نکنه آخه خودش کورتاژ کرده بود، پیشنهاد می کنم زنی این کار رو نکنه مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسه خودم کشیدم سه تا کم نیست آدم با یک سقط پشیمون می شه می گم بدنیا بیاری بهتره و عذابش کمتره، چقدر می خواهیم زندگی کنیم که گناهشو جمع کنیم. دو سال پیش جاریم ناخواسته حامله شده بود شوهرش بچه رو نمی خواست من گفتم اگه شده حتی دو روز شده قهر کن برو خونه مادرت اما اینکار رو نکن بعد از ۵، ۶ ماهگی خیلی از من تشکر کرد که گناهی نکرد و بچشو بدنیا آورد.
الان ضد سقط جنینم به خواهرم هم که ناخواسته حامله شده گفتم بیارش و نندازش چون خودم کشیده بودم مشکلات و عذاب وجدانش رو خودم کشیدم))( زن ۳۳ ساله، اول راهنمایی، طبقه درآمدی بالا).
از نظر بعضی از زنان سقط جنین باید قانونی و مجاز باشد تا بصورت بهداشتی انجام گیرد از دید آنان سقط جنین دلایل مشخصی دارد و زنان مفعول این امر واقع می شوند و در واقع بعلت وجود شرایط و مشکلات مختلف زندگی بدان اقدام می کنند و اگر بهداشتی صورت نگیرد سلامت و تندرستی زنان به خطر می افتد یکی از زنان که کاملا با انجام سقط جنین موافق است دلایل خود را اینگونه بیان می کند:
((به نظرم کاری که آزاد بودنش امر واجبی، هم برای جنین هم برای مادر چون به نظرم هیچ زنی حاضر نمی شه که موجودی که درونش پرورده می شه رو بی علت از بین ببره اگه بخاطر رابطه نا مشروع باشه علتش معلومه، بخاطر فقر مالی باشه همینطور، بخاطر همین باید آزاد باشه وتو محیط های امن انجام بشه و مادر بخاطر یه لخته نباید آسیب ببینه یا از بین بره مادر بالفعل است و نباید بخاطر جنین چند سانتی متری بالقوه از بین بره خیلی وقتها زن دراثر سقط نازایی می گیره، بعضی وقتها رحم زن سوراخ می شه، در واقع زن هم جونش رو تو سقط می ذاره هم پولشو ، حتی منی که رفتم بیمارستان بهداشتی دیواره رحمم آسیب دیده اگه همه شرایطم خوب بود این کار رو نمی کردم خیلی وقتها جنین بخاطر تجاوز به زن شکل می گیره و اجازه سقط نداره و زن می ره تو محیط ناامن، سقط دلیل داره حتما فرد منطقی داره که جونشو می ذاره شاید به نظر من شنونده دلیلش منطقی، به نظر من سقط جنین هم نفعش برای جامعه است هم برای زن، ۹۵% زنها وقتی ناخواسته حامله می شن تو این عمل قرار می گیرن در واقع زنها فاعل نیستند و مفعولند من کنترل بارداری ام رو به دست شوهرم داده بودم اما اون حواسش پرت شد، حالا اگه کاندوم هم استفاده کنی و پاره بشه باز زن مفعول این قضیه است فقط زن متضرر می شه چه تو موندن بچه چه تو رفتن بچه))( زن ۳۱ ساله، فوق لیسانس، طبقه درآمدی بالا)
۱-۸-۳-۴ سقط دوباره
نکته قابل توجه در مورد زنان طبقه درآمدی مختلف نگرش زنان در مورد سقط دوباره بود: از زنان مورد مطالعه پرسیده شد آیا در صورت وقوع حاملگی ناخواسته مجدد دست به سقط مجدد می زنند یا خیر؟ اکثر زنان طبقات درآمدی مختلف عنوان کردند که با سقط مجدد مخالفند و بیشتر زنان عنوان کردند که نهایت سعی شان در این است که از روش های جلوگیری مطمئنی چون آیودی، بستن لوله در زنان و یا در مردان استفاده کنند و دیگر روش های غیر مطمئنی مثل روش منقطع را بکار نخواهند برد.
بر اساس جدول (۳-۴)، اهداف و دلایل و احساسات و نگرش های زنانیکه سقط جنین کرده بودند و نگرش خانواده هایشان مورد توصیف قرار گرفت و همانگونه که هدف پدیدار شناسی است سعی شده است تا شفاف ترین تصویر را از نگرشها و ادراکات زنان در مورد تجربه سقط جنین ارائه گردد. همانگونه که محققان کیفی معتقدند اولین شیوه برای فهم یک پدیده در جامعه شناسی ادراکی این است که محقق خود را در یک شرایط عینی و ذهنی و روحی فرد عمل کننده قرار دهد و از آنجا که هر تجربه برای هر کس متفاوت است ضروری است که محقق در این رابطه به کندوکاو بپردازد که یک زن چه درکی از تجربه خود دارد.
یکی از زنان که پاسخش منفی بود علت این امر را اینگونه بیان می کند:
((هیچوقت دوباره سقط نمی کنم دیگه توانشو ندارم اعضای بدنم همه داغونه مخصوصا دو تا سقط آخر دیگه جای سالم تو بدنم نذاشته، رو اعصابم خیلی اثر گذاشته، دکتر یه سری قرص اعصاب بهم داد اما همسرم نذاشت بخورم گفت بهش معتاد میشی استفاده هم که می کردم می دیدم دیوانه میشم))( زن ۳۳ ساله، اول راهنمایی، طبقه درآمدی بالا).
زن دیگری که در اولین حاملگی خود بدلیل تاخیر در فرزندآوری سقط جنین کرده بود در مورد انجام سقط دوباره اینچنین می گوید:
((دیگه سقط نمی کنم بخاطر ضربه ای که خوردم بخاطر درد هایی که داشت بالاخره پدرم در اومد به هر کی میگی میگه خودش یه زایمان، خیلی ها میگن زایمان طبیعی راحت تر از کورتاژه، خیلی درد داشت خیلی عذاب کشیدم انقدر که مسائل روحی و احساسی اش برام مهم بود دردش نبود و چون تو محرم کورتاژ کردم خیلی تو روحیه ام اثر داشت حس می کردم که قتل کرده ام هر وقت که نزدیک محرم می شه باز حالم خراب می شه دوباره تموم اونا برام تکرار و تداعی می شه اصلا دوست ندارم به محرم برسم))( زن ۲۵ ساله، دیپلم، طبقه درآمدی بالا).
درمقابل بعضی از زنانی که بچه دیگری نمی خواهند اگر با حاملگی ناخواسته روبرو شوند به ناچار سقط جنین نزدیکترین گزینه انتخاب آنها خواهد بود یکی از پاسخگویان در این رابطه می گوید:
(( اگه دوباره ناخواسته حامله بشم سقط می کنم چون نمی خوام دیگه بچه داشته باشم تمام تلاشم رو پیشگیری، من امکانات یه بچه جدید رو ندارم اما شاید یه خانواده دیگه با همین شرایط زندگی من امکان آوردن یه بچه جدید رو داشته باشه اما من ندارم))( زن ۳۱ ساله، فوق لیسانس، طبقه درآمدی بالا).
۹-۳-۴ نگرش زنان به جنین
زنان مورد مطالعه نسبت به جنینی که در بدنشان تشکیل شده بود نگرش متنوعی داشتند از نظر برخی از زنان فقط لخته خونی در بدنشان تشکیل شده بود و به مرحله جنینی نرسیده بود. یکی از زنانی که در دو هفتگی حاملگی خود سقط جنین کرده می گوید:
((الان می گم جنین، و اگه سقط نشده بود الان بچه من بود اما واقعا در حد لخته بود چون من ماهم خیلی پایین بود من داشتم توی ۳ هفته می رفتم برای من جنینم خیلی زود و کوچیک بود اگه این کار رو نکرده بودم الان اون بچه ام بود))( زن ۲۵ ساله، دیپلم، طبقه درآمدی بالا).
زن دیگری نیز در این باره می گوید:
(( قبول ندارم که قربانی کردن بچه باشه من اگه حس می کردم بچه ام هست اینکار رو نمی کردم اما اون فقط یه لخته بود. ( زن ۳۶ ساله، سوم راهنمایی، طبقه درآمدی متوسط).
تعدادی از زنان نگرششان به جنین به عنوان یک موجود انسانی و جسمی که حیات داشته باشد و موجود زنده نامیده شود نبود. یکی از این زنان می گوید:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:14:00 ب.ظ ]




«بت‏پرستى در محیط مکّه، پس از ابراهیم خلیل به کوشش «عمرو بن قصى» انجام گرفت، ولى به طور مسلم در روزهاى نخست به این صورت گسترده نبود، بلکه روزهاى اول آن‏ها را شفیع دانسته، آن‏گاه گام فراتر نهاده و کم کم صاحبان قدرت پنداشتند بت‏هایى که دور کعبه چیده شده بود، مورد علاقه و احترام همه طوایف بود، اما بت‏هاى قبیله‏اى تنها مورد تعظیم یک دسته خاصى بود و براى این که بت هر قبیله محفوظ بماند، براى آن‏ها جاهایى معین مى‏کردند و کلیددارى معابد که جایگاه بتان بود به وراثت دست به دست مى‏گشت… .
اهالى مکّه، علاقه مفرطى به حرم داشته و هنگام مسافرت سنگ‏هایى از آن همراه خود برده و در هر منزلى فرود مى‏آمدند، آن‏ها را نصب کرده و مى‏پرستیدند. شاید این‏ها همان «انصاب» باشند که به سنگ‏هاى صاف و بى‏شکل تفسیر شده و در برابر آن «اوثان» است که به سنگ‏هاى شکل‏دار و پرنقش‏ونگار و تراشیده معنا شده است. «اصنام» بت‏هایى بودند که آن‏ها از زر و سیم ریخته و یا از چوب تراشیده مى‏شدند.
خلاصه این که بت‏پرستى دین رایج بود و به صورت‏هاى گوناگون در بین آنان نفوذ داشت. کعبه، در حقیقت بت‏خانه خدایان اعراب جاهلى بود و هر قبیله در آن­جا بتى داشت و بالغ بر ۳۶۰ بت به اشکال مختلف در این خانه بود. از جمله «لات»، «منات» و «عزّى» که قریش آن‏ها را دختران خدا مى‏شمردند و مورد پرستش خاص آنان بود. «لات» مادر خدایان به شمار مى‏آمد؛ معبدش نزدیک «طائف» قرار داشت و به صورت سنگ سفیدى بود که پرستش مى‏شد. «منات» خداى سرنوشت و پروردگار مرگ و اجل بود که معبدش بین مکّه و مدینه بود.[۵۲۹]»

۴٫۳٫۴٫ انکار خداوند با وجود شناخت او

«مُنْکِرَهً لِلَّهِ مَعَ عِرْفانِها»
حضرت صدیقه طاهره در این جمله در مورد انکار خداوند و شرک نسبت به او توسط مردم دوران جاهلیت سخن می­گویند. از جمله مسائل نابهنجاری که در جامعه قبل از بعثت وجود داشت این بود که خداوند متعال را می­شناختند و از نعمت­های بی­شمار الهی بهره می­جستند اما با این وجود او را انکار می­کردند. اعتقاد به خداوند متعال در سرشت آدمی به ودیعت نهاده شده است، و انسان­ها فطرتاً خدا­جو وخدا طلب هستند و او را خالق خود می­دانند. به تعبیر دیگر، گرایش به حقیقت فنا­ ناپذیری که هستی در پیدایش و حیات خود بدان متکی است در نهان هر انسانی ریشه دارد. خداوند متعال در قرآن کریم این باور فطری انسان را متذکر می­ شود. از جمله در این آیه از سوره مبارکه عنکبوت که می­فرماید:
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى یُؤْفَکُون[۵۳۰]
نکته قابل توجه در این فرمایش حضرت این است که دلیل انکار خداوند توسط منکران با وجود شناخت خدای متعال، ارضا نشدن حس برتری طلبی­شان در صورت اعتراف به وجود خداوند متعال بود[۵۳۱].

۵٫۳٫۴٫ استنادهای قرآنی

۱٫۵٫۳٫۴٫ اشاره قرآن به تفرق مردم
این قطعه «فَرَأَى الْاُمَمَ فِرَقاً فی اَدْیانِها» از بیانات حضرت صدیقه این نکته را بیان می­ کند که در زمان بعثت رسول اکرم مردم فرقه فرقه بوده و امت واحدی نبودند. این عبارت اشاره به آیات شریفه­ای دارد که در آ­ن­ها از عدم اتحاد امت سخن به میان آمده است. ازجمله این آیات شریفه، می­توان این دو آیه را بیان کرد:
وَ ما کانَ النَّاسُ إِلاَّ أُمَّهً واحِدَهً فَاخْتَلَفُوا وَ لَوْ لا کَلِمَهٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ فیما فیهِ یَخْتَلِفُون[۵۳۲]
وَ لَوْ شاءَ رَبُّکَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّهً واحِدَهً وَ لا یَزالُونَ مُخْتَلِفینَ [۵۳۳]
۲٫۵٫۳٫۴٫ آتش پرستی در بیان قرآن
در این جمله­ها «عُکَّفاً عَلی نیرانِها، عابِدَهً لِاَوْثانِها » حضرت صدیقه اشاره به آتش­پرستی، بت­پرستی و عبادت غیر خدا می­فرمایند. در قرآن کریم در آیات متعددی به این اعمال مشرکانه اشاره شده است؛ از جمله در آیاتی که ذیلاً بیان خواهند شد.
در این دسته از آیات به پرستش بت­ها و ملازمت آن­ها با عبارت «عکف» اشاره گردیده است:
وَ انْظُرْ إِلى‏ إِلهِکَ الَّذی ظَلْتَ عَلَیْهِ عاکِفاً لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِی الْیَمِّ نَسْفاً[۵۳۴]
إِذْ قالَ لِأَبیهِ وَ قَوْمِهِ ما هذِهِ التَّماثیلُ الَّتی‏ أَنْتُمْ لَها عاکِفُون[۵۳۵]
قالُوا نَعْبُدُ أَصْناماً فَنَظَلُّ لَها عاکِفینَ[۵۳۶]
وَ جاوَزْنا بِبَنی‏ إِسْرائیلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلى‏ قَوْمٍ یَعْکُفُونَ عَلى‏ أَصْنامٍ لَهُمْ قالُوا یا مُوسَى اجْعَلْ لَنا إِلهاً کَما لَهُمْ آلِهَهٌ قالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُون[۵۳۷]
۳٫۵٫۳٫۴٫ بت پرستی در بیان قرآن
در این جمله «عابِدَهً لِاَوْثانِها» حضرت از «بت» با لفظ «وثن» یاد شده است، که اشاره به این آیات شریفه­ای دارد که در آن­ها به وثنیت اشاره شده است:
إِنَّما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً وَ تَخْلُقُونَ إِفْکاً إِنَّ الَّذینَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا یَمْلِکُونَ لَکُمْ رِزْقا[۵۳۸]
وَ قالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً مَوَدَّهَ بَیْنِکُمْ فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا[۵۳۹]
در این آیه نیز از «اوثان» به «رجس» تعبیر شده و از پرستش آن­ها نهی شده است:
فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ[۵۴۰]
۴٫۵٫۳٫۴٫ اشاره قرآن به انکار آگاهانه خداوند توسط منکران
این عبارت «مُنْکِرَهً لِلَّهِ مَعَ عِرْفانِها» از خطبه فدکیه تلمیح به این آیه کریمه دارد که در آن بیان می­ شود در حالی که یقین داشتند باز هم آیات الهی را انکار می‌کردند.
وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَیْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّاً[۵۴۱]
همچنین در تعدادی از آیات قرآن بیان شده است که مردم با وجود شناختن پیامبرو اطلاع از صدق دعوت ایشان نیز، به انکار آن حضرت می­پرداختند.
وَ لَمَّا جاءَهُمْ کِتابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ وَ کانُوا مِنْ قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذینَ کَفَرُوا فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَهُ اللَّهِ عَلَى الْکافِرینَ[۵۴۲]
الَّذینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَعْرِفُونَهُ کَما یَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ وَ إِنَّ فَریقاً مِنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ[۵۴۳]
الَّذینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَعْرِفُونَهُ کَما یَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمُ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ[۵۴۴]
یَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ یُنْکِرُونَها وَ أَکْثَرُهُمُ الْکافِرُون[۵۴۵]

۴٫۴٫ آثار و برکات پیامبراکرم

«فَاَنارَ اللَّهُ بِاَبی‏مُحَمَّدٍ ظُلَمَها، وَ کَشَفَ عَنِ الْقُلُوبِ بُهَمَها، وَ جَلى عَنِ الْاَبْصارِ غُمَمَها» «آن­گاه خداوند به برکت پدرم حضرت محمّد ظلمت ها را به نورانیت مبدّل ساخت، و از قلب­ها مشکلات را بر طرف نمود، و از دیده­ها تحیّر را زایل کرد، و مطالب مبهم را برای همگان روشن نمود.»
پایان نامه - مقاله - پروژه
این فرازهای سه­گانه، با لف و نشر مرتب به فقرات سه­گانه قبلی مرتبط است. «فانارهالظلم» ناظر بر «العکوف علی النیران» است که اشاره می­ کند، اگرچه در ظاهر بیان می­ کند ملازم آتش­های روشن است، اما در منظور این است که معتکف در تاریکی­های معنوی وملازم تاریکی­های گمراه­کننده هستند. و حضرت فاطمه اشاره فرمودند که حضرت رسول اکرم این تاریکی­ها را روشن فرمودند.
«وکشف البهم عن القلوب» ناظر بر «عباده الاوثان» است، واین جز به سبب شبهات موهوم و اعتقادات باطل نمی ­باشد.
و «جلاء الغمم عن الابصار» ناظر بر عبارت «انکارهم لله سبحانه مع عرفانه» است، واین امر به جهت پوشش چشم­ها به­وسیله پرده­های تاریکی است که مانع از معرفت به کسی می­شد که او را می­شناختند.
و اما مراد از ابصار در این­جا دیدن به­وسیله بصیرت باطنی ومعنوی است[۵۴۶].

۱٫۴٫۴٫ وجود پیامبر اکرم روشنی­بخش ظلمات

«فَاَنارَ اللَّهُ بِاَبی‏مُحَمَّدٍ ظُلَمَها»
رسول اکرم حجاب­های جهل، کفر، ابهام وتردید را که منشأ آن­ها فرهنگ غلط جاهلیت و آداب و رسوم خرافی بود، از برابر دیدگان مردم کنار زدند. در این راه علاوه بر تلاوت آیات نورانی قرآن کریم که استوارترین راه هدایت است، خلق و خوی حسنه پیامبر اکرم و رفتار و کردار ایشان، تاریکی جهل و گمراهی را به روشنایی و هدایت مبدل می­کرد.
لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثیراً[۵۴۷]
منظور از تاریکی­ها در این فراز از خطبه شریفه، انحرافات عقیدتی است که مانند پرده تاریکی دیدگان بشررا پوشانده بود به­گونه ­ای که مردم عصر جاهلیت توان دریافت حقایق رادر خود نمی­دیدند[۵۴۸].و خداوند متعال این­گونه ظلمت­ها و تاریکی­هایی را که بشر را احاطه کرده بود چه در اعمال و چه در عقاید، به­وسیله وجود مقدس پیامبر اکرم منور و آشکار کرد[۵۴۹]و راه درست زندگی کردن را فرا روی آنان قرار داد و در سایه دلایل و براهین رسول خدا و دین مبین اسلام، اساس تفکر شرک آمیز و عبادت بت­ها و کفر را در هم ریخت و بطلان آن­ها را ثابت کرد.
۱٫۱٫۴٫۴٫ تعبیر پیامبراکرم به نور در آیات قرآن
عبارت «فَاَنارَ اللَّهُ بِاَبی‏مُحَمَّدٍ ظُلَمَها» در خطبه حضرت زهرا تلمیح به این آیات شریفه دارد.
وَ داعِیاً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنیراً [۵۵۰]
که در این آیه شریفه از پیامبر اکرم به چراغ روشنی­بخش و تابناک، تعبیر شده است.
علامه طباطبایی در تفسیراین آیه می­نویسند:
«دعوت آن جناب به سوى خدا همان دعوت مردم است به سوى ایمان به خداى یگانه، که لازمه آن ایمان به دین خدا است، و اگر دعوت آن جناب را مقید به اذن خدا کرد، بدان جهت است که به مساله بعثت و نبوت او اشاره کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:13:00 ب.ظ ]




در فرهنگ کودکان استثنایی تعریف شده است:
آموزش و پرورش ویژه به آموزش و پرورشی گفته می شود که برای کودکان با نیازهای ویژه در نظر گرفته شده یعنی کودکانی که به دلایل مختلف نمی توانند به طور کامل از برنامه درسی عادی بهره ببرند.
مقاله - پروژه
فصل دوم:
ادبیات و پیشینه پژوهش
۲-۱ مبانی نظری و یافته‌های پژوهشی:
۲-۱-۱ خود کارآمدی
خودکار آمدی در فرهنگ روانشناسی وروانپزشکی بصورت باورهای شخص در مورد توانایی کنار آمدن با موقعیت های متفاوت معرفی شده است(پوارفکاری،۱۳۷۳).
مفهوم خود کارآمدی از نظریه شناختی_اجتماعی[۲]،بندوار مشتق شده است که به باورها یا قضاوت های فرد نسبت به توانایی های خود در انجام وظایف ومسولیت ها اشاره دارد، نظریه شناختی_اجتماعی مبتنی بر الگوی علی سه جانبه رفتار، محیط و فرد است .این الگو به ارتباط متقابل بین رفتار ،اثرات محیطی وعوامل فردی (شناختی، عاطفی وبیولوژیک) که به ادراک فرد برای توصیف کارکردهای شناختی اشاره دارد،تاکید میکند.
براساس این نظریه،فرد در یک نظام علیت سه جانبه بر انگیزش ورفتار خوداثر می گذارد.
بندورا(۱۹۷۷) اثرات یک بعدی محیط بر رفتار فرد را که یکی از مفروضه های مهم روانشناسان رفتار گرا بوده، رد می کند ، انسانها دارای نوعی نظام خود کنترلی ونیروی خود تنظیمی هستند وتوسط آن نظام بر افکار، احساسات ورفتارهای خود کنترل دارند ونقش تعیین کننده ای در سرنوشت خود ایفا می کنند (عبداللهی ،۱۳۸۵).
یکی از جنبه های مهم کنترل فردی خود کار آمدی است که توسط بندورا (۱۹۷۷) مطرح شده است. افراد دارای این ویژگی معتقد ند که انجام کارهای مورد نظر شان همراه با موفقیت است (سارافینو۲۰۰۲)[۳]. افرادی که خود کارآمدی کمی دارند احساس می کنند که در اعمال کنترل بر رویدادهای زندگی درمانده وناتوان اند، آنها معتقدند هرتلاشی که می کنند بیهوده است . هنگامی که آنان با مانعی رو برو می شوند اگر تلاش اولیه شان در با مشکلات بی نتیجه بوده باشد سریعا قطع امید می کنند . افرادی که خود کار آمدی پایینی دارند حتی تلاش نمی کنند که بر مشکلات غلبه کنند زیرا متقاعد شده اند هر کاری انجام دهند بیهوده است و تغییر در اوضاع ایجاد نمی کنند.خود کارآمدی پایین می تواند انگیزش را نابود کند، آرزوهارا کمرنگ نمایدودر توانایی شخصی تداخل کرده ونهایتا تاثیر نامطلوبی در سلامت بگذارد. اما کسانی که خود کارآمدی بالایی دارند براین باورند که می توانند بطور موثر بارویدادها وشرایط بر خورد کنند . از آنجائیکه چنین افرادی در مواجهه با مشکلات انتظار موفقیت دارند برروی تکلیف استقامت نموده واغلب در سطح بالایی عمل می کنند. این افراد در مقایسه با افراد دارای خود کارآمدی پایین ازتردید کمتری نسبت به توانایی خود برخوردارند واطمینان بیشتری به خود دارند . چنین افرادی مشکلات را چالش می بینند نه تهدید. وفعالانه موقعیت های جدید را جستجو می کنند زیرا خودکارآمدی بالا ترس از شکست را کاهش می دهد، سطح آرزو را بالا می برد وتوانایی مسئله گشایی وتفکرتخیلی را بهبود می بخشد(شولتز،شولتز[۴] ؛ترجمه یحیی سیدمحمدی)
اصول خودکارآمدی دررشته ها وموقعیتهای گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است .
بندورا معتقداست که رفتار آدمی عمدتاً یک رفتار خود نظم دهی[۵] است. از جمله چیز هایی که انسان از تجربه مستقیم وغیرمستقیم می آموزد معیارهای عملکرد[۶] است وپس از آنکه آن معیارها آموخته شدند پایه ای برای ارزش یابی شخصی فرد به شمار می آیند.
اگر عملکرد شخص در یک موقعیت معین با معیارهای او هماهنگ یا از اوبالا تر باشد آن را مثبت ارزیابی می کند. اگر پایین تراز معیارها باشد آن را منفی ارزیابی می کند(بندورا۱۹۷۷).
بندورا(۱۹۷۷) برای هرعمل تعیین کنند ه ای پیشایندی را مشخص می کند که یکی از تعیین کننده های پیشایندی رفتار را انتظار خودکارآمدی می داند بندورا خود کارآمدی را یکی از فرآیندهای شناختی می داندکه ما ازطریق آن بسیاری از رفتارهای اجتماعی خود وبسیاری از خصوصیات شخصی را گسترش می دهیم. تئوری خودکارآمدی بدین گونه است که رفتارهای اشخاص به این بستگی دارد که فرد باور داشته باشدکه می تواندعمل خاصی را با موفقیت به انجام برساند. این باورها دانش فرداست ازنوع نیازهایش وچگونگی پاسخ بدان ها که همان شایستگی ادراکی اوست . با وجودچنین عاملی دردرون فرد ،علائق در او به ظهوروبروزمی رسد وباعث رضایت خاطر اومی شود. یاکسب مهارت افراد ازاستانداردهای شغلی وخودکارآمدی بالاتری برخوردار خواهند شد . شدت اطمینان مردم به خودکارآمدیشان معین می کند که آنها به آزمایش حتی کنارآمدن با موقعیت های مشکل خواهندپرداخت یا نه(بندورا،۱۹۷۷).
شکل ۲-۱: بازنمایی نموداری تفاوت انتظارات اثر بخشی و انتظارات پیامد
به نظر بندورا تاثیربرداشت انسان ازخودکارآمدی گسترده بوده وشامل موارد زیراست:
۱ ) افراد به چه فعالیت هایی می پردازند
۲)چه مقداراز تلاش های خود را صرف یک موقعیت مشخص می کنند .
۳)برای چه مدت در مقابل موانع ایستادگی می کنند.
۴)واکنش های هیجانی فرد به هنگام پیش بینی یک موقعیت یا هنگام انجام آن چگونه است.
بدیهی است که تفکر ، احساسات ورفتارانسان درموقعیت هایی که به توانایی خود احساس اطمینان می کند متفاوت از رفتار وی درموقعیت هایی است که در آن احساس عدم امنیت یافقدان صلاحیت می کند . به طور خلاصه درک انسان از خودکارآمدی برالگوهای تفکر ، انگیزش، عملکردو برانگیختگی هیجانی فرد تاثیر می گذارد (کدیور،۱۳۸۱).
۲-۱-۱-۱ تعریف خود کارآمدی[۷]
یکی از بهترین شیوه ها برای بدست آوردن یک تعریف دقیق ومنسجم از خود کارآمدی آن است که بگوییم این مفهوم چه فرقی با مفاهیم تاحدی شبیه ونزدیک به آن دارد (مادوکس ،۲۰۰۰به نقل از علی نیا کروئی ۱۳۸۲)
باورهای خودکار آمدی ، پیش بینی ساده درباره رفتار نیست وبا « می خواهم انجام » دهم کار ندارد.
بلکه با اینکه« می توانم انجام دهم» سرو کار دارد (علی نیا کروئی، ۱۳۸۲).
عمده ترین واصلی ترین مکانیسم در کارکرد شناختی انسان، باورهای خود کارآمدی است .
باورهای افراد در مورد لیاقت هایشان جهت اعمال کنترل روی حوادث موثر بر زندگی اصطلاحاً باورهای خود کارآمدی نامیده می شوند(بندورا،۱۹۹۱).
- خودکا رآمدی ، اسنادهای علی[۸] نیست . اسنادهای علی ، تبیینی برای رویدادهای از جمله رفتار و پیامدهایش می باشد . باورهای خودکا رآمدی ، داوری فرد در باره قابلیت وتوانایی هایش در انجام کاری می باشد.
-خودکارآمدی ،قصدمندی[۹] برای رفتار برای دستیابی به یک هدف ویژه نمی باشد.
-خودکارآمدی ،عزت نفس[۱۰] نیست. عزت نفس ، شامل عقیده فرد ونگرش فرد درباره ارزش خود
می باشد.
-خود کارآمدی به معنای انگیزه ، کشاننده یا نیاز به مهار نیست . فرد می تواند نیاز قوی به کنترل در یک موقعیت ویژه داشته باشد . در حالیکه باورهای ناکار آمدی در باره همان موقعیت ، در وی مسلط باشد(علی نیا کروئی،۱۳۸۲).
-باورهای خودکارآمدیاا نتظارات پیامد[۱۱] نیست . انتظارپیامد رفتار عبارت است از باور فرد درباره این که رفتار خاص ممکن است منجر به یک پیامد خاص در یک موقعیت خاص گردد . اما باورهای خود کارآمدی عبارت است از باور فرد به اینکه می تواند با یک رفتار خاص پیامدی خاص را منجر شود (علی نیا کروئی،۱۳۸۲)
-خودکارآمدی خود-پنداره[۱۲] نیست. خودکا رآمدی داوری فرد در مورد صلاحیت خودش است .
–خود کارآمدی رگه شخصیتی نیست. بسیار از مفاهیم مهار گری وصلاحیت مانند عزت نفس ، موضع مهارگری،خوش بینی ، امیدواری وسخت رویی به عنوان رگه یا شبه رگه در نظر گرفته می شوند. خودکارآمدی به عنوان رگه شخصیتی تعریف وارزیابی نشده است ، بلکه عبارت است از باورهای فرد در مورد توانایی انجام مهارت ها وتوانایی ها برای دستیابی به اهداف وپیشرفت طرح ریزی شده در شرایط وموقعیت خاص می باشد (مادوکس،۲۰۰۰).
خودکارآمدی یعنی باورهای شخص درباره قابلیت هایش جهت سازماندهی واجرای دوره های عمل مورد نیاز برای مدیریت موقعیت هایی که در آینده پیش خواهند آمد.
-خودکارآمدی عبارت است از داوری فرد درباره قابلیت هایش برای سازماندهی واجرای دوره های عمل مورد نیاز در جهت دستیابی و به ثمر رساندن سطح عملکرد و پیشرفت طراحی شده (پاجارز،۲۰۰۲)
-خودکارآمدی به باورهای افراددرباره قابلیت هایشان برای انجام تاثیرات دلخواه به واسطه اعمالشان گفته می شود (بندورا۱۹۹۷،به نقل از مادوکس، ۲۰۰۰)
-خودکارآمدی به تصوری کلی ، مفهوم گسترده وپایدار از باورهای فرد نسبت به توانایی هایش گفته می شود که شامل عملکرد موثر فرد در دامنه ای از موقعیت های استرس زا می شود (شوارزر،۱۹۹۲).
۲-۱-۱-۲ انواع خودکار آمدی
به طور کلی خودکارآمدی دونوع است : خودکارآمدی عمومی وخودکارآمدی مربوط به یک تکلیف خاص خودکارآمدی عمومی به ارزیابی افراداز توانایی های پایه ای خود برای انجام موفقیت آمیز اشاره دارد در صورتی که خودکارآمدی مربوط به یک تکلیف خاص به ارزیابی افراداز توانایی خاصی برای انجام موفقیت آمیز آن تکلیف اشاره دارد (استویکویچ ولات هنس[۱۳] ،۱۹۹۸)به نقل از تای ، ۲۰۰۶،ص ۵۳).)
یوگی،لاک ودورهیم[۱۴] (۱۹۹۷)مفهوم خود کار آمدی عمومی را به عنوان اعتماد افرادبه توانایی های خودشان در فراخواندن انگیزش ،منابع شناختی واعمال لازم برای حفظ کنترل روی وقایع زندگی معرفی نمودند(به نقل از لیندلی وبورگن[۱۵] ،۲۰۰۲).
شوارزرو همکاران (۲۰۰۵)خود کار آمدی عمومی به معنی باور به صلاحیت مشخصی برای اینکه از پس کارهای تازه برآید و از عهده طیف گسترده ای از موقعت های چالش بر انگیز یا پرفشاری برآید را از خود کار آمدی خاص[۱۶] (مقیدبودن به انجام کار خاص) متفاوت می دانند. آنها ثابت کردند که چگونه خود کار آمدی عمومی به عزت نفس و عملکرد تحصیلی ونیز ساختار های دیگر مربوط است و اینکه چگونه این ارتباط تمام فرهنگ ها ونمونه ها محکم حفظ می شوند (کارسیاودکاسو[۱۷]،۲۰۰۶،به نقل از میرزایی،۱۳۸۶).
۲-۱-۱-۳ تفاوت خود کار آمدی با سایر انواع باورهای خود
سازه های خود پنداره ، عزت نفس ، انتظار عملکرد ومکان کنترل اغلب با سازه خود کارآمدی اشتباه می شوند واگر چه این واژه ها غالباًتوسط مردم عامی به جای یکدیگر به کار می روند اما سازه های متمایزی را ارائه می نمایند.
- خود پنداره
اگرچه تمایز مفهومی بین باور های خودکارآمدی وخود پنداره در نگاه اول ممکن است حداقل به نظر آید ، اما این دو پدیده های مختلفی را ارائه می نمایند(بندورا،۱۹۸۶). خود پنداره اشاره به یکپارچگی خود ارزیابی عمومی نسبت به واکنش ها وباورهای خودگوناگون نظیر احساسات خود ارزشی وباورهای عمومی از کفایت دارد. بر عکس باورهای خودکارآمدی که قضاوت های بافت ویژه از قابلیت های فردی است که روند را برای رسیدن به هدف تعیین شده سازماندهی واجرا می کند .
خودکارآمدی به طور اختصاصی تر روی تکالیف وفعالیتها یی که فرد احساس قابلیت در انجام آن دارد تمرکز می کند تا ارزیابی کلی تر از اینکه در برخی کارها چقدر خوب هستید ، آنطورکه در ارزیابی از خود پنداره دیده می شود. باید توجه شود مقایسهای خود پنداره ممکن است شامل گزینه های خود کار آمدی نیز باشد ونیز گزینه های مربوط به عزت نفس و ادراک های کلی کفایت را در بر گیرد (زیمرمن،۲۰۰۵).
- عزت نفس

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:13:00 ب.ظ ]




فقیه بزرگ شیعه، صاحب جواهر می‌فرماید: «شرط سوم از شرایط قصاص آن است که قاتل پدر مقتول نباشد؛ بنابراین اگر پدر فرزندش را به قتل برساند، قصاص نمی‌شود» (نجفی، ۱۳۹۲، ج۴۲، ص۱۶۹)
پایان نامه
۶- نظر حضرت امام خمینی (ره)
ایشان می‌فرماید: «شرط سوم از شرایط قصاص، نبود رابطۀ پدری (بین قاتل و مقتول) است؛ بنابراین پدر به پسرش کشته نمی‌شود.
مسئله - کفاره از پدر به خاطر کشتن پسرش ساقط نمی‌شود و همچنین دیه ساقط نمی‌شود؛ در این حال، دیه به وراث دیگر غیر از او داده می‌شود و او از آن دیه ارث نمی‌برد (خمینی، ۱۳۶۹ ، ج۲، ص۴۶۸).
از بیانات حضرت امام خمینی (ره) در کتاب تحریرالوسیله نتایج زیر استخراج می‌شود.
۱- انتفاء ابوت، از شرایط معتبر در قصاص است.
۲- پدری که فرزندش را به قتل رسانده است، ملزم به پرداخت دیه و کفاره می‌شود.
۳- از آنجا که در مسئلۀ توریث پدر تفصیلی بین قتل عمد و قتل خطائی داده شده است، لذا درهرحال پدر از دیۀ فرزندش که او را به قتل رسانده است، ارث نمی‌برد.
استدلال فقهای امامیه بر عدم قتل پدر به دلیل کشتن فرزند
فقهای امامیه بر عدم قصاص پدر درصورتی‌که فرزندش را به قتل رسانده باشد به دلایل زیر استناد کرده‌اند:
۱-روایات و نصوص
اولین دلیلی که امامیه بر حکم مذکور اقامه کرده‌اند روایات و نصوص است که در مقام موجود است. فقهای امامیه معتقدند که روایات مذکور از حیث سند، صحیح و از نظر دلالت، واضح و روشن و از جهت عمل نیز شرایط لازم را دارا بوده و هیچ‌یک از اصحاب نیز به آن اعتراض نکرده و همگان به آن عمل نموده‌اند.
این احادیث در کتب روایی شیعه نقل شده است در وسائل‌الشیعه تعداد ده حدیث از روایات موثق و قابل اعتمادی همچون از حمران، حلبی، فضل‌بن‌بسار، اسحاق‌بن‌عمار و… نقل شده است (عاملی، ۱۳۸۸، ج۱۹، ص۵۶).
در کتاب مستدرک‌الوسائل شش حدیث به ترتیب از دعائم‌الاسلام، فقه‌الرضا، بحارالانوار، صدوق در مقنع، کتاب ظریف‌بن‌ناصح و غوالی‌اللائی نقل شده است (خویی، ۱۳۵۱ ، ج۱۸، ص۲۳۸).
۲-اجماع
بسیاری از فقهای امامیه به اجماع منقول و محصل استدلال نموده‌اند و معتقدند که این مسئله از امور اجماعی و بدون خلاف می‌باشد.
۳-شهرت
فقهای امامیه معتقدند شهرت عظمیه‌ای دربارۀ حکم مذکور موجود است.
۴-جمع‌بندی و نتیجه‌گیری
در یک بررسی نهایی می‌توان دیدگاه فقهای امامیه را در مورد پدری که فرزندش را به قتل رسانده است به گونۀ زیر جمع‌بندی نمود:
۱- از قواعد مسلّم نزد امامیه آن است که پدر هیچ‌گاه به خاطر قتل فرزندش کشته نمی‌شود. بر این اساس (نبود رابطۀ پدری) بین قاتل و مقتول از شرایط اجرای قصاص است.
۲- مجازات پدری که فرزندش را به قتل رسانده است، با توجه به نوع عمد، شبه‌عمد یا خطایی‌بودن متفاوت است.
۳- در قتل عمد و شبه‌عمد، دیه از اموال پدر و در قتل خطایی، دیه از عاقله اخذ می‌شود.
۴-در قتل عمد، پدر علاوه بر پرداخت دیه و کفاره، تعزیر نیز می‌شود.
۵-دیه به ورثۀ مقتول (فرزند) داده می‌شود و پدر سهمی از آن نمی‌برد.
گفتار دوم: مجازات کشتن فرزند توسط مادر از دیدگاه فقهای امامیه
۱-از نظر ابوصلاح حلبی
ایشان در کتاب خویش تنها پدر را از قصاص معاف می‌داند و معتقد است که قصاص در میان همۀ خویشاوندان، حتی مادر و فرزند جاری است (حلبی، ۱۴۱۰، ، ج۲، ص۹۰).
۲-نظر شیخ طوسی
ایشان همچون دیگر فقهای امامیه معتقد هستند که مادر، درصورتی‌که فرزندش را عمداً به قتل برساند، قصاص می‌شود. در این کتاب به قتل خطائی اشاره نشده است (شیخ‌طوسی، ۱۴۱۰، ج۲۴، ص۳۱۵).
لکن باتوجه به قاعدۀ عمدی موجود در باب قتل خطائی، درصورتی‌که مادر از روی خطا فرزندش را به قتل برساند، همچون پدر، پرداخت دیه بر عهده عاقلۀ مادر بوده و خود مادر نیز از دیۀ فرزندش ارث نمی‌برد.
۳-نظر محقق حلی (ره)
فقیه بزرگ شیعه، محقق حلی (ره) در کتب شرایع‌السلام بدون ذکر هرگونه استدلال می‌نویسد: «درصورتی‌که مادر، فرزندش را به قتل رساند، کشته می‌شود.»
۴-نظر شهید اول (ره)
ایشان می‌فرمایند: «یکی از شرایط قصاص، نبودن رابطۀ پدری بین قاتل و مقتول است؛ بنابراین پدر هر چه بالا رود به پسرش کشته نمی‌شود و باقی خویشاوندان به یکدیگر کشته می‌شوند؛ همانند فرزند به والدش و مادر به پسرش» (عاملی، ۱۳۸۸ ، ج۲۵، ص۶۴۱).
۵-نظر صاحب جواهر
ایشان می‌فرمایند: «در این صورت مادر قصاص می‌شود و در این مطلب اختلافی بین ما نبوده و مورد اتفاق علمای امامیه می‌باشد؛ مگر ابن‌جنید اسکافی که در این مسئله موافق با عامه، مادر را بر پدر قیاس کرده و استحسان نموده است» (نجفی، ۱۳۹۲ ، ج۴۲، ص۲۵۱).
همان طور که می‌دانید کتاب جواهر از استدلالی‌ترین کتب فقهی شیعه می‌باشد. مرحوم شیخ‌محمدحسن نجفی که به صاحب جواهر مشهور می‌باشد با تعرض به کلیۀ ابواب فقه تا حد امکان به استدلال نیز پرداخته است. در اینجا تنها دلیلی که آن فقیه بزرگوار به آن استدلال می‌کند، اتفاق و اجماع فقهای امامیه است. البته در زیر عبارت، مخالفت ابن‌جنید اسکافی را مضر به حال اجماع نمی‌داند؛ زیرا از نظر ایشان، دیدگاه ابن‌جنید که مادر را همانند پدر از عمومات قصاص خارج کرده است، موافق با عامه، قیاس و استحسان می‌باشد و لذا قول ایشان پذیرفته نیست.
۶-نظر حضرت امام خمینی (ره)
امام خمینی (ره) در کتاب تحریرالوسیله می‌فرماید: «فرزند به خاطر قتل پدرش کشته می‌شود و همچنین مادر و هر چه بالا رود به خاطر قتل فرزندش کشته می‌شود» (خمینی، ۱۳۶۹ ، ج۲، ص۴۶۸).
جمع‌بندی و نتیجه‌گیری
درصورتی‌که مادر، فرزندش را اعم از پسر یا دختر به قتل برساند، بین فقهای امامیه در این مورد دو قول وجود دارد که در زیر هر دو قول را ذکر می‌کنیم:
الف) قصاص مادر به قتل فرزند
درصورتی‌که مادر فرزندش را به قتل برساند، براساس قول مشهور فقهای امامیه مادر به قصاص محکوم می‌شود. این مطلب تا آنجا بین فقهای امامیه رواج دارد که بر ادعا، اجماع شده و به قول مخالفین نیز توجهی نشده است. به دلیل عموم آیات قصاص که در ابتدای بحث، مورد بررسی قرار گرفت، عام و مطلق بودند و اینکه در کتب روایی، روایات فراوانی بر وجود قصاص قاتل در قتل عمدی آمده است و عموم این روایات مشمول مادری می‌باشد که فرزندش را به قتل رسانده است.
ب) عدم قصاص مادر به قتل فرزند
در میان فقهای امامیه ابن‌جنید اسکافی معتقد است مادر همانند پدر درصورتی‌که فرزندش را به قتل برساند، قصاص نمی‌شود. او این گونه استدلال می‌کند که کلمۀ «والد» که در روایات و قاعدۀ مذکور «لایقاء والد به بولده» به کار رفته است، شامل مادر نیز می‌شود. همچنان که در موارد متعددی کلمۀ «والد» در مورد پدر و مادر، هر دو، به کار رفته است.
لذا براساس روایات موجود در این باب و قاعدۀ مشهور« تدرأ الحدود بالشبهات» مادر نیز قصاص نمی‌شود.
مبحث دهم: موارد استثناء قتل پدر به دلیل کشتن فرزند
همان طور که گذشت درصورتی‌که والد از روی عمد یا خطا فرزندش را به قتل برساند کشته نمی‌شود؛ لکن در مورد استثنائی پدر به فرزند کشته می‌شود که این موارد عبارت‌اند از:
در صورتی‌که پدر، معتاد به قتل فرزندش باشد.
در صورتی‌که پدر، محارب بوده و در حین محاربه فرزندش را بکشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:13:00 ب.ظ ]