مغز گردو اغلب در حدود ۴درصد رطوبت، ۱۵درصد پروتئین،۷/۱۳ درصد کربوهیدرات،۷/۱ درصد مواد معدنی،۶۰ درصد روغن و۷/۶ درصد فیبر دارد. روغن گردو حاوی تقریبا ۷ درصداسید چرب اشباع،۲۰ درصد اسید چرب غیر اشباع با یک پیوند مضاعف و ۷۳ درصد اسید چرب غیر اشباع با چند پیوند مضاعف میباشد. اسیدهای چرب اصلی موجود درروغن مغز گردو اسید اولئیک، اسید لینولنیک و اسید لینولئیک میباشد. (مکسیس ۲۰۰۹، www.kicc-walnut.ir)
۱-۲-۶-۲- مصارف غذایی مغز دانه گردو
مغز گردو ماده خوراکی است که دارای مقدار زیادی چربی، پروتئین ،مواد قندی و نشاسته ای میباشد .که هم به عنوان خوراکی مغذی و هم به عنوان ماده اولیه برای استخراج روغن نباتی مورد استفاده قرار میگیرد هچنین دارای خواص دارویی میباشد(طباطبایی ۱۳۷۱) مغز گردو به عنوان یکی از بهترین، خوشمزهترین و پرانرژیترین آجیلهای ایران که به صورتهای تازه، برشته، نمکزده به تنهایی و یا با دیگر آجیلها از قبیل کشمش، بادام، پسته و غیره مصرف میشود و به عنوان طعم دهنده در نوشیدنیها، انواع بستنی و در فراوردههای نانوایی و قنادی و همچنین بعنوان ماده اصلی انواع غذاهای ایرانی مورد توجه قرار میگیرد (مکسیس۲۰۰۹،طباطبایی و همکاران ۱۳۷۱) از روغن مغز گردو نیز در برخی از غذاها و شیرینی پزی ها به صورت روغن های معمولی نباتی در صورت تازه بودن وفاسد نبودن مورد استفاده قرار می گیرد .(طباطبایی و همکاران ۱۳۷۱)
۱-۲-۶-۳- مصارف دارویی مغز دانه گردو
برخی از مصارف دارویی مغز گردو عبارتند از :
۱-مغز دانه گردو به علت داشتن مواد چربی زیاد ،بسیار قوی انرژی بخش با تولید کالری است.
۲-میزان بالای اسیدهای چرب غیر اشباع در گردو باعث کاهش فشار خون و کلسترول میشود و به حفاظت بدن در برابر بیماریهای قلبی و عروقی و سرطان کمک میکند.
۳-مغز گردو سرشار از ویتامین های A، B، E و از همه مهمتر ویتامین F می باشد
۴- مغز دانه گردو از بیماری دیابت جلوگیری می کند
۵-مغز دانه گردو یک ماده ملین ولطیف است که به هضم غذا کمک می کند
۶- خوردن مغز گردو نیرزی تفکر و تعقل را زیاد می کند
۷-وجود ویتامین B و انواع آن در گردو اعصاب را تقویت میکند
۸- مغز دانه گردو به علت داشتن املاح روی نه تنها به فعالیت ویتامین های خود می افزاید بلکه ویتامین های غذاهای دیگر را نیز که همراه آن خورده می شود وادار به فعالیت می کند
۹-خوردن مغز گردو متابولیسم بدن را به حالت تعادل در آورده و بسیاری از نارسایی ها را درمان میکند
۱۰-مغز گردو با داشتن مقداری ویتامین F که از نظر مواد غذایی بسیار ارزشمند است و به صورت قسمتی از روغن گردو می باشد بیماری های جلدی را معا لجه کرده و فراموشی را از بین می برد و به بهبود بیماری قند کمک می کند.
۱۱-خوردن مغز گردو در فصول سرد سال تولید انرژی درونی کرده و بدن را از سرما حفظ می کند و مانع سرماخوردگی می شود
۱۲-مغز گردو معده را تقویت می کند(طباطبایی و همکاران ۱۳۷۱)
۱-۲-۷- عملیات برداشت، فرآوری و بسته بندی گردو
مدیریت صحیح مراحل برداشت، فرآوری و بسته بندی مغزهای خوراکی درختی، در دستیابی به راندمان مناسب، کیفیت مطلوب و افزایش سوددهی بسیار تعیین کننده میباشد. در ادامه، به طور اختصار به تشریح مراحل نامبرده، پرداخته میشود.
۱-۲-۷-۱-برداشت
مرحله برداشت، زمان برترین و پرهزینه ترین مرحله، در تولید مغزهای خوراکی درختی، به شمار میآید و می تواند حدود ۶۰-۳۰ درصد کل هزینه تولید را به خود اختصاص دهد.
برداشت گردو، در کمترین زمان ممکن پس از دستیابی به مرحله رسیدگی[۷]، باید انجام گردد. برداشت گردو هنگامی فرا می رسد که پوشش سبز میوه، شکاف برداشته و شروع به جدا شدن از پوسته سخت کند، در این هنگام، تغییر رنگ پرده میانی نیمه ها آغاز و شروع به قهوه ای شدن می نماید. بسته به نوع واریته و شرایط آب و هوایی، برداشت گردو، از نیمه شهریور آغاز و تا نیمه آبان به طول می انجامد. آبیاری منظم در این دوره نقش بسیار مهمی در تسریع جداشدن پوسته سبز دارد، این پروسه در درختانی که تحت استرس خشکی قرار دارند، به کندی انجام میگیرد. برداشت هنگامی آغاز میشود که ۸۰ درصد و یا بیشتر محصول، آماده برداشت باشد. برداشت دیرهنگام تغییر رنگ مغز، افزایش احتمال آفت زدگی و حمله حشرات و پرندگان را بدنبال دارد. از سوی دیگر در برداشت زودهنگام، جداسازی پوسته سبز، به سختی انجام گرفته و میزان چروکیدگی مغز نیز افزایش می یابد (درویشیان ۱۳۷۹، کنونل۱۹۹۶).
برداشت دستی مغزهای خوراکی، با تکان دادن شاخه ها با بهره گرفتن از چوبهای دراز انجام میگیرد (شکل ۱-۳) . در بسیاری از موارد، جهت جلوگیری از تماس محصول با زمین، پوشش هایی پیرامون درخت پهن میگردد (پری۱۹۹۸ )
شکل ۱-۳- تکان دادن شاخه های درخت در برداشت دستی
افزایش مساحت باغات، همراه با افزایش هزینه های نیروی انسانی و همچنین تمایل به سرعت بخشیدن در برداشت، جهت جلوگیری از افت کیفی محصول و علاوه بر آن وجود پوسته سخت که مغز را در مقابل صدمات مکانیکی و آلودگیهای ناشی از آن حفاظت میکند، از جمله دلایلی میباشند که در گسترش روزافزون مکانیزاسیون برداشت در مغزهای خوراکی، نقش داشته اند (امیر قاسمی ۱۳۸۱).
تجهیزات بکار رفته در برداشت مکانیزه گردو را می توان به چهار گروه عمده تقسیم نمود،
روش لرزاندن و گرفتن :[۸]، در این روش بازوی لرزاننده[۹] به تنه درخت بسته شده و با نیروی محرکه تراکتور، تنه و شاخه های درخت تکان داده میشوند و محصول بر روی پوششی که پیرامون درخت پهن شده، ریخته و جمع آوری میشود. در این روش محصول هیچگونه تماسی با زمین نداشته و از آلودگی آن با خاک، برگ و علف جلوگیری بعمل میآید. علاوه بر آن، برداشت می تواند، فارغ از شرایط زمین (نامسطحی، علف های هرز و رطوبت بیش از حد) انجام گیرد. زمان بر بودن برداشت (اتصال لرزاننده به هر یک از تنه ها و جمع آوری محصول از روی پوشش)، انعطاف پذیری پایین دستگاه (تنها در باغاتی قابل استفاده است که حداقل فاصله بین ردیفها و فاصله بر روی ردیفها رعایت شده باشند) و هزینه بالای دستگاه، از معایب این روش برداشت به شمار میآیند. در شکل۱ -۴ دستگاه لرزاننده شاخه های درخت، نشان داده شده است.
شکل ۱-۴- بازوی مکانیکی – هیدرولیکی برای تکان دادن شاخه های درختان
روش جمع آوری از روی زمین[۱۰]: در این روش، محصولی که به صورت طبیعی و یا به کمک لرزاننده، بر روی زمین افتاده اند، به صورت مکانیزه برداشت میشوند
روش لرزاندن، جارو و جمع کردن[۱۱]: در این روش تنه درخت توسط لرزاننده، تکان داده شده، محصولی که بدین صورت، بر روی زمین می افتند، توسط یک جاروکننده[۱۲]، جمع و به صورت ردیفی بر روی زمین قرار میگیرند، تا رطوبت اولیه خود را از دست دهند. ردیفها، سپس توسط یک برداشت کننده[۱۳] جمع میشود. در دستگاه برداشت کننده، برگها و دیگر مواد بیگانه از محصول جدا می گردند.
برداشت کننده مکنده[۱۴]: بعلت قیمت پایین، سادگی استفاده و حجم کم، رو به گسترش میباشد. معایب این روش، نیاز بالا به نیروی انسانی، زمان بر بودن، احتمال ایجاد صدمات مکانیکی، گرد و غبار و سر و صدا میباشد (تفتی ۱۳۶۶،امیر قاسمی ۱۳۸۱، طباطبایی ۱۳۷۱،کلارک ۲۰۰۲).
۱-۲- ۷-۲- فرآوری
عملیات پس از برداشت مغزهای خوراکی، مراحل جداسازی برگ و دیگر مواد بیگانه، پوست گیری، شستشو، خشک کردن، جداسازی محصول آسیب دیده (باقی مانده پوشش سبز بر روی پوسته سخت، پوسته سخت تغییر رنگ یافته، محصول کپک زده، پوک، دارای پوسته شکسته و آلوده به آفلاتوکسین)، تیماردهی با آنتی اکسیدان ها جهت کاهش شدت واکنش تند شدن، برشته کردن، نمک زدن و افزودن طعم دهنده ها، درجهبندی (بر حسب اندازه و رنگ) و بسته بندی (کامل، مغز و یا مغزهای شکسته)، را شامل میگردد (کلارک ۲۰۰۲)
جداسازی پوشش سبز محصول، باید در کوتاهترین زمان ممکن پس از برداشت انجام گیرد. میزان کم محصول را می توان با دست و یا یک چاقوی جیبی پوست گیری نمود. برای مقادیر بیشتر می توان از ابزاری مانند شکل ۱-۵ استفاده نمود، که در آن گردو بر روی سطح تیز آن مالیده و بدین صورت، پوست و مواد بیگانه جدا می گردند.
پس از جداسازی پوشش خارجی، شستشوی محصول انجام میگردد، که این عمل از یک سو از تغییر رنگ پوسته سخت جلوگیری و از سوی دیگر مواد باقی مانده بر پوسته سخت را جدا می سازد.
میزان رطوبت گردو در زمان برداشت، در محدوده ۱۵-۵ و ۳۰-۱۰ درصد (بر پایه تر)، قرار دارد که در طول فرایند خشک کردن باید به حدود ۸-۵ درصد کاهش یابد. خشک کردن مغزهای خوراکی جهت کاهش رطوبت اولیه محصول به سطح رطوبت ایمن[۱۵]، امری است الزامی و از واکنشهای تخریبی، تغییر رنگ مغز و کپک زدگی جلوگیری میکند. علاوه بر آن، باعث افزایش زمان ماندگاری محصول و تثبیت وزن محصول گشته و رنگ بری پوسته سخت را نیز ممکن می سازد ( کلارک۲۰۰۲).
شکل۱- ۵- پوست گیر گردو
خشک کردن مغزهای خوراکی، به روش های سنتی (خشک کردن آفتابی[۱۶]) و یا صنعتی (توسط خشککن) انجام میگیرد. خشک کردن آفتابی مغزهای خوراکی، نیاز به نیروی انسانی بالا داشته و زمان زیادی بطول می انجامد (در شرایط نامساعد محیطی تا ۱۲روز) و احتمال کپک زدگی محصول را نیز افزایش میدهد. استفاده از سیستم های خشک کن در فرآوری مغزهای خوراکی، افزایش سرعت خشک کردن، کاهش زمان فرایند و کاهش شدت افت کیفی محصول مانند تغییر رنگ و یا ایجاد شکاف در پوسته را بهمراه دارد.
میزان رطوبتی که باید از محصول در طول فرایند خشک شدن، خارج گردد، با افزایش دوره رشد، کاهش می یابد. به عبارت دیگر، زمان خشک کردن با افزایش طول دوره رشد، کاهش می یابد.
خشککن های رایج در فرآوری مغزهای خوراکی، خشک کنهای کیلن[۱۷] و یا خشک کن های صندوقی قابل حمل[۱۸] میباشند. دمای بکار رفته در فرایند خشک کردن، در محدوده ۴۳-۳۸ درجه سانتیگراد، قراردارد، دماهای بالاتر جهت جلوگیری از احتمال ایجاد صدمات حرارتی، افزایش شدت واکنش تند شدن چربی موجود در بافت و افت کیفی محصول بکار نمی روند. در شرایطی که رطوبت نسبی محیط، بالا نباشد، می توان محصول را با جریان هوا بدون بکارگیری حرارت، خشک نمود، که این امر، به بهبود کیفیت محصول کمک میکند (راموس۱۹۸۵، الن۱۹۸۷)
در فرایند خشک کردن مغزهای خوراکی، رطوبت اولیه محصول به سطح رطوبت ایمن، کاهش داده میشود. خشک کردن به رطوبت های پایین تر، باعث کاهش راندمان محصول و افزایش هزینه های خشک کردن میشود.
سه خشک کن رایج در خشک کردن مغزهای خوراکی عبارتند از:
۱-خشک کن های صندوقی ثابت: که از واحدهایی با ظرفیت ۲۵ تن محصول تشکیل شده اند. بارگیری هر یک از واحدها، از قسمت بالا انجام گرفته، هر یک از صندوق ها ۴/۲-۸/۱ متر، ارتفاع دارند. هوای گرم با دمای ۴۳ درجه سانتیگراد به درون محصول دمیده میشود. پس از پایان فرایند مغزها از قسمت پایینی صندوق بر روی نوار نقاله ای تخلیه می گردند (شکل۱- ۶)
۲- خشک کن های صندوقی ردیفی: که از واحدهایی با ارتفاع ۸/۱-۵/۱ متر و سطح زیرین شبکه ای تشکیل شده اند. واحدها بر روی کانال انتقال دهنده هوای گرم مستقر شده اند. هوا با دمای ۴۳ درجه سانتیگراد به درون محصول دمیده میشود (شکل ۱-۷)
خلاقیت بسط[۱۶] : عبارت است از توانائی فرد در جهت پرداختن به جزئیات . در این حالت فرد خلاق توانائی تکمیل یک ایده و افزودن جزئیات بیشتر و همچنین تکمیل ایده های تصویری مربوط به آنرا دارد.
خلاقیت ابتکار[۱۷] : عبارت است از توانائی فرد برای ایجاد و خلق ایده های نو ، منحصر به فرد ، غیرمعمول و هوشمندانه برای حل یک مسئله ، که در هرحال با ایده های عادی و رایج متفاوت است . در این حالت فرد خلاق توانائی تولید ایده های نو و جدید را دارد.
خلاقیت انعطاف پذیری[۱۸] : عبارت است از توانائی فرد برای ایجاد و خلق ایده های متفاوت در صورت تغییر مشکل. در این حالت فرد خلاق در صورت تغییر مشکل و یا مطرح شدن آن از بعد دیگر ، قدرت و توانائی لازم را برای تغییر جهت فکر خود دارا می باشد .
نگرش[۱۹] : منظور از نگرش، عقاید آگاهانه و تمایلات فکری کم وبیش ثابت فرد به آدمها یا اشیاء است . نگرش شامل سه ویژگی شناختی ، هیجانی و رفتاری است . در اینجا فرض است که ریشه رفتار و نحوه برخورد والدین از نگرشهای آنان نشات می گیرد. ( هلیگارد و اتکینسون ، ۱۹۸۳ )
شیوه های فرزند پروری[۲۰] : عبارت از روشهایی است که والدین در تربیت فرزندان خود به خصوص در مورد شکوفائی استعداد ها و بروز خلاقیت بکار می برند. این روشها عمدتا شامل سلطه گری[۲۱] ، وابستگی شدید[۲۲] و سهل انگاری[۲۳] است . ( کفایت ، ۱۳۷۳، ص ۱۰۴).
سلطه گری[۲۴] : این روش شامل ایجاد محدودیتهای زیاد در رفتار ، گفتار و کردار فرزند در زمینه رعایت نظافت ، مراقبت از وسایل ، سکوت ، اطاعت ، بروز احساسات و… است والدین سلطه گر ممکن است حتی با بی تفاوتی و آرامش، خواسته های خود را به فرزندان تحمیل نمایند و یا روش هیجان آمیزی در پیش بگیرند.
وابستگی شدید[۲۵] : در این روش والدین خود را فدای فرزندان کرده و در هرحال آنها را نیازمند خود بار می آورند . این قبیل والدین قطع رابطه عاطفی با فرزندان را به تاخیر انداخته ، مراقبت و نظارت کامل و مدام را ضروری می دانند. یعنی درهمه حال ، حتی در بزرگسالی فرزندان را نیازمند حمایت ، راهنمائی و کنترل می دانند .
سهل انگاری[۲۶] : والدین سهل انگار نه تنها کنترل و فشاری بر روی فرزندان خود ، بلکه انتظارتوقعی خاص هم ازآنان ندارند آنان در دادن پاداش و اعمال تنبیه چندان جدی نیستند. در انجام امور شخصی ، نظافت و تکالیف درسی فرزندان با مسامحه برخورد می کنند معمولا وقتی برای در کنار فرزندان بودن اختصاص نمی دهند و انتظار دارند فرزندانشان درد سر و مشکلی برای آنان درست نکنند .
ب : تعریف عملی
خلاقیت کلی: در این پژوهش برای سنجش خلاقیت کلی و چهار عنصر سیالی ، انعطاف پذیری ، ابتکار و بسط از آزمون زمینه یابی مداد کاغذی چند جوابی سنجش خلاقیت ( MPPT) تورنس که توسط دکتر عابدی در سال ۱۳۶۳ استاندارد و معرفی گردیده استفاده شده است (دائمی ، ۱۳۸۳، ص ۳) . این آزمون ۶۰ از سوال و هر سوال از سه گزینه که ذیلا توضیح داده می شود تشکیل شده است . نمره صفر برای فقدان خلاقیت ، ۱ برای خلاقیت متوسط و ۲ برای خلاقیت زیاد منظور می شود . حداقل نمرات صفر و حداکثر نمره فرد در کل آزمون ۱۲۰ خواهد بود . که دامنه خلاقیت فرد در کل آزمون به شرح ذیل خواهد بود ( بخشی ، ۱۳۸۵، ص ۱).
- خلاقیت بسیار زیاد : امتیاز ۱۲۰ الی ۱۰۰
– خلاقیت زیاد : امتیاز۱۰۰ الی ۸۵
- خلاقیت متوسط : امتیاز ۸۵ الی ۷۵
– خلاقیت کم : امتیاز ۷۵ الی ۵۰
- خلاقیت بسیار کم : امتیاز ۵۰ و پائین تر
خلاقیت سیالی : سوالهای ۱تا ۲۲ پرسشنامه عامل سیالی را می سنجد .
خلاقیت بسط : سوالهای ۲۳ تا ۳۳ پرسشنامه عامل بسط را می سنجند .
خلاقیت ابتکار : سوالهای ۳۴ تا ۴۹ پرسشنامه عامل ابتکار را می سنجند.
خلاقیت انطاف پذیری : سوالهای ۵۰ تا ۶۰ پرسشنامه عامل انعطاف پذیری را می سنجد ( دائمی ، ۱۳۸۳، ص ۳).
شیوه های فرزند پروری : منظور ایده ها و روشهایی است که والدین در تربیت فرزندان خود به خصوص در مورد شکوفایی استعدادها و بروز خلاقیت بکار می برند . این روشها که عمدتا شامل سلطه گری ، وابستگی شدید و سهل انگاری است از طریق پرسشنامه زمینه یابی ارزشیابی نگرش والدین (PAS ) دروز و تی هن ( ۱۹۵۷) مورد سنجش قرار گرفته است. در این پرسشنامه سوالهای ۳ ، ۴ ، ۵ ، ۶ ، ۹ ، ۱۰ ، ۱۴ ، ۱۷ ، ۱۸ و ۲۱ عامل سلطه گری ، سوالهای ۱ ، ۲ ، ۷ ، ۸ ، ۱۶ ، ۲۰ ، ۲۵ ، ۲۶ ، ۲۹ و۳۰ عامل وابستگی شدید و سوالهای ۱۱ ، ۱۲ ، ۱۳ ، ۱۵ ، ۱۹ ، ۲۲ ، ۲۳ ، ۲۴ ، ۲۷ ، و ۲۸ عامل سهل انگاری را می سنجند .
نحوه برخورد : منظور واکنشهای رفتاری و کلامی مربوط به تشویق و تنبیه دانش آموزان توسط والدین و مربیان به هنگام بروز نشانه های فکر و رفتار خلاقانه در محیط خانه و مدرسه است .
استعدادهای درخشان[۲۷]: منظور دانش آموزان پسر و دختر مشغول تحصیل در مدارس مقطع راهنمائی ویژه ای هستند که تحت عنوان مراکز پرورش استعدادهای درخشان شناخته می شوند که پس از طی آزمون خاصی که سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان ( سمپاد ) برگزار می کند پذیرفته شده و مشغول تحصیل هستند .
تیز هوشان[۲۸] : اصطلاحا مدارس مورد نظر را مدارس تیزهوشان و دانش آموزان مشغول تحصیل در مدارس ویژه استعدادهای درخشان را تیزهوش می نامند و منظور از تیزهوش کودکی است که در امر تحصیلی از خود توانائی و برجستگی خاصی نشان داده و در آزمونهای اجراء شده موفقیت حاصل نموده است .
مربیان : منظور تمامی کادر آموزشی و پرورشی مدارس مورد اشاره است که مستقیما در جهت رشد تحصیلی و پرورشی دانش آموزان دخالت دارند .
والدین : منظور از والدین ، پدر و مادر حقیقی دانش آموزان ( یویژه مادران ) است که مستقیما نقش تربیت فرزندان خود را به عهده دارند.
فصل دوم: مبانی نظری وادبیات تحقیق
- ادبیات تحقیق
- تحقیقات انجام شده در ارتباط با موضوع تحقیق
مقدمه
کیم وو چونگ[۲۹] (۱۹۸۹) یکی از چهره های خلاق معاصر (بنیانگذار شرکت عظیم دوو کره و نویستده کتاب مشهور” سنگ فرش هر خیابان از طلاست” (این کتاب تنها پس ازدوسال از تاریخ انتشار، بیش از یک میلیون نسخه فروش داشته و تاکنون بیش از ۱۰ بار نیز در ایران تجدید چاپ شده است )می نویسد ” نوآوری یک امر و نیاز زیربنایی زندگی انسان است آنچنان که بعضی ها فکر می کنند مشکل نیست اگر شما به ابداعات و نوآوری های باارزش دقت کنید مبنای خیلی از آنها را واقعا ایده های بسیار ساده تشکیل می دهنداغلب هم نتایج بسیار ارزشمندی به همراه می آورند… نوآوری ، ابداعات و اختراعات نقش بزرگی در تاریخ بشر بازی کرده است نوآوری و ابداعات با عزم ، تصمیم و اراده یک شخص خلاق شروع می شود که سعی می کند با درهم شکستن ایده های معمولی و موجود در این عصر خلاق و زمان ، چیز جدیدی ارائه دهد یا بسازد. من همواره تاکید کرده ام که خلاق بودن برای اشخاص بسیار با اهمیت است زیرا افرا خلاق ، مبتکر و سازنده به تاریخ شکل و به جهان جهت می دهند. توین بی کسانی را که به پیشرفت تمدن و فرهنگ جامعه شان کمک می کنند"اقلیت خلاق” می نامد که بسیار هم معدودند اما تاثیراین اقلیت ها به نسبت تعدادشان نیست بلکه قدرت ابداع و خلاقیت آنهاتعیین کننده میزان نفوذشان در جامعه است. الهامات و تراوشات ذهنی این اقلیت است که به اکثریت غیر خلاق امکان می دهد در پیشرفت جامعه شان سهیم شوند این وظیفه اقلیت ها نسبت به جامعه شان است و بدون همکاری و کمک آنها فرهنگ ها و جوامع پیشرفتی نخواهند داشت . اقلیت ها موظفند اکثریت غیر خلاق را اصلاح کرده و پرورش دهند چنانچه اقلیتها اینگونه عمل نکنند زوال جامعه و تمدن تسریع خواهد شد. به خفقان افکندن این اقلیت خلاق ، سقوط جامعه و فرهنگ را بدنبال خواهدداشت . زمانیکه توانائیهای خلاق برای توسعه و پیشرفت جامعه بکار گرفته نشود و زمانیکه اقلیت خلاق به صورت اقلیت کنترل شده درآید جامعه به سوی نابودی و فنا قدم برخواهد داشت.مسئولیت پیشرفت و تمدن جامعه و یا سوق دادن آن در جهت زوال و ویرانی به عهده اقلیت خلاق است …شما حتما می پرسید چگونه می توان عضواقلیت خلاق شد خوب اول از همه باید بگویم چه چیزی نبایست باشید: فرصت طلب، تماشاچی و شکست گرا نباشید(سوری، ۱۳۷۴، صص ۶۵، ۲۳۶ و ۲۳۷ ).
نقش خانواده بعنوان مهم ترین رکن جامعه که شالوده اساسی شخصیت کودکان را می سازد بس مهم است عدم اطلاع از شیوه های درست تربیتی ، مهم ترین مشکل خانواده ها است . والدین معمولا از نتایج برخوردهای خود با فرزندانشان بازخوردی[۳۰] دریافت نمی کنند و یا نمی دانند درهرسنی چه انتظاری باید ازآنان داشته باشند والدین معولا روش های سنتی تربیتی گذشته را ادامه داده و کمتر به فکر اصلاح[۳۱] هستند. فرض بر این است اگر آنان متوجه اثرات قابل توجه فرزند پروری خود شوند قطعا در بکارگیری روش های مناسبتر جدیت و دقت به خرج خواهند داد ( کفایت ، ۱۳۷۳، ص ۴۱)به هرحال نوع برخورد و توجه والدین با مقوله خلاقیت که آنرا در کودکان تقویت و یا تضعیف نمایند بسیار مهم خواهد بود این موضوع درادامه مورد بحث قرار بیشتر خواهد گرفت.
معنا و مفهوم خلاقیت
درحقیقت فرد خلاق کسی است که از ذهنی جستجوگر وآفریینده برخوردار باشد. فرهنگ وبستر[۳۲] ( ۱۹۵۳)خلاقیت را مترادف اصطلاحاتی مانند اکتشاف ، اختراع ، ابداع و نوآوری آورده و کلمه خلاقیت را به معنی بوجود آوردن تعریف کرده است. درفرهنگ روانشناسی سیلامی[۳۳] راجع به معنای خلاقیت چنین آمده است “خلاقیت همان تمایل و ذوق به ایجادگری است که درهمه افراد و در همه سنین به طور بالقوه موجود بوده و با محیط اجتماعی – فرهنگی ، پیوستگی مستقیم و نزدیک دارد . شرائطی لازم است تا این تمایل طبیعی به خودشکوفایی برسد . ترس از انحراف و سعی در همنوایی با اجتماع ، خلاقیت را به بند می کشد . کودکان خردسال که از امور و وقایع در شگفت می شوند و می کوشند که تازگیها جهان را دریابند و ضمنا تا زمانی که تحت تاثیر تعلیم وتربیت متعارف قرار نگرفته اند به نحوه ویژه ای خلاق می باشند( کفایت ، ۱۳۷۳، ۶۱). از مضمون تعاریف و توضیحاتی که در مورد ماهیت و کارکرد خلاقیت داده شده است چنین پیداست که در واقع خلاقیت برآیند نوع تفکر بدیع و بی بدیل افراد است که ممکن است به تولید محصول عینی نیز منجر گردد. بنابراین شایسته خواهد بود به جای لفظ خلاقیت ، اصطلاح تفکر خلاق را بکار برد .
در مجموع تفکر و عملکرد خلاق نسبت به ایده ها و تجارب قبلی بشری نو شمرده شده ، عامل تغییر و تحول بوده و الزاما می بایست به حال انسان و جامعه نیز مفید باشد مانندایده های جدید، ابتکارات ،اختراعات و اکتشافات . معنای خلاقیت عبارت است از توانائی یا قدرت ذهنی یا بدنی برای ساختن یا بازسازی واقیت به نحوی منحصربه فرد(دافی،برنادت،،۱۳۸۰ص۳۸).ماکس ورتایمر روانشناس گشتالت[۳۴] عبارت مناسب تفکر آفرینشی را نخستین بار ابداع وآنرا تفکری توصیف کرد که واقعا به چیزی مفید می انجامد( برونو ،۱۳۷۰،ص۸۲). تورنس تفکرخلاق را به حاصل وقوع انفجارات بینش درونی افراد تعبیر می کند( تورنس ، ۱۹۷۹، ص۲۴)اورت شوستروم[۳۵] (۱۹۶۷) نویسنده کتاب مشهور"روانشناسی انسان سطله جو[۳۶] ” رفتارخلاقانه را یک رفتار خویشتن ساز در عین حال سلطه جویانه می شمارد و می گوید ” من رفتار خلاقه را یک رفتار خویشتن ساز ، تعریف می کنم . رفتار خویشتن ساز نوعی رفتار سلطه جویانه است که به صورت خلاقه تری ظاهر می گردد . همه ما سلطه جو هستیم لیکن به جای آنکه رفتار سلطه جویانه خود را طرد کنیم ، باید آنرا تغییرداده و به رفتار خویشتن ساز تبدیل نمائیم ( سرمد ، ۱۳۶۲، ص ۲۵). کالهون (۱۹۶۱) خلاقیت را دارای ماهیت ذاتا عاطفی دانسته و آنرا فرآیندی می شمارد که طی آن فرد خلاق عناصر نامعقول و احساسی را به عناصر عقلی و آگاهانه تبدیل کند .
تعریف خلاقیت[۳۷]
مثل هر مفهوم نظری و انسانی دیگر ، تعریف خلاقیت نیز تابع گرایشات و برداشت های شخصی و مکتبی صاحبنظران است که در مجموع مشابه به نظر می رسند. به منظور جلوگیری از طولانی شدن بحث ، ذیلا به ذکر تعاریف خلاصه چند تن از مشاهیر زمینه تحقیقات و منابع علمی خلاقیت اشاره می گردد.
-
- فرهنگ توصیفی اصطلاحات روانشناسی: “تفکرخلاق تفکری است که مشخصه اصلی آن توانائی کنارگذاشتن فرض های غیرلازم و زایش افکاراصیل است “(برونو،۱۳۷۰،ص ۸۲)
-
- استیفن رابینز[۳۸]( ۱۹۹۱): “خلاقیت به معنای ترکیب ایده ها در یک روش منحصر به فرد یا ایجاد پیوستگی بین ایده هاست “(طالب زاده و انوری ، ۱۳۷۵، ص ۲)
-
- استین ، پارنس و هاردینگ[۳۹] (۱۹۶۲): “خلاقیت همان چیزی است که به ایجاد یک کار جدید منجر می شود ، که در زمانی به عنوان یک چیز قابل دفاع یا مفید یا خشنود کننده مورد قبول گروه قابل توجهی قرار گیرد” .
-
- مدنیک[۴۰]( ۱۹۶۲): “خلاقیت عبارت از سازمان دادن به عناصر همخوانده به صورت ترکیبهای جدیدی است که به خواسته های خاص پاسخ می دهند یا اینکه به گونه ای مفید هستند ” .
-
- فاکس[۴۱]( ۱۹۶۶):” فرایند خلاق به هر نوع فرایند تفکری گفته می شود که مساله را به طریق مفید و بدیع حل کند".
-
- هورلاک[۴۲] ( ۱۹۸۲): “خلاقیت در واقع همان شکل کنترل شده تخیل است که منجر به نوعی ابداع و نوآوری می گردد".
-
- استرنبرگ(۱۹۸۹): ” خلاقیت ترکیبی از قدرت ابتکار، انعطاف پذیری و حساسیت در برابر نظریاتی که یادگیرنده را قادر می سازد خارج از نتایج تفکر نامعقول به نتایج متفاوت و مولد بیندیشد که حاصل آن رضایت شخصی و احتمالا خشنودی دیگران خواهد بود"( کفایت ، ۱۳۷۳، ص ۶۲و ۶۳).
-
- لوتانز (۱۹۹۲): “خلاقیت به وجود آوردن تلفیقی از اندیشه ها و رهیافت های افراد و یا گروه ها در یک روش جدید، است"(انوری ، ۲۰۰۷، ص ۲).
-
- فرانکن (۲۰۰۵): “خلاقیت رویکرد خلق یا تشخیص ایده ها و احتمالاتی است که در حل مسئله یا در ارتباطات انسانی و سرگرم کردن خود و دیگران مفید است"وی اضافه می کند که برای خلاق بودن ، افراد باید قادر باشند که مسائل را از دیدی تازه بنگرند ، احتمالات و جایگزینهای بدیع خلق نمایند ( همتی ، ۱۳۸۷، ص ۹).
- هالپرن:خلاقیت توانائی شکل دادن به ترکیب تازه ای از نظرات یا ایده ها برای رسیدن به یک نیاز یا تحقق یک هدف می باشد"( سایت فکر نو ، به نقل از نگین برات ، ۱۳۸۲،ص ۱)
دیگران چون معصوم نیستند از خطا و اشتباه هم در امان نخواهند بود. ما نیز از این مسأله بری نیستیم. اما کاستیها و ایرادات، نباید مشکلی در زندگی مشترک به وجود بیاورند. با مدارا کردن و انعطاف در برابر مشکلات، انسان میتواند بهترین لذت را از زندگی خود داشته باشد.
پیامبر (ص) درباره اهمیت بالای مدارای با مردم این گونه می فرماید: (امرنی ربی بمداراه الناس کما امرنی باداء الفرائض). « پروردگارم، همان گونه که مرا به انجام واجبات فرمان داده ، به مدارا کردن با مردم نیز فرمان داده است.»[۱۲۱]هم چنین پیامبر در این باره می فرماید: (مداراه الناس نصف الایمان ، و الرفق بهم نصف العیش). «مدارا کردن با مردم نصف ایمان است و نرمی و مهربانی کردن با آنان نصف زندگی است.»[۱۲۲]
انسان اگر اهل مدارا و انعطاف نباشد و نتواند خود را با شرایط خاص و ویژه همسر خود سازگار کند، به زودی دلشکسته میشود و این مسأله باعث سرخوردگی و افسردگی در او میشود.[۱۲۳]
۲-۱-۴-مدیریت استرس
۲-۱-۴-۱-تعریف مدیریت استرس:
مجموعه اقداماتی که افراد در جهت ارتقاء سازگاری روانی و اجتماعی،افزایش عزت نفس،ارتباطات اجتماعی،رشد توانایی های فردی در رفع تنش ها و مشکلات،همچنین افزایش تحمل ناکامی ها جهت پیشگیری از آسیب هایی نظیر اعتیاد، خود کشی و …. انجام می دهد، تحت عنوان کنترل احساسات و هیجانات و مدیریت استرس قابل مطالعه و بررسی هستند. ترس ها،اضطراب ها،عصبانیت ها، خجالت ها، غم ها، اندوه ها، فقدان ها، ناکامی ها و کلا عدم تعادل ها، چنان چه به درستی با آن ها برخورد نشود، مشکلات متعدد و پیچیده ای را به همراه می آورند. تکرار هیجانات منفی، سبب می شود سازگاری و تعادل روانی فرد بهشدت به هم خورده و با رها کردن فعالیت های اصلی، بسیاری از موفقیت ها و پیشرفت ها را از دست داده و خود را با مسائل حل نشده فراوانی تنها احساس کند. هر چه شدت ابراز هیجانات بیشتر باشد، افراد از موقعیت های سالم بیشتر دور شده و نهایتا اعتماد به نفس خود را از دست داده و در مقابله با مسائل، کمتر موفق می شوند. آگاهی از این مهارت و تمرین آن انسان ها را در مقابله با هیجانات و احساسات هدایت و حمایت کرده تا به سطح بهتری از عزت نفس رسیده و نهایتا با سازگاری بهتر با محیط پیرامون خود سلامت خویش را تعیین و تثبیت نماید .[۱۲۴]
هوش هیجانی ارتباط تنگاتنگی با مدیریت بحران دارد. هر فردی که تمایل داشته باشد که خود را در برابر مشکلات و بحران های احتمالی بیمه نماید باید علاوه بر بهره هوشی به هوش هیجانی و راه های افزایش آن نیز توجه نماید.
۲-۱-۴-۱-۱-مدیریت استرس در قرآن و روایات و روانشناسی :
استرس چیست؟ حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: «آگاه باشید که فقر نوعی بلاست. وسخت تر از تنگدستی بیماری تن وسخت تر از بیماری تن ،بیماری قلب است. آگاه باشید که همانا عامل تندرستی تن، تقوای دل است.»[۱۲۵]
«استرس یافشارعصبی عبارت است ازحالت اضطراب وفشاردرونی که انسان برای مواجه شدن با خطر یا مشکلات جدی با ترشح هورمون هایی خودرا برای مقابله آماده می کندکه البته تااین حد خوب وبرای روند زندگی لازم است. ولی هرگاه درفردی فشارعصبی توسعه پیداکرد و این حالت در طول روز وبدون علت منطقی مشاهده شد می گوییم فرد دچار استرس بیش ازحداست.»[۱۲۶]
۲-۱-۴-۱-۲-انواع محرک های تنش زا:
حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: «کسی که ازدنیا اندوهناک می باشد از قضاءالهی خشمناک است. وآن کس که از مصیبت وارد شده شکوه کند ازخدا شکایت کرده وکسی که نزد توانگری رفته وبه خاطر سرمایه اش برابر اوفروتنی کند دوسوم دین خودراازدست داده است.»[۱۲۷] و آن کس که قرآن بخواند و وارد جهنم شود حتماً از کسانی است که آیات الهی را بازیچه قرارداده است.وآن کس که قلب او با دنیا پرستی پیوند خورد همواره جانش گرفتار سه مشکل است: اندوهی رها نشدنی، حرصی جدانشدنی وآرزویی دست نایافتنی.»[۱۲۸]
به طور کلی با توجه به فحوای آیات قرآنی وروایات اسلامی سه دسته عوامل درانسان ایجاد اضطراب و استرس می نمایندکه همین عوامل درنتایج تحقیقات وبررسی های دانشمندان و روانشناسان صاحب نام جهانی هم مشاهده می گردندکه عبارتند از:
۲-۱-۴-۱-۲-۱-عوامل طبیعی ومافوق قدرت بشری:
مثل زلزله، سیل، رزق وروزی، مرگ، بیماری های مختلف، طوفان وبلا ومصیبت …..
«قرآن کریم می فرماید: والبته شما را به سختی ها چون ترس وگرسنگی و نقصان در اموال و نفوس و آفات زراعت بیازماییم و مژده آسایش از آن صابران است.[۱۲۹]
«امام صادق (علیه السلام): بچسب به دعا، زیرا دعا درمان هردردی است.» [۱۳۰]
حضرت علی (علیه السلام)می فرماید: تقدیرالهی چنان بر محاسبات ما چیره شودکه تدبیر، سبب آفت زدگی باشد.»[۱۳۱]
۲-۱-۴-۱-۲-۲-عوامل اجتماعی:
مثل ارتباط با دیگران، تفاوت های اجتماعی، اشتغال، ازدواج، منازعات و درگیری ها ، جنگ، شایعات و…
«قرآن کریم: وخدائیست که شمارا جانشین گذشتگان اهل زمین مقرر داشت ورتبه بعضی را از بعضی بالاتر قرار داد تا شما را دراین تفاوت رتبه ها بیازماید که همانا خدا سخت زود کیفر و بسیار بخشنده ومهربان است.» [۱۳۲]
۲-۱-۴-۱-۲-۳-عوامل فردی یا درونی
مثل: حسد، بخل، کینه، غرور و تکبر، خودخواهی، حب نفس، طمع و حرص خشم وترس و دروغ و…
حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: (به رگ های درونی انسان پاره گوشتی آویخته که شگرف ترین اعضای درونی اوست. وآن قلب است.که چیزهایی ازحکمت وچیزهایی متفاوت با آن در اووجود دارد. پس اگر دردل امیدی پدید آید، طمع آن را خوار گرداند. واگر طمع برآن هجوم آورد حرص آن را تباه سازد.واگر نومیدی برآن چیره شود، تأسف خوردن آن را از پای درآورد،اگر خشمناک شود کینه توزی آن فزونی یابد و آرام نگیرد، اگر به خشنودی دست یابد، خویشتن داری رااز یاد برد واگر ترس آن را فراگیرد پرهیز کردن آن را مشغول سازد. واگر به گشایشی برسد، دچار غفلت زدگی شود. واگر مالی به دست آورد بی نیازی آن را به سرکشی کشاند، اگر مصیبت ناگواری به آن رسد، بی صبری رسوایش کند و اگر به تهیدستی مبتلا گردد، بلاها او را مشغول سازد، واگر گرسنگی بی تابش کند ناتوانی آن را از پای درآورد واگر زیادی سیر شود، سیری آن را زیان رساند، پس هرگونه کندروی برای آن زیانبار و هرگونه تندروی برای آن فساد آفرین است.)[۱۳۳]
امام رضا (علیه السلام) می فرماید: (بخیل را آسایش نیست،حسودرا خوشی ولذت نیست ….)[۱۳۴]
حضرت علی (علیه السلام): (بپرهیزیدازدروغ؛ زیرا هر امیدواری درجستجواست و هر ترسانی گریزان است.)[۱۳۵]
۲-۱-۴-۱-۳-شخصیت های مستعد استرس:
قرآن کریم درسوره بقره آیه ۱۱۲ می فرماید: «آری کسی که ازهرجهت تسلیم حکم خداگردید ونیکوکارگشت مسلم اجرش نزد خدا بزرگ خواهد بود. اورا هیچ حزن و اندوهی دردنیا و آخرت نخواهد بود.»
به هر حال شخصیت افراد آستانه تحمل متفاوتی دارندکه درمقابله و مواجهه با استرس نقش اساسی بازی می کند. از نظر قرآن انسانها دارای شخصیت های متفاوتی هستند. آن چه شخصیت انسان را از نظر قرآن تشکیل می دهد میزان عقل، خرد، ایمان و تلاش اوست.[۱۳۶]
۲-۱-۴-۱-۴-شخصیت های مقاوم در برابر استرس
خداوند مهربان می فرماید: «همانا آنان که اهل ایمان و نیکوکارند و نماز به پا دارند و زکات بدهند، آنان را نزد پروردگار پاداش نیکو خواهد بود و هرگز ترس از آینده و اندوه از گذشته نخواهند داشت.» [۱۳۷]
ازنظر قرآن انسان هایی که دارای ایمان قوی اعتماد، به نفس بالا واراده مستحکمی می باشند دربرابر انواع و اقسام ناملایمات زندگی با متانت و بردباری برخورد کرده و هرگز دربرابر مشکلات زندگی غم واندوه به خود راه نمی دهند. آن ها باقدرت توکل برخدا و با اراده ای الهی و پولادین برمشکلات غلبه پیدا کرده و درحل مشکلات خویش همواره از خدا استعانت می طلبند.
۲-۱-۴-۱-۵-مهم ترین عوامل ایجاد کننده استرس:
۲-۱-۴-۱-۵-۱-عدم ارتباط با خدا:
﴿وَ مَنْ أعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنکًا ﴾ (کسی که از یاد من روی برگرداند، همانا در زندگی سخت و اضطراب بسر می برد)[۱۳۸]
۲-۱-۴-۱-۵-۲ -خودبینی و ظلم به خویشتن
۲-۱-۴-۱-۵-۳-ترس و اضطراب:
عوامل ترس و اضطراب در جهان بسیارند از جمله این عوامل می توان به یک سری عوامل از دید تعالیم دینی اشاره کرد:
کفر و بی ایمانی - فراموشی یاد خدا - خود فراموشی - حرص و طمع - دلبستگی شدید به امکانات فردی و اجتماعی - بی توجهی به نماز - آرزوهای طولانی - نداشتن خوف خدا - عدم پیروی از امام زمان خود - دنیا طلبی و دلبستگی به آن - گناه، شرک، کفران نعمت - تحریف حقایق - نگرانی از مرگ - درشت نمائی حوادث - شتابزدگی - سطحی نگری - همجنس گرائی - شراب و قمار.
افکار و باورهای نادرست انسان درباره ی وقایع ورویدادهای مختلف زندگی-بحران معنویت-پوچ گرایی -بی معنا دانستن زندگی فقدان یک جهان بینی سالم نگاه بد بینانه ومنفی درباره ی جهان،انسان و زندگی و موقعیت های سخت و دشوار زندگی-ترس از شکست-نگرانی از آینده ی شغلی و رشته ی تحصیلی-زیر پا نهادن فرمان وجدان اخلاقی-عدم رضایت به قضا و قدر الهی –اختلاف های خانوادگی و بگو مگوهای والدین در نزد فرزندان.[۱۳۹]
۲-۱-۴-۱-۶-راهکارها:
آئین های آسمانی و خصوصاً اسلام رهنمودها و تعالیم خود را برای راهنمائی و نجات انسان در قالب آیات متبرکه ارائه نموده است. مراجعه به این تعالیم و عمل به این رهنمودها و آدمی را در جهت یافتن عواملی که موجبات استرس وی را فراهم می سازند و آشنائی با راهکارهای مقابله با آن یاری می نمایند. واضح است که پیش شرط اساسی در اثربخشی این راهبردها، همان عامل محوری دین یعنی معرفت و ایمان به خدا و التزام عملی به بندگی اوست، بنابراین می توان آن ها را روش ها و کوشش های مؤمنین در مواجهه و مقابله با استرس نیز نامید.
قرآن انسان مؤمنی را که در سایه تعالیم انسان ساز اسلام پرورش یافته، در برابر استرسهای گوناگون زندگی مصون می داند. انسانی که واقعیت های جهان را درک کرده و در آثار الهی بیاندیشد، از بسیاری از آن چه که دیگران می هراسند نخواهد ترسید و حقایق را چنانکه هست خواهد دید و خواهد پذیرفت و انسانی که به مبدأ قدرت مطلقه وابسته بوده و هیچ نیروئی را به جز او مؤثر نمی داند از هیچ عاملی نمی هراسد.[۱۴۰]
«آری کسی که در برابر خدای متعال تسلیم محض است و نیکوکار نیزهست، پاداش او نزد پروردگارش خواهد بود و این گونه افراد نه ترسی دارند و نه غمگین و اندوهناک خواهند شد.»[۱۴۱]
استفاده از باورهای مذهبی در تلاش برای فائق آمدن بر ترس تأثیر بسزائی خواهد داشت. بسیاری از مردم بر این باورند که در قرآن کریم روش های مقابله با استرس عموماً در داخل سه مجموعه قرار می گیرند که عبارتنداز:
۲-۱-۴-۱-۶-۱- روش های شناختی
۲-۱-۴-۱-۶-۲- روش های عاطفی – معنوی
۲-۱-۴-۱-۶-۳- روش های رفتاری
- روش های شناختی:
۱- ایمان به خدا- بینش فرد نسبت به وقوع مشکلات و سختی ها:۳- توکل به خدا۴- اعتقاد به مقدّرات الهی۵- اعتقاد به رزاقیت الهی:۶- اعتقاد به عدالت الهی:
-روش های عاطفی - معنوی:
۱- یاد خدا:۲- دعا:۳- نماز:۴- قرآن:۵- توبه و استغفار۶- حج:۷- روزه۸- زکات
۹- امید۱۰- شب زنده داری۱۱- تقوا
روش های رفتاری
۱- صبر یا خویشتن داری۲-ازدواج و روابط خانوادگی۳- حمایت مالی و اجتماعی۴- روابط خویشاوندی۵- روابط اجتماعی با مردم.[۱۴۲]
۲-۱-۵- خلق عمومی
نفی ضد کرد از بهشت آن بی نظیر
که نباشد شمس، وضدش زمهریر
(مثنوی۶/۵۸)
مــَوُلای عَــالَــمیِ مَــولای ذوالجــلال
حَــوِلّ حَــالَنــا اِلی اَحْسَـنِ الحَـال
۱) ترجمه بیت: خداوند جهان تو سرور و مالک بزرگوار جهانی و دارای صفات بزرگی هستی، حال ما را به نیکوترین حال ها تبدیل کن.
۲) نکات بلاغی: جلال با حال: کلمه قافیه، ملمع، مُولا وحال: تکرار، تکرارواج (و، ل، الف، ح).
۳) شرح مفاهیم عرفانی: حال: کیفیت، حالت وچگونگی، درمعنی عرفانی، «حال آن باشدکه ازانوارغیب بردل رسد در وقت مصفّی کند. بدیهه تجلّی بود ظهورحقّ به نعت کشف سرّ روح را بی کسب و رسم». (زوزبهان بقلی،۱۳۸۲: ۴۰۰)، «حَوِلّ حَالَنااِلی اَحْسَنِ الحَال» دعای تحویل سال». (مفاتیح الجنان، ترجمه آخوند زاده: ۶۰۴)
میر احوال است، نه موقوف حال
بنـده ی آن مـاه بـاشـد مـاه و سـال
چـون بگوید حال را، فرمان کند
چـون بخواهد، جسم ها را جـان کند
(مثنوی۳/۱۴۲۱-۱۴۲۲)
گِــرفتَـاردُزدِ نَفَسِـم دِین وَ کَف
پَنـاهِــم وَ تُــو یـا شَحَنْـه نَجَــف
۱) ترجمه بیت: خدا یا گرفتار هوای نفسم، که همانند دزدی درکمین نشسته ودینم ظاهر و آشکار است، ای پادشاه نجف حضرت امیرالمؤمنین توپناه گاهم باش.
۲) نکات بلاغی: دزد نفس: استعاره ازنفس اماره سه نوع نفس هست که عبارتند از اماره امرکننده به سوی بدی، لوامه: بازدارنده ازبدی وکناه، مطمئنه: که به کمال رسیده است، دین وَ کَف: آشکار، روشن، شَحَنْه نجف: نگهبان داروغه، کنایه ازحضرت علی علیه السلام است تلمیح به سوره قیامت آیه(۲): (وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَهِ).
۳) شرح مفاهیم: «نفس دراصطلاح عرفانی: سرّ هواست، وسرسرهواست». (روزبهان بقلی شیرازی، ۱۳۸۲: ۴۵۵)، و «جوهر مجردی که درذات نیاز به ماده ندارد ولی در فعل نیاز به ماده دارد؛ به علم ادارک نمیشود به وجدان درک میگردد». (سجادی، ۱۳۸۹: ۷۶۳)، دین وَ کَف: آشکار، روشن، شَحَنْه نجف: نگهبان داروغه، کنایه ازحضرت علی علیه السلام است تلمیح به سوره های القیامت (۲): ( وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَهِ) وسوره الفجر آیات(۲۷و۲۸):(یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ؛ ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَهً مَّرْضِیَّهً)، مولوی گوید: داستان رابه این شکل بیان میکند که مارگیری ماری را میگیرد و میپندارد مرده است آن را به شهر
میآورد. این نفس همانند همان مار مرده پنداشته شده است، که جان بگیر زنده می شود وهمه را به کام خود می کشد. (ر. ک.استعلامی شرح دفتر۳، ۲۷۳:۱۳۸۷)، واین نفس اگر موقعیت بیابد فرعونی می شود علیه حق و در برابر آن ایستد. و نفس کل یا نفس اول روح کلی عالم است و نفس دوم روح انسان است، که تابع روح اول می باشد و هرچه از اجزا سر می زند تابع قضای الهی است. جان کلام این است که روح انسان مستوجب قهر است که روح کلی عالم بر آن می تازد وکفر واعمال بد در آن ایجاد می گردد. (ر. ک. همان:۳۷۴)
نَفست اژدرهاست اوکی مرده است
ازغـم وِ بی آلتـی افسـرده است
- تفسیر«جلاء الاذهان و جلاء الاحزان فی تفسیر القرآن »
اثر شیخ ابو المحاسن حسین بن حسن جرجانى، از مفسّران شیعه در اواخر قرن نهم و مطلع قرن دهم هجرى معروف به سید گازر است. صاحب ریحانه الادب وى را با اوصاف عالم، فاضل، محدث و مفسّر یاد مىکند. نام اصلى تفسیر- بنابر آنچه که مؤلف در مقدمه نوشته- جلاء الاذهان و جلاء الاحزان فی تفسیر القرآن است؛ اما به تفسیر گازر نیز شهرت یافته.[۹۵]
این تفسیر بعداً مورد استفاده ملا فتح اللّه کاشانى قرار گرفته است. منبع اصلى تفسیر گازر روض الجنان ابو الفتوح رازى است و در واقع تلخیص همراه با تغییر و اضافاتى از آن تفسیر مىباشد؛ اگرچه مؤلف نامى از تفسیر ابو الفتوح نبرده است. روش تفسیرى ایشان همان روش ابو الفتوح رازى، یعنى اجتهادى است و به اخبار و روایات- به ویژه فضایل اهل بیت:- عنایت خاصى دارد. گرایش ایشان نیز گرایش کلامى و ادبى است.[۹۶]
ملا فتح الله در بخش های مختلف از جمله مباحث مربوط به قصص، حکایات پیامبران:و بخش های عرفانی و اخلاقی و تاریخ اسلام به «جلاء الاذهان و جلاء الاحزان فی تفسیر القرآن » مراجعه کرده، با وجود استفاده های فراوان وی از این تفسیر، فقط گاهی از این تفسیر یاد می کند و معمولاً از عبارات «در تفسیر جرجانی مذکور است…»و یا «در تفسیر جرجانی آمده است…» استفاده می کند.
در این جا به ذکر چند نمونه از مراجعات ملا فتح الله به تفسیر «جلاء الاذهان و جلاء الاحزان» اشاره می کنیم.
وی در تفسیر آیه (وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَیَرَى اللّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَهِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ)[۹۷]« و بگو [هر کارى مىخواهید] بکنید که به زودى خدا و پیامبر او و مؤمنان در کردار شما خواهند نگریست و به زودى به سوى داناى نهان و آشکار بازگردانیده مىشوید پس ما را به آنچه انجام مىدادید آگاه خواهد کرد.» می نویسد: «در تفسیر جرجانى مذکور است که در تعلّق علم رسول۹ و مؤمنان به اعمال بندگان دو وجه گفتهاند یکى آنکه حق تعالى در قیامت آن را بر رسول۹و ائمه۷عرض کند و دیگرى آنکه در اخبار آمده که اعمال امت هر شب دوشنبه و پنج شنبه بر رسول۹و ائمه هدى:عرض می کنند پس مراد به مؤمنان معصوماناند.»[۹۸]
همچنین در تفسیر آیه(إِنَّ رَبَّکُمُ اللّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ)[۹۹] «در حقیقت پروردگار شما آن خدایى است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر عرش [جهاندارى] استیلا یافت.» می نویسد: «در تفسیر جرجانى مذکور است که عرش جسمی است که حق تعالى آن را بر صورت سریر ایجاد فرموده.[۱۰۰]»
وی در تفسیر آیه (وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ)[۱۰۱]«خدا به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند وعده داده است که حتما آنان را در این سرزمین جانشین [خود] قرار دهد همان گونه که کسانى را که پیش از آنان بودند.» در مورد این که خداوند حضرت مهدی۷را خلیفه خود در زمین قرار خواهد داد، نقل می کند: «ابو المحاسن جرجانى در تفسیر خود آورده که دلیل بر صحت این قول که مراد صاحب الزمان۷است و فساد قول آنان که قایلند بآنکه مراد صحابهاند که بعد از رسول۹خلافت کردند از ابو بکر و عمر و عثمان و على۷چه حق تعالى در عهد ابو بکر ولایت عرب را مفتوح ساخت و در عهد عمر بعضى از ولایات عجم بگشاد و بر فساد قول آنان که گفتهاند که مراد جمیع امت پیغمبر۹است آنست که حق تعالى در این آیه وعده استخلاف و تمکین و تبدیل خوف با من فرموده و وعده بچیزى باشد که در زمان حال نباشد بلکه در زمان مستقبل باشد و این هنگام نمی تواند بود که مراد زمان خلفاى ثلثه مذکوره باشد زیرا که به اجماع جمیع امت خلافت ایشان به اختیار مردمان بود نه از جانب حقتعالى پس(لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم) شامل ایشان نباشد.[۱۰۲]»
- تفسیر روض الجنان و روح الجنان
اثر ابو الفتح جمال الدین حسین (حدود ۴۷۰- ۵۵۴ ق) فرزند على بن محمد خزاعى نیشابورى رازى معروف به ابو الفتوح رازى (مدفون در بقعهاى در جوار مرقد شاه عبد العظیم حسنى در شهر رى) از ائمه مفسّران شیعه و مشاهیر متکلّمان امامیه قرن ششم هجرى است. تفسیر ابو الفتوح رازى از قدیمىترین و معروفترین تفاسیر مفصل فارسى شیعى است که با نثر بسیار زیبایى به نگارش درآمده و به شیوه کلامى و روائى و ادبى تألیف گردیده است.
ملا فتح الله از این تفسیر نیز استفاده زیادی برده است ولی در موارد اندکی به نام ابوالفتوح رازی در تفسیر خود اشاره می کند. در واقع می توان گفت که منبع اصلی ملا فتح الله در تفسیر، این دو تفسیر بوده است. از این رو شایسته بود در مقدمه تفسیرش به استفاده فراوان از آن ها اشاره کند. البته نمی توان بر وی خرده گرفت چون قراین نشان می دهد در گذشته نقل از کتاب ها بدون ذکر نام مرسوم بوده و کار ناپسندی محسوب نمی شد.[۱۰۳]
یکی از مواردی که ملافتح الله به نام ابوالفتوح اشاره کرده و از تفسیر وی نقل میکند این مورد است که مینویسد:
«قدوه المفسّرین شیخ ابو الفتوح رازى;در جلد اول تفسیرش این داستان رقّت بار را مفصلا نقل فرموده و ما پارهاى از نگارشات او را ملخصا در اینجا ذکر می کنیم. می فرماید: ملت عرب طبعا از فرزند دخترینه نفرت داشتند و دختر در نظر آنان بسیار خوار و زبون بود چنان که حق تعالى درباره آنها فرموده(وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ کَظِیمٌ)[۱۰۴] «و هر گاه یکى از آنان را به دختر مژده آورند چهرهاش سیاه مىگردد در حالى که خشم [و اندوه] خود را فرو مىخورد.» سبب نفرت عرب جاهلیت از دختر چند امر بود یکى آنکه غیر کفو به خطبه ایشان نیاید… و دیگر آنکه می ترسیدند که در فوت پدران یا غیبت و مسافرت آنان دختران گرسنه یا برهنه شوند و این را براى خود عار و ننگ می شمردند کما قال تعالى: (وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ خَشْیَهَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیَّاکُمْ)[۱۰۵]« و از بیم تنگدستى فرزندان خود را مکشید ماییم که به آنها و شما روزى مىبخشیم.»[۱۰۶]
وی همچنین ذیل تفسیر آیه (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا)[۱۰۷] « اى کسانى که ایمان آوردهاید خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاى امر خود را [نیز] اطاعت کنید پس هر گاه در امرى [دینى] اختلاف نظر یافتید اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر [او] عرضه بدارید این بهتر و نیکفرجامتر است.» می نویسد: «در تفسیر ابو الفتوح مذکور است که وجه استدلال این آیه بر امامت ائمه اثنى عشر:آنست که حق تعالى اطاعت اولو الامر را با طاعت خود و اطاعت رسول۹خود مقرون ساخته و چنان که قدیم تعالى از همه قبایح منزه است و رسول او۹از همه معاصى کبیره و صغیره معصوم و مطهر اولوا الامر نیز باید که چنین باشند و به اتفاق بعد از پیغمبر۹غیر از ائمه اثنا عشر:معصوم نبودند پس مراد به اولى الامر ایشان باشند نه غیر ایشان و اگر نیز مراد از اولو الامر على العموم باشد لازم می آید که هر حاکمى و عالمى که بنا حق و ناروا حکمى کند تابع او باید شد و اطاعت او باید کرد به جهت عموم لفظ و این باجماع باطل است و احادیث صحیحه نیز دالند بر این مدعا.»[۱۰۸]
- تفسیر مجمع البیان
تالیف علامه طبرسى;، معروف به امین الاسلام طبرسى متولد ۴۶۸ و متوفاى ۵۴۸ ق است.ایشان از بزرگان قرن ششم هجرى و یکى از مفسّران نامدار و مشهور شیعه است.
تفسیر مجمع البیان بر گرفته از تفسیر تبیان است؛ چرا که ایشان از میان تمام تفاسیر آن عصر، تنها تفسیر تبیان شیخ طوسى;را به دلیل جامعیت آن مىپسندند. مورخان، درباره سیره او مطلب جالبى نوشتهاند و آن این است که او کتاب مجمع البیان را نوشت و مطالب کتاب تبیان شیخ طوسى;را در آن گرد آورد. [۱۰۹]
ملا فتح الله در تفسیر آیه شریفه (فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ)[۱۱۰] « در خانههایى که خدا رخصت داده که [قدر و منزلت] آنها رفعتیابد و نامش در آنها یاد شود در آن [خانه]ها هر بامداد و شامگاه او را نیایش مىکنند.» می نویسد: «و در مجمع البیان آورده که نزد ابن عباس و حسن و مجاهد و جبائى و قتاده مراد به بیوت مذکوره، مساجد است.»
همچنین وی در تفسیر آیه شریفه (خُلِقَ الْإِنسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِیکُمْ آیَاتِی فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ)[۱۱۱] « انسان از شتاب آفریده شده است به زودى آیاتم را به شما نشان مىدهم پس [عذاب را] به شتاب از من مخواهید.» می نویسد: «در مجمع البیان آورده که مفسّران را در این انسان دو قول است اول آن است که مراد به آن آدم است و بنا بر این تفسیر عجل را بر چند معنى تنزیل کردهاند یکى آنکه او سبحانه آدم را بعد از خلق همه اشیا در آخر روز جمعه که آخر ایام شنبه بود خلق فرمود به سرعت تمام تا قبل از غروب شمس آن روز خلقت او تمام بوده باشد»[۱۱۲]
ملا فتح الله کاشانی از این تفسیر بخصوص در مباحث نقل قصص و تاریخ بهره زیادی برده است.
۴- کنز العرفان
تالیف جمال الدین ابو عبد اللّه مقداد بن عبد اللّه بن محمد بن حسین بن محمد سیورى حلّى اسدى، معروف به فاضل مقداد، از بزرگان اصحاب و مشایخ است. وى عالم، فاضل، متکلم، محقق و فقیهى توانا بود و از شاگردان شهید اول شیخ محمد بن مکى عاملى (۷۳۴- ۷۸۶ ق) است که در سال ۸۲۶ در گذشت و در نجف اشرف مدفون گشت.
او تألیفات گرانقدر و ارزشمندى دارد؛ از جمله همین کتاب و کتاب دیگرش «التنقیح الرائع فی شرح مختصر النافع» در فقه و اثر دیگر وى «اللوامع فی المباحث الکلامیه» و همچنین کتاب «النافع المختصر فی شرح الباب الحادی عشر».
این کتاب (کنز العرفان) بر اساس ابواب فقه ترتیب یافته و فواید بسیارى دارد و به رغم اختصار، بحث را کامل کرده و نهایت ایجاز ولى در حد کفایت به مباحث متناسب لغوى و ادبى پرداخته است، که خود دلالت بر تبحر و مهارت مؤلف در ادب و لغت و بیان و نیز قدرت استدلال و استوارى او در اقامه برهان دارد.[۱۱۳]
ملا فتح الله کاشانی در تفسیر منهج الصادقین در بیشتر مباحث فقهی از «کنز العرفان» استفاده کرده است به طوری که می توان گفت زیر بنای مباحث فقهی این تفسیر«کنز العرفان» است ملا فتح الله در ذیل آیات فقهی ابتدا توضیح مختصری از خود می آورد و سپس مطالب و آراء فقهی را از کنز العرفان ذکر می کند. در این جا به ذکر چند مورد از موارد استفاده ملا فتح الله از کنز العرفان را می آوریم.
وی در تفسیر آیه (وَثِیَابَکَ فَطَهِّرْ)[۱۱۴] «و لباس خویشتن را پاک کن» می نویسد: «و در کنز العرفان آورده که بنا بر طهارت ظاهر در این مقام چند حکم است اول آنکه تطهیر واجبست زیرا که امر حقیقت از براى وجوبست، دوم تطهیر واجبست براى نماز نه بحسب ذات بجهت اجماع جمیع امت و قرینه (وَ رَبَّکَ فَکَبِّرْ)[۱۱۵] «و پروردگار خود را بزرگ دار»، بنا بر آنکه مراد تکبیر افتتاح باشد، سوم اینکه وجوب على عمومه نیست زیرا که در احادیث صحیحه ثابت گشته که دم غیر مغلّظ که از درهم بغلی قاصر باشد معفو عنه است و همچنین است خون قروح و جروح که باز نایستد یا از مطلق نجاست در حال ضرورت یا آنکه ملبوس از ما لا یتم به الصلاه باشد و غیر آن بر تفصیلى که در کتب فقهیه مسطور است، چهارم آنکه تطهیر از براى غیر نماز و طواف مستحبّ است به جهت تمرین تکلیف بر آن و سهولت او نزد دارنده آن.»[۱۱۶]
و یا در تفسیر آیه شریفه(وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِیءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ)[۱۱۷] «و اگر دو طایفه از مؤمنان با هم بجنگند میان آن دو را اصلاح دهید و اگر [باز] یکى از آن دو بر دیگرى تعدى کرد با آن [طایفهاى] که تعدى مىکند بجنگید تا به فرمان خدا بازگردد پس اگر بازگشت میان آنها را دادگرانه سازش دهید و عدالت کنید که خدا دادگران را دوست مىدارد.»، می نویسد: «صاحب کنز العرفان آورده که بعضى از فقهاء که معاصر مایند به این آیه استدلال کردهاند بر قتال بغات و این محض غلط است زیرا که باغى کسی است که بر امام معصوم۷خروج کند به تأویل باطل و با او محاربه نماید و به مذهب ما او کافر است به دلیل قول حضرت رسالت۹مر امیر المؤمنین۷را که «یا على۷حربک حربى و سلمک سلمى» پس چگونه باغى مذکور مؤمن باشد تا در تحت آیه داخل شود و لازم نمىآید از ذکر لفظ (بغى) در آیه که مراد به آن بغاتى باشند که معهود فقها اند.»[۱۱۸]
دیگر منابعی که ملا فتح الله در تفسیر خود استفاده کرده عبارتند از: انوار التنزیل و اسرار التاویل قاضى ناصر الدین عبد اللّه بن عمر بیضاوى، تفسیر کشاف زمخشری، تفسیر تبیان شیخ طوسی;، تفسیر ثعلبی، تفسیر کاشفی، تفسیر قمی، تفسیر کبیر فخر رازی، تفسیر منسوب به امام حسن عسکری۷و کتب حدیثی من لا یحضره الفقیه شیخ صدوق;، عیون اخبار الرضا تالیف شیخ صدوق;.
علاوه بر این ملا فتح الله کاشانی از آراء مفسّران صدر اسلام از صحابه و تابعان بهره های فراوانی برده و در موارد بسیار زیادی در تفسیرش آراء آن ها را بدون ذکر منبع ذکر کرده است. وی از آراء ابن عباس بیشتر از سایر صحابه استفاده کرده است.
شیوه طرح مباحث در منهج الصادقین
ملا فتح الله در تفسیر سوره ها به طور منظم و منسجم عمل کرده است. شیوه تنظیم مطالب در منهج الصادقین به روش زیر است:
ملا فتح الله ابتدا نام سوره را ذکر می کند و سپس مکی یا مدنی بودن سوره را ذکر می کند وی در مشخص کردن سور مکی یا مدنی به اقوال صحابه استناد می کند و نظر صحیح و مورد نظر خود را در نهایت بیان می کند.
در ادامه عدد آیات را ذکر کرده و نظرات مختلف در این زمینه از گرو های مختلف شامی، بصری، کوفی ، مکی، مدنی و حجازی بیان کرده و آیات مورد اختلاف را ذکر می کند وی در نهایت عدد کوفی را به سبب انتساب به امام علی۷بر می گزیند.
سپس ملا فتح الله نام های سوره و ثواب و آثار قرائت سوره و فضایل سوره را به نقل از پیامبر اکرم۹و ائمه اطهار:بیان کرده و تناسب اختتام سوره قبل با افتتاح سوره بعد را ذکر می کند. بعد از آن ملا فتح الله آیات را دقیق و موافق با قرائت ابوبکر از عاصم و گاهی موافق قرائت حفص از عاصم، بدون تعرض به قرائت های دیگر، ترجمه می کند.
وی در ادامه اسباب النزول، مباحث لغوی، صرف و نحو و مسائل بیانی را با استشهاد به اشعار عرب بیان می کند و سپس به مباحث تفسیری می پردازد.
در این جا به ذکر نمونه هایی برای مطالب یاد شده ذکر می کنیم.
ملا فتح الله در مورد نام سوره در سوره اعراف می فرماید: «بدانکه نزد علماء دین المص یا اسم سوره است و یا اسم قرآن یا هر حرفى از آن اشاره است به اسمى از اسماء الهى چون اله و ملک و لطیف و صبور…»[۱۱۹]
صاحب تفسیر «منهج الصادقین» درباره مکی و مدنی بودن در سوره مائده می نویسد: «نزد بعضى هر آیتى که مُصَدَّر است به(یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا)«اى کسانى که ایمان آوردهاید.» مدنى است و هر کدام که مُصَدَّر به (یا أَیُّهَا النَّاسُ) «اى مردم» مکى است و اصحّ آنست که بنا بر اغلب است.»[۱۲۰]
وی در مورد مکی و مدنی بودن سوره رعد می نویسد: «مکى است همه آن نزد ابن عباس و عطا و پیش کلبى و مقاتل آیه آخرین مدنی است و در حق عبد اللَّه بن سلام نازل شده و حسن و عکرمه و قتاده گفتهاند که این سوره مدنی است مگر آیه (وَ لَوْ أَنَّ قُرْآناً سُیِّرَتْ بِهِ الْجِبالُ)[۱۲۱] «و اگر قرآنى بود که کوهها بدان روان مىشد.» و آیتى که بعد از آن است که این هر دو آیه در مکه نازل شده.»[۱۲۲]
ملا فتح الله عدد آیات سوره رعد را این گونه بیان می کند: «عدد آیات آن چهل و هشت است نزد شامى و چهل و هفت بعدد بصرى و چهل و چهار نزد اهل حجاز و چهل و سه به عدد کوفى و اختلاف در پنج آیه است (لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ)[۱۲۳] «در آفرینش جدیدى خواهیم بود»،(الظُّلُماتُ وَ النُّورُ)[۱۲۴] «تاریکی ها و روشنایى» از غیر کوفى (الْأَعْمى وَ الْبَصِیرُ)[۱۲۵] «نابینا و بینا» و (سُوءُ الْحِسابِ)[۱۲۶] «به سختى بازخواستشوند» شامى (مِنْ کُلِّ بابٍ)[۱۲۷] «از هر درى بر آنان درمىآیند.» عراقى و شامى»[۱۲۸]
وی در ثواب قرائت سوره یونس می نویسد:«هر که تلاوت سوره یونس کند در هر دو ماه یا سه ماه از جاهلان نباشد و روز قیامت از مقربان بارگاه عزت بود.»[۱۲۹]
و در ثواب قرائت سوره اعراف می نویسد:«هر که سوره الاعراف را قرائت کند حق تعالى میان او و ابلیس سترى پیدا کند و آدم شفیع او باشد در آخرت و عیاشى باسناد خود از ابى بصیر روایت کرده که ابى عبد اللَّه۹فرمود که هر که سوره الاعراف را در هر ماه تلاوت کند روز قیامت از زمره (الذین لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ)[۱۳۰] «کسانی که بر ایشان بیمى نیست و غمگین نخواهند شد» باشد و اگر در هر جمعه بخواند حق تعالى در قیامت حساب او نکند و بعد از آن فرمود که آیات این سوره محکمند پس باید که ترک قرائت او نکند که روز قیامت گواهى خواهد داد براى خود نزد حضرت بارى.»[۱۳۱]
مولف منهج الصادقین در مورد ختم و افتتاح دو سوره کهف و انبیاء می نویسد: «بباید دانست که چون حق سبحانه ختم سوره الکهف نمود به ذکر توحید و امر مردمان به آن افتتاح این سوره کرد به ذکر انبیا که بر طریقه توحید بودند.»[۱۳۲]
وی در مورد مباحث لغوی و صرف و نحو در سوره مریم می نویسد: «تسمیه فاجره به بغى جهت آنست که آن مشتق است از بغیت به معنى طلب یعنى زنى که طلب کننده زنا است و یا از بغى به معنى تجاوز و تعدى یعنى زنى که در گذشته است از حد شرع به سبب این عمل قبیح و آن بر وزن فعولست نزد مبرد در اصل بغوى بوده و عدم دخول تاء تانیث در او به جهت آن است که در فعولى که به معنى فاعل است مذکر و مؤنث مساویست»[۱۳۳]
فصل سوم: توجه به قاعده در نظر گرفتن قرائت صحیح در منهج الصادقین
یکی از قواعدی که در تفسیر قرآن نقش مهمی ایفا می کند، قاعده توجه به قرائت صحیح است که مفسّر قرآن باید در هنگام تفسیر توجه کافی به این قاعده داشته باشد. در این جا این پرسش ها مطرح می شود که قرائت صحیح دارای چه معیارها و ملاک هایی است؟ علل ایجاد قرائت های سبعه چیست؟ آیا مى توان قرآن را بر طبق هر یک از این قرائت ها تفسیر کرد؟ یا تفسیر باید براساس قرائت خاصى باشد؟ و…
در این فصل برآنیم تا ضمن پاسخ به پرسش های فوق میزان رعایت توجه به این قاعده در تفسیر منهج الصادقین را بررسی کنیم.