یکی از مواردی که در زمرهی گیاهان مقدس میتوان آن را بررسی کرد و در قصهی ۲۸ نیز به پرداخته شد. نقش بیشمار درختان در زندگی آدمی است. در این قصه هم وقتی که شخصیت اصلی هفت طبقه به زیر زمین سقوط میکند، در زیر درختی به استراحت میپردازد و همانجا با نجات دادن جوجههای سیمرغ از دست مار، از کمک این موجود افسانهای بهرهمند میشود و به نزد خانوادهاش بازمیگردد. درخت در اینجا نقش پناهدهندگی برای قهرمان قصه دارد.
- سیمرغ
سیمرغ از دیگر موجودات اساطیری است که هم در حماسهی ملی، شاهنامه، و هم در قصههای عامیانه حضوری فعال دارد.
محققان واژهی سَئِنه را در اوستا، شاهین وعقاب ترجمه کردهاند وآن را با ورغن اوستایی یکی و این مرغ اوستایی را همان سیمرغ فارسی دانستهاند. سیمرغ در اوستا و متون اساطیری بر درختی به نام « هرویسپ تخمک» به معنی «همه تخم» که تخم همهی گیاهان دارویی در آن وجود دارد، مأوا گزیده است. در شاهنامه و متون حماسی، سیمرغ نیروی شگرف دارد و به کمک پهلوانان حماسه برمیخیزد و با نیروی درمانگری خود، به آنان یاری میرساند. سیمرغ همچنین در فرهنگ عامه و قصههای عامیانه، حضوری چشمگیر دارد و شاید یکی از معدود عناصر اساطیری باشد که توانسته است در فرهنگ عامه به صورت عمیق و ژرف نفوذ کند. این پرنده در قصههای عامیانه، در جلوهی یاور قهرمان ظهور میکند و به قهرمان قصه در رسیدن به مقصودش کمک میکند (محسنی،۱۳۹۰: ۱۶۴-۱۶۵).
سیمرغ با نفوذ و چیرگی که در فرهنگ ایرانی دارد، نزد ایرانیان بسیار مقدس بوده، به گونهای که در شاهنامه چهار چهرهی مختلف ایزدی از این پرنده را مشاهده میکنیم:
۱-ایزدی که به صورت انسان خودنمایی میکند و این امر در خاصیت پزشکی و درمانگری سیمرغ از قدیم مورد نظر بودهاست.
۲-ایزد سروش که به شکل مرغ درمیآید و به رازگویی میپردازد، رازگوییهای سروش که به صورت زیبارویی پلینگه پوش بر فریدون و کیومرث آشکار میشد و آنها را راهنمایی میکرد.
۳-در واقع توتمی مادینه و بنابر آنچه در مینوی خرد آمده، آشیانهی سیمرغ در درخت دور کنندهی غم بسیار تخم است. در اینجا سیمرغ بر درخت شادی و غمزدا اقامت دارد. دقت در خصوصیات عمدهی سیمرغ نشان میدهد که در این تعبیرها سیمرغ توتمی مادینه است که هم مظاهر گیاهی و هم حیوانی دارد، درخت درواقع توتمی گیاهی است که نرینه به شمار میآید.
۴-در متون عرفانی دورهی اسلامی، سیمرغ در لباسی تازه تجدید حیات میکند و مظهر عظمت حق و وحدت وجود میگردد (نقل به مضمون، رستگار فسایی،۱۳۸۳: ۵۵-۵۷).
در این قصه هم شخصیت اصلی به یاری سیمرغ موفق میشود از قعر زمین به نزد خانوادهاش بازگردد.
■ عناصر اجتماعی
¨ طبقات اجتماعی، شخصیتها و روابط بین آنها
شخصیتهای این قصه، همگی از طبقهی مرفه جامعه هستند. قصه در خانواده شاه اتفاق میافتد و سخنی از دیگر طبقات جامعه نیست. شاهی که هفت زن دارد؛ اما عقیم است و به کمک درویشی یا فالگیری صاحب فرزند میشود، یکی از تیپهای شخصیتی قصههای ایرانی است. اهمیت این مسئله زمانی مفهومتر جلوه میکند که در نظر بیاوریم « در کشوری همچون ایران که دارای سنت و سابقهی هزاران سالهی سلطنتی بوده است، بدون داشتن اولاد به ویژه اولاد ذکور دوام سلطنت منتفی میشود»(مارزلف،۱۳۷۱: ۴۳). در این قصه، هفتمین فرزند شاه چلاق است به همین سبب او را لتی به معنی نصفی مینامند؛ اما همین پسر با وجود نقص جسمانی، قدرتی عجیب دارد و موفق میشود کاری را که شش برادر قادر به انجامش نبودند، به سرانجام برساند.
¨ آداب و رسوم
________
¨ وضیت اقتصادی و رابطه با قدرت وثروت
_____________
■ عناصر روانشناسی
در قصههایی که از هفت کودک یا هفت فرزند یاد میشود، کوچکترین فرزند که نزارتر و کوچکتر از دیگران است، خانوادهی خود را نجات میدهد.
این هفت برادر که تجسم هفت بدن انسان یا هفت مرتبهی وجودند، درواقع یک تن بیش نیستند. به موجب حکمت عرفانی و باطنی آدمی هفت جسم دارد که نخستین جسم سنگینترین و آخرینش لطیفترین آنهاست. شش جسم به مثابهی جامههایی است که روح در سیر تعالی، یکی پس از دیگری از خود دور میکند. هفتمین برادر، انسانی معنوی و جاودانی است. شش برادر جامههایی خاکی و فانیاند که این اصل ابدی حیات سرمدی را پوشاندهاند و هفتمین برادر نجات بخش، مظهر زندگی جاودانه، فیض الهی و دارای گوهر آسمانی است که شش برادر را را به سوی ابدیت و جاودانگی راهنمایی میکند» (ستاری،۱۳۵۱، ۱۸: ۹۷).
در این قصه، لتی شخصیت اصلی و هفتمین برادر است که به رغم ناتوانی و نقص جسمانی، قدرت فوقالعاده دارد و بر آلبرزنگی پیروز میشود. میتوان چنین استنباط کرد که پیروزی برآلبرزنگی در واقع پیروزی بر مظاهر مادی و پلید جسم است و این کار فقط از عهدهی کسی برمیآید که پیوندی با الوهیت داشته باشد. لتی هم به دلایلی که مورد هفتمین برادر گفته شد، موفق میشود. علاوهبر آن حضور لتی در چاه و فرورفتنش هفت طبقه به زیر زمین به نوعی با شناخت ناخودآگاه ارتباط دارد.
دنیای فرودین در اسطورهها اگرچه تداعیگر مفهوم نیستی و سرزمین مرگ میباشد؛ اما آن را با توجه به نمادهای به کار رفته در افسانهها، میتوان دنیای ناخودآگاهی، سرزمین ممنوع باورها و بخش ناخودآگاه شخصیت فرد تلقی نمود. حرکت قهرمان به سوی سرزمین «فروسو» با غلبه بر نمادها و عناصری همراه میشود که برابر ترس، منهیات، شهوات و تابوها میباشد. قهرمان تنها پس از غلبه بر نمادهای ترس، رشد حس اعتماد به نفس و کشف سویههای گوناگون شخصیت خود میتواند به عنوان فردی کامل و پیروز در داستان متولد گردد ( حسنزاده،۱۳۸۱،ج۱: ۲۸۱).
در این نوع قصهها، قهرمان معمولا کوچکترین برادر است و در سرزمین فروسو نیز با کشتن مار یا اژدها و یاری سیمرغ میتواند به خانه بازگردد.
در این قصه هم لتی، کوچکترین برادر است و بنابر حادثهای به زیر زمین میرود. درآنجا با کشتن ماری و یاری سیمرغ به خانه بازمیگردد و جانشین پدر میشود. وجود برههای سبز و سیاه نیز با این تحلیل مطابقت دارد، برهی سیاه که به نوعی تاریکی ناخودآگاه و قسمتهای ناشناختهی وجود را تداعی میکند. در مقابل برههای سبز به دلیل روشنی رنگ معرف بخش خودآگاه ذهن است.
■ باورهای عامیانه و خرافی
______________
■ سایر عناصر
در این قصه، آنجا که برادران لتی از حسادت او را در چاه میاندازند، تلمیحی به داستان یوسف پیامبر دارد. همچنین کل قصه یادآور این حکایت از گلستان سعدی است « ملکزادهای را شنیدم که کوتاه بود و حقیر و دیگر برادرانش بلند و خوبروی. باری پدر به کراهت و استحقار در او نظر میکرد. پسر به فراست و استبصار بهجای آورد وگفت: ای پدر، کوتاه خردمند به که نادان بلند. نه هر چه به قامت مهتر، به قیمت بهتر….» (سعدی،۱۳۷۹: ۱۷۹).
۳-۳۱- آلتین توپ
* خلاصهی قصه
برادر و خواهری بودند که با هم زندگی میکردند. برادر هر روز صبح به شکار میرفت و شب بازمیگشت. روزی دختر متوجه شد که از داخل چاه خانه صدایی میآید. چادر خود را از چاه پایین انداخت، دیو زرد بد ترکیبی از چاه بیرون آمد و دختر را مجبور کرد که همسر او شود. روزها گذشت، دیو دختر را مجبور کرد که از برادرش بخواهد دیو سفید، صاحب باغ انگور و دیو سیاه، صاحب باغ هندوانه را بکشد. برادر دختر خواسته های خواهرش را انجام داد. بعد از مدتی دختر که از دیو باردار شده بود، پسری زایید؛ اما چنین وانمود کرد که بچه را از سر راه پیدا کردهاست. نام کودک را آلتین توپ گذاشتند. سالها گذشت تا اینکه روزی دیو، دختر را مجبور کرد که برادرش را بکشد. آلتین توپ ماجرا را شنید و مانع از انجام این کار شد. برادر دختر هم که از ماجرای دیو مطلع شده بود، دیو زرد و خواهرش را کشت و با آلتین توپ به کوه رفتند و درآنجا زندگی کردند. شبی آلتین توپ در کوه با چهل حرامی آشنا شد. آنها میخواستند از خزانهی شاه سرقت کنند. آلتین توپ هم همراه آنها رفت؛ اما در قصر دختران شاه را دید و در کنار هر کدام از آنها سیبی گذاشت، چهل حرامی را کشت و شاه را از ماجرا مطلع کرد. شاه هم دختر کوچک خود را به آلتین توپ و دختر بزرگ خود را به دایی او داد و تاج وتخت را هم به آلتین توپ سپرد.
■ عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
_____________
¨ کنشهای اساطیری
- کشتن دیو
( رجوع شود به قصهی ۲۲)
- انتخاب همسر با پرتاب ترنج یا دیگر میوه ها
در قصهی ۱۲ آمد که گاهی اوقات مردان با پرتاب ترنج، سیب، دستنبوی و … همسر خود را انتخاب میکردند. در این قصه هم امری شبیه به آن اتفاق میافتد. آلتین توپ با گذاشتن سیب و یادداشتی کنار دختران پادشاه، به نوعی آنها را برای خود و داییاش خواستگاری میکند.
- رسیدن به پادشاهی از طریق دامادی پادشاه
(رجوع شود به قصهی ۲۸)
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
-دیو
در مورد این موجود اسطورهای و ویژگیهایش در قصهی ۱۲ مفصل توضیح داده شد. این قصه تفاوتی با دیگر قصههایی با مضمون مشابه پیوند دیو با انسان دارد و آن، این است که در این قصه، دیو دختر را به زور مجبور با ازدواج میکند و از این ازدواج پسری متولد میشود که قدرت فراوان و خصوصیات اخلاقی انسانی دارد. قدرت فراوان او ناشی از دیو و خصائل اخلاقیاش برگرفته از انسان است. نکتهی دیگری که در این مورد باید، گفته شود، دو دیو دیگری است که با رنگهای سیاه و سفید از آنها نام میبرد و صاحب باغ هستند. مطابق با رویکرد اسطورهای نقد ادبی رنگ سیاه به معنای «هرج و مرج، ابهام، مرگ، دانش ازلی، ناخودآگاه شرّ» و سفید به معنای «چند گانگی شدید که در مفاهیم مثبت جنبه های نور، تزکیه ، پاکی و زمان لایتناهی را میرساند و در مفاهیم منفی خود مرگ، وحشت، نیروی مافوق طبیعت و حقیقت کور کنندهی اسرار جهانی مرموز » (گورین و همکاران،۱۳۷۰: ۱۷۵) است. این امر در مبحث روانشناسی قابل تأمل است و به آن پرداخته میشود.
- کوه
کوه از دیگر پدیده های اساطیری است که مفاهیم ثبات، استواری و گاهی خلوص را به ذهن متبادر میکند.
بهطور کلی کوه هم مرکز و هم محور دنیا است، از منظر گرافیکی کوه به صورت یک مثلث متساویالساقین ترسیم میشود. کوه جایگاه خدایان است و بالا رفتن از آن چون عروجی به سوی آسمان است. کوه چون وسیلهایی است برای دخول به جایگاه اولوهیت و چون بازگشتی است به مبدأ. خاقانهای چین بر قلهی کوهها قربانی میدادند. کوه مرتفع شبیه به قلعه، نماد امنیت است (شوالیه،۱۳۸۸،ج۴: ۶۳۷-۶۴۱).
■ عناصر اجتماعی
¨ طبقات اجتماعی، شخصیتها و روابط بین آنها
آلتین توپ قصهی به پادشاهی رسیدن جوانی شجاع و فقیر است که با کوشش، شجاعت و عشق از اعماق اجتماع به بلندای آن میرسد. نحوهی زندگی توصیف شده در ابتدای قصه و امرار معاش از راه شکار نشانگر زندگی روستایی و فقیرانه است. اگر دیوان موجود در قصه را بومیان ایرانی بدانیم، گویی محل زندگی خواهر و برادری که ابتدای قصه وصف میکند، اجتماعی آمیخته از دیوان (بومیان) و آریائیان است، چرا که در میان قصه از دو دیو دیگر نام میبرد که صاحب باغ هستند. همچنین وقتی دایی آلتین توپ دیو زرد و مادر وی را میکشد، برای زندگی به کوهی پناهنده میشوند که میتوان نشانگر نوعی فرار از اجتماعی باشد که در آن زندگی میکردند. احتمال دیگری نیز وجود دارد و آن هم سرشکستگی و بیآبرویی دایی آلتین توپ از پیوند خواهرش با دیو که او را مجبور به فرار از اجتماع میکند.
مورد دیگری که میتوان به آن اشاره کرد، وجود حرامیان در کوه است. این امر بارها در قصهها تکرار شده درواقع حرامیان و دزدها همیشه در محلی جدا از اجتماع دیگر مردمان زندگی میکردهاند. آلتین توپ در ابتدا و ظاهر امر حاضر میشود با دزدان همکاری کند؛ اما بعد از ورود به قصر و دیدن دختران نه تنها مانع از این کار میشود بلکه همهی دزدان را نیز میکشد.آیا این امر ناشی از عشق و علاقهی آلتین توپ به دختران است یا اینکه دلیل دیگری دارد؟ متاسفانه در قصه به آن اشاره نشدهاست.
¨ آداب و رسوم
_________
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت وثروت
در این قصه هم مانند دیگر قصهها، قهرمان فقیر فقط با پیوند و ارتباط با خانواده شاه، به عنوان مهمترین مراکز قدرت، میتواند زندگی خود را بهبود بخشد.
■ عناصر روانشناسی
در این قصه خواهر و برادری با هم زندگی میکنند. بتلهایم در افسون افسانهها، خواهر و برادر در قصهها را دو بعد وجود آدمی میداند. خواهر نماد ناخودآگاه و برادر خودآگاه است. در این قصه ناخودآگاه اسیر نفسانیات است و این موضوع به شکل دیو زرد در قصه نمود یافته است. رنگ زرد دو معنای متضاد دارد.
ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره بررسی محتوایی قصههای کتاب «فرهنگ افسانه های مردم ایران» (جلداول)- فایل ...