کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب
 



د) دخالت سبب خارجی بین فعل عامل زیان و ضرر
در جایی که بین فعل عامل زیان و ضرر ایجاد شده سبب دیگری دخالت داشته باشد؛ هم چنین مطرح شد که «دخالت شخص ثالث بیشتر در مواردی اهمیّت پیدا می‌کند که خطای خوانده و رابطه سببیت بین این خطا و خسارت ثابت شده است و او به منظور کاستن از مسئولیّت خود ادعا می‌کند که تنها عامل ورود ضرر نیست و خطای شخص ثالثی نیز در این راه مؤثر بوده است.» [۷۳]
ملاحظه می‌گردد که هرگاه شخص مرتکب تقصیر شود ولی بین خطای او و ضرر ایجادشده سبب دیگری واقع شود، مانند اقدام ثالث یا خود زیان دیده، هرگاه این اقدام از ناحیه مقصر اوّلی قابل پیش‌بینی نباشد؛ رابطه مقررّ بین تقصیر او و ضرر ایجاد شده قطع می‌شود و او مسئول جبران خسارت نیست. ولی هرگاه اقدام دوّم از ناحیه مقصر اوّلی قابل پیش‌بینی باشد، او مسئول ضرر می‌باشد.
به عنوان نتیجه‌ی این مبحث می‌توان گفت: نسبت به مسئله‌ی مسئولیّت مدنی در نظام‌های مختلف حقوقی رویکردهای متفاوتی وجود دارد. در نظریّه‌های جدید تلاش بر این شد که از قالب سنتی خارج گردند و به نظریّه‌های عمومی مسئولیّت روی آورند. مبانی نظری مسئولیّت‌مدنی در نظام حقوقی ایران را می‌توان در ق.م مصوب ۱۳۰۷و ق.م.م مصوب ۱۳۳۹جستجو کرد. هم‌چنین در کنار قوانین عام و اصلی، مقررات زیادی وجود دارد که در امور مختلفی مانند: سوانح رانندگی، مسئولیّت متصدی حمل و نقل، مسئولیّت تولیدکنندگان یا فروشندگان موادغذایی احکامی را در خصوص مسئولیّت‌مدنی مطرح می‌کنند. مضافا نظام حقوقی ایران فقط مبتنی بر حقوق نوشته و مقررات قانونی نیست بلکه بنا به تصریح قانون، قضات می‌توانند در موارد سکوت و ابهام و اجمال قانون به فقه و اصول حقوقی استناد نمایند.
هرچند در قانون مدنی ایران راجع به خسارات ناشی از عدم انجام تعهدات قراردادی به مباحث زیادی پرداخته شد ولی در باب مسئولیّت‌مدنی خارج از قرارداد بخش محدودی از خسارات مادی را مورد ملاحظه داشته است. در حقوق مدنی و فقه رابطه سببیت خسارت به فعل زیان بار ملاک مسئولیّت است و تقصیر به عنوان رکن متغییر مسئولیّت مطرح گردیدکه درگفتارچهارم مبحث دوم همین فصل بدان پرداخته خواهد شد.
با افزایش روز افزون حوادث و پیشرفت‌های صنعتی، ضرورت بحث مبانی مسئولیّت‌مدنی و گسترش دامنه آن و نحوه جبران خسارت یک تئوری واحد نمی‌تواند در همه موارد مبنای مسئولیّت‌مدنی قرار گیرد. لذا بازشناسی و تبیین قواعد عمومی مسئولیّت‌مدنی امری لازم و ضروری می‌باشد.
مبحث دوّم) مفاهیم، مبانی، منابع و ارکان مسئولیّت‌مدنی دولت
این مبحث در چهار گفتار ارائه می‌گردد. در گفتار اول و دوم مفاهیم و مبانی نظری مسئولیّت‌مدنی دولت، گفتار سوم ارکان مسئولیّت‌مدنی و در گفتار چهارم ضرروت وجود رابطه سببیت ارائه خواهد شد.
گفتاراوّل: مسئولیّت‌مدنی دولت
در حقوق ایران«خطا» یا «تقصیر» اصلی‌ترین مبنای مسئولیّت مدنی دولت است. در خصوص رفتار تقصیرآمیز گفته شد:
رفتاری که با سهل‌انگاری، ‌بی‌مبالاتی و اشتباه همراه باشد. درحالی که چنین صفات فقط به اشخاص حقیقی قابل انتساب است. دولت مفهومی انتزاعی است یعنی دارای ابعاد خارجی نیست. مفهومی است ساخته و پرداخته‌ی ذهن که به حکم قانون دارای شخصیت گردیده است. پس چگونه می‌توان خروج از رفتار متعارف و فرض بی‌مبالاتی و یا قصد انجام خطا را به دولت که شخصیتی انتزاعی است نسبت داد. به همین جهت به طور فیزیکی، امکان ارتکاب یک عمل و در نتیجه یک خطا در معنا و به شکلی که برای اشخاص حقیقی متصور است، ندارد.[۷۴]
پایان نامه - مقاله - پروژه
ملاحظه می‌گردد که در حقوق عمومی ملاک قانون است. نه عرف. در قانون نیز تعریفی از متعارف بودن وجود ندارد و عرف درنهایت دارای نقشی فرعی است.
بنداوّل) مفهوم لغوی و اصطلاحی دولت
«دولت» در لغت کلمه‌ی عربی است به معنای مال یا قدرت و پیروزی می‌باشد. که بین اشخاص و افراد در حال گردش دست به دست شدن است. در اصطلاح نیز دولت یک شخصیت حقوقی، عمومی است بر هیأت حاکم کشور اطلاق می‌گردد. ممکن است که دارای اشکال متفاوت باشد. در زبان فارسی دولت به معنای هیأت وزرا هم به کار می‌رود. در این صورت اغلب کلمه‌ی هیأت به آن اضافه می‌شود و آن را هیأت دولت می‌گویند.
عنوان شدکه«دولت مبیّن شخصیّت حقوقی ملّت است. شخصیتی که در جهت تمرکز سیاسی اقتصادی و حقوقی عناصر تشکیل‌دهنده آن استمرار دارد و برای ایجاد یک نظام سیاسی تحققّ می‌یابد.»[۷۵]
هم‌چنین درتعریف حقوقی دولت آمده است«مجموعه‌ای از مردم که در قلمرو معیّن تحت حاکمیّت خاصی سکونت داشته باشند.»[۷۶] با توجّه به تعاریف فوق به مفهوم عام و خاص دولت می‌پردازیم.
الف) مفهوم عام دولت
دولت[۷۷] در لغت به معنای نیک بختی، سعادت، ثروت و مال است چنان که در فرهنگ معین به معنای«گذشتن از حالی به حالی، گروهی که بر مملکت حکومت می‌کنند، مملکت، قوه مجریه می‌باشد»[۷۸]
گاهی نیزواژه«دولت به معنای هیأت وزرا نیز به کار می‌رود که منظور لایه سیاسی کشور یا رده‌های فوقانی سیاسی نظیر نخست‌وزیر و یا در نظام‌های ریاستی رئیس‌جمهور است.»[۷۹]
واژه‌ی«دولت» هم‌چنان که در صدر ماده‌ی ۱۱ قانون مسئولیّت‌مدنی بکار رفت تنها شامل کارمندان قوه مجریه نمی‌گردد.«دولت در این مفهوم شامل کلیه اشخاص حقوقی حقوق عمومی اعم از وزارت خانه‌ها، مؤسسات دولتی، نهادهای انقلابی، بانک‌ها، شهرداری‌ها، قوه قضائیه، مقننه و غیره می‌شود.»[۸۰] بعضی نیز معتقدند«منظور اشخاص حقوقی، حقوق عمومی قانون بودجه است که از بودجه عمومی استفاده می‌کنند و به اعتبار شخصیت حقوقی دولت فعالیّت می‌نمایند.»[۸۱] مفهوم یاد شده از دولت مدّنظر ما در این تحقیق نمی‌باشد.
ب) مفهوم خاص دولت
مفهوم حقوقی دولت آخرین مرحله سیر اندیشه‌ها درباره فلسفه حقوق است. پس در تعریف دولت می‌توان گفت: «قدرت سازمان یافته ی حقوقی به منظور اجرای عدالت و انجام دادن خدمات عمومی است»[۸۲]
امّا وزارتخانه‌ها مؤسسات وابسته به آن‌ ها دارای شخصیت حقوقی مستقل نیستند بلکه همگی آنان اجزای شخصیت حقوقی دولت را تشکیل می‌دهند و فعالیّت‌های آن‌ ها به هیأت وزیران منسوب می‌گردد. مؤید این مطلب است که در هیچ یک از قوانینی که وزارتخانه‌های مختلف بر اساس آن‌ ها تأسیس شده‌اند به شخصیت حقوقی وزارتخانه تصریح نشد است.[۸۳]
در این جا دولت در معنای وسیع خود مورد نظر نمی‌باشد بلکه دولت در مفهوم خاص مدنظر است. و به طور خلاصه دولت به نظام کلی سیاسی اجتماعی تعبیر می‌گردد.
بند دوّم) ماهیت دولت در مسئولیّت‌مدنی
علاوه بر تعریف دولت، اندیشه‌های مهم‌سیاسی در مورد ماهیت آن وجود دارد دولت از دید ماکیاولی، «سازمانی است دارای سرزمین که به کمک قدرتی که پایه‌ریزی کرده از نیروی الزام و اقتدار در درون سرزمین خود بهره می‌گیرد و به واسطه‌ی آن قادر به ادامه‌ی حیات می‌باشد.»[۸۴]
ماهیت دولت از دیدگاه حقوقی را می‌توان به قدرت سازمان یافته حقوقی به منظور اجرای عدالت و انجام خدمات عمومی تعبیر نمود و مفهوم دولت در هر جامعه موافق با نظام سیاسی آن جامعه می‌باشد[۸۵] در نتیجه می‌توان گفت دولت بزرگترین شخصیت حقوق عمومی تلقی می‌گردد.
بند سوم) اهمیّت و قلمرو مسئولیّت‌مدنی دولت
با مطالعه پیشینه تاریخی مسئولیّت‌مدنی دولت در حقوق کشورها، این گونه ملاحظه می‌گردد که:
مسئولیّت‌مدنی دولت» اندیشه‌ای نسبتا جدید است. در گذشته باور بر این بود که مسئولیّت دولت در برابر خسارت وارده مطلق نیست بلکه اعمال دولت یا مربوط به حاکمیت یا مربوط به تصدی است. طرف داران این نظریّه معتقدند که دولت تنها در قبال اعمال مربوط به تصدی‌گری‌اش مسئول است و مانند مردم عادی باید جبران خسارت کند امّا در قبال اعمال حکومتی خود مثل وضع قوانین یا آئین‌نامه و برقراری مالیات مسئولیّت‌ی ندارد. در ایران نیز مسئولیّت‌مدنی دولت سابقه‌ای طولانی ندارد.[۸۶]
امروزه این نظریّه دیگر طرف داران چندانی ندارد و مسئولیّت قوه مجریه عمومیت دارد و سلب مسئولیّت از دولت منحصر به مواردی است که قانون معیّن کرده است.
بند چهارم) ضرورت مسئولیّت دولت
در خصوص توجّه مسئولیّت به دولت عقاید فراوانی وجود دارد به علت موقعیت دولت به عنوان بزرگترین شخصیت حقوق عمومی، دسته‌ای قایل به نفی مسئولیّت‌مدنی برای دولت هستند. این تفکر، ابتدایی‌ترین تفکری بود که در جوامع بشری پدیدار گردید«چون اداره دولت مبتنی بر اراده عام مردم و اقتدار عمومی است و مصلحت عامه بر منفعت فرد رجحان دارد.در نتیجه جایگاه دولت از افراد بالاتر بوده پس نمی‌توان دولت را در مقابل اقدامّاتی که به نمایندگی از سوی جامعه معمول می‌دارد؛ مسئول دانست. چرا که اعمال اقتدار با تحمّل مسئولیّت منافات دارد. این تفکر تا مدّت‌ها مانع‌پذیر مسئولیّت‌مدنی برای دولت می‌گردید.»[۸۷]
پس از تحوّلات سیاسی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در قرون ۱۹ و ۲۰ و ایجاد حکومت‌های دموکراسی به جای مونوکراسی کم کم این تفکر را ایجاد کرد که تفاوت منشأ و ماهیت قدرت دولت و حدود اختیارات آن نمی‌تواند رافع مسئولیّت دولت باشد. چرا که تمام تصمیمات دولت مبتنی بر اراده اکثریت نیست و همه‌ی اعمال دولت، اعمال حاکمیّتی نیست؛ بلکه بخشی از آن‌ ها اعمال تصدی گرایانه است. «برابری افراد در مقابل قانون شامل دولت نیز می شود. قاعده ی لاضرر که اساس مسئولیّت مدنی در اسلام است؛ اختصاص به شخص خاصی ندارد. همگان و حتّی دولت را از ایراد خسارت به دیگران منع نموده و هرگاه خسارتی به افراد وارد می‌نمود؛ بایستی از عهده‌ی غرامت آن بر می‌آمد.»[۸۸]
«تحوّل اندیشه‌ها، ضرورت دخالت روز افزون دولت در زندگی اجتماعی و فردی اشخاص، ضرورت پاسخگو بودن دولت نسبت به اعمال خود و کارکنانش را به دنبال داشت که رفته‌رفته این نظریه که دولت نیز دارای مسئولیّت مدنی است جایگزین نظریه‌ی نفی مسئولیّت دولت گردید.»[۸۹]
در ایران شاید بتوان اصل ۱۷۱ در ق.ا.ا را ملاک اصلی برای پذیرش مسئولیّت مدنی دولت در اعمال بعد از انقلاب اسلامی دانست. هم چنین قوانین دیگری از جمله مادّه ۵۸ ق.م.ا که در رابطه با اصل ۱۷۱ به شرح آن پرداخته و هم چنین قانون به کارگیری سلاح توسط مأمورین نیروهای مسلح ۱۳۷۳ و قوانین پراکنده‌ی این چنینی را ملاک پذیرش مسئولیّت مدنی دولت و زیان‌های ناشی از آن در اعمال حاکمیتی دانست.[۹۰]
با وجود آن چه درباب مسئولیّت‌مدنی دولت گفته شد، به طور خلاصه می‌توان عنوان کرد مسئولیّت‌مدنی دولت دارای مبنای واحدی نیست تا بتوان با اتکا بر آن همه موارد را توجیه کرد.
گفتار دوّم: مبانی نظری مسئولیّت‌مدنی دولت
مسئولیّت در طول تاریخ سرنوشت پرماجرایی داشته است. از زمان تکوین و پیدایش جامعه‌های نخستین تا کنون مبانی آن تغییر یافته و به سوی تکامل پیش رفته است. با تشکیل حکومت‌ها به تدریج ابتدا مسئولیّت‌مدنی از مسئولیّت کیفری جدا شد و سپس مسئولیّت قراردادی هم از ضمان مجزا گردید و به هر کدام از آن‌ ها مقررّات و قواعد ویژه‌ای حاکم شد. در این میان این دگرگونی مبنای مسئولیّت‌مدنی همواره توجّه بزرگان و اندیشمندان حقوق را به خود معطوف داشته است.
بنداوّل) مبانی فقهی مسئولیّت‌مدنی دولت
از آن جایی که قدمت و سابقه دولت از نظر تاریخی همزمان با ظهور دین مبین اسلام نمی‌باشد. بنابراین، یافتن ریشه اساسی برای مسئولیّت دولت به معنی امروزی آن، در فقه اسلامی، خیلی مطرح نگردید. تنها موردی که بر اساس آن می‌توان به مسئولیّت دولت اشاره نمود، مربوط به خطا و اشتباه قضات و لزوم جبران آن از بیت‌المال طبق احکام و موازین اسلام می‌باشد.«خطا الحاکم فی‌البیت المال» یعنی ضرر و زیانی که در اثر خطا و اشتباه قاضی حادث شود باید از محل بیت المال جبران گردد.
به عبارتی دیگر، بر اساس این قاعده، «دولت به نوعی خود را در قبال خسارات وارده از طرف کارکنانش مسئوول و پاسخگو دانسته است.»[۹۱]
به طور خلاصه، نظریّه‌های مربوط به مسئولیّت‌مدنی دولت را می‌توان به دو گروه تقسیم کرد: نظریّه‌های مسئولیّت مبتنی بر تقصیر و نظریّه مسئولیّت بدون تقصیر که در بند دوم و سوم بدان پرداخته می‌شود.
بند دوّم) نظریّه مسئولیّت‌مدنی دولت مبتنی بر تقصیر
مطابق با نظریه مبتنی بر تقصیر، دولت وقتی مسئول است که در انجام اعمال خود مرتکب تقصیر شده باشد. طبق این نظریّه زمانی مسئولیّت‌مدنی مطرح می‌شود که بتوان «تقصیر» دولت را ثابت کرد. به عبارت دیگر، «تنها دلیلی که می‌تواند مسئولیّت دولت را نسبت به جبران خسارتی توجیه کند، وجود رابطه علیّتبین تقصیر و ضرر است. مطابق این نظریه، دولت وقتی مسئول است که در انجام اعمال خود مرتکب تقصیر شده باشد بر این اساس شاید بتوان گفت: تقصیر دولت، تحققّ شرایطی است زیان بار که از دید قانون خطای دولت عامل موجد آن می‌باشد و نه خطای مقامات عمومی شاغل در آن.»[۹۲]
از جهت نظری قابل ذکر است که، مسئولیّت مبتنی بر تقصیر دولت را می‌توان به دو نظریّه تقسیم کرد: نظریّه مسئولیّت مستقیم دولت، نظریّه مسئولیّت غیرمستقیم دولت که به هریک پرداخته می‌شود.
۱) نظریّه مسئولیّت مستقیم دولت
این نظریه از توابع تئوری تقصیر به شمار می‌رود و مبنای انتساب مستقیم مسئولیّت عمل زیان‌بار کارمند به سازمان یا موسسه دولتی برگزیده‌اند. نظریه مسئولیّت اشخاص حقوقی است. مطابق با این بینش، آن جا که دولت دارای شخصیت حقیقی است. مانند هر شخص حقیقی دیگر، مسئولیّت او در مقابل زیان‌دیده، مسئولیّتی مستقیم است.
بر اساس چنین دیدگاهی، همان طور که در نظریه حاکمیّت ملی، ملّت هویتی مستقل از اعضای آن دارد دولت نیز موجودیتی مستقل از کسانی دارد که صلاحیت‌های او را به انجام می‌رسانند. این افراد می‌روند ولی دولت می‌ماند. دولت همانند هر انسانی دارای وجدان و اراده‌ای مستقل است و افراد تنها اندام دولت می‌باشند. آن‌هایی که در خدمت دولت هستند در شخصیت دولت نیست شده و اعمال آن‌ ها چیزی جز عمل دولت نخواهد بود.[۹۳]
در نقد این نظریه گفته شد«حقیقت آن است که شخصیت حقوقی یک فرض در عالم حقوق به شمار می‌رود. این شخص دارای قوه ادارک نیست تا قادر به تشخیص خوبی یا بدی رفتار خود باشد بلکه تنها یک دارایی است که قابلیت جذب حقوق و تعهدات را دارد. از سوی دیگر تقصیر به یک تعبیر تخطی از رفتارهای متعارف یک موجود هوشمند است مفهومی است که به شخص طبیعی قابل انتساب است[۹۴]
۲) نظریّه مسئولیّت غیر مستقیم دولت
سازمان‌های دولتی در راستای انجام وظایف خود همواره به طور مستقیم «مقصر»شناخته نمی‌شوند زیرا کلیه خطاهای یک سازمان اداری ناشی از آن سازمان نیست، بلکه باید بین«خطا و تقصیر اداره» و «خطا و تقصیر کارمندان اداره» تفکیک قایل شد.
تفکیک«خطای اداری» از«خطای شخصی» امری به طور کامل طبیعی است زیرا به موجب نظریّه تقصیر، جبران خسارت به عهده کسی است که زیان وارد کرده است. دولت مسئوول نقص سازمان، سوء تدبیر و نظارت و ضعف ساختار خود بوده و کارمند نیز پای بند خطاهای خویش است. پس، لازمه منطقی چنین قاعده‌ای آن است که گناه کارمند را نباید به پای دولت گذاشت و خطای دولت را نیز نباید بر عهده کارمند نهاد» لذا در شناخت«خطای اداری» از«خطای شخصی» این گونه مطرح شد:
الف) تقصیر مقام عمومی یا مستخدم دولت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-07-21] [ 06:44:00 ب.ظ ]




ج)اهداف فنی

 

    1. دسترسی به قراردادهای‏ زیربنایی؛

 

    1. دست‏یافتن به قابلیت ها و ظرفیت هایی که در داخل موجود نیست؛

 

    1. بهره‏گرفتن از تخصص ها و تجربیات خارج از شرکت(بارنت[۸]،۱۹۹۸).

 

شرکت ها و سازمان های موفق در زمینه‏ واگذاری فعالیت ها به بیرون از سازمان سه فاز اساسی را در طول فرایند تامین منابع از خارج‏ سازمان طی می کنند(کمپو-مینتر[۹]،۱۹۹۹).
- تجزیه و تحلیل و ارزیابی درونی؛
- ارزیابی نیازها و انتخاب عرضه کننده؛
- اجرا و اداره فرایند.
۲-۲-۱۶- مزایا و معایب تامین منابع از بیرون(گروه مترجمان میثاق،۱۳۸۵)
۲-۲-۱۶-۱- مزایا
عموما، سازمان به دلایل مختلفی تصمیم به تامین منابع از بیرون می‌گیرد، از جمله:

 

    1. کاهش هزینه ها و صرفه‌جویی

 

    1. انعطاف پذیری مالی از طریق کاهش هزینه های سر به سر

 

    1. انعطاف پذیری عملیاتی و کنترل از طریق روابط قراردادی

 

      1. دستیابی به مهارت های بهتر مدیریتی برای فعالیت های غیراصلی

    پایان نامه - مقاله - پروژه

 

    1. انعطاف‌پذیری در تامین نیرو.

 

۲-۲-۱۶-۲- مشکلات

 

    1. با ایجاد تغییر در کارهای حمایتی، قدرت شرکت را کاهش‌ دهد.

 

    1. نیازمند دقت زیاد در هماهنگ نمودن اطلاعات دریافتی از کارگزار است.

 

    1. توانایی یادگیری سازمان را از طریق برون رفت مهارت های‌ اصلی آن کاهش می دهد.

 

    1. توانایی سازمان را برای یکپارچه نمودن فرآیندها تقلیل‌ می دهد.

 

    1. کنترل سازمان را بر کارهایی که به بیرون واگذار شده اند کم‌ می کند.

 

    1. به انگیزه و روحیه ی افراد آسیب می زند زیرا این‌گونه تصور می شود که مشاغل از دست رفته اند،

 

    1. ناامنی کارکنان را افزایش می دهد چه آن ها در سازمان باقی‌ بمانند و چه کارگزار آن ها را استخدام کند.

 

۲-۲-۱۷- روش های تامین مالی
معمولا روش های تامین مالی در دو گروه تامین مالی کوتاه مدت و بلند مدت مورد مطالعه قرار می گیرند.
۲-۲-۱۷-۱- تامین مالی کوتاه مدت
تامین مالی کوتاه مدت، نوعا برای پشتیبانی سرمایه گذاری موقت در دارایی های جاری مورد استفاده قرار می گیرد. معمولا مدیر مالی پس از برنامه ریزی سرمایه گذاری در دارایی های جاری و پیش بینی منابع مورد نیاز واحد اقتصادی در سال آینده، باید به فکر تامین مالی برنامه خود باشد و در مورد شیوه تامین مالی تصمیم گیری کند. معمولا برای تامین مالی سرمایه گذاری موقت در دارایی های جاری، از وام کوتاه مدت استفاده می شود.
۲-۲-۱۷-۲- تامین مالی میان مدت و بلند مدت
در عرصه مدیریت مالی، دوره کوتاه مدت معمولا به بدهی هایی مربوط می شود که سر رسید آن در فاصله ای کمتر از یک سال است. اما، اصطلاح ترتیبان تامین بلند مدت به طور دقیق تعریف نشده است. برخی از واحدهای اقتصادی دوره میان مدت را برای تاریخ های سر رسید بیش از یک سال و کمتر از ۱۰ سال به کار می برند. اما، اصطلاح دوره بلند مدت در مورد سررسیدهای بیش از ۵ سال نیز در برخی موارد به کار می رود. بنابراین، فواصل زمانی ۵ تا ۱۰ سال با دقت کافی تعریف نشده است. برای بعضی اشخاص ممکن است وام ۸ ساله میان مدت و برای برخی دیگر بلند مدت محسوب شود(رحیمیان،۱۳۸۶).
۲-۲-۱۸- منابع تأمین مالی بانک ها در ایران
حقوق صاحبان سهام[۱۰]
سرمایه[۱۱]
سرمایه شامل وجوهی است که در آغاز تاسیس بانک به وسیله سهامداران فراهم شده است(حسینی،۱۳۷۵). سرمایه دارای بیشترین هزینه و کمترین میزان ریسک برای بانک می باشد. سهامداران آخرین افرادی هستند که سهم منفعت خود را از بانک می برند.
‌سود انباشته[۱۲]
این قلم نشان دهنده سودی است که بانک از محل عملیات و یا از سایر درآمدهایش کسب نموده و متعلق به سهامداران می باشد که بین آن ها توزیع نشده است. میزان هزینه و ریسک این نوع تامین مالی به اندازه سرمایه می باشد.
۲- بدهی ها
سپرده ها
در قانون عملیات بانکی بدون ربا در زمینه تجهیز منابع پولی(بانک) در ماده سه گفته شده است که بانک ها می توانند به قبول سپرده(به طور اعم) مبادرت نمایند و سپرده ها نیز بر دو گونه است: سپرده های قرض الحسنه و سپرده های سرمایه گذاری مدت دار. درضمن سپرده های قرض الحسنه را به دو قسمت جاری و پس انداز تقسیم نموده است(بهمنی،۱۳۷۹).
سپرده قرض الحسنه جاری
این سپرده به وسیله افرادی که می توانند از خدمات چک استفاده کنند، تشکیل می شود و قسمت نسبت زیادی از سپرده های بانک ها را تشکیل می دهد. به این نوع سپرده هیچ گونه سودی تعلق نمی گیرد، بلکه بانک در مقابل استفاده از این سپرده ها، به صاحبان سپرده ها خدمات بانکی ازقبیل صدور دسته چک،دو خدمات مربوط به وصول و پرداخت چک ها و…ارائه می نماید.
سپرده قرض الحسنه پس انداز

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:42:00 ب.ظ ]




 

قبادی و همکاران (۱۳۷۹)، گزارش کردند بین اجزاء عملکرد گندم، حالت جبران کنندگی نسبی وجود دارد. به عنوان مثال در ارقامی که دارای پنجه های بیشتری هستند تعداد سنبله در واحد سطح افزایش می یابد ولی تعداد دانه در سنبله و وزن دانه ها کمتر خواهد بود و افزایش وزن دانه فقط تا حدی، کاهش تعداد دانه را جبران می کند. اگر چه با افزایش تراکم بوته ، تعداد سنبله در مترمربع افزایش می یابد اما تعداد دانه درسنبله و وزن هزار دانه و نهایتاً میزان تولید، کاهش خواهد یافت (بدون نام، ۱۹۸۶). اسمید و جینکینسون (۱۹۷۹)، دریافتند که تراکم های بوته بالاتر از حد اپتیمم (مطلوب)ممکن است باعث افزایش تعداد سنبله در واحد سطح شود ولی درعوض می تواند باعث کاهش تعداد سنبله های بارور و وزن دانه در سنبله شود. اصولاً مواد فتوسنتزی که در دانه ذخیره می شوند از سه منبع (Source )عمده، فتوسنتز جاری برگ ، فتوسنتز جاری قسمت های سبز غیر از برگ و انتقال مواد فتوسنتزی ذخیره شده در سایر اندام های گیاه ( منابع ثانویه ) تامین می شود ( سرمدنیا و کوچکی ، ۱۳۷۲ ) غلاف برگ پرچم و میانگره برگ پرچم در شرایط خشک می تواند به عنوان منابع ثانویه عمل نموده و نقش موثری در انتقال مواد فتوسنتزی به دانه داشته باشد ( هاشمی دزفولی ، ۱۳۷۷). ﻋﺒﺪاﻟﺴــﻼم و ﻫﻤﮑــﺎران (۱۹۹۴)، در ارزﯾــﺎﺑﯽ روشﻫــﺎی ﺗﻐﺬﯾﻪ ﮔﯿـﺎﻫﯽ ﺑـﺎ اﺳـﺘﻔﺎده از ﻋﻨﺎﺻـﺮ ﮐـﻢ ﻣﺼـﺮف روی، ﻣﻨﮕﻨﺰ و ﻣﺲ اﻇﻬﺎر ﮐﺮدﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺼﺮف ﺑﺮﮔﯽ اﯾﻦ ﻋﻨﺎﺻـﺮ، ﺑﯿﺸﺘﺮ از ﻣﺼﺮف ﺧـﺎﮐﯽ و ﯾـﺎ ﺗﯿﻤـﺎر ﻧﻤـﻮدن ﺑـﺬر ﺑﺎﻋـﺚ اﻓﺰاﯾﺶ ﻋﻤﻠﮑﺮد و اﺟﺰای ﻋﻤﻠﮑﺮد ذرت ﻣﯽﺷﻮد. ﺗـﺄﻣﯿﻦ ﻋﻨﺼﺮ روی، ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﺳﺎﯾﺮ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻣﻮرد ﻧﯿـﺎز ﮔﯿـﺎه، ﺗﻌـﺪاد ﺳﻨﺒﻠﻪ در ﺑﻮﺗﻪ، ﺗﻌﺪاد داﻧﻪ در ﺳـﻨﺒﻠﻪ و در ﻧﺘﯿﺠـﻪ ﻋﻤﻠﮑـﺮد داﻧﻪ ﮔﻨﺪم را اﻓﺰاﯾﺶ داده و ﮐﻤﺒﻮد روی ﺑﻪ دﻟﯿﻞ اﻓﺰاﯾﺶ ﭘﻨﺠﻪﻫﺎی ﻧﺎﺑﺎرور ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽﺷﻮد ﮐـﻪ در ﻃـﻮل دوره رﺷـﺪ روﯾﺸﯽ و زاﯾﺸﯽ اﯾـﻦ ﭘﻨﺠـﻪﻫـﺎ از ﻣـﻮاد ﻓﺘﻮﺳـﻨﺘﺰی ﺳـﺎﻗﻪ اﺻﻠﯽ اﺳﺘﻔﺎده ﻧﻤـﻮده و ﻃـﻮل دوره رﺷـﺪ روﯾﺸـﯽ ﺑﯿﺸـﺘﺮ ﺷﺪه و در ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻋﻤﻠﮑـﺮد داﻧـﻪ در واﺣـﺪ ﺳـﻄﺢ ﮐـﺎﻫﺶ ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ (رانگل و گراهام، ۱۹۹۵).
ﻣﻠﮑﻮﺗﯽ و ﻏﯿﺒـﯽ(۱۹۹۹)، ﮔــﺰارش ﻧﻤﻮدﻧــﺪ ﮐــﻪ ﻣﺤﻠــﻮل ﭘﺎﺷــﯽ ﺑﺮﮔــﯽ ﻋﻨﺼــﺮ روی، ﻫﻤــﺮاه ﺑــﺎ ﻧﯿﺘــﺮوژن، ﻓﺴﻔﺮ و ﭘﺘﺎﺳﯿﻢ ﺑﺎﻋـﺚ اﻓـﺰاﯾﺶ ﻋﻤﻠﮑـﺮد داﻧـﻪ و اﻓـﺰاﯾﺶ ﻣﯿــﺰان روی در داﻧــﻪ ﮔﻨــﺪم ﺷــﺪ. ﯾﻠﻤــﺎز و ﻫﻤﮑــﺎران (۱۹۹۷)، ﺑﯿــﺎن ﮐﺮدﻧــﺪ ﮐــﻪ اﺳــﺘﻔﺎده از روشﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺼﺮف ﺳﻮﻟﻔﺎت روی، ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻋﻤﻠﮑﺮد داﻧﻪ ﮔﻨﺪم را ﺑـﻪ ﻣﯿـﺰان ﻗﺎﺑـﻞ ﻣﻼﺣﻈـﻪای اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯽدﻫـﺪ، ﺑﻠﮑـﻪ ﻏﻠﻈـﺖ اﯾـﻦ ﻋﻨﺼـﺮ در داﻧـﻪ ﻧﯿـﺰ اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ. ﻧﺘـﺎﯾﺞ ﺗﺤﻘﯿﻘـﺎت ﻫﻤﺎﻧﺘﺮاﻧﺠـﺎن و ﮔـﺮگ (۱۹۸۸)، ﻧﺸـــﺎن داد ﮐـــﻪ ﻣﺼــﺮف آﻫــﻦ و روی ﻣﻮﺟــﺐ اﻓــﺰاﯾﺶ ﻣﻌﻨــﯽدار ﺗﻌــﺪاد سنبله درﻣﺘﺮ ﻣﺮﺑﻊ، ﻃﻮل سنبله و وزن ﻫﺰار داﻧـﻪ ﮔﻨـﺪم ﺷﺪ. اﯾﻦ ﻣﺤﻘﻘﺎن اﻋﻼم ﻧﻤﻮدﻧﺪ ﮐـﻪ در اﺛـﺮ ﻣﺼـﺮف اﯾـﻦ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻣﻘﺪار ﮐﻞ ﮐﺮﺑﻮﻫﯿﺪراتﻫﺎ، ﻧﺸﺎﺳﺘﻪ و ﭘﺮوﺗﺌﯿﻦ داﻧﻪ اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ و ﺑﺎ اﻓﺰاﯾﺶ ﮐﺮﺑﻮﻫﯿـﺪراتﻫـﺎ وزن ﻫـﺰار داﻧﻪ و ﺗﻌﺪاد داﻧﻪ در ﺧﻮﺷﻪ ﻧﯿـﺰ اﻓـﺰاﯾﺶ ﯾﺎﻓﺘـﻪ و ﻣﻮﺟـﺐ اﻓﺰاﯾﺶ ﻋﻤﻠﮑﺮد داﻧﻪ ﻣﯽﺷﻮد. اگرچه اسمید و جینکینسون (۱۹۷۹)، دریافتند که تراکم های بوته بالاتر از حد اپتیمم (مطلوب) ممکن است باعث افزایش تعداد سنبله در واحد سطح شود ولی درعوض می تواند باعث کاهش تعداد سنبله های بارور و وزن دانه در سنبله شود. به نظر می­رسد با توجه به فراهم بودن عناصر مغذی برای گیاه زراعی، زمینه استقامت و پایداری گیاه برای مقابله با علف­های هرز فراهم می­ شود درنتیجه بیشترین میزان تعداد سنبله بارور در متر مربع از تیمار ۷۰۰بوته در متر مربع بدست آمد(نقل از مقاله تاثیر تراکم بوته روی خصوصیات مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی چهار رقم گندم دوروم تحت شرایط دیم، مظفری و همکاران، ۱۳۷۷)، (جدول ۸-۴). همچنین نتیجه تجزیه واریانس نشان داد که هیچیک از منابع تغییرات اثر معنی داری بر تعداد سنبله نابارور نداشتند (جدول ۱-۴). اگرچه تعداد ساقه یا سنبله نابارور تأثیری بر عملکرد یک رقم ندارد، ولی می تواند قدرت سایه اندازی آن رقم را تحت تأثیر قرار دهد (باغستانی و زند،۱۳۸۴). همین امر می ­تواند در کاهش ماده خشک علف هرز آن رقم مؤثر واقع شود. و همانطور که از نتایج جدول مقایسه میانگین شاخص رقابت بر می ­آید بیشترین میزان شاخص رقابت مربوط به تیمارهایD2 و M2 می­باشد (جدول ۲۵-۴).
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۶-۱-۴: تعداد سنبلچه در سنبله
نتایج تجزیه واریانس صفت تعداد سنبلچه در سنبله نشان داد که هیچیک از منابع تغییرات اثر معنی داری بر این صفت نداشتند (جدول ۱-۴).
از آنجائی که تعداد سنبلچه در سنبله یک صفت ژنتیکی است، لذا به نظر می­رسد که در زمان شکل گیری سنبلچه­ها در سنبله، این صفت کمتر تحت تأثیر عوامل محیطی از جمله رقابت قرار می­گیرد. ولی ممکن است در این مرحله از رشد، علف­های هرز در جذب عناصر غذایی گیاه زراعی پیشی گرفتند و از این طریق به آن تنش وارد نمایند. اما با توجه به فراهم نمودن عناصر مغذی برای گیاه زراعی، زمینه استقامت و پایداری گیاه برای مقابله با علف­های هرز فراهم می­ شود.
مظفری و همکاران (۱۳۷۷) در بررسی تاثیر تراکم بوته روی خصوصیات مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی چهار رقم گندم دوروم تحت شرایط دیم اظهار کردند که، تراکم ۳۵۰ بوته در مترمربع با ۸۹/۱۰ و تراکم ۴۵۰ بوته در مترمربع با ۳/۹ به ترتیب بالاترین و پایین ترین تعداد سنبلچه در سنبله را به خود اختصاص دادند. همان طور که ملاحظه می شود در این آزمایش با افزایش تراکم گیاهی تعداد سنبلچه در سنبله کاهش یافت.
۷-۱-۴: تعداد دانه در سنبلچه
نتایج نشان داد که اثر متقابل تراکم­ گیاهی با مواد تغذیه­ای در رقابت گندم با علف­های هرز بر تعداد دانه در سنبلچه گندم در سطح احتمال خطای ۵ درصد معنی دار بود (جدول ۱-۴). نتایج برش دهی اثر متقابل تراکم و عناصر مغذی بر مبنای سطوح تراکم بر تعداد دانه در سنبلچه در جدول (۹-۴) نشان داده شده است. نتایج مقایسه میانگین اثر متقابل تراکم و عناصر مغذی بر مبنای سطوح تراکم بر تعداد دانه در سنبلچه گندم نشان داد که بیشترین تعداد دانه در سنبلچه در تراکم ۴۰۰ بوته در متر مربع از تیمار (M4D1) با مصرف کود مخلوط ۲عنصر ماکرو و ۶ عنصر میکرو با ۲۸/۲ عدد دانه در سنبلچه بدست آمد و اختلاف معنی دار با تیمار شاهد نداشت و کمترین تعداد دانه در سنبلچه از تیمار (M2D1) با مصرف کود حاوی ۲عنصر ماکرو با ۶۳/۱ عدد دانه در سنبلچه به دست آمد که دارای اختلاف معنی دار با تیمار شاهد در سطح احتمال خطای ۵ درصد بود. و در تیمار با تراکم ۵۰۰ بوته در متر مربع بیشترین تعداد دانه در سنبلچه از تیمار شاهد (M1D2) ، بدون مصرف کود و عاری از علف هرز با ۴۱/۲ عدد دانه در سنبلچه بدست آمد و کمترین میزان تعداد دانه در سنبلچه از تیمار (M3D2) با مصرف کود حاوی ۶ عنصر میکرو با ۰۸/۲ عدد دانه در سنبلچه به دست آمد که اختلاف معنی داری با تیمار شاهد نداشت جدول (۱۰-۴). و در تیمار با تراکم ۶۰۰ بوته در متر مربع بیشترین تعداد دانه در سنبلچه از تیمار (M2D3) با مصرف کود حاوی ۲ عنصر ماکرو با ۵۹/۲ عدد دانه در سنبلچه و کمترین تعداد از تیمار (M3D3) با مصرف کود حاوی ۶ عنصر میکرو با ۹۴/۱ عدد دانه در سنبلچه به دست آمد که اختلاف معنی داری با تیمار شاهد نداشتند جدول (۱۰-۴). در تیمار با تراکم ۷۰۰ بوته در متر مربع بیشترین تعداد دانه در سنبلچه از تیمار شاهد (M1D4) با با ۳۹/۲ عدد دانه در سنبلچه و کمترین میزان تعداد دانه در سنبلچه از تیمار (M4D4) با مصرف کود مخلوط ۲عنصر ماکرو و ۶ عنصر میکرو با ۸۷/۱ عدد دانه در سنبلچه به دست آمد که دارای اختلاف معنی دار با تیمار شاهد در سطح احتمال خطای ۵ درصد بود جدول (۱۰-۴). مقایسه کلی میانگین­های اثر متقابل تراکم و عناصر مغذی نشان داد که بیشترین تعداد دانه در سنبلچه از تیمار (M2D3) با تعداد ۵۹/۲ عدد دانه در سنبلچه و کمترین تعداد دانه در سنبلچه از تیمار (M2D1) با تعداد ۶۳/۱ عدد دانه در سنبلچه به دست آمد که دارای اختلاف معنی داری با یکدیگر در سطح احتمال خطای ۱ درصد بودند(جدول۱۳-۴).
از آنجایی که در هر یک از سنبلچه­های گندم بین ۳ تا ۱۳ گلچه تشکیل خواهد شد که به طور متوسط تنها ۲تا ۳ گلچه از آنها بارور و بقیه عقیم خواهند ماند (نور محمدی و همکاران، ۱۳۸۰ و امام،۱۳۸۳) و معمولاً در بیشتر محصولات زراعی زمان تشکیل دانه­ها در سنبلچه­ها و به ویژه پر شدن دانه­ها موقعی رخ می­دهد که دوره بحرانی کنترل علف هرز سپری شده است. در نتیجه تعداد دانه در سنبلچه اثر پذیری کمتری را در هنگام رقابت محصول با علف­های هرز نشان خواهد داد (ایوانز و همکاران،۲۰۰۳)، بنابراین شکل گیری دانه در سنبلچه از پایداری نسبتا بالایی نسبت به تغییرات شرایط محیطی از جمله رقابت برخوردار است (موسوی،۱۳۹۲) و بنابراین تیمار (M2D3) اختلاف معنی داری با تیمار شاهد (M1D3) بدون مصرف کود و بدون علف هرز با ۱۶/۲ عدد دانه در سنبلچه نداشت. توماس (۱۹۹۴)، اظهار کرد که رقابت به شکل معنی داری عملکرد دانه، تعداد سنبله در واحد سطح، تعداد دانه در متر مربع، تعداد سنبله در بوته و تعداد دانه در سنبله را کاهش می­دهد، ولی اثری بر تعداد بوته در متر مربع یا وزن دانه ندارد. از دیگر عواملی که بر ایجاد، تشدید و یا تضعیف رقابت بین گیاهان زراعی و علف هرز مؤثر است، عناصر غذایی می­باشند. کارلسون و هیل (۱۹۸۵)، دریافتند که عملکرد دانه گندم در کرت­های آلوده به یولاف وحشی با افزایش مصرف کود کاهش یافت و مصرف کود نیتروژنه فقط در شرایطی منجر به بروز پاسخ مثبت از سوی گندم شد که تراکم یولاف وحشی کمتر از ۶/۱ درصد از تراکم گیاهی کل بود.

 

جدول ۹-۴: برش دهی اثر متقابل تراکم و عناصر مغذی بر مبنای سطوح تراکم بر تعداد دانه در سنبلچه

 

سطوح تراکم (بوته درمتر مربع)
درجه ی آزادی
مجموع مربعات

 

۴۰۰D1=
۳
۷۳/۰ ۰۵۸۷/۰

 

۵۰۰D2=
۳
۱۷/۰ ۵۸۵۹/۰

 

۶۰۰D3=
۳
۷۵/۰ ۰۵۳۰/۰

 

۷۰۰D4=
۳
۴۶/۰ ۱۷۳۶/۰

 

توان در بالا و سمت راست نشان دهنده ی سطوح احتمال معنی داری خطاست

 

جدول ۱۰-۴: مقایسه میانگین تعداد دانه در سنبلچه

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:42:00 ب.ظ ]




صریح
شکل ۲-۱-۳: مدل تعامل دانش صریح و ضمنی نوناکا: (میشل، ۲۰۰۴، ۹۵).
از ضمنی به ضمنی (اجتماعی نمودن) :در این راهبرد دانش پنهان انتقالمی‌یابد و مجدداً به دانش پنهان تبدیل می‌شود. در راهبرد اجتماعی­سازی، افراد تجارب و مدل‌های ذهنی خود را جهت بهبود دانش، با دیگران به اشتراک می‌گذارند. این فرایند شامل دست‌یابی افراد به درک متقابل از طریق تعاملات اجتماعی چهره به چهره، تسهیم دیدگاه‌ها، هم اندیشی، تعاملات حمایت­گری و غیره می‌باشد(رضائیان و همکاران، ۱۳۸۸، ۳۷). انتقال دانش نامشهود یک فرد به فرد دیگر که معمولاً از طریق فعالیت‌های مشترک انجام می‌شود نه از طریق دستورالعمل‌های کتبی یا شفاهی (حسین زاده و همکاران، ۱۳۸۶، ۴۶-۴۵). برای انجام مؤثر این فرایند باید میان افراد فرهنگ مشترک و توانایی کار گروهی ایجاد شود. مشاهده کردن، تمرین کردن، مشارکت در تجربیات و تقلید و جامعه­پذیری در انجام امور، روش‌های معمول برای اجتماعی نمودن است.
دانلود پایان نامه
از ضمنی به صریح(برون­سازی) :در این نوع راهبرد، دانش پنهان از طریق فرایند برون­سازی به دانش آشکار تبدیل می‌شود. این فرایند به فرد اجازه می‌دهدکه به صورت انفرادی مفاهیم دانش ضمنی را تدوین نموده و با دیگران به اشتراک بگذارند و دانش جدیدی را به وجود آورند. به عبارت دیگر، دانش شخصی یا ضمنی، به صورت استعاره‌ها، تشبیهات، فرضیات و مدل‌ها به دانش صریح تبدیل می‌شوند. شخص، زمانی که از تبادلات و توجهات جمعی جهت این فرایند طراحی استفاده می‌کند، اغلب به برونی کردن اقدام می‌کند. در این راهبرد اصول مدیریت محتوا به منظور آرشیو کردن، به روز رسانی و بازیابی دانش آشکار شده مورد نیاز خواهند بود. نوناکا و تاکوچی از برونی کردن به عنوان فرآیندی کلیدی در تبدیل دانش یاد می‌کنند زیرا در اینجاست که دانش ضمنی تجدید می‌شود و طراحی‌های آشکار ظهور می‌کند(رضائیان و همکاران، ۱۳۸۸، ۳۷). علاوه بر این نوناکا برونی سازی را شامل تکنیک‌هاییمی‌داند که کمک می‌کند تا نظرات و تصورات افراد به صورت کلمه، مفهوم، زبان دیداری یا تصویری(به عنوان مثال استعاره، قیاس، شرح) و استدلال استقرایی/قیاسی یا استنباط خلاقانه بیان شود(حسین زاده و همکاران، ۱۳۸۶، ۴۶-۴۵).
از صریح به صریح(ترکیب) :در راهبرد ترکیب سازی، دانش تجزیه شده موجود به اشتراک گذاشته شده و ترکیب و تفسیر می‌شود. در این حالت دانش صریح به دانش صریح پیچیده‌تری تبدیل می‌شودبه عبارت دیگر، عقاید در این مرحله با یک سیستم دانش(مانند پایگاه داده) ترکیب می‌شوند. افراد به تبادل دانش می‌پردازند و این دانش از طریق مستندات، جلسات، مکالمات تلفنی و تبادل اطلاعات از طریق فناوری‌ها و ابزارهایی مانند شبکه‌های کامپیوتری ترکیب می‌شوند. دانش جدید نیز می‌تواند از طریق ساختاردهی مجدد اطلاعات کنونی به وسیله ذخیره­سازی، افزودن، ترکیب و طبقه ­بندی دانش صریح ایجاد می‌شود. ترکیب، نوعی از ایجاد دانش است که در مقوله آموزش و تحصیلات گنجانده می‌شود. نمونه‌هایی از راهبرد ترکیب سازی، سیستم‌های دانش و اطلاعات، تهیه گزارشات مروری، تحلیل روند و خلاصه مدیریتی می‌باشد(رضائیان و همکاران، ۱۳۸۸، ۳۷).
راهبرد درونی­سازی (آشکار به پنهان) :راهبرد درونی­سازی شیوه‌ای است که دانش آشکار از طریق تفسیر دانش، درونی می‌شودو به دانش ضمنی تبدیل می‌شود. این امر می‌تواند از طریق یادگیری حین عمل صورت بگیرد و دانش مستند سازی شده، نقش حیاتی را در این فرایند بازی می‌کند. درونی سازی زمانی رخ می‌دهد که کارگران جدید، دانش یک پروژه را با مطالعه بایگانی آن احیا کند. همچنین درونی سازی را زمانی می‌توان مشاهده کرد که مدیر یا خبرگان با تجربه، سخنرانی کنند و یا نویسندگان تصمیم به نوشتن بیوگرافی از یک کارآفرین یا مؤسسه داشته باشند. به محض درونی­شدن، دانش‌های جدید، مورد استفاده کارکنانی قرار می‌گیرد که آن را در پایگاه دانش پنهان موجود خود توسعه داده و سازماندهی مجدد کرده‌اند(رضائیان و همکاران، ۱۳۸۸، ۳۷).
مطابق با این مدل تولید دانش یک مدل حلزونی متعامل بین دانش صریح و دانش ضمنی است تعاملات این دو دانش منجر به تولید دانش جدید می‌شود.
نورث(۱۹۹۱)، تفاوت میان یک سازمان موفق و ناموفق را ناشی از اختلاف بین دانش قابل انتقال یا صریح و دانش ضمنی می‌داند. عبارت صریح و ضمنی، اولین بار توسط پولانی معرفی شد، لیکن عمومیت آن‌ ها در مباحث امروز ناشی از کتاب معروف «سازمان دانش زا» نوشته نوناکا و تاکوچی است.
نوناکا و تاکوچیخلق دانش در شرکت را با بهره گرفتن از دو مؤلفه تشریح می‌کنند: شکل و سطح، و بدین ترتیب دو نوع تعامل را برای خلق دانش بر می شمارند:
* تعامل میان دانش ضمنی و دانش صریح(تعامل میان دو شکل از دانش)
* تعامل میان دانش فردی و دانش سازمانی(تعامل دو سطح از دانش).
این تعاملات چهار فرایند خلق دانش در شرکت را مشخص می‌کنند: از ضمنی به ضمنی- از صریح به ضمنی- از ضمنی به صریح- از صریح به ضمنی.
نوناکا تنها مزیت پایدار یک سازمان به عنوان یک کل را، در خلق دانش جدید، انتشار آن در اجزای سازمان و به‌کارگیری در محصولات، خدمات، فرآیندها و نظام‌های سازمانی دانسته است(امیرخانی و همکاران، ۱۳۸۷، ۳۲-۱۹).
۲-۱-۸ مدیریت دانش
۲-۱-۸-۱ تعاریف
تعریف مدیریت دانش به سادگی امکان پذیر نیست یک مشکل معمول در تعریف مدیریت دانش این است که تعریف دانش به اندازه‌ای وسیع است که تقریباً هر چیزی که اجازه درک مفاهیمی را بدهد که فرد برای کارکرد اثربخش در این جهان بدان نیاز دارند، می‌توان مدیریت دانش نامید(رادینگ، ۱۳۸۶، ۳۲). مدیریت دانش یک مدل تجاری میان رشته‌ای است که با همه جوانب دانش شامل خلق، کدگذاری، تسهیم و استفاده از دانش برای ارتقا یادگیری و نوآوری در بافت سازمان سروکار دارد. مدیریت دانش، هم با ابزارهای تکنولوژیکی سروکار دارد و هم با روش‌های جاری سازمانی که شامل: تولید دانش جدید، کسب دانش با ارزش از منابع خارجی، استفاده از این دانش در تصمیم ­گیری، وارد کردن دانش در فرآیندها، محصولات و خدمات، کدگذاری اطلاعات در اسناد و مدارک، نرم افزارها و پایگاه داده، تسهیل رشد دانش، انتقال دانش به سایر بخش‌های سازمان و در نهایت اندازه ­گیری دارایی‌های دانشی و اثرگذاری مدیریت دانش است. سازمان‌هابرای خدمت بهتر به مشتریان بایستی سیکل زمانی تولید یا ارائه خدمات را کاهش دهند، با حداقل دارایی‌های ثابت عمل کنند، زمان توسعه محصول را کوتاه کنند، کارمندان را توانمند سازند، سازگاری و انعطاف­پذیری را ارتقاء دهند، اطلاعات را تسخیر کرده و دانش را خلق و تسهیم کنند. هیچ یک از این اقدامات بدون تمرکز پیوسته بر خلق، به روز رسانی، در دسترس قرار دادن، کیفیت و استفاده از دانش به وسیله تمام کارکنان و تیم‌های کاری اتفاق نخواهد افتاد(محمدی و همکاران، ۱۳۸۷، ۱۴). داونپورت(۱۹۹۸)، مدیریت دانش را تلاش برای کشف دارایی نهفته در ذهن افراد و تبدیل این گنج پنهان به دارایی سازمانی می‌داند؛ بطوریکه مجموعه وسیعیاز افرادی که در تصمیم گیری‌های سازمانی دخیل هستند، به این ثروت در نظر داشته باشند و بتوانند از آن استفاده کنند(اورمزدی و طبرسا، ۱۳۸۷).
در تعریف بات(۲۰۰۰) مدیریت دانش، فرایند تسهیل فعالیت‌های مرتبط با دانش نظیر خلق، کسب، تغییر شکل، و استفاده از آن است. هدف سازمان از به‌کارگیری دانش، تطبیق مداوم خود با محیط خارجی (بازار، شرایط اجتماعی– سیاسی و ترجیحات مشتری) است.
مرکز مدیریت دانش در دانشگاه تگزاس آمریکا، مدیریت دانش را این‌گونه تعریف می‌کند: فرایند نظام‌مند کشف، انتخاب، سازماندهی، تلخیص و ارائه اطلاعات است. به گونه‌ای که شناخت افراد را در حوزه مورد علاقه‌اشمی‌بخشد. مدیریت دانش به سازمان کمک می‌کند تا از تجارب خود، شناخت و بینش بدست آورد و فعالیت خود را برکسب، ذخیره­سازی، و استفاده از دانش متمرکز کند تا بتواند در حل مشکلات، آموزش پویا، برنامه­ ریزی راهبردی و تصمیم ­گیری، از این دانش بهره گیرد. مدیریت دانش نه تنها از زوال دارایی‌های فکری و مغزی جلوگیری می‌کند، بلکه بهطور مداوم بر این ثروت می‌افزاید(رضائیان و همکاران، ۱۳۸۸، ۳۵). ویگ(۲۰۰۲)، مدیریت دانش را ایجاد فرآیندهای لازم برای شناسایی و جذب داده، اطلاعات و دانش مورد نیاز از محیط درونی و بیرونیسازمان و انتقال آنها به درونتصمیم‌ها و عملیات سازمان می‌داند. حسن­زاده (۱۳۸۸)، مدیریت دانش ترکیب فرآیندهای اداره، کنترل، خلاقیت، کدگذاری، اشاعه، و اعمال قدرت دانش در سازمان است و هدف اصلی آن اطمینان از این است که شخص نیازمند، دانش مورد نیاز خود را در زمان مقتضی به دست آورد، به گونه‌ای که توانایی تصمیم گیری به موقع و درست برای او ممکن شود. هنری و هدپیت (۲۰۰۳)، مدیریت دانش سیستمی است که دارایی دانش جمعی سازمان را (دانش صریح و ضمنی) اداره می‌کند؛ویک فرایند مارپیچی است که شامل شناسایی، اعتبارسنجی، ذخیره و پالایش دانش برای دسترسی کاربران به آن است، و نتایج زیر را در پی دارد:
استفاده مجدد دانش توسط دیگران برای نیازهای مشابه
حذف دانش به دلیل فقدان اعتبار
تغییر شکل دانش و خلق آن در شکل جدید
افزاره (۱۳۸۷)، مدیریت دانش فرایند کشف، کسب، توسعه و ایجاد، تسهیم، نگهداری، ارزیابی و به کارگیری دانشمناسب در زمان مناسب توسط فرد مناسب در سازمان است که از طریق ایجاد پیوند بین منابع انسانی، فن­آوری اطلاعات و ارتباط و ایجاد ساختاری مناسب برای دست‌یابی به اهداف سازمانی صورت می‌پذیرد.
به طور خلاصه مدیریت دانش در سازمان به دنبال آن است تا نحوه و چگونگی تبدیل اطلاعات و دانسته‌های فردی و سازمانی را به مهارت‌هایفردی و گروهی تبیین و روشن نماید. با بررسی و تحلیل اهمیت و ویژگی‌های دانش در حیطه عملکرد سازمان‌هامی‌توان دریافت که برخورداری از دانش و اطلاعات روزآمد برای ادامه حیات سازمان‌هابه یک ضرورت انکار ناپذیر تبدیل شده است. دقت در تعاریف مدیریت دانش مشخص می‌کند که:
الف) مدیریت دانش یک فرایند مستمر بوده و همیشه بودن آن در سازمان یک ضرورت است.
ب) افراد به عنوان سرمایه اصلی سازمان مورد توجه می‌باشند.
ج) فرصت طلبی و تیز هوشی برای کشف و کسب ایده‌های جدید حائز اهمیت می‌باشد.
د) ارتباط مدوام و چند سویه با محیط نقش مهمی در فرایند مدیریت دانش دارد.
۲-۱-۸-۲ مفهوم مدیریت دانش
* هالس مدیریت دانش را این‌گونه تعریف می‌کند:
فرآیندی که به واسطه آن سازمان‌ها در زمینه یادگیری(درونی کردن دانش)، کدگذاری دانش (بیرونی کردن دانش) و توزیع و انتقال دانش، مهارت‌هایی را کسب می‌کنند. فرآیندی که به واسطه آن توانایی تبدیل داده به اطلاعات و اطلاعات به دانش را پیدا کرده و همچنین قادر خواهند بود دانش کسب شده را به گونه‌ای مؤثر در تصمیم‌های خود به کار گیرند(خرد)(استیو هالس، ۲۰۰۱، ۸۳). هایس مدیریت دانش را فرآیندیمی‌داند که مبتنی بر چهار رکن زیر است.
الف-محتوا: که به نوع دانش (آشکار یا نهفته بودن) مربوط می‌شود.
ب - مهارت:دست‌یابی به مهارت‌هایی جهت استخراج دانش
ج – فرهنگ: فرهنگ سازمان‌ها باید مشوق توزیع دانش و اطلاعات باشد.
د – سازماندهی:سازماندهی دانش‌های موجود (ابطحی و صلواتی، ۱۳۸۵، ۳۴).
* کارل ویگ (۲۰۰۲) معتقد است که مدیریت دانش یعنی ایجاد فرآیندهای لازم برای شناسایی و جذب داده، اطلاعات و دانش‌های مورد نیاز سازمان‌ها از محیط بیرونی و درونی و انتقال آنها به تصمیمات و اقدامات سازمان و افراد (ابطحی و صلواتی، ۱۳۸۵، ۳۴).
* ویگ مدیریت دانش را این‌گونه تعریف می‌کند: عبارت است ایجاد فرآیندهای لازم برای شناسایی و جذب داده، اطلاعات و دانش مورد نیاز سازمان از محیط درونی و بیرونی سازمان و انتقال آنها به درون و تصمیم‌ها و عملیات سازمان(ابطحی و صلواتی، ۱۳۸۵، ۳۴).
۲-۱-۸-۳ اهمیت بکارگیری مدیریت دانش
دارایی‌های غیر ملموس برای موفقیت تجاری در طول دهه ۹۰ در مقایسه با عوامل سنتی تولید (زمین، نیروی انسانی و منابع مالی) اهمیت بیشتری پیدا کرده‌اند. علاوه بر این، دانش سازمانی یکی از عناصر اصلی این دارایی‌های غیر ملموس محسوب می‌شود (مجموع این دارایی‌ها به عنوان سرمایه فکری تلقی می‌شود) (تقوی و شفیع زاده، ۱۳۸۸). ماهیار و امامی معتقدند که مدیریت دانش به الگوهای تعامل میان فناوری‌ها، فنون و افراد شکل می‌بخشد و سازمان‌هایی که به صورت بسته وبرای رفع نیازهای بلندمدت از مدیریت دانش استفاده می‌کنند در روابط اجتماعی و فنی خود محتاط هستند (ماهیار و امامی، ۱۳۸۵). گاندهی (۲۰۰۴) مهم‌ترین دلائل بکارگیری مدیریت دانش توسط سازمان‌ها را به شرح زیر بیان می‌دارد:
افزایش همکاری
بهبود بهره‌وری
تشویق و قادر ساختن نوآوری
غلبه بر اطلاعات زیادی و تحویل آنچه مورد نیاز است
تسهیل جریان دانش مناسب از تأمین کنندگان به دریافت کنندگان بدون محدودیت زمان و فضا
تسهیل اشتراک دانش میان کارمندان و بازداشتن آنان از اختراع دوباره چرخ به کرات
تصرف و ثبت دانش کارکنان قبل از اینکه آنان شرکت را ترک نمایند، اطمینان یافتن از اینکه دانش با ارزش به هنگام ترک کارمندان از دست نمی‌رود.
افزایش آگاهی سازمانی از خلأهای دانش سازمان
با افزایش آگاهی شرکت‌ها از استراتژی‌ها، محصولات و بهترین کارکردهای رقیبانشان به آنان کمک می‌کند که سبقت جو باقی بماند
بهبود خدمات مشتری
توجه به مدیریت دانش به دلایل دیگری نیز می‌تواند اهمیت داشته باشد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:41:00 ب.ظ ]




۶،*۲۱،*۶۶،۵۱،۳۶،*۸۱

 

 

 

واقع گرایی

 

۷،*۲۲،*۳۷،*۵۲،*۶۷،*۸۲

 

 

 

روابط بین فردی

 

۸۳،۶۸،۵۳،۳۸،۲۳،۸

 

 

 

خوش بینی

 

۶۹،۵۴،۳۹،۲۴،۹،*۸۴

 

 

 

عزت نفس

 

۲۵،۱۰،*۸۵،۷۰،۵۵،۴۰

 

 

 

کنترل تکانش

 

*۱۱،*۲۶،*۴۱،*۵۶،*۷۱،*۸۶

 

 

 

انعطاف پذیری

 

*۱۲،*۵۷،۴۲،۲۷،*۷۲،*۸۷

 

 

 

مسؤولیت پذیری اجتماعی

 

۴۳،۲۸،۱۳،*۸۸،۷۳،۵۸

 

 

 

همدلی

 

۸۹،۷۴،۵۹،۴۴،۲۹،۱۴

 

 

 

خود ابرازی

 

*۳۰،۱۵،*۶۰،۴۵،*۷۵،*۹۰

 

 

 

* نمره گذاری در این سؤالات معکوس انجام می شود.
۳-۵-۴- پرسشنامه اعتیاد به فیس بوک برگن
«تست سنجش اعتیاد به فیس بوک برگن» بر اساس ۶ معیار اساسی تهیه شده است که باید برای دستیابی به نتیجه دقیق به هر ۶ معیار صادقانه پاسخ داده شود.
پایان نامه
نمره (۱) برای خیلی به ندرت، نمره (۲) برای به ندرت، نمره (۳) برای گاهی اوقات، نمره (۴) برای اغلب و نمره (۵) برای پاسخ همیشه در نظر گرفته شده است.
اگر در این تست حداقل به ۴ آیتم جواب اغلب یا همیشه داده شود.فرد معتاد به فیس بوک تشخیص داده میشود.
۳-۶ روش تجزیه و تحلیل داده ها
تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش توصیفی و استنباطی انجام شد. تحلیل توصیفی داده ها برای محاسبه شاخص ها و رسم جداول و نمودارها انجام شد. از آنجا که طرح این تحقیق پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود و بهترین روش برای آزمون فرضیه ها تحلیل کوواریانس می باشد (دلاور، ۱۳۸۲) به همین دلیل برای آزمون فرضیه ها از روش تجزیه و تحلیل کوواریانس استفاده شد.
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل داده ها
در این فصل به تجزیه وتحلیل فرضیه های پژوهش پرداخته شده است. در ابتدا آزمودنی ها با بهره گرفتن از شاخص های آمار توصیفی که شامل میانگین و انحراف استاندارد متغیرهای وابسته در سه مرحله پیش آزمون ، پس آزمون و پی گیری و نیز اطلاعات جمعیت شناختی آزمودنی ها بود، مورد بررسی قرار گرفتند. سپس نتایج تحلیل کوواریانس متغیرهای وابسته پس آزمون و پی گیری ارائه شده است.
۴-۱ تحلیل توصیفی داده ها
در جدول (۴-۱) میانگین، انحراف استاندارد، حداقل و حداکثر سن آزمودنی های گروه های کنترل و آزمایش ارائه شده است.
جدول (۴-۱): میانگین، انحراف استاندارد، حداقل و حداکثر سن آزمودنی ها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:41:00 ب.ظ ]