|
|
|
۲۶/۳
۶۲/۲
میانگین
۸/۲
۰۶/۳
۳/۳
۶/۲
۲-۳-تهیه نمونهها ۲-۳-۱-آماده سازی نانو ذرات برای تهیه نانوکامپوزیت Starch/PVA/CdS به روش فرآوری محلول، از نانوذرات CdS استفاده شده است که در این پژوهش این نانوذرات به روش همرسوبی تهیه شد.
 ۲-۳-۱-۱-روش تهیه نانوذرات CdS برای ساخت این نانوذرات از روش همرسوبی، که از روشهای ساده و کمهزینه آزمایشگاهی ساخت نانوذرات است استفاده شد. در این روش از دو نمک سدیم سولفید و کادمیم(II)کلرید با فرمول شیمیایی Na2S و CdCl2 و سورفکتانت سدیم دو دسیل سولفات با فرمول شیمیایی NaC12H25SO4 استفاده شد. بدین صورت که در ابتدا ۵۰ میلی لیتر محلول ۱/۰ مولار از هر کدام از نمکها در دمای اتاق تهیه شد، سپس ۷۲/۰ گرم (نسبت ۱:۱ با ۴۴ Na2S) از سدیم دو دسیل سولفات را به محلول Na2S اضافه کرده و محلول تکان داده شد تا سورفکتانت در محلول کاملاٌ حل شد. محلول تهیه شده در بورت ریخته شد و به مدت ۵ دقیقه قطره قطره به محلول CdCl2 طی هم خوردن با همزن مغناطیسی اضافه شد. سپس محلول به مدت ۵/۱ ساعت دیگر هم خورده و رسوب نارنجی رنگ تشکیل شد، رسوب حاصل را سانتریفوژ کرده و چندین بار با آب مقطر و اتانول شستشو داده شد تا ناخالصیها جدا شوند و در نهایت رسوب در آون در دمای ۶۰ درجه سانتی گراد به مدت ۱۰ ساعت خشک شد. محصول به دست آمده توسط روشهای XRD و SEM شناسایی شد و تهیه این ماده آثبات گردید که در فصل بعدی به آنها اشاره خواهد شد [۸۶،۸۵]. ۲-۳-۲-آماده سازی نمونههای نانو کامپوزیتی در این پژوهش در ابتدا کامپوزیت Starch/PVA تهیه شد، سپس برای بررسی اثر نانوذرات CdS بر روی این کامپوزیت از سه غلظت متفاوت (wt% 1، wt% 3 و wt% 5) نانوذره به عنوان پرکننده در شبکه پلیمری نشاسته و پلی وینیل الکل، برای تهیه نانوکامپوزیتهای Starch/PVA/CdS به روش فرآوری محلول استفاده شد و پس از آن برخی از خواص این نانوکامپوزیت مورد بررسی قرار گرفت که در ادامه شرح داده می شود. ۲-۳-۲-۱-روش تهیه کامپوزیتStarch/PVA در این روش برای تهیه کامپوزیت Starch/PVA ابتدا ۴/۰ گرم پلی وینیل الکل را وزن کرده و در آب دوبار تقطیر در دمای ۷۰ درجه سانتی گراد حل کرده، سپس ۶/۰ گرم نشاسته را وزن کرده و به این محلول اضافه شد. در نهایت مقدار ناچیزی گلیسیرول به عنوان عامل پلاستیکساز[۵۳] برای مخلوط شدن بهتر آنها به محلول اضافه شد و محلول به مدت ۵ ساعت با بهره گرفتن از همزن مغناطیسی هم زده شد. بعد از هم خوردن محصول حاصله را بر روی بستر شیشه ای ریخته و در دمای اتاق به مدت ۱۲ ساعت خشک کرده، سپس فیلم تهیه شده را از بستر جدا کرده و در آون به مدت ۴ ساعت کاملاٌ خشک شد و برای بررسیهای بعدی مورد استفاده قرار گرفت. ۲-۳-۲-۲- روش تهیه نانوکامپوزیتStarch/PVA/CdS در این روش مانند روش بالا پلی وینیل الکل و نشاسته را وزن و در آب دوبار تقطیر در دمای ۷۰ درجه سانتی گراد حل کرده و مقدار ناچیزی گلیسیرول به آن اضافه شد. سپس مقادیر انتخابی (wt% 1، wt% 3 و wt% 5) از نانوذرهی CdS را برای ساخت نانوکامپوزیتها با درصدهای ذکر شده وزن کرده و در آب دوبار تقطیر به مدت ۵/۱ ساعت توسط اولتراسونیک دیسپرس شد. نانوذرهی دیسپرس شده به آرامی به محلول پلیمری اضافه و به مدت ۵ ساعت توسط همزن مغناطیسی هم خورده شد. در نهایت محصول بر روی بستر شیشه ای ریخته و در دمای اتاق به مدت ۱۲ ساعت خشک شد. سپس فیلم تهیه شده را از بستر جدا کرده و در آون به مدت ۴ ساعت کاملاٌ خشک شد و برای بررسیهای بعدی مورد استفاده قرار گرفت [۸۷،۸۸] ۲-۴-اندازه گیریها خواص منحصر به فرد نانومواد به مقدار زیادی به ترکیب شیمیایی، اندازه دانهها، ساختار سطحی و برهمکنشهای بین ذرات تشکیل دهنده آنها بستگی دارد. به همین علت است که تشخیص این خواص در کاربردی شدن نانومواد بسیار مهم هستند. از طرف دیگر اندازه گیری خواص و مشخصهیابی نانومواد نیازمند روشهای توسعه یافته است، زیرا اندازه این مواد کوچک است و بعضی اوقات برای ارزیابی برخی از خواص مانند خواص مکانیکی نیاز به نمونههایی با ابعاد بزرگ میباشد که این خود مشکل بزرگی محسوب می شود. امروزه به منظور تعیین خواص حرارتی، مکانیکی و مورفولوژی مواد نانوساختار به ویژه نانوکامپوزیتهای پلیمری دستگاههای ۴۶ جدیدی ساخته شده است. در این فصل شرح مختصری از خواص اندازه گیری شده نانوکامپوزیتهای تولید شده در این پژوهش و دستگاههای مورد استفاده به منظور تعیین خواص نانوکامپوزیتهای تولید شده ارائه شده است. ۲-۴-۱-بررسی ساختار در این پژوهش به منظور بررسی ساختار نانوذره و نانوکامپوزیت Starch/PVA/CdS از روش پراش اشعه ایکس (XRD)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و طیف سنجی انرژی پراش اشعه ایکس (EDX) استفاده شده است. ۲-۴-۱-۱- پراش پرتو ایکس (XRD) روش پراش پرتو ایکس به منظور تجزیه فازی و بررسی اندازه دانهها و مواد نانوذره از طریق پردازش و مطالعه پرتو ایکس برگشتی از سطح نمونه به کار میرود. الگوهای XRD توسط دستگاه پراش اشعهی X مدل XPert Pro ساخت شرکت Philips در گسترهی KV 40 و Ma 40 و ۱۵۴/۰ و ۱۰-۱=θ۲، به دست آمد. ۲-۴-۱-۲- میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) در این پژوهش، تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) توسط میکروسکوپ الکترونی متعلق به شرکتهای LEO و SERON ثبت شدند. ۴۷ ۲-۴-۱-۳-طیف سنجی انرژی پراش اشعه ایکس (EDX) EDX مخفف کلمات Energy Dispersive X ray است، که برخی اوقات به آن EDS یا EDAX هم میگویند. این تکنیک روشی برای مشخص کردن ترکیب عنصری یک نمونه یا بخشی از یک نمونه است. دستگاه مورد استفاده در این پژوهش میکروسکوپ الکترونی روبشی مجهز به آنالیز EDX متعلق به شرکت SERON مدل AIS-120/10 KV میباشد. ۲-۴-۲- خواص مکانیکی رفتار مکانیکی مواد به نوع پیوند موجود بین اتمهای آن ماده و نواقص ساختمانی آن بستگی دارد. در مباحث مربوط به مواد کامپوزیتی، هر چه در فصل مشترک پیوند بین الیاف و یا پرکننده به عنوان فاز دوم با زمینه قویتر و محکمتر باشد، کامپوزیت تولید شده دوام بیشتری خواهد داشت. آزمون به کار گرفته شده برای تعیین خواص مکانیکی نانوکامپوزیتهای پلیمر-نانوذرات تست کشش میباشد. در این پژوهش آزمون مکانیکی نانوکامپوزیتها مانند مقاومت کششی و مدول یانگ مطابق استاندارد ASTM D 638 توسط دستگاه کشش (Tensile) ساخت کمپانی Zwick انجام شده است. نمونهها مطابق استاندارد توسط دستگاه برش، به صورت دمبل برش داده شدند. پس از آن نمونهها از دو قسمت پایین و بالا به گیرههای دستگاه متصل شده و با سرعت ثابت mm/min 5 تحت کشش قرار گرفتند. شایان ذکر است که از هر نمونه مورد آزمایش سه دمبل تهیه شد و در نهایت میانگین حاصل از تستها برای نمونه گزارش گردید. دستگاه کشش مورد استفاده در این پژوهش را در شکل (۲-۱) میتوان مشاهده کرد. ۴۸ شکل (۲-۱)- دستگاه تست کشش مورد استفاده در این پژوهش جدول (۲-۳)- داده های آزمون کشش
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
[چهارشنبه 1400-07-28] [ 06:51:00 ب.ظ ]
|
|
یکی ازمهمترین مشخصه های سیستمهای کوانتومی نسبت به حالت کپهای ماده، وجود زیرنوارها در نوار رسانش وظرفیت بوده که از محدودیت کوانتومی بر تحرک حاملها ناشی میشود.گذار بین این زیرنوارها در نقطههای کوانتومی، سبب تغییر ثابت دیالکتریک محیط میشود واین به نوبهی خود ضریب شکست و ضریب جذب ماده را به طور قابل توجهی تغییر میدهد.این پدیده به خصوص در شدتهای بالا قابل توجه میشود. در این فصل سعی میکنیم با بهرهگیری از قوانین حاکم بر مکانیک کوانتوم، پذیرفتاریهای خطی و غیرخطی را با بهره گرفتن از ماتریس چگالی بهدست آوریم وسپس به کمک آن ها تغییرات ضریب شکست و ضریب جذب نوری مربوط به گذار بین زیرنوارها را در یک نقطه کوانتومی محاسبه نماییم.
ماتریس چگالی
برای بررسی خصوصیات نوری خطی و غیرخطی نقطهی کوانتومی از فرمالیسم ماتریس چگالی استفاده میکنیم. برای این کار ابتدا ماتریس چگالی را تعریف نموده،سپس تحول زمانی آن مطالعه میشود.
 فرض کنید سیستم در حالت فیزیکیباشد. تحول زمانی این حالت با معادلهی شرودینگر وابسته به زمان به این صورت توصیف میشود: (۴-۱) در حضور میدان الکترومغناطیسی ، هامیلتونی به صورت زیر در میآید: (۴-۲) کههامیلتونی مختل نشده الکترون در نقطه کوانتومی ، بار الکترون و جملهی دوم، انرژی برهمکنش الکترون با میدان خارجیاست که در راستای محور z فرض شده است. را میتوان برحسب مجموعهی کامل ویژه حالتهای بهنجار و متعامد به صورت زیر بسط داد : (۴-۳) که دامنهی احتمال یافتن سیستم در لحظهیدر ویژه حالت -ام میباشد. حال عناصر ماتریسی عملگر چگالی به این صورت تعریف میشوند: (۴-۴) و بنابرین، مقدار چشمداشتی هر عملگری را میتوانبه طور مستقیم به وسیلهی ماتریس چگالی بهدست آورد: (۴-۵) که عناصر ماتریسی عملگر در پایههای است ونماد است. علاوه براین، برای بررسی تحول زمانی مقدار متوسط یک مشاهدهپذیر فقط کافی است که تحول زمانی ماتریس چگالی رامحاسبه کرد. بدین منظور، با گرفتن مشتق زمانی از رابطهی (۴-۴) خواهیم داشت: (۴-۶) با توجه به معادلههای (۴-۱) و (۴-۳) میتوان نوشت: (۴-۷) (۴-۸) با قرار دادن رابطهی فوق در معادلهی (۴-۶)، تحول زمانی ماتریس چگالی به صورت: (۴-۹) بهدست میآید. این رابطه، تحول زمانی و یا معادلهی حرکت ماتریس چگالی در حضور برهمکنش الکترون با میدان خارجی را نمایش میدهد. اما، برخی برهمکنشها (مانند برهمکنش الکترون-فونون، الکترون-الکترون و غیره) وجود دارند، به طوری که نمیتوان آن ها را به راحتی در هامیلتونی وارد نمود. چنین برهمکنشهایی قادر به تغییر حالت سیستماند. بنابراین، با افزودن یک جملهی میرایی[۲۱] به معادلهی بالا اثرات این برهمکنشها را به شکل زیر در فرمولبندی وارد میکنیم : (۴-۱۰) عملگر چگالی مختل نشده، {,} رابطهی پاد جابهجایی در مکانیک کوانتومی و عملگر واهلش[۲۲] ناشی از برهمکنش الکترون-الکترون، الکترون-فونون و غیره است.
حل معادلهی تحول زمانی ماتریس چگالی با بهره گرفتن از روش اختلال
در بخش قبل تحول زمانی ماتریس چگالی را استخراج نمودیم. در حالت کلی برای اغلب سیستمهای فیزیکی نمیتوان این معادله را به طور دقیق حل کرد. بنابراین، تلاش میکنیم تا به کمک روشهای اختلالی جوابهای معادله (۴-۱۰) را بهدست آوریم. با توجه به روابط (۴-۲) و (۴-۱۰) میتوان نوشت: (۴-۱۱) به کمک معادلهی ویژه مقداری برای هامیلتونی مختلنشده جمله اول و سوم در سمت راست رابطهی (۴-۱۱) را میتوان به شکل زیر ساده کرد: (۴-۱۲) و (۴-۱۳) با قرار دادن روابط (۴-۱۲) و (۴-۱۳) در معادلهی (۴-۱۱) نتیجهی زیر حاصل میشود: (۴-۱۴) که، فرکانس گذار بین ترازهای انرژی و آهنگ واهلش[۲۳] بوده و فرض میکنیم که باشد. با توجه به این که در غیاب میدان الکترومغناطیسی خارجی، سیستم در حالت تعادل است، همدوسی بین ترازهای مختلف وجود نداشته ولی جمعیت ترازها میتواند مخالف با صفر باشد. بنابراین، میتوان نوشت: (۴-۱۵) حل تحلیلی معادلهی (۴-۱۴) برای اغلب مسائل فیزیکی امکان پذیر نیست. بنابراین، از روش اختلال برای یافتن جوابهای آن استفاده میکنیم. بدین منظور، پارامتر را که معرف بزرگی اختلال بوده و مقدار آن بین صفر و یک است، تعریف نموده و انرژی برهمکنش را با جایگزین مینماییم. مقدار متناظر با حالت واقعی سیستم میباشد. حال، عناصر ماتریس چگالی را میتوان برحسب یک سری توانی از پارامتر به شکل زیر بسط داد. (۴-۱۶) معادلهی بالا به سرعت همگرا بوده و بنابراین چهار جملهی اول بسط کافی میباشد. این رابطه زمانی قابل قبول است که به ازای هر مقدار ، در معادلهی (۴-۱۴) صدق کند. بنابراین، بایستی ضرایب هر توانی از به طور جداگانه رابطهی (۴-۱۴) را ارضا نماید. بدین ترتیب، مجموعهی معادلات زیر بهدست می آید: (۴-۱۸) حال با کمک تغییر متغیر زیر: (۴-۱۹) مشتق زمانی بر حسب به شکل: (۴-۲۰) حاصل میشود. با جایگذاری رابطهی (۴-۲۰) در معادلهی (۴-۱۸) نتیجهی زیر بهدست می آید: (۴-۲۱)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲-۱- ترکخوردگی سن درخت انار تفاوت قابل توجهی در میزان ترکخوردگی ایجاد میکند و با افزایش سن ترکخوردگی افزایش مییابد. همچنین پوشاندن میوهها کاهش قابل توجهی در میزان و سرعت ترکخوردگی را موجب میشود (Hou et al 2010). طی مطالعاتی که بر روی ترکخوردگی انار انجام شده مشاهده شده که محتوی آب پوست در میوههایی که در معرض آفتاب قرار میگیرند در مقایسه با میوههایی که در سایه بودند بهطور معنیداری کاهش مییابد و این در حالی است که محتوی آب آریلهای دو گروه با هم تفاوتی ندارند. رشد پوست در معرض تنش کند شده اما رشد آریلها تغییری نمیکند در نتیجه آریلها با انبساط خود به پوست فشار وارد کرده و منجر به ایجاد ترکخوردگی میشوند (Saad, 1988). در پژوهشی دیگر با مطالعه ارتباط بین ترکخوردگی میوه و ساختمان مزوکارپ نشان داده شد که اتصال سلولهای مزوکارپ و شاخصهای ترکخوردگی به صورت معنیداری منفی است (Saei et al., 2014; Shi et al., 2003). پژوهشهای انجام شده در کشور مصر روی دو رقم مشهور Banati و Manfalouti نشان داد که غلظت ۵ درصد پینولین که یک ماده ضد تعرق گیاهی است باعث کاهش ترکیدگی میوه نسبت به شاهد میگردد ولی در مقدار محصول و کیفیت میوه اثری ندارد. ۲-۲- هیومیک اسید در طی پژوهشی که به منظور بررسی تأثیر هیومیک اسید بر روی خصوصیات کمی و کیفی میوه انار انجام گرفت؛ نشان داده شد که با کاهش دور آبیاری از نه روز به هفت روز؛ طول شاخه، تعداد برگ روی هر شاخساره، شاخص سطح برگ، تعداد گل روی هر شاخساره، درصد تشکیل میوه، درصد میوههای نهایی، تعداد میوه در هر درخت و عملکرد افزایش مییابد و افزایش سطوح هیومیک اسید باعث افزایش رشد رویشی و تعداد میوه میشود. همچنین در آبیاری با سطوح پایین و با افزایش غلظت هیومیک اسید تمامی پارامترهای ذکرشده بهبود حاصل میکنند (Khattab et al., 2012). در این پژوهش در مورد آفتابسوختگی و ترکخوردگی گزارشی داده نشد. محلولپاشی هیومیک اسید روی برگ باعث افزایش رشد در تعدادی از گیاهان از جمله گوجهفرنگی، پنبه و زیتون میشود (Fernandez et al., 1996). در گزارشی دیگر مشخص گردید که کاربرد هیومیک اسید ۱/۰ درصد باعث افزایش طول، قطر، پهنا و کاربرد هیومیک اسید ۲/۰ درصد باعث افزایش عملکرد در کیوی میشود. نتایج این پژوهش نشان داد که هیومیک اسید جایگزین هورمون اکسین و سیتوکینین شده یا به عنوان محرک آن ها عمل میکند، البته افزایش غلظت آن نیز مؤثر میباشد (Mahmoudi et al, 2013). هیومیک اسید باعث افزایش وزن حبه، اسیدیته و شاخص بلوغ در Vitis vinifera cv.Italia گردید (Ferrara and Brunetti, 2010). محققان بسیاری اظهار داشتهاند که هیومیک اسید مثل هورمون اکسین عمل کرده و طی آزمایشی مشخص شد که این ماده باعث تحریک ریشه و برگ شلغم نیز میشود (Senn and Kingman, 1973; Albayrak and Çarnas, 2005; O’Donnell, 1973; Tatini et al., 1991). در طی آزمایشی که بر روی گیاه خیار انجام گرفت مشخص گردید هیومیک اسید باعث افزایش طول، قطر، وزن میوه و میزان مجموع مواد جامد محلول میشود (Kazemi, 2013). مواد هیومیکی باعث افزایش رشد و تولید میوه در پرتقال (Alva and Obreza, 1998)، افزایش وزن میوه، عملکرد و میزان مجموع مواد جامد محلول در سیب (Li et al, 1999)، افزایش عملکرد، کیفیت و رشد میوه در سیب و هلو (Fathi et al., 2002) میشوند. هیومیک تأثیر مثبتی در تعداد ریزوسفرهای رقم کانینو زردآلو دارد که خود منجر به تغییرات رشد، عملکرد و کیفیت میوه میشود (Eissa et al., 2007a). در پژوهش دیگری مشخص شد که کاربرد هیومیک اسید در خاک باعث افزایش میزان محتوی نیتروژن، پتاسیم و فسفر در برگهای زردآلو و افزایش کلروفیل و ماده خشک در عصاره برگی و افزایش میوههای نگهداشته شده توسط درخت، عملکرد و کیفیت میوه میشود (Shaddad et al., 2005). استفاده از هیومیک اسید به صورت هفتگی توانست صدمات شوری بر روی سیب، گلابی، هلو و زردآلو را کاهش دهد و مقاومت به شوری را افزایش دهد (Eissa et al., 2007a; Eissa et al., 2007b; Eissa et al., 2007c). همچنین در پژوهشی دیگر مشخص گردید محلولپاشی هیومیک اسید بر روی زردآلو تأثیری بر روی شکل و اندازه میوه ندارد اما باعث افزایش میزان مواد جامد محلول، نسبت قند به اسید کل و کاهش اسیدیته میگردد (Fathy et al., 2010). هیومیک اسید باعث افزایش عملکرد در سیبزمینی، سویا (Freeman, 1970)، افزایش رشد و کیفیت در کدو (Hafez, 2004) و تسریع رسیدگی در جو (Syabryai et al., 1965) میشود. در پژوهش دیگری مشخص گردید که استفاده از هیومیک اسید باعث افزایش طول، قطر و وزن میوه در هندوانه میشود (Salman et al., 2005). در محلولپاشی هیومیک اسید بر روی زیتون کاهش وزن و اندازه میوه و افزایش اسیدیته گزارش (Hagagg et al., 2013a; Hagagg et al., 2013b). در فلفل محلولپاشی هیومیک اسید باعث افزایش اسیدیته میشود (Aminifard et al., 2012). در آزمایشی که روی گوجهفرنگی صورت گرفته؛ هیومیک اسید باعث افزایش وزن تک میوه گردید (صالحی و همکاران، ۱۳۸۹). در کدوتنبل، هیومیک اسید باعث کاهش عملکرد، کاهش محتوی روغن در کدوتنبل میشود اما کیفیت روغن با بهبود درجه غیراشباعی افزایش مییابد (Nikbakht et al., 2011). ترکیب کلسیم و هیومیک اسید باعث رشد گیاه و نمو ریشه در سوسن شرقی شد و گلدهی هشت روز زودتر و ناحیه جذب فعال ریشه ۴۱/۲۹ درصد بیشتر گردید. افزایش محتوی کلروفیل برگ و محتوی پرولین با ترکیب کلسیم و هیومیک اسید به دست آمد. کلسیم باعث افزایش محتوی پتاسیم و آهن در برگ و افزایش فسفر در ساقه شد و محتوی نیتروژن در ریشه با هیومیک اسید افزایش پیدا کرد (Le Chang et al., 2012). ۲-۳- کلسیم مواد مغذی مثل بر، روی، کلسیم، مس، مولیبدن، منگنز و پتاسیم طی دوره رشد میوه در فرایندهای فیزیولوژیکی میوه انار دخیلاند و کمبود آن ها باعث ترکخوردگی میشود. کاربرد بوریک اسید، فروس سولفات و کلسیم کلرید باعث کاهش ترکخوردگی انار گردید (Sheikh and Manjula, 2012). در آزمایشی محتوی کلسیم میوه در ابتدا و انتهای فصل رشد اندازهگیری شد، نتایج به دست آمده نشان داد که میزان کلسیم در اوایل فصل بالاست اما در اواخر فصل کاهش مییابد و دقیقاً در همان زمان (اواخر فصل) ترکخوردگیها رخ میدهند (Aksoy and Akyuz, 1993). طی پژوهشی که بر روی ترکخوردگی انار صورت گرفت مشخص شد که اسپری کلسیم کلرید به میزان یک کیلوگرم در ۱۰۰ لیتر آب یا کلسیم آمونیوم نیترات به میزان دو کیلوگرم در ۱۰۰ لیتر آب؛ کاهش ترکخوردگی را به همراه دارد. همچنین در اواخر دوره رشد دمای بالاتر از ۳۸ درجه سانتیگراد و رطوبت کمتر از ۶۰ درصد برای ترکیدگی مطلوب است (Sheikh and Manjula, 2012). در پژوهشی دیگر، محلولپاشی با پاکلوبوترازول (۳۰۰ پی پی ام)، جیبرلیک اسید (۸۰ پی پی ام)، اسید نفتالن استیک (۴۰ پی پی ام)، کلسیم کلرید (۳ درصد)، بوریک اسید (۳ درصد)، روی سولفات (۳ درصد) بر روی انار باعث نتایج ذیل گردید. ترکخوردگی با پاکلوبوترازول به کمترین حد خود (۵/۴ و ۵/ ۱۰ درصد به ترتیب در سال اول و دوم) رسید و سپس جیبرلیک اسید و کلسیم کلرید کمترین میزان ترکخوردگی را نسبت به شاهد (۵/۴۸ و ۵/۴۹ درصد به ترتیب در سال اول و دوم) داشتند. عملکرد و وزن میوه با پاکلوبوترازول، جیبرلیک اسید، بوریک اسید و روی سولفات افزایش نشان داد. طول و قطر میوه با جیبرلیک اسید و اسید نفتالن استیک افزایش پیدا کرد و جیبرلیک اسید بهتنهایی باعث افزایش آنتوسیانین کل و درصد تانن میوه شد (Hoda and Hoda, 2013). طی آزمایش دیگری که بر روی میوه انار صورت گرفته مشخص شد اسپری جیبرلیک اسید ۲۰ درصد بیشتر از سیتوکینین باعث کاهش ترک میشود (Yang et al., 2007)، اسپری نفتالن استیک اسید با غلظت ۲۰ میلیگرم در لیتر باعث افزایش ترکخوردگی نسبت به سیتوکینین میشود و اختلاف معنیداری با جیبرلیک اسید دارد. محلولپاشی برگی کلسیم کلرید ۷۰ درصد بیشتر از سیتوکینین باعث کاهش ترکخوردگی میشود (Yang et al., 2007)، پوشاندن خاک با علفهای هرز و نوارهای پلاستیکی میتواند تا ۹ درصد ترکخوردگی را کاهش دهد (Yang et al., 2007)، پوشاندن میوهها در مقایسه با سیتوکینین باعث کاهش ۴/۷ درصدی در میزان ترکخوردگی گردید (Yang et al., 2007). گروهی از پژوهشگران عقیده دارند که ترکخوردگی پوست با افزایش اندازه میوه افزایش پیدا میکند (Emmons and Scott, 1977). با این حال برخی از دانشمندان بیان میکنند که هیچ ارتباطی ۱۰۰ درصدی بین ترکخوردگی و اندازه میوه وجود ندارد (Bakker, 1988). در آزمایشی که بر روی لیچی انجام گرفته بود رابطه بین کلسیم دیواره سلولی و ترکخوردگی بررسی شد و نشان داده شد که میزان باندهای کلسیم در پریکارپ دیواره میوههایی که کمتر ترکخورده بودند بیشتر از میزان کلسیم در پریکارپ میوههایی بود که ترکخوردگی بیشتری داشتند و نتیجه گرفته شد که مقاومت به ترکخوردگی میوهها توسط میزان باندهای کلسیم در دیواره سلولی مشخص میشود (Huang et al., 2001). در ۸ رقم از گیلاس رابطه مستقیمی بین میزان کلسیم و حساسیت به ترکیدگی مشاهده گردید (Bangerth, 1968). محققین بسیاری کاهش ترکخوردگی گیلاس با بهره گرفتن از کلسیم را گزارش کردهاند (Bangerth, 1968; Ackley, 1956; Bullock, 1952; Callan, 1986; Christensen, 1976; Lang et al., 1998).
 استفاده از کلسیم کلرید به میزان ۱/۰-۳۵/۰ درصد باعث کاهش ترکخوردگی در گیلاس میشود و محلولپاشی برگی محلول بوراکس، ۲۵/۵۰ درصد کاهش ترکخوردگی را به همراه دارد (Powers and Bollen, 1947). کلسیم به عنوان کاهنده نفوذپذیری غشا سلولی شناخته شده است. در یک آزمایش با غوطهور کردن گیلاس در محلول کلسیم، سرعت جذب آب و ترکخوردگی از ۳۰ به ۱۵ درصد کاهش پیدا کرد (Ackley, 1956). در پژوهشی دیگر استفاده از کلسیم در آبیاری بارانی درختان گیلاس با غلظت ۵/۰-۱ درصد باعث کاهش ترکخوردگی از ۳۳ به ۱۱ درصد در سال اول و از ۲۰ به ۴ درصد در سال دوم شد اما باعث کاهش اندازه میوه از ۵/۱ به ۳/۰ گرم شد (Fernandez and Flore, 1995). در پژوهش دیگری درصد ترکخوردگی بر روی گیلاس رقم بینگ مطالعه شد که باعث کاهش درصد ترکخوردگی تا ۱۷ درصد شد و در کل کاربرد کلسیم کلرید باعث اختلاف معنیداری بین درختان تیمار شده و شاهد میشود (Fernandez and Flore, 1995). در آزمایش دیگری مشاهده شد که افزودن مکمل غذایی حاوی کلسیم یا دست ورزی در گیاه که افزایش کلسیم را به همراه دارد مثل هرس و مدیریت آب میتواند از ترکخوردگی شعاعی گوجهفرنگی جلوگیری کند (Simon, 1978) یا ترکخوردگی کوتیکولی را کاهش میدهد (Ehret et al., 1993). محلولپاشی ترکیبی از کلسیم و بر باعث کاهش ۲۰ درصدی ترکخوردگی و سخت شدن ۵۰ درصدی کوتیکول در میوههای گوجهفرنگی گردید (Dorais et al., 2011). در پژوهشی برای کاهش میزان ترکخوردگی و افزایش میوههای بازارپسند در گوجهفرنگی از کلسیم با غلظت دو گرم در لیتر، بر با غلظت ۳۰۰ میلیگرم در لیتر، کائولین و پوشش نوار پلاستیکی استفاده شد که بیشترین درصد میوههای بازارپسند به ترتیب با پوشش نوار پلاستیکی (۶۲/۴۹ درصد)، کلسیم و بر (۲۰/۴۳ درصد)، کلسیم (۰۴/۶۶ درصد) و بر (۱۵/۶۸ درصد) به دست آمد همچنین کمترین میزان میوههای آسیب دیده به ترتیب با پوشش نوار پلاستیکی (۲۴/۳ درصد)، بر (۴۲/۵ درصد)، کلسیم (۱۶/۶ درصد) و کلسیم و بر (۴/۶ درصد) مشاهده شد (Huang and Snapp, 2004). ۲-۴- بُر در گلابی کاربرد قبل از برداشت بُر کاهش خسارت انبارمانی را به همراه دارد و استفاده همزمان آن با کلسیم باعث کاهش میشود (Xuan et al., 2001). در سیب محلولپاشی بُر علائم کمبود کلسیم در میوه را کاهش میدهد (Dixon et al., 1973) در آزمایشی استفاده از بوراکس ۵/۰-۱ درصد فقط روی یک رقم گیلاس کاهش ترکخوردگی را موجب شد (Knoppien, 1949). در آزمایش دیگری بر روی گلابی از بر ۱/۰، ۵/۰ و ۱ درصد استفاده شده که در تمامی غلظتها کاهش ترکخوردگی نسبت به شاهد مشاهده شد. افزایش وزن میوه و اسیدیته با محلولپاشی این ماده به دست آمد و با افزایش غلظت بر افزایش میزان مجموع مواد جامد محلول را به همراه داشت (Gill and Vasudeva, 1970). رشد و نمو و شکلگیری سریع گوجهفرنگیهای بازاری باعث آسیبپذیری آن ها به کمبود بر میشود حتی اگر خاک با بر اصلاح شده باشد (Snapp et al., 2002). استفاده از بر به صورت محلولپاشی برگی و محلولپاشی باعث کاهش ترکخوردگی شعاعی و دایرهای در گوجهفرنگی میشود (Davis et al., 2003). ۲-۵- کائولین در پژوهشی اسپری کائولین شش درصد و کائولین شش درصد همراه با آبیاری باعث کاهش ترکخوردگی میوه انار نسبت به شاهد گردید. محلولپاشی این ماده باعث کاهش نسبت دانه به میوه، افزایش قطر، طول، وزن ۱۰۰ آریل، درصد آبمیوه، میزان مجموع مواد جامد محلول و اسیدیته در سال اول شد و بهجز کاهش اسیدیته در سال دوم تمامی نتایج مطابق با سال اول بودند (Abd El-Rhman, 2010). با محلولپاشی کائولین دمای سطح میوه کاهش پیدا میکند و میزان کاهش دما متناسب با میزان ضخامت مواد باقیمانده روی سطح میوه است (Glenn et al., 2002). جلوگیری مؤثر آسیبهای خورشیدی با بهره گرفتن از ۴۵-۵۶ کیلوگرم در هکتار کائولین یا غلظت ۳-۱۲ درصد به دست میآید (Glenn et al., 2002). زمان استفاده این ماده به وضوح مشخص نیست اما باعث انعکاس تشعشعات فرابنفش و امواج با طول موج کوتاه شد که برای کاهش آسیبهای خورشیدی در میوه و برگ اهمیت دارد (Glenn et al., 2002). کائولین کاهش دمای برگ در سیب را باعث میشود (Wunsche et al., 2004). در آزمایشی بر روی مرکبات، کائولین باعث بهبود هدایت روزنهای و جذب نور اشباع از کربن دیاکسید و سرعت آسیمیلاسیون در زمان نیمروزی میشود (Jifon and Syvertsen, 2003). کاربرد کائولین در تبادل گازی فلفل بیتأثیر است (Russo and Diaz-Perez, 2005). در یک آزمایش استفاده این ماده به منظور کاهش اثرات مضر تنش آبی و گرمایی در بادام و گردو مؤثر واقع شد (Rosati et al., 2006). کائولین تا ۵/۲ درجه دمای برگ را کاهش میشده و محلولپاشی برگی این ماده میتواند به عنوان روشی مفید در سازگاری گل رز به دماهای بالا در شرایط در شرایط گلخانههای گرمسیری در مراحل اولیه رشدی باشد (Marcela et al., 2011). در این پژوهش ما سعی داریم تا اثر هیومیک اسید، کائولین، کلسیم و بُر را به صورت تکی و ترکیبی بر روی ترکخوردگی و کمیت و کیفیت میوه انار در دو دور آبیاری موردبررسی قرار دهیم. فصل سوم: مواد و روش ها ۳-۱- مشخصات محل و ارقام گیاه مورد استفاده این پژوهش در یک باغ تجاری که مساحت بخش انار کاری آن ۱۰ هکتار است؛ واقع در شهر درجزین شهرستان مهدیشهر استان سمنان، در بین طولهای جغرافیایی̎ ۲۷ ̍ ۳۷ ° ۳۵ -̎۵۴ ̍ ۳۷ ° ۳۵ شمالی و عرضهای ̍ ۲۰ ° ۵۳ - ̍ ۲۷ ° ۵۳ و در سال ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ به اجرا درآمد. رقم مورد استفاده در این طرح واریته انار پوست سفید درجزین بود که درختانی ۲۰ ساله، در دوره باردهی تجاری بودند. ۳-۲- مواد شیمیایی، معدنی و ارگانیکی مورداستفاده مواد شیمیایی مورد استفاده در این پژوهش شامل کود مایع کلسیم (ppm 40000) از محصولات شرکت اکین پاسارگاد و کود مایع بُر (ppm 20000) از محصولات شرکت نم بار مشهد، هیومیک اسید مایع (۱۲درصد) به عنوان ماده ارگانیکی مورد استفاده از محصولات شرکت بیو گرین[۱۳] بلژیک و پودر کائولین از کارخانه کائولین خراسان تهیه شده است. ۳-۳- تجهیزات جهت انجام بخش میدانی این پروژه از سمپاش ۱۰۰ لیتری بنزینی و در بخش آزمایشگاهی از تجهیزات آزمایشگاه گیاهشناسی و باغبانی شامل ترازوی دیجیتال، رفرکتومتر[۱۴]،pH متر[۱۵] مدل pH 240L، بورت دیجیتال، هیتر و همزن مغناطیسی[۱۶] و کولیس[۱۷] دیجیتال استفاده شد. ۳-۴- تهیه محلولها برای تهیه محلول هیومیک اسید دو در هزار از ۱۰۰ میلیلیتر هیومیک اسید مایع و ۵۰ لیتر آب معمولی استفاده شد که محلول فوق برای ۴۸ اصله درخت بهکار برده شد، در تهیه محلول پنج در هزار هیومیک اسید نیز از ۲۵۰ میلیلیتر هیومیک اسید مایع به همراه ۵۰ لیتر آب معمولی برای ۴۸ اصله درخت استفاده شد. محلول حاوی سه درصد کلسیم و یک درصد بُر با افزودن ۵/۲ لیتر کلسیم و یک لیتر بُر در ۸۰ لیتر آب معمولی برای ۷۲ اصله درخت آماده شد و برای تهیه محلول کائولین شش درصد از پنج کیلو کائولین پودری در ۸۰ لیتر آب برای ۷۲ اصله درخت استفاده شد. محلولهای فوق هرکدام برای یکبار استفاده کافی بودند و برای هرماه محلولهای جداگانه تهیه میشده است. ۳-۵- آمادهسازی و اتیکت گذاری بلوکها اتیکت گذاری و آمادهسازی بلوکهای مورداستفاده در هر دو سال در تاریخ دوم خرداد انجام شد. ۳-۶- تیمارهای مورد استفاده تیمارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل دور آبیاری با دو سطح دور آبیاری ۷ روز (آبیاری معمول) و دور آبیاری ۱۴ روز و نه تیمار محلولپاشی بود وطی دو سال ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ بر روی درختان اعمال شدند (جدول ۳-۲). ۳-۷- زمان اعمال تیمارها تیمار دور آبیاری از دو هفته قبل از شروع محلولپاشیها اعمال شد و اولین محلولپاشی روی درخت ۳۰ روز پس از اتمام گل (اواسط خرداد) و در ادامه فصل رشد و با فاصله ۳۰ روز، دو بار دیگر محلولپاشیها تکرار شد. تیمار هیومیک اسید دو در هزار و پنج در هزار هر دو در یک هفته انجام شد. سپس تیمار کلسیم و بُر در هفته بعد و در هفته بعد از آن تیمار کائولین انجام شد. تیمارهای مورد نظر هرکدام طی دو روز؛ روز اول محلولپاشی بر روی گروه اول با آبیاری هفتروزه و روز دوم محلولپاشی بر روی گروه دوم با آبیاری ۱۴ روزه طی ساعات هشت تا ۱۱ صبح و ۱۶ تا ۱۹ عصر انجام شد. جدول ۳-۲: تیماریهای محلولپاشی مورد استفاده
| شماره تیمار |
نوع ماده و غلظت |
حروف اختصاری |
| ۱ |
شاهد (بدون محلولپاشی) |
شاهد |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
a c d b S شکل ۳‑۴: محاسبه مجموع پیکسلهای بخشی از تصویر با بهره گرفتن از تصویر انتگرالی به این ترتیب برای محاسبه ویژگیهای شبه هار میتوان از تصویر انتگرالی استفاده نمود. به عنوان مثال اگر مقدار ویژگی متناظر ماسک نشان داده شده در شکل ۳‑۵ با x نمایش داده شود، مقدار x بر حسب تصویر انتگرالی از رابطه (۱۰) قابل محاسبه است.

مقدار سایر ویژگیهای شبه هار نیز مشابه روش فوق بر اساس تصویر انتگرالی قابل محاسبه میباشد. بنابراین میتوان فقط با بهره گرفتن از تصویر انتگرالی، تمام ویژگیهای شبه هار را با سرعت بسیار زیاد از تصویر استخراج نمود. a e f b c d g h S1 S2 S3 شکل ۳‑۵: محاسبه یک نمونه ویژگی شبه هار بر اساس تصویر انتگرالی انتخاب و تعیین اهمیت ویژگیها برای تشکیل یک طبقهبندیکننده قوی مهمترین مشکل بعد از استخراج ویژگیهای شبه هار، تعداد بسیار زیاد این ویژگیهاست. همانطور که قبلا اشاره شد، اندازه ماسکها بسیار متنوع است، بنابراین تعداد ویژگیهای استخراج شده از تصویر با اعمال اندازههای مختلف این ماسکها، معمولا از تعداد پیکسلهای تصویر بیشتر میشود. به دلیل تعداد زیاد ویژگیها و همچنین اهمیت ناچیز بسیاری از آنها، بهتر است فقط تعدادی از ویژگیهای موثر انتخاب و مورد استفاده قرار گیرد. به این ترتیب برای تعیین اهمیت هر ویژگی، ابتدا یک طبقهبندی کننده ساده با بهره گرفتن از تک ویژگی مورد نظر ساخته و FPR[112] و FNR[113] آن را بر روی تصاویر آموزش داده محاسبه میکنیم. این طبقهبندیکننده ساده، اعمال یک حد آستانه بر روی مقدار ویژگی است. به این ترتیب FPR و FNR هر ویژگی مشخص خواهد شد. هرچه مقدار FPR و FNR یک ویژگی کمتر باشد، از اهمیت بیشتری برخوردار است. پس از تعیین مقدار FPR و FNR تمام ویژگیها، با بهره گرفتن از الگوریتم تقویت AdaBoosting، تعداد محدودی از ویژگیها برای تشکیل یک طبقهبندیکننده قوی[۱۱۴] انتخاب میگردد. شکل ۳‑۶ الگوریتم نحوه انتخاب چند ویژگی ساده برای تشکیل یک طبقهبندیکننده قوی را نشان میدهد. ویژگیهای انتخاب شده به صورت خودکار استخراج میشوند و کاربر در انتخاب آنها دخالتی ندارد. ۱- نمونه تصاویر x1, x2, …, xn مفروضاند. yi متناظر با هر xi به این گونه تعریف میشود که اگر xi جزو تصاویر مثبت (چهره) باشد، yi یک و در غیر این صورت صفر است. تعداد تصاویر مثبت (چهره) l و تعداد تصاویر منفی m است. ۲- وزنهای w1,i از رابطه زیر مقداردهی اولیه میگردد.
۳- برای t =1,2,…,T دستورات زیر انجام شود: (T تعداد ویژگیهای استفاده شده برای طبقهبندیکننده قوی است) ۳-۱- نرمالیزه کردن مقادیر wt,i:
۳-۲- انتخاب بهترین طبقهبندیکننده ساده بر اساس مجموع وزنی خطا و نامگذاری آن به عنوان ht(x).
۳-۳- به روز رسانی مقادیر وزنها:
که: و: ۴- طبقهبندیکننده قوی با نام C نامگذاری شده و چنین بدست میآید:
که: شکل ۳‑۶: الگوریتم تشکیل یک طبقهبندیکننده قوی بر اساس چند ویژگی [۳۳] درخت تصمیم آبشاری تقویتشده طبقهبندیکننده نهایی برای آشکارسازی چهره یک درخت تصمیم شامل چندین طبقهبندیکننده قوی است که هر یک از این طبقهبندیکنندهها به عنوان یک گره از درخت تصمیم میباشند. علت استفاده از درخت تصمیم با چندین طبقهبندیکننده قوی، افزایش سرعت پردازش الگوریتم است. برای آموزش و ساخت یک طبقهبندیکننده قوی که دقت بسیار خوبی در آشکارسازی چهره داشته باشد، باید از تعداد زیادی ویژگی استفاده شود. برای تشخیص چهره یا غیرچهره بودن تصویر با بهره گرفتن از این طبقهبندیکننده قوی، باید تعداد زیادی ویژگی در یک مرحله از تصویر استخراج شده و توسط طبقهبندیکننده قوی مورد بررسی قرار گیرد؛ که این عملیات باعث کاهش سرعت سیستم میشود. در حالیکه بسیاری از تصاویر غیرچهره با تعداد بسیار کمی از ویژگیهای استخراج شده، از تصاویر چهره قابل تمایز هستند. بنابراین به جای تصمیم گیری یک مرحلهای در مورد چهره یا غیرچهره بودن تصویر، از یک درخت تصمیم استفاده میشود. این درخت تصمیم یک درخت یکطرفه مانند شکل ۳‑۷ میباشد و از چندین طبقهبندیکننده قوی تشکیل شده است. مرحله ۲ مرحله ۳ مرحله n شروع مرحله ۱ عدم پذیرش عدم پذیرش عدم پذیرش عدم پذیرش پذیرش شکل ۳‑۷: درخت تصمیم آبشاری برای آشکارسازی چهره در این درخت، در هر مرحله (گره) یک طبقهبندیکننده قوی وجود دارد که با بهره گرفتن از تعداد اندکی ویژگی، تعدادی از تصاویر غیرچهره رد میشود و سایر تصاویر غیرچهره و تقریبا تمام تصاویر چهره به مرحله بعد راه مییابد. هرچند در هر گره تمام تصاویر غیرچهره رد نمیشود، اما در مراحل (گرههای) بعد، سایر تصاویر غیرچهره رد خواهند شد. در مراحل ابتدایی، با تعداد ویژگیهای کمتری میتوان میان تصویر چهره و بخش عمدهای از تصاویر غیرچهره تمایز قائل شد، اما با حرکت به سمت مراحل بالاتر، شباهت بین ویژگیهای استخراج شده تصاویر چهره و غیرچهره بیشتر میشود، به نحوی که ممکن است تعدادی از تصاویر چهره نیز به عنوان غیرچهره رد شوند. اما در مجموع، دقت و سرعت آشکارسازی چهره با بهره گرفتن از درخت تصمیم بیشتر از حالتی میباشد که تنها از یک طبقهبندیکننده قوی با تعداد ویژگی زیاد استفاده شود. پس از تشکیل طبقهبندیکننده نهایی، انتظار داریم تقریبا تمام تصاویر غیرچهره، در یکی از گرههای درخت تصمیم رد شوند و تقریبا تمام تصاویر چهره توسط هیچ گرهای حذف نگردند. هرچند در نهایت معمولا تعدادی تصویر چهره به اشتباه رد شده و تعدادی تصویر غیرچهره نیز به اشتباه به عنوان چهره آشکارسازی خواهند شد. شکل ۳‑۸ الگوریتم نحوه تشکیل یک درخت تصمیم آبشاری را نشان میدهد. ۱- مقادیر f (مقدار بیشینه FPR هر لایه)، d (مقدار کمینه TPR هر لایه) و Ftarget (حداکثر FPR درخت) توسط کاربر تعیین میگردد. ۲- P مجموعه نمونههای مثبت (چهره) و N مجموعه نمونههای منفی (غیرچهره) است. ۳- F0 = ۱ ، D0 = ۱ و i = 0 (Fi و Di به ترتیب مقدار FPR و TPR طبقهبندیکننده چند لایه از لایه اول تا لایه i است).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شکل ۳-۵- اندازه گیری نشت یونی با دستگاه EC سنج ۳-۴-۶- افزایش درجه بریکس (درصد ساکارز موجود در ساقه) برای اندازه گیری این فاکتور از رفرکتومتر دستی استفاده شد. بدین صورت که بعد از باز برشهای انتهای ساقه در ابتدا و انتهای عمر گلجایی شاهد، یک قطره از آب موجود در برشها (ریکاتها) بر روی صفحه شیشه ای رفرکتومتر دستی (مدل N-1α ساخت شرکت ATAGO کشور ژاپن) ریخته و درجه بریکس آن هر ۲ روز یک بار خوانده شد. تفاضل بین اعداد به دست آمده از اندازه گیری میانگین بریکس روز اول و میانگین بریکس روز آخر عمر گلجایی شاهد به عنوان درجه بریکس آن شاخه گل در نظر گرفته شد (شکل ۳-۶).

شکل ۳-۶- اندازه گیری درجه بریکس ۳-۴-۷- رنگیزه کاروتنویید گلبرگ بدین منظور در پایان عمر گلجایی شاهد یک شاخه از هر پلات خارج شد و رنگیزه کاروتنویید از روش مزمودار و مجومدار (۲۰۰۳) اندازه گیری شد (شکل ۳-۷). شکل ۳-۷- اندازه گیری کاروتنویید گلبرگ ۳-۴-۸- کلروفیل a، b و کل برگ به منظور اندازه گیری مقدار کلروفیل، در پایان عمر گلجایی شاهد یک شاخه گل از هر پلات جهت اندازه گیری کلروفیل خارج شد. مقدار کلروفیل a، b و کل به روش مزمودار و مجومدار (۲۰۰۳) اندازه گیری شد (شکل ۳-۸). شکل ۳-۸- استخراج کلروفیل گلبرگ ۳-۴-۹- نسبت باز شدن گلها به منظور اندازه گیری نسبت باز شدن گلها هر ۲ روز یک بار شمارش گلهای باز و بسته انجام شد و سپس نسبت باز شدن گلها از فرمول زیر محاسبه شد: کل گلهای باز و بسته در روز آخر ÷ گل باز روز آخر = نسبت باز شدن گل کل گلهای باز و بسته روز اول ÷ گل باز روز اول ۳-۴-۱۰- اندازه گیری اتیلن برای اندازه گیری مقدار اتیلن آزاد شده در روز دوم از هر گلدان یک شاخه گل انتخاب شده و مقدار اتیلن از روش چمنی (۱۳۸۴) اندازه گیری شد (شکل ۳-۹). شکل ۳-۹- اندازه گیری اتیلن ۳-۴-۱۱- شمارش باکتری ساقه و محلول گلجا نمونه گیری از انتهای ساقه و محلول گلجا ۲۴ ساعت پس از شروع آزمایش انجام و شمارش باکتری به روش لیو و همکاران (۲۰۰۹) انجام شد (شکل ۳-۱۰). شکل ۳-۱۰- کشت باکتری ۳-۴-۱۲- پراکسیده شدن لیپیدها بدین منظور در پایان عمر گلجایی شاهد، یک شاخه گل خارج شد و از گلبرگ های آن برای اندازهگیری پراکسیده شدن لیپیدها، مالوندیآلدئید (MDA) با بهره گرفتن از روش هیت و پاکر (۱۹۸۶) به عنوان محصول واکنش پراکسیده شدن اسیدهای چرب غشاء اندازه گیری گردید. ۳-۴-۱۳- آنزیم پراکسیداز (POD) بدین منظور در پایان عمر گلجایی شاهد، یک شاخه گل خارج شد و از گلبرگهای آن برای سنجش فعالیت سینتیکی آنزیم POD از روش یین و همکاران (۲۰۰۷) استفاده گردید. ۳-۴-۱۴- آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز (SOD) بدین منظور در پایان عمر گلجایی شاهد، یک شاخه گل خارج شد و از گلبرگ های آن جهت ارزیابی SOD به روش اسپکتروفتومتری و با بهره گرفتن از روش ژیانوپلتیس و رایس (۱۹۹۷) اندازه گیری شد. ۳-۵- تجزیه و تحلیل داده ها داده ها ابتدا در نرم افزار Excel ثبت شدند، سپس تجزیه و تحلیل آن ها با بهره گرفتن از نرم افزار آماری SAS و مقایسه میانگین ها بر اساس آزمون LSD انجام شد. رسم نمودارها با نرم افزار Excel انجام گرفت.
۴-۱- عمر گلجایی طبق جدول تجزیه واریانس داده ها، اثر نانو ذرات نقره در سطح ۱ درصد و اثر تکی شکاف و همچنین اثر متقابل این دو عامل در سطح ۵ درصد آماری معنیدار شده است (جدول ۴-۱). جدول مقایسه میانگین اثرات متقابل نشان داد که بیشترین عمر گلجایی مربوط به تیمار شکاف انتهای ساقه و ۲۰ میلی گرم در لیتر نانو ذرات نقره با ۸۸/۱۳ روز بوده و کمترین عمر گلجایی مربوط به تیمار شاهد با ۰۵/۷ روز میباشد. همچنین کلیه تیمارها نسبت به شاهد عمر گلجایی را به صورت معنیداری افزایش دادهاند (جدول ۴-۲ و شکل ۴-۱). شکل ۴-۱- اثر تیمار های مکانیکی و نانو ذرات نقره بر روی عمر گلجایی بدون شکاف انتهای ساقه= C0 شکاف انتهای ساقه= C1 ۵ میلی گرم در لیتر نانو ذرات نقره= N5 بدون نانو ذرات نقره= N0 ۲۰ میلی گرم در لیتر نانو ذرات نقره= N20 10 میلی گرم در لیتر نانو ذرات نقره= N10 ۳۰ میلی گرم در لیتر نانو ذرات نقره= N30 جدول ۴-۱- تجزیه واریانس اثر شکاف و نانو ذرات نقره بر صفات اندازه گیری شده
| منابع تغییرات |
درجه آزادی |
عمر گلجای |
ماده خشک |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|
|