۳- کس نمی گوید که یاری داشت حق دوستی ع اشاره به عراق و بیات راجع
حق شناسان را چهحالافتاد، یارانراچه شد؟ ن م .
این بیت در گوشه بیات را جه (راجع) اجرا شده است و اشاره ای اندک به عراق دارد، این لحن شکایت آمیز، هم به لحاظ ملودی آواز و هم به لحاظ معنوی ، شعر ، به تدریج در حال اوج گرفتن است. باز هم همان صدای (آ) در حال بیشتر تکرار شدن است و شنونده را با این حالت شکوه آمیز همراه و هم سو می سازد.
۴- لعلی از کان مروت برنیامد، سال هاست م ردیف آوازی: گوشه عشاق
تابشخورشید و سعی باد و باران را چه شد؟ م .
کان مُروّت: اضافه تشبیهی، مروت به کان پر لعل مانند شده است. قدما معتقد بودند که با تابش خورشید و تأثیرات باد و باران، سنگ در معدن تبدیل به لعل می شود.
گوشه عشاق که اوج این آواز است و یکی از فرازهای مؤثر و آسمانی ردیف آوازی است، شکایت بیداد را هم به اوج معنا می رساند و باز هم به نوعی شکایت از زمانه، قضا و قدر و خورشید و باران و باد. تکرار صدای بلند (آ) در تمامی غزل آواز همان، حکایت غرور و عزت نفس است که تم اصلی آواز بیداد است.
۵- شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار م ردیف آوازی: گوشه عشاق و قرچه م جمله اول رضوی
مهربانی کی سرآمد؟ شهریاران را چه شد؟ ن م .
بیت براساس تکرار کلمۀ «شهریاران» با تسامح دارای صنعت ردالصدر الی العجز و یا تصدیر است و نیز بین شهر یاران و شهریاران جناس مرکب است.
گوشه عشاق برای اینکه پر سوز و گداز شود به قرچۀ شور راه پیدا می کند که شنونده را متوجه این تغییر حالت کند و سوز و گداز ملودی و مضمون را به شنونده بطور مؤثر تفهیم کند و در احساس مستمع تنوعی زیبا و جان سوز بوجود آورد.
۷- گوی توفیق و کرامت در میان افکنده اند م ردیف آوازی: جمله اول شوشتری
کس به میدان در نمی آیدسواران راچه شد؟ ن .
گوی توفیق و کرامت: اضافه تشبیهی، توفیق و کرامت به گوی چوگان بازی مانند شده است.
سواران: چوگان بازان، دلاوران. بین گوی، میدان و سواران تناسب است.
در اینجا لحن شکایت ملایم و موقر می شود لذا با گوشه شوشتری که تم ملایم دارد انطباق بیشتری دارد. آواز همچنان به طرف آرامش و آهستگی میرود، ضمن اینکه شکایت همچنان باقی است، اما با اقتداری توأم با آرامش که نتیجه تجربه و پختگی است.
۶- صدهزارانگلشکفت و بانگ مرغی برنخاست م جمله دوم عشاق فرود به بیداد و شوشتری