ب) دقیقی، اولین شاهنامه سرا
پیش از آن که فردوسی، به شاهنامه سرایی بپردازد، «دقیقی» که از شاعران بزرگ و همسال فردوسی است به نظم شاهنامه روی آورده بود. وی تنها هزار بیت از داستان گشتاسب و ارجاسب تورانی را سروده بود که در سن کمتر از چهل سالگی به دست غلامش کشته شد. فردوسی علت قتل او را «خوی بد» یاد می کند و چینن می گوید:
جـوانیش را خـوی بد یـار بود همـه سـاله تا بـد به پیکـار بـود
بدان خوی بد جان شیرین بداد نبود از جهان دلش یک روز شاد
یکایک از او بخت برگشته شد به دست یکی بنـده بر کشته شد
(فردوسی،ج۹)
پ) منابع شاهنامه
پس از قتل دقیقی، دوستان فردوسی که قوت طبع شاعری او را پیش از این آزموده بودند نزد وی آمده و او را به ادامه کار تشویق کردند؛ اما وی منبع و مأخذی در اختیار نداشت که بتواند از روی آن به نظم شاهنامه بپردازد؛ از این رو این شاعر خستگی ناپذیر و سخت کوش برای تهیه این منابع به شهرهای بخارا، مرو، بلخ و هرات سفر کرده و با یک تحقیق میدانی و گسترده، داستان های باستان را از سینه پیران جهان دیده بیرون کشید و آن ر ا به نسل های پیش ازخود تقدیم کرد.
پایان نامه
بپرسیدم از هر کسی بی شمار نترسیدم از گردش روزگار
(فردوسی،ج۹)
و این در حالی بود که آتش جنگ همه جا شعله ور و راه ها پر خطر بود.
زمانه سرای پر از جنگ بود به جویندگان بر جهان تنگ بود
(فردوسی،۹)
سروده‌های دیگری نیز از فردوسی دانسته شده‌اند مانند چند قطعه، چهار پاره، رباعی، قصیده، و غزل که پژوهشگران در این که سراینده آنها فردوسی باشد، بسیار دودل می‌باشند و به ویژه قصیده‌ها را سرودهٔ زمان صفویان می‌دانند(ریاحی،۱۳۸۰ :۱۴۵)
سروده‌های دیگری نیز از برای فردوسی دانسته شده‌اند که بیشترشان بی پایه هستند. نامورترین آنها مثنوی‌ای به نام یوسف و زلیخا است که در مقدمه بایسنغری سرودهٔ فردوسی به شمار رفته‌است. اما این گمانه از سوی پژوهشگران نادرست دانسته شده و از آن میان مجتبی مینوی در سال ۱۳۵۵ هجری شمسی گویندهٔ آن را «ناظم بیمایه‌ای به نام شمسی» یافته‌است. محمدامین ریاحی او را شرف‌الدین علی یزدی دانسته‌است و بر این باور بوده‌است که مقدمهٔ بایسنغری را هم همین نویسنده نوشته باشد (ریاحی،۱۳۸۰ :۱۵۱).
سرودهٔ دیگری که از فردوسی دانسته شده‌است «هجونامه»ای در نکوهش سلطان محمود است که به گفتار نظامی عروضی صد بیت بوده‌است و شش بیت از آن به جای مانده‌است. ویرایش‌های گوناگونی از این هجونامه در دست بوده‌است که از ۳۲ بیت تا ۱۶۰ بیت داشته‌اند. انتساب چنین هجونامه‌ای را به فردوسی، برخی از پژوهشگران نادرست دانسته‌اند، مانند محمود شیرانی که با درنگریستن به این که بسیاری از بیت‌های این هجونامه از خود شاهنامه یا مثنوی‌های دیگر آمده‌اند و بیت‌های دیگر نیز از دید ادبی کاستی دارند چنین نتیجه‌گیری کرد که این هجونامه ساختگی است. اما محمدامین ریاحی با درنگریستن به این که از این هجونامه در شهریارنامهٔ عثمان مختاری (از ستایشگران مسعود سوم غزنوی نوادهٔ محمود)، که پیش از چهار مقالهٔ نظامی عروضی نوشته شده‌است، نام برده شده‌است، سرودن هجونامه‌ای توسط فردوسی را پذیرفتنی دانسته‌است. (ریاحی،۱۳۸۰ :۱۴۴)
۲-۲. معرفی زرتشت
۲-۲-۱. زندگی شخصی
الف) سال تولد
به گفته مورخان ، زرتشت در ۶۵۰۰ سال فبل از میلاد به دنیا آمد. اوستا، زادگاه اشوزرتشت را محلی به نام «رَگه» در کنار رودخانه «دْرُجی» و دریاچه چیچَست می داند بعضی از پژوهشگران این محل را در غرب ایران یعنی دریاچه ارومیه و برخی دریاچه هامون در خاور را اشاره کرده اند و چندی نیز رگه را شهر ری در نزدیکی تهران می دانند. (حسینی پناه،۱۳۸۷)
سه روز به تولد زرتشت مانده خانه پوروشسب را نور فراگرفته بود و از همۀ خانه نور می‌تافت. بزرگان ده گمان کردند که ده آتش گرفته است. به هراس افتادند و گریز اختیار کردند، اما در بازگشت دریافتند که به هیچ جای ده آتش نیفتاده است، بلکه در خانه پوروشسب مرد شکوهمندی زاده شده و این روشنی از فرّۀ اوست. بنابر روایت «وجرکرد دینی» تولد اشو زرتشت در روز خورداد (روز ششم) ماه فروردین بوده است و او به هنگام تولد خندید.
ب) خانواده زرتشت
نام پدرش پوروشسب و مادرش دوغدو بوده و سلسلۀ نسب پیامبر در پشت چهل وپنجم به کیومرث می‌رسد که بنیانگذار سلسلۀ پیشدادیان بوده. لفظ اشو که به معنی مقدس روحانی و جسمانی و راستی و درستی است و در اوستا زیاد آمده صفت یا عنوان پیامبر می‌باشد به طوری که در بیشتر جاهای اوستا آمده صفت اشو از جانب پروردگار به زرتشت اختصاص یافته و دیگر مقامی‌بالاتر از آن نیست. (مری بویس:۳۸۴)
خانه پدرش در کنار رود دَرجی که به دریای چی چَست (ارومیه) می‌ریخت با چهره ای نورانی و با لبخند از مادرش دغدو زاده شد و چون نام خاندان پدرش اسپنتمان بود، او را زرتشت اسپنتمان نام نهادند.
پ) همسر و فرزندان
اشوزرتشت با «هووی» ازدواج کرد و شش فرزند داشت.سه دختر به نام های: فرنی، تریتی، پورچیستا و سه پسر به نام های: ایسدواستر، اوروتت نر، خورشیدچهر. (حسینی پناه،۱۳۸۷)
حاصل ازدواج پوروش اسپ و دوغدو پنج پسر بود که زرتشت سومین آن‌هاست.
ت) دوره تربیت و تحصیلات
آنچه به یقین در مورد زندگی زرتشت از متون اوستایی بر می‍آید اینست زرتشت از کودکی تعلیمات روحانی دیده‌است زیرا در گات‌ها (یسن ۳۳، بند ۱) خود را زوتَر نامیده‌است و آن اصطلاحی است که در مورد دین مردی که دارای شرایط کامل روحانیت است، به کار می‌رود. در گات ها (یسن ۴۳) اشاره به دریافت وحی از او از سوی اهورامزدا شده‌است. زرتشت در تبلیغ دین خود با دشواری‌هایی روبرو بوده‌است. در سرودهای خویش (یسن ۴۶، بند ۲) از فقر و کمی تعداد حامیانش می‌گوید و از بدکاری پیشگویان و روحانیان هم وطن خود کوی‌ها و کرپن‌ها، گله و شکایت دارد و از بعضی دشمنان خود مانند بندوه و گرهمه (یسن ۴۹، بند ۱ و ۲) نام می‌برد. سرانجام بر آن می‌شود که از زادگاه خود دور شود و به سرزمین مجاور برود که فرمانروای آن کی گشتاسپ است. زرتشت در این سرزمین سرانجام با موفقیت روبرو می‌گردد. با گِرَوِش کی گشتاسپ به دین زرتشت، مخالفت‌های حکمرانان همجوار برانگیخته می‌شود. نام برخی از فرمانروایان مخالف زرتشت در آبان‌یشت (یشت ۵، بند ۱۰۹) آمده‌است که از میان آنان ارجاسب تورانی از همه نامورتر است.
جایگاه گات‌ها، سخنان زرتشت، در اوستا
قدیم‌ترین و مقدس‌ترین قسمت اوستا کتاب دینی زرتشتیان، گات‌ها می‌باشد. از زمان‌های بسیار قدیم گات‌ها را سخنان و اشعار خود زرتشت می‌دانستند. (احمدتفضلی،۱۳۷۶ :۳۷) اوستایی که اکنون در دست است تنها یک چهارم کتابی است که در دورهٔ ساسانیان وجود داشته‌است. (احمدتفضلی،۱۳۷۶ :۳۶) اوستا در شکل کنونی خود شامل پنج بخش است. بخش‌های اوستا عبارتند از :
یسنا به معنی پرستش و نیایش است و مهمترین قسمت اوستاست. سخنان زرتشت موسوم به گات‌ها، در آن گنجانده شده‌است. کلاً شامل ۷۲ فصل یا هات است. (احمدتفضلی،۱۳۷۶ :۴۰)
ویسپرد شباهت تامی به یسنا دارد و همراه آن در مراسم دینی خوانده‌می‌شود. (احمدتفضلی،۱۳۷۶ :۴۲)
یشت‌ها از برای ستایش پروردگار و نیایش امشاسپندان و فرشتگان و ایزدان است. از نظر قدمت زبانی احتمالاً چند سده با عهد گات‌ها اختلاف زمانی دارد. (احمدتفضلی،۱۳۷۶ :۴۰)یشت‌ها گروهی از متن‌های کهن هستند که از راه تلفیق در گنجینهٔ آیین زرتشتی گنجانده شده‌اند.
وندیداد به معنی قانون است. این بخش شامل بسیاری از قوانین مذهبی و احکام دینی زرتشتیان می‌شود. تألیف آن معمولاً به پس از دورهٔ هخامنشی نسبت داده‌می‌شود. (احمدتفضلی،۱۳۷۶ :۶۲) زبان و سبک و انشاء وندادید با این فرض که همهٔ کتاب از دورهٔ اول اشکانی است، کاملاً سازگار است.
خرده‌اوستا به معنی اوستای کوچک است. برای شرح نماز، ادعیه، روزهای متبرک ماه و اعیاد مذهبی سال و سایر مراسم مثل سدره‌پوشی و کستی بستن کودکان، عروسی، سوکواری و غیره درست شده‌است. این قسمت از اوستا در زمان شاپور دوم شاه ساسانی بین سال‌های ۳۱۰ تا ۳۷۹ و توسط آذرباد مهراسپندان تألیف شده‌است.( پورداوود: ۴۴ تا ۶۰)
اهمیت گات‌ها در شناخت آئین زرتشت
گات‌ها کهن‌ترین اثری است که از روزگاران پیشین برای ایران باقی‌مانده‌است و از حیث صرف و نحو و زبان و تعبیر و فکر با سایر قسمت‌های اوستا فرق دارد. قطعاتی که دلیل سخن‌گوئی خود زرتشت است، در گات‌ها بسیار دیده می‌شود. چنان که در شش تا از گات‌ها سراینده به عنوان اول شخص از خود یاد می‌کند. (احمدتفضلی،۱۳۷۶ :۳۷) به دلیل تصرفاتی که به خصوص در دورهٔ ساسانی، در آئین زرتشت، کرده‌اند، گات‌ها منبع بسیار معتبری برای شناخت عقاید اصلی زرتشت به شمار می‌رود. (اوشیدری، ۱۳۷۸ :۴۰۲)
فصل‌های یسنا، هات نامیده می‌شوند. کل گات‌ها ۱۷ هات است و شامل ۲۳۸ بند و ۸۹۶ بیت و ۵۵۶۰ کلمه است. گات‌ها منظوم است و از جهت وزن شعر و تعداد مصراع‌ها در هر بند، به ۵ بخش به شرح زیر تقسیم شده‌است:
اهنود به معنی سرور و مولا است. اهنود از هات ۲۸ یسنا شروع می‌شود.
اشتود به معنی سلامت و عافیت است.
سپنتمد به معنی خرد مقدس است.
وهوخشتر به معنی اقتدار نیک و کشور خوب است.
وهیشتواشت به معنی بهترین خواسته و نیکوترین ثروت است. ( پورداوود: ۶۱-۶۶)
به سبب وجود لغت‌های ناشناخته، پیچیدگی زبان شعر، مشکلات دستوری و از همه مهمتر مشکل عدم آشنایی صحیح با اندیشه‌های زرتشت نمی‌توان ادعا کرد که اشعار زرتشت بطور کامل توسط دانشمندان اوستاشناس درک شده‌است، با این همه، لطف و زیبایی آن دسته از سرودهایی که معنی آن روشن است، قابل انکار نیست. (احمدتفضلی،۱۳۷۶ :۳۷)
آئین زرتشت از ورای گات‌ها
آنچه از واژه ها و جملات گات ها بر می‌آید نشان دهندهٔ اینست که زرتشت بر ضد گروه پروردگاران آریایی یعنی آن مذهبی که ایرانیان در پرستیدن قوای طبیعت با هندوان شرکت داشتند، می‌باشد. ( پورداوود: ۷۰)
یکتاپرستی
در گات‌ها اهورامزدا خدای یگانه است که جسم یا مرکب نبوده و مینوی پاک است. جلوه‌های خاص خدا امشاسپندان هستند. (احمدتفضلی،۱۳۷۶ :۳۷) تقریباً دویست بار در گات‌ها به کلمهٔ مزدا یا ترکیب از این واژه بر می‌خوریم. زرتشت جز از اهورامزدا خدای دیگری نمی‌شناسد. زرتشت از گروه پروردگاران پیشین رو گردان است. تمام عظمت و جبروت مختص اهورامزدا ست. اوست آفرینندهٔ یکتا و خداوند توانا. در گات‌ها (هات ۴۴) زرتشت با یک زبان شاعرانه در توحید و اقتدار خداوند گوید:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...