هدف آموزش تفکر ذهن آگاهی، مانند شناخت درمانی سنتی، تغییر محتوای افکار نیست، بلکه هدف ایجاد یک نگرش یا رابطه متفاوت با افکار ،احساسات و عواطف است که شامل حفظ توجه کامل و لحظه به لحظه و نیز داشتن نگرش همراه با پذیرش و به دور از قضاوت است ( ولز ، ۲۰۰۲ .م). بائر و کریتمیر (۲۰۰۶ .م) در مطالعه­ ای نشان دادند که نگرش بدون قضاوت به تجارب با میزان کمتر پریشانی روان­شناختی و مشکلات تنظیم هیجان و افزایش هوش هیجانی همراه است. تعاریف مختلف از ذهن آگاهی، سه ویژگی اساسی را منعکس می‌کنند.

الف) توجه و آگاهی متمرکز بر زمان حال

ب) قصد یا هدفمندی که مؤلفه انگیزشی را به توجه و رفتار شخص اضافه می­ کند.

ج) نگرش، که نحوه توجه کردن فرد را نشان می­دهد یا وضعیتی که شخص در هنگام توجه کردن دارد. نظیر: علاقه، کنجکاوی، عدم قضاوت، پذیرش و پاسخ دهنده بودن ( باباپور، پورشریفی، هاشمی و احمدی، ۱۳۹۱). با به کارگیری کارکردهای عالی ذهن از جمله، توجه، آگاهی، نگرش مهربانانه و کنجکاوی، ذهن­آگاهی می ­تواند به طور مؤثر بر واکنش­های هیجانی از طریق بازداری قشری سیستم لیمبیک کنترل اعمال نماید( کابات زین، ۲۰۰۳٫م ). ‌بنابرین‏ افرادی که سطوح بالاتر ذهن آگاهی را نشان می­ دهند؛ تفکرات خودآیند منفی کمتری نشان می­ دهند و می ­توانند خود را از این تفکرات رها کنند (باباپور و همکاران، ۱۳۹۱).

۲-۱-۲-۱-درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی [۱۲۸]

کاربرد مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی در حال رشد و گسترش هستند (امیدی و محمدخانی، ۱۳۸۷). اگرچه این نوع درمان در روان­شناسی غرب تازگی دارد، اما بیشتر آن­ها از تمرینات مراقبه آئین بودا نشأت ‌گرفته‌اند که از حدود دوهزاروپانصد سال پیش شروع شده­است (کابات زین،۱۹۹۰ .م). در سال­های اخیر، علاقه روزافزونی به استفاده از چنین رویکردهایی در درمان انواع اختلالات روان­شناختی، روان­پزشکی، جسمانی و کاهش استرس در افراد سالم به وجود آمده است ( چیسا و مالینوسکی، ۲۰۱۱ .م).

این مداخلات شامل روش­های بسیاری برای آموزش آگاهی به شیوه ذهن آگاهانه است. بعضی از این روش­ها شامل تمرین­های مراقبه رسمی است که در آن شرکت­ کنندگان توجه خود را به شیوه خاصی هدایت ‌می‌کنند. روش­های دیگر کوتاه­تر و یا غیررسمی هستند و بر ذهن آگاهی در زندگی روزمره تأکید دارند ( بائر و کریستیمر[۱۲۹]، ۲۰۰۶ .م). در این تمرینات افراد ترغیب می¬شوند تا به تجربیات درونی خود در هر لحظه همچون احساسات جسمی، افکار و احساسات عاطفی خود توجه کنند ( لینهان ، ۱۹۹۳٫م).

در تمرینات ذهن آگاهی، افراد آموزش می­بینند تا بر فعالیت­های خود نظیر پیاده­روری و تنفس تمرکز کنند و در هر لحظه از احوال خود آگاهی داشته باشند و هرگاه هیجانات، احساسات یا شناخت­ها پردازش می­شوند، بدون قضاوت آن­ها را مشاهده کنند (امیدی و محمدخانی، ۱۳۸۷)

درمان­های مبتنی بر ذهن آگاهی، خود تنظیمی و کنارآمدن سازگارانه را افزایش می­دهد، اجتناب تجربه­ای[۱۳۰] را کاهش می­دهد و آگاهی، فهم و تنظیم هیجان را نیز بهبود می­بخشد ( ری و کریگی[۱۳۱]، ۲۰۰۸ .م). بررسی تحقیقات مختلف نشان می­دهد که ذهن آگاهی و درمان­های برگرفته از آن در حوزه ­های مختلف اثرات مطلوبی داشته است. این درمان­ها که موج سوم رفتار درمانی هستند، عبارتند از: برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی، رفتار درمانی دیالکتیک[۱۳۲]، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد[۱۳۳] و شناخت­درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی.

۲-۱-۲-۱-۱-برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی

برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی نخستین بار توسط کابات زین برای گروه وسیعی از افراد مبتلا به اختلالات مرتبط با استرس و درد مزمن طراحی شده است ( کابات زین، ۲۰۰۳ .م). اثربخشی ( MBSR ) در چندین شرایط پزشکی شامل درد مزمن (کابات زین، ۱۹۸۲)، ناراحتی­های روان­شناختی همراه با سرطان ( کارلسون و گارلند[۱۳۴]، ۲۰۰۵٫م )، (شاپیرو، ۲۰۰۲٫م) ، اختلال­های خوردن ( کریستلر ، بائر و کولین- ولور[۱۳۵]، ۲۰۰۶ .م) ، و اختلال اضطراب ( میلر، فلچر[۱۳۶]و کابات زین، ۱۹۹۴ .م) به اثبات رسیده است. به طور خلاصه ( MBSR ) در کاهش ناراحتی همراه با انواع شرایط جسمی و روان­شناختی مؤثر است ( ری و کریگی، ۲۰۰۸ .م).

۲-۱-۲-۱-۲-رفتار درمانی دیالکتیک

رفتار درمانی دیالکتیک رویکرد درمانی است که توسط مارشال لینهان (۱۹۹۳ .م) برای درمان بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی که به طور مکرر خودکشی ‌می‌کنند. این روش بر سه پایه رفتارگرایی، فلسفه دیالکتیکال و آیین ذن استوار است ( هایز، فولت[۱۳۷]و لینهان، ۲۰۰۴ .م). این شیوه درمانی برای افرادی که قصد کنترل هیجان­های آشفته­ساز[۱۳۸] را دارند، بسیار مؤثر است ( مک کی، وود و برنتلی[۱۳۹]، ۱۳۹۱). در این درمان بر مهارت­آموزی، پذیرش و اعتبار بخشی هیجانات تأکید شده است ( لینهان، ۱۹۹۳٫م). آموزش ذهن آگاهی جزء محوری رفتار درمانی دیالکتیک است ( لینهان، ۱۹۹۳٫م). پژوهش­ها نشان می­ دهند که رفتار درمانی دیالکتیک به تقویت توانمندی افراد برای برخورد درست با ناراحتی می پردازد، تا از دست دادن کنترل یا دست زدن به رفتارهای مخرب جلوگیری کند ( مک کی و همکاران، ۱۳۹۱). در (DBT )، تمرینات بسیاری برای حضور ذهن به صورت گروهی و هفتگی در طول یک سال به مراجعان آموزش داده می­ شود تا آن­ها به انتخاب خود ‌به این روش­ها بپردازند. این مهارت ­ها شامل اثربخشی در روابط بین فردی، تنظیم هیجان و تحمل فشار و ناراحتی است ( امیدی و محمدخانی، ۱۳۸۷).

۲-۱-۲-۱-۳-درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد

درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توسط استیون هیز (۱۹۸۷٫م) مطرح شد. هدف این درمان کمک به مراجع برای ایجاد یک زندگی غنی، کامل و معنادار در عین پذیرش رنجی که زندگی ناگزیر با خود دارد. این شیوۀ درمان ریشه در فلسفه زمینه­گرایی عملکردی دارد. در تمام اشکال زمینه­گرایی کل رویداد اهمیت دارد و یک عمل به تنهایی و جدا از زمینه به عنوان یک رویداد روان­شناختی نیست. (ACT) نیز درمانی زمینه­گرا است یعنی به جای اینکه بر کاهش نشانه تأکید شود، زمینه­ای که این نشانه (فکر مزاحم یا اضطراب) در آن رخ می‌دهد، تغییر داده می­ شود و سپس به مراجع کمک می­ شود به گونه ­ای عمل کند که با ارزش­هایش منطبق­تر باشد و هدف اصلی آن ایجاد انعطاف پذیری روان­شناختی است ( ایزدی و عابدی، ۱۳۹۲). این رویکرد تغییر کارکرد افکار و احساسات را به جای تغییر شکل، محتوا یا فراوانی آن ها می­پذیرد. ( هیز، لوما، بوند، ماسودا و لیلیس[۱۴۰]، ۲۰۰۶٫م). اگرچه در ( ACT ) روش­های درمانی بر حسب حضور ذهن توصیف نمی­شوند، اما راهبردهایی مطرح است که شامل رویکردهای حضور ذهن هستند ( امیدی و محمدخانی ، ۱۳۸۷).

۲-۱-۲-۱-۴-شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...