بستاکی (۱۳۸۹) تحقیقی تحت عنوان حضانت مادر از دیدگاه فقه و حقوق اسلامی انجام داد، چکیده این تحقیق عبارت بود: با تولد کودک در یک خانواده، مسئولیت‌های جدید بر عهده هر یک از پدر و مادر می‌آید یکی از مسئولیت‌های خطیر والدین حضانت (نگهداری و تربیت) فرزندان است و از آنجا که نقش مادر در این امر بسیار تعیین‌کننده و حائز اهمیت می‌باشد در این رساله حضانت مادر از دیدگاه فقه و حقوق مورد بررسی قرار می‌گیرد محورهای مورد بحث رساله عبارتند از: الف – مفهوم و ماهیت حضانت : در باب حضانت این سؤال مطرح است که ماهیت حضانت چیست ؟ آیا حضانت فی نفسه حق است یا حکم؟ در این رابطه دو قول وجود دارد آنچه از ظاهر روایات این باب مستفاد می‌باشد این است که حضانت برای دارنده آن حق است ولی در مقام اعمال و استیفا حکم (تکلیف) می‌باشد ب – نسب و انواع آن: نسب که شامل نسب مشروع، نسب نامشروع، نسب ناشی از شبهه، نسب ناشی از تلقیح مصنوعی و نیز آثار نسب از جمله حضانت از دیگر محورهای مورد بحث می‌باشد نکته شایان توجه در این محور این است که آیا آثار نسب منحصر به نسب مشروع است یا بر سایر انواع نسب نیز مترتب می‌گردد؟ فقهای عظام در این مسئله اختلاف نظر دارند مشهور فقهای امامیه آثار نسب مشروع را در نسب نامشروع جاری نمی‌دانند اما باید گفت که به جز مورد ارث که در آن نص خاص وجود دارد، سایر آثار بر نسب نامشروع نیز مترتب است و در نسب ناشی از شبهه نیز آثار نسبت بر هر طرفی که در شبهه بوده جاری می‌شود و در تلقیح مصنوعی آثار نسب بر صاحب اسپرم و اوول مترتب می‌گردد ج – متصدی حضانت در فرض حیات و یا فقدان آن ها: در این محور که مهمترین مبحث رساله می‌باشد، اقوال فقهاء و مستندات آن ها پیرامون عهده‌دار حضانت مطرح شده و از بررسی اقوال و نصوص وارده که از نظر روان‌شناسی نیز تأیید می‌شود این نتیجه حاصل می‌شود که در فرض حیات ابوین، مادر نسبت به حضانت طفل اعم از دختر و پسر احقیت دارد، و در صورت فقد یکی از آن ها، حضانت با دیگری خواهد بود و در صورت فقدان هر دو، حضانت به قرابت مادری می‌رسد همچنین در این مبحث به موضوعاتی نظیر حق الملاقات و مسئولیت حضانت کننده در صورت تفریط و تقصیر در امر حضانت پرداخته می‌شود د – شراتیط حضانت کننده: در این قسمت ویژگی‌ها و شرایطی که باید در حضانت کننده موجود باشد مورد بررسی قرار می‌گیرد و بیان می‌گردد که عواملی چون کفر، جنون و مانع اجرای حضانت می‌باشند ه – عناصر مادی حضانت : از دیگر مباحثی که در این رساله به آن پرداخته می‌شود و در دو بخش نگهداری و تربیت ، مسئولیت حضانت‌کننده را بیان می‌دارد و – پایان مدت حضانت : پایان مدت حضانت آخرین محور بحث رساله بوده و از اهمیت خاصی برخوردار است در این مبحث به تناسب موضوع، بحثی پیرامون بلوغ و علامات آن صورت می‌گیرد و از بررسی آیات و روایات وارده و اقوال فقهاء استفاده می‌شود که بلوغ دختر به حیض و بلوغ پسر به احتلام است نتیجه اینکه پایان مدت حضانت رسیدن هر یک از دختر و پسر به حد مذکور می‌باشد امید آنکه مطالب آن سودمند واقع شود و گامی در جهت حمایت از کودکان ”آینده‌سازان میهن اسلامی” باشد.

طاهری نیا، احمد(۱۳۸۸) کتابی تحت عنوان بررسی فقهی مسأله حضانت کودک از نظر کتاب و سنت تالیف نمود، در این اثر به بررسی فقهی مسأله حضانت کودک از نظر کتاب و سنت پرداخته شده است. و برای بیان دیدگاه اسلام در این مسأله و پاسخ به پاره‌ای از پرسش‌ها و شبهات در عصر کنونی که امروزه در کتاب‌ها، جراید و رسانه ها مطرح می‌شود؛ تحلیلی از حقوق کودک و والدین در زمینه حضانت، صورت گرفته است.

قدیمی فر (۱۳۸۹) تحقیقی تحت عنوان بررسی تطبیقی حضانت در مذاهب خمسه انجام داد، هدف از نگارش این تحقیق، بیان نظرات مختلف فقهای شیعه و عامه در مسأله حضانت بوده که به مقایسه این دیدگاه‌ها می پردازد. این پژوهش، سعی در تبیین مفهوم حضانت و تفکیک آن از موارد مشابه دارد و به حق و تکلیفی بودن حضانت می‌پردازد. سپس نظر فقها را در حق حضانت بررسی کرده و به معرفی کسانی می‌پردازد که در فقه امامیه و عامه، حضانت به آن ها تعلق می‌گیرد. در نهایت اختلاف‌نظر فقه امامیه و عامه در شرایط و مسائل حضانت از قبیل: بازگشت حق حضانت، اجرت حضانت و پایان آن‌را بیان می‌کند. در راستای تحقق مسائل یاد شده، از منابع فقهی استفاده شده که این امر از طریق روش کتابخانه‌ای، صورت گرفته است. در لغت به نگهداری و تربیت فرزند،‌حضانت گفته می‌شود. اکثر فقهای شیعه و عامه حضانت را حق توأم با تکلیف می‌دانند که می‌توان آن را اسقاط کرد؛ ولی بر اساس قانون، نوعی تکلیف تلقی می‌شود.

بنا بر قول مشهور امامیه، حضانت پسر تا دو سال و دختر تا هفت سال، با مادر و بعد از آن به عهده پدر است. در صورت فوت یکی از والدین، حضانت با آن که زنده است می‌باشد و در صورت فوت هر دو، سرپرستی به جد پدری می‌رسد. در صورتی که فقهای عامه، اصل حضانت را با مادر می‌دانند و بنابر قول حنفیه و مالکیه، تا زمانی که زنی از خویشاوندان زن موجود باشد، حضانت را به پدر نمی‌دهند. هر کسی بخواهد حضانت را به عهده بگیرد، باید دارای شرایطی از جمله: عقل، صلاحیت اخلاقی، حریت باشد و در اکثر موارد رفع مانع مانند جنون و کفر، بنا بر نظر اکثر فقهای امامیه و عامه، حضانت به فرد ممنوع بازگشت می‌کند. و در نهایت بنابر قول مشهور امامیه،‌ حضانت با بلوغ و رشد به‌پایان می‌رسد.

فصل دوم

بیان موضوع

۲-۱ بررسی فقهی حضانت

۲-۱-۱ حضانت در فقه

از تعریف هایی که فقیهان برای حضانت بیان کرده‌اند، به دست می‌آید که حضانت یعنی: اقتدار و تسلط بر کودک در انجام کارها و ارائه خدماتی که در دو بعد پرورش جسمانی و تربیت عاطفی و اخلاقی کودک لازم است. خدماتی که برای کودک ارائه می شود، بر دو گونه می کند: برخی مربوط به نگهداری کودک در بُعد جسمانی است، نظیر شیر دادن و تغذیه، نگهداری در مکان مناسب، خوابانیدن در جای امن، تمیز کردن، حمام بردن و شست وشو در مواقع لازم، معالجه در مواقع بیماری، واکسینه کردن، منع از چیزهای مضر و خطرناک، از خوردنی ها و غیر آن و پاره ای به بُعد اخلاقی و عاطفی کودک مربوط می شود، نظیر تعیین نوع پوشش و لباس، رفتن به مسافرت و گردش، تعیین زمان و مکان تفریح، تعلیم آداب و احکام و تأمین امنیت روانی (بستاکی، ۱۳۸۹).

‌بنابرین‏، حضانت از دیدگاه اسلام، مطلقِ نگهداری از کودک به هر گونه ممکن و یا فقط مواظبت کردن و پرورش دادن جسم طفل نیست. پاسخ به نیازهای عاطفی خردسال را نیز حضانت نمی گویند، چنان که وسیله ارضاء احساسات و عواطف پدر و مادر نیز حضانت نیست. حضانت، مجموعه این امور را با هم می‌گویند، نه به صورت جدا. حضانت، فرایندی است که کودک طی آن در همه ابعاد مادی و معنوی به بالندگی می‌رسد. حضانت، پرورش و تربیت طفل است به گونه ای که هم احساسات مادر و کودک جواب داده شود و هم خردسال به خواست های جسمی، عاطفی و اخلاقیش برسد و تربیت شود (بستاکی، ۱۳۸۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...