نمودار شماره ۶؛ مدل استراتژیک دیوید هانگر؛ منبع . (هانگر & ویلن, ۱۳۸۱)
۲-۶-۷ مدل شماره ۷؛ بومن و اش
“کلینیف بومن”و “دیوید اَش” در مدل فرایند برنامه ریزی استراتژیک خود که در سال ۱۹۸۷ ارائه نمودند به این نکته اشاره داشتند که در ابتدا اهداف فعلی در وضعیت موجود باید در نظر گرفته شوند. پس از مرحله کنکاش محیطی که به ارزیابی محیط درونی و بیرونی سازمان مربوط است گزینه های استراتژی استخراج شده و عوامل اجتماعی، روانی و روابط قدرت مورد توجه قرار می گیرند. در گام بعدی استراتژی برتر انتخاب گردیده در راستای پیاده سازی آن گام برداشته می گردد. اقدامات اصلاحی نیز از طریق بازخورد منتقل شده در گام کنترلی صورت می پذیرند.
نمودار شماره ۷؛ مدل استراتژیک بومن و اش؛ منبع (Bowman & Asch, 1989)
۲-۶-۸ مدل شماره ۸؛ هرینگتون برایس
یکی از معدود مدل هایی که برای سازمان های غیر تجاری اعم از سازمان های مربوط و فعال در بخش عمومی و یا در بخش های غیرانتفاعی وجود دارد در سال ۲۰۰۰ توسط “هرینگتون برایس”ارائه گردید. این مدل در مرحله کنکاش مفهومی با بررسی رسالت موسسه و نیازهای تعریف شده گام اول ود را برداشته و با بررسی وضع موجود در اهداف و وضع مطلوب در اهداف فاصله این دو نقطه با هم را ارزیابی می نماید. سپس به بررسی نقاط قوت و ضعف داخلی و تهدیدات و فرصت های محیط خارجی پرداخته و از این طریق شناخت لازم را از جایگاه و شرایط خود به دست می آورد. پس از این شناخت سازمان اقدام به تعیین اهداف و استراتژی های خویش پرداخته و با بودجه بندی و برنامه های عملیاتی در مسیر پیاده سازی استراتژی گام برمی دارد. ارزیابی و بازنگری آخرین مرحله این مدل درنظرگرفته شده است.
نمودار شماره ۸ مدل استراتژیک هرینگتون برایس. منبع (Herrington, 2000)
۲-۶-۹ مدل شماره ۹؛ هیل و جونز
فرایند برنامه ریزی استراتژیک از منظر “هیل”و “جونز”با تعیین رسالت ها و ماموریت ها آغاز گردیده و بعد از ارزیابی محیط های درونی و بیرونی به انتخاب استراتژی می رسد. تدوین استراتژی های سطح وظیفه ای، کسب و کار، جهانی و سطح موسسه گام بعدی در این مدل می باشد.اجرای استراتژی منوط به طراحی ساختار ، طراحی نظام های کنترلی موثر و هماهنگ کردن این دو با استراتژی است. راهبری تغییر استراتژی به عنوان هدایت گر و کنترل کننده سیستم با بازخور مناسب آخرین گام این مدل محسوب می گردد.
نمودار شماره ۹؛ مدل استراتژیک هیل و جونز؛ منبع (Hill & Jones, 1998)
۲-۶-۱۰ مدل شماره ۱۰؛ سیرتو و پیتر
“ساموئل سیرتو”و “پاول پیتر”چهارچوبی پنج مرحله ای برای استراتژی و تحلیل آن ارائه می دهند که در گام اول تجزیه و تحلیل محیطی و درگام دوم رسالت ها و اهداف در قالب جهت گیری های سازمانی مورد توجه قرار گرفته است. گام سوم در این مدل فرموله کردن استراتژی است و سپس استراتژی فرموله شده پیاده سازی می شود. گام نهایی نیز کنترل استراتژی است که بازخور آن به مراحل قبلی منتقل می گردد. اما نکته ای که حائز اهمیت است این نکته است که برخی موارد قابل توجه مانند عملیات بین المللی ، مسئولیت های اجتماعی، امور مالی و… در تمام فرایند تدوین استراتژی بر کل کار اثرگذار است.
نمودار شماره ۱۰؛ مدل استراتژیک سیرتو و پیتر منبع (سیرتو & پیتر, ۱۳۸۰)
۲-۶-۱۱ مدل شماره ۱۱؛ ال بیرس
“ال.لوید.ال.بیرس”در الگوی ارائه داده شده خود برای برنامه ریزی استراتژیک به این نکته اشاره می نماید که گام ابتدایی در این فرایند تعیین رسالت و ماموریت و چشم انداز برای سازمان است. تحلیل محیط های درونی و رقابتی بیرونی به تعیین دقیق تر اهداف بلندمدت-میان مدت و کوتاه مدت کمک شایانی می نماید. تشخیص راهبردها و راهکار های استراتژیک پیش رو گام بعدی برای پیمودن است. آنگاه از میان این راهکار ها استراتژی مناسب انتخاب گردیده و برای پیاده سازی منتخب می گردد. کنترل و ارزیابی استراتژیک مانند سایر مدل های بررسی شده گام نهایی این مدل محسوب می گردد.
نمودار شماره ۱۱مدل استراتژیک لوید ال بیرس؛ منبع (Byres, 1991)
۲-۶-۱۲ مدل شماره ۱۲؛ تامپسون
“جان تامپسون”پژوهشگر حوزه برنامه ریزی استراتژیک در سال ۱۹۹۲ مدل فرایندی برنامه ریزی استراتژیک خود را ارائه داد. این مدل که از چهار مقطع اساسی برخوردار است گام ابتدایی خود را با کنکاش در مفاهیم و محیط خود آغاز مینماید. تعیین اهداف، بازنگری پیشرفت در دستیابی به اهداف، ارزیابی محیط داخلی و خارجی سازمان همه جزو اولین مقطع در این مدل محسوب می گردد. مقطع دوم انتخاب استراتژی است که در آن پس از تولید گزینه های راهبردی، به ارزیابی آن ها پرداخته و از میان آن ها مناسب ترین گزینه را انتخاب می نمایند. مقطع سوم که تحت عنوان مقطع پیاده سازی نام گذاری گردیده است به بررسی ساختار سازمان، سیاست های مالی و سیستم های اطلاعاتی و پرسنلی سازمان پرداخته و هماهنگی این موارد را با استراتژی انتخاب شده ضروری می داند. مقطع چهارم در این مدل نیز نظارت ، ارزیابی، بازخورد و کنترل است.
نمودار شماره ۱۲مدل استراتژیک جان تامپسون؛ منبع (Thompson, 1992)
۲-۶-۱۳ مدل شماره ۱۳ ؛ دیسون و اوبرین
“آر.جی.دیسون و اف.ای.اوبرین”در کتاب خود تحت عنوان “روش ها و مدل های توسعه استراتژی” به ارائه مدلی برای برنامه استراتژیک پرداخته اند. این دو معتقدند در مرحله ابتدایی بایستی اهداف و رسالت سازمان مشخص گردیده و فاصله میان عملکرد و مقاصد سازمان اندازه گیری شود. پس از این مرحله می توان استراتژی اولیه را توسعه بخشید. گام بعدی به پیاده سازی یک مدل سیستمی ارزشیابی برای ارزیابی استراتژی تعلق دارد که از طریق آن بتوان در گام بعدی استراتژی را ارزیابی نموده و آن را بهبود بخشید.
نمودار شماره ۱۳مدل استراتژیک دیسون و اوبرین؛ منبع (Dyson & O’brien, 2007)
مدل شماره ۱۴؛ برایسون
شاید بتوان ادعا کرد که جامع ترین و شناخته شده ترین مدل موجود برای برنامه ریزی استراتژیک در سازمان های غیر انتفاعی و عمومی توسط “جان.ام.برایسون”ارائه گردیده است. مدل برایسون تاکنون مبنای برنامه ریزی ها و بحث های بسیاری در محیط های اجرایی و آکادمیک بوده است. وی معتقد است فرایند برنامه ریزی استراتژیک از زمان تصمیم برای برنامه ریزی آغاز می گردد. تکلیف ها و دستورهای پر اهمیت هم زمان با درک فلسفه وجودی و ارزش های سازمان توسط افراد ذی مدخل صورت می پذیرد. محیط های داخلی و خارجی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و مسائل استراتژیک شناسایی می گردد. سناریو های متفاوت با توجه به قوت ها و ضعفها، و فرصت ها و تهدید ها تدوین می گردد. پیشنهادات اصلی و اقدامات عملی مناسب در دستور کار قرار گرفته و چشم انداز موفقیت سازمان توصیف می گردد و در راستای آن اقدام ها صورت پذیرفته و نتایج ارزیابی می شود.
نمودار شماره ۱۴مدل استراتژیک جان ام برایسون؛ منبع (برایسون, ۱۳۸۶)
۲-۶-۱۵ مدل شماره ۱۵؛ گلوییک
روند برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک در مدل “گلوییک”با شناسایی استراتژیست های سازمان آغاز می گردد. اهداف سازمان تعیین گردیده و فرصت ها و تهدیدات محیطی شناسایی می شوند. نقاط قوت و ضعف سازمان ارزیبای گردیده و راه حل های متفاوت برای رویارویی با آن ها بررسی می گردند. مطلوبترین استراتژی از لابلای گزینه های متفاوت انتخاب شده و طرح نظام استراتژی شکل می گیرد. گام بعدی پیاده سازی استراتژی است ارزیابی و کنترل استراتژی نیز به عنوان گام نهایی با برگراندن بازخور نتایج به مراحل اولیه امکان اقدامات اصلاحی را فراهم می نماید.
نمودار شماره ۱۵مدل استراتژیک گلوییک؛ منبع (گلوییک & جاچ, ۱۳۹۰)
۲-۶-۱۶ مدل شماره ۱۶؛ MIM
مدل ام.آی.ام یا “مدل تلفیقی میسوری[۳۵]“ یکی از مدل های مطرح در زمینه برنامه ریزی استراتژیک محسوب می گردد. طبق این مدل گام اولیه در تدوین برنامه راهبردی شکل دهی به ماموریت شرکت است. ارزیابی و تجزیه و تحلیل محیط های بیرونی و درونی یک سازمان شناخت مناسبی از وضعیت موجود، وضعیت مطلوب و وضعیت ممکن را ارائه می دهد. گام بعدی در این مدل تحلیل و انتخاب استراتژیک است که شامل تدوین استراتژی اصلی، اهداف درازمدت، خط مشی ها، استراتژی های عملیاتی و اهداف سالیانه می گردد. سپس نوبت به اجرای استراتژی و در آخر کنترل و ارزیابی استراتژی می رسد. بازخورد منتقل شده از این مرحله بر مراحل اولیه اثرگذار است.
نمودار شماره ۱۶؛ مدل استراتژیک MIM؛ منبع (Jenson, 2008)
۲-۶-۱۷ مدل شماره ۱۷؛ APO
مدل APO گام اول خود را با ارزیابی عملکرد فعلی سازمان برمی دارد بدین معنا که عملکرد گذشته سازمان را با رسالت های فعلی آن می سنجد. گام دوم تجزیه و تحلیل محیطی است. در این مرحله فرصت ها و تهدیدات محیطی شناسایی شده و موارد دیگری مانند دوره عمر صنعت، شاخص های اجتماعی و شرایط رقابتی مورد توجه قرار می گیرد. در تجزیه و تحلیل درونی سازمان نیز به نقاط وت و ضعف سازمانف منابع و امکانات سازمان و مدیریت و نظامهای سازمان توجه می شود.پس از این مرحله رسالت ها، اهداف کمی و کیفی تعیین گردیده و خط مشی ها با توجه به مقتضیات زمانی تنظیم می گردند. گام بعدی در این مدل ارزیابی فاصله فعلی با اهداف تعیین شده است که این امر به تنظیم استراتژی های سازمان می انجامد. استراتژی های محصول و بازار، استراتژی های بازاریابی و توزیع، استراتژی های تولید و استراتژی های مالی تدوین گردیده و درگام بعد سازمان دهی و پیاده سازی می شوند.
نمودار شماره ۱۷؛ مدل استراتژیک APO؛ منبع (علی احمدی, فتح الله, & تاج الدین, ۱۳۸۵)
۲-۶-۱۸ مدل شماره ۱۸؛ فرد آر دیوید
الگوی جامع مدیریت استراتژیک ارائه شده توسط فرد.آر. دیوید یکی دیگر از مطرح ترین مدل های برنامه ریزی استراتژیک در محیط های آکادمیک و اجرایی محسوب می گردد. نقطه قوت اصلی این مدل سادگی و جامعیت مدل است هرچند گام های مطرح شده در این مدل تفاوت چندانی با سایر مدل های بررسی شده ندارد. این مدل در گام اول تعیین ماموریت سازمان را لازم دانسته و پس از آن با توجه به ارزیابی های محیط داخلی و خارجی به تعیین اهداف بلندمدت می پردازد. تدوین، ارزیابی و انتخاب استراتژی گام بعدی در الگوی جامع مدیریت استراتژیک محسوب می گردد. تعیین اداف سالیانه و سیاست ها به عنوان رده پایین تر اهداف و تخصیص منابع برای اجرای استراتژی ها گام های بعدی در این مدل را تشکیل می دهند و در نهایت ارزیابی و محاسبه عملکرد، بازخور مناسب را برای انجام اقدامات اصلاحی (درصورت نیاز) در اختیار برنامه ریزان قرار می دهد.
نمودار شماره ۱۸مدل استراتژیک فرد آر دیوید؛ منبع (دیوید, ۱۳۹۰)
۲-۶-۱۹ مدل شماره ۱۹؛ ریچارد ال دفت
مدل فرایندی ارائه شده توسط ریچارد.ال .دفت گام ابتدایی خود را با ارزیابی وضعیت فعلی سازمان، چشم انداز، ماموریت، اهداف و استراتژی های فعلی شرکت آغاز می نماید. پس از بررسی ها و ارزیابی ها از محیط های داخلی و خارجی سازمان و شناسایی نقاط ضعف و قوت، تهدیدها و فرصت ها، چشم انداز، ماموریت، اهداف و استراتژی های سازمان اصلاح و بازتعریف می شوند. استراتژی های سازمان و استراتژی های عملیاتی تدوین گردیده و جهت اجرا توصیه می گردند. پیاده سازی استراتژی های جدید از طریق راهبری فرهنگی، مدیریت منابع انسانی سازمان، اصلاح ساختار سازمانی و برقراری سیستم های اطلاعاتی و کنترلی مناسب صورت می پذیرد. همچون سایر مدل ها، کنترل استراتژی گام نهایی این مدل محسوب می گردد.
نمودار شماره ۱۹مدل استراتژیک دفت؛ منبع (علی احمدی, فتح الله, & تاج الدین, ۱۳۸۵)
مدل شماره۲۰ ؛ پیرس و رابینسون
مدل تلفیقی پیرس و رابینسون ارائه شده در کتاب مدیریت استراتژیک نوشته شده توسط این دو صاحب نظر در بخش کنکاش مفاهیم با در نظر گرفتن رسالت موسسه و تجزیه و تحلیل محیط های داخلی و خارجی سازمان درصدد پاسخ به این سوال است که چه می خواهیم بکنیم؟! برای یافتن پاسخ این سوال به تجزیه و تحلیل و ارزیابی و انتخاب استراتژی نظر دارد. استراتژی های اصلی، وظیفه ای، اهداف سالیانه، خط مشی ها و… تدوین می گردند و در راستای اجرای استراتژی نهادینه سازی راهبرد صورت می پذیرد. کنترل و ارزیابی به عنوان گام نهایی این فرایند در نظر گرفته شده است.
نمودار شماره ۲۰مدل استراتژیک پیرس و رابینسون؛ منبع (پیرس & رابینسون, ۱۳۹۳)
۲-۶-۲۱ مدل شماره ۲۱؛ هاکس
هاکس یکی از ساده ترین مدل ها را برای برنامه ریزی و اجرای استراتژی پیشنهاد داده است. مدل وی در گام نخست با تعیین رسالت و اهداف سازمان آغاز شده و پس از تحلیل محیط های درونی و بیرونی استراتژی سازمان را تدوین می نماید. برنامه اجرای استراتژی ریخته شده و بودجه ریزی صورت می پذیرد. سپس استراتژی به مرحله اجرا در خواهد آمد. کنترل و ارزیابی گام نهایی است.
نمودار شماره ۲۱مدل استراتژیک هاکس؛ منبع (Haxx & Wilde, 2006)
۲-۶-۲۲ مدل شماره ۲۲ ؛ جی آر جنتی
“جی.ار.جنتی” فرایند برنامه ریزی استراتژیک را دارای ۵ گام اساسی می داند. گام ابتدایی هدف گذاری نام دارد. در این گام اهداف سازمان تعیین، چشم انداز سازمان ترسیم و سلسله مراتبی از نتایج حاصله از اهداف فعلی مشخص می گردد. گام دوم تحلیل فاصله نامگذاری می شود. این گام عملکرد آتی را با توجه به استراتژی فعلی پیشبینی نموده و فاصله بین پیش بینی و اهداف مشخص می گردد. گام سوم ارزیابی محیط های داخلی و خارجی سازمان را در بر می گیرد. در این گام سازمان به شناسایی مزیت های رابتی خویش می پردازد. گام چهارم فرموله کردن استراتژی است.اهداف مورد بازنگری قرار گرفته و گزینه های استراتژیک انتخاب می گردند. استراتژی ها در مواجهه با اهداف جدید، محیط های داخلی و خارجی مورد ارزیابی قرار گرفته و بهترین استراتژی انتخاب می گردد. گام پنجم در این مدل تدوین برنامه های عملیاتی، بودجه بندی، اجرا و کنترل می باشد.
نمودار شماره ۲۲؛ مدل استراتژیک جنتی, منبع (علی احمدی, فتح الله, & تاج الدین, ۱۳۸۵)
۲-۷ سابقه پژوهش
پژوهشگرین در سرتاسر جهان به مطالعه فرایند تهیه طرح های جامع، راهبردی، بلند مدت راهبردی و ساختاری و اساسا هرگونه طرح بلند مدتی که ملاک عمل های آتی یک سازمان، یک ارگان، یک موسسه، یک شهر و یا حتی یک کشور می باشد پرداخته اند. کشور عزیز ما نیز از این کوشش مستثنی نبوده است و پژوهشگرین ایرانی نیز در این راه قدم هایی برداشته اند.
“ماجدی” در مقاله خود با عنوان “ نظریه طرح های راهبردی ساختاری (ناحیه ای و محله ای)” با بررسى نظام برنامه ریزى و تهیه طرح هاى توسعه شهرى در ایران به تحولات نظام شهرسازى کشور در چارچوب نظریه تهیه “طرح هاى ساختارى- راهبردى” پرداخته و فرایند پیشنهادى براى تهیه طرح هاى ساختارى- راهبردى را مورد تحلیل قرار داده است.
وی در این مقاله می نویسد:”فرایند تهیه طرح هاى جامع شهرى به صورت خطى و در سه مرحله شناخت، تحلیل و ارائه پیشنهادات صورت مى گیرد و این فرایند جدا از فرایند اجرا و شرایط تحقق پیشنهادات انجام مى پذیرد. هر چند در شرح خدمات تهیه طرح توسعه و عمران شهر و حوزه نفوذ و طرح تفصیلى فرایند چرخه اى مد نظر قرار گرفته مى شود که از یک نقطه شروع و پس از انجام مراحل مختلف از قبیل شناخت، تعیین اهداف، ارائه گزینه هاى مختلف، انتخاب گزینه برتر، اجرا و پس خوراند به نقطه آغازین برگشته و با توجه به شرایط جدید، مجدداً آن مراحل طى مى گردد، ولیکن در عمل این موضوع تحقق نیافته و طرح هاى توسعه و عمران شهر و حوزه نفوذ و طرح هاى تفصیلى همچون گذشته و با فرآیندى خطى مشابه طرح هاى جامع تهیه مى گردد و تا کنون تهیه نقشه جزئیات شهرسازى و برنامه هاى ۵ ساله و سالیانه عمرانى شهر بر اساس پیشنهادات طرح تفصیلى توسط مهندسین مشاور به عهده تعویق افتاده است. فرایند تهیه طرح هاى ساختارى- راهبردى به گونه اى کاملاً متفاوت با فرایند تهیه طرح هاى مذکور و به صورت حلزونى پیشنهاد شده است. (ماجدی, ۱۳۹۱)
وی سپس به تشریح مدل حلزونی و نحوه تدوین برنامه های شهری در قالب سه چرخه می پردازد.