کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب
 



مردی خمیده پشت و شتابان
سر را به ترک بند دوچرخه
سوی مزار کودک خود می برد
(همان، ص ۴۰)

 

 

 

همچنین شعر این دوره خود جوش، بی غرض و بدون تکلف است . شاعر دغدغههایی بالاتر از خیال آفرینی دارد؛ چون واقعیت تلخ جنگ عرصه را بر تخیّل تنگ میسازد. شاعر در فرصتهای نایاب میسراید زیرا با از دست دادن آن، دیگر مجال سرودن نیست.
در دوره های شورش، آشفتگی وانقلاب سیاسی- اجتماعی، علی رغم پدید آمدن فضا وانگیزههای تغییر ، فرصت چندانی برای ریشه دواندن، رشد و کمال تحولات عمیق فرهنگی وادبی نیست. درست است که جرقه بسیاری از تحوّلات فرهنگی در این دوره زده میشود؛ امّا غالباً فرصت به بار نشستن و ثمر دادن این تحولات در زمان های آرامش و سکون پس از آن فراهم میآید.
پایان نامه - مقاله - پروژه
شاعر در سنگر و زمان جنگ در واقع روایتگر حس درونی خویش است. هر حسی را باید در زمان خودش گفت اگر نگویی، دیر میشود باید با شتاب گفت و رفت . شعرهایی که اگر گفته نشود با حرکت زمان از ذهن تاریخ بیرون میرود، هرچند که نزدیک و شبیه به هم باشند و اغلب کلیشهای و تکراری است چون از نظر زمانی و جغرافیایی فاصله بین آنها نیست، همه یک نوع اطلاع دارند و تجربه های مشترک باید زمانی سپری شود و نسلهای بعد بتوانند آثاری متفاوت با زاویه های دیگر بیافرینند.
زبان شعر جنگ در آغاز، زبانی تند و برانگیزنده و در میانه، نرم و عمیقتر است. «اشعار گونگی و صراحت در بیان در سالهای بعد از سال ۱۳۶۴ به سمت نمادها، حرکتی محسوس دارد و به همین دلیل زبان شعر دفاع مقدّس رو به پختگی و ساختگی بیشتری میگذارد. زبان باستان گرایانه در مثنویهای علی معلم، زبان چالاک، گستاخ و پویا در شعر احمد عزیزی و زبان موفق شاعران غزل سرا چون قیصرامین پور، سلمان هراتی، علیرضا قزوه، عبدالجبار کاکایی زکریا اخلاقی و … از بارزترین و درخشانترین تجربه های شعری این دوره به شمار میآیند.» ( حسین پور جافی، ۱۳۸۴، ص ۲۲)
در شعر این دوره، پرحجم نویسی و احساساتی نوشتن کندتر میشود. صراحت و عریان نویسی جای خود را به ابهام گویی، کارکردهای ادبی و زیبایی شناختی میدهد. شاعران در این دوره پختهتر و با تأملات شاعرانه به سرودن میپردازند. سعی شان بر این است که از ویژگیهای زبانی شعر بهرهمند شوند و نقشهای ترغیبی و عاطفی و همدلی جزء نقشهای فرعی و جنبی شعر میشود. مانند؛

 

 

باید گلوی مادر خود را
از بانگ رود رود بسوزانیم
تا بانگ رود رودی نخشکیده است باید سلاح تیزتری برداشت
(سنگری ، ۱۳۷۸، ب ، ج ۳، ص ۲۲۲)

 

 

 

بهره گیری از موسیقی در شعر دورهی دوم تغییر مییابد و توجه شاعران به موسیقی درونی و کناری شعر معطوف میشود که به زیبایی ضرب آهنگ شعر میافزاید.

 

 

ما را ز آزمایش آتش هراس نیست
ما بارش همیشهی باران کینه را
باچترهای سادهی عریانی
احساس کردهایم
شولای ما برهنگی ماست
ما را به جز برهنگی خود لباس نیست
(ترابی، ۱۳۸۴، ص ۲۵)

 

 

 

قافیههای کناری عبارتند از: «هراس، لباس»، «عریانی، برهنگی» - قافیه های درونی «آزمایش و بارش» و تکرار صامت (ش،س) و مصوت بلند (آ) نیز در ایجاد فضای موسیقایی بیشتر مؤثرند.
همچنین استفاده از ترکیبات جدید چون «حرف غزلواره» ، «تفکر سرخ»، «باران مرگ»، «سعی سرخ»، «آفاق شهود»، «نسیم صلوات» ، «کرامّات آب»

 

 

بیا که ساغر شعرم ز شکوه لبریز است
مگو که حرف غزلواره غم انگیز است
گرفته ذهن مرا موجی از تفکر سرخ
نمیرسد به خیالم مگرتصور سرخ
(ترابی، ۱۳۸۴، ص ۳۱۹)

 

 

 

اگر شعر دفاع مقدّس را از آغاز تا امروز مقایسه کنیم، به خوبی، زبان شعاری ، به زبان توصیفی و روایتی به بیانی را احساس خواهیم کرد. شاعرانی که مواد ومعلومات شعری گذشته ، پشتوانه کارشان بوده است میدانند که چه میخواهند بگویند و چه باید بگویند. تعداد این دسته از شاعران چندان زیاد نیست. شاعرانی که از آن هیجانات فاصله میگیرند وکم کم از سطح پدیده ها ، اشیاء و کاراکترهای شعری به عمق آنها رسوخ میکنند. شگردهای زبانی به جای بازیهای ساده زبانی، جزئینگری به جای کلّینگری، عینیگرایی به جای معناگرایی آشکار، آرمانگرایی و معنا گرایی به جای شعارسرایی به آنها امکان میدهد حرکتی منطقی را به سمت ایجاد یک گونهی شعری مستقل آغاز کنند.
۶-۳- نماد و نمادگرایی در شعر دفاع مقدّس
انگارههای نمادین، از دیرباز با زندگی بشر در پیوند بودهاند. علاوه بر آن هنرمندان زیادی، آثار خود را به شیوهی نمادین ارائه کرده اند و یا از نماد، در ژرفا بخشی به اثرخود بهره برده اند. بدون تردید نماد هیچ گاه از عرصهی زندگی بشر، کنار نخواهد رفت؛ به عبارتی دیگر، زندگی انسان با نماد و نشانه پیوند ابدی دارد. «نماد پشتوانهی معنایی و جاودانهی آثار هنری است و زمینه ساز کشف و شهود تدریجی آنها در بستر زمان و مکان است. نماد یکی از مهمّترین عناصری است که با گسترش دامنهی معنایی در آثار، روند رمز گشایی هنری و گفتوگوی آنها را با مخاطب، به ابدیت پیوند میدهد.» (سلاجقه، ۱۳۸۷، ص ۱۷۳)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-07-28] [ 08:33:00 ب.ظ ]




(همان:۱۶۲)
صائب خاموشی و سکوت محبوب و جانان را موجب افزایش ملاحت وی میداند. وی تیغ زبان خاموشی را از هر زبانی برنده‌تر معرفی می کند و اظهار می‌دارد که بهترین روش برای بستن دهان بیهوده گویان آن است که مستمع، خاموشی گزیند و این خاموشی ناشی از عجز او در گفتار نیست زیرا او اعتقاد دارد که شأنش بالاتر از آن است که چون کوه صدایی را بشنود و همان را در خود منعکس سازد زیرا اگر او هم سخن جاهلان را جاهلانه پاسخ گوید و یا بیهوده با آنان سخن راند عملی مشابه همان انعکاس صدا در کوه را انجام داده است. از دیدگاه صائب بهترین انتقام از هرزه گویان، خاموشی در مقابل سخن بی جای آنان می‌باشد.
پایان نامه
« امید من به خاموشی، یکی ده گشت تا دیدم که سامان می‌دهد دست از اشارت، کار لالان را»
(همان:۴۲)
«تا ز خــــامـوشی زبــان بی زبانان یافــــتم روی در دیوار کردم، همــزبانی شد مــــــرا»
(همان:۲۲۱)
چنین خاموشی و سکوتی سخن چینان را نیز خاموش خواهد ساخت. لذا سخن بد آنان بر آدمی مؤثر نخواهد افتاد همان گونه که غنچه لب بسته از چیده شدن توسط دست گلچین معاف و مصون است.
گرچه دارد مُهر خامــوشی به لب از مردمــک چشم مــست او بود در گـــفتگو بی اختیــار
(همان :۹۳)
صائب آه سحرگاهی خود را عَلَم نصرت خود، و مُهر خاموشی خود را چتر شاهنشاهی خود می‌خواند. خاموشی، حجت ناطق واصل شدگان معنویت و حقیقت و کسانی که به کمال هنر رسیده‌اند می‌باشد و شاهد ناطق کسانی است که کمال و تعالی می‌طلبند. لب فروبستن و خاموشی بالاترین سپر آدمی از بلاها و حوادث است همان طور که ماهی لب بسته اندیشه‌ای از قلّاب صیاد و ماهیگیر ندارد. قدر چنین خاموشی را کسانی میدانند که به واسطه هر سخن بیهوده زخم‌های فراوان خورده باشند. هیچ اطاعت و عبادتی نیست مگر آن که در پرتو سکوت و خاموشی معنای حقیقی خود را باز می‌یابد و لذا آنان که در این بزم ترک گفتار می‌کنند خواهند توانست کردار خویش را صحیح و درست سازند.
صائب، مُهر خاموشی خود را ساغر سرشار خود و جام جهان بین خود و گل بی‌خار خارستان زندگی معرفی می کند. صائب خاموشی را ترجمان دل صاحب‌نظران، مُهر گنجینه روشن گُهران، سرمه دیده بالغ نظران، آینه کامل نظران، صیقل سینه روشن گُهران می‌خواند که سبب آرامش دل هاست.
« دیوانهٔ خموش به عاقــــــــل برابرست دریای آرمیده بـــــــــه ساحل برابرست»
(همان: ۸۶)
«کثرت و تفرقه در عالـــــــم گـــفتار بود که جهانی همه یک تن شود از خاموشی»
(همان:۲۷۳)
«بغیر شهد خمــــوشی کدام شیرینی است که از حــلاوت آن، لب به یکدیگر چسبد»
(همان:۱۳۹)
صائب از «دارالأمان خاموشی» یاد می‌کند که هیچ گوشه عالم امن تر از آن نمی‌باشد. خاموشی، باب حریم عشق عالم سوز است، چنان که سپند تا وقتی که صدا دارد از آتش دور می‌گردد و چون خاموش ماند بر آتش می‌ماند. صائب شأن خاموشی را به مراتب والاتر از گفتار می‌داند و لذا می‌گوید هرگز نباید در هر موجی چون خار و خس زبان بازی کرد. وی خاموشی و سکوت را دلیل صافی و خلوص عشق می‌داند همان طور که تا وقتی که در روغن نمک باشد با غوغا و سر و صدا می‌سوزد و خاموشی را در هم می‌شکند.
« می‌کند از مُهر خاموشی تراوش راز عشق مشک را در نافه ممکن نیست پنهان داشتن»
(همان: ۲۶۷)
صائب معتقد است رتبه و درجه سخنان هر انسانی را می‌توان از میزان خاموشی وی دریافت چنان که جوهر هر آینه‌ای از پشت وی هویدا و آشکار می‌گردد. همچنین او دو لب انسان خاموش را به دو لب تیغ دو دم تشبیه می‌کند که هرگز نباید دهن خویش را با گفتار بیهوده زخم نماید. نه تنها برای آنان که کلامی متین و استوار دارند  بلکه حتی خاموشی مهد آرام پریشان سخنان است و تمامی شادی‌ها و نشاط‌ها در خاموشی است چنانکه غنچه نیز هرگز از بستن لب تنگدل نمی‌گردد.
« مُهر خـــاموشی نگردد پرده اسرار عشق بوی گـل را مانع از پرواز شبنم کــی شود؟»
(‌همان‌:۱۱۷)
صائب ترکیب «شهد خاموشی» را به کار میگیرد که به کام هر کس چشانده شود هرگز نخواهد توانست با گفتار بیهوده لب از حلاوت آن باز دارد و به راستی شیرینی آن متمایز با شیرینی سخن است. به همین ترتیب وی از «بهشت خاموشی» یاد می‌کند که در واقع حرف زدن بیجا عامل ترک چنان بهشتی است و لذا صائب «سد یأجوج سخن» و «کمال شأن انسان» را در خاموشی می‌داند.
«بغیر شهد خموشی کدام شــیرینی است که از حــلاوت آن، لب به یکدیگر چــسبد»
(همان‌:۱۳۹)
صائب خاموشی را «مغز گفتار» می خواند و لذا آن را بی‌صدا می‌داند و بر این اساس از انسان‌ها می‌خواهد که چون طبلی تهی نباشند که از محتوا و مغز عاری و از صدا پر باشند. از آن جا که بیهوده گویان جهان بدون تفکّر و تأمل لب به سخن میگشایند لذا از دیدگاه صائب روزی دائمی آنان ندامت و افسوس خواهد بود. گفت و گوی غیر سودمند آدمی را سبک و سطحی جلوه می‌دهد حال آن که وقار و متانت آدمی در پرتو سکوت و خاموشی است. صائب معتقد است که نیازی نمی‌باشد آدمیان بخواهند به واسطه گفتار، خود را نیک یا بد سازند زیرا در پرتو خاموشی بدون نیاز به هیچ گفتاری می توان قطعاً از نیکان عالم گردید. صائب خاموشی خود را نه از بی دردی ـ بلکه از شدت درد ـ می‌داند و لذا می‌توان گفت که حرف نزدن در بعضی موارد نه به واسطه نداشتن حرفی برای گفتن، بلکه به واسطه داشتن حرف‌های بسیار فراوان می‌باشد. از دیدگاه صائب باید بجا سخن گفت و یا خاموش ماند و از نتایج سوء گفتار بیهوده در امان ماند. از دیدگاه صائب، آنان که به لب مُهر خاموشی زنند قطعاً به دل گویا گردند. بهشتِ دربسته را تماماً در پرتو دهان بسته و خاموش که از سخن‌های بیهوده اجتناب می‌وزرند به آدمی می‌بخشند و روشنی شمع دل آدمی در وقت خاموشی است.
«زبان هر چند شمع کشته را خاموش می‌باشد به خاموشی عجب تیغ زبانی هست عاشق را»
(همان‌: ۶۵)
صائب آب حیات صبر را مایه بقای خویش می‌داند و با داشتن چنین آب حیاتی مانند حضرت خضر خود را به سرچشمه آب حیات بی‌نیاز می‌داند:
« مدارم عقیق صبر به زیر زبان خویش مـــانند خـــضر، تشنه آب بــقا نیـــــم»
(همان: ۱۷۶)
عبد الرحمن جامی، در مثنوی هفت اورنگ ضمن اشاره و ایهامی که شعرش به گیاه صبر، که بسیار تلخ است ولی از نظر طبی دارای خواص مفیدی می‌باشدکرده ونتیجه صبر را بسیار شیرین و خوب توصیف می‌کند او می‌گوید:
صبر اگرچـــند که زهــــر آییــن است         عــاقبت همـــــچو شــکر شـــیرین است
مکــــن از تلخـــی آن زهــــر خروش       کاخــــر کار شــــــود چشمۀ نــــــوش»
(جامی‌، ۱۳۸۶: ۴۹۸)
انوری ابیوردی نیز صبر را چاره بسیاری از مشکلات می داند . او نیز پایان صبر را شادی و گشایش در امور توصیف می کند و می گوید:
« گــفتم او را که صبرکن که به صبــر هــــر غـــــمی را که هـــست پایانیست»
(انوری،۱۳۷۶: ۵۴۶)
او صبر را چاره گر فراق و جدایی ها می داند و و معتقد است ، انسان صبور سرانجام مزد رنج و محنت خود را که شربت گوارای وصل است دریافت خواهد کرد:
صبرکن ای‌تن‌که آن‌بیداد هجران بگذرد راحت تن چون که بگذشت آفت جان بگذرد
(همان: ۳۱۰)
انوری معتقد است همان طور که شکر باعث افزایش و و گشایش در رزق و نعمت است، صبر نیز موجب فتح و پیروزی بر محنت است. آن کس که بر نعمت سپاسگزاری می‌کند باعث تداوم و رونق آن می‌شود و فرد صبور نیز در پایان به آسایش و راحتی می‌رسد:
«شود زیادت شادی و غـــم شود نقصان چو شکر و صـــبر کنی در میان شادی و غم
ز شکر گردد نعمت بر اهـ«ل نعمت بیش بــــه صبر گردد محنت بر اهل محنت کم»
(همان: ۵۷۴)
از نظر فردوسی، صبر محصول خرد و اندیشه است . او صبر را داروی افعال و اعمال بدی که ریشه در جهل و نادانی د ارد توصیف می‌کند و معتقد است بزرگان به نیروی صبر و اندیشه می‌توانند بربحران‌ها و ناسازگاری‌های روزگار فایق گردند:
« بـــدی‌ها به صــبر از مـــهان بگذرد ســـــر مـــــرد بـــاید که دارد خــــرد»
(فردوسی، ۱۳۸۵، ج ۱، ۲۷۱)
همان اندازه که انسان برای نیل به اهداف و آرمان‌های متعالی زندگی نیاز به مقوله صبر دارد، به همان مقدار نیز نیاز به شناختی کامل و البته آگاهانه از ماهیت مقوله صبردارد. صبر به عنوان یکی از ارکان اساسی و مهم در زندگانی انسان‌ها همیشه نقش آفرین و نقش محور بوده یا به بیانی در بنا و استواری زندگی افراد نقشی سازنده و حیاتی را داشته است. اینکه می‌گوییم صبر و ظفر دوستی دیرینه‌اند، بدین سان است که بر این مهم همه علما و دانشمندان و ادبا نیز مهر تایید و تصدیق زده‌اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:32:00 ب.ظ ]




 

 

    • نتایج آزمایشگاهی یا آنالیز شیمیایی سیالات

 

    • سوابق و گزارشات فرایند و بهره برداری

 

    • داده ها یا گزارشهای نگهداری و تعمیرات مبتنی بر اطمینان

 

    • سوابق مدیریت تغییر

 

۳-۳-۲-۳ مرحله سوم: فرایند تعیین ریسک تجهیزات
محاسبه ی احتمال از کار افتادگی تجهیزات و لوله ها و پیامد این از کارافتادگی به کمک استاندارد API 581و تجربه ی متخصصان تیم ارزیابی ریسک صورت گرفته و از حاصلضرب این دو پارامتر، مقدار ریسک تک تک تجهیزات واحد دی اتانایزر محاسبه گردیده است. [۶]
لذا مراحل مختلف فرایند تعیین ریسک تجهیزات و لوله ها به شرح ذیل می باشد:
۳-۳-۲-۳-۱ پیامد وقوع ازکار افتادگی: به روش کمی مورد محاسبه قرار می گیرد که سه فاکتور اصلی ایمنی[۴۱]، آلودگی[۴۲] و تولید[۴۳] در محاسبه آن تاثیر گذار می باشند. [۱۴]
جهت محاسبه فاکتور ایمنی عواملی را می بایستی تعیین نمود که عبارتند از: فاکتور فشار، فاکتور دما، نوع سیال(سمی/آتشگیر) و حجم سیال.
همچنین جهت محاسبه فاکتور پیامد تولید، دو فاکتور الف- اثر زمان لازم برای تعمیر و بازگشت تجهیز به سرویس و ب- تاثیر خروج تجهیز از سرویس بر روی تولید واحد لحاظ می شود.
پایان نامه - مقاله - پروژه
پیامد توصیفی نیمه کمی از عواقب یک رخداد می باشد. پیامد خرابی مرتبط با یک قطعه خاص،رخ دادن نشت ( وجود نشتی ) را تلقی می کند.در این روش اجرایی، پیامد شکست/ خرابی (COF ) از صفر تا یک تقسیم بندی شده است. [۱۴]
ارزیابی پیامد نشتی مواد نیز به بخش های ذیل تفکیک شده است:

 

    • فاکتور ایمنی (Csaf ) …………….تا ۳۳% از پیامد کل

 

    • فاکتور آلودگی (Cpol )…………….تا ۱۷% از پیامد کل

 

    • فاکتور تولید (Cprod )…………….تا ۵۰% از پیامد کل

 

پیامد کل عبارت است از:
پیامد نرمال شده با مقادیر ۰ تا ۱ = (۳-۷)
فاکتورهای ارزیابی پیامد به صورت جداگانه به تفصیل در ادامه مطرح شده اند.
۳-۳-۲-۳-۱-۱ فاکتور پیامد ایمنی (Csaf )
این فاکتور بر اساس تاثیر نشت سیال یا میزان آسیب به پرسنل نزدیک به محل نشتی، ارزیابی می شود و عواملی همچون دما (Ft )، فشار (Fp )، محتویات (Fi ) و مقدار محتویات (Fis ) نیز در نظر گرفته می شود. ریسک موجود از لحاظ دما، فشار، محتویات و اندازه آن، همانطور که در بخش های بعدی نشان داده شده، ارزیابی می گردد:
۳-۳-۲-۳-۱-۱-۱ پارامتر دما (Ft )
بیشترین خطر انسانی زمانی ایجاد می گردد که سیال در دمای بالا یا پایین به کار گرفته می شود.در مواردی که دما به بالاتر از ۷۰ درجه سانتیگراد برسد، در صورت تماس، موجب آسیب فرد می شود. به طور مشابه، دمای پایین تر از منفی ۱۰ درجه سانتیگراد نیز خطر انسانی در پی دارد ( در موارد نشت و رها سازی گاز که انجماد خودکار ژول-تامسون با افت فشار یا در مناطقی که محتوی گاز مایع شده است ، رخ می دهد.). ریسک بالای خطر انسانی به دمای پایین تر از ۱۰- سانتیگراد و بالاتر از ۷۰ درجه سانتیگراد اختصاص می یابد. فاکتور های دمایی ذیل در این ارزیابی استفاده شده اند.
(جدول ۳-۶ ). ارزیابی فاکتور دمایی

 

دما (سانتیگراد) ریسک فاکتور دما (Ft )
T < -10, T > 70 ۲
-۱۰ ≤ T≤ ۷۰ ۱

توجه: ویژگی قابلیت اشتعال پذیری به هیچ عنوان دراین فاکتور در نظر گرفته نشده است.قابلیت اشتعال پذیری و سمی بودن در بخشی تحت عنوان ” فاکتور محتویات” مورد بررسی قرار می گیرد.
۳-۳-۲-۳-۱-۱-۲ پارامتر فشار (Fp )
چنین تلقی می شود که خطر ناشی از نشت سیال با مقدار فشار سیستم مورد نظر نسبت داشته باشد. جدول زیر، فاکتور های فشار که در این ارزیابی مورد استفاده قرار گرفته اند را نشان می دهد (جدول شماره ۳-۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:32:00 ب.ظ ]




۰/۰۰۰

 

۰/۴۶۱

 

 

 

ارتباط با جهان دینی از کانالهای عمومی

 

۰/۰۰۰

 

۰/۴۶۱

 

 

 

۴-۳-۶- رابطۀ اثرپذیری افراد از نهاد علم و دانشگاه و نوع نظام اخلاقی آنها
نتایج به دست آمده نشان داد که میان میزان مشارکت پاسخگویان در نهاد علم و دانشگاه و نوع نظام اخلاقی آنها رابطهای وجود ندارد. در تحلیل این نتایج بیان شد که از آنجا که پاسخگویان همه اعضای هیأت علمی دانشگاه‌ها هستند و این عضویت را بخش مهمی از هویت خود میپندارند و تعلق خاطر خاصی به آن دارند و معمولاً از هر عضو هیأت علمی انتظار میرود حداکثر مشارکت را در نهاد علم داشته باشد. میتوان انتظار داشت که تفاوت پاسخگویان در پاسخ به پرسشهای مربوط به میزان مشارکت در نهاد علم و دانشگاه، به درستی نمایان نشود. از این رو باید تلاش نمود میزان اثرپذیری پاسخگویان را حتیالمقدور از طرقی دیگری نیز محاسبه نمود. بنابراین فرض ششم پژوهش حاضر ناظر به میزان اثرپذیری افراد از نهاد علم و دانشگاه در دوران تحصیل و اشتغال و نوع نظام اخلاقی آنها بود. بدین معنا که انتظار میرود کسانی که تأثیرپذیری بیشتری از نهاد علم و دانشگاه دارند نظام اخلاقی دنیویتری داشته باشند و بالعکس. این رابطه از طریق مولفه های زیر آزمون شده است. میزان رضایت شغلی افراد و پنداشت آنها از علم تجربی.
پایان نامه - مقاله
رضایت شغلی: رابطۀ رضایت شغلی و نوع نظام اخلاقی
نتایج آزمون گاما حاکی از عدم ارتباط معنادار میان میزان مطلق رضایت شغلی پاسخگویان و شاخص نظام اخلاقی است. ضریب گامای محاسبه شده معادل ۱۴۰/ و سطح معنادری ۰۶۰/۰ است. بدین معنی که رضایت شغلی بیشتر یا کمتر کسانی که در نهاد علم و دانشگاه مشغولند آثار مستقیمی برای نوع نظام اخلاقی قدسی یا دنیوی آنها ندارد. لازم به یادآوری است که نتایج توصیفی حاکی از رضایت شغلی بالای پاسخگویان بود.
ولی تحلیل تفصیلیتر نارضایتی دلالت‌های دیگری را نمایان میسازد. بررسی علل نارضایتی شغلی یکی از راه های ممکن این بررسی تفصیلیتر است. در پژوهش حاضر علل نارضایتی را به دو دسته بیرونی و درونی تقسیم کردهایم.
علل بیرونی نارضایتی شغلی بیشتر ناظر به عواملی بیرون از نهاد علم است و بیشتر به تأثیر سایر نهادهای جهان اجتماعی مانند سیاست(به ویژه مدیریت علم) و اقتصاد و … بر نهاد علم مربوط میشوند. افراد در تحلیل نارضایتی شغلی خود به یک اندازه به این عوامل بیرونی استناد نمیکنند. بعضی کمتر و بعضی بیشتر این عوامل را در نارضایتی شغلی خود دخیل میبینند. این امر بویژه در کشور ایران که علم تجربی با هویتی دنیوی، درون جهان اجتماعی پایه که نوعی جهان اجتماعی دینی است در حال نشو و نماست، اهمیت فراوانی دارد. تأکید بیشتر بر عوامل بیرونی نارضایتی شغلی تا حدودی میتواند به معنی استناد نارضایتیها به جهان اجتماعی پایه باشد.
نتایج آزمون گاما حاکی از عدم ارتباط معنادار میان علل نارضایتی بیرونی پاسخگویان و شاخص نظام اخلاقی است. ضریب گامای محاسبه شده معادل ۰۱۱/- و سطح معنادری ۸۷۶/۰ است. بدینمعنا که مهم یا غیرمهم دانستن علل بیرونی نارضایتی شغلی برای نوع نظام اخلاقی قدسی یا دنیوی افراد دلالتی ندارد.
علل درونی نارضایتی شغلی، عواملی هستند که از خود نهاد علم و دانشگاه ناشی میشوند. این عوامل همان نارساییهایی و آسیبهای درون نهاد علم و دانشگاه هستند که باعث نارضایتی شغلی افراد میشوند و پاسخگویان در نارضایتی شغلی خود به آنان استناد میکنند. نتایج آزمون گاما حاکی از ارتباط معنادار میان میزان نارضایتی شغلی درونی پاسخگویان و شاخص نظام اخلاقی است. ضریب گامای محاسبه شده معادل۳۵۳/ و سطح معنادری ۰۳۵/۰ است. بدینمعنا که افرادی که در علل نارضایتی شغلی خود، بیشتر به نارساییها و کاستیهای خود علم تجربی استناد میکنند دارای نظام اخلاقی قدسیتری هستند و در عوض آنانی که کمتر به ضعفها و کاستیهای علم تجربی استناد میکنند نظام اخلاقی دنیویتری دارند. به بیان دیگر کسانی که برای انتقاد از علم تجربی و دست گذاشتن روی ضعفهای احتمالی آمادگی بیشتری دارند نظام اخلاقی قدسیتری دارند و بالعکس.

 

 

متغیر وابسته
متغیر مستقل

 

شاخص نظام اخلاقی قدسی و دنیوی

 

 

 

سطح معناداری s

 

ضریب گاما γ

 

 

 

رضایت شغلی

 

۰/۰۶۰

 

۰/۱۴۰

 

 

 

علل بیرونی نارضایتی شغلی

 

۰/۸۷۶

 

-/۰۱۱

 

 

 

علل درونی نارضایتی شغلی

 

۰/۰۳۵

 

۰/۳۵۳

 

 

 

پنداشت از علم تجربی: رابطۀ پنداشت از علم تجربی و نوع نظام اخلاقی
متغیر دیگری که از طریق آن بتوان به میزان اثرپذیری افراد از نهاد علم و دانشگاه پی برد پنداشت آنها از علم تجربی است. این پنداشت دو وجه دارد یکی «علم در مقام معرفت» و دیگری«علم به مثابه حرفه». در وجه اول، پنداشت فرد از منزلت علم تجربی در میان سایر معارف مورد نظر است. در این رابطه سه پنداشت مدرن، پست مدرن و دینی از علم تجربی قابل تصور است. در پنداشت مدرن، مرزی بنیادی میان شناخت عمومی و شناخت علمی ترسیم میشود و علم تجربی تنها معرفت موثق تلقی میگردد و سایر معارف به شناخت عمومی الحاق میشوند. در تلقی پستمدرن مرزهای شناخت عمومی و شناخت علمی فرو میریزد و همه معارف از وثاقت میافتند. در تلقی دینی مرز شناخت عمومی و شناخت علمی حفظ میشود، ولی علم تجربی در کنار معارف عقلی و شهودی تنها نوعی از شناخت موثق تلقی میشود.
وجه دوم؛ یعنی«علم به مثابه حرفه» ناظر به پنداشت افراد از منزلت حرفه علمی ـ اشتغال به تولید، توزیع و فنّاوری علم تجربی ـ در میان سایر حرفهها و مشاغل است. در این وجه نیز سه پنداشت قابل تصور است. یک پنداشت اشتغال به علم تجربی را حرفهای مانند سایر حرفهها میپندارد. در پنداشت دیگر اشتغال به علم تجربی را نسبت به سایر حرفهها، حرفهای برتر میپندارد و در پنداشت سوم اشتغال به علم تجربی را حرفه حرفهها یا فراحرفه میپندارد به تعبیر دیگر برای علم تجربی، رسالتی پیامبرانه قائل میشود که باید سایر حرفهها و شاغلین آنها را راهبری نماید. این پنداشت به ویژه در جهان معاصر که جهان حرفهها و مشاغل است بسیار حایز اهمیت است.
از تلفیق این دووجه پنداشت فرد از علم تجربی به دست میآید. افراد از این حیث به دوگروه علمگرایان و ناعلمگرایان طبقهبندی شدهاند. میانگین شاخص نظام اخلاقی(قدسیـ دنیوی) در بین ناعلمگرایان برابر ۱۱/۳ و در مقابل در بین علمگرایان برابر ۵/۲ میباشد. یافته های حاصل از آزمون t دو نمونه مستقل بیانگر آن است که مقدار t برابر با ۸۲۶/۱ و سطح معناداری ۰۰۰/= s مطلوب ارزیابی میشود. بنابراین برحسب میانگینها، علمگرایان نسبت به ناعلمگرایان نظام اخلاقی دنیویتری دارند.

 

 

آزمون t

 

شاخص نظام اخلاقی قدسی و دنیوی

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:32:00 ب.ظ ]




ب) حذف فرآیندهای تصمیم‌گیری چند لایه‌ای؛ تنها یک سطح باید واجد صلاحیت تصمیم‌گیری باشد و سطح بالاتر از آن فقط مسئول کنترل و نظارت باشد.
ج) صلاحیت بخشی واقعی به رئیس دانشگاه در تصمیم‌گیری نهایی برای مسائل بسیار مهم و حیاتی نظیر بودجه و برنامه راهبردی، زیر ساخت و تخصیص منابع انسانی.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
د) تخصیص بودجه‌ای خاص با هدف فراهم آوردن این امکان برای مدیریت مؤسسه‌ای که برنامه‌های جدید را از طریق انگیزش‌های مالی بهبود بخشد.
و) توسعه سیاست دانشگاه از طریق بسط برنامه‌ای راهبردی که کل جامعه را در بر می‌گیرد، تصمیم نهایی را باید رئیس اتخاذ کند و برنامه راهبردی باید مطابق با شایستگی‌ها و صلاحیت‌های موجود در سطوح مختلف اجرا شود.
ﻫ) بالا بردن سطح مهارت‌های مدیریتی رهبران در سطوح مختلف سازمانی، از جمله اعضای هیئت مدیره. (اتکینسون[۹۸]، ۱۹۹۸ : ۱۹۵)
۲-۲-۳- بررسی دانشگاه ها و آموزش عالی ایران
در تعریف توسعه گفته‌اند توسعه فرآیندی است که از تعامل بین اندیشه‌های نو، ایده‌های تازه و آرمان‌های جدید با ساختارها و نهادهای قدیمی صورت می‌گیرد و به نوسازی ساختارها و نهادها می‌ انجامد. (مارکوس[۹۹]،۱۹۹۸ :۹۲) طبق این تعریف عامل محرک در زمینه توسعه دانش جدید، ایده‌های تازه و اندیشه‌های نو است. بنابراین، دانشگاه در جوامع در حال توسعه، نقش مهمی را ایفا می‌کند. از سوی دیگر انسان هم به عنوان هدف توسعه و هم به عنوان عامل توسعه است؛ یعنی توسعه باید به بهبود کیفیت زندگی انسان منجر شود. اما چه عاملی می‌تواند توانمندی انسان را برای رسیدن به توسعه بالا ببرد؟ آن عامل چیزی نیست جز آموزش و به خصوص آموزش عالی؛ زیرا منجر به تربیت نیروی انسانی متخصص موردنیاز برای اداره نهادهای جامعه و همچنین رسیدن به توسعه می‌شود. (نفیسی،۱۳۹۲ : ۹۵).
امروزه دانشگاه با توجه به وضعیت جهانی یعنی اوضاع علمی، فناورانه، اقتصادی و اوضاع بین المللی با مشکلات بزرگی مواجه است، شناخت این مشکلات به ما کمک می‌کند تا بتوانیم خودمان را برای رسیدن به جایگاه مناسب آماده کنیم. در اینجا به برخی از مهم‌ترین معظلات دانشگا ه ها در ایران به صورت مختصر اشاره می کنیم:
سیاست گذاری در نظام آموزش عالی
مدیریت و ساختار
همکاری های بین المللی (ارتباط با مراکز علمی بین المللی)
تقاضای اجتماعی
ارتباط دانشگاه با صنعت
کیفیت (قارون، ۱۳۹۳: ۲).
۲-۲-۳-۱- سیاست گذاری در نظام آموزش عالی
سیاست‌گذاری یکی از عناصر چرخه دانش است. اگر سیاست‌گذاری از فرایند دانش جدا شود کشور نمی‌تواند به سمت پیشرفت پیش رود. در همه جهان تولید دانش و فناوری منتهی به سیاست‌گذاری های اجرایی می‌شود. بنابراین، سیاست‌گذاری باید به صورت منسجم، یکپارچه و با هدف توسعه کشور صورت بگیرد.(قارون،۱۳۹۳ : ۲۸) لازم به توضیح است که در کشور ایران دانشگاه‌ها به طور مشخص اهداف و راهبرد‌های خاصی برای خود تدوین نکرده‌اند، اما در برنامه‌های توسعه‌ای دولت به طور کلی اهدافی برای دانشگاه‌ها در نظر گرفته می‌شود. اهداف ذیل، اهدافی هستند که در قانون اول برنامه ۵ ساله توسعه اجتماعی و اقتصادی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است:
کمک به توسعه و ارتقای علوم و معارف در کشور
مشارکت در تربیت و تأمین نیروی انسانی متعهد و متخصص مورد نیاز کشور
مشارکت در امر فراهم‌سازی زمینه‌های توسعه تحقیقات، نوآوری، انتقال و جذب فناوری
بهبود شاخص‌های آموزش عالی از نظر کمی و کیفی
مشارکت در امر انطباق محتوای آموزش‌ها با نیازهای تخصصی جامعه و مقتضیات ناشی از توسعه
علوم و معارف
توأم ساختن آموزش با پژوهش در کلیه مقاطع تحصیلی و کمک به نیازهای پژوهشی کشور
برقراری ارتباط متقابل با مؤسسات آموزش عالی و دیگر بخش‌ها در زمینه‌های علمی، فرهنگی و صنعتی (آراسته،۱۳۹۱: ۲)
۲-۲-۳-۲- مدیریت و ساختار[۱۰۰]
امروزه عصر دانشگاه «ایستا[۱۰۱] »که با روش سنتی به تربیت نیروی انسانی مدرک به دست و جویای کار بپردازد سپری شده و دیگر دانشگاه جایی نیست که دانش آموخته‌های غیر حرفه‌ای، غیر کارآمد و غیر خلاق تربیت کند. زیرا این دانش آموخته‌ها در جامعه آینده قادر به اشتغال نخواهند بود. دانشگاه جدید دانشگاهی است که نیروی انسانی کارآفرین، خلاق و مبتکر تربیت کند. (قارون،۱۳۹۳ : ۵۸) برای اینکه دانشگاه تغییر کارکرد دهد باید ساختار دانشگاه و مدیریت دانشگاه و همچنین شیوه های مدیریت دانشگاه تغییر کند. بنابراین، ساختار کل آموزش عالی در حال تغییر است. عنصر محوری در تغییر ساختار دانشگاه تأمین استقلال عملیاتی در دانشگاه است یعنی تا به حال در دانشگاه‌های ایران مدیریت متمرکز، حاکم بوده که براساس منابع دولتی کار می‌کرده‌اند.(قارون،۱۳۸۳ :۹۳) مدیریت در سبز فایل اولاً به صورت غیر متمرکز و به دست خود دانشگاه‌ها اعمال می‌شود و ثانیاً منابع آن، منابع متنوعی است و صرفاً منابع دولتی نیست و می‌بایست از منابع غیر دولتی هم استفاده کند. بنابراین، مدیریت جدید با مدیریت منابع مالی جدید، مدیریت منابع انسانی متفاوت و مدیریت دانش همراه خواهد بود.
۲-۲-۳-۳- همکاری‌های بین‌المللی (ارتباط با مراکز علمی بین المللی)
امروزه هیچ ملتی نمی‌تواند خود را در رشته‌های مختلف علمی بی‌نیاز از دیگر ملت‌ها بداند. لذا، تشکیل مراکز تحقیقاتی و ارتباط آنها با مراکز تحقیقاتی سایر کشورها ضروری به نظر می‌رسد. براساس سند چشم‌انداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی، ایران باید جایگاه اول اقتصادی و علمی را تا چند سال آینده در بین کشورهای همسایه، خاورمیانه و آسیای میانه کسب کند و این امر بدون داشتن همکاری‌های علمی با سایر کشورها به منظور ارتقای کیفیت نیروهای انسانی غیر ممکن است.(آراسته،۱۳۸۵ :۱۴)
اکثر مشکلاتی که جوامع با آنها رو به رو هستند، جنبه بین‌المللی پیدا کرده اند. زمانی دانشگاه‌ها می توانند مشکل گشا باشند که آموزش و پژوهش در آنها از کیفیت مطلوبی برخوردار باشد. یکی از روش‌هایی که دانشگاه‌های کشورهای در حال توسعه می‌توانند برای بهبود کیفیت به کار برند، برقراری ارتباطات بین‌المللی است. بین‌المللی کردن آموزش عالی ساز و کاری برای تغییر و تحول و اصلاحات در آن است. لذا، ارتباطات بین‌المللی در آموزش عالی به میزان چشم‌گیری در میان کشورها رشد کرده و این موضوع با توجه به فرآیندهای کنونی فناوری های اطلاعات و ارتباطات بیش از پیش مشهود است. افزون بر این، کشورهای توسعه یافته در پی افزایش تعداد دانشجویان خارجی خود هستند. این دانشجویان موجبات تحکیم آموزش عالی، مبادلات و ارتباطات دو جانبه و همچنین پیشرفت اقتصادی در این گونه کشورها را فراهم می‌کنند.(آراسته،۱۳۹۱ :۱۱)
۲-۲-۳-۴- ساز و کار‌های بین المللی کردن آموزش عالی در ایران
۲-۲-۳-۴-۱- تقویت اعزام دانشجو
هم اکنون بیش از سه میلیون نفر دانشجوی خارجی در کشورهای مختلف به تحصیل مشغول هستند. پیش‌بینی می‌شود که تا سال ۲۰۲۵ این تعداد به ۸ میلیون نفر افزایش یابد (آلباخ[۱۰۲]، ۲۰۰۴ :۱۴۵). اعزام دانشجو به خارج از کشور به ویژه در مقاطع تحصیلی کارشناسی ارشد و دکتری به عنوان راهبردی برای ارتقاء نیروی انسانی دانشگاه‌ها، محسوب می‌شود. در ایران راه اندازی دوره‌های کارشناسی ارشد و دکتری به راهبرد اصلی برای تأمین هیئت علمی تبدیل شده است. در بسیاری از موارد، این دوره‌ها با داشتن حداقل زمینه‌ها راه‌اندازی شده و دانشجویان از داشتن منابع لازم برای تحقیق و فراگیری محروم‌اند؛ زیرا توجه بیشتر به توسعه کمی است تا عنایت به کیفیت. نتیجه این سیاست تربیت افرادی است که پس از پایان تحصیل با حداقل مهارت وارد بازار کار می‌شوند و توانایی لازم را برای انجام مسئولیت خود ندارند.(برون ومازارول[۱۰۳]،۲۰۰۹ :۹۰) بنابراین دانشگاه‌ها باید در زمینه اعزام دانشجو به خارج، سیاست‌گذاری‌های لازمه را انجام دهند. البته نباید فراموش کرد که اجرای این سیاست‌ها در گرو حمایت‌های مالی دولت است. به منظور تقویت اعزام دانشجو به خارج، پیشنهاد می‌شود که دانشگاه‌های پیشرو کشور با یک یا چند دانشگاه، کنسرسیوم‌هایی را در حوزه‌های مطالعاتی و رشته‌های تحصیلی داشته باشند. این توافق‌نامه‌ها کاهش هزینه ثبت نام دانشجویان را به همراه خواهند داشت. راه اندازی دوره‌های دکتری مشترک یکی از روش‌های مفید در این زمینه است (آراسته، ۱۳۹۱: ۳۹).
۲-۲-۳-۴-۲- لزوم گسترش و تقویت زبان انگلیسی
در عصر حاضر زبان انگلیسی، زبان حاکم بر ارتباطات علمی بین‌المللی و بانک‌های اطلاعاتی و به ویژه اینترنت است. اما متأسفانه در ایران، برنامه‌های درسی و روش‌های آموزشی زبان خارجی که تاکنون در سطح آموزش و پرورش و آموزش عالی از آنها بهره گرفته شده است پاسخگوی نیازهای دانشجویان نیست.(نفیسی،۱۳۹۲ :۶۲) بنابراین، بازنگری در برنامه‌های درسی زبان انگلیسی و در الویت قرار دادن آن در آموزش‌های مقاطع مختلف برای ارتباطات بین‌المللی امری ضروری است.
۲-۲-۳-۴-۳- بین المللی کردن برنامه های درسی
هم اکنون که تدوین برنامه‌های درسی به دانشگاه‌ها واگذار شده است، موضوع آشنایی با فرهنگ‌ها، بهره‌گیری از تجربه‌های سایر کشورها، دعوت از استادان خارجی و … هریک به نوبه خود موجب ارتقاء بخشیدن مهارت‌های شناختی و تخصصی دانشجویان و همچنین اعضای هیئت علمی خواهد شد. بنابراین، تدوین برنامه‌های درسی با هدف آشنایی دانشجویان کلیه رشته‌ها با سایر فرهنگ‌ها و ساختارهای کشورهای مختلف در دانشگاه ها امری ضروری است. (آراسته، ۱۳۸۵ :۴۷).
۲-۲-۳-۴-۴- بهره گیری از حمایت های مالی مجامع بین المللی
هم اکنون فرصت‌های بسیاری برای دریافت حمایت‌های مالی از سوی مجامع بین‌المللی نظیر بانک‌ جهانی، آکادمی‌های علوم و … وجود دارد که بسیاری از افراد واجد شرایط در ایران با این فرصت‌ها آشنایی اندکی دارند. اگر چه دفاتری تحت عنوان «دفتر ارتباطات بین‌المللی» در بسیاری از دانشگاه‌های کشور فعالیت می‌کنند، اما فعالیت‌های آنها بیشتر به امضای توافق‌نامه‌های صوری محدود شده است، این دفاتر وظیفه دارند که در جهت رایزنی با گروه‌های آموزشی و جلب همکاری‌های آنها برای شناسایی فرصت‌ها و همکاری‌های بین‌المللی گام بردارند. (توسلی وآهنچیان،۱۳۹۱ :۵۴) و این فرصت مناسبی می باشد جهت ارتقاء جایگاه تصویر ذهنی دانشگاه، می توان با آکاهی بخشیدن واستفاده از این پتانسیل یکی از مزیت های رقابتی را دربین رقبا افزایش داد وبازار هدف را گسترش داد.
۲-۲-۳-۴-۵- جذب دانشجویان خارجی
یکی از علل اصلی عدم جذب دانشجویان خارجی استفاده از زبان فارسی به عنوان تنها روش آموزشی در دانشگاه‌ها است. اما نکته قابل توجه این است که فراگیری زبان فارسی برای دانشجویان خارجی مشکل و کاربرد علمی بین‌المللی آن نیز در اکثر کشورها محدود است. (دودراشتات[۱۰۴]،۱۳۸۵ :۲۰۷) استفاده از زبان انگلیسی به عنوان زبان آموزش و پژوهش در برخی از دانشگاه‌های ایران نه تنها موجب ارتقای تعاملات علمی در سطح بین‌المللی می‌شود، بلکه دانشجویان خارجی بسیاری از کشورها نیز متقاضی ادامه تحصیل در این گونه دانشگاه‌ها هستند. البته این امر بدون گسترش برنامه‌های خدماتی و رفاهی دانشجویی در دانشگاه‌ها میسر نخواهد بود. (وریت[۱۰۵]،۲۰۰۶ :۳۹۰) دور از این واقعیت باتوجه به مبحث کارآفرینی در فرضیه های ارائه شده، آیا زمان آن نرسیده است تا افزایش امکانات رفاهی و ایجاد فعالیت های فوق برنامه سطح علمی دانشجویان را افزایش داده و به جایگاه دانشگاه کمک نمائیم؟ همانطور که قبلاً هم اشاره شد یکی از مشکلات دانشگاه ها مخصوصاً دانشگاه های آزاد اسلامی دریافت شهریه های سنگین از دانشجویان می باشد که همین موضوع رقبا را نسبت به جایگاه این دانشگاه متمایز می کند. حال نکته حائز اهمیت استفاده از تمایز خدمات می باشد. پیشنهاد ما در این تحقیق این است که دانشگاه آزاد اسلامی در ازای دریافت شهریه تحصیلی امکان استفاده دانشجویان از کلا سهای زبان انگلیسی را به عنوان فعالیتهای فرهنگی ودانشجویی برقرار نماید تا از مزیت خدمت استفاده بهینه را جلب نماید.
۲-۲-۳-۴-۶- حمایت‌های مالی دولت
با بودجه‌های فعلی دانشگاه‌ها، ارتباط دو جانبه میان دانشگاه‌های ایران و سایر دانشگاه‌های خارجی امکان‌پذیر نیست و نیازمند حمایت‌های مالی دولت است. (آراسته، ۱۳۹۱ : ۳۹)
۲-۲-۳-۵- تقاضای اجتماعی ورود به تحصیلات تکمیلی
۲-۲-۳-۵-۱- عدم توازن منطقه‌ای تقاضای اجتماعی
به دنبال تسری سیاست‌های عدالت توزیعی پس از انقلاب به بخش آموزش عالی و وضع سهمیه‌های پذیرش دانشگاه‌ها، امتیازات تخصیص یافته به گروه‌های خاص سبب شد که نسبت پذیرش برای گروه‌های مختلف، تفاوت‌های فاحش پیدا کند و همچنین موجب شد برخی استان‌های محروم در طول دهه ۷۰ از نظر رشد سالانه تقاضا، صدرنشین باشند. این پیامد هرچند از نظر عدالت توزیعی مثبت است، لیکن باید توجه داشت که اولاً تعداد محدودی از استان‌ها از این روند بهره‌مند شدند و مهم‌تر اینکه برخی استان‌ها که سوابق آموزشی بیشتری داشتند رشد بسیار کمی داشتند.(قارون،۱۳۹۳ :۷۵) به رغم این روند، به دلیل تمرکز امکانات و خدمات در مرکز سیاسی و تقویت روند شهرنشینی هنوز تقاضای اجتماعی، میل شدید به پایتخت دارد به طوری که انتخاب دوم متقاضیان اکثر استان‌ها، استان تهران است.
۲-۲-۳-۵-۲- عدم توازن تقاضای اجتماعی برحسب گروه ها و رشته‌ها
تراکم و تمرکز تقاضای اجتماعی در چند رشته محدود در هر گروه تحصیلی که عمدتاً ارتباط مستقیم با وضعیت اشتغال آن رشته‌ها دارد، به طوری که بررسی ۱۰ انتخاب اول متقاضیان نشان داد که رشته‌های علوم پایه وزن انتخابی پایین‌تر نسبت به رشته‌های درجه اول دارند و رشته‌های دارای بیشترین اولویت، معمولاً رشته‌هایی هستند که امکان استخدام و اشتغال آنها بهتر بوده است. (قارون،۱۳۹۳ :۸۳)
۲-۲-۳-۵-۳- آموزش عالی دولتی کانون تقاضای اجتماعی
متأسفانه در آموزش عالی بعد از انقلاب اسلامی ایران هرچند در یک دوره نسبتاً کوتاه، پس از تاسیسی دانشگاه آزاد اسلامی تب تأسیس مؤسسات آموزش عالی غیر انتفاعی، دوره‌های نیمه خصوصی، شبانه و مؤسسات آموزش عالی وابسته به سایر دستگاه‌های اجرایی داغ شد و زمینه‌های متنوع‌سازی این بخش را فراهم کرده است، اما به دلایلی از جمله رایگان بودن آموزش عالی دولتی و احتمالاً کیفیت برتر آن، فشار تقاضا برای ورود به دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی دولتی همچنان وجود دارد و این جایگاه دانشگاه های دولتی، خود ناشی از تمرکز و مدرک‌گرایی نظام اداری استخدامی کشور نیز می باشد.
۲-۲-۳-۵-۴- تحول تقاضای اجتماعی مردان برای آموزش عالی
در ایران، سهم زنان در تقاضای آموزش عالی روندی رو به رشد و سهم مردان روندی نزولی داشته است. هرچند تحولات اجتماعی و فرهنگی نقش بسزایی در افزایش تقاضای اجتماعی دختران دارد، مؤثرترین عامل در کاهش تقاضای اجتماعی مردان، تحولات اقتصادی و شرایط بازار کار به ویژه افزایش حضور زنان در بازار و رقابت آنان برای تصدی مشاغل محدود است. (قارون، ۱۳۹۳ :۸۵)
۲-۲-۳-۵-۵- ارتباط دانشگاه با صنعت
در کشور ما مقوله ارتباط صنعت و دانشگاه از این جنبه مهم است که بیشتر محققان ما به طور عمده در دانشگاه‌ها هستند،(برنمن وفینی[۱۰۶]،۲۰۱۲ :۲۵۷) اما تحقیقاتی که در دانشگاه‌های ما انجام می‌شود بیشتر جنبه نظری دارد تا کاربردی. علت این است که ارتقای رتبه اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها بستگی به تعداد مقالات چاپ شده آنان در مجلات علمی بین‌المللی دارد و چنین مقالاتی اغلب جنبه نظری دارند. از طرف دیگر مقوله‌های «آموزش» و «پژوهش» بیشتر، به عنوان وظایف دانشگاهی مطرح شده ولی ارتباط دانشگاه با صنعت جزء این وظایف تعریف نشده است. (قارون، ۱۳۹۳ :۹۴) از طرفی هم، چون صنعت ما تجهیزات مورد‌نیاز را از خارج خریداری کرده و فناوری کارخانجات ما وارداتی بوده، در نتیجه دانش فنی جایگاه شایسته‌ای در صنعت ما پیدا نکرده است. اگر تحقیقات دانشگاه‌ها جنبه کاربردی داشته باشند و صنایع ما بتوانند از آنها در جهت تحقق نیازهای اساسی خود استفاده کنند، با دانشگاه تعامل برقرار می‌کنند و همچنین اگر حضور دانشگاه‌ها در صنعت باعث ارتقای علمی دانشگاه از دید فناوری شود، آنها نیز به همکاری با صنایع روی می‌آورند.(نفیسی،۱۳۹۲ :۱۴۷)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:31:00 ب.ظ ]