الگوی استفاده و رضامندی، به نیاز مخاطب و محیط یا زمینه های اجتماعی که شکل دهنده رفتار ارتباطی او هستند، توجه میکند. در این الگو، نیازها و انگیزهها از عناصر اصلی خوانده میشوند.
لازم به ذکر است همانطور که می دانیم با توجه به اهداف تعیین شده برای شبکه من و تو ، این شبکه ماهواره ای برای جذب مخاطب جوان، به دنبال کسب خشنودی اوست و برای خشنود کردن این قشر، از ابزارهای متفاوت و متناسب با آن استفاده میکند؛ چراکه مهمترین روش برای خشنودی جوانان، توجه و اهمیت دادن به سلیقهها و نیازمندیهای این مقطع سنی است. خشنودی مخاطب جوان از دو طریق محتوایی و فراگردی شکل میگیرد. توجه به اوقات فراغت شاد، تازه و باطراوت مورد نیاز جوانان، همزبانی و همسن بودن مجریان و دستاندرکاران و حتی نوع ادبیات و نوشتار موجود و از همه مهمتر، توجه به روحیه کنجکاوی جوانان و ارائه اطلاعات جدید، منتشر نشده و جذاب، همگی نمونهای از راهکارهای شبکه من و تو برای خشنودسازی محتوایی مخاطب جوان است.
همچنین با استناد به نظریه اجتماعی سواد رسانه ای می توان گفت: سواد رسانه ای را نمی توان از ساختارهای اجتماعی جامعه از جمله نهاد اجتماعی رسانه جمعی جدا نمود، و این فرایند در قالب فرایندآموزش، انتشار، اشاعه، القاء، ترغیب و تشویق در زندگی روزمره مخاطبان رسانه ها تثبیت گردیده است. با توجه به نظریه اجتماعی سواد رسانه ای، این نظریه مستلزم آن است که افراد به تنهایی یا در خلوت معنا تولید نمی کنند، بلکه تولید معانی آن ها به واسطه قرار داشتن در شبکه های اجتماعی یا جماعت های تفسیرگرایانه ایجاد می شود؛ که گونه های خاصی از سواد را ترویج و ارزش گذاری می کنند . ( باکینگهام، ۱۳۸۹: ۸۸-۸۷). بنابراین می توان گفت براساس اسن نظریه محقق درصدد است نا با بهره گرفتن از این مفاهیم تاثیری که مخاطبان از شبکه های ماهواره ای می پذیرند را توضیح دهد.
در ادامه به توضیح مفصل هرکدام از نظریه های مدنظر پرداخته می شود:
نظریههای ارتباطات که با مفهوم شهروندی سواد رسانهای در ارتباط هستند، دربرگیرندهی نظریههای برجستهسازی ، یادگیری اجتماعی ، کاشت و استفاده و خشنودی میباشند. هر یک از این نظریهها به چگونگی تأثیرپذیری افراد از رسانهها توجه دارند و علاوه بر آن درجات مختلفی از ساخته شدن مفاهیم اجتماعی را به واسطهی استفاده از رسانه، مورد توجه قرار میدهند. به طور مثال: فرضیهی اساسی در نظریهی برجستهسازی آن است که رسانهها به ما میگویند چه چیزی مهم است. دربرجستهسازی، رسانهها به ما نمی گویند که درباره یک موضوع چه فکری کنیم. بلکه تنها برتری و اولویت وابسته به مقدار و نوع پوشش موضوع را ارائه میکنند. در حالی که سود رسانه ای آمیزه ای از تکنیک های بهره وری موثر از رسانه ها و کسب بینش و درک برای تشخیص رسان ها از یکدیگر است. سوااد رسانه ای قدرت درک نحوه کارکرد رسانه ها و معنی سازی در آن هاست. سواد رسانه ای با پرورش بینندگانی که توانایی گزینش داشته باشند، به جستجوی برنامه ریزی کیفی و متمایز و ارزیابی آم می پردازند تا نسبت به شکل، قالب و محتوا در رسانه ها ی جمعی حس انتقادی داشته باشند. سواد رسانه ای را می توان دسترسی، تجزیه و تحلیل و تولید ارتباط در شکل های گوناگون رسانه ای و مصرف انتقادی محتوا دانست. سواد رسانه ای را می توان دانش پیرامون چگونگی عملکرد رسانه های جمعی در جامعه تعریف کرد(سلطانی فر، ۱۳۸۶). یادگیری اجتماعی یا مدلسازی نیز با سواد رسانهای مرتبط است. زیرا ما با مشاهدهی دیگران و تقلید از آنان، رفتارها را می آموزیم. مدلهای رسانهای میتوانند منبع مشاهدهای و یا یادگیری محسوب شوند. نظریه پردازان ارتباطات کارکرد برجسته سازی رسانه ها را گرایش رسانه به تاثیر گذاشتن به ان چه مردم درباره آن فکر خواهند کرد. یا آن چه مهم تلقی می کنند توصیف کرده اند. نخستین پژوهش ها بیشتر، به اثرات آن چه مثلا بر حسب نگرش هایی که درباره آن فکر می شود، توجه داشتند.راجرز و دیرینگ برجسته سازی را چنین تعریف می کنند:” فراگردی که به واسطه آن رسانه های جمعی اهمیت نسبی موضوعات و تاثیرات گوناگون را به مخاطب منتقل می کنند.” لذا این سواد رسانه ای است که صرف نظر از الگو نمایی و برجسته سازی تصنعی رسانه ها به مخاطبان می اموزد تا به نحوه ی کارکرد رسانه ها و تولید پیام هایشان اشراف بیشتری یافته و درجه اهمیت موضوعات و مطالب را خود تعیین کرده و هدف مشخصی را در عالم رسانه ها دنبال نمایند. رویکرد کاشت هم، راه و روشی را که رسانه از آن طریق دیدگاه ما را نسبت به جهان -که خصوصاً از طریق تماشای تلویزیون حاصل می شود- به نمایش میگذارد. نظریهی استفاده و خشنودی نیز تأکید عمدهای بر نقش فعال مخاطب دارد. اعتقاد این نظریه بر آن است که برخی از کارکشتگی و تأثیرات رسانه معطوف به چگونگی استفاده مخاطب و میزان برآورده شدن نیاز وی از رسانه است.
یکی دیگر از نظریه های مد نظر پژوهشگر رویکرد استفاده و خشنودی است که، متضمن تغییر کانون توجه از مقاصد ارتباط گر به مقاصد دریافت کننده است. این رویکرد میکوشد تا معلوم کند که ارتباط جمعی چه کارکردهایی برای افراد مخاطب عرضه میکند. (سورین و تانکارد، ۱۳۸۱: ۴۲۰ ) به علاوه، چشم اندازهای ارتباطاتی و فلسفههای تعاملات سمبلیک و نشانهشناسیها برای درک و شناخت سواد رسانهای در جهان امروز، از یکدیگر جداناشدنی هستند. پژوهشگران مختلف به این نکته اشاره می کنند که مصرف کنندگان (مخاطبان)، ارتباط دهندگانی فعالند که مفاهیم را از طریق تعاملاتشان با محیط فرهنگی خلق می کنند. “سِمالی[۲۷]” در سال ۲۰۰۳ تأکید کرد: “اشتغال و فعالیت آگاهانه در یک بررسی نظاممند که در آن، ما نشانهها را تعیین کرده ایم و مفاهیم و کارکردهای آنان را تبیین میکنیم، (Semali, 2003, p 274) به شهروندان در توسعهی مهارت های تفکر در دنیای میانجیگر امروزی، کمک خواهد کرد.در نظریه “گلوله جادویی” نامی است که پژوهشگران به یکی از اولین مفاهیم اثرهای ارتباط جمعی داده اند. این دیدگاه خام و ساده گرا که نظریه سوزن تزریقی یا نظریه کمربند انتقال نیز خوانده می شود، پیش بینی می کند که پیام های ارتباط جمعی بر همه مخاطبان که در معرض آن ها قرار می گیرند اثرهای قوی و کم و بیش یکسان دارند. «این دیدگاه در سال های پیش از جنگ جهانی دوم رایج بوده اگرچه پژوهشگران ارتباط جمعی نظریه گلوله جادویی را کنار گذاشته اند ولی امری است که هنوز بسیاری از افراد آن را باور دارند.» (سورین، و همکار ۱۳۸۱: ۳۸۷-۳۸۶) بر اساس این نظریه رسانه های جمعی با تولید پیام های خود تا حدی به آموزش سواد رسانه ای با توجه به ساختار حاکم بر رسانه جمعی می پردازند. همچنین نظریه زیمل در رابطه با فرهنگ بدن و سبک زندگی ، فراساختارگرایی داگلاس هاست در باب سبک زندگی، نظریات بوردیو در رابطه با سبک زندگی مطرح و مورد توجه قرار می گیرد.
۴-۲-۱نظریه اجتماعی سواد رسانه ای:
سواد رسانه ای را نمی توان از ساختارهای اجتماعی جامعه از جمله نهاد اجتماعی رسانه جمعی جدا نمود، و این فرایند در قالب فرایندآموزش، انتشار، اشاعه، القاء، ترغیب و تشویق در زندگی روزمره مخاطبان رسانه ها تثبیت گردیده است. در این نظریه اجتماعی سواد رسانه ای، عملا تعبیر یگانه سواد را کنار زده و برداشتی از سوادهای متکثر را جایگزین می کند؛ سوادهایی که با معانی که تولید می کنند و منافع اجتماعی که ارائه می دهند، در جامعه به صورت متنوع و پراکنده شناخته می شود. این نظریه مستلزم آن است که افراد به تنهایی یا در خلوت معنا تولید نمی کنند، بلکه تولید معانی آن ها به واسطه قرار داشتن در شبکه های اجتماعی یا جماعت های تفسیرگرایانه ایجاد می شود؛ که گونه های خاصی از سواد را ترویج و ارزش گذاری می کنند
مطالعه سواد رسانه ای باید ضرورتاً پرسش هایی را پیرامون زمینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، دینی، اخلاقی، سیاسی، روانی، ارتباطی و نهاد می تواند از سوی رسانه های جمعی در مخاطبان ایجاد نماید؛ برای نمونه، چطور گروه های مختلف اجتماعی به انواع متفاوت سواد از جمله سواد رسانه ای دسترسی دارند و دسترسی و توزیع به این سواد چگونه ایجاد می شود و این فرایند چگونه به تفاوت ها و ناهمسانی های درون جامعه و طبقات اجتماعی مربوط می شود. « این رهیافت متضمن این نکته هم هست که کسب سواد ، امکان جلوه های خاصی از کنش اجتماعی را فراهم می سازد. در واقع، افراد را برای انجام کارها در شغل خود، در زندگی خصوصی شان و یا در جامعه مدنی آماده می کند. در مورد سواد رسانه ای، رهیافت مذکور اشاره دارد که ما نمی توانیم سواد را به عنوان مجموعه ای از توانایی های شناختی بدانیم به طوری که افراد یکبار برای همیشه آن را فرا گیرند؛ بلکه ما نیازمند تصدیق این نکته هستیم که رسانه ها جمعی به عنوان بخش جدایی ناپذیر تار و پود زندگی روزانه افراد هستند و درون روابط اجتماعی آن ها تعبیه شده ا ند. محتاج به فهم این نکته ایم که توانمندی های لازم برای درک و فهم رسانه ها، به طور اجتماعی فراگیر است و این که گروه های اجتماعی مختلف تمایلات و گرایش های متفاوتی به رسانه ها داشته و آن ها را به طرق متنوعی بکار می برند. با توجه به این نکات، انتظار می رود که افراد سوادهای رسانه ای متفاوتی داشته باشند که در موقعیت های متفاوت اجتماعی که با آن مواجه می شوند، بکار می گیرند و این امر به مراتب دارای نتایج و کارکردهای اجتماعی متفاوتی هم هست. ما باید باور کنیم که افراد از تجربه های رسانه ای خویش، پیشینه هایی دارند که ممکن است به طرق خاص و در زمینه اجتماعی ویژه ای، یا توسط رخدادهای سواد فعال شود.» ( باکینگهام، ۱۳۸۹: ۸۸-۸۷).
نظریههای ارتباطات که با مفهوم شهروندی سواد رسانهای در ارتباط هستند، دربرگیرندهی نظریههای برجستهسازی ، یادگیری اجتماعی ، کاشت و استفاده و خشنودی میباشند. هر یک از این نظریهها به چگونگی تأثیرپذیری افراد از رسانهها توجه دارند و علاوه بر آن درجات مختلفی از ساخته شدن مفاهیم اجتماعی را به واسطهی استفاده از رسانه، مورد توجه قرار میدهند.
۴-۲-۲برجسته سازی:
فرضیهی اساسی نظریهی برجستهسازی آن است که رسانهها به ما میگویند چه چیزی مهم است. دربرجستهسازی، رسانهها به ما نمی گویند که درباره یک موضوع چه فکری کنیم. بلکه تنها برتری و اولویت وابسته به مقدار و نوع پوشش موضوع را ارائه میکنند. در حالی که سود رسانه ای امیزه ای از تکنیک های بهره وری موثر از رسانه ها و کسب بینش و درک برای تشخیص رسان ها از یکدیگر است. سوااد رسانه ای قدرت درک نحوه کارکرد رسانه ها و معنی سازی در آن هاست. سواد رسانه ای با پرورش بینندگانی که توانایی گزینش داشته باشند، به جستجوی برنامه ریزی کیفی و متمایز و ارزیابی آم می پردازند تا نسبت به شکل، قالب و محتوا در رسانه ها ی جمعی حس انتقادی داشته باشند. سواد رسانه ای را می توان دسترسی، تجزیه و تحلیل و تولید ارتباط در شکل های گوناگون رسانه ای و مصرف انتقادی محتوا دانست. سواد رسانه ای را می توان دانش پیرامون چگونگی عملکرد رسانه های جمعی در جامعه تعریف کرد(سلطانی فر، ۱۳۸۶).
یادگیری اجتماعی یا مدلسازی نیز با سواد رسانهای مرتبط است. زیرا ما با مشاهدهی دیگران و تقلید از آنان، رفتارها را می آموزیم. مدلهای رسانهای میتوانند منبع مشاهدهای و یا یادگیری محسوب شوند. (بصیریان، حسین و بصیریان، رضا،۱۳۸۵:۴) نظریه پردازان ارتباطات کارکرد برجسته سازی رسانه ها را گرایش رسانه به تاثیر گذاشتن به ان چه مردم درباره آن فکر خواهند کرد. یا آن چه مهم تلقی می کنند توصیف کرده اند. نخستین پژوهش ها بیشتر، به اثرات آن چه مثلا بر حسب نگرش هایی که درباره آن فکر می شود، توجه داشتند.راجرز و دیرینگ برجسته سازی را چنین تعریف می کنند:” فراگردی که به واسطه آن رسانه های جمعی اهمیت نسبی موضوعات و تاثیرات گوناگون را به مخاطب منتقل می کنند.” لذا این سواد رسانه ای است که صرف نظر از الگو نمایی و برجسته سازی تصنعی رسانه ها به مخاطبان می اموزد تا به نحوه ی کارکرد رسانه ها و تولید پیام هایشان اشراف بیشتری یافته و درجه اهمیت موضوعات و مطالب را خود تعیین کرده و هدف مشخصی را در عالم رسانه ها دنبال نمایند.
رویکرد کاشت هم، راه و روشی را که رسانه از آن طریق دیدگاه ما را نسبت به جهان -که خصوصاً از طریق تماشای تلویزیون حاصل می شود- به نمایش میگذارد. نظریهی استفاده و خشنودی نیز تأکید عمدهای بر نقش فعال مخاطب دارد. اعتقاد این نظریه بر آن است که برخی از کارکشتگی و تأثیرات رسانه معطوف به چگونگی استفاده مخاطب و میزان برآورده شدن نیاز وی از رسانه است
۴-۲-۳نظریه استفاده و خشنودی:
رویکرد استفاده و خشنودی، متضمن تغییر کانون توجه از مقاصد ارتباط گر به مقاصد دریافت کننده است. این رویکرد میکوشد تا معلوم کند که ارتباط جمعی چه کارکردهایی برای افراد مخاطب عرضه میکند. (سورین و تانکارد، ۱۳۸۱: ۴۲۰ ) به علاوه، چشم اندازهای ارتباطاتی و فلسفههای تعاملات سمبلیک و نشانهشناسیها برای درک و شناخت سواد رسانهای در جهان امروز، از یکدیگر جداناشدنی هستند. پژوهشگران مختلف به این نکته اشاره می کنند که مصرف کنندگان (مخاطبان)، ارتباط دهندگانی فعالند که مفاهیم را از طریق تعاملاتشان با محیط فرهنگی خلق می کنند. “سِمالی[۲۸]” در سال ۲۰۰۳ تأکید کرد: “اشتغال و فعالیت آگاهانه در یک بررسی نظاممند که در آن، ما نشانهها را تعیین کرده ایم و مفاهیم و کارکردهای آنان را تبیین میکنیم، (Semali, 2003, p 274) به شهروندان در توسعهی مهارت های تفکر در دنیای میانجیگر امروزی، کمک خواهد کرد. “تاینر” نیز در سال ۱۹۹۱ خاطر نشان ساخت: “از آنجا که آموزش رسانهای با طبیعت بازآفرینانهی رسانههای جمعی پرمخاطبی، همچون تلویزیون و اینترنت در ارتباط است، بنابراین برنامههای توسعه اجتماعی نیز، باید با این ویژگی انطباق داشته باشند .” (Tyner, 1991) بر مبنای رویکرد استفاده استفاده و رضایتمندی مخاطبان مصرف کنندگان فعال رسانه ها هستند. این رویکرد از آن رو مخاطب را فعال می بیند که معتقد است مخاطبان به دنبال رضامندی خود، مطالب مورد نظرشان را فراهم خواهند نمود. همچنین، مشارکت فعالانه مخاطب با رسانه بر رضامندی مورد نظرشان را فراهم خواهند نمود. همچنین، مشارکت فعالانه مخاطب با رسانه بر رضامندی حاصل شده و رفتار رسانه ای اثر می گذارد. به طور کلی دو نوع استفاده از رسانه اتفاق می افتد:۱- هدفمند ۲-غیر هدفمند. هدفمند و غیر هدفمند بودن رفتار استفاده از رسانه بستگی به متغیرهای متعددی دارد که در بررسی های مختلف مد نظر قرار گرفته اند و عبارتند از نوع برنامه، ویژگی های جمعیت شناختی مخاطب، نگرش به رسانهف محتوای خاص رسانه و دسترسی مخاطب به منابع ارضای نیاز(رسانه ای و غیر رسانه ای).
داشتن اطلاعات و آگاهی های لازم در زمینه بهره مندی از پیام های رسانه ای می تواند استفاده ما را از رسان ها موثر تر، پویا تر و لذت بخش تر نماید، تا به راحتی تحت تاثیر ارزش ها و ایدئو لوژی های خاص رسانه ای قرار نگیریم. امروزه وسایل ارتباط جمعی تمامی جهات و ابعاد انسانی را متاثر ساخته و امواج این وسایل به همه روزنه ها و حریم های امن رسوخ کرده است، و باعث شده که انسان فعال و متفکر به تماشاچی منفعل و راکد تبدیل شود. مادامی که شکاف میان اقلیت هایی که ارتباط را کنترل می کنند و عامه مردم که در معرض تاثیر آن قرار دارند رو به افزایش است نیاز به مبادله دانش و بالا بردن سطح آگاهی د رخصوص استفاده از پیام های رسانه ای به صورت نیازی مبرم جلوه گر می شود زیرا اغلب شاهد هستیم که مواجهه با پیام های رسانه ای، سنجیده و هدفمند صورت نم یگیرد با بیشتر از روی عادت است، و تنها تعداد محدودی از افراد، آنچه را که در رسانه ها م یبینند، می شنوند و کنترل می کنند. در نتیجه افراد می توانند از حالت مخاطب منفعل، بیننده صرف و لذا سواد رسانه ای، عاملی موثر خواهد بود بر استفاده موثر، مطلوب، هدفمند و لذت بخشی که مخاطبان از رسانه های گروهی کرده باشند، چه به صورت هدفمند یا غیر هدفمند، چون با انتخاب هوشمندانه مخاطب بوده بنابراین با رضایت و رغبت بوده که در نهایت لذت و رضامندی را نیز به ارمغان می آورد.
۴-۲-۴نظریه گلوله جادویی:
نظریه “گلوله” نامی است که پژوهشگران به یکی از اولین مفاهیم اثرهای ارتباط جمعی داده اند. این دیدگاه خام و ساده گرا که نظریه سوزن تزریقی یا نظریه کمربند انتقال نیز خوانده می شود، پیش بینی می کند که پیام های ارتباط جمعی بر همه مخاطبان که در معرض آن ها قرار می گیرند اثرهای قوی و کم و بیش یکسان دارند. «این دیدگاه در سال های پیش از جنگ جهانی دوم رایج بوده اگرچه پژوهشگران ارتباط جمعی نظریه گلوله جادویی را کنار گذاشته اند ولی امری است که هنوز بسیاری از افراد آن را باور دارند.» (سورین، و همکار ۱۳۸۱: ۳۸۷-۳۸۶) بر اساس این نظریه رسانه های جمعی با تولید پیام های خود تا حدی به آموزش سواد رسانه ای با توجه به ساختار حاکم بر رسانه جمعی می پردازند.
۴-۲-۵نظریه استحکام یا تأثیر محدود:
این نظریه با توجه به پژوهش های انجام یافته در مورد اثرات وسایل ارتبط جمعی که توسط لازار اسفلد و همکارانش انجام شده اشاره به اثرات محدود پیام ها و تولیدات رسانه ای به مخاطبان می کند. «مطالعات هاولند در مورد ارتش نشان می دهند فیلم های راهنمایی ( برای افراد تازه استخدام شده) در انتقال اطلاعات مؤثرند ولی در تغییر نگرش ها اثری ندارند و مطالعات انتخابات از سوی لازار اسفلد و همکارانش نشان می دهد تعداد افرادی که در پیکارهای انتخاباتی تحت تأثیر ارتباطات جمعی قرار می گیرند کم است. از این نظر که اثرات وسایل ارتباط جمعی محدود است، گاهی نیز تحت عنوان قانون نتایج جداول از آن نام برده شده است. »(همان: ۳۸۹-۳۸۸(.
۴-۲-۶نظریه کاشت
در میان نظریاتی که به آثار درازمدت رسانهها پرداختهاند، حق تقدم با نظریه کاشت میباشد. این نظریه عبارتست از اینکه تلویزیون در میان رسانههای مدرن چنان جایگاه محوری در زندگی روزمره ما پیدا کرده است که منجر به غلبه آن بر “محیط نمادین” شده و پیامهایش در مورد واقعیت، جای تجربه شخصی و سایر وسایل شناخت جهان را گرفته است. “جورج گربنر"(۱۹۶۹) و تعداد دیگری از پژوهشگران مدرسه ارتباطات دانشگاه پنسیلوانیا بااستفاده از تحقیقی که احتمالاً طولانیترین و گستردهترین برنامه پژوهش اثرهای تلویزیون است، نظریه «کاشت باورها» را ارائه دادند. شاهد اصلی گرنبر برای این نظریه، از تحلیل محتوای سیستماتیک تلویزیون آمریکا طی چندین سال متوالی بدست آمده است . این نظریه یکی از اشکال اثر رسانهها در سطح شناختی بوده و مربوط به این موضوع است که قرار گرفتن در معرض رسانهها، تا چه حد میتواند به باورها و تلقی عموم از واقعیت خارجی، شکل دهد؟ نظریه کاشت یا اشاعه برای ارائه الگویی از تحلیل، تبیین شده است؛ تا نشاندهنده تأثیر بلندمدت رسانههایی باشد، که اساساً در سطح برداشت اجتماعی، عمل میکنند. گرنبر عقیده دارد که تلویزیون به لحاظ عمق و نفوذ قابل ملاحظهاش، نیروی فرهنگی قدرتمندی است. وی تلویزیون را ابزاری در دست نظم تثبیتشده صنعتی اجتماعی میداند، که بجای تغییر، تهدید یا تضعیف نظام سنتی باورها، ارزشها و رفتارها، در خدمت حفظ، تثبیت یا تقویت آنهاست. او که اثر اصلی تلویزیون را جامعهپذیری یعنی اشاعۀ ثبات و پذیرش وضعیت موجود میداند، معتقد است که تلویزیون تغییرات را به تنهایی به حداقل نمیرساند؛ بلکه این امر با هماهنگی دیگر نهادهای عمدۀ فرهنگی محقق میشود.
“گرنبر” مدعی است که میان تماشای تلویزیون و اظهار نظر در مورد واقعیتهای دنیا، رابطه وجود دارد و تماشاگران پرمصرف تلویزیون نسبت به واقعیات زندگی با بینندگان کممصرف اختلاف نظر دارند.
این نظریه معتقد است که تلویزیون در بلندمدت موجب تأثیر در جهانبینی و نظام ارزشی بینندگان پرمصرف خود میشود و به آنها نگرش تلویزیونی واحد در مورد واقعیات میبخشد. در واقع نظریه گرنبر با تفاوت قائل شدن بین مخاطب عادی و پرمصرف، تأثیر زیاد تلویزیون بر مخاطب پرمصرف را اثبات میکند.
“گرنبر” میگوید: از نظر تماشاگران پرمصرف، تلویزیون عملاً، دیگر منابع اطلاعات، افکار و آگاهیها را به انحصار درآورده و یک کاسه میکند. اثر این مواجهه با پیامهای مشابه، چیزی را تولید میکند که وی آنرا کاشت یا آموزش جهانبینی رایج، نقشهای رایج و ارزشهای رایج، مینامد.گرنبر عقیده دارد که پیام تلویزیون از چندین جنبۀ اساسی از واقعیات فاصله دارد؛ اما به جهت تکرار دائمیاش، نهایتاً به عنوان دیدگاه مورد وفاق جامعه، پذیرفته میشود و تماس ممتد با جهان تلویزیون، میتواند نهایتاً به قبول دیدگاه تلویزیون، که همواره واقعیت را به درستی منعکس نمیکند، دربارۀ جهان واقعی منجر شود. . (سورین، ورنر و تانکارد، جیمز؛۳۹۲–۳۸۹)
نظریه کاشت از لحاظ زمانی متعلق به دوره سوم است اما خصوصیات آن شبیه نظریه های دوره اول است، چنان که ون دوروت (۱۹۸۶) می گوید: « تئوری کاشت اساسا یک تئوری سوزن تزریقی است. بدون مداخله هر نوع متغیر مداخله گر، فرض بر این است که تماشاگر به طور نمادین به تماشای مقدار زیادی از برنامه های تلویزیون بپردازد.» (قاسمی، ۱۳۸۸: ۱۶۱-۱۶۰). و مییرز[۲۹]در سال ۲۰۰۰ به نیاز جهت همترازی میان جنبش سواد رسانهای تودهگرا و فعالیت های دانشگاهی مرتبط با مطالعات رسانهای انتقادی، اشاره کرد. وی خاطر نشان ساخت که: “توجهات نظری عمده، کنکاشی جدید در عرصهی رشتههای اطلاعاتی روانشناسانه و زیستشناسانهی نظریهی ارتباطات جمعی پدید آورده است و موجب شناخت دانشگاهی درباره رسانهها، جامعه و فرهنگ در میانهی قرن نوزده در ایالات متحده شده است.” (Wehmeyer, 2000, 94) “پییت” و “گیروکس[۳۰] در سال ۲۰۰۱ در پژوهش خود چنین نتیجه گیری کردند که اگر آموزش رسانه ای به عنوان یک رشته آموزشی خبره مطرح شده است، باید به صراحت بنیان های نظریاش را ارائه کند.
(Piette & Giroux, 2001, p 89) آن آموزش نیز وابستگی شدیدی به نظریهی پایدار رسانهای داشته باشد. این نویسندگان تفاوتهای گسترده در رویکردهای نظری جاری با ارتباطات جمعی را یادآور شدند و تأکیدکردند، “که دو رویکرد مثمرثمر در این زمینه وجود دارد. یکی، شیوه ای که در آن نظریه های رسانه ای تاثیر رسانهها را برآورد میکند و دیگری، شیوهای که در آن نظریهها، ماهیت مخاطب را مورد بررسی قرار میدهند
” (Piette & Giroux, 2001, p 97) به هر حال در پژوهش این دو تاکید شده است که پژوهشهای نسبتاً ناچیزی با تأکید بر پایههای نظری آموزش رسانهای صورت پذیرفته است.
با بررسی متون و مطالعات گذشته که با بهره گرفتن از منابع چاپی صورت گرفت، تالیف یا گزارش پژوهشی ای به بررسی نقش وسایل ارتباط جمعی و به ویژه رادیو و تلویزیون در ارتقای سواد رسانه ای مخاطبان در داخل کشور بپردازد، مشاهده نشد و در کارهای انجام گرفته(در حد چند پایان نامه کارشناسی ارشد) نیز تنها به بررسی سطح سواد مخاطبان پرداخته شده است که به خلاصه ای از برخی از آن ها اشاره می شود همچنین پیش از این مطالعاتی در خصوص سبک زندگی در حوزه های مختلف دانشگاهی، سازمانی و مدیریتی انجام شده است. یکی از این تحقیقات و پژوهش ها پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع بررسی مولفه های سبک زندگی در فیلم های پرفروش می باشد که محقق در این پژوهش به بررسی مولفه های سبک زندگی در چند فیلم پرفروش آن سال پرداخته است. یکی از مرتبط ترین پژوهش ها با این موضوع کاری است که در دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز انجام شده است، الناز حاتمی به بررسی نقش سریال های فارسی وان به سبک زندگی مردم پرداخته است. در این پژوهش متغییرهایی چون پایگاه اجتماعی و اقتصادی و گرایش به تماشای سریال های شبکه فارسی وان، مذهبی بودن، تمایل به انطباق با الگوهای رفتاری ارائه شده در سریال ها، تغییر سبک زندگی بررسی شده است. این پژوهش به شیوه پیمایش با حجم نمونه ۳۸۴نفر ازجمعیت بالای ۱۵سال ساکن مناطق ۲۲گانه که بیننده فارسی وان بودند. از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای نمونه ها پیدا شد.چهار فرضیه اثبات و سه فرض شد.سن بیشترین تاثیر را به گرایش به فارسی وان دارد. سپس پایگاه اجتماعی و در آخر مذهبی بودن کمترین تاثیر را دارد. در پژوهش دیگر علل گرایش دانشجویان کاررشناسی ارشد ارتباطات اجتماعی تهران مرکز به شبکه فارسی وان بررسی شده است این پژوهش که به راهنمایی دکتر دادگران انجام شده است نتایج جالبی داشت؛ فرضیات این تحقیق به بررسی رابطه بین متغییرهای مستقل و وابسته می پردازد و میزان موفقیت فارسی وان در جذب مخاطب را به عنوان متغییر وابسته و جذابیت های تصویری، کم بودن سانسور، تنوع سریال ها، دنباله دار بودن و مستمر بودن سریال ها را به عنوانمتغییر مستقل مورد بررسی قرار دارد. برای بدست آوردن اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده و سرانجام توسط آزمون خی دو به تحلیل پرسشنامه پرداخته و می بینیم که میان جذابیت های تصویری، دوبله سریال ها، زمان پخش سریال ها، پخش سریال های دنباله دار و مستمر و مفقیت و جذب مخاطب رابطه معنا داری وجود دارد.
یکی دیگر از پژوهش های انجام شده در خصوص سبک زندگی پایان نامه دکتری در دانشگاه امام صادق(ع) می باشد که به بررسی نقش دین در سبک زندگی پرداخته است در این پژوهش دکتر مهدوی کنی به بررسی دین و فرهنگ پرداخته است و این دو مقوله را را از هم جدا نمی بیند و معتقد است سبک زندگی مبین بخشی از فرهنگ است که در جوامع امروزی نقش مهمی در زندگی مردم بازی می کند چرا که مسائل کلیدی و حساسی چون هویت(تمایز) فردی و اجتماعی و فعلیت بخشیدن به قدرت تشخیص و انتخاب با حداقل ایجاد احساس آزادی عمل پیوند خورده است؛ مسائلی که پاره ای از بنیادی ترین وجوه انسانی را را بیان می کند. بدین ترتیب اهمیت مفهوم سبک زندگی در این اسن که سطحی ترین لایه های زندگی را به عمیق ترین لایه های ان پیوند می زند.
در پایان نامه کارشناسی ارشد بهاره نصیری به بررسی نظرات متخصصان علوم ارتباطات پیرامون سواد رسانه ای در جامعه پرداخته است در این پژوهش ، محقق بر ضرورت توجه بیشتر در حوزه تئوریک و عملی به سواد رسانهای و ارتقا سواد رسانه ای مخاطبان از سوی متخصصان ارتباطات تاکید ورزیده است و اضافه می نماید که سواد رسانه ای راهی است که به انسان کمک می کند تا بطور مستقلانه فکر کند و تصویری کافی و همه جانبه از رسانه داشته باشد و به دانش موجود درهر رسانه ای دست پیدا کند، در هر صورت یواد رسانه ای مهارتی لازم و ضروری به نظر می رسد که می تواند اثرهای رسانه ای گروهی را تعدیل کند و به مخاطبان این امکان را بدهد که با اگاهی کامل، پیام های رسانه ای را پردازش کنند. براساس یافته های تحقیق استادان ارتباطات تا حدی در رابطه با مقوله سواد رسانه ای آگاهی دارند.
در ضمن می توان به یکی از نمونه های پژوهش خارجی هم اشاره کرد. در یک تحقیق بسیار گسترده ی سوئدی که توسط روزنگرین درباره استفاده جوانان از رسانه های انجام شده که محوریت بحث آن درخصوص مزایاو محوریت های پژوهش درباره سبک زندگی رسانه ای را نشان می دهد. در این تحقیق سبک های زندگی مختلفی در نظر گرفته شد که شامل سه سبک زندگی نامتمایز و نامشخص هدایت شده به سوی زندگی خانوادگی ، فرهنگ عمومی و عادی در زندگی طبیعی دارد و سبک زندگی متمایز هدایت شده به سوی فرهنگ بالا و اقتصادی بودند، زندگی خانوادگی شامل سهم بالایی از افراد ازدواج کرده و افرادی با سطح بالای اقتصادی و معمولا شامل زنان می شود. فرهنگ عمومی شامل میزان زیادی از افراد جوان است. زندگی عادی و طبیعی شامل سهم زیادی از افراد کهنسال تر است. سبک اقتصادی شامل تعداد زیادی از افرادی که به احزاب سوسیالیست رای می دهند می شود و فرهنگ بالا شامل سهم زیادی از زنان و مردان طبقات متوسط یا بالا می باشند این سبک زندگی همچینین همبستگی مثبتی با آموزش دارد. اینها همچنین به سینما می روند و نوار ویدئو اجاره می کنند. زندگی عادی و طبیعی شباهت هایی با فرهنگ بالا نشان می دهد. اگر چه رابطه ان ها با محتوای رسانه ای فرهنگ بالا افرادی که سبک زندگی اقتصادی دارند. روابط ضعیفی با رسانه ههای جمعی دارند عملا اگرچه که انتظاری می رفت که میزان نوارهای ویدئویی و کامپیوتر شخصی در خانه شان داشته باشند. تحقیق روزنگرین به مطالعه ریشه ای روان شناختی و اجتماعی استفاده از رسانه ها با تکیه خاص بر فعالیت های اجتماعی و گروهی پرداخته است و تفاوت های مهمی را برانسان چیست نشان داد. یافته های تحقیقات روشن می کند که سلایق و انتخاب های رسانه ای در شیوه زندگی و الگوهای تفریحی روزمره که سبک های متعدد زندگی نامیده می شوند. نقش دارند و از سوی دیگر نیز آنچه ما شیوه زندگی می نامیم برمصرف رسانه تاثیر می گذارد.
شاهرخ اسکویی(۱۳۸۶) در پایان نامه خود به بررسی مقایسه ای سطح سواد رسانه ای در میان دانشجویان علوم اجتماعی و دانشجویان فنی دانشگاه تهان پرداخته است. این پژوهش با روش پیمایشی انجام شده و نمونه آماری آن، ۱۷۹ نفر از دانشجویان فنی و علوم اجتماعی دانشگاه تهران بوده است. مهم ترین نتیجه پژوهش حاکی از آن است که سواد رسانهای دانشجویان فنی دانشگاه تهران بالاتر از سواد رسانه ای دانشجویان هلوم اجتماعی این دانشگاه است.
راسخ محمدی(۱۳۸۵) در پژوهش خود به بررسی عوامل موثر در پیشرفت سواد رسانه ای دانشجویان از دیدگاه کارشناسان علوم ارتباطات پرداخته است. این پژوهش به روش پیمایش انجام شده است و نمونه آماری آن، ۱۳ نفر از استادان دانشگاه های علامه طباطبایی، تهران و آزاد اسلامی بوده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که یادگیری زبان خارجی، تماشای انتقادی، تقویت ساختارهای دموکراتیک جامعه و آزادی های مدنی، عملکرد دولت در زمینه دسترسی شهروندان به اطلاعات و برگزاری جلسات نقد و بررسی تولیدات فرهنگی و رسانه ای در افزایش سواد رسانه ای دانشجویان موثر است.
سحاب(۱۳۸۶) در پایان نامه خود که در دانشکده صداو سیما انجام شده، به بررسی تطبیقی ارزیابی مدیران خبر رسانه صداو سیما از سواد رسانه ای مردم شهر تهران، با میزان واقعی آن پرداخته است.(دسترسی به اطلاعات این پایان نامه به دلیل موجود نبودن آن در کتابخانه دانشکده صداو سیما میسر نشد)
نصیری(۱۳۸۲) در پژوهش خود به بررسی دیدگاه کارشناسان ارتباطات در خصوص سواد رسانه ای در جامعه پرداخته است. روش پژوهش پیمایش بوده و نمونه آماری آن ۱۳۰ نفر از استادان رشته ارتباطات دانشگاه های علامه طباطبایی،تهران و آزاد اسللمی تهران مرکز تشکیل داده است.مهم ترین نتیجه این پژوهش از این قرار است: سطح سواد رسانه ای افراد جامعه بسیار پایین است و حتی در بین استادان ارتباطات، عده ای با واژه سوادرسانه ای آشنا نبودند و درک درستی از مفهوم آن نداشتند.
(؟۱۳۹۰) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود به موضوع بررسی سواد رسانه ای شهروندان تبریز پرداخته است. روش این پژوهش پیمایش بوده است و جامعه آماری جمعیت ۱۵سال به بالای ساکن شهر تبریز به تعداد ۱۱۵۰۰۰۰ نفر بوده، حجم نمونه براساس فرمول کوکران با لحاظ جنسیت و سن برابر ۳۸۴ نفر بود که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند . یافته ها بیانگر همانند بودن اهداف استفاده از رسانه ها در سطوح مختلف سواد رسانه، تلویزیون پر مخاطب ترین رسانه، توانایی متوسط شهروندان تبریزی در تشخیص تاثیر تحریف، کلیشه سازی، تبلیغات و خشونت در رسانه ها، برخوردرای متوسط از نگاه نقادانه به محتوای رسانه ها، دانستن پیامدهای اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی رسانه ها در حد متوسط بود. نتیجه این که در اغلب متغییرهای وابسته مورد بررسی، مردم نسبت به رسانه ها، محتوا و پیامدهای همه جانبه آن ها شناخت متوسطی دارند. بطور کلی یافته های تحقیق حاکی از ان است که سواد رسانه ای شهروندان تبریزی در حد متوسط است.
نقش سواد رسانه ای در نظام آموزش و پرورش و ارائه مدلی مطلوب برای ایران(پایان نامه مقطع دکترا بهاره نصیری). دراین پژوهش به بررسی و شناسایی ساختار و برنامه آموزش سواد رسانه ای، تشابهات و تفاوت های دو کشور کانادا و ژاپن و همچنین شناسایی کتب آموزشی، انجمن ها، سایت ها، شبکه های آموزشی، تجربیات و فعالیت های ان ها در زمینه آموزش سواد رسان های برای ایران بوده لذا مدل های موجود در این را در دنیا و در این دو کشور را مورد بررسی و ارزیابی قرار داده و برای ایران ارائه مدل صورت گرفته است. در نهایت راهکارها و پیشنهادات لازم در این زمینه ارائه شده است.
بررسی تطبیقی ارزیابی مدیران خبر رسانه صدا و سیما از سواد رسانه ای مردم شهر تهران با میزان واقعی(کارشناسی ارشد- ژاله سحابی- استاد راهنما:دکتر میناوند مشاور: دکتر سرابی ۱۳۸۶) در این تحقیق، عواملی نظیر میزان صحت، روشنی، دقت و جامعیت در اخبار، توانمندی گویندگی اخبار، تکنیک های تصویری و تکنیک های پوشش های خبری ارائه شده در اخبار به عنوان عامل موثر در اعتماد مخاطبان به خبرهایی که از رسانه ملی پخش می شوند ، مطرح شده است.
بررسی نظرات متخصصان علوم ارتباطات پیرامون سواد رسانه ای در جامعه (کارشناسی ارشد بهاره نصیری- دکتر عقیلی، دادگران ۱۳۸۳) در این پژوهش ، محقق بر ضرورت توجه بیشتر در حوزه تئوریک و عملی به سواد رسانهای و ارتقا سواد رسانه ای مخاطبان از سوی متخصصان ارتباطات تاکید ورزیده است و اضافه می نماید که سواد رسانه ای راهی است که به انسان کمک می کند تا بطور مستقلانه فکر کند و تصویری کافی و همه جانبه از رسانه داشته باشد و به دانش موجود درهر رسانه ای دست پیدا کند، در هر صورت یواد رسانه ای مهارتی لازم و ضروری به نظر می رسد که می تواند اثرهای رسانه ای گروهی را تعدیل کند و به مخاطبان این امکان را بدهد که با اگاهی کامل، پیام های رسانه ای را پردازش کنند. براساس یافته های تحقیق استادان ارتباطات تا حدی در رابطه با مقوله سواد رسانه ای آگاهی دارند.
پیش از این مطالعاتی در خصوص سبک زندگی در حوزه های مختلف دانشگاهی، سازمانی و مدیریتی انجام شده است. یکی از این تحقیقات و پژوهش ها پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع بررسی مولفه های سبک زندگی در فیلم های پرفروش می باشد که محقق در این پژوهش به بررسی مولفه های سبک زندگی در چند فیلم پرفروش آن سال پرداخته است. یکی از مرتبط ترین پژوهش ها با این موضوع کاری است که در دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز انجام شده است، الناز حاتمی به بررسی نقش سریال های فارسی وان به سبک زندگی مردم پرداخته است. در این پژوهش متغییرهایی چون پایگاه اجتماعی و اقتصادی و گرایش به تماشای سریال های شبکه فارسی وان، مذهبی بودن، تمایل به انطباق با الگوهای رفتاری ارائه شده در سریال ها، تغییر سبک زندگی بررسی شده است. این پژوهش به شیوه پیمایش با حجم نمونه ۳۸۴نفر ازجمعیت بالای ۱۵سال ساکن مناطق ۲۲گانه که بیننده فارسی وان بودند. از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای نمونه ها پیدا شد.چهار فرضیه اثبات و سه فرض شد.سن بیشترین تاثیر را به گرایش به فارسی وان دارد. سپس پایگاه اجتماعی و در آخر مذهبی بودن کمترین تاثیر را دارد. در پژوهش دیگر علل گرایش دانشجویان کاررشناسی ارشد ارتباطات اجتماعی تهران مرکز به شبکه فارسی وان بررسی شده است این پژوهش که به راهنمایی دکتر دادگران انجام شده است نتایج جالبی داشت؛ فرضیات این تحقیق به بررسی رابطه بین متغییرهای مستقل و وابسته می پردازد و میزان موفقیت فارسی وان در جذب مخاطب را به عنوان متغییر وابسته و جذابیت های تصویری، کم بودن سانسور، تنوع سریال ها، دنباله دار بودن و مستمر بودن سریال ها را به عنوانمتغییر مستقل مورد بررسی قرار دارد. برای بدست آوردن اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده و سرانجام توسط آزمون خی دو به تحلیل پرسشنامه پرداخته و می بینیم که میان جذابیت های تصویری، دوبله سریال ها، زمان پخش سریال ها، پخش سریال های دنباله دار و مستمر و مفقیت و جذب مخاطب رابطه معنا داری وجود دارد.
یکی دیگر از پژوهش های انجام شده در خصوص سبک زندگی پایان نامه دکتری در دانشگاه امام صادق(ع) می باشد که به بررسی نقش دین در سبک زندگی پرداخته است در این پژوهش دکتر مهدوی کنی به بررسی دین و فرهنگ پرداخته است و این دو مقوله را را از هم جدا نمی بیند و معتقد است سبک زندگی مبین بخشی از فرهنگ است که در جوامع امروزی نقش مهمی در زندگی مردم بازی می کند چرا که مسائل کلیدی و حساسی چون هویت(تمایز) فردی و اجتماعی و فعلیت بخشیدن به قدرت تشخیص و انتخاب با حداقل ایجاد احساس آزادی عمل پیوند خورده است؛ مسائلی که پاره ای از بنیادی ترین وجوه انسانی را را بیان می کند. بدین ترتیب اهمیت مفهوم سبک زندگی در این اسن که سطحی ترین لایه های زندگی را به عمیق ترین لایه های ان پیوند می زند.
با توجه به گستردگی موضوع سبک زندگی تحقیقات قابل توجهی دراین زمینه درکشورهای دیگر و اخیراً ایران انجام شده است برخی از این منابع به مباحث تئوریکی در زمینه سبک زندگی و مشکلات و ابهاماتی که این واژه دارد، پرداخته وضعف سبک زندگی در تبیین سایر پدیده های اجتماعی را مورد بحث قرار می دهند (مانند جنسن، ۲۰۰۷؛ راسل، ۲۰۰۵). دسته ای از تحقیقات به بعد نگرشی سبک زندگی پرداخته اند و نگرش پاسخ گویان به پدیده های خاصی را به عنوان سبک زندگی تلقی کرده اند (لیتل[۳۱]، ۱۹۸۹؛ محمدی، ۱۳۸۶). حال آنکه نگرش الزاماً به رفتار منجر نمی شود برخی از تحقیقات تجربی در زمینه سبک زندگی آن را در حد چند عادت یا رفتار خاص ورزشی یا خوردن مواد خوردنی خاص تقلیل داده و اثر آن را بر یک پدیده دیگر مانند بیماری مورد بررسی قرار داده اند (سی دونوگو[۳۲] و دیگران، ۱۹۹۲؛ مهوس[۳۳]، ۲۰۰۰؛ رکس[۳۴] و همکاران، ۱۹۹۷؛ گالوباردس[۳۵] و دیگران ۲۰۰۳؛ هیمن[۳۶]، ۲۰۰۰؛ میر زمانی و پور اعتماد، ۱۳۸۳؛ استاجی و همکاران، ۱۳۸۵). حال آنکه زندگی یک کلیت بهم پیوسته است و لذا سبک زندگی نیز واجد این کلیت است. دسته ای از تحقیقات ضمن اذعان به کلی بودن سبک زندگی و اشاره به شاخصهای متعدد آن، در عمل فقط به یک بعد و شاخص اکتفا کرده و آن را مورد سنجش قرار می دهند (رضوی زاده، ۱۳۸۶؛ شفیعی، ۱۳۸۶).
در مورد محتوای پیشینه های مورد بررسی، می توان به چند نکته توجه کرد. جنسن (۲۰۰۷) در مورد مشکلات تحقیق در مورد سبک زندگی و به خصوص مشکل ابهام در تعریف سبک زندگی بحث کرده و یک تعریف از بعد شناختی را ارائه می نماید. لئوبی (۱۳۸۰) در تحقیقی در مورد سبک های زندگی جوانان در انگلستان نتیجه گرفت که پیوند عمیقی میان زمینه طبقه اجتماعی و فرصت های زندگی (وبنابراین سبک زندگی) جوانان وجود دارد و رابطه همبستگی بین طبقه اجتماعی والدین پاسخ گو و مسیرهای شغلی – آموزشی از نظر آماری معنا دار است. فردرو(۱۳۷۸) در تحقیقی در یکی از مناطق شهر تهران دریافت که بین پایگاه اجتماعی – اقتصادی و مصرف کالا های فرهنگی رابطه همبستگی معنا داری وجود دارد.