زمینههای تعارضات زناشویی
در بررسی تحقیقات به عمل آمده عوامل گوناگونی به عنوان عوامل زمینه ساز بروز مشکلات زناشویی به چشم می خورند که به طور اجمال عبارتند از:
۱- تعداد زیاد فرزندان و یا نداشتن فرزند
۲- ازدواج در سنین پایین
۳- عدم تمکین زن و ندادن نفقه توسط شوهر
۴- تفاوت سنی زیاد زن و شوهر
۵- اختلاف طبقاتی و تحرک طبقاتی (مثبت و منفی)
۶- زندانی شدن شوهر
۷- فقر و مشکلات اقتصادی
۸- فرزندان ازدواج قبلی
۹- ناآشنایی یا کوتاه بودن مدت آشنایی با همسر قبل از ازدواج
۱۰- ازدواج اجباری
۱۱- عدم تفاهم در گذراندن اوقات فراغت
۱۲- رابطه نامشروع
۱۳- بدبینی به همسر و عدم صداقت قبل و بعد از ازدواج
۱۴- اعتیاد شوهر
۱۵- بدرفتاری زن یا شوهر
۱۶- بیماری یکی از زوجین (دهقان،۱۳۸۰).
تجزیه و تحلیل تعارض
برای حل هر تعارض نیاز است به سه سؤال اساسی پاسخ داده شود.
– چه کسی درگیر تعارض است؟
– منبع تعارض چیست؟
– سطح تعارض چه میزان است؟
روش های حل تعارض پس از تجزیه و تحیلل تعارض باید به حل آن پرداخت. برخی از روش های حل تعارض به شرح ذیل میباشند.
مذاکره: در این روش طرفین راه حل های مختلف را جهت حل تعارض بررسی میکنند تا به راه حلی که برای هر قابل قبول است دست یابند به طور کلی دو نوع مذاکره وجود دارد:
یکی رویکرد برد – باخت است که یکی از طرفین میبرد و دیگری می بازد. راهبردهای غالب در این روش، زور، تقلب و امتناع از اطلاع رسانی ضعیف است.
رویکرد دوم برد – برد است که به دنبال به حداکثر رساندن نقاط مشترک است و راهبرد حاکم آن مشارکت است.
میانجیگری: در این روش، شخص ثالث بی عنوان میانجی سعی میکند که به طرفین در یافتن راه حلی برای رفع تعارض کمک کند.
داوری: اگر در فرایند میانجیگری طرفین قادر نباشند که از طریق میانجیگری به راه حلی برسند، آنگاه میانجیگری تبدیل به داوری می شود و شخص ثالث بی طرف راه حل ارائه میدهد و طرفین باید آن را بکارگیرند (رزقی رستمی، آقایار، ۱۳۸۹).
سبک های مقابله با تعارض زناشویی
اختلافات بین فردی، و در رأس آن اختلاف های ناشی از روابط زناشویی برای زوجین پدیده ای بغرنج و ناراحت کننده است. و در عین حال اختلاف نظر و تعارض امری طبیعی و اجتناب ناپذیر در روابط بین فردی است. افراد ممکن است در مواجهه به تعارض های ناشی از روابط بین فردی راهبردهای مختلفی به خود بگیرند آنچه در این امر شایسته مطالعه و تعمیق است بررسی نوع سبک های مقابله با تعارض است (کوان[۱۷]، ۲۰۰۴).
اگر تعارض ها به صورت مثبتی از طرف زوجین حل و فصل شود و راهبردهای مناسبی، مرور زمان جهت حل مشکلات ناشی از روابط زناشویی اتخاذ شود باعث پایداری و بهبود روابط در بلند مدت خواهد شد ومهارتهای ناشی از روابط زناشویی را بالا خواهد برد. حتی یادگیری این رویکرد انطباقی، میتواند فرد را در مقابل دیگر رویدادهای فشار زای زندگی هم مقاوم تر کند (دان هام[۱۸]، ۲۰۰۸). ولی اگر تعارض ها به صورت نامطلوبی اداره شود موجب تخریب زندگی زناشویی شده وا ثرات زیان آوری بر سلامت فیزیکی و هیجانی زوجین به جا میگذارد (ماهونی[۱۹]، ۲۰۰۶). و می توان موجب ایجاد دامنه هایی از مشکلات رفتاری و هیجانی کودکانی شود که در معرض تعارضات والدین هستند (هیندمن[۲۰]، ۲۰۰۲).
آنچه مسلم است اتخاذ نوع سبک مقابله ای متاثر از عوامل شخصیتی و فاکتورهای بسیاری خواهد بود، که بررسی هر یک از این عوامل میتواند جهت شناخت زمینه ای حل تعارض کمک کرد.
گاتمن[۲۱] و لونسون (۲۰۰۰) باور دارند که با تحلیل نوع ارتباط یک زوجین احتمال به شکست ازدواج و طلاق را می توان پیشبینی کرد، گاتمن زوج ها را بر اساس نحوه ارتباط و تعاملشان به هنگام تعارض به دو نوع متعادل[۲۲] و نامتعادل[۲۳] تقسیم کردهاست. زوج های متعادل خود نیز به سه گروه موفق[۲۴] ،اجتنابی[۲۵] و هیجانی[۲۶] تقسیم شده است. زوج های نامتعادل در یک گروه زوجین متخاصم تعریف میشوند. زوجین متخاصم[۲۷]، فراوانی و شدت تعارض بیشتری دارد آن ها در هنگام تعارض، به شخصیت یکدیگر توهین میکنند، به طور اجتناب ناپذیری درگیر تعارضات میشوند و راهبردهای توهین آمیز و اهانت امیز بیشتری در تعاملات آن ها دیده می شود (هالمن و جروس[۲۸]، ۲۰۰۳) در حالی که زوجین متعادل در تعاملات خود انتقادهای اهانت آمیزی نمی کنند باعث تشدید خصومت بیشتر نمی شود.
گاتمن و همکاران (۲۰۰۰) عقیده دارد که زوجین مبتنی بر سبک اجتنابی، اصولاً با اختلاف ها و تفاوت های خود به طرز غیر مستقیم تری برخورد میکنند و آن ها شیوه هایی برای به حداقل رساندن تعارض خود به کار می گیرند و عواطف و هیجان منفی وشکننده خود را به طرز نامناسبی سرکوب میکنند استیوبر (۲۰۰۵) معتقد استکه اجتناب از تعارض برای زوجین پیامد مثبتی ندارد. چرا که در آن هیچ گونه تعادل ومذاکره ای بین زوجین صورت نمی گیرد و هیچ نوع تجربه ای باعث یادگیری نمی شود بعبارت دیگر این دسته از زوجین، هیجانات و عواطف منفی خود را سرکوب و ترس شدیدی از تعارضات و مشاجرات غیر قابل کنترل دارند .
سبک موفق
زوجین با سبک های مقابله موفق توجه بیشتری نسبت به احساسات و هیجانات همسر خود دارند آن ها به دقت به حرف همسرشان گوش میکنند و آمادگی خوبی بر حل تعارض پیش آمده از خود نشان میدهند.
سبک اجتنابی
زوجین مبتنی بر سبک اجتنابی، اصولاً با اختلاف و تفاوت های خود به طرز بهتر وغیر مستقیم تری برخورد میکنند و آن ها شیوه های برای به حداقل رساندن تعارض های خود به کار می گیرند و عواطف و هیجان منفی و شکننده خود را به طرز مناسبی سرکوب میکنند.
سبک متخاصم
زوجین متخاصم، فراوانی و شدت تعارض بیشتری دارند آن ها در هنگام تعارض، به شخصیت یکدیگر توهین میکنند، به طور اجتناب ناپذیری درگیر تعارضات میشوند و راهبردهای توهین آمیز و اهانت آمیز بیشتری در تعاملات آن ها دیده می شود. (هالمن و جروس، ۲۰۰۳).
نظریه های مرتبط با تعارض زناشویی
الف) نظریه روان پویایی و ارتباط شی
دیدگاه کلاسیک روان پویشی که منبعث از الگوی روانکاوی فروید است مشکلات زناشویی را پیامدهای مشکلات درون روانی همسران میداند (بارکر[۲۹]، ترجمه دهقانی، ۱۳۸۰).