۲-۳) سیاست تقسیم سود
اصطلاح سود تقسیمی معمولا به پرداخت نقدی و یا غیرنقدی درآمدهای شرکت به سهامدارانش گفته می شود.سود سهام ممکن است به یکی ا ز دو صورت، سود نقدی و سود سهمی پرداخت شود. سود نقدی معمولی ترین نوع انتقال بازده از طرف شرکت ها به سهامداران است. شرکت ها در توزیع سود نقدی خود به طور یکسانی عمل ننموده و در این راه سیاست های متفاوتی اتخاذ می نمایند. این سیاست ها میتوانند متغیر باشند و دامنه ای از پرداخت حداقل سود نقدی مقرر در قانون تا پرداخت تمام عایدات شرکت و حتی بیشتر از عایدات سالانه به عنوان سود نقدی را در بر بگیرند[۵].
دلایل زیادی برای تقسیم یا عدم تقسیم سود وجود دارد. کشف و شناسایی دقیق عوامل اثر گذار بر سیاست تقسیم سود هنوز یکی از مسائل بحث انگیز در حوزه مدیریت مالی شرکت ها است. مدیریت شرکت باید متغیرهای متفاوتی را قبل از تصمیم گیری درباره چگونگی پرداخت سود تقسیمی در نظر بگیرد. در صورتی که عوامل اثرگذار بر نسبت سود تقسیمی و میزان تأثیر آن ها مشخص شود، مدیران به نگرشی درباره موقعیت شرکت خود از لحاظ تقسیم سود دست مییابند و بهتر میتوانند تصمیم گیری کنند. سود تقسیمی روی ارزش سهام شرکت و آینده آن تأثیر دارد. به دست آوردن سود و کسب ثروت هدف مشترک تمامی سهامداران است .[۷]
سیاست تقسیم سود، یک جنبه مهم از مدیریت مالی است، به دلیل این که که مدیران در قالب این سیاست، تصمیم می گیرند که از نتیجه کلی عملیات شرکت یعنی سود، چه مبلغی بین سهامداران توزیع و چه مبلغی به صورت سود سنواتی در شرکت نگهداری شود. بازده کلی سهامدار نیز از عوامل این تصمیم گیری یعنی سود سهم دریافتی وی و عایدی سرمایه ای (افزایش قیمت سهام طی دوره معین) ناشی می شود. بنابرین سود سهام دریافتی سهامدار یک عنصر مهم در بازده سرمایه گذاری در شرکت به شمار می رود. بنابرین مدیران شرکت با تضادی در تلفیق دو جنبه قرینه از تقسیم سود روبرو هستند و ممکن است در این رابطه به یکی از دو صورت زیر عمل کند.
-
- ابتدا پروژه های سرمایه گذاری مورد قبول شرکت را از طریق سود، تأمین مالی کرده و سپس باقی مانده آن را در صورت وجود بین سهامداران توزیع کنند. در این صورت سود سهام به عنوان یک باقی مانده انفعالی خواهد بود. این تصمیم مدیران شرکت احتمالاً به نوسات شدید در پرداخت سود سهام از سالی به سال دیگر منجر می شود.
- ابتدا سود مورد نظر را بین سهامداران تقسیم و سپس باق یمانده را برای سرمایه گذاری مجدد استفاده کنند. اگر وجوه باقی مانده برای تأمین مالی سرمای هگذاری ها ناکافی باشد، آن را از منابع تأمین مالی خارجی مانند ایجاد بدهی و یا انتشار سهام جدید تأمین کنند. در این حالت، سود سهام به عنوان یک متغیر تصمیم فعال عمل میکند و شرکت از این تصمیم ، انتظار بازده بیش تری نسبت به نگهداری سود دارد.
انتخاب یکی از راهکارهای فوق توسط شرکت، به میزان تأثیر آن بر بازده سهام عادی بستگی خواهد داشت. در صورت انتخاب مورد اول، بازده سهام تابعی از تقسیم سود نخواهد بود و انتخاب دوم بیانگر این است که بازده سهام تابعی از سود پرداختی است.
۲-۳-۱) عوامل مؤثر بر تقسیم سود
شرکت ها برای تعیین میزان سود تقسیمی خود علاوه بر در نظر گرفتن موارد قانونی، عوامل و محدودیت های دیگری را نیز باید درنظر بگیرند که مهمترین آن ها عبارتند از :
١) وضعیت نقدینگی شرکت: از آنجا که سود نقدی مبین خروج وجه نقد از شرکت است، هر چه وضعیت نقدینگی شرکت بهتر باشد، شرکت توانایی بیشتری در پرداخت سود خواخد داشت. وجود سود به تنهایی دلیلی برای تقسیم سود آن نیست بلکه باید نقدینگی کافی نیز وجود داشته باشد.
٢) محدودیت قرارداد وام: محدودیت هایی توسط وام دهندگان در مورد توزیع سود بین سهامداران به مورد اجرا گذاشته می شود تا توانایی شرکت را برای پرداخت اقساط وامهای خود بالا ببرند.
٣)سودآوری و فرصت های سرمایه گذاری: در صورتی که شرکت فرصت های سرمایه گذاری و سودآوری داشته باشد میتواند از سود به عنوان تامین مالی آن ها استفاده کند لذا سود کمتری بین سهامداران توزیع می کند.
۴) مالیات: بسیاری از کشورها نرخ مالیات بر درآمد مرتبط با سود سرمایه ای و سود سهام یکسان است و کل سود سهام دریافتی توسط اشخاص در سال دریافت سود ٬ مشمول مالیات می شود. اما مالیات بر درآمد سرمایه ای در سال فروش سهام قابل پرداخت خواهد بود و شرکت ها باید سیاستی را اجرا کنند که حداقل بار مالیاتی برای سهامداران داشته باشد.
۵) توانایی شرکت در دستیابی به بازارهای پول و سرمایه: هر چه توانایی شرکت در وام گیری و تامین وجوه از طریق بدهی بیشتر باشد، انعطاف پذیری آن در پرداخت سود سهام بیشتر خواهد بود.
۶) هزینه انتشار سهام جدید: پرداخت سود سهام از یک طرف و باز پس گرفتن آن به صورت افزایش سرمایه مستلزم صرف وقت و هزینه برای شرکت است، بدون اینکه منافعی نصیب سهامداران شود.
٧) میزان سودهای شرکت: شرکتی که سودآوری آن نسبت به سایر شرکتها ثبات بیشتری داشته باشد سود سهام نقدی آن منظم تر می شود و احتمالاً درصد بالاتری از سود را بین سهامداران توزیع میکند. در نتیجه پرداخت سود سهام احتمال بروز عدم اطمینان در ذهن سهامداران نسبت به سلامت مالی شرکت را کاهش میدهد. روند سودآوری بلند مدت مهمترین عامل در توانایی پرداخت سود سهام توسط شرکت است. نوسانات کوتاه مدت یا مقطعی در سودآوری، هنگامی که روی وجه نقد یا سرمایه شرکت اثر نگذاشته اند، تاثیر کمی بر تصمیمات تقسیم سود شرکت میگذارد.
٨) کنترل: اگر شرکتی سود سهام قابل توجهی پرداخت کند احتمالاً بعدها باید وجوه مورد نیاز برای سرمایه گذاری پروژه های سودآور را از طریق فروش سهام جدید تامین کند. در چنین شرایطی کنترل امور شرکت توسط سهامداران قدیمی که سهام جدید را خریداری نکرده اند کمتر می شود. اینگونه سهامداران ممکن است سود سهام کم و تأمین مالی پروژه های سرمایه گذاری از طریق سود تقسیم شده را ترجیح دهند.
٩) تورم: یکی از عواملی که در میزان سود سهام نقدی اثر دارد تورم است. این موضوع باعث شده که شرکت ها به تدریج میزان سود تقسیمی را افزایش دهند. اگر شرکتی هر سال مبلغ ثابتی را به عنوان سود سهام پرداخت کند، به لحاظ وجود تورم، ارزش واقعی با خرید آن سوددهی به تدریج کاهش مییابد. برخی از شرکت ها از نظر تقسیم سود سیاستی را در پیش گرفته اند که در اجرای آن آثار تورم خنثی میگردد. در اجرای این سیاست سعی می شود که با توجه به نرخ تورم میزان سود پرداختی هر ساله افزایش یابد تا قدرت خرید مبلغی که از این بابت به سهامدار عادی پرداخت میگردد ثابت باشد.