بردار های و برای مثال هستند(شکل۱-۸ - ب). حال فاکتور هندسی یعنی ، پس از جایگذاری ،بر حسب اولین مرتبه q بسط داده می شود: با توجه به اینکه می توان نوشت: (۱-۲۹) و بسط پیرامون نقطه نتیجه می دهد: (۱-۳۰) مشاهده می شود که دو نتیجه در یک علامت متفاوتند. می توان متغیری مانند α معرفی کرد که برای ،۱- = α و برای ، ۱= α باشد. غالبا α راکایرالیتی[۷۳] الکترون های دیراک می نامند. به این ترتیب هامیلتونی در انرژی های پایین را می توان به صورت زیر در نظر گرفت: (۱-۳۱) در نتیجه پراکندگی انرژی عبارت است از: (۱-۳۲) بنابراین انرژی در همسایگی نقاط k و k’ بر حسب q به صورت خطی تغییر می کند و تنها با یک پارامتر یعنی سرعت فرمی[۷۴] () نشان داده می شود]۷[. این سرعت به چگالی حامل ها وابسته است. بنابر این در نقاط تماس پراکندگی انرژی به صورت خطی به بردار موج وابسته است و چگالی حالت ها به صورت زیر به انرژی مربوط می شود: یعنی چگالی حالت ها خطی است و بنابر این در انرژی صفر، صفر می شود]۴۰[. رفتار خطی گرافن کلید بسیاری از ویژگی های منحصر به فرد آن است، زیرا آن را به پدیده های نسبیتی مرتبط می سازد. می دانیم که پراکندگی انرژی ذرات نسبیتی از معادله دیراک به دست می آید: (۱-۳۳) اگر در این رابطه جرم را صفر قرار دهیم، وابستگی انرژی خطی شده و رابطه ای مشابه با رابطه انرژی در گرافن بدست می آید، با این تفاوت که در آن جا سرعت فرمی، نقش سرعت نور را بازی می کند: (۱-۳۴) به همین دلیل الکترون های کم انرژی در گرافن مانند فرمیون های بدون جرم دیراک رفتار می کنند. گرافن اولین ماده ای است که فرمیون های دیراک را در دو بعد فراهم می کند و لذا در فیزیک ماده چگال بسیار حائز اهمیت است. حال تابع موج را در حد انرژی های کم بررسی می کنیم. تابع موج کل را با ترکیب روابط ۱-۳ و ۱-۴ می توان به شکل زیر نوشت: (۱-۳۵) که در آن و . مشاهده می شود که تابع موج یک ترکیب خطی از دو بخش مربوط به جایگاه های A و B است .در حد انرژی های کم، بردار موج k تنها مقادیر نزدیک به K و K’را می گیرد. لذا عمومی ترین شکل تابع موج در این شرایط شامل یک ترکیب خطی به صورت زیر است]۳۷[: ۱-۱۰- روش های ساخت گرافن (۱-۳۶) همانطور که ذکر شد گرافن ماده ای دو بعدی است که به دلیل ضخامت اتمی و ویژگی های عالی و نیز کاربردهای روز افزونش، یکی از نوید بخش ترین مواد در صنعت آینده نانوالکترونیک به شمار می رود. امروزه روش های بسیار متنوعی برای ساخت گرافن بکار برده می شود که از متداولترین آنها می توان به روش های لایه برداری مکانیکی، لایه برداری شیمیایی، رسوب بخار شیمیایی[۷۵] (CVD)، روش کاهشی[۷۶]، سونش[۷۷]، پخش گرافن در محلول، سنتز سنتی، آلی و شیمیایی[۷۸] را نام برد. برخی روش های دیگر مانند شکافتن نانولوله های کربنی و ساخت امواج با ماکروویو نیزاخیرا بکار برده شده اند. این تنوع کارکردهای گرافن، سیستمی ایده آل را برای ساخت نانوقطعات[۷۹] و حتی مدارهای نانویی[۸۰] فراهم می کند.بگونه ای که در آنها گرافن بعنوان یک عضو مشخص با توجه به ویژگی های خود عمل خواهد کرد، به این ترتیب می توان مدارها و وسایلی را بطور کامل بر پایه گرافن ساخت]۴۱[. ۱-۱۱- ساختارهای لبه ای گرافن مطالعات نظری نشان می دهد که ویژگی های مغناطیسی و الکتریکی گرافن به طور خاصی به ساختار لبه ای آن وابسته است. طیف انرژی فرمیون های دیراک در گرافن تحت تاثیر اثر کوانتومی هال قرار می گیرد و در لبه ها پراکنده می شود. دو نوع ترکیب بندی عمده برای لبه های گرافن وجود دارد، دسته صندلی[۸۱] و زیگزاگی[۸۲]. نانو نوارهای گرافنی با لبه های دسته صندلی، وابسته به عرضشان می توانند فلز یا نیمه رسانا باشند. نانو نوارهای زیگزاگی نیز به علت دارا بودن زمان واهلش طولانی اسپین، می توانند در شیرهای اسپینی و دیگر وسایل اسپینترونیک به کار روند. حامل های بار در گرافن، دارای طیفی بدون گاف انرژی و از نوع دیراک هستند. گرافن طبیعی یک نیمه فلز یا یک نیمه رسانا با گاف نواری صفر است]۲۹ و ۳۱[. حال آنکه نانو نوارهای گرافنی بسته به شکل لبه آنها می توانند خاصیت فلزی یا نیمه رسانا داشته باشند. خواص الکترونی نانو نوارهای گرافنی بوسیله پهنا و شکل لبه ها کنترل می شود]۴۲ و ۴۳[. همانطور که در شکل (۱-۱۰) مشاهده می شود، در ساختار نواری انرژی گرافن در جهت گیری زیگزاگی، محاسبات نشان می دهد که در این جهت گیری گرافن همواره فلز است و در ساختار نواری انرژی گرافن در جهت گیری صندلی دسته دار، محاسبات نشان می دهد که در این جهت گیری گرافن بسته به عرض لایه می تواند فلز و یا نیمه رسانا باشد. (الف) (ب) شکل ۱-۱۰- ساختار نوار انرژی گرافن در دو جهت گیری الف – زیگزاگی ب- آرمچیر اگرچه این ساختار های لبه ای برای کاربرد بسیار مفید هستند، هنوز این مشکل وجود دارد که بتوان گرافن را با لبه های تعریف شده به کمک روش های سنتی مانند روش های مکانیکی ، کاهش شیمیایی یا سونش تولید کرد. اخیرا اقدامات موفقیت آمیزی در این زمینه گزارش شده است و دانشمندان مختلف نمونه های گرافن با ساختار لبه ای زیگزاگی و دسته صندلی دار را به روش های متفاوتی بدست آورده اند. فصل دوم: پدیده ابررسانایی ۲-۱- رسانش در فلزات رسانش فلزی عمدتاً توسط حالتهای کوانتومی واقع در لایهی نازکی با انرژی تعیین می شود، چرا که فقط این حالتها میتوانند به صورت گرمایی در دمای T برانگیخته شوند. این را میتوان همانند گاز رقیقی از الکترونها که به حالتهای خالی بالای برانگیخته شده اند و نیز حفرههای واقع در حالتهای پر پایین در نظر گرفت. در این توصیف گاز فرمی از فلزات، رسانندگی در نظریه درود[۸۳] به صورت زیر داده می شود: (۲-۱) که در آن m جرم مؤثر الکترونهای رسانش است، e- بار الکترون بوده و طول عمر متوسط حرکت آزاد الکترون ما بین برخوردهایی است که با ناخالصیها یا با الکترونهای دیگر دارد. مقاومت ویژه توسط معادله ساختاری زیر تعریف می شود: (۲-۲) بنابراین ، وارون رسانندگی میباشد، . با بهره گرفتن از فرمول درود میبینیم که (۲-۳) و بنابراین مقاومت ویژه متناسب با آهنگ پراکندگی الکترونهای رسانش است. در یک فلز نوعی سه نوع ساز و کار عمدهی پراکندگی وجود دارد. پراکندگی توسط ناخالصیها، برهمکنش الکترون – الکترون و برخوردهای الکترون - فونون. مقاومت کل، جمع سهمهای هر یک از این سه فرایند مستقل پراکندگی است: (۲-۴) هر یک از این طول عمرها بستگی مشخصهای به دما دارد.
۴-۶ مبدل حرارتی ۳۹ ۴-۷ روش NTU-έ ۳۹ ۴-۸ روش حداقل دمای نزدیکی ۴۰ ۴-۹ شیر فشار شکن ۴۱ ۴-۱۰اثر انتگراسیون حرارتی داخلی بر روی میزان مصرف انرژی ۴۱ ۴-۱۱اثر انتگراسیون حرارتی داخلی بر روی کیفیت مصرف انرژی ۴۳ ۴-۱۲ بهینه سازی ترمودینامیکی برج تقطیر ۴۳ ۴-۱۳ نمودار دما-آنتالپی ۴۴ ۴-۱۴ حداقل نیروی محرکه در طراحی فرایند ۴۹ ۴-۱۵ نیروی محرکه در برج تقطیر ۵۱ ۴-۱۶ تعیین حداقل اتلاف اکسرژی ۵۳ ۴-۱۷ نمودار حداقل نیروی محرکه ۵۶ ۴-۱۸ محاسبه ی الگوریتم (عددی ) ۵۷ ۴-۱۹ تعیین محل مناسب برای یک برج اصلاح شده ۵۸ ۶۱ ۵-۱مقدمه ۶۲ ۵-۲ واحد دی بوتانایزر پالایشگاه شیرازUnit 100) ) 62 ۵-۳ انتگراسیون حرارتی داخلی برج تقطیر ۶۳ ۵-۴ تعیین حداقل نیروی محرکه در طراحی فرایند ۶۴ ۵-۵ تعیین محل مناسب برای یک برج اصلاح شده ۷۰ ۵-۶ نتیجهگیری ۷۴ ۷۵ ۶-۱نتیجهگیری ۷۶ ۶-پیشنهادها ۷۷ مراجع ۷۸ پیوست ۸۲ فهرست جدولها عنوان جدول صفحه جدول ۴-۱ مدل های اکتیویته مناسب برای حالت های مختلف محلول ها ۳۷ جدول۵-۱.نتیجه شبیه سازی اولیه ۷۱ جدول ۵-۲. نتیجه شبیه سازی بعد از انتگراسیون ۷۲ جدول ۵-۳. نتیجه شبیه سازی برج اصلاح شده ۷۲ فهرست شکلها عنوان شکل صفحه شکل۱-۱. نمای کلی از یک برج تقطیر متداول ۳ شکل۱-۲. نمودار برج برگشت پذیر برای سیستم دو تایی ۵ شکل ۴-۱. نمای کلی از یک HIDIC ایده آل ۳۳ شکل ۴-۲. . نمای کلی از یک برج یکپارچه حرارتی داخلی ۳۸ شکل ۴-۳. تغییرات کار مصرفی کمپرسور بر حسب نسبت تراکم کمپرسور ۴۳ شکل۴-۴مراحل مورد نیاز برای رسیدن به اهداف در برج ۴۴ شکل۴-۵. نمودار ترکیب برای برج های مختلف ۴۸ شکل ۴-۶.حداقل نیروی محرکه برای شبکه مبدل حرارتی ۵۰ شکل ۴-۷. تأثیر سیال انرژی جانبی بر روی نیروی محرکه ۵۰ شکل ۴-۸. نمودار اتلاف اکسرژی ۵۳ شکل ۴-۹. بار حرارتی مبدل جانبی با بهره گرفتن از حداقل نیروی محرکه ۵۴ شکل ۴-۱۰ اطلاعات پینچ درسیستم های چند جزئی ۵۶ شکل ۴-۱۱درصد اکسرژی ذخیره شده ۵۹ شکل ۴-۱۲ اضافه کردن تعداد سینی های مورد نیاز ۶۰ شکل۵-۱. شبیه سازی واحد دی بوتانایزر پالایشگاه شیراز ۶۳ شکل ۵-۲. شبیه سازی انتگراسیون داخلی برج دی بوتانایزر ۶۴ شکل ۵-۳نمودار اتلاف اکسرژی برای برج دی بوتانایزر ۶۵ شکل ۵-۴. نمودار اتلاف اکسرژی بعد از اصلاحات ۶۶ شکل۵-۵. نمودار بار حرارتی هدف در برج برگشت پذیر ۶۷ شکل۵-۶.نمودار حداقل بار حرارتی برای۰۵/۰ = ∆ ۶۸ شکل ۵-۷نمودار اتلاف اکسرژی برای ۰۵/۰ = ∆ ۶۹ شکل ۵-۸درصد اکسرژی ذخیره شده در انرژی جانبی ۷۱ شکل ۵-۹ موازنه کلی جرم و حرارت ۷۳
آویشن (گیاه صنعتی و داروئی) ، اسپند( اسفند)، اسطوخودوس، اسفناج ، اسفناج وحشی ( آنزیپلکس)، اسگنبیل ، اشنان ، انجیر صخره ای ۳-۸-۱- زمین شناسی، پستی و بلندی و اراضی سلسله جبال شیرکوه، معروفترین و مهمترین کوههای استان یزد را تشکیل می دهد. این ارتفاعات با جهت شمال غرب به جنوب شرق، پدید آورنده سرسبزترین و زیباترین روستاهای کوهستانی استان یزد در غرب استان است. از برکت وجود همین ارتفاعات است که امکان حیات در بخش وسیعی از استان به وجود آمده و منطقه اصلی و پر جمعیت استان در دشت یزد اردکان را از نعمت آبهای زیرزمینی برخوردار نموده است. بلندترین قلل کوهستانی استان یزد در همین سلسله جبال واقع شده و رفیعترین منطقه آن به ارتفاع ۴۰۷۵ متر به نام شیرکوه معروف گردیده است.اراضی استان یزد: بخش اعظم مساحت استان یزد را مناطق بیابانی و کویری تشکیل می دهد. بخش عمده ای از اراضی استان به علت شوری بیش از اندازه و وجود ترکیبات نمکی و قلیائی فاقد هرگونه آثار زیستی است. مناطق کویری عموماً واجد چنین ویژگی هستند. بخشهای وسیعی از استان را خاکهای بیابانی شنی و رسی تشکیل می دهند. پوشش نرم سطحی از تجمع ذرات ریز و درشت حاصل از تخریب فیزیکی سنگها به وجود آمده است و اغلب به گچ و نمک آغشته است. در اراضی پست کویری، خاکهای عمیق تا بسیار عمیق با بافت سنگین وجود دارد که در برخی از نواحی به علت شوری زیاد، پهنه های نمکی وسیعی را به وجود آورده است.لیتوسل به صورت واریزهای صخره ای و پاره سنگ در نقاط مرتفع کوهستانی و به صورت قشرهای نرم و خاکی در دشتها، سطح منطقه را می پوشاند که در کفه های فرو رفته مانند باتلاقهای مروست و بهادران به سولونچاک تبدیل می گردد.استان یزد به لحاظ زمین شناختی دارای ذخایر بسیار عظیم معدنی است. معادن مهم این استان مانند آهن چغارت، مرمر بورق، ماسه سنگ متکسانه، سرب کوتک نقشی مهم و سازنده در تحولات اقتصادی و عمرانی استان داشته است . ۳-۱۰- نرخ رشد جمعیت بررسیتحولجمعیتشهرهایاستاندرسالهای۱۳۶۵تا۱۳۹۰نشاندهندهنرخرشدبالایافزایشجمعیتشهرستانیزدطیسالهابودهاستبهطوریکهدرهرکدامازمقاطعسرشماریبا۲.۰۷۵درصدنرخرشدبالاییرانسبتبهسایرشهرستانهایاستانداشتهاستدرصورتیکهشهرستانهاینزدیکبهیزدمانندمهریزوتفتبانرخرشدمنفیمواجههستندهمچنینشهرستانصدوقبانرخرشد۲.۰۲۹درصدباافزایشجمعیتهمراهبودهاستدرشهرستانبافقباکاهششدیدجمعیتروبروهستیمبهطوریکهنرخرشدجمعیتاز۲.۴درصددرسال۱۳۸۵به-۴.۵۶درصددرسال۱۳۹۰رسیدهاست. (مرکز آمار کشور) ۳-۱۰-۱- ویژگیهایجمعیتی ترکیب جمعیتی استان یزد شامل گروهی از مردمان غیرآریایی بوده که از هزاره ۵ پیش از میلاد در این منطقه میزیستند. با ورود مهاجران آریایی در نیمه هزاره دوم پیش از میلاد به فلات ایران و از جمله این ناحیه، ساکنان بومی با مهاجران اختلاط یافتند و این ترکیب نژادی تأثیر بسیاری در سرگذشت اجتماعی و فرهنگی مردمان این منطقه ایجاد نمود. همگام با تغییر و تحولات سیاسی صورت گرفته در ایران، گروههای متعدد انسانی با اعتقادات و آیینهای مختلف به این منطقه وارد شده و ترکیب جمعیتی کنونی استان یزد را تشکیل دادهاند اما با توجه به موقعیت جغرافیایی ویژه این استان و قرارگیری در حاشیه کویر، ترکیب جمعیتی این استان از تنوع چندانی برخوردار نمیباشد.سیرتحولجمعیتشهریزددرگذرزمانهموارهسریعترازسایرنقاطشهریاستانبودهاست. اینروندباعثگردیدهتاسهمجمعیتیاینشهرازکلجمعیتشهریشهرستانوحتیاستانفزونییابدوطییکدوره۶۵ساله(۱۳۵۵ -۱۳۹۰ ) جمعیتشهریزداز۶۳۵۰۲نفربه۱۰۷۴۴۲۸نفررسیدهاست. برطبقاولینسرشماریعمومینفوسومسکنکشوردرسال۱۳۳۵جمعیتشهریزد۶۳۵۰۲نفربوده،کهدرسال۱۳۴۵بانرخرشد۳.۹درصدبه۹۳۴۲۱نفرافزایشپیداکردهاست. براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۰ استان یزد دارای جمعیت ۱۰۷۴۴۲۸ نفر میباشد و جمعیت شهرستانهای استان به شرح زیر میباشد: جدول ۳-۱- سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۰ منبع : مرکز امار ایران نام شهرستان جمعیت شهری جمعیت روستایی جمعیت غیر ساکن ابرکوه ۳۱۳۷۶ ۱۵۲۷۰ ۱۶ اردکان ۶۳۶۰۴ ۱۴۱۵۴ _ بافق ۳۳۸۸۲ ۷۹۹۴ _ بهاباد ۷۶۵۲ ۷۶۷۹ _ تفت ۱۷۳۳۷ ۲۷۸۰۸ _ خانم ۲۱۲۵۷ ۱۳۹۰۱ _
وظایف معمول مدیریت عالی مدیریت میانی مدیریت پایین نمودار۲-۵- درجه همکاری افراد در فرایند تصمیمگیری (دمیرسی و همکاران، ۲۰۱۰) ۲-۱-۱۹- تاثیر توانمندسازی در عملکرد گروه مجازی; نقش تعامل چهره به چهره سبز فایل با سازمانهای پیچیده، پویا و متحول همراه خواهد بود. در این سازمانها، مرزهای سنتی موجود از بین خواهد رفت، فرهنگهای مختلف در هم خواهند آمیخت و در زیر پای فرهنگهای غنیتر ناپدید خواهند شد. بسیاری از مشاغل دوباره طراحی خواهند شد و ورود فناوری اطلاعات تغییراتی در ساختار سازمانها به وجود خواهد آورد. برای کاستن زمان پاسخگویی و بهبود انعطافپذیری، باید شکل کاملاٌ جدیدی از سازمانها بوجود آیند. پیشرفت در ارتباط و تکنولوژی اطلاعات، فرصتهای جدیدی را برای سازمانها ایجاد کرده است تا گروه های مجازی را بسازند و مدیریت کنند. سازمانهای مجازی که امروزه با سرعت بالایی در حال شکلگیری هستند میتوانند پاسخی به این نیازهای جدید باشند. گروه های مجازی بعنوان گروههایی از کارکنان با مهارتهای منحصر به فرد تعریف شده است که اعضا باید با بهره گرفتن از تکنولوژی بین گروه و محیط و با انجام وظایف مهم سازمانی همکاری کنند (Lipnack & Stamps, 2000). مادامی که گروه های مجازی نقش مهمی در صنعت جهانی ایفا میکنند، بیشترین اطلاعات درباره آنها از دانستههای شاغلین نشات میگیرد. با درک اینکه چه عواملی برای موفقیت گروه های مجازی مورد نیاز است، در حال حاضر مطالعات بررسی گروه های در حال انجام کار مجازی و وظایف پیچیده آنها در سازمانهای تجاری مورد نیاز است. تحقیقات نشان داده است که انواع گروه های مختلف (پروژه، مدیریت، موازی وکار) عملکردهای متفاوتی دارند. برای مثال هنگامی که در گروه های کاری دائمی، خودگردانی با عملکرد مرتبط است، این ویژگی در مورد گروه های پروژهای وجود ندارد (Kohenn,1997). تا به امروز، اگرچه توجه کمی به توانمندسازی گروه های مجازی شده است بنابراین هدف ما توانمندسازی گروههایی بوده که با عملکرد گروه های مجازی مرتبط است. توانمندسازی این گروه ها ممکن است مهمتر از عملکرد گروه های مجازی باشد که این به دلیل ماهیت خاص وظایف گروه های مجازی است. در مقابل، گروههایی که توانمندسازی ندارند و بندرت جلسات چهره به چهره دارند ممکن است غیرفعال باشند و احتمالاٌ روی رهبرانشان برای جهت یابی و رسیدگی مستمر به اهداف توسعه تکیه کنند. گروههایی که به ندرت جلسات چهره به چهره دارند به یک عقل جمعی از توانمندسازی به منظور یادگیری و ساختن فرایند معنیدار توسعه نیاز دارند لیکن برای گروههایی که جلسات مکرر چهره به چهره دارند سطوح توانمندسازی گروه رابطهای با فرایند توسعه ندارد. بطور کلی عملکرد گروه های مجازی به نتایج زیر منجر خواهد شد (نمودار۳): ۱) فرایند بهبود: اغلب گروه های مجازی بر پایه علم و دانش بنا شدهاند که مسائل مشتریان را حل میکنند یا محصول جدید را توسعه میدهند. یکی از نتایج مهم عملکرد، فرایند بهبود و اصلاح است. فرایند بهبود با یادگیری گروه شباهت دارد (Redding, 2000;Watkins & Marsick, 1993) که بعنوان فعالیتهای انجام شده توسط اعضای گروه تعریف میشود که از طریق آن یک گروه با بدست آوردن و پردازش اطلاعات، آن را منطبق با فرایند بهبود میکند (Edmondson, 1999: 351). مثالهایی از رفتارهای فرایند بهبود عبارتند از: به دنبال بازخورد بودن، بحث در مورد اشتباهات و تجربه. در بسیاری از گروه های مجازی، وظایف بر پایه دانش به رفتارهایی مانند برنامه ریزی و اجرا، یکپارچهسازی با گروه های داخل و خارج مرزهای سازمان، مدیریت عملکرد گروه و بهبود فرایندهای گروه نیاز دارد (Mohrman, cohen; 1995). بعنوان نتیجه، این اعتقاد وجود دارد که همه ابعاد توانمندسازی گروه باید در فرایند بهبود و توسعه گروه همکاری و مشارکت داشته باشند. برای مثال استقلال گروه های عالی به ریسکپذیری و تجربه بیشتر منجر خواهد شد (Tushman & Reilly, 1996). اعضای گروه نخواهند توانست قبل از درگیر شدن در فعالیتهای بسیار سخت ریسکپذیری در فرایند بهبود و یادگیری، برای راهنمایی و اجازه مدیریتی صبر کنند مانند تشخیص فعالیتهای محیطی و جلسات فعالانه با تغییر نیازهای مشتری. ۲) رضایت مشتری: نتیجه مهم دیگر گروه های مجازی، رضایت مشتری است (Duarte & Snyder, 2001). در گروه های مجازی که بطور فزاینده در مرزهای سازمانها فعالیت دارند، رضایت کلیدی مشتریان داخلی یا خارجی، از موفقیت این گروه ها مهمتر است. همه ابعاد توانمندسازی باید گروه های مجازی را برای بهتر جلب کردن رضایت مشتریان فعال سازند. برای مثال گروههایی که استقلال را تجربه میکنند، مسئولیت مستقیم رویارویی با شکایات مشتری و خودتشخیصی مشکلات کیفیت و مسائل مرتبط را بدون انتظار تائید مدیریتی بر عهده میگیرند(Wellins et al, 1991). در واقع تحقیقات مقدماتی نشان میدهد که اگر گروه های مجازی به سرعت پاسخگوی نیازهای مشتریان یا تغییرات محیطی باشند، ادراک جمعی از استقلال گروه ضروری است (Townsend et al,1998). اغلب اعضای گروه های مجازی قوی معتقدند که میتوانند با شکایات مشتری و مسائل مرتبط با آن برخورد کنند. گروه های مجازی که وظایف معنیدار خود را تشخیص میدهند به مراقبت از مشتریان اهمیت میدهند زیرا چنین مسئولیتی، ذاتاً ضروری است (Hackman, 1987). نمودار ۲-۶- مدل احتمالی از عملکرد تیم مجازی (کرکمن و همکاران، ۲۰۰۴) ۲-۱-۲۰- نقش توسعه ظرفیت، توانمندسازی و پیشرفت کارکنان در حفظ و نگهداری کارکنان اغلب استراتژیهای مدیریت منابع انسانی روی رضایتمندی و حفظ کارکنان متمرکز هستند، چرا که منابع انسانی تنها منبع فعال در سازمان است که ضلع رقابتی را در کسب و کار بوجود میآورد. سازمانها باید فرصتی را برای کارکنان فراهم کنند تا استعدادها و دانش خود را برای رسیدن به اهداف سازمانی آماده سازند (Stephen Covey, 2012). سازمانهایی که جنبه انسانی را در کسب و کارشان نقض کرده و نادیده گرفتهاند، تلفات سنگینی را متحمل میشوند. مثال خوب در این مورد، شرکت Enron بزرگترین شرکت تهیه کننده انرژی ایالات متحده آمریکا است که اصول اخلاقی تجارت را رعایت نمیکرد و از مردم در شیوههای سوء کسب و کار استفاده میکرد. عامل موثر دیگر در حفظ و نگهداشت نیروی انسانی، نقش رهبری و تفویض اختیار به کارکنان در فرایند تصمیمگیری است که وظیفه مهم رهبری به شمار میرود، چرا که کارکنان با استفاده مناسب از این اختیار به توسعه ظرفیت برای تصمیم گیریهای آگاهانه نیاز خواهند داشت. عوامل موثر که منجر به حفظ کارکنان میشود (نمودار ۴) عبارتند از: ۱)توسعه ظرفیت: به آمادهسازی تواناییها، استعداد و دانش کارکنان با کمک آموزش و توسعه برنامهها جهت رفاه سازمان اطلاق میشود. انسان دارای کیفیت و نیازهای متمایز است. زمانی که سرمایههای انسانی در سازمان جذب میشوند، در همان روز آموزش کسب و کار شروع میشود. بعضی از کارکنان دانش، مهارت و تجربه مربوط به شغلشان را به کار میبرند و برخی کارکنان بر دانش و آموزش سازمان تکیه میکنند. سازمانها باید در برنامهها و نظامنامه خود، آموزش شغلی را قرار دهند. مدیرانی که درباره کارکنان سرمایهگذاری میکنند با تغییر و انطباق رفتار، مهارتها و دانش آنها، در تجارت تجربه مثبتی خواهند داشت و کارکنان را حفظ خواهند کرد (Frazis, Gileman & Joyce, 2000). مدیرانی که کارکنان را برای آموزش شغلی و یادگیری مسائل جدید آماده میسازند، نیروی کار قابل اعتمادی خواهند داشت (Benson, 2006). کارکنان باید سابقه آموزش خود توسعه را داشته باشند تا استعدادها، علم، مهارت و گرایش خود را بهبود بخشند (Truckenbrodt, 2000). مدیران باید با توجه به ویژگیهای هر یک از کارکنان، توانایی خاص و ایدههای آنها را تصدیق کند تا خلاقیت و بهرهوری بوجود آید. کارکنان باید احساس کنند که مدیر مشتاق به پیشرفت آنهاست و روی آنها تکیه دارد، سپس آنها بطور خودکار تلاش مضاعفشان را بکار میگیرند تا به اهداف سازمانی برسند و طول عمر رابطه آنها با سازمان بیشتر میشود (Belfour & Wechsler, 1996). ۲)توانمندسازی کارکنان: به تعامل و مشارکت کارکنان در فرایند تصمیمگیری مرتبط با نقش سازمانی و شغلی و امکان استفاده از ایدههای نوآورانه و خلاقانه آنها اطلاق میشود تا کارشان را خوب انجام دهند و سود و بهرهوری در تجارت به ارمغان آورند. تشویق توانمندسازی کارکنان و خودابتکاری باعث انطباق عملکرد کارکنان با اهداف سازمان خواهد شد تا کیفیت حفظ شود. کارکنان اهمیت و انگیزه برای رسیدن به اهداف سازمانی را احساس میکنند (Loke, 2001). اقداماتی مانند استفاده از اختیار و قدرت مدیران در جهت تمسخر و تحقیر کارکنان رده پایین باید لغو شود تا تعداد کارکنان خودبهره ور افزایش یابد که برای بهبود سازمان مورد نیاز است(Conger & Kanungo, 1988). کارکنان باید در شغلشان، استقلال کامل داشته باشند و درصد مشارکت آنها در تصمیم گیریها، بالا باشد (Block, 1987). استخدام مناسب و برنامههای آموزشی، ترویج آموزشهای فنی و همچنین تشویقهای مدیریتی، توانمندسازی را شکل میدهد (Mc Clelland, 1975 & House, 1988). ۳)ترقی و پیشرفت: به پیشرفت کارکنان در حال حرکت از سطح پایین به سطح بالای شغلی در داخل یک سازمان اطلاق میشود که توسعه حرفهای متفاوت و مراحل جبران خسارت را تجربه میکنند. کارفرمایانی که از توسعه حرفهای و برنامه ریزی حرفهای برای کارکنان تحصیل کرده و ماهر استفاده میکنند به دنبال پیشرفت هستند (Ahmed & Bakar, 2003). مشکل عمده در پیشرفت کارکنان و مدیریت، گرایش کارکنان نسبت به کارکنان مسنتر است. مدیریت از بالا به پایین باید نسبت به کارکنان ارشد، احترام نشان دهد زیرا آنها کسانی هستند که میتوانند منبع تغییرات مثبت در این امر مهم باشند. تحقیقات نشان داده که پیشرفت نه تنها یک منبع رضایت در میان کارکنان است بلکه موجب حفظ و نگهداری کارکنان نیز میشود. استقلال در تصمیمگیری، انعطافپذیری در برنامه کاری و تاثیر ماهیت کار نیز در عملکرد کارکنان تاثیرگذار هستند. سازمان باید به کارکنان در هماهنگی اهداف شخصی و سازمانی شان به منظور داشتن سازمانی مناسب کمک کند. سرپرستان نیز باید کارکنان را بر اساس آموزش و پرورش، تخصص و دانش برای پیشرفت آماده سازند. چنین اقداماتی، کارکنان را از افراط در سیاست اعمال فشار بر مدیران به منظور افزایش پاداشها جلوگیری خواهد کرد(Sharabi, 2008). همچنین بی لاوسون روشهای کلیدی برای پیشرفت توانمندسازی کارکنان بیان نموده است: ۱- کارکنان خود را در فرایند تصمیمگیری شرکت دهید؛ بزرگترین تصمیمها اغلب توسط کوچکترین افراد سازمان گرفته میشود. با شرکت دادن کارکنان در تصمیماتی که مرتبط با زمینه فکری آنها میباشد میزان موفقیت سازمان افزایش مییابد. شرکت در تصمیم گیریها بر روند فکری و روحی کارکنان تاثیر میگذارد. ۲- مشارکت دادن کارکنان در فرایند برنامه ریزی؛ طی این روند کارکنان خود را عضوی میدانند که در رشد سازمان موثرند و باعث افزایش روحیه کارکنان و ایجاد انگیزش بیشتر کارکنان برای فعالیت در سازمان میگردد. ۳- از کارکنان خود تمجید و قدردانی کنید؛ وقتی کارکنان بدانند که کاری خوب و موفق انجام دهند و در طی این کار از آنها قدردانی میشود این روند استمرار پیدا میکند و به ایجاد انگیزههای جدید و توسعه توانمندسازی کمک میکند. ۴- حمایتهای مستمر از کارکنان؛ هنگامی که کارکنان با انگیزههای جدید و نیاز به کمک به سوی کارفرما میآید آنان را با اصطلاحات «شما هنوز خبره نیستید یا مشکلات شما شخصی است» از کار نرانید. کارکنان هنگامی که احساس مهم بودن میکنند و بتوانند آزادانه آرای خود را بیان نمایند، در توسعه و بقای سازمان نقش مهمی خواهد داشت و باعث افزایش توانایی خود خواهند گردید(Lawson, 2001). حفظ کارکنان به توانایی سازمان برای حفظ و نگهداری تعهد و اعتماد کارکنان در مدت زمان طولانی برای کسب سود متقابل اطلاق میشود. حفظ کارکنان اغلب عامل حیاتی و برجسته در رشد سازمان است. مدیریت باید به منظور افزایش تعهد سازمانی به کارکنان وظایف قابل توجه واگذار کند (Strees, 1977). مدیران باید به توجه به هزینه مربوط به کارکنان، بودجه مناسب را به منظور برآورده ساختن خواستهها و نیازهای حرفهای آنها فراهم سازند (Hartline & Witt, 2004). سازمان باید شرح شغل مناسب کارکنان را جهت جلوگیری از ابهام و اغتشاش تهیه نماید. چنین دستورالعملهایی موجب جلب رضایت کارکنان و در نتیجه ایجاد تعهد و وفاداری به سازمان میشود (Dewald, 2011). مشاوره، روش آموزش متداول در میان کارکنان است. بنابراین مدیران باید به این روش آموزشی توجه داشته باشند تا کارکنان خوب را حفظ کنند (Musser, 2001). فرصتهای توسعه حرفهای و آموزش باید وجود داشته باشد تا ارزش و تواناییهای کارکنان را افزایش دهد تا آنها را برای نتایج پربار جذب و حفظ کند (Thite, 2010). اعتماد، عامل مهمی در شکلگیری روابط بین کارمند و کارفرما است. اگر کارفرمایان به ایدههای کارکنان و افزایش تعهد و وفاداریشان اهمیت دهند، اعتماد دست یافتنی میشود (Tan & Lim, 2009). اگر کارکنان نسبت به سازمان احساس تعلق کنند با اثربخشی بیشتر کار خواهند کرد، غیبت کمتر شده و بهترین کارکنان حفظ خواهند شد (Barrett & Connell, 2001).
در کشاورزی ارگانیک، کلا محصولات و حیوانات متنوعی پرورش داده میشود . این تنوع بدین معنی است که خطر نوسان تولید بواسطه واکنش متفاوت محص ولات مختلف نسبت به تغییرات اقلیمی و زمان های مختلف رشد، پخش میشود. امنیت غذایی لزوماً از طریق خودکفایی محصولات غذایی بدست نمیآید . تقاضای مصرفکننده برای موادغذایی تولید شده به شیوه ارگانیک و گاهی اوقات بیمههای مؤثر فرصتهای جدید صادراتی برای کشاروزان کشورهای جهان سوم ایجاد می کند و از این طریق خودکفایی افزایش می یابد. کشاورزی ارگانیک از راههای مختلفی میتواند بر امنیت غذایی محلی تاثیر داشته باشد .کشاورزان ارگانیک هزینههای اولیه زیادی ندارند بنابراین پول کمتری قرض میکنند. نهادههای شیمیایی در نتیجه کاهش سوبسیدها برای تعداد بسیاری از کشاروزان فقیر قابل تهیه نیست. بهبود ساختمان خاک شاید تنها روش پایدار اقتصادی برای کشاورزان خرده پا باشد. این ویژگی فرایند تولیدی کشاورزان ارگانیک باعث میشود، مصرفکنندگان و کشاورزان ارگانیک نسبت به عاملی که کنترل کمی روی آن دارند، وابستگی کمتری داشته باشند و بدین ترتیب است که وضعیت امنیت غذایی بهبود می یابد. ۲-۳-۱-۳- اثرات زیست محیطی کشاورزان ارگانیک از مصرف کودهای شیمیایی صرف نظر کردهاند. بسیاری از طرحهای صدورگواهی نیز مصرف کودهای معدنی را محدود کرده است. این کودها منحصرا می تواند به عنوان مکمل مواد آلی تولید شده در مزرعه استفاده شوند. در این کار مزایای زیست محیطی به شرح ذیل وجود دارد، نیازی به استفاده از انرژی فسیلی غیرقابل تجدید نیست و آبشویی نیتروژن کاهش مییابد . در عوض، کشاورزان حاصلخیزی خاک را از طریق استفاده از کود آلی (نوع کود و طریقه پخش آن بر میزان نیتروژن خاک اثر فوقالعادهای دارد و در صورت استفاده نادرست منجر به بروز مشکل آبشویی خواهد شد)، بقایای گیاهی(مانند بقایای برنج و ساقه های ذرت خرد شده) گیاهان خانواده بقولات، کودهای سبز و سایر کودهای طبیعی (مانند علفهای دریای، کود مرغی و سنگ فسفات) افزایش میدهند. بسیاری از کشاورزان فقیر به کود دامی که یکی از اجزاء مهم حاصلخیزی است دسترسی ندارند. گاهی اوقات ممکن است کشاورزان ارگانیک از لجن فاضلاب استفاده کنند که این مواد حاوی عوامل بیماری زا و سایر آلودگیهاست. خاک برخی مناطق کشورهای حارهای دارای حاصلخیزی کمی است و استفاده از نهادههای شیمیایی در آنجا الزامی است. در کشاورزی ارگانیک محصولات و دامهای متنوعی بایستی وجود داشته باشد . بسیاری از محصولات غذایی بومی(مانند انبه، نخل روغن، ارزن، سیب زمینی هندی و ذرت خوشه ای)، بقولات و سایر گیاهان تحت کشت می توانند در تناوب زراعی گنجانده شوند. ۲-۳-۱-۴- اثرات اجتماعی ماهیت کشاورزی ارگانیک بگونه ای است که باعث میشود دانش و گونه های بومی که غالبا نادیده گرفته میشوند در این سیستم کشاورزی، ارزش زیادی پیدا کند .در بسیاری مناطق این دانش بواسطه معرفی کشاورزی پرنهاده، ترویج سیستم تک کشتی و انتخاب محصولات اصلاح شده رو به زوال رفته است. مدیریت ارگانیک که متکی بر دانش بومی ، پیچیدگی تعاملات و گوناگونی شرایط از محلی به محل دیگر متفاوت است، مطلوب اراضی بزرگ تولیدی نیست. بنابراین کشاورزی ارگانیک نیازمند توزیع عادلانهتر و حق دسترسی عادلانهتر به منبع تولیدی مهمی به نام« زمین» است. فعالیت در سیستم کشت ارگانیک به معنی آزمایش فنون جدید، مدیریت خاص زمان کاری، سرمایه گذاری در زمینه اقدامات مربوط به مدیریت خاص فضاها، پذیرش و اصلاح راه حلهای تغییرات، مقایسه گزینههای مختلف با کشاورزانی که دارای شرایط مشابهی هستند و انتخاب گزینه بهینه میباشد. این کار تنها از طریق مشارکت کشاورزان در تحقیق و کاربرد نتایج تحقیقات قابل حصول است . اجرای تحقیقات درون مزرعهای میتواند جوامع روستایی را حمایت کرده و دانش جدیدی بوجود آورد که همه کشاورزان از آن منتفع شوند. نیاز دائمی به نیروی کار در کنار افزایش ظرفیت زمین و حفاظت آب در کشاورزی ارگانیک میتواند افراد را به اختصاص دائمی زمین زراعی خود به کشت ارگانیک تشویق کند و بدین ترتیب به جوامع روستایی نیروی تازهای بخشد. بهبود موقعیت زنان در کشاورزی به عنوان موضوع مهمی در کشاورزی ارگانیک شناخته شده است. دستیابی به کار، توزیع کار براساس جنسیت و دسترسی به دانش ملاحظات مهمی هستند. در کشاورزی ارگانیک، استفاده از نهادههای در دسترس محلی تشویق میشود. اثر استفاده از نهادههای محلی بر جوامع محلی نسبت به زمانی که نهاده ها از خارج جامعه کشاورزی به سیستم وارد میشود بسیار بیشتر است. در مواردیکه سموم و آفتکشهای شیمیایی از خارج جامعه کشاورزی وارد میشود، پذیرش فنون کشاورزی ارگانیک به معنی کاهش واردات نهادهها و کاهش نیاز به پول خارج (ارز) است. در کشاورزی ارگانیک مشخص نیست که در چه موردی نیاز به نیروی کار بیشتر است. در مناطقی که عملیات افزایش ارزش افزوده (مانند فراوری و بازاریابی) محصولات ارگانیک در حال انجام است، نیروی کار بیشتری مورد نیاز است و توزیع خاص نیروی کار را طلب می کند. ویژگی فعلی بازار کشاورزی ارگانیک این کار را مساعدتر کرده است. ۲-۳-۲- جنبه های تکنیکی زراعت در کشاورزی ارگانیک الف) مدیریت خاک در کشاورزی ارگانیک ب) مدیریت تغذیه گیاهی در کشاورزی ارگانیک ج) مدیریت تناوب زراعی در کشاورزی ارگانیک د) مدیریت علف های هرز در کشاورزی ارگانیک ه) مدیرت کنترل آفات و بیماریها در کشاورزی ارگانیک (میردامادی و خادمی،۱۳۸۲ ). ۲-۳-۲-۱- مدیریت خاک در کشاورزی ارگانیک هدف از مدیریت خاک در نظام ارگانیک، حفظ سلامت و فعالیت بیولوژیکی خاک و ایجاد محیطی مناسب برای رشد گیاه میباشد که به منظور تولید بیشتر مواردی چون جلوگیری از فرسایش آبی و بادی، هدر رفتن آبها در مناطق خشک، زهکش، ایجاد محیطی مناسب برای رشد گیاه، انجام عملیات صحیح زراعی و حفظ پوشش گیاهی در خاک های کم هوموس لحاظ می گردد، ضمن آنکه در این نظام باید از اثرات متقابل محصول زراعی، خاک و تاثیر مدیریت کشت، اطلاعات کافی داشت. با توجه به اینکه خاک شدیداً تحت تاثیر عملیات شخم قرار دارد. از این رو در روش ارگانیک، شخمی مورد نظر میباشد که با حفظ ساختمان خاک و پوشش گیاهی مناسب، طول زمانی نسبتاً بیشتری را در تناوب فراهم سازد. ۲-۳-۲-۲- مدیریت تغذیه گیاهی در کشاورزی ارگانیک در مدیریت تغذیه گیاهی تاکید بر این است که با کاهش مصرف منابع خارجی برای تامین عناصر غذایی، از هدر رفتن عناصر جلوگیری شود و میکروارگانیزم های خاک بتوانند عامل گردش عناصر غذایی در خاک را به انجام رسانند، به نحوی که در صورت خروج مواد آلی و عناصر غذایی در هنگام برداشت، جایگزینی این مواد تامین گردد. فرایند هدر رفتن عناصر غذایی بایستی با بهره گرفتن از فرآیندهای چرخه طبیعی و تثبیت بیولوژیکی ازت به حداقل کاهش یابد. یک سیستم مطلوب را میتوان در تلفیق نظام های زراعی و دامداری جستجو نمود که ماحصل مزرعه در دامداری و ضایعات دامداری در مزرعه مصرف گردد. ۲-۳-۲-۳- مدیریت تناوب زراعی در کشاورزی ارگانیک در اثر برداشت محصول، عناصر غذایی بسیار زیادی از خاک خارج میشود و چنانچه کشت پیدرپی ادامه یابد، کاهش مقاومت محصول در برابر خسارت و آفات و بیماریها و کند شدن رشد را به همراه خواهد داشت. اهدافی که در این بخش مورد توجه است، شامل حداقل نمودن علفهای هرز مزرعه، کنترل بیماریها و آفات از طریق افزایش تنوع فضایی در بعد زمانی و مکانی میباشد. ۲-۳-۲-۴- مدیریت علف های هرز در کشاورزی ارگانیک تفکر کشاورزی نوین به از بین بردن علفهای هرز استوار است و سعی بر این است که با هر وسیله چه مکانیکی و چه شیمیایی، کلیه علفهای هرز از بین برود. اگر چه علفهای هرز به دلیل رقابت با گیاهان زراعی کاهش عملکرد آنها را فراهم میآورد و برخی نیز به صورت انگل میباشد ولی علفهای هرز دارای محاسنی نیز هستند، از جمله میتوانند با ایجاد پوشش مناسب در سطح خاک از فرسایش خاک جلوگیری نمایند و یا ریشه آنها در بهبود فعالیت بیولوژیک خاک تاثیر داشته و ممکن است بعضی مواد شیمیایی تولید شده توسط علفهای هرز اثرات مثبتی بر روی گیاهان زراعی داشته باشد. کشاورزی ارگانیک با تلاش برای از بین بردن علفهای هرز مخالف است. لذا توصیه می کند نوارهایی از علفهای هرز در بین ردیفهای زراعی باقی بماند، که این قسمتها بتوانند حشرات مفید را به خود جلب نموده و به کنترل علفهای هرز کمک نمایند. این نوع کشاورزی معتقد است که کنترل علفهای هرز باید به صورت تعادلی بوده و بین گونه های زراعی و گونه های هرز تعادلی برقرار باشد. ۲-۳-۲-۵- مدیریت کنترل آفات و بیماریها در کشاورزی ارگانیک مصرف آفتکشها از دستاوردهای کشاورزی پیشرفته بوده و پس از مشخص شدن آثار زیانبار آنها اگر چه امروزه در بسیاری از کشورهای پیشرفته کمتر مورد استفاده قرار میگیرند و استفاده از آنها ممنوع شده اما در کشورهای کمتوسعه یافته هم چنان به طور فزآیندهای مصرف میشوند. برخی از مشکلات آفتکشها به قرار زیر میباشد: الف) وجود ماهیت شیمیایی آفتکشها باعث برهم خوردن اکوسیستم خاک و موجودات زنده و حیوانات میگردد. ب) ایجاد مسمومیت در انسان ج) آلودگی هوا د) از بین بردن حشرات مفید ه) بیاثر بودن قارچها به دلیل مقاوم شدن این نوع آفات و) تاثیر معکوس برخی آفتکشها ، یعنی ازدیاد جامعه آفات منظور از کنترل بیولوژیکی، کاربرد کودهای آلی، تناوب، رعایت تاریخ کشت، کود سبز، اصلاح ارقام مقاوم و تقویت دشمنان طبیعی آفات میباشد. ضمن آنکه این تفکر در کشاورزی ارگانیک وجود دارد که اگر در خاک توازن مواد غذایی برقرار باشد، افزایش قدرت گیاه او را از آسیب دیدگی در برابر بیماریها در امان داشته و گیاه دارای قابلیت بیشتری برای مقابله با عوامل بیماریزا می شود (میردامادی، خادمی، ۱۳۸۲). ۲-۴- معایب کشاورزی ارگانیک معایب عمده کشاورزی ارگانیک به شرح ذیل می باشد: ۲-۴-۱- محصولات غذایی ارگانیک گرانتر از محصولات غیرارگانیک هستند. در سالهای اولیه پیدایش جنبش ارگانیک تولیدکنندگان این شیوه کشاورزی در انزوا قرار داشتند. درآمد آنها کم و مجبور به کشت و کار در اراضی نامرغوبتر و دوردستتر بودند . هیچ گونه نظارت، کنترل و تضمینی برای قیمت محصولات ارگانیک وجود نداشت . کشاورزان ارگانیک اغلب از جانب کشاورزان و مردم به تمسخر گرفته میشدند . امروزه جنبش ارگانیک از لحاظ سیاسی در جایگاه مناسبی قرار داشته و از جانب طرفداران محیط زیست و منتقدین شیوههای کشاورزی رایج حمایت میشوند . از لحاظ تجاری نیز، افزایش تعداد کشاورزان ارگانیک امکان ایجاد تعاونیهای بازاریابی محصولات را فراهم آورده است. این تعاونیها باعث شده است تا کشاورزان مزبور در هنگام معامله با فروشندگان کل از موضع قدرت بیشتری برخورد کنند. قیمت محصولات ارگانیک در مقایسه با محصولات غیرارگانیک بیشتر است. به عنوان مثال آرد گندم ارگانیک دو برابر غیرارگانیک آن قیمت دارد. بدین ترتیب کمبود عملکرد جبران میشود. ۲-۴-۲-کشاورزی ارگانیک به نیروی کار بیشتری نیاز دارد. در مقایسه با مزارع کشاورزی رایج، در مزارع ارگانیک از نیروی کار چه به صورت موقت یا به صورت تمام وقت ، به نسبت بیشتر استفاده میشود . علت عمده این امر تنوع بیشتر فعالیتها، عملیات بازاریابی و فرایندسازی محصول و نسبت بیشتر سبزیجات و گیاهان ریشهای در تناوب مزارع ارگانیک میباشد. مطالعات متعدد حاکی از تأثیراندازه مزرعه و نیروی کار مورد نیاز است. در مزارع کوچک استفاده از نیروی کار و نیاز به آن در هر هکتار نسبت به مزارع ارگانیک بزرگتر، بیشتر است . آنچه مسلم است در اکثر مزارع ارگانیک نیروی کار خانواده نقش مهمی را بر عهده دارد و در مواردی که وسعت و گستردگی فعالیت ایجاب کند، اقدام به استخدام نیروی کار اضافی خواهد شد. نیاز به نیروی کار بیشتر در مزارع ارگانیک برای کشورهای جهان سوم که بیکاری یک معضل بزرگ است، یک فرصت به شمار میرود.