عضدالدین ایجی
قاضی عضد الدین عبد الرحمن ایجی شیرازی.هم حکیم بوده و هم متکلم و هم اصولی.نظریات او در علم اصول و همچنین در برخی مسائل فلسفی و کلامی مطرح است.کتاب معروف او مواقف است که هر چند عنوان کلام دارد نه فلسفه،ولی می دانیم که بعد از دوره خواجه نصیر الدین طوسی و تالیف کتاب تجرید،کلام به نسبت زیادی به فلسفه نزدیک شد،یعنی هدفهای کلامی با معیارهای فلسفی نه با معیارهای کلامی توجیه می شد و بسیاری از مسائل الهیات بالمعنی الاعم و بالمعنی الاخص فلسفه در کتب کلامی طرح می شد،لهذا مواقف از این نظر جای شایسته ای دارد.این کتاب را میر سید شریف جرجانی شرح کرده و مکرر با متن چاپ شده است.قاضی عضد الدین شاگردانی تربیت کرده است از قبیل تفتازانی،شمس الدین کرمانی،سیف الدین ابهری.او در سال ۷۰۰ یا ۷۰۱ متولد شده و در سال ۷۵۶ یا ۷۶۰ درگذشته است. (وب سایت حوزه علمیه قم به نشانی hauzeh.net)
بهمنیار
ابوالحسن بهمنیار ابن مرزبان کاتب آذربایجانی از پیروان فلسفه معلم اول و از بزرگترین شاگردان ابوعلی سینا بوده که ۳۰ سال بعد از فوت آن حکیم دانشمند در سال ۴۵۸ رحلت فرموده است. و کتاب المباحثات ابن سینا در پاسخ به سوالات او نوشته شده است. از مشاهیر فلاسفه و حکما ابو العباس لوکری استاد خواجه نصیر طوسی از جمله شاگردان وی است.
افکار او در اساس و پایه با آراء استادش ابن سینا یکی است، اگر چه در اعتراض و سوالات خود سخنانی مخالف او بیان می کند.
تألیفات: التحصیل: در منطق و حکمت طبیعی و الهی، البهجه و السعاده، رساله فی موضوع العلم المعروف بما بعد الطبیعه، رساله فی مراتب الموجودات، کتاب المفارقات و النفوس، رساله ای در اثبات عقول فعاله (حلبی، ۱۳۸۱، ص ۳۴۸ و ۳۴۹)
ملا رجبعلی تبریزی
رجبعلی تبریزی (درگذشت ۱۰۸۰ قمری/۱۰۴۸ خورشیدی) از مشاهیر شهر تبریز است که در قرن یازدهم هجری میزیستهاست. وی در نزد شاه عباس دوم و شاه سلیمان صفوی جایگاه ویژهای پیدا کردهبود؛ بهطوری که شاه عباس برای دیدار با رجبعلی، خودش به خانهٔ وی میرفت و با او ملاقات مینمود.
رجبعلی در مدرسهٔ شیخ لطفالله مشغول به تحصیل شد و بهدلیل هوش و ذکاوت بالا، در طی چند سال مشهور گشت و مورد احترام همگان قرار گرفت. از شاگردان وی میتوان به «امیر قوامالدین محمد اصفهانی»، «قاضی سعید قمی»، «محمدحسین سعید قمی»، «محمدرفیع پیرزاده»، «ملا محمد تنکابنی» و «ملا محمد شفیع اصفهانی» اشاره کرد.
آثار متعددی از رجبعلی برجای مانده که «اثبات واجب»، «الاصول الاصفیه»، «المعارف الالهیه»، «دیوان واحد تبریزی»، «تفسیر آیهالکرسی» و «کتاب فی الحکمه» از مهمترین آن ها هستند.
رأی مشهور رجبعلی تبریزی، اعتقاد او به اشتراک لفظی وجود است، به این معنا که واجبالوجود و ممکنات در اطلاق لفظ «وجود» بر آنها اشتراک لفظی دارند. وی قائل به اصالت ماهیت بوده است و ترکیب وجود و ماهیت را انضمامی میدانسته است. تبریزی حرکت در جوهر و وجود ذهنی و عینیت ذات و صفات خداوند را انکار کرده است.
تبریزی را از فیلسوفان بزرگ سده یازدهم هجری و نیز متکلم و فقیهی بهشمار آوردهاند که بیش از معاصران خود در فلسفه ژرفاندیشی کرده و بسیار متأثر از معتزله بوده است. طریق تفکر او با سنت اشراقی پیش از وی متفاوت بوده است و نیز مخالف ملاصدرا در مبحث اصالت و اشتراک معنوی وجود بهشمار میآید. اندیشههای او حوزهٔ مستقلی را تشکیل داد که میتوان از آن با عنوان «جریان» یا «مکتب» رجبعلی تبریزی یاد کرد.(آشتیانی، ۱۳۶۳ ش، ج۱، ص ۲۲۰ و وب سایت حوزه علمیه قم)
سعدالدین تفتازانی
سعد الدین مسعود بن عمر بن عبد الله تفتازانی،معروف به ملا سعد تفتازانی.شهرت بیشتر او به کلام و علوم بلاغت است،ولی مردی جامع بوده و از علوم عقلیه فلسفیه بی اطلاع نبوده است.متنی در منطق،بسیار مختصر و شیرین به نام تهذیب المنطق تالیف کرده که از زمان خودش تاکنون در حوزه های علمیه تدریس می شده و می شود.تفتازانی کتب زیاد تالیف کرده است.بعضی مدعی اند که تفتازانی بعد از خرابی دوره مغول با نیروی حسن بیان بار دیگر به قسمتی از معارف اسلامی جان داد.بعلاوه منظور ما از طبقات فلاسفه تنها کسانی نیستند که در فلسفه صاحب نظرند،مقصود همه کسانی است که حامل این فن بوده و واسطه انتقال از دوره ای به دوره دیگر بوده اند.تفتازانی لااقل در منطق این شان را داشته است.وی در سال ۷۱۲ یا ۷۲۲ در دهی در نزدیکی شهر نساء متولد شد و در سال ۷۹۱ یا ۷۹۲ یا۷۹۳ در سرخس درگذشت. بعضی گفته اند در سمرقند درگذشت و جنازه اش به سرخس منتقل شد.(آشتیانی، ۱۳۶۳ ش، ج۱، ص ۲۲۰ و وب سایت حوزه علمیه قم)
ملا محمد صالح حائری مازندرانی
در ۲۸ رجب سال (۱۲۹۸ هـ . ق) در شهر مقدس کربلای معلا در خانه پاک و بی آلایش فقیهی اندیشمند دیده به جهان گشود. علامه حائری از خاندان اهل علم و دانش و تقوا و معرفت برخاسته است. جد اعلای ایشان مرحوم آیه الله آقا شیخ معین الدین قاسمی علامه مازندرانی از فقیهان معروف عصر خود و از دست پروردگان علامه مجلسی بوده است. جد دیگرش فقیه فرزانه آیه الله محمد حسن قاسمی بارفروشی ـ رحمه الله ـ است.
علامه حائری برادری با فرهنگ و فرهیخته به نام آیه الله شیخ علی علامه (متوفای ۱۳۹۲ هـ . ق) (صاحب کتاب حجه البالغه) داشت که سال ها از محضر او کسب فیض کرد. محمد صالح از همان آغاز کودکی به فراگیری دانش رغبت فراوان داشت و دارای نبوغ فکری و حافظه ای نیرومند بود. علم اندوزی را در کربلا نزد برادران خود به نام های مولا علی معروف به «سیبویه» و مولا عباس معروف به «اخفش» آغاز نمود.
او پس از این آموزش ها به تألیف «رساله غساله» پرداخت و کتاب هایی که خوانده بود، تدریس کرد. آخوند ملا محمد کاظم خراسانی، صاحب کفایه الاصول (متوفای ۱۳۲۹ هـ . ق) در ماه رجب سال (۱۳۱۲ هـ . ق) به قصد زیارت وارد کربلا شد. وی روزها در صحن مطهر سید الشهدا ـ علیه السلام ـ مبحث غساله را تدریس می کرد. شیخ محمد صالح فرصت را مغتنم شمرد و رساله غساله، و کلی طبیعی و تجری را که تألیف کرده بود، به مرحوم آخوند عرضه کرد. مرحوم آخوند پس از مطالعه تألیفات شیخ محمد صالح، به استعداد فوق العاده و نبوغ وی پی برد و در بازگشت به نجف؛ این جوان نابغه را نیز با خود برد. بدینسان شیخ محمد صالح به حلقه درس آخوند خراسانی وارد شد.
در حوزه نجف، علاوه بر درس آخوند، از دانشمندانی چون فقیه بزرگوار حاج میرزا حسین، حاج میرزا خلیل تهرانی ـ رحمه الله علیه ـ و از حکیم توانا مرحوم ملا اسماعیل بروجردی علوم عقلی را استفاده کرد و با دانش های گوناگون آشنا شد و هنوز به بیست سالگی نرسیده بود که به درجه رفیع اجتهاد نائل آمد. متأسفانه زمانی که حوزه نجف می بایست از مقام علمی او بهره برداری کند مصادف با بیماری چشم او شد. سرانجام پس از یک سده پژوهش، تألیف، تدریس، عبادت و پارسایی در ۲۱ دیماه ۱۳۵۰ برابر با ۲۳ دی قعده ۱۳۹۱ هـ . ق، در سن ۹۳ سالگی به لقاء الله پیوست.(مازندرانی، ۱۳۳۵ ش، ص ۲۰ تا ۲۵ و وب سایت حوزه علمیه قم)
فخر رازی
امام فخر الدین محمد بن عمر رازی، معروف به فخر رازی (۶۰۶-۵۴۴ ق) از جمله حکمای نادر مشرق زمین است که در مباحث فلسفی و کلامی سعی در استقلال رأی و آزادی از تقلید داشته است.
اگر چه فخر رازی از حکمای متقدم افلاطون و ارسطو را بیشتر در نظر داشته است اما در واقع بیشتر بر آراء فارابی و ابن سینا اعتراض کرده است، چنانچه خواجه نصیر الدین طوسی در مقدمه ی شرح اشارات و تنبیهات ابن سینا گفته است اگر چه او(فخر رازی) در تفسیر مشکلات و غوامض آن بهترین کوشش را کرده است و در این معنی به نهایت استقضا رسیده است اما در رد بر صاحب آن یعنی ابن سینا زیاده روی کرده است و در نقض آراء او پای از حد اعتدال فراتر نهاده است و از این روی کوششهای او جز ذم و قدح ابن سینا بار نیاورده است، تا آنجا که بعضی از ظریفان شرح او را «جرح» نام نهادند. (زریاب خویی ۱۳۶۵، ص۸۶).
ملا هادی سبزواری
حاج ملا هادی سبزواری. بعد از ملا صدرا مشهورترین حکمای الهی سه چهار قرن اخیر است.حاجی سبزواری در سال ۱۲۱۲ در سبزوار متولد شد.هفت ساله بود که پدرش مرد.در ده سالگی برای تحصیل به مشهد مقدس رفت و ده سال اقامت کرد.شهرت حکمای اصفهان او را به اصفهان کشانید.در حدود هفت سال از محضر ملا اسماعیل در بکوشکی اصفهانی استفاده کرد و ضمنا در همان وقت دو سه سالی اواخر دوره حکیم نوری را درک کرد.سپس به مشهد مراجعت کرد و چند سالی در مشهد به تدریس پرداخت.آنگاه عازم بیت الله شد.در مراجعت اجبارا دو سه سالی در کرمان اقامت کرد.در مدت اقامت کرمان برای این که نفس خود را تربیت کند و ریاضت دهد،سعی کرد ناشناخته بماند و در همه مدت به کمک خادم مدرسه به خدمت طلاب قیام می کرد.بعد دختر همان خادم را به زنی گرفت و رهسپار سبزوار شد.قریب چهل سال بدون آنکه حتی یک نوبت از آن شهر خارج شود در آن شهر توقف کرد و به کار مطالعه و تحقیق و تدریس و تالیف و عبادت و ریاضت نفس و تربیت شاگردان پرداخت تا عمرش به پایان رسید.
از نظر تشکیل حوزه گرم فلسفی و جذب شاگرد از اطراف و اکناف و تربیت آنها و پراکندن آنها در بلاد مختلف،بعد از حکیم نوری کسی به پایه حکیم سبزواری نمی رسد.صیت شهرتش در همه ایران و قسمتهای خارج ایران پیچید.طالبان حکمت از هر سو به محضرش می شتافتند.شهر متروک سبزوار از پرتو وجود این حکیم عالیقدر قبله جویندگان حکمت الهی گشت و مرکز یک حوزه علمی شد.
حکیم سبزواری فوق العاده خوش بیان و خوش تقریر بود،با شور و جذبه تدریس می کرد.او گذشته از مقامات علمی و حکمی،از ذوق عرفانی سرشاری برخوردار بود.بعلاوه،مردی با انضباط،اهل مراقبه،متعبد،متشرع و بالاخره سالک الی الله بود.مجموع اینها سبب شده بود که شاگردان او به او تا سرحد عشق ارادت بورزند.از نظر جاذبه استاد و شاگردی،حکیم سبزواری بی مانند است.بعضی از شاگردان او بعد از او با اینکه چهل سال از او فاصله گرفته بودند،باز هم هنگام یاد آوری او به هیجان می آمدند و اشک می ریختند.(سبزواری، ۱۳۶۰ ش، ص ۶۵ تا ۷۰ با مقدمه آشتیانی)
ابو اسحاق شیرازی
امام ابراهیم بن علی بن یوسف بن عبدالله فیروز آبادی شیرازی (۴۷۶ – ۳۹۳ق) در یکی از شهرهای فارس بنام جور بدنیا آمد و سپس به شیراز رفت. در مکتب شیخ ابن اعبدالله بیضاوی و ابی احمد بن عبد الوهاب ابن رامین در شیراز و نیز زیر نظر الخرزی درس آموخت.
درباره مذهب او معروف است که در اصول و فروع دین میان مذهب اشعری و شافعی جمع کرده است. و در اصول تابع استوار ابوالحسن اشعری است. از تألیفات مهم وی می توان به موارد زیر اشاره کرد: التبصره فی الصول الفقه، تلخیص علل الفقه، التنبیه فی فروع الشریعه، الحدود، الطب الروحانی، عقیده السلف، کتاب القیاس و . . . (شیرازی، ۱۴۲۵ق، ص ۳۶۳ و ۳۶۸)
غزالی
ابوحامد محمد بن محمد الطوسی (غزالی) (۴۰۵ تا ۵۰۵ هـ ق)
او پس از یک دوره صوفی گری، در خلال پژوهش به هدف کسب یقین سعی کرده در فلسفه به مطالعه ای تمام عیار دست بزند امام الحرمین جوینی استادش در این عرصه الهام بخش او بود. آثار نوافلا طونی عربی فارابی و ابن سینا در کانون مطالعات او قرار داشتند. نشان دادن ابعاد مختلف مغایرت این آموزه ها با اسلام سنی، هدف نهایی او بود. او در این راستا کتابی در نقد بر این آموزه ها تحت عنوان تهافت الفلاسفه (تناقض گویی فیلسوفان) نوشت. (دلیرپور و وات، ۱۳۸۵، ص ۱۲۳)
ملاعبد الرزاق لاهیجی
متوفی ۱۰۷۲ هـ ق شاگرد ملاصدرا بوده و مهم ترین آثار وی عبارتند از: مشارق الالهام فی شرح تجرید الکلام ، شرح هیاکل النور، رساله فی حدوث العالم، حاشیه ی بر حاشیه خفری بر الهیات شرح تجرید، تعلیقه بر شرح اشارات، الکلمات الطیبه (حلبی، ۱۳۸۱، ص ۶۷۴ و ۶۷۵)
حمید مفتی
ابو علی محمد ابن افضل بن محمد مشهور به حمید مفتی، در قرن ۸ و ۹ می زیسته و احتمالاً از علمای صاحب فتوای زمانه خود بوده است. وی به مبانی نظری امام فخر رازی گرایش داشته است و آراء او بیشتر با مبانی کلام اشعری منطبق می باشد. و البته گاهی در آثارش آرای فخر رازی را ابطال می کند و اندیشه های فخر رازی را به کنار می نهد. (مفتی، ۱۳۷۴، ش ، ص ۱۴)
فصل دوم:
نظریه تباین ذاتی موجودات در فلسفه ابن سینا و برخی حکمای مشاء
مقدمه
از جمله درخشان ترین مباحث فلسفه ی اسلامی که گامی اساسی در راستای پرورش اندیشه محسوب می شود، مباحث وجود شناسی است. بسیاری از فلاسفه ی مسلمان از جمله صدرالمتألهین شیرازی، فلسفه ی ابوعلی سینا را فلسفه ای وجودی دانسته اند؛ اگر چه«وجود» با اطلاق «حقیقت عینیه» – آنطور که در فلسفه ی صدرایی مورد توجه است – در فلسفه ی سینوی مطرح نیست و ابن سینا در سایه ی تحلیل «موجود» به«وجود» می پردازد و حتی موضوع علم «ما بعد الطبیعه» را هم «موجود» معرفی می کند.
دراین فصل درصدد آن هستیم تا پس از طرح مباحث «وجود» و «موجود» از نظر ابن سینا به این امر مهم بپردازیم که آیا شیخ الرئیس قائل به تباین ذاتی بین موجودات بوده است؟ و آیا وی قول به اشتراک لفظی را پذیرفته است یاخیر؟ در صورتی که وی قائل به تباین و اشتراک لفظی باشد، می بایست نتایج و لوازم آن در سراسر فلسفه اش به چشم بخورد، در ضمن ما دراین فصل می خواهیم بررسی کنیم که آیا با توجه به ساختار فکری ابن سینا قول به تباین و اشتراک لفظی از ناحیه ی وی ممکن است یا خیر؟ لذا ناچاریم تا به بررسی مسائل مربوط به «وجود» و «موجود» و برخی احکام و ویژگی های آن ها بپردازیم . چرا که این بررسی برای پاسخ دادن به این سوال که آیا مشائین و در رأس آن ها ابن سینا موجودات را وجودات عینی متباین می داند یا خیر، ضروری است. هم چنین پس از پاسخ به سوال اول، سوال دیگری مطرح است که اگر ابن سینا قائل به قول مذکور نیست، پس چه کسانی از حکمای مشاء چنین قولی را باور دارند وچرا؟ و به عبارت دیگر منشأ استناد این قول از طرف مرحوم سبزواری به مشاء چه کسی یا کسانی بوده اند؟. [۲]
به دنبال مطالب قبلی، دراین فصل برای شفاف تر شدن نظر ابن سینا به تبیین اجمالی نظر برخی از حکمای دیگر نیز می پردازیم.
۲-۱ نظریه ی تباین ذاتی موجودات در فلسفه ی ابن سینا
۲-۱-۱ «موجود» از لحاظ« موجودیت» موضوع فلسفه ی اولی
آن چه جهان خارج، عین و یا واقعیت را ساخته است، «موجود» می باشد و ابن سینا نیز همین موجود را با ملاحظه ی موجودیت موضوع فلسفه ی خود قرار داده است. یعنی «مطلق موجود» که البته با «موجود مطلق» متفاوت است؛ موجود بدون هیچ قیدی حتّی قید اطلاق. مطلق موجود اعم از «موجود مطلق» و «موجود مقید» است.
انتخاب واژه ی «موجود» به جای «وجود» این فایده را دارد که قول کسانی راهم که قائل به اصالت ماهیت اند، شامل می شود.
ابن سینا صریحا می گوید:« موضوع علم ما بعد الطبیعه «موجود بماهو موجود» است و مطالب آن اموری است که به موجود از لحاظ موجودیت و بدون هیچ شرطی ملحق می شود» (ابن سینا، ۱۳۷۱هـ ش، ص ۲۷۸.)
همچنین در «الهایت شفا» در مواردی بیان می کند که واجب است موضوع نخستین موجود از لحاظ موجودیت باشد و مسائل آن نیز اموری اند که بدون شرط بر آن عارض می شوند.[۳] (همو ۱۴۰۴ هـ ق، ص ۹ و ص۱۹)
به علاوه درمورد مسائل آن اینطور می گوید: «موجود» از حیث « موجودیت» موضوع علم الهی است ولازمه ی بحث از وجود بحث از علل نهایی آن و علت العلل و مبدأ المبادی و مجردات می باشد. پس موضوع فلسفه اشرف موضوعات است و خود آن نیز اشرف علوم است و همه ی علوم تکیه به آن دارند و یقینی بودن و قوتشان را از آن می گیرند.[۴] (همان، ص ۱۰)
آن طور که دیدیم «وجود» موضوع فلسفه ی ابن سینا نیست، بلکه وی در سایه ی نگاه درجه اولّی به «موجود» است که به «وجود» چشم دارد و همان گونه که می دانیم چنین نگاهی با نگاه درجه اوّلی صدرالمتألهین به «وجود» متفاوت است؛ ابن سینا در تحلیل «موجود» است که به «وجود» می پردازد و مانند ملاصدرا تاکیدها و تصریحات زیادی بر اصالت و عینیت و تحقق وجود با وصف حقیقت عینیه در خارج ندارد. البته صدرالمتألهین چندان قائل به این تفاوت نیست. و در مواردی از جمله تفاوت در مراتب وجود ابن سینا را با خود هم نظر می داند. (ملاصدرا، ۱۳۶۰ ش، ص ۷)
توجه ابن سینا به واقعیت خارجی در مورد موضوع فلسفه و اهمیت دادن به آن در مباحث خود می تواند یک ویژگی مهم فلسفه ی ابن سینا محسوب شود که به احتمال زیاد در مورد برخی ابهامات در فلسفه ی وی از جمله بحث «اصالت وجود» یا «اصالت ماهیت» را هگشا باشد.
۲-۱-۲ مفاهیم مترادف و متفاوت با «موجود»
۳-۲ سبک انتزاعگرایی پسانقاشانه: با افول اکسپرسیونیسم انتزاعی این جریان ظهور کرد که از سویی مرهون تجربیات انتزاع گرایان اکسپرسیونیست بود و از سوی دیگر عمیقاً در هنر اروپایی دهه های ۱۹۳۰ و ۱۹۲۰ ریشه داشت. فهم این جریان مستلزم درک شیوهای است از نقاشی انتزاعی با سطوح کاملاً متمایز از یکدیگر و مرزهای مشخص یا «کناره قاطع» که هرگز به طور کامل از میان نرفت این روش هنری در گرایشی در نقاشی آبستره است که در آن فرمها و سطوح رنگی از کادر و کناره روشن و قطعی برخوردار هستند. (شکل ۳۳ و ۳۴)
شکل۳۳- دستبند و انگشتر، تکنیک فیوزینگ، طرح انتزاعی پسانقاشانه، دست ساز، زمینه سبز،آبی، صورتی، قهوهای و سفید ابعاد ۲٫۵ در ۲٫۵ سانتیمتر، معاصر.
شکل ۳۴- دستبند، تکنیک فیوزینگ، دست ساز، طرح انتزاعی پسانقاشانه، ابعاد ۲٫۵ در ۲٫۵ سانتیمتر، زمینه قرمز، آبی، زرد، سبز، صورتی بنفش، معاصر.
۳-۳-۴ موارد مورد استفاده در آثار زیورهای آبگینه معاصر:
۱- شیشه که شامل شیشه ایرانی و شیشه رنگی اکراینی در رنگهای زرد- قرمز- سبز و آبی میباشد که رنگ قرمز آن به دلیل استفاده از بخار طلا در حین ساخت گرانقیمتتر است و جهت کار از شیشههایی ۲، ۳، ۴ میل استفاده میشود.
۲- رنگها
۲-۱ شناخت رنگها: رنگهای نقاشی روی شیشه به طور کلی از سیلیس، اکسید فلزات تشکیل شدهاند رنگهای پودری مورد استفاده به دو نوع ۱- اوپک۲- ترانسپارانت تقسیم میشود.
۲-۱-۱ اوپک: رنگی جسمی و پوششی است که در رنگهای اصلی آبی، زرد، قرمز و رنگ سفید و مشکی موجود است و حلال آن تینر میباشد.
رنگهای شیشهگری از اکسیدهای فلزی مختلف به شرح زیر میباشد.
رنگ آبی لاجوردی اکسید کبالت
رنگ آبی زنگاری اکسید مس
رنگ سبز بیکربنات و اکسید آهن
رنگ قرمز سیلینیوم یا اکسید مس یک ظرفیتی
رنگ بنفش بی اکسید منگنز و اکسید کبالت
رنگ زرشکی بی اکسید منگنز
رنگ شیری نمکهای فسفر
رنگ قهوهای پیریت و گوگرد و زغال چوب
۲-۱-۲ ترانسپارانت: رنگ ترانسپارانت بعد از پخت بلوری و شفاف میشود در طیفهای لاجوردی، سبز، زرد، قرمز موجود است.
۲-۲ درجه پخت رنگها: درجه حرارت پخت رنگهای اوپک بالا پخت که همراه با تغییر فرم شیشه میباشد. از ۵۴۰ به بالاست بسته به کاری که صورت میگیرد. بین ۵۴۰ تا ۸۲۰ درجه متغیر میباشد. در مورد رنگهای اوپک پایین پخت و رنگهای مینایی، درجه حرارت کاهش مییابد به دلیل عدم تغییر فرم بین ۴۹۰ درجه سانتیگراد و حداکثر ۵۴۰ درجه متغیر است و بسته به نرمی و سختی شیشه تغییر میکند.
۳- قلممو: قلمموی مورد استفاده با شمارههای مختلف از جمله قلمموی مورد نیاز قلمموی تذهیب میباشد.
۴- مایع حلال: مایع حلال شامل تینر ۲۰۰۰- تربانتین- نفت و غیره میباشد.
۳-۳-۵ کاربرد زیورها
کاربرد زیورهای معاصر موجود به عنوان آویز- انگشتر- گوشواره- دستبند- گل سینه مورد استفاده قرار میگیرد.
شایان ذکر است تمامی آثار دارای شناسنامه که هالوگرام برند مربوطه را دارند که بر روی آن حک شده است و دارای شماره ثبت صنایع دستی و میراث فرهنگی میباشند. همچنین دارای علامت +Gold میباشند که معرف استفاده طلا در این آثار میباشد.
۳-۴ آمارگیری و تجزیه و تحلیل یافتهها
در طول دهه های اخیر، افزایش قابل ملاحظه ای در استفاده از آمار در تمام رشتهها مشاهده شده است. امروز آمار یکی از ابزارهای ضروری در دست پژوهشگران است که با بهره گرفتن از آن می توانند مشاهدات خود را در مورد خصائص گروه های نمونه استنباط کنند، گرچه ویژگی های نمونه نسخه کاملی از مشخصات جامعه نیست و هر چند نمونه هایی که از یک جامعه انتخاب می شوند با یکدیگر تفاوت دارند، لیکن، چگونگی تغییرپذیری آنها قابل پیش بینی است (آذر و مؤمنی،۱۳۷۹،۳۲).
رشته آمار با بهره جستن از آمار توصیفی و استنباطی در پی تجزیه و تحلیل اطلاعات و استنباط درباره پدیده های مورد مشاهده است.
آمار توصیفی محقق را قادر می سازد که اطلاعات را با روش معنی دار و موثری تلخیص و تنظیم کند. این روش ابزارهایی را برای تشریح مشاهدات آماری جمع آوری شده و کاهش اطلاعات به شکل قابل فهم، فراهم می سازد.
آمار استنباطی به محقق اجازه می دهد که از طریق تفسیر اطلاعات، استنتاج کرده تا بتوانند تصمیم گیری کند.
در این بخش ابتدا نمونهای از پرسشنامههای ارائه شده به افراد، قرار گرفته و سپس بر مبنای سوالات این پرسشنامهها ویژگی های مورد بررسی با بکارگیری آمار توصیفی، شرح داده خواهد شد و سپس نتایج استنباطی داده ها، که از طریق آزمون t تک گروهی و آزمون رتبه بندی فریدمن که انجام گرفته است، تشریح میشود.
پرسشنامه فارسی:
۱- جنسیت ۱) مرد ۲) زن
۲- سن :
۳- میزان تحصیلات ۱) زیر دیپلم و دیپلم ۲) لیسانس ۳) فوق لیسانس و دکتری
۴- شغل ۱) مهندس یا دکتر ۲) کارمند ۳) آزاد ۴) غیره ذکرشود
۵- شما به کدام گروه ازگردشگران تعلق دارید؟
۱) گردشگرفرهنگی ۲)گردشگرطبیعت ۳) گردشگرتفریحی ۴) گردشگر تجاری
۶- کشورمبداء شماکدام است؟
۱) اروپا ۲) امریکا ۳) خاوردور ۴) نام کشورذکرشود
۷- آیا قبل از شروع مسافرت هزینه خاصی را برای خرید صنایع دستی اختصاص دادهاید؟
به این ترتیب با نشان دادن اعتماد سازمان مالیاتی به مودیان و رسیدگی برخی از اظهارنامهها به شیوه نمونهگیری، مودیانی که در این آزمایش اظهارنامههایشان رد شود مشمول مجازاتهایی شدیدتر از حد معمول میشود و همین عامل میتواند بسیاری از مودیان را از فکر سوء استفاده از طرح خوداظهاری باز دارد.از مزایای طرح خود اظهاری اینکه این روش آسان و قابل اجرا بوده به طوری که قانون به صورت ساده بیان شده و نیازی به توضیح و تفهیم مواد قانونی به مودی ندارد.
پیش نیاز اصلی اجرای طرح خوداظهاری، وجود سیستم اطلاعات جامع مالیاتی میباشد. لذا بر اساس تشخیص این نیاز، بند (ب) ماده (۵۹) قانون برنامه سوم توسعه تدوین گردیده است. در این بند آمده است:
وزارت امور اقتصادی و دارایی موظف است طی سه سال اول برنامه توسعه نسبت به طراحی و راهاندازی نظام جامع مالیاتی کشور اقدام کرده و با گردآوری و پردازش اطلاعات مربوط به فعالیتهایاقتصادی مودیان مالیاتی در شبکه فراگیر، روش خوداظهاری را در نظام مالیاتی کشور توسعه و ترویج دهد (حدادی و میرزایی،۹۰:۱۳۸۵).
در بخش مشاغل در سالهای قبل از اجرای طرح خوداظهاری متوسط رشد سالیانه اظهارنامه دریافتی ۱۶ درصد میباشد ولی در سال اول اجرای طرح خوداظهاری افزایش ۱۲۳ درصدی داشته است. به گونهای که تعداد اظهارنامه های دریافتی از ۷۱۴۷۹۷ عدد در سال برای عملکرد ۸۱ به ۱۵۹۵۹۱۷ عدد در سال برای عملکرد ۸۲ رسیده است. البته این افزایش، به خاطر اصلاحات انجام گرفته در قانون مالیاتهای مستقیم میباشد که معافیت پایه مالیاتی از ۰۰۰/۵۰۰/۱ ریال به ۰۰۰/۰۰۰/۱۵ ریال افزایش یافته و عدم تسلیم اظهارنامه توسط مودیان باعث عدم بهرهمندی از معافیت مذکور میشده است و آنان را به نوعی مجبور به تسلیماظهارنامه کرده است. تعداد اظهارنامه دریافتی در بخش مشاغل در سال ۸۳ به ۱۶/۸ درصد رشد نسبت به سال قبل و به رقم ۱۷۲۶۰۸۸ عدد رسیدهاست در حالی که عملکرد سال ۸۴ در بخش مشاغل حدود ۱۶۰۰۴۳۴ اظهارنامه جمع آوری شده که نسبت به سال قبل حدود ۲۷/۷ درصد کاهش را نشان میدهد. یکی از دلایل کاهش اظهارنامه دریافتی در عملکرد ۸۴ کم توجهی به فرهنگ مالیاتی در بخش تبلیغات و اطلاعرسانی موارد مصرف مالیات بوده است.
هر زمانی مردم احساس نمایندکه مالیات پرداخت شده توسط آنان برای رفع نیازهای خودشان هزینه گشته و آنان خود را در عمران و آبادانی کشور سهیم بدانند با اشتیاق و طیب خاطر مالیات میپردازند. و این وظیفه سنگین از طریق تبلیغات وسیع و از آن مهمتر انتخاب مطالب مناسب در رسانهها و بخصوص صدا و سیما امکان پذیر است. اما برای عملکرد ۸۴ جدا از این بوده است. با مراجعه به جدول زیر مشاهده میکنیم که هرچند مالیاتابرازی رشد را نشان میدهد ولی درصد رشد مالیاتابرازی نسبت به سال قبل روند صعودی تا سال ۸۲ و بعد نزولی تا سال ۸۴ را نشان میدهد.
سال عملکرد تعداد کل اظهارنامه ها جمع کل مالیات ابرازی (ارقام به هزار ریال میباشد)درصد رشد تعداد اظهارنامه ها درصد رشد مالیات ابزاری سرانه مالیات هر اظهارنامهدرصد رشد سرانه هر اظهارنامه
۸۰ ۵۹۷۹۱۱ ۴۱۳۲۴۳۴۳۷ ۰ ۰ ۱/۶۹۱ ۰
۸۱ ۷۱۴۷۹۷ ۵۷۷۸۶۷۴۸۸ ۵/۱۹ ۸/۳۹ ۴/۸۰۸ ۱۷
۸۲ ۱۵۹۵۹۱۷ ۱۰۵۰۱۶۵۲۸۲ ۱۲۳ ۷/۸۱ ۶۵۸ ۶/۱۸
۸۳ ۱۷۲۶۰۸۸ ۱۴۳۵۰۵۲۶۰۲ ۱۶/۸ ۶/۳۶ ۴/۸۳۱ ۳/۲۶
۸۴ ۱۶۰۰۴۳۴ ۱۸۲۴۱۲۸۴۵۹ ۲۷/۷- ۱/۲۷ ۸/۱۱۳۹ ۱/۳۷
متوسط درصد رشد از ۸۱ تا ۸۴ ۲/۵۰ ۳/۴۶ ۸/۲۴
ماخذ: آمارهای دفتر امور تشخیص مالیاتی سازمان امور مالیاتی کشور
بخش دوم- پیشینه تحقیق
پیشینه داخلی تحقیق
منصوری (۱۳۸۸) در مطالعه خود تحت عنوان “بررسی ارتباط متقابل مسئولیت اجتماعی شرکت و عملکرد مالی” به این نتیجه رسیده است که بین مسئولیت اقتصادی شرکت و عملکرد مالی رابطه معنی داری وجود دارد. میان مسئولیت قانونی شرکت و عملکرد مالی رابطه معنی داری وجود دارد. بین مسئولیت اخلاقی شرکت و عملکرد مالی رابطه معنی داری وجود دارد. بین مسئولیت نوع دوستانه شرکت و عملکرد مالی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین در این تحقیق ارتباط معنی داری میان مسئولیت اجتماعی شرکت و عملکرد مالی ملاحظه شد.
معصومی (۱۳۸۸) در مطالعه خود تحت عنوان “بررسی رابطه ریسک پذیری شرکتی و عملکرد مالی” به این نتایج رسیده است که ریسک پذیری شرکتی در این تحقیق با سه بعد استراتژی شرکت، ویژگیهای ریسک و کارآفرینی مشخص شده و تأثیر عوامل موجود بر عملکرد مالی شرکتها مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین محتوای سازمانی با سه بعد فرهنگ سازمانی، کنترل سازمانی و حمایت مدیریت ارشد و محتوای محیطی با سه بعد پویایی محیط، عدم تجانس محیط و خصومت محیطی مشخص شده و تأثیر این عوامل بر ریسک پذیری شرکتی مورد بررسی قرار گرفته است و نتایجیکسانی در مورد شرکت ها حاصل نشده است.
موسوی جهرمی و همکاران (۱۳۸۸) در مطالعه خود تحت عنوان ” فرار مالیاتی در نظام مالیات بر ارزش افزوده: یک مدل نظری ” به این نتیجه رسیده اند که با افزایش پرداخت های هزینه ای مشمول مالیات بر ارزش افزوده، فرار مالیاتی افزایش می یابد و به عبارتی تمکین مالیاتی کاهش خواهد یافت. همچنین، افزایش در احتمال رسیدگی و کشف فرار مالیاتی و افزایش نرخ جریمه، برای مواردی که پرونده مالیاتی رسیدگی نمی شود، افزایش تمکین مالیاتی و در نتیجه کاهش فرار مالیاتی موجب، خواهد شد.
انصاری و همکاران (۱۳۸۸) در مطالعه خود تحت عنوان “بررسی رابطه بین سلامت سازمانی و نگرش های مثبت کاری کارکنان در ادارات امور مالیاتی استان اصفهان” به این نتیجه رسیده اند که رابطه مثبت معناداری بین سلامت سازمانی و نگرش های مثبت کاری وجود دارد و توجه به سلامت سازمانی به دلیل تأثیری که بر اعمال تلاش های کاری دارد، از اهمیت زیادی در سازمان برخوردار است.
پیشینه خارجی تحقیق
ایناو و همکاران[۶] ( ۲۰۱۱)در مطالعه خود تحت عنوان ” اثرات ابعاد مختلف مسئولیت اجتماعی شرکتها بر عملکرد مالی شرکت ها در صنایع مرتبط با گردشگری ” مسئولیت های اجتماعی را در ۵ بعد شامل روابط کارکنان، کیفیت محصولات/خدمات، روابط اجتماعی، عوامل محیطی، و عوامل مربوط به تنوع، از منظر تأثیر بر عملکرد مالی در صنایع مرتبط با توریسم(هواپیمایی، کازینو، هتل و رستوران و …). مورد بررسیقرار داده اند و نتیجهاین بوده است که تمام مؤلفه های ۵ گانه بر عملکرد مالی به طور مثبت تأثیر دارند. هر چند از منظر بلند مدت و کوتاه مدت بودن تأثیر، و اینکه در کدامیک از صنایع مربوطه اتفاق بیفتند، با یکدیگر متفاوت خواهند بود. نتیجه کلی آنکه مدیران در صنایع مرتبط با توریسم می بایست برای ارتقای عملکرد مالی، توجه ویژه به مسئولیت های اجتماعی داشته باشند.
ایواتا و همکاران[۷] (۲۰۱۱) در مطالعه خود تحت عنوان “چگونگی عملکرد محیطیبر عملکردمالی؟ مدارکوشواهدازشرکت های تولیدیژاپن” به این نتیجه رسیده اند نتایج این پژوهش چگونگی تأثیر و تأثر مؤلفه های مالی با نوع واکنش آن ها به مسائل محیطی را نشان می دهد. مسائل مربوط به مدیریت پسماند تاثیر قابل توجهی بر عملکرد مالی نداشت از سوی دیگر توجه به کاهش آلایندگی تاثیر مثبتی بر عملکرد مالی نشام داد.
لینگ و همکاران[۸] ( ۲۰۰۹) در مطالعه خود تحت عنوان “تاثیر مسئولیت اجتماعی شرکت هابر عملکردمالی:شواهدیاز کسب و کاردر تایوان ” به نتایج گسترده ای در بحث ارتباط مسئولیت اجتماعی با عملکرد مالی دست یافته اند. در بین سال های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴ این تحقیق حدود۱۰۰۰ شرکت تایوانی را مورد بررسی قرار داده و ارتباط مثبت مسئولیت اجتماعی بر عملکرد مالی را روشن ساخته است.
اسچولتنز[۹] ( ۲۰۰۹) در مطالعه خود تحت عنوان “درتعامل بینمسئولیت اجتماعی شرکت هاو عملکردمالی توجه داشتهباشید” انجام داد و به این نتیجه رسیده است که بین مسئولیت اجتماعی شرکت ها و عملکرد مالی آنها رابطه مثبت معنی داری وجود دارد و همچنین تمامی ابعاد مسئولیت اجتماعی شرکت هابر روی عملکردمالی آنها تأثیر معنی داری مثبتی را نشان داده اند.
ماهانی و همکاران[۱۰] (۲۰۰۷) در مطالعه خود تحت عنوان “عملکرد اجتماعی شرکت های بزرگ، عملکرد مالی و مالکیت نهادی در شرکت های کانادا ” به بررسی رابطه مسئولیت های اجتماعی شرکت ها با عملکرد مالی و مالکیت نهادی در کشور کانادا پرداخته و به این نتیجه رسیده اند که بر اساس بررسی اطلاعات مربوط به بازه زمانی ۴ ساله، ارتباطی مشخص و معنادار بین مسئولیت های اجتماعی و عملکرد مالییافت نشد. هر چند تأثیرهای مولفه های دیگر موجود در فرایند کسب و کار بر این دو مولفه مشهود بود.
فصل سوم:
روش تحقیق
مقدمه
پژوهش را میتوان علمی منظم دانست که در نتیجه آن پاسخهایی برای سوالهای مورد نظر مطرح شده پیرامون موضوع پژوهش بدست میآید. همچنین روش پژوهش به عنوان فرایندی نظاممند برای یافتن پاسخی به پرسش یا راهحلی برای مسالهای قلمداد شده است. در این فصل روش پژوهش، روش گردآوری اطلاعات، جامعه آماری، ابزار سنجش، روایی و پایایی پرسشنامه، روش نمونه گیری و تعیین حجم نمونه و روشهای آماری که در انجام این پژوهش بکارگرفته شده اند، مورد بررسی قرار میگیرد.
روش شناسی تحقیق
در انتخاب نوع روش تحقیق حتماً باید در نظر داشت که چه کسانی در ارتباط با تحقیق تصمیم گیرنده به حساب میآیند؛ و اینکه کاربردهای تحقیق برای چه افرادی و با چه دیدگاههایی است، تا تحقیق با مشکل عدم کارآمدی مواجه نشود (علی احمدی و سعید نهایی، ۱۳۸۶). نوعشناسیتحقیق، روشرابرایروششناسیآنمهیامیکند (علی احمدیونهایی، ۱۳۸۶). ویژگیهایاینتحقیقبهطورخلاصهبه شرحزیراست:
بر اساس ماهیت و روش، پژوهشهای علمی را میتوان به پنج گروه توصیفی، تاریخی، همبستگی، تجربی و علی تقسیم نمود. در پژوهشهای توصیفی محقق به دنبال چگونه بودن موضوع است و میخواهد بداند وضع موجود چگونه است و سعی میکند به توصیف نظامند وضعیت فعلی بپردازد، ویژگیها و صفات آن را مطالعه کرده و ارتباط بین متغیرها را بررسی کند.پژوهشهای توصیفی را میتوان به سه گروه پیمایشی، ژرفانگر و تحلیل محتوا تقسیم کرد. (حافظ نیا، ۱۳۸۳).
با توجه به مطالب فوق، پژوهش جاری از نظر هدف در گروه پژوهشهای کاربردی قرار میگیرد و از نظر نوع، پژوهش در دسته پژوهشهای توصیفی- همبستگی قرار داد. نظر به اینکه پژوهش جاری از آن دسته از ابزارهای گردآوری داده که هدف آنها توصیف شرایط یا پدیده مورد بررسی بهره گرفته است این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی میباشد و از آنجا که جمع آوری دادهها در این پژوهش با بهره گرفتن از مطالعات کتابخانهای و پرسشنامهای پشتیبانی میشود میتوان آن را در گروه پژوهشهای میدانی قرار داد.
متغیرهای تحقیق
مهمترین و مفیدترین راه برای طبقه بندی متغیرها و نقشی که پژوهش به عهده دارند تقسیم آنها به دو نوع مستقل و وابسته است، متغیر مستقل توسط پژوهشگر اندازه گیری، دستکاری یا انتخاب می شود تا تاثیر یا رابطه آن با متغیر دیگری (وابسته) اندازه گیری شود. متغیرهای مستقل و وابسته در تحقیق حاضر عبارتند از:
الف. متغیرهای مستقل تحقیق عبارتند از: مسئولیت پذیری اقتصادی، مسئولیت پذیریاجتماعی، مسئولیت پذیریاخلاقی، مسئولیت پذیریقانونی.
ب. متغیر وابسته تحقیق عبارت است از: تمکین مالیاتی.
روش و ابزار گرد آوری اطلاعات
روشهای گردآوری اطلاعات به طور کلی به دو دسته تقسیم میشوند :
الف) روشهای کتابخانهای: در این پژوهش،جهت جمع آوری اطلاعات از روشهای مطالعات کتابخانهای با ابزارهای: کتب، پایان نامه های دانشگاهی، مقالات علمی- پژوهشی و مجلات و پایگاه های اینترنتی استفاده شده است.
ب) روشهای میدانی: در این پژوهش به منظور تحلیل کمی اطلاعات و نیز آگاهی از نگرش مدیران و کارکنان اداره کل امور مالیاتی جنوب استان تهران از طریق ابزار پرسشنامه، اطلاعات جمع آوری شده است.
جامعهآماریتحقیق
جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه مودیان حقوقی اداره کل امور مالیاتی جنوب استان تهران است که در سال ۱۳۹۲ با روش نمونه گیری تصادفی، پرسشنامه ها در میان آنان تقسیم گردید. لذا جامعه آماری دارای ساختاری متجانس و یکپارچه می باشد.
نمونهآماری
چون سؤالات پژوهش از نوع چند ارزشی با مقیاس ترتیبی بوده و حجم جامعه نامحدود میباشد از رابطه (۳-۱) برای تعیین حجم نمونه استفاده گردیده است.
رابطه (۳-۱) :
در این فرمول:
Thalen (2008) سوسپانسیون سلولی سیاه سرفه را پس از برداشت تحت تاثیرmM 10 فرمالین در حرارت ۵۶ درجه سانتیگراد به مدت ۱۰ دقیقه غیر فعال سازی و توکسین زدایی نمود. واکسن های حاصل از این روش ایمنی زایی مناسبی را بدون اثرات توکسیسیتی از خود نشان دادند (۶۰).
Gupta و همکاران (۱۹۸۷) پنج بچ از کشت باکتری سیاه سرفه سویه های ۱۳۴ و ۵۰۹ را قبل از جداسازی باکتری تحت تاثیر گرما در۵۶ درجه سانتیگراد به مدت ۱۰ دقیقه، فرمالین ۱/۰ درصد در۳۷ درجه سانتیگراد به مدت ۲۴ ساعت، گلوتارآلدهید ۰۵/۰ درصد در ۲۵ -۲۰ درجه سانتیگراد به مدت۱۰ دقیقه و تیومرسال ۰۲/۰ درصد در ۳۷ درجه سانتیگراد به مدت ۲۴ ساعت غیرفعال سازی و سمیت زدایی نمودند. بلافاصله پس از غیر فعال سازی با روش های فوق سلول باکتری را در دمای ۴ درجه سانتیگراد توسط سانتریفوژ (min40rpm/5000) جداسازی نموده و در نرمال سالین حاوی ۰۲/۰ درصد تیومرسال حل نمودند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که توانمندی واکسن غیر فعال شده توسط تیومرسال تقریباً ۲-۵/۱ برابر بیشتر از واکسنی بود که با حرارت غیر فعال شده بود وتوانمندی واکسن های غیر فعال شده توسط فرمالین و مرتیولات نیز مشابه واکسنی بودند که با حرارت غیرفعال شده بودند. واکسن حاصل از غیر فعال سازی با فرمالین بیشترین افزایش وزن را در تست افزایش وزن موش نشان داد در حالیکه واکسن حاصل از غیرفعال سازی با تیومرسال در این تست مورد قبول واقع نشد. نتایج حاصل از تست افزایش وزن موش برای واکسن حاصل از غیر فعال سازی با گلوتارالدهید افزایش وزنی بالاتر از واکسن حاصل از غیر فعال سازی با گرما را نشان داد. Schuchart و Cicminera گزارش کردند که نگهداری واکسن در دمای ۸-۴ درجه سانتیگراد برای سال های متمادی در حضور تیومرسال اثر خیلی کمی بر کاهش ایمنی زایی واکسن دارد (۲۵).
۲-۳-۲٫استفاده از گلوتارآلدهید برای سمیت زدایی سوسپانسیون سلولی سیاه سرفه
Lida وHoriuchi (1987) برای افزایش کیفیت واکسن سلولی سیاه سرفه، سلول های تغلیظ شده فازІ باکتری سیاه سرفه را تحت تأثیر غلظت های متفاوتی از گلوتارآلدهید قرار دادند. در شرایط آزمایشگاهی نتایج نشان داد که mM 10 گلوتارآلدهید در ۳۷ درجه سانتیگراد بمدت ۳۰ دقیقه قادر است فعالیت توکسیسیتی سیاه سرفه را به میزان زیادی کاهش دهد بدون اینکه توانمندی فرآورده کاهش قابل توجهی را نشان دهد. سپس واکسن های مذکور با بهره گرفتن از آزمایش توانمندی در موش و تستAbnormal toxicity در خوکچه هندی در زمینه توانمندی و عدم حضور سم مورد ارزیابی قرار گرفتند.
Gupta و همکاران (۱۹۸۸) از گلوتارآلدهید برای غیر فعال سازی باکتری سیاه سرفه به منظور تولید واکسن سلولی بی ضرر و توانمند استفاده کردند (۳۷).
۲-۳-۳٫ استفاده از حرارت برای سمیت زدایی سوسپانسیون سلولی سیاه سرفه
Munozو Hestekin (1966) با قرار دادن سوسپانسیون سلولی سیاه سرفه تحت درجه حرارت های ۶۰، ۶۵،۷۰، ۷۵ و ۸۰ درجه سانتیگراد به مدت ۵/۰ ساعت تأثیر غیرفعال سازی حرارتی را بر روی فعالیت توکسیستی و ایمنی زایی واکسن بررسی نمودند. این بررسی ها نشان داد با افزایش درجه حرارت، توکسیسیتی محصول کاهش می یابد تا در دمای ۷۵،۸۰ درجه سانتیگراد به کلی حذف می گردد ولی از سوی دیگر با افزایش درجه حرارت توانمندی یا ایمنی زایی واکسن به تدریج کاهش یافته بطوریکه در دمای ۸۰ درجه سانتیگراد ایمنی زایی واکسن در غلظت ۲۰ مول گرم به بیش از ۶ برابر کاهش می یابد (۴۰).
فصل سوم
مواد و روش ها
۳-۱٫ تجهیزات و وسایل
در این پروژه به منظور تولید واکسن سیاه سرفه از تجهیزات و وسایلی استفاده شد تا با بهره گرفتن از آنها بتوان باکتری سیاه سرفه را طی مراحل مختلف شامل تکثیر بذر، کشت فرمانتوری، جداسازی باکتری، غیرفعال سازی و سمیت زدایی به واکسن مناسب تبدیل نمود. در جدول ۳-۱ کلیه تجهیزات و وسایل مورد استفاده در پروژه با ذکر جزئیات ساخت آنها ارائه شده است.
جدول ۳-۱٫ لیست دستگاه ها و تجهیزات مورد استفاده
ردیف | دستگاه ها و وسایل | مدل/ شرکت سازنده |
۱ | فرمانتور | NOVO “oxy- troll- І” |
۲ | هود لامینار | BEASAT CBV 188 (BSC126) |
۳ | انکوباتور | Memmert |
۴ | انکوباتور شیکردار | ISF-1-W |
۵ | سانتریفیوژ | Beckman |
۶ | دستگاه اولترافیلتراسیون |
عنصری : چون روی تو خورشید نباشد روشن
فرخی: همرنگ رخت گل نبود در گلشن
عسجدی : مژگانت همی گذر کند از جوشن
فردوسی، برخلاف انتظار آنان ،بی درنگ چهارمی را می گوید :
فردوسی : «مانند سنان گیو در جنگ پشن»
این مصراع البته باید از کسی باشد که سرآینده شاهنامه خواهد بود (زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه ،۱۳۸۷ :۷۴ و۷۵ ).
فردوسی در نظم داستانها گاهی برحسب ضرورت مقتضای داستان که از موی باریکتر و از شمشیر برنده ترست ،درست مثل این است که باید به اجبار برلبه شمشیر تیز راهپیمایی یا در دریای بی کران شناوری کند ،دروادیی می افتد که سخن هر چه باشد در آن وادی مومین قدم است و راه تفته .
اما فردوسی با نیروی خداداده سخنوری و سخن آفرینی چنان از آن ورطه ها سالم و سر افراز از بیرون می آید که خواننده اهل فن متحیر می شود آن مایه قدرت و استادی را بر اعجاز هنر سخنوری انسانی حمل کند یا بر وحی و الهام آسمانی!
هرکس که از نعمت ذوق و استعداد طبیعی و انصاف و راستی اخلاق بهره مند باشد بی اختیار برروان پاک و روح تابناک چنان گوینده هنرمندی درود و آفرین می فرستد . مانیز باید بر آن روان پاک درود بفرستیم و قدر آن محبت خداداده را بدانیم و میراث گران او را از دستبرد حوادث حفظ کنیم .
عمده و بیشتر این درجه از هنرمندی فردوسی که اشاره کردیم در خصوص داستانهایی است که در عنصر اصلی داستان خشونت و قساوتی و حشتناک و نفرت زای باشد ،بطوری که خواننده و شنونده اش هر قدر خشن و قسی القلب باشد از این داستان متنفر می شوند.
نظیر داستان «رستم و سهراب»و داستان «رستم و اسفندیار»و امثال آن . اینجاست که طبع گوینده در تگنا و مضیقه سخن می افتد و چاره ای جز پیمودن این راه خطر ناک ندارد .
اما فردوسی کاملا مواظب و هوشیار است که که این ورطه های هولناک را چگونه باید طی کرد که خواندن داستان اثری نامطلوب در خواننده نگذارد و اضح تر بگویم یکی از خصایص فردوسی این است که در داستان گویی نمی خواهد خواننده و شنونده داستان متنفر و دلسرد و بد بین و نومید و بد دل از کار بیرون بیایند به طوری که دیگر رغبت خواندن و شنیدن آن منظومه را نداشته باشد .
و نیز او می خواهد که پهلوانان داستان های او همه مظهر خصال و آزادگی و جوانمردی و بزرگ منشی باشند. فردوسی با قدرت خلاقه ادبی و نیروی بلاغت و سخن آرایی دنده های زبر خشن و نیش های گزنده داستان را سوهان کاری می کند و می تراشد ،خار و خس اطراف و جوانب قصه را می پیراید و به تعبیر خودش «خومی کند».روی مناظر وحشت زای چندش آور حادثه پرده ی خطابه و بلاغت می کشد.
حوادث وحشت زای را با فلسفه عقلی و حکمت عملی اخلاقی چنان توجیه می کند که خواننده را قانع و خرسند می سازد ؛و بالجمله مقدمات و اطراف و جوانب داستان را طوری ترتیب می دهد و چنان در بیان اجزای داستان سخن آرایی و ریزه کاری می کند که نه فقط از خشونت وزشتی عمل ووحشت و ناگواری حادثه می کاهد و موجب دلتنگی و ملال خاطر خوانندگان نمی شود ،بلکه بردرجات میل و رغبت و شوق آنها چندان می افزاید که از خواندن و شنیدن ده بار و صد بار نیز خسته و ملول و دلتنگ نمی شوند.
همین طور که شاهنامه خوانی درباره سلاطین و امرا او سپهسالاران ورجال علم و ادب ،و حتی نقالی قهوه خانه ها و مجامع عمومی در مدت ده قرن یعنی حدود سی نسل ایرانی امتحان داده است ،هنوز هم امتحان می دهد که هر کجا آهنگ شاهنامه خوانی صحیح بلند می شود، خود به خود همه گوشها و دلها را به طرف خود جذب می کند ،و هر کس اندکی ذوق و هوشی داشته باشد ،بی اختیار بدان سوی می گراید .
جلال الدین همایی
(مجموعه سخنرانیهای نخستین جشن طوس ،ص۱۷ )
فردوسی طوسی … استاد بی همتای شعرفارسی ،بزرگترین حماسه سرای ایران و یکی از حماسه سرایان بزرگ جهان است . اثرجاویدان اوشاهنامه درشمار بهترین آثار حماسی عالم است . این اثر بزرگ ،که در حدود پنجاه هزار بیت دارد ،منظومه ای است که به بحر متقارب در شرح تاریخ ایران از قدیمی ترین عهود تا حمله غرب در قرن هفتم میلادی ،که شامل قسمت های اساطیری و داستانی و قست تاریخی است …
فردوسی در حفظ جانب امانت هنگام نقل مطالب ،به کاربردن نهایت مهارت در وصف مناظر طبیعی و میدانهای جنگ و قهرمانان منظومه خود و لشکر کشی ها و نظایر اینها ،و ذکر حکم و مواعظ دلپذیر در تصانیف داستانها و آغاز و انجام قصص ،کمال توانایی را نشان داده است.
این شاعر استاد در بیان افکار و نقل معانی سادگی زبان و فکر و صراحت وروشنی سخن و انسجام و استحکام و متانت کلام به درجه ای از قدرت است که کلامش همواره در میان استادان نمونه اعلای فصاحت و بلاغت شمرده شده و به منزله سخن سهل و متنع تلقی گردیده است .
(ذبیح الله صفا )
(گنج سخن ،ج۱،ص۸۱-۸۳ )
(غمنامه رستم و سهراب ،۱۳۷۰ :۲۹-۳۱ ).
شاهنامه نه فقط بزرگترین و پرمایه ترین دفتر شعری است که از عهد روزگار سامانیان و غزنویان بازمانده است ،بلکه در واقع مهمترین سند ارزش و عظمت زبان فارسی و روشن ترین گواه شکوه و رونق فرهنگ و تمدن ایرانی است . خزانه لغت و گنجینه فصاحت زبان فارسی است . داستانهای ملی و معاصر تاریخی قوم ایرانی در طی آن به بهترین وجهی نموده شده است . احساسات عمیق وطنی و تعالیم لطیف اخلاقی در آن همه جا جلوه یافته است . شیوه بیان شاهنامه ساده و روشن است . فردوسی در بیشتر موارد سخن را کوتاه می گوید و از پیرایه سازی و سخن پردازی اجتناب می کند…
سخن فردوسی استواری و جزالتی دارد که شعر او –خاصه در داستانهای رستم –مصداق آنچه لونگینوس نعط عالی خوانده است ،قرار می دهد .قدرتی که در آوردن تعبیرات گونه گون دارد،لطف و زیبایی بی مانندی به کلام او می بخشد که در سخن دیگران نیست.
در آفریدن معانی و در آوردن وصفها و تشبیه ها ی طبیعی از همه گویندگان دیگر گرومی برد. چنان مقتضیات هر یک از موارد « قصر» و «حذف» را به درست رعایت می کند که «ایجاز» او بحد اعجاز می رسد . ابیات سست ،معانی مضطرب،الفاظ متنافر ،اگر در شاهنامه هست بسیار نیست ،و البته در قبال وسعت و عظمت اثر جلوه ای ندارد . تکرارپاره ای ابیات با مصراعها نیز اگر از سهو و تصرف کاتبان نباشد ،ظاهرا به شیوه نثر پهلوی از صنعت ملا انگیز تکرار بهره داشته است روا نمی دیده است . با این همه تکرار مضمون ،و تضمین ابیات مکرر –بدین گونه که در شاهنامه هست –در سخن گویندگان دیگر نیز آمده است و بر آفریدگار رستم آن را عیب
نمی توان گرفت … در هر حال وی در توصیف مناظر و تجسم احوال، حتی در بیان حکمت و عبرت نیز ،از دقایق بلاغت هیچ فرو نگذاشته است . و کیست که مانند او عادی ترین احوال خور و خواب انسانی را به پایه کاری آسمانی و خدایی –چنانکه در سرگذشت رستم آمده است –رسانیده باشد ؟
عبدالحسین زرین کوب
(باکاروان حله ،ص۱۶-۱۸ )
شاهنامه فردوسی برخلاف آنچه ناآشنایان می پندارند ،فقط داستان جنگ ها و پیروزی ها ی رستم نیست ،بلکه سرگذشت ملتی است در طول قرون و نمودار فرهنگ و اندیشه و آرمان های آنان است برتر از همه کتابی است در خور حیثیت انسان. یعنی مردمی را نشان می دهد که در راه آزادگی و شرافت و فضیلت تلاش ومبارزه کرده، مردانگی ها نموده اند و اگر کامیاب شده یا شکست خورده اند ،حتی با مرگشان آرزوی دادگری و مروت و آزاد منشی را نیرو بخشیده اند…
شاهنامه فردوسی … همه در حمایت دادگری و خرد و مردمی و آزادگی و راستی و نیکو کاری و وطن پرستی را تعلیم می دهد . چه ارزشی بالاتر از اینکه شاهنامه برای انسان کمال مطلوبی
می آفریند والا و بشری . مردمی که آرمان و امید و هدفی نداشته باشند زنده نمی توانند بود.پس آنکه بتواند برای بشریت آمال و مقاصدی شریف بپرورد –که ارزش آنها جاودانی باشد و خلل نپذیرد –نابغه ای است بزرگ .
شاهنامه در خلال داستانهای دل انگیز خود مبشر پیامی است چنین پر مغز و عمیق وحاصل همه تجربه ها و تفکرات میلیون ها نفوس ،در فراز و نشیب حیات از پس دیوار قرون به گوش ما می رسد که آنچه را به عنوان ثمره حیات دریافته و آزموده اند ،صمیمانه با ما در میان می نهد و همگان را به نیک اندیشی، آزاد مردی، دادپیشگی و دانایی رهنمون می شوند . آنجا نیز که اندیشه عمر زود گذر دلها را می لرزاند . فکر اغتنام فرصت به ما امید و دلگرمی می بخشد که :
بیا تا جهان را به بد نسپریم نباشد همان نیک و بد پایدار |
به کوشش همه دست نیکی بریم همان به که نیکی بود یادگار |
غلامحسین یوسفی
(مجموعه اولین و دومین هفته فردوسی ،ص۳-۵ )
فردوسی رهبر استادان سخنوری و پیشاهنگ شاعران با فضیلت و برجسته است . او مهارت استادانه ای به زبان دارد و شاعر ردیف اول پارسی است که از همه پیشینیان نامبردارخودبرتری یافته است.او گزاره کهن رابه درستی بازگوکرده است و نخستین سخنوری که فصاحت عالی نشان داده است …
عرفه العاشقین ،نسخه خطی
(به نقل فردوسی و ادبیات حماسی،ص۵۶ )
شاعران عصر غزنوی…مهم اند ،چراکه طبیعی وبین المللی اند،باهمه اینهافردوسی بزرگ وسترگ است،زیراطبیعی وملی است… ازدیدگاه اوچه بساجهان آنسوی نیل وگنگ وجودنداشته است وحتی از جهان ان سوی فرات وسیحون بخش کسی برایش وجودداشته است. آمیختگی میهن دوستی عمیق وراستین باشورشیفتگی به حقیقت کمیاب است…ویژگی فردوسی این است که میان آنها هماهنگی ایجادکرده است.
هادی حسن، دانشمندهندی
(به نقل فردوسی وادبیات حماسی،ص۵۷ )
(همان،۳۳-۳۴)
شناسایی همگانی زیبایی های هنری وآثارفرهنگ ملی مانند شاهنامه نه تنها زبان زنگ زده مارا بّرا و فرهنگ ما را نیرو مند تر می کند ،بلکه رشته های مهر و یگانگی را نیز در میان پارسی زبانان استوار تر خواهد کرد…