فرض اساسی این مدل بیان می‌کند که از طریق آموزش و توسعه مهارت‌ها، هر فردی می‌تواند مدیر توانایی شود. زیرا مدیریت امری اکتسابی است. در این مدل مهارت شامل یک سری رفتارهایی است که به منظور ینل به هدف معینی باید انجام گیرد. این تعریف خصوصیات فردی مانند درستکاری و وفاداری، نقش‌ها ووظایف مدیر را شامل نمی‌شود، زیرا موارد ذکر شده از یک مجموعه رفتارهای معین و مشخص تبعیت نمی‌کنند. تعیین مهارت‌های اساسی مدیران با در نظر گرفتن مفروضات زیر مشخص گردید:

مهارت های شخصی و بین شخصی مدیران

تأکید بر خصوصیات اثبات شده در مدیران موفق

تأکید بر رفتارهایی که قابل آموزش است

تأکید بر پرهیز از مهارت‌های بسیار ویژه که مشروط به شرایط معینی باشد.

خود آگاهی ـ توان کنترل‌ فشار های شخصی ـ تفویض اختیار ـ شناخت، تعریف و حل مسائل ـ ایجاد ارتباط حمایت کننده ـ بهبود عملکرد کارکنان ـ مدیریت تضاد (منبع حل اختلاف نظر، انتقاد پذیر بودن) ـ بهبود کیفیت تصمیم‌گیری ـ برانگیختن و نفوذ در دیگران ـ تیم سازی.

مک کافی[۲۴] (۱۹۸۰) طی پژوهشی از ۱۴۳ عضو مدرسه ‌در مورد توانایی‌های مورد نیاز مدیران آموزشی در کانادا ‌به این نتیجه پی برد که از بین مهارت‌های مورد نیاز مدیران مهارت در امر بودجه بندی و بنرامه ریزی از بقیه مهارت‌ها که عبارتند از : کنترل قانونی، ارتباط مالی و اداره کردن مهمتر بودند.

پورتر و مک کیبن[۲۵](۱۹۸۸) تحقیقی که به وسیله تعدادی از مدارس عالی بازرگانی و دانشکده‌های مدیریت انجام گرفت نشاندادند که مشکل اصلی فارغ التحصیلان این مؤسسه‌‌ها ضعف آنان در نوشتن بررسی‌های تحلیلی با تصمیم گیری نیست بلکه ضعف اصلی آتنان در مهارت‌های انسانی و روابط عمومی است. شکست و ناتوانی مدیران غالباً به سبب نداشتن مهارت‌های انسانی و ضعف آنان در ایجاد ارتباط با دیگران است.

گیوکیونگ وزیونگسین[۲۶](۲۰۰۰) در تحقیقی روی ۱۷۰ نفر از مدیران بنگاه‌های اقتصادی و بازرگانی ‌به این نتایج دست یافتند که مدیریت زمان مؤثر شامل یاده عامل درونی است. مدیران زن در مدیریت زمان در سطح پایین‌تری از مدیران مرد هستند. مجموع میزان اوقات کاری مدیران مرد در طول هفته به سطح بالاتر از ۵۲٫۴۸ ساعتو. ‌در مورد مدیران زن ۴۶٫۴۴ ساعت در طول هفته است. همچنین در خصوص میزان و اندازه ساختار اوقات کاری اختلاف و تفاوت‌های در بین این دو گروه مشاهده شده است. در بین مدیران مرد و مدیران زن در مراحل ظاهری اختلاف معناداری وجود ندارد. اما در خصوص اوقات تلف شده و شکل پیوستگی آن اختلافاتی وجود دارد (صص۴۱-۳۳)

در تحقیق که مارتین[۲۷] (۲۰۰۴) در ارتباط با عملکرد مدیران انجام داد نشان داد که مدیرانی که از مدیرت زمان بالایی برخوردارند و از زما خود خوب استفاده می‌کنند، عملکرد مطلوب تری را ارائه می‌دهند.

استانلی[۲۸](۲۰۰۴)، مدیران موفق همانند طلا از وقت خود استفاده می‌کنند ووقت نوعی سرمایه است که باید با سعی و کوش مدیریت شود. او معتقد است تواتنایی برای اولویت بندی مؤثر زمان باید شامل مراحل ذیل باشد:

اولویت بندی اهم وظایف قبل از شروع کار روزانه

اولویت بندی به شیوه قابل انعطاف

اطمینان از اینکه اولویت ها با اهداف عالیه یکسان است (صص۱۰-۳)

کارامیل (۲۰۰۶) در تحقیقی پیرامون مهارت‌های مدیریت ۹ مهارت مدیریتی از مدیریت موفق را پیشنهاد داده است(ـ تاثیرات ـ امکانات اداری ـ قصاحت و روانی کلام‌ ـ دانش و علم درباره وظایف گروه ـ رویه و روش دیپلماسی ـ مهارت اجتماعی ـ خلاقیت ـ مهارت‌های مفهومی ـ زیرکی و هوشیاری درجهت ایجاد صنعت پایدار) که نتایج آن حایک از آن است که مهارت‌های مدیریتی پیشنهاد شده به وسیله جنبهش‌های مؤثر و اجرای مدیریت موفق تاثرات بزرگی را در بخش‌های صنعتی و ساختارهای زیست محیطی به شکل نامعلومی از خود نمایان کرده، بخصوص مهارتهایی که نیازمند مدیریت منابع انسانی هستند، مهارت انسانی به شکل واقعی در توانایی‌های معنوی آَکار شده است (صص۳۶-۹).

برین[۲۹](۲۰۰۷)، مدیران ادعا دارند که وقت کافی برای انجام هر کاری وجود ندارد. در حالی که زمان کافی برای امور مهم دایماً وجود دارد. کلید موفقیت، شناسایی و فهم موقعیت‌های بحرانی است، بسیاری از مردم ادعا می‌کنند کار آن ها در موقعیت فشار بهتر و ‌نمایان‌تر است. اما متاسفانه نتایج تحقیقات دلالت بر این دارد که این مسائل به ندرت جواب مثبت دریافت کردند. به دلیل تاثیر برنامه ها و ‌اولویت‌هاست که وظایف مهم و اساسی در طولانی مدت مورد توجه قرار می‌گیرد و مردم سطح بالایی از استرس را تحمل می‌کنند و مجبورند وظایف را شناسای و به بهترین نحو انجام دهند.(ص‌ص ۱۲۸-۱۲۷).

گری[۳۰](۲۰۰۷) به پنج راهکار اساسی برای موفقیت مدیران در مدیریت زمان اشاره دارد: ۱٫ خودتان را مسئولیت پذیر نگه دارید برای توسعه و تکامل مردم ۲٫ الماس را از غیر الماس شناسایی نمایید ۳٫ خودتان وکیل و مامور نباشید برای توسعه و تکامل ۴٫ جلا بدهید گوهرتان را با سوال پرسیدن ۵٫ ایده های خود را پیگیری و در آن سوی مرزها کاری ارتباطی برای خود بسازید (ص۸).

براگیتی و چرایستل (۲۰۰۷)، در مروری بر روی ۳۲ مطالعه تجربی در میردیت زمان و راهبردهای آن در طی سالها ۲۰۰۴-۱۹۸۲ ‌به این نتیجه دست یافتند که بین مدیریت زمان و مشاهده، کنترل زمان، رضایت شغلی، سلامتی، بهداشت و استرس‌های خنثی ارتباط مثبتی وجود دارد.ارتباط این مسائل با کار و اجرای امور آکادمی هنوز شفاف نشده است. ‌در مورد آموزش مدیریت زمان چنین به نظر می‌رسد که باعث افزایش مهارت‌های مدیریت زمان می‌گردد. در مرور این تحقیقات چندین محدودیت در باب مدیریت زمان اشکار شده که مهمترین آن ها نبوده تعریف جامع از مدیریت زمان و بهره‌برداری از آن در راه‌ی‌های مختلف می‌باشد.

انونیموس[۳۱] (۲۰۰۷)، موفقیت در آنجاکارها در مدت زمان کمتر از نوعی هنر و دانش می‌داند که با مدیریت زمان اتفاق می‌افتد. و مراحل مدیریت موفق رادر سه مرحله می‌داند:

استفاده از چشم انداز توسعه‌ای و فهرست برنامه های کاری در مدت زمان کمتر

حذف برگشت به مراحل آخری جلسات

تنظیم زمان طبق برنامه ها (ص۳)

۲-۵ جمع بندی

در واقع مدیریت زمان یک نیاز علایه بشری در تمام ابعاد زندگی او مطرح است. مدیریت زمان همان مدیریت برخویشتن است و مهارتهایی را که مدیر برای اداره کردن دیگران نیاز دارد، همان مهارتهایی است که برای اداه کردن خویش نیازمند است. یکی از بهترین راه‌های استفاده از زمان محدود و با ارزش به کارگیری دائمی و هشویارانه از مدیریت زمان است. تمام افراد موفق در یک موضوع با هم توافق داشته و بر آن تأکید درند که در مقاطع مختلف زندگی به طور جدی روی سرمایه زمان خود و استفاده های احتمالی و نتایج آن به تفکر پرداخته‌اند و نوعی مدیریت زمان را اعمال نموده‌اند.

مدیر اموزشی نقش حیاتی و حساسی در پیشبرد اهداف تعلیم و تعربیت دارد. مدیر باید دارای ویژگی‌ها، توانایی‌ها، مهارت‌های خاصی باشد تا بتوان با کمال اطمینان، کودکان، نوجوانان و جوانان را به دست او سپرد. او باید همه عوامل لازم و مؤثر در تربیت و اداره آموزشگاه‌ را بشناسد و از همه مهمتر بداند که چگونه باید با آن ها و روی آن ها کار کند. دانش و آگاهی مدیر باید قبل از پرداختن به مدیریت در حدی باشد که نیاز به آزمایش و خطاهای مکرر نباشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...