کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب
 



در اخلاق با چنین پشتوانه ای اصالت به انگیزه های معنوی است.و صریح تر آن که،ذات پاک اقدس خداوند که کمال مطلق است و مطلق کمال است و جامع جمیع صفات جمال و جلال است محور اصلی شمرده می شود و هر انسانی پیوسته تلاش می کند تا خود را به آن کمال مطلق نزدیک کند و با پرتوی از اسماء و صفات او به جان خود روشنی بخشد و در این طریق که به بی نهایت منتهی می شود هیچ حد و مرزی از کمال را به رسمیت نمی شناسد،آن چنان که هر لحظه فضیلت و کمال برتر و بالاتری را می جوید و نه در قید منافع مادی(منفعت طلبی)است و نه اخلاق را برای شخصیت می خواهد و نه وجدان تنها انگیزه ی او است که انگیزه ای بس والاتر دارد.در چارچوب چنین اخلاقی،فرد معلومات خود را گذشته از عقل و وجدان از وحی آسمانی می گیرد و در پرتو آن،ارزش های راستین را از دروغین جدا می سازد و به واسطه ی ایمان و یقین منهای هر گونه تردید و تزلزل در این راه گام برمی دارد.البته این بدان معنی نیست که نقش عقل فطری(وجدان)در عمق بخشیدن به مسائل اخلاقی انکار شود ،که بدون تردید وجدان انسان که در حقیقت نماینده ی خدا در جان بشریت است،مشروط بر این که توأم با نیروی ایمان باشد و از حجاب سودجویی و هوای نفس رهایی یابد،تأثیر شگفتی در تحکیم مبانی اخلاق دارد.بنابر این،این گونه به نظر می رسد که تنها آن چه می تواند هدایت گر اخلاق و به واسطه ی تأثیر مستقیم و انکارناپذیر آن در رفتار، رفتار و اعمال آدمی باشد،نیرویی با انگیزه ی معنوی و الهی است.که به دلیل جنس آن،این نیرو درونی است.دانشمندان علم رفتار نیز در جستجوی راه حلی برای مشکلات رفتاری،به توانایی نیرویی درونی در هدایت هیجان ها و در نهایت،هدایت رفتار انسان ها پی برده اند که از آن به تعابیر مختلف خودکنترلی،خودمهارگری،خود تنظیمی و هر واژه ای که این مفهوم را می رساند یاد می کنند.بر اساس تعالیم دینی و آن چه درباره ی پشتوانه های اخلاقی گفته شد،تنها آن نیرویی که انگیزه معنوی و الهی آن را هدایت کند،می تواند آدمی را به سعادت برساند.مؤلفه های این نیرو را می توان از قرآن و روایات نقل شده از ائمه معصومین(علیهم السلام)شناسایی و استخراج نمود.
پایان نامه - مقاله
۲-۷- اصول تربیتی خودکنترلی
انسان به عنوان پیچیده ترین موجود عالم هستی،همواره مورد مطالعه علوم بشری با گرایش ها و مشرب های گوناگون قرار گرفته است.تلاش های فراوان دانشمندان در تدوین،نشر و توسعه علوم با موضوع انسان،حکایت از عظمت وجودی انسان به گستردگی جهان هستی دارد.مکتب اسلام با بینش عمیق و همه جانبه خود،تمامی ابعاد وجودی انسان را مورد توجه قرار داده و با واقع گرایی خاص خود،انسان را در جایگاه واقعی اش قرار داده است.به طوری که کتاب انسان ساز قرآن با تشریح صفات پسندیده و صفات مذموم و برشماری استعدادهای انسان،ماهیت او را به بهترین گونه به تصویر کشیده است(امان آبادی ،۱۳۸۲)، که می توان آن ها را به سه دسته قوانین و اصول حیات آدمی،قوانین و اصول مربوط به خود انسان و اصول و قوانین مربوط به حیات واقعی انسان تقسم نمود (جعفری،۱۰۴:۱۳۶۱).
بر اساس آموزه های دینی اصول تربیتی خودکنترلی عبارتند از:
۱-۷-۲- اصل خدامحوری
یکی از عام ترین اصول در تربیت اسلامی است که جوهره ی اساسی رفتار یک فرد دین دار را تشکیل می دهد.مفهوم خدا محوری به طور مشخص عبارت است ازانجام و یا قصد انجام تمامی اعمال و رفتار انسان بر اساس معیارهایی که خداوند برای انسان ها تعیین کرده است، که به منظور کسب رضایت الهی صورت پذیرد.بر این اساس فردی که به کنترل نفس خویش اقدام می کند ،فعالیت خود را براساس معیار های الهی ساماندهی می نماید(انصاریان،۱۳۸۹).
۲-۷-۲- اصل تعبد مداری
مفهوم واژه ی تعبد از نوعی ارتباط انسان(عبد)با خدا(معبود)که مستلزم تواضع،خشوع و فروتنی در برابر او و پرهیز از هر گونه طغیان،تکبر و گردن کشی از دستورها و احکام او است،(ابن فارس ،۱۴۱۰:۲۰۶).از نظر قرآن فرد مؤمن تنها دلیل انجام عمل را اطمینان به سرچشمه گرفتن آن از جانب خداوند می‏داند و به صرف آگاهی از این نکته که عمل مزبور از دید الهی مطلوب یا غیرمطلوب است اقدام به انجام آن یا اجتناب از آن می‏کند.بر این اساس فردی که به کنترل نفس خویش اقدام می کند ،آگاه است که فعالیتشاز نظر خداوند مطلوب است(انصاریان،۱۳۸۹).
۳-۷-۲- اصل عدم کناره گیری از زندگی
نظر به آن که دین،ناظر بر کلیه ی جوانب زندگی انسان است،با نگرشی فراتر از رفع نیازهای مادی،جهت دهنده ی بسیاری از درخواست های انسان در روند زندگی فردی و اجتماعی از جهت انتخاب،نحوه ی عمل و مسیر آن است.بنا براین تربیت بر محور چنین نگرشی مستلزم عدم انفکاک از متن زندگی است.
آن چنان که در چارچوب تربیت دینی،ترغیب به کناره گیری از اجتماع و تقویت روحیه ی انزوا و مرتاضانه در فرد،امری کاملا غیر متعارف است(مطهری،۱۳۵۴،۲:۲۴۱).بر این اساس فردی که به کنترل نفس خویش اقدام می کند،از اجتماع کناره گیری نمی کندو از متن زندگی منفک نمی شود.
۴-۷-۲- اصل توجه به فرد
در اندیشه ی دینی اسلام،انسان به صورت فردی در مدار تربیت و اصلاح قرار می گیرد.مفاهیمی چون تهذیب،تزکیه،تأدیب در فرهنگ اسلامی،حاکی از نوعی رویکرد اصلاحی و تربیتی فردی است(انصاریان،۱۳۸۹).
بر این اساس،فردی که به کنترل نفس خویش اقدام می کند معتقد است که:
الف- انسان مسئول اعمال خویش است؛کلُ‏ُّ نَفْسِ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَه(مدثر،۳۸).
ب- هر فرد باید در مدار کنترل و نظارت خداوند و نه دیگر عواملی چون جامعه باشد؛مَّا یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِید(ق،۱۸).
ج- انسان به تنهایی مورد محاسبه و ارزیابی قرار می گیرد؛لَّقَدْ أَحْصَئهُمْ وَ عَدَّهُمْ عَدًّا(مریم،۹۴).
۵-۷-۲- اصل عمل گرایی
از منظر دینی در کنار آگاهی های انسان عملکرد وی همواره مورد سنجش قرار می گیرد،چنان چه هرگاه بر آگاهی تأکید می شود،انعکاس آن در حیطه ی رفتاری انسان نیز مد نظر است.بر این اساس فردی که به کنترل نفس خویش اقدام می کند،صرف نظر از شناخت و آگاهی نسبت به آنچه عمل می کند، انعکاس آموخته های خود را در رفتار مبتنی بر خویشتن داری و مهار نفس مورد دقت نطر قرار می دهد(انصاریان،۱۳۸۹).
۶-۷-۲- اصل اخلاق مداری
اخلاق از مهمترین ارکان و اهداف مهم دین است.مقصود از تمامی معارف دین و انجام مناسک و شعائر،ایجاد تحول اخلاقی در انسان است.آن چنان که اگر عناصر معرفتی و عبادی در دین،نتواند در حوزه ی اخلاقی تأثیرگذار باشند،کمال خود را نیافته اند و این موضوع به وضوح در قرآن روشن است،چرا که قرآن کسب معرفت راابزاری برای نیل به تحول اخلاقی می داند.حال آن که آن معرفت در حوزه ی جهان شناسی باشد،یا آگاهی از امور غیب و یا معرفت از وقایع تاریخی(هود،‌‌‌‌‌۱۲۰)و از سویی دیگر،نگاه قرآن به احکام و شریعت نیز،نگاهی حاکی از توجه به اخلاق است همانطور که خداوند می فرماید:اتْلُ مَا أُوحِىَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَ أَقِمِ الصَّلَوهَ إِنَّ الصَّلَوهَ تَنهَْى‏ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنکَرِ وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبرَُ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُون‏(عنکبوت،‌۴۵).بر اساس این اصل فردی که به کنترل نفس خویش اقدام می کند اقدام خود را نوعی تحول در جهت کسب فضائل اخلاقی در جهت رسیدن به کمال انسانی قلمداد می نماید(انصاریان،۱۳۸۹).
۷-۷-۲- اصل اعتدال گرایی
اصل اعتدال گرایی،بیان گر رعایت اعتدال و توازن در تربیت انسان و پرهیز از گناه و افراط و تفریط است.البته این اصل متضمن دو امر است:
الف- مفهوم اعتدال،دربرگیرنده ی جامعیت است.بدین معنا که آن چه در تربیت اسلامی مدنظر قرار می گیرد،شامل تمام نیازها و خواسته های وجودی انسان است.و این جامعیت مستلزم رعایت اعتدال در میان نیازهای مزبور و پرهیز از افراط و تفریط در مواجهه ی با آن هاست.
ب- رعایت اعتدال و میانه روی برای پاسخ گویی به یک نیاز،انسان را از افراط و زیاده روی در پرداختن به آن باز می دارد(انصاریان،۱۳۸۹).
بر اساس اصل اعتدال گرایی ،فرد خود کنترل از افراط و تفریط پرهیز نموده و با پیروی از موازین شریعت جانب میانه روی را طی کرد و بر آن تداوم می ورزد.
۸-۷-۲- اصل نظارت مداری
اصل نظارت مداری بیان گر آن است که هستی در محضر خداوند تبارک و تعالی است و او بر همه ی امور آگاه است.بنابراین تأثیر کیفیت نظارت بر رفتار و احوال انسان،مرهون میزان آگاهی و اعتقاد او نسبت به امر نظارت و چگونگی آن است(انصاریان،۱۳۸۹).توجه به اصل نظارت الهی بر اعمال انسان باعث می شود فرد در هر لحطه خود را در پیشگاه خداوند حاضر ببیند و در مواجهه با ناشایست ها نفس خود را مهار و خویشتن را کنترل نماید.
۹-۷-۲- اصل آخرت گرایی
جهت گیری زندگی بر مبنای آخرت گرایی،تحولی اساسی در رفتار و سلوک انسان ایجاد می کند.تربیت دینی مسئولیت ویژه ای در باروری عقل دینی از رهگذر القای ذهنیت آخرت اندیش دارد.از این رو مفاهیم دینی مشحون از یادآوری سرای جاوید و ایجاد تنبه در انسان نسبت به آن است(انصاریان،۱۳۸۹). مانند آن که خداوند می فرماید:وَ اتَّقُواْ یَوْمًا لَّا تجَْزِى نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَیًْا وَ لَا یُقْبَلُ مِنهَْا شَفَاعَهٌ وَ لَا یُؤْخَذُ مِنهَْا عَدْلٌ وَ لَا هُمْ یُنصَرُون‏(بقره،۴۸).امام خمینی(ره)درباره ی تأثیر آخرت گرایی در تربیت انسان می فرمایند:« اگر انسان باورش آمد که یک مبدأ برای این عالم است و یک بازخواستی برای انسان است،در یک مرحله ی بعد مردن،فنا نیست؛مردن انتقال از یک نقص به کمال است؛اگر این را باورش بیاید،این انسان را نگاه می دارد از همه ی چیزها،از همه ی لغزش ها »(فراهانی ،‌۱۳۷۸:۱۵۲–۱۰۵).
۱۰-۷-۲- اصل آرمان گرایی
جهان ماهیت از اویی و به سمت اویی دارد و حاکمیت جهان از آن یک نظام عالی هدایت است(مطهری،۱۳۷۱:۲۳۳).تربیت دینی بر اساس آرمانی مشخص انجام می پذیرد و در چارچوب آن،اقدامات مربوط به انتخاب هدف ها و اتخاذ رویه های تربیتی صورت می پذیرد.بر اساس این اصل فرد خود کنترل هدف غایی آفرینش بشر را که رسیدن به قرب الهی است در نظر داشته و خود را از موانعی که وی را از هدف اصلی دور می کند نگه می دارد.
۱۱-۷-۲- اصل خوف و رجا(بیم و امید)
خوف و رجا در تربیت دینی مکمل یکدیگرند و همواره انسان را از یأس و غرور پیراسته و به امید و تواضع آراسته می سازند.
هرگز نمی توان حرکت های سازنده ی تربیتی که منجر به اصلاح و تغییر رفتار در انسان می شوند را بدون وجود انگیزه ای آشکار متصور شد.تشویق و تنبیه،پاداش و جزا و در نهایت بهشت و جهنم در تعابیر دینی،نمادی روشن و عاملی اساسی جهت ایجاد انگیزش در انسان از رهگذر نوعی بیم و امید و ترس و عشق است.چرا که انسان با ترکیبی متعادل از بیم و امید،حرکتی را آغاز و یا آن را رها می کند.از این رو هیچ گامی در جهت اصلاح و تغییر وضعیت موجود،بدون گذر از میان این دو مهم،در سطوح مختلف ممکن نیست(قطب،۱۳۶۲:۱۸۲).
با در نظر گرفتن این اصول که اصل های تعلیم و تربیت در اسلام را تشکیل می دهند(انصاریان،۱۳۸۹)و همچنین دستاوردهای این اصول اعم از پیروی از قوانین ماندگار الهی،انگیزش درونی ناشی از حضور خدا نزد خود،کسب عزت نفس از طریق اتکال به خدا، استغناء درونی از دیگران،رهایی از احساس تنهایی،پرهیز از ذهن گرایی،القای روح معناداری به انسان و ایجاد اعتماد و امید در او و به ویژه مراقبه و محاسبه که از دستاوردهای مستقیم اصل نظارت مداری است،به ضرورت وجود نوعی کنترل درونی پی خواهیم برد که به اندیشه و رفتار انسان صبغه ی الهی دهد.دانشمندان از این نیرو به مهارت خودکنترلی تعبیر کرده اند.
۸-۲- قلمرو خودکنترلی
آزادی یکی از گران مایه ترین ارزش های انسانی است که همواره در طول تاریخ به عنوان یک ایده آل سیاسی و اجتماعی مطرح بوده است.به دلیل اهمیت فراوان آزادی،تعریف های متفاوتی از آن توسط اندیشمندان ارائه شده است.اما آن چه که مسلم است آن است که آزادی نه رهایی انسان از هر قید و محدودیت است و آن چنان که بعضی گفته اند آزادی به معنای رهایی مطلق انسان قابل تصور نیست.چرا که حتی اگر در زندگی انسان هیچ عامل محدود کننده ای وجود نداشته باشد،حداقل نیروی تفکر انسان یا حیات جمعی او محدودیت هایی برای او ایجاد می کند و نه آن که گفته اند آزادی یعنی هر فردی بتواند آن چه را که میل دارد انجام دهد،بدین علت که انسان نمی تواند خود را تسلیم تمایلات خویشتن نماید،زیرا تمایلات انسان همگی با ارزش نیستند و غالبا با هم در تضادند.و از سویی دیگر انسان موجودی منفرد نیست و اینکه انسان حتی در یک گروه کوچک بتواند تمایلات فردی خود را ارضا نماید قابل تصور نیست.بنا بر این آن که خود را از شر عامل خارجی رها می سازد و خویشتن را تسلیم تمایلات می کند،ناخواسته خود را اسیر عاملی کرده است که به هیچ وجه تحت ضابطه و قاعده در نمی آید(شریعتمداری، ۱۳۶۷: ۳۷۱-۳۶۸).
لذا در همه ی این تعاریف تلاش شده است که آزادی را از آن جهت که در واژه شناسی به معنای اختیار، حریت، قدرت عمل و ترک عمل، قدرت انتخاب، رهایی و خلاصی است و از جمله معانی شایع آن، فقدان موانع برای تحقق آرزوهای انسان است که فقدان منع و جلوگیری،شایع ترین معانی آزادی است، معنا شود.و متأسفانه تنها به معنای سلبی آزادی توجه داده شده و به کلی از معنای ایجابی آن غفلت شده است.
آن چه که سبب تفاسیر متعدد و متفاوت از آزادی شده است تفاوت در مبانی انسان شناسی و به تبع آن،جهان بینی است.لهذا جهان بینی الهی مبانی ویژه ای برای آزادی و جهان بینی الحادی مبانی خاص به خود را برای آزادی تعریف و ترسیم می نماید.از دیدگاه اسلام و جهان بینی الهی در تفسیر آزادی،دو مبنای کلی طبیعت و فطرت وجود دارد.و براین اساس باید طبیعت را هدایت،تعدیل وکنترل کرد و به آن جهت داد،چرا که اوصاف مذموم و ضد ارزشی فراوانی که در قرآن برای انسان برشمرده شده است مثل: هلوع، جزوع، منوع، ظلوم، جهول به طبیعت انسان و صفات ارزشی و ممدوح قرآنی برای انسان مثل:خلافت الهی، امانتداری،معرفت پذیری، عقلانیت به فطرت انسان بر می گردد.لذا بایستی طبیعت را کنترل و فطرت را آزاد گذاشت.
بنابراین،باید آزادی را از معانی گوناگون دیگری چون استقلال وجودی و اختیار ،عدم وابستگی به اعتبارات و آمال و آرزوهای محدود و فناپذیر،حاکمیت بر سرنوشت خویش جدا کرد تا انسان از دام مغالطه های لفظی و معنوی و تحریف و انحراف و التفاط محفوظ بماند.
آن چه که به این بحث کمک می کند،یکی از نظریات بسیار کارآمد و ضروری استاد شهید مطهری(ره)در عرصه ی آزادی است.و آن، تفکیک آزادی تفکر و اندیشه از آزادی عقیده است.که ایشان از آن،عدم تفکیک آزادی معنوی از اجتماعی را نتیجه گرفته اند و معتقدند اگر نبایست آزادی های اجتماعی معنا و مبنای سازنده پیدا کند و در مسیر انسانیت و تکامل و سعادت بشر واقع گردد،نباید آزادی های اجتماعی را از آزادی معنوی جدا سازی کرد و یکی از آفات و بلایای جبران ناپذیر سبز فایل را همانا جدا کردن این دو مقوله از هم و گسست و حتی تضاد برقرار کردن بین آنها دانسته اند که آزادی با مبانی امانیستی و لیبرالیستی را ایجاد کرده و اباحه گری و انحراف های اخلاقی - تربیتی و در حقیقت بردگی انسان و اسارت او در زندان شهوات را به ارمغان آورد و از آزادی سوء استفاده شده، یا مورد استفاده ابزاری برای افسار گسیختگی واقع شده است.
انسان که بر فطرت توحیدی و با حقیقتی ماوراء الطبیعی آفریده شد و به واسطه آن روح ریحانی و روحانی-متافیزیکی و همه گرایش های عالی وجودی و با معیار معرفت و عقلانیت و حریت به مقام خلافت و ولایت الهیه برگزیده شد و کرامت تکوینی نفس و فضیلت وجودی و نسبی یافت،برای دست یابی تشریعی به مقام خلافت و راه یابی به کرامت حقیقی،راهی جز رهایی از انانیت و هجرت انفس و خروج از تاریکی های نفس ندارد.بنابر این،آزادی معنوی همان آزادی درونی و رهایی از همه قیود و آفات و آسیب های درون ذات، یا صفات نکوهیده طبیعی انسان و گرایش طبیعی انسان(معنای سلبی)و نیز گرایش به سوی صفات پسندیده فطری و بینش و گرایش و کشش های فطری(معنای ایجابی) است.به عبارتی دیگر آزادی معنوی(آزادی درونی)،همان مسیر از خودشناسی-خودآگاهی تا خودسازی و خودرهایی است که انسان را از ماسوای الهی عبور می دهد تا به حقیقت واحد برساند(رودگر،۱۳۹۲).
بنابر آن چه گفته شد،آزادی معنوی ره آورد نبوت، ایمان و کتاب های آسمانی است که با عنوان جهاد با نفس یا جهاد اکبراز آن یاد شده است که آدمی با حقیقتی ماوراء الطبیعی و فطرت الهی،همواره بر اساس فطرت الهی خود ،طبیعت خود را کنترل و هدایت نموده و آزاده از من و ما و هواهای نفسانی به آزادی درونی رسیده است و آزادی برابر با ایده آل نیست ،‌که وسیله ای برای نیل به ایده آل هاست.
۹-۲- مبانی اسلامی خودکنترلی
دین به عنوان وجه اصلی امتیاز بشر،همواره در طول تاریخ به عنوان بخشی از زندگی انسانی بوده است و در همه ابعاد تاریخ انسان،قابل ردیابی است ،آن چنان که حتی گاهی افراد غیرمذهبی نیز،در زمان های بحرانی به خدا یا قدرت های غیرطبیعی متوسل می شوند.خداوند در این باره می فرماید:وَ إِذَا مَسَّ الْانسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِیبًا إِلَیْهِ ثمُ‏َّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَهً مِّنْهُ نَسىِ‏َ مَا کاَنَ یَدْعُواْ إِلَیْهِ مِن قَبْلُ وَ جَعَلَ لِلَّهِ أَندَادًا لِّیُضِلَّ عَن سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِکَ قَلِیلاً إِنَّکَ مِنْ أَصحَْابِ النَّار(زمر،۸).
دین در نگرش اسلامی به مجموعه عقاید، احکام و اخلاق دارای خاستگاه قدسی و وحیانی تعریف می‌شود(جوادی آملی،۱۳۷۳:۹۳).بر اساس این تعریف، دین بر سه عنصر کلیدی استوار است.هر سه عنصر به صورت مرکب، حیات دینی انسان‌ها را شکل می‌بخشند.حیات دینی انسان که تأمین کننده اهداف دینی و انسانی اوست،در بستر قلمروهای دینی سامان می‌یابد.قلمرو‌های دینی،سازگار با عناصر دینی طراحی و تسهیل کننده ی تحقق نقش‌های محوری عناصر دینی به شمار می‌روند.قلمرو ایمان و باور(حوزه عقاید دینی)،قلمرو رفتار(حوزه اخلاق)و قلمرو تشریع(حوزه احکام و فقه)قلمروهای سه‌گانه نظام معیشتی دینی است که هرکدام از آنها ظرفیت‌هایی را در اختیار انسان می‌گذارد تا انسان‌ها در زندگی اجتماعی و فردی به کمال مطلوب برسند(حیدر کوشا،۱۳۸۹).
‌اسلام در سیاست کنترلی خود، هم به کنترل‌های رسمی و هم به کنترل‌های غیررسمی توجه داشته است و از سویی سازوکارهای کنترلی دین به گونه‌ای طراحی شده است که سازوکارهای رسمی و غیررسمی به صورت همسو عمل می کند و این مسئله یکی از نقاط قوت سیاست کنترلی دین به شمار می‌رود.زیرا کنترل‌های غیررسمی ،اهرم‌ها و سازوکارهای درونی را در خود جای داده و کنترل‌های رسمی و بیرونی هنگامی کارآمد خواهد بود که با اهرم‌های درونی همساز باشد(حیدر کوشا،۱۳۸۹به نقل از سلیمی و دلاوری،۱۳۸۷).
بنابراین،دلایل متنی و آموزه های غنی دینی بر آثار اخلاقی،اجتماعی،روانی،فرهنگی و نیروی مهارگری اعتقاد دینی تصریح و تأکید دارند.حجم کم اما رو به افزایش پژوهش ها نشانگر این است که عموم افراد و به ویژه جوانانی که در معرض فعالیت های مذهبی و معنوی قرار دارند،از یک ظرفیت بازدارندگی بالقوه در مقابل بزهکاری برخوردارند.
یکی از فرآیندهای زیربنایی که مذهب از طریق آن،نقش بازدارندگی خود را ایفا می کند،ظرفیت خود مهارگری و یا همان کنترل غیر رسمی است (حسین خانزاده و همکاران،۱۳۹۰).خودکنترلی در میان انواع ارتباطات انسان که در سطوح ارتباطات درون‌فردی، ارتباطات بین فردی، ارتباطات شبکه‌ای، ارتباطات جمعی، ارتباطات گروهی و ارتباطات برون فردی(گیل و آدامز ،۱۳۸۴:۲۴۴)و با تقسیم بندی دیگری درحوزه‌های رابطه انسان با خود، رابطه انسان با خدا، رابطه انسان با دیگران، رابطه انسان با محیط(میرزایی اهرنجانی و همکاران، ۱۳۸۵:۹۶)مطرح شده است،در حوزه ی درون فردی(رابطه انسان با خود)جای می گیرد و معارف دینی،همواره به این مهم توجه داده اند.
تمامی آیات و روایاتی که مبانی دینی ارتباط درون فردی یارابطه ی انسان با خود را ترسیم می کند،ناظر به حقیقت انسان و نفس اوست که هویت اصلی انسان را تشکیل می‌دهد.خداوند متعال علاوه بر آن که نفس انسان را به عنوان حقیقت او معرفی کرده است، نفس را منشأ درک حقایق و کسب فضایل قرار داده که انسان با درک از خویشتن خویش می‌تواند خدا را بشناسد و به رستگاری و سعادت دنیا و آخرت دست یابد و در صورت غفلت از خود و نادیده گرفتن و انکار نفس، هم خدا را فراموش خواهدکرد و هم هویت خویش را به هیچی و پوچی تبدیل می‌کند.
بنابراین،شناخت و باور نفس انسان، اساسی‌ترین شالوده ی تفکرات و اعمال و رفتار انسان را تشکیل می‌دهد و به همین جهت است که خداوند در آیات متعدد انسان را به نفس خود توجه داده تا در آن تدبر نماید، درست بشناسد، و آن را از هرگونه پلیدی و آلودگی پاک و منزه دارد و عملش را منطبق بر دستورات و احکام دین کند.
با توجه به آن چه ذکر شد می توان زمینه های دینی رابطه انسان با خود را به شرح ذیل تقسیم نمود:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-07-28] [ 07:35:00 ب.ظ ]




از بین رشته­ های انفرادی به عنوان نمونه طرحی که دکتر احمد فرخی در سال 1384 در رشته بدمینتون انجام داد بررسی می­ شود. در این پژوهش از نظر سنجی در تلفیق با آزمون­های علمی با هدف تدوین شاخص­ های استعدادیابی در بدمینتون استفاده شد. بدین منظور دو فعالیت مستقل ولی در یک راستا و مکمل یکدیگر انجام گرفت. در قسمت اول از 154 نفر از مسئولان، مربیان و ورزشکاران رشته بدمینتون توسط سه پرسشنامه نظر سنجی به عمل آمد تا بر اساس نظر آنان وضعیت موجود استعدادیابی و شیوه ­های مطلوب آن و مهمترین ویژگی­های زیست سنجی، قابلیت ­های حرکتی، ظرفیت روان­شناختی و شاخص­ های مهارتی شناسایی گردد. در قسمت دوم شاخص­ های مذکور توسط اجرای آزمون­های مختلف در سه گروه ورزشکاران نخبه، غیر نخبه و نیمه ماهر که جمعاً 38 نفر بودند در یک فعالیت میدانی مورد مطالعه قرار گرفت. از نظر مربیان مناسب­ترین سن شروع فعالیت تخصصی 10 تا 12 سال است. در قسمت شاخص ­ها، نتایج مشترک بین نظر سنجی و فعالیت میدانی نشان داد که اگرچه محیط ساعد، محیط ساق پا و عرض زانو از مهمترین عوامل پیکرسنجی مرتبط با عملکرد موفقیت آمیز در این رشته هستند ولی محیط ساق پا پیشگوی معنی دار تمیز ورزشکاران است. در قابلیت ­های حرکتی عامل استقامت قلبی-تنفسی نقش اساسی دارد و مهمترین پیشگو می­باشد. در ظرفیت روان­شناختی دو عامل تمرکز و اعتماد به نفس نقش بسزایی داشته و تنها تمرکز پیشگوی معنی دار در تمیز ورزشکاران می­باشد. اما در شاخص­ های مهارتی هم­گرایی قابل ملاحظه­ای بین نتایج به دست نیامد.
ابراهیم در سال 1381 به تدوین شاخص­ های مهم استعدادیابی در رشته والیبال پرداخت. بدین منظور پرسشنامه ای متشکل از شش قسمت؛ شاخص­ های آنتروپومتریکی، آمادگی جسمانی، مهارتی، ترکیب بدن، عملی و روانشناختی جمعا با 28 شاخص تهیه گردید. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از چهار گروه مربیان باشگاهی، مربیان درجه یک داخل، مربیان خارجی و مربیان مدارس برای تکمیل پرسشنامه ­ها بهره گرفته شد. بر اساس نتایج به دست آمده یازده شاخص برتر از بین 28 شاخص معرفی شده انتخاب گردید که به ترتیب رتبه از بیشترین به کمترین عبارتند از: حس همکاری، قدرت تصمیم گیری، سرعت، مسئولیت پذیری، پرش درجا، پرش دفاع، قد، سرو، جرأت، چابکی و پرش آبشار. در مجموع نتایج نشان داد که شاخصهای روانشناختی از بقیه شاخصها در فرایند استعدادیابی برای والیبال مهم ترند. به علاوه از نظر مربیان شاخص­ های ترکیب بدن از اهمیت کمتری برخوردارند.
پایان نامه
نمازی زاده (1381) نیز با رویکردی مشابه به تعیین شاخص­ های استعدادیابی مرتبط با رشته بسکتبال و ارائه الگوی استعدادیابی در این رشته پرداخت. در این تحقیق تعداد 180 نفر از بازیکنان نخبه بسکتبال در رده­های سنی نوجوانان، جوانان و بزرگسالان به تکمیل پرسشنامه ­ها پرداخته و مورد نظر سنجی واقع شدند تا بتوان چگونگی تمایل و علاقه مندی آنها را از دوران کودکی نسبت به حضور فعال در تمرینات قهرمانی در این رشته بررسی کرد. همچنین فهرستی از شاخص­ های مختلف در حیطه­های آنتروپومتریکی، فیزیولوژیکی، قابلیت ­های حرکتی و مهارتهای شناختی- روانی تهیه شده و به صورت پرسشنامه در اختیار مربیان بین المللی و درجه یک قرار گرفت تا اولویت بندی شوند. در هر حیطه اولویت­های اول تا سوم به شرح زیر تعیین گردید:

 

    • در حیطه عملکرد اختصاصی مهارتهای بسکتبال به ترتیب پیش بینی، سرعت تصمیم گیری و قابلیت در شوت توپ به طرف حلقه

 

    • در حیطه توانایی­های حرکتی به ترتیب چابکی، سرعت حرکت و هماهنگی

 

    • در حیطه آنتروپومتریک به ترتیب اندازه اندام­های فوقانی، طول قد و اندازه دست.

 

    • در حیطه آمادگی جسمانی به ترتیب قدرت، توان عضلانی و استقامت عمومی بدن

 

نهایتا امیرتاش (1382) در طرح پژوهشی خود به توصیف وضع موجود و تدوین شاخص­ های استعدادیابی در رشته هندبال سالنی مردان پرداخت. بدین منظور از پرسشنامه محقق ساخته که اعتبارهای صوری و محتوایی آن توسط محققان تأیید شده بود استفاده شد. تعداد 105 نفر از مربیان طراز اول کشور به این پرسشنامه ­ها پاسخ دادند. یافته­ ها نشان داد که 98 درصد آزمودنی­ها اهمیت استعدادیابی در ورزش هندبال را خیلی زیاد و زیاد دانسته اند و 6/67 درصد نیز از آن استفاده می­ کنند ولی اکثریت آنها درباره روش­های استعدادیابی اطلاعات شان متوسط و کمتر از آن است. سن مناسب برای استعدادیابی در هندبال را اکثریت آزمودنی­ها در دو سال آخر دبستان و دوره راهنمایی و جایگاه سازمانی آن را در وزارت آموزش و پرورش پیشنهاد کرده اند. اولویت بندی کلی استعدادیابی از نظر آزمودنی­ها به ترتیب ارتفاع قد در بعد پیکری، سرعت عکس العمل در بعد آمادگی­های عمومی بدن، دریافت در بعد تکنیک­های انفرادی، حرکات کشویی در بعد تاکتیک­های انفرادی، نسبت قد به وزن در بعد ترکیب بدن، اعتماد به نفس در بعد مهارتهای روانی و روحیه همکاری در بعد مهارتهای اجتماعی بودند.
اما به غیر از طرح­های پژوهشی مذکور، تحقیقات اندکی به بررسی عوامل چندبعدی در ورزشکاران در ایران پرداخته اند که در ادامه به طور مختصر شرح داده شده اند.
جهان پناه (1376) شاخص­ های پیکر سنجی و آمادگی بدنی دانش آموزان ورزشکار رشته هندبال را بررسی کرد. آزمودنی­های تحقیق شامل 309 ورزشکار پسر مقطع متوسطه بودند که در مسابقات قهرمانی کشور شرکت کرده بودند. نتایج این تحقیق نشان داد که بین ویژگی­های پیکرسنجی و آمادگی بدنی ورزشکاران هندبال رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین عواملی چون قد، عرض بدن، نیروی عضلانی پاها، دستهاو کمربند شانه و استقامت عضلات شکم از خصوصیات ویژه ورزشکاران هندبال می­باشند.
شاهین طبع (1377) به بررسی و مقایسه برخی ویژگی­های آنتروپومتریک، فیزیولوژیک و شاخص­ های اجرای مهارت بین بسکتبالیستهای تیم ملی بزرگسالان و جوانان پرداخت. بدین منظور 40 آزمودنی شامل نفر بسکتبالیست تیم ملی بزرگسالان و 20 نفر بسکتبالیست تیم ملی جوانان در این پژوهش شرکت کردند. ویژگی­های آنتروپومتریکی و فیزیولوژیکی شامل قد، وزن، فاصله دو دست باز، شاخص درصد چربی، وزن بدون چربی، گونه پیکری، حداکثر اکسیژن مصرفی و توان بی هوازی شد. همچنین شاخص­ های اجرای مهارت شامل قدرت گرفتن، دو سرعت 20 یارد، چابکی SEMO، و انعطاف پذیری بودند. نتایج حاکی از این بود که بین قد دو گروه بازیکنان تیم ملی بزرگسالان و جوانان تفاوت معنی داری دیده نشد. اما بین وزن دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت. همچنین تفاوت معنی داری در درصد چربی وجود نداشت اما در شاخص­ های وزن بدون چربی، توان بی هوازی، قدرت، چابکی و انعطاف پذیری تفاوت معنی دار بود.
متشرعی (1384) به تدوين هنجار توانائيهاي زيست حركتي، ويژگيهاي بيوانرژيك و مهارت هاي ذهني بازيكنان نخبه مرد و زن بدمينتون كشور پرداخت. 35 بازيكن نخبه مرد و 35 بازيكن نخبه زن بدمينتون، مجموعاً 70 نفر، از ميان تيم هاي ملي و باشگاههاي ليگ برتر و به صورت نمونه گيري هدفدار، انتخاب شدند. در بخش توانائيهاي زيست حركتي 10 توانايي : قدرت انفجاري اندام تحتاني، قدرت انفجاري اندام فوقاني، قدرت عضلات خم كننده انگشتان، انعطاف پذيري عضلات همسترينگ و عضلات باز كننده تنه، سرعت شتابگيري، سرعت عكس العمل، چابكي، استقامت عضلاني كمربند شانه و استقامت عضلاني تنه ، در بخش ويژگيهاي بيوانرژيك، 3 عامل توان هوازي، توان بي هوازي بي لاكتيك و توان بي هوازي با لاكتيك و در بخش مهارت هاي ذهني، 12 مهارت: اعتماد به نفس، هدفگزيني، تعهد، واكنش به استرس، كنترل ترس، آرميدگي، نيروبخشي، تمركز، بازيافت تمركز، تمرين ذهني، تصوير سازي و طرح مسابقه، مورد ارزيابي قرار گرفت.
با بهره گرفتن از شاخصهاي آمار توصيفي (ميانگين و انحراف استاندارد) و نقاط درصدي، جدول هنجار بازيكنان در هر يك از آزمونهاي مهارت هاي ذهني، توانائيهاي زيست حركتي و ويژگيهاي بيوانرژيك، ترسيم شد. سپس براساس هنجار درصدي بدست آمده و براساس مقياس رايج ليكرت، دسته بندي عملكرد بازيكنان در هر آزمون، به يكي از طبقه هاي ضعيف، زير متوسط، متوسط، بالاي متوسط و عالي، صورت گرفت. يافته هاي تحقيق نشان داد كه بازيكنان نخبه بدمينتون كشور در بخش توانائيهاي زيست حركتي در قدرت انفجاري اندام تحتاني، انعطاف پذيري عضلات همسترينگ و عضلات بازكننده تنه، سرعت شتابگيري و چابكي ، در بخش ويژگيهاي بيوانرژيك در دو عامل توان بي هوازي بي لاكتيك و توان هوازي و در بخش مهارت هاي ذهني در مهارتهاي : واكنش به استرس، كنترل ترس، تمركز و بازيافت تمركز، ،از امتيازات و مقادير هنجار پايين و نسبتاً ضعيفي برخوردار هستند كه نيازمند توجه، بازنگري و طراحي تمرينات اختصاصي در جهت توسعه و بهبود اين عوامل مي باشند.
ب) تحقیقات روی بازیکنان فوتبال:
قراخانلو در سال 1381 در طرح پژوهشی خود به بررسی وضع موجود و تدوین شاخص­ های استعدادیابی در رشته فوتبال پرداخت. روش این تحقیق توصیفی – تحلیلی و میدانی بود. اطلاعات این تحقیق از طریق پرسشنامه ­های محقق ساخته و همچنین انجام آزمون­های آنتروپومتریکی، فیزیولوژیکی، مهارتی و روانی جمع آوری شد. سه پرسشنامه محقق ساخته مورد استفاده قرار گرفت که توسط سه گروه ذیل به سئوالات آنها پاسخ گفته شد: 1- مسئولین سازمان تربیت بدنی و سرپرستان باشگاه­ها 2- مربیان مدارس و باشگاه­ها 3- مسئولین تربیت بدنی آموزش و پرورش. نتایج این تحقیق نشان داد که در حال حاضر مهمترین رکن استعدادیابی در کشور مربیان هستند و بعد از آن مسابقات آموزشگاهی. استفاده از آزمون­های میدانی و آزمایشگاهی کمترین استفاده را دارند. مهمترین معیارهایی که در حال حاضر توسط مربیان به آنها توجه می­ شود عبارتند از: قد، وزن و جثه (آنتروپومتریک)، تیپ بدنی، قدرت، سرعت و استقامت (فیزیولوژیکی)، تکنیک و تاکتیک پذیری (مهارتی)، آرامش، خونسردی، روحیه همکاری و هوش (روانی). قراخانلو اینگونه نتیجه ­گیری می­ کند که روند فعلی استعدادیابی در کشور، فاصله زیادی با آنچه در منابع علمی آمده دارد. ضمن اینکه امکانات و تجهیزات کافی به ویژه در شهرستان­ها وجود نداشته و باشگاه­ها نقش فعالی ندارند.
بهپور و همکاران (1380) اجزای نوع پیکری (آندومورفی، مزومورفی و اکتومورفی) و متغیرهای ترکیب بدنی را در 153 دانش آموز 14 تا 18 ساله اندازه ­گیری کرده و ارتباط آنها با عملکرد در الگوهای حرکتی پایه و اجرای مهارتهای پایه فوتبال را ارزیابی کردند. برای اندازه گیری متغیرهای ترکیب بدنی قد، وزن، چربی زیر پوستی و همچنین قطر استخوان­های ران و بازو انتخاب شدند آزمون­های الگوهای حرکتی پایه شامل پرش عمودی، دوی 36 متر سرعت و دوی 9 × 4 متر چابکی بود. برای ارزیابی مهارتهای پایه فوتبال از مجموعه آزمون مهارتی توانایی پایه فوتبال مور-کریستین استفاده شد. این مجموعه شامل آزمون پاس، شوت و دریبل می­ شود. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که افزایش جزء آندومورفی در آزمودنی­ها موجب ضعیف شدن عملکرد آنها در برخی آزمونها می­ شود. به عنوان نمونه افزایش این جزء موجب ضعیف شدن عملکرد آزمودنی­ها در آزمون دوی 9 × 4 متر چابکی و آزمون دریبل زدن شد. از متغیرهای ترکیب بدنی همبستگی مثبت و معنی داری بین وزن توده بدون چربی و میزان پرش عمودی مشاهده شد. اما هیچ ارتباط معنی داری بین متغیرهای ترکیب بدنی با اجرای مهارتهای پایه فوتبال مشاهده نشد.
علیزاده و فارسی (1384) در پژوهشی به هنجاریابی آزمون­های تخصصی جسمانی، مهارتی و روانشناختی بازیکنان تیم­های ملی فوتبال ایران پرداختند. نمونه آماری تحقیق، فوتبالیست­های حاضر در اردوهای تیم­های ملی نوجوانان، جوانان و دانشجویان بودند که از این تعداد 70 نفر انتخاب شدند. ارزیابی آمادگی جسمانی شامل وزن، درصد چربی، قدرت انفجاری پاها، ظرفیت بی هوازی، چابکی، انعطاف پذیری، استقامت عضلات خم کننده تنه، ظرفیت هوازی (حداکثر اکسیژن مصرفی[94]) و ارزیابی مهارتهای روانشناختی بود که با بهره گرفتن از پرسشنامه روانی استرالیای جنوبی[95] صورت گرفت. زیر مقیاس­های این پرسشنامه شامل: انگیزش، تمرکز، اعتماد به نفس، کنترل حالات روانی، تصویرسازی ذهنی و هدفمندی می­ شود. یافته­های این پژوهش نشان داد که آمادگی جسمانی، مهارتی و روانشناختی بازیکنان تیم­های ملی در مقایسه با ورزشکاران کشورهای منتخب از میزان قابل قبولی برخوردار است.
میر حسینی و همکاران (1386) به تعیین نیمرخ آنتروپومتریکی، فیزیولوژیکی و مهارتهای مختص فوتبال که می ­تواند در استعدادیابی بازیکنان 10 تا 12 سال استفاده شود پرداختند. نتایج نشان داد که مهمترین عوامل در استعدادیابی بازیکنان 10 تا 12 سال عبارت بودند از: قد و جثه از نیمرخ آنتروپومتریکی، سرعت، چابکی و تندی از ویژگی­های فیزیولوژیکی و هماهنگی، پاس و شوت از مهارتهای مختص فوتبال. محققان پیشنهاد می­ دهند که علی رغم مشکلاتی که در پیش بینی طولانی مدت موفقیت در بازیکنان جوان وجود دارد، مدل مبتنی بر سن می ­تواند در تهیه اطلاعات مرجع برای انتخاب و رشد استعداد در فوتبالیستها مفید باشد.
شفیع زاده (1388) دو دسته عوامل آنتروپومتریکی و تکنیکی را در 171 فوتبال آموز نوجوان از مدارس فوتبال استان اصفهان مورد ارزیابی قرار داد. آزمون هاي مهارتي که اندازه گیری شدند عبارت بودند از دويدن با توپ ، چرخيدن با توپ، سرعت دويدن و دريبل زدن. تجزيه و تحليل داده ­ها نشان داد که قد، وزن و شاخص تودة بدني بين سه گروه سنّی نوجوانان تفاوت معناداري داشت. بين وزن و مهارت سرعت دویدن نوجوانان 10 سال و بین شاخص توده بدنی[96] و مهارت سرعت دویدن آنان رابطه معکوس و معناداری وجود داشت. بین وزن نوجوانان 11 ساله با مهارتهای دویدن با توپ، چرخیدن با توپ و سرعت دویدن و بین شاخص توده بدنی آنان با مهارتهای چرخیدن با توپ سرعت دویدن و همچنین بین قد و مهارت سرعت دویدن در آنها ارتباط معکوس و معنی داری وجود داشت. در مجموع سه عامل وزن، قد و شاخص توده بدنی بیشترین ارتباط را با مهارتهای فردی نوجوانان 11 ساله داشتند. محقق پیشنهاد می­ کند که اين اطّلاعات در مورد كشف استعدادها و پرورش آنان بايد مورد توجه مسؤولان و دست اندركاران فدراسيون فوتبال و به خصوص كميته هاي آموزش و استعداديابي قرار گيرد.
2-3-2 تحقیقات خارجی
الف) سایر رشته­ های ورزشی:
همانطور که پیش از این گفته شد، در مرور تحقیقات گذشته از بررسی پژوهش­هایی که صرفاً یک دسته از عوامل را مد نظر قرار داده­اند صرف نظر می­ شود و تحقیقاتی با رویکرد چندمتغیره مرور می­شوند. همچنین ابتدا مطالعات انجام شده روی سایر رشته­ها و سپس فوتبال بررسی می­ شود. این تحقیقات در ادامه شرح داده می­شوند.
دینکو[97] و همکارانش (1999) در تحقیقی به بررسی ویژگی­های بدنی و فیزیولوژیکی بازیکنان هندبال کرواسی پرداختند. آزمودنی­ها شامل 20 بازیکن عضو تیم ملی مردان کرواسی بودند. از آزمودنی­ها شاخص­ هایی چون قد، وزن، درصد چربی بدن، اکسیژن مصرفی، مصرف گازهای تنفسی و آستانه بی هوازی اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که اعضاء تیم ملی هندبال نسبت به افراد عادی جامعه کرواسی بلندتر و سنگین­تر بوده و از چربی کمتری برخوردار هستند. همچنین بازیکنان هندبال نسبت به زمان­های گذشته افزایش قد و وزن داشتند. همچنین دریافت اکسیژن مطلق و نسبی این بازیکنان بیشتر از مقادیر طبیعی بوده و مانند ورزشکاران رشته­ های بسکتبال و والیبال و کمتر از فوتبال است. همچنین مقدار اکسیژن مصرفی و تهویه بیشینه بازیکنان هندبال به مانند ورزشکاران نخبه سایر رشته­ های ورزشی بالا است.
ماریج و همکاران (2004) به تعیین ارتباط بین ویژگی­های چندبعدی و سطح عملکرد در بازیکنان مستعد هاکی پرداختند. این محققان 38 بازیکن نخبه (با میانگین سن 13,2) را با 88 بازیکن زیر نخبه (با میانگین سن 14,2) در ویژگی­های آنتروپومتریکی، فیزیولوژیکی، تکنیکی، تاکتیکی و روانی مقایسه کردند. تحلیل چندمتغیره نشان داد که بازیکنان نخبه نمرات بهتری نسبت به بازیکنان زیر نخبه در متغیرهای تکنیکی (دریبل در مسیر رفت و برگشت و مسیر سرعت)، تاکتیکی (تاکتیک عمومی، تاکتیک در زمان تصاحب توپ، تاکتیک در زمان عدم تصاحب توپ)، و روانی (انگیزش). متمایزترین متغیرها عبارت بودند از تاکتیک در زمان مالکیت توپ، انگیزش و عملکرد در دریبل رفت و برگشت. همچنین بازیکنان نخبه از میانگین سنی کمتری برخوردار بودند. محققان پیشنهاد می­ کنند که در راهنمایی بازیکنان جوان به سطوح بالا باید توجه بیشتری به کیفیت­های تاکتیکی، انگیزش و مهارت­ های تکنیکی خاص معطوف شود.
بر خلاف اکثر پژوهش­ها در این حیطه که از روش مقطعی استفاده کرده ­اند، ماریج و همکاران (2007) در تحقیقی با بهره گرفتن از روش طولی به شناسایی ویژگی­های عملکردی که می ­تواند به پیش بینی بازیکنان نخبۀ آینده در رشته هاکی کمک کند پرداختند. آنها در این راستا ویژگی­های آنتروپومتریکی، فیزیولوژیکی، تکنیکی، تاکتیکی و روانی 30 بازیکن نخبه و 35 بازیکن زیر نخبه را در پایان سه فصل متوالی ارزیابی کردند. میانگین سن بازیکنان در پایان فصل اول2/14 سال بود. تحلیل کوواریانس با اندازه ­گیری­های تکراری نشان داد که بازیکنان نخبه نسبت به بازیکنان زیر نخبه نتایج بسیار بهتری در متغیرهای تکنیکی و تاکتیکی به دست آوردند. محققان نتایج این تحقیق را اینگونه تفسیر کردند که بازیکنان نخبه آینده در سن 14 سالگی مهارتهای تاکتیکی بالایی دارند. آنها همچنین مهارتهای تکنیکی تخصصی خوبی دارند و این مهارتها را همراه با ظرفیت استقامت تکراری بهتر از بازیکنان زیر نخبه در 2 سال متوالی پرورش می­ دهند. محققان در پایان اظهار داشتند که برای تأیید نتایج این تحقیق، آزمودنی­ها را تا بزرگسالی تحت نظر خواهند داشت.
محمد (2009) ویژگی­های آنتروپومتریکی و عملکردی بازیکنان هندبال را جهت توسعۀ یک مدل شناسایی و پرورش استعداد ارزیابی کرد. آزمودنی­ها 18 هندبالیست نخبه و 29 هندبالیست غیر نخبه بودند که در دو گروه سنی زیر 16 و زیر 14 سال تقسیم می­شدند. تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که بازیکنان نخبه زیر 16 سال نسبت به همنوعان زیر 14 سال خود سنگین­تر بوده و قطر عضلانی بیشتری داشتند. همچنین بازیکنان نخبه امتیازات بهتری در قدرت، سرعت، چابکی و استقامت قلبی تنفسی کسب کردند. تحلیل تمایزی بین بازیکنان نخبه و غیر نخبه آشکار ساخت که قد، سرعت دویدن و چابکی مهمترین پارامترها در استعدادیابی در هندبال هستند. محققان پیشنهاد کردند که اندازه ­گیری­های آنتروپومتریکی خاصی بعلاوۀ برخی سنجش­های عملکردی در استعدادیابی بازیکنان هندبال جوان مفید هستند.
گابت[98] و همکاران (2007) در تحقیق خود به این موضوع پرداختند که آیا نتایج آزمون­های مهارتی، آنتروپومتریکی و فیزیولوژیکی می ­تواند بین بازیکنان نوجوان والیبال با سطوح مختلف توانایی تمایز ایجاد کند. 28 بازیکن نوجوان (با میانگین سن 5/15 سال) برای انتخاب در یک برنامه استعدادیابی والیبال به رقابت پرداختند. یک تحلیل تمایزی روی بازیکنان انتخاب شده و انتخاب نشده برگزار شد.
نتایج این مطالعه نشان داد که نتایج آزمون مهارت تخصصی توانست بین بازیکنان انتخاب شده و انتخاب نشده تمایز ایجاد کند اما اطلاعات آنتروپومتریکی و فیزیولوژیکی نتوانست. یافته­های این پژوهش همچنین بر اهمیت توسعه تکنیک پاس و سرویس والیبالیست­های جوان تأکید دارد.
گکزی (2009) به تعیین شاخص­ های روانی و حرکتی در بازیکنان هاکی روی یخ پرداخت که می­توانند در انتخاب برای تیم ملی زیر 18 سال کشور لهستان موثر باشند. آزمودنی­ها 40 بازیکن بودند که 20 نفر از آنها دارای سابقه بازی ملی (میانگین سن=45/16) و 20 بازیکن دیگر فاقد سابقه ملی (میانگین سن=62/16) بودند. برای پاسخ دادن به پرسش تحقیق 19 آزمون حرکتی (شامل آزمون­های مهارتی هاکی) انجام شد و آزمودنی­ها پرسشنامه ­های روانی ACSI-28، PMCSQ-2، SMS و STPI-Y را تکمیل نمودند. نتایج آزمون t نشان داد که بین بازیکنان ملی و غیر ملی در 5 مورد از آزمون­های حرکتی و 8 مورد از متغیرهای روانی تفاوت معنی داری وجود داشت. گکزی پیشنهاد می­ کند که نیاز به انجام مطالعات بیشتری برای شناسایی ویژگی­های روانی و حرکتی ورزشکاران نخبه وجود دارد.
ب) تحقیقات روی بازیکنان فوتبال:
رویکرد چندمتغیره در ارزیابی بازیکنان فوتبال نیز بارها بوسیله محققان به کار گرفته شده است. در اینجا این تحقیقات بررسی می­شوند.
ریلی و همکاران (2000) در مطالعه خود روی 31 بازیکن فوتبال نوجوان (با میانگین سن 4/16سال) به ایجاد تمایز بین بازیکنان نخبه و زیر نخبه پرداختند. متمایزترین ویژگی­های بین دو گروه عبارت بود از چابکی، دوی سرعت، جهت گیری هدفی و مهارت پیش بینی. همچنین بازیکنان نخبه به طور قابل ملاحظه ای لاغرتر بوده، توان هوازی بالاتری داشتند و بیشتر در برابر خستگی مقاوم بودند. آنها همچنین در دریبل زدن بهتر بودند اما در شوت زدن چنین نبودند. محققان چنین نتیجه گیری کردند که مجموعه آزمون­هایی که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفتند می­توانند در جمع آوری اطلاعات پایه در جهت انتخاب بازیکنان فوتبال برای برنامه ­های پرورش استعداد مفید واقع شوند.
هوآر و وار (2000) به شناسایی و پرورش فوتبالیست­های زن مستعد پرداختند. ابتدا طی فراخوانی ورزشکاران 15 تا 19 ساله با سابقه فعالیت در ورزش­های توپی دعوت شدند. ورزشکاران داوطلب در یک برنامه تست گیری دو روزه شرکت کردند که شامل ارزیابی خصوصیات آنتروپومتریکی، فیزیولوژیکی و مهارتی می­شد. 17 ورزشکار با در نظر گرفتن عوامل چندگانه انتخاب شدند تا در یک برنامه 12 ماهه پرورش استعداد شرکت کنند. یک برنامه پیش فصل دو ماهه با پنج جلسه تمرین در هفته اجرا شد. این برنامه بر مهارتهای بازی و توپی ضروری برای عملکرد رقابتی در کوتاه مدت تمرکز داشت. کادر مورد نظر در سری مسابقاتی از یک لیگ ایالتی در استرالیا شرکت کردند. محصول 25 مسابقه در فصل این بود که 10 بازیکن برای لیگ منطقه ای انتخاب شدند. این پروژه نشان داد که می­توان بر اساس ویژگی­های مهارتی، آنتروپومتریکی و فیزیولوژیکی فوتبالیست­های بالقوه زن را انتخاب کرد. محققان پیشنهاد می­ کنند که با توسعه ابزارهای ارزیابی عینی که شایستگی تکنیکی و تاکتیکی را اندازه گیری می­ کنند، فرایند انتخاب بهبود می­یابد.
اُستوجیچ (2000) ویژگی­های جسمانی و فیزیولوژیکی فوتبالیست­های نخبه صربستانی را بررسی کرده و با ویژگی­های بازیکنان غیر نخبه مقایسه کردند. گروه اول شامل بازیکنان شاغل در لیگ یک حرفه ای بود و گروه دوم متشکل از افراد حاضر در لیگ دسته سوم آماتور بود. آزمودنی­های گروه اول دارای سن تجربه بازی بالاتری بودند. بازیکنان گروه دوم به طور معنی داری حداکثر اکسیژن مصرفی کمتری داشتند. به علاوه بلندی پرش ارتفاع و درصد تخمینی تارهای تند انقباض در گروه اول به طور معنی داری بیشتر بود. نتایج این تحقیق نشان دهنده ارتباط قوی بین آمادگی هوازی، توان بی هوازی و نتایج عملکرد در فوتبالیستهای نخبه بود.
پاور[99] و همکاران (2003) تفاوت شاخص­ های روانی و آمادگی جسمانی بازیکنان دو تیم لیگ برتر انگلستان را بررسی کردند. آزمودنی­ها 42 بازیکن فیکس (میانگین سنی38/25) و 18 بازیکن ذخیره (میانگین سنی 89/20) از دو تیم بودند. آزمودنی­ها مجموعه ­ای از آزمون­های روانی و آمادگی جسمانی را در طی دورۀ پیش فصل انجام دادند. آزمون­های آمادگی جسمانی شامل دوی 10 و 20 متر، پرش عمودی و دوی چابکی ایلینویز می­شدند. بازیکنان یک پرسشنامه مهارتهای روانی مختص ورزش را تکمیل کردند. نتایج این پژوهش نشان داد که رتبه بندی بازیکنان فوتبال از نظر عملکرد در آزمون­های آمادگی جسمانی می ­تواند بازیکنانی در سطوح مختلف را متمایز کند. اما تفاوت معنی داری در مهارتهای روانی مشاهده نشد. محققان پیشنهاد می­ کنند که استفاده از علوم ورزشی چند رشته ای می ­تواند به مراتب سودمندتر از علوم ورزشی تک رشته ای در اندازه ­گیری عملکرد بازیکنان فوتبال نقش داشته باشد. بنابراین به پژوهش­های کاربردی بیشتری در این زمینه نیاز وجود دارد.
واینز و همکاران (2006) با هدف تعیین ارتباط بین ویژگی­های جسمانی با عملکرد و سطح مهارت در فوتبالیست­های 12 تا 16 ساله به بررسی بازیکنان نخبه، زیر نخبه و غیر نخبه در چهار گروه سنی زیر 13، زیر 14، زیر 15 و زیر 16 سال پرداختند. متغیرهای تحقیق عبارت بودند از آنتروپومتری، وضعیت بالیدگی، پارامترهای عملکردی و پارامترهای مختص فوتبال. تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که بازیکنان نخبه نسبت به بازیکنان غیرنخبه در قدرت، انعطاف پذیری، سرعت، استقامت هوازی، ظرفیت بی­هوازی و چند مهارت تکنیکی امتیاز بهتری کسب کردند. تحلیل تمایزی نشان داد که سرعت دویدن و مهارتهای تکنیکی مهمترین ویژگی­ها در بازیکنان زیر 13 و زیر 14 سال بودند. در حالی که استقامت قلبی تنفسی در بازیکنان زیر 15 و زیر 16 سال مهم­تر بود. نتایج این تحقیق پیشنهاد کرد که ویژگی­های متمایز کننده با سن رقابتی تغییر می­ کنند. نتیجه گیری اینکه مدل­های استعدادیابی باید پویا باشند و فرصت­هایی برای تغییر پارامترها در فرایند رشد طولانی مدت فراهم کنند.
مالینا و همکاران (2007) به بررسی رشد، وضعیت بالیدگی و ظرفیت عملکردی بازیکنان فوتبال با طبقه بندی بر اساس سطح مهارت پرداختند. نمونۀ آماری تحقیق شامل 69 بازیکن در دامنه سنی 13.2 تا 15.1 سال از باشگاه­هایی می­شد که در بالاترین مسابقات آن رده سنی شرکت داشتند. قد و وزن اندازه ­گیری شدند و وضعیت بالیدگی بوسیله ارزیابی بالینی موهای زهار مشخص شد. سه آزمونی که برای ارزیابی ظرفیت عملکردی استفاده شدند عبارتند از: دوی سرعت، پرش عمودی و دوی استقامت رفت و برگشت. عملکرد بازیکنان در شش آزمون مهارتی به یک نمرۀ مرکب تبدیل شد که برای طبقه بندی بازیکنان در دهک­های مهارتی استفاده شد. نتایج نشان داد که گروه ­های مختلف مهارتی اختلاف معنی داری در دوی استقامت متوالی داشتند (05/0 > P). اما در دیگر متغیرها اینچنین نبود. یافته­های این تحقیق نشان داد که مرحلۀ بالیدگی و استقامت هوازی (با ضریب مثبت) و قد (با ضریب منفی) پیش بینی کننده­ های معنی دار موفقیت در فوتبال هستند.
هیروسه[100] و همکاران (2007) به استعدادیابی در بازیکنان فوتبال حرفه ای از دیدگاه جسمانی، فیزیولوژیکی و بیولوژیکی پرداختند. آزمودنی­های این پژوهش 31 فوتبالیست نوجوان بودند که به دو گروه نخبه (18 نفر) و زیرنخبه (13 نفر) تقسیم شدند. بازیکنان گروه نخبه به دو زیرگروه حرفه­ای (7 نفر) و آماتور (11) تقسیم شدند. قد، وزن، سن اسکلتی، سرعت گام برداری، استقامت در گام برداری و زمان واکنش انتخابی اندازه گیری شدند. سپس این اندازه ­گیری­ها بین گروه­ ها مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که دو گروه نخبه و زیرنخبه در توانایی­های گام برداری و ویژگی­های جسمانی تفاوت معنی داری نداشتند. اما گروه نخبه در آزمون زمان واکنش به طور معنی داری سریع­تر بودند. یافته­های این تحقیق پیشنهاد می­ کند که بازیکنان فوتبال نوجوان با زمان واکنش انتخابی سریعتر احتمال بیشتری دارد که در آینده بازیکنان حرفه ای شوند. در نتیجه ارزیابی این توانایی می ­تواند برای انتخاب در کوتاه مدت به مربیان کمک کند. به علاوه به مربیان پیشنهاد می­ شود که بازیکنان را در طی دوران پیش از نوجوانی برای توسعه توانایی واکنش به جای سرعت و استقامت آموزش دهند.
لگال[101] و همکاران (2008) بازیکنانی که در حال ترک یک آکادمی فوتبال بودند را در ویژگی­های آنتروپومتریکی و عملکردی مقایسه کردند. در مجموع 161 بازیکن در این تحقیق شرکت داشتند که در دو دسته جای می­گرفتند: بازیکنانی که توانسته ­اند به موقعیت ملی یا حرفه­ای دست یابند و بازیکنانی که آماتور باقی مانده­اند. اندازه ­گیری­ها در سه طبقه سنی (زیر 14، زیر 15 و زیر 16 سال) انجام شد. در ضمن سن اسکلتی بازیکنان جهت تعیین وضعیت بالیدگی اندازه ­گیری شد. تحلیل یک متغیره تفاوت معنی داری در وضعیت بالیدگی، جرم بدن، قد، حداکثر توان بی هوازی، دوی سرعت و پرش نشان داد. این نتایج به گروه سنی و پست بازی وابسته بودند. این نتایج پیشنهاد می­ کند که ارزیابی­های آنتروپومتریک و آمادگی جسمانی می­توانند در تعیین احتمال موفقیت بازیکنان فوتبال جوان در رسیدن به سطوح بالا نقش داشته باشند.
فیگوئیردو[102] و همکاران (2009) رشد، وضعیت بالیدگی، ظرفیت عملکردی، مهارت تخصصی ورزشی و جهت گیری هدفی 159 فوتبالیست در دو گروه سنی 12-11 سال و 14-13 سال را بررسی کردند که تا 2 سال بعد یا به رده پائین­تر سقوط کردند، یا در همان سطح باقی ماندند و یا به سطحی بالاتر ارتقا پیدا کردند. بازیکنان نخبه در دو مورد از چهار مهارت نمره بهتری کسب کردند یعنی در دریبل زدن و کنترل توپ. همچنین آنها از نظر سن تقویمی و اسکلتی بزرگتر بوده، اندازه بدن بزرگتری داشتند و در ظرفیتهای عملکردی و سه آزمون مهارتی عملکرد بهتری نسبت به دو گروه دیگر داشتند. نتایج این پژوهش پیشنهاد می­ کند که رشد و وضعیت بالیدگی، ظرفیت­های عملکردی و مهارتهای تخصصی فوتبال عواملی هستند که می­توانند در فرسایش، ثبات و ارتقای بازیکنان فوتبال نقش داشته باشند.
حضیر[103] (2010) به ارزیابی ویژگی­های جسمانی فوتبالیست­های ترکیه ای با طبقه بندی بر اساس سطح بازی و پست بازی پرداخت. در مجموع 305 فوتبالیست در این تحقیق شرکت کردند که 161 نفر در لیگ برتر ترکیه و 144 نفر در لیگ دسته اول ترکیه مشغول به فعالیت بودند. همه اطلاعات در دوره آماده سازی نیم فصل جمع آوری شدند. قد، وزن، قطر بازو و ساق، طول بازو و ران، و چهار ضخامت زیر جلدی (پشت بازو، تحت کتفی، فوق خاری و میان ساقی) اندازه گیری شدند. تیپ بدنی بوسیله روش هیث-کارتر تخمین زده شد. بازیکنان لیگ برتر مسن­تر و سنگین­تر از بازیکنان دسته اولی بودند در حالی که قد در دو گروه مشابه بود. تیپ بدنی بازیکنان لیگ برتر نسبت به بازیکنان دسته یکی بیشتر مزومورف، کمتر اندومورف و کمتر اکتومورف بود. نتایج نشان داد که هر دوی ویژگی­های جسمانی و تیپ بدنی بازیکنان به طور معنی داری بین سطوح بازی و پست­های بازی تفاوت داشت.
2-4 نتیجه گیری
در سالیان آغازین پژوهش درحیطه استعدادیابی بیشتر به عوامل فیزیولوژیکی و آنتروپومتریکی توجه می­شد اما در دهۀ نخست قرن حاضر جنبشی شروع شد که عوامل روانی و حرکتی را در اولویت کار استعدادیابی قرار می­دهد (163). در آغاز این جنبش، محققان به بررسی این موضوع پرداختند که آیا اجراکنندگان مستعد در ویژگی­ها یا ابعاد خاص روانی نسبت به همنوعان کمتر مستعد خود متمایز هستند؟ اعتقاد می­رود که این ویژگی­ها در طول زمان ثابت هستند و منعکس کنندۀ زمینۀ بازیکن برای انجام انواع خاصی از رفتارها هستند. همچنین، روانشناسان ورزش اهمیت ویژگی­های روانی تغییر پذیر و گذرا را با رویکرد حالتی (در مقابل صفتی) بررسی کرده اند. پژوهشگران نوعاً گزارش کرده اند که بازیکنان مستعد متعهد تر، با اعتماد به نفس بیشتر و متمایل به اضطراب کمتر هم قبل و هم در حین رقابت هستند. آنها قادرند تا راهبردهای مختلف مقابله روانی را به طور موثر به کار ببندند، انگیزۀ بالاتری دارند و بهتر می­توانند تمرکز خود را در طول رقابت حفظ کنند (69).
بررسی مطالعات انجام شده روی بازیکنان فوتبال نیز نشان دهندۀ سیری مشابه است. بر خلاف تأکیدی که در پژوهش­های انجام شده در دهۀ 90 بر اندازه ­گیری­های فیزیولوژیکی وجود داشت (مانند جانسنس و همکاران، 1998 و پانفیل و همکاران، 1997)، در پژوهش­های دهۀ اخیر استفاده از آزمون­های عملکردی در ترکیب با آزمون­های تکنیکی و روانی رواج یافته است (مانند پاور و همکاران، 2003).
برای مثال همانطور که در مورد تحقیق مالینا و همکاران (2007) ذکر شد متغیرهای اندازه ­گیری شده عبارت بودند از رشد، وضعیت بالیدگی و ظرفیت عملکردی. اما در سال 2009 در تحقیقی که فیگوئیردو با همکاری مالینا و چند تن دیگر انجام داد دو متغیر به این موارد اضافه شد که عبارت اند از مهارت تخصصی ورزشی و جهت گیری هدفی. به وضوح مشاهده می­ شود که رابرت ام مالینا به عنوان یکی از شناخته شده­ترین محققان در زمینه رشد حرکتی در تحقیقات خود از نقش عوامل تکنیکی و روانی غافل نبوده و روز به روز بیشتر در ارزیابی ورزشکاران به آنها توجه می­ کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:34:00 ب.ظ ]




 

 

بیش از ۵/۲ میلیون

 

۷

 

۴/۲

 

۱۰۰

 

 

 

کل

 

۲۸۸

 

۱۰۰

 

 

 

 

 

منبع: یافته­های تحقیق

۴-۳- شاخص­ های توصیفی

در محاسبه­های آماری لازم است تا ویژگی­ها و موقعیت کلی داده ­ها تعیین شوند. میانگین، میانه و نما آماره­ های مرکزی هستند که در این مواقع مورداستفاده قرار می­گیرند. در داده ­های اسمی و رتبه­ای از میانه و نما بیش­تر استفاده می­ شود، درحالی‌که در داده ­های کمی میانگین بهترین شاخص توصیفی است. با توجه به اینکه در این تحقیق از طیف ۵ گزینه­ای لیکرت استفاده شده است، بنابراین مقادیر میانگین در بازه ۱ تا ۵ خواهد بود. از طرف دیگر به‌منظور نمایش میزان تغییرات و نوسانات مقادیر یک متغیر می­توان از آماره­ های پراکندگی استفاده کرد. آماره­ های پراکندگی سعی دارند میزان گستردگی و پراکنش مشاهدات را اندازه ­گیری کنند. یکی از مهم­ترین آماره­ های پراکندگی برای تحلیل­های آماری انحراف معیار است. دو آماره مهم دیگر برای نمایش توزیع مقادیر یک متغیر ضریب چولگی و ضریب کشیدگی هستند. اگر توزیعی از حالت تقارن خارج شود، چوله است. ضریب چولگی پارامتری است که این حالت را به‌صورت یک اندازه نشان می­دهد. توزیعی که در آن سه آماره مرکزی یعنی میانگین، میانه و نما بر هم منطبق باشند، توزیع متقارنی خواهد بود که ضریب چولگی­ آن صفر است. اگر میانگین بزرگ­تر از میانه باشد، چولگی به راست و ضریب چولگی مثبت خواهد بود و برعکس. ضریب کشیدگی نیز بلندی توزیع داده را با یک توزیع نرمال مقایسه می­ کند. بنابراین هر چه ضریب کشیدگی عددی بزرگ­تری باشد، مفهوم آن این است که افراشتگی توزیع داده نسبت به توزیع نرمال بیش­تر است و برعکس. به‌طورکلی اگر ضرایب چولگی و کشیدگی در بازه ۲+ تا ۲- قرا نگیرند نرمال بودن توزیع داده ­ها رد می­ شود. در جدول (۴-۷) مهم­ترین شاخص­ های توصیفی برای متغیرهای پژوهشی آورده شده است. مطابق این جدول ضرایب چولگی و کشیدگی متغیر­ها در بازه ۲+ تا ۲- قرار گرفته‌اند بنابراین متغیرهای این تحقیق دارای توزیع نرمال هستند.
پایان نامه
جدول (۴-۷): شاخص­ های توصیفی متغیرهای پژوهش

 

 

متغیر

 

میانگین

 

انحراف معیار

 

ضریب چولگی

 

ضریب کشیدگی

 

 

 

کیفیت خدمات داخلی

 

قابلیت اعتماد

 

۵۷۹۹/۳

 

۹۶۴۴۷/۰

 

۴۰۳/۰-

 

۵۴۶/۰-

 

 

 

همدلی

 

۶۱۱۴/۳

 

۹۲۰۳۷/۰

 

۳۵۵/۰-

 

۴۰۹/۰-

 

 

 

پاسخگویی

 

۴۰۰۶/۳

 

۸۶۹۴۴/۰

 

۱۰۲/۰-

 

۱۱۵/۰-

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:34:00 ب.ظ ]




 

 

جدول ۴-۳۴- وضعیت همبستگی بین نگرش افراد نسبت به تبلیغات و فروش خدمت …

 

۷۸

 

 

 

فهرست نمودارها

 

 

عنوان

 

صفحه

 

 

 

نمودار ۴-۱ توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب جنسیت ………………………………………….

 

۵۵

 

 

 

نمودار ۴-۲ توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب وضعیت تحصیلات ………………………..

 

۵۶

 

 

 

نمودار ۴-۳ توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب رده سنی …………………………………………

 

۵۷

 

 

 

چکیده
امروزه سازمان­ها بیش از قبل نیازمند روش های موثر و کارآمد برقراری ارتباط با مشتریان در جهت ارتقاءمیزان فروش خود می باشند تمامی سازمانها به دنبال روش هایی هستند تا با بهره گرفتن از آن بتوانند نگرش مصرف کنندگان را نسبت به خود مثبت نمایند تا از این طریق شانس خودرا برای ارتقاء فروش افزایش دهند یکی از راه های اساسی که سازمانها همواره به دنبال آن هستند تا از ان طریق خود را به جامعه و افراد آن بشناسانند تبلیغات است، تبلیغات شکلی از روابط غیر شخصی هزینه دار درمورد یک سازمان، محصولات آن و یا فعالیت هایش که از طریق یک رسانـه عمومی، مخاطـبان را هدف قرار می دهد، بدیهی است اگر تبلیغات بتواند نگرش مثبتی را در افراد ایجاد نماید انگاه شانس سازمان جهت ارتباط با اشخاص را افزایش داده و از طریق ایجاد احساس مثبت در افراد احتمالا میزان فروش آن سازمان نیز افزایش و ارتقاء می یابد همه اندیشمندان علم بازاریابی بر این امر تاکید دارند و متفق هستند که نگرش افراد نسبت به پدیده ها و باورهای آنان است که سبب تمایل و حرکت آنان به سمت محصول می شود حتی اگر این نگرش در افراد به شکل اشتباهی شکل گرفته باشد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین نگرش مشتریان نسبت به تبلیغات و میزان ارتقاءفروش خدمت در شعب بانک ملی شهرستان بندرعباس می باشد ۰جامعه ی آمار این پژوهش ۴۰۰۰۰ نفر مشتریان بانک ملی در سطح شهرستان بندرعباس می باشد که در این رابطه ۳۸۰ نفر به عنوان نمــونه انتخاب شده اند در این پژوهش ۳۴ سوال مطرح شد که به بررسی سنجش نگرش مشتریان نسبت به تبلیغات (باورهای اقتصادی،مزایای اجتماعی، باورهای اخلاقی، باورهای قانونی، مفید بودن شخصی) (۳۰سوال) و میزان ارتقاء فروش خدمت در بانک ملی(۴سوال) پرداخته شد تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گرفتن از نرم افزار spss.16 انجام شده است، یافته­های مطالعاتی حاکی از آن است که بین نگرش مشتریان به تبلیغات و فروش خدمت در سطح ۹۹ درصد رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد.
واژه­ های کلیدی: نگرش مشتریان نسبت به تبلیغات، ارتقاء فروش خدمت، بانک ملی شهرستان بندرعباس.
فصل اول
کلیات تحقیق
۱-۱مقدمه
انسان امروز زیر بمباران شدیدی از تبلیغات زندگی می کند. تعداد آگهی های تلویزیونی که فرد در زندگی می بیند به حدی زیاد است که باور آن حتی برای خودمان که زیر فشار چنین حجم غریبی هستیم مشکل است(محمدیان،۱۳۸۵: ۲۱). تبلیغات منحصر به تلویزیون نمی شود بلکه رسانه­های دیگر از جمله رادیو، روزنامه، مجله، تبلیغات شهری، اینترنت و… از جمله رسانه­های مهم تبلیغاتی محسوب می­شوند. تبلیغات امروزه سهم زیادی را در شکل دادن نگرش مشتریان نسبت به محصولات مختلف بازی می­نماید. هر شرکتی تلاش می­نماید با تبلیغات نو نگرش مشتری را نسبت به کالا و خدمت خود مثبت کرده و میزان سهم خود را از بازار افزایش دهد.
۱-۲ بیان مساله
تبلیغات هرگونه ارائه و عرضه ایده ها یا کالاها یا خدمات که یک واحد تبلیغاتی فرد یا موسسه مشخص انجام می دهد که مستلزم پرداخت هزینه می باشد(کاتلر،۲۰۰۲).
تبلیغات شکلی از روابط غیر شخصی هزینه دار در مورد یک سازمان، محصولات آن و یا فعالیت­هایش است که از طریق یک رسانه عمومی، مخاطبان را هدف قرار می دهد. این رسانه گروهی می تواند تلویزیون، رادیو، روزنامه­ها، مجلات، نمایش­های بیرونی، کارت­های اتومبیل و کتاب­های راهنما باشد. هدف نهایی تبلیغ تجاری ایجاد فروش و سود است. برای دستیابی به این هدف، مشتری باید اقدام به خرید و خریدهای پیاپی از محصول تبلیغ شده نماید.
اگر چه ملاک­های برنامه ریزی فعالیت های تبلیغاتی برای سازمان­های خدماتی و تولیدی به طور کلی مشابه است ولی با این حال ماهیت ناملموس بودن و تفکیک ناپذیری خدمات را بایستی هنگام برنامه ریزی در نظر داشت. بعید است که تبلیغات به تنهایی بتواند به مشتریان در تصمیم گیری خرید کمک کند، لیکن می­توان با توجه به موارد زیر که بوسیله جرج و بری[۱] ارائه شده است، اثربخشی تبلیغات را افزایش داد:

 

 

  • استفاده از پیام­های روشن و غیر مبهم

 

 

 

  • بر تبلیغات دهان به دهان بنا شود

 

 

 

  • ارائه شواهد ملموس

 

 

 

  • آن چیزی را قول دهید که می توانید ارائه کنید.

 

 

 

  • در تبلیغات کارکنان را نیز هدف بگیرید.

 

 

 

  • برطرف کردن اضطراب پس ازخرید(پالمر، ۲۰۰۱)

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:34:00 ب.ظ ]




نرخ بازگشت سرمایه گذاری

 

(McKim and Hughes, 2000)

 

 

 

۳-۵-۲) مقیاس اندازه گیری
مقیاس لیکرت
در مقیاس لیکرت از پاسخگو تقاضا نمی شود که موافقت یا مخالفت خود را با مسأله ای ابراز دارد.بلکه خواسته می شود تا میان چند دسته از جواب ها، انتخاب انجام داده و شدت موافقت و مخالفت خودرا نمایان سازد. به دسته جواب ها نمره داده می شود و نگرش پاسخگو از طریق جمع نمراتش که مجموع نمرات جوابهایی است که وی به هر یک از موارد داده است سنجیده میشود.
طبق طیف لیکرت امتیازبندی به سوالات به شرح زیر می باشد.

 

 

شکل کلی

 

کاملا مخالف

 

مخالف

 

بی نظر

 

موافق

 

کاملا موافق

 

 

 

امتیازدهی

 

۱

 

۲

 

۳

 

۴

 

۵

 

 

 

جدول(۳-۱۵). شکل امتیازدهی به پرسشنامه ها
۳-۵-۳) روایی و پایایی پرسشنامه
مقصود از روایی آن است که وسیله اندازه گیری بتواند خصیصه و ویژگی مورد نظر را اندازه بگیرد (خاکی، ۱۳۸۷). در این تحقیق روایی[۳۲] پرسشنامه به روش محتوایی انجام گرفته است. بدین صورت که سوالات پرسشنامه مطابق با فرضیه های پژوهش به رویت استاد راهنما رسیده و پس از بررسی و اصلاح نهایتا نظر بر مناسب بودن آن داده اند. قابلیت اعتماد یا پایایی [۳۳]یکی از ویژگیهای فنی ابزار اندازه‌گیری است. مفهوم یاد شده به این امر سر و کار دارد که ابزار اندازه‌گیری در شرایط یکسان تا چه اندازه نتایج یکسانی به دست می‌دهد (مقیمی، ۱۳۹۱). دامنه ضریب قابلیت اعتماد از صفر (عدم ارتباط) تا ۱+ (ارتباط کامل) است. ضریب قابلیت اعتماد نشانگر آن است که تا چه اندازه ابزار اندازه‌گیری ویژگی های با ثبات آزمودنی و یا ویژگیهای متغیر و موقتی وی را می‌سنجد. برای محاسبه ضریب قابلیت اعتماد ابزار اندازه‌گیری، شیوه‌های مختلفی به کار برده می‌شود. از آن جمله می‌ توان به : اجرای دوباره آزمودن (روش بازآزمایی) ، روش موازی (همتا)، روش تصنیف (دو نیمه کردن)، روش کودر – ریچارد سون و روش آلفای کرونباخ اشاره نمود. در این تحقیق به منظور تعیین پایایی آزمون از روش آلفای کرونباخ استفاده گردیده است. این روش برای محاسبه هماهنگی درونی ابزار اندازه‌گیری که خصیصه‌های مختلف را اندازه‌گیری می‌کند به کار می رود. برای محاسبه ضریب آلفای کرونباخ ابتدا باید واریانس نمره‌های هر زیرمجموعه سوال‌های پرسشنامه و ورایانس کل را محاسبه کرد. سپس با بهره گرفتن از فرمول زیر مقدار ضریب آلفا را محاسبه می‌ کنیم.
دانلود پایان نامه

که در آن :
تعداد زیر مجموعه‌های سئوال‌های پرسشنامه یا آزمون = J
واریانس زیر آزمون Jام Sj2 =
واریانس کل پرسشنامه یا آزمون S2 =
بنابراین به منظور اندازه‌گیری قابلیت اعتماد، از روش آلفای کرونباخ و با بهره گرفتن از نرم‌افزار ۲۰ SPSS استفاده گردیده است.
پرسشنامه ای که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته تعمیمی بسط یافته از مدل ترویج نوآوری راجرز[۳۴] می باشد. هر چند که روایی و پایایی بیشتر پرسش های مطرح شده در سطح بین الملل و نیز در داخل ایران چندین بار اثبات شده است لیکن به منظور حصول اطمینان بیشتر برای بدست آوردن نتایج بهتر روایی و پایایی پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت که نتایج در فصل بعد آورده شده اند.
۳-۶) شیوه های تجزیه و تحلیل اطلاعات
در این تحقیق تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از پرسشنامه را به دو شکل توصیفی و استنباطی(تحلیلی) ارائه می کنیم. ابتدا آمار توصیفی مربوط به اطلاعات جمعیت شناختی پاسخ دهندگان (افراد نمونه) و همچنین وضعیت متغیرهای تحقیق با بکارگیری جداول و نمودارها به نمایش گذاشته­شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات در راستای پاسخ به دو سوال پژوهش طراحی شد. سوال اول پیرامون میزان پذیرش CRM توسط بانک مورد نظر و سوال دوم در مورد عامل های تاثیرگذار بر پذیرش CRM بود. برای پاسخ به سوال اول از اطلاعات بخش اول پرسشنامه استفاده شد که شامل یک سوال مستقیم و ۱۸ سوال غیر مستقیم در مورد میزان پذیرشCRM بوده است. از اطلاعات حاصل از روش غیر مستقیم با بهره گرفتن از روش آماری خوشه بندی[۳۵] برای تقسیم بندی افراد به دو گروه پذیرنده و نپذیرندهCRM استفاده نمودیم و نتایج در انتهای فصل ۴ با نتایج روش خوداظهاری مقایسه گردید. در پاسخ به سوال دوم مطرح شده در پژوهش و نتیجه ­گیری از روش­های آماری و آزمون­های متفاوت با بهره گرفتن از نرم­افزارهای SPSS20 و AMOS18 به نحوی که در فصل بعد خواهد آمد، استفاده­گردید: برای محاسبه پایایی ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد، برای بررسی نرمال بودن داده ­ها از آزمون کلموگروف- اسمیرنف، شاخص kmo و آزمون بارتلت، تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری برای آزمون فرضیات و همچنین آزمون فریدمن برای رتبه بندی متغیرها استفاده گردید.
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
۴-۱) مقدمه
تجزیه و تحلیل داده ­ها فرآیندی چندمرحله­ای­است که طی آن داده­هایی که از طریق بکارگیری ابزارهای جمع­آوری در نمونه (جامعه) آماری فراهم­آمده­اند؛ خلاصه، کدبندی و دسته­بندی… و در نهایت پردازش می­شوند تا زمینه برقراری انواع تحلیل­ها و ارتباط­ها بین این داده ­ها به­منظور آزمون فرضیه ­ها فراهم آید. در این فرایند داده ­ها هم از لحاظ مفهومی و هم از جنبه تجربی پالایش می­شوند و تکنیک­های گوناگون آماری نقش بسزایی در استنتاج­ها و تعمیم­ها به عهده دارند(خاکی، ۱۳۸۷) .
در این فصل ابتدا آمار توصیفی مربوط به اطلاعات جمعیت شناختی پاسخ دهندگان (افراد نمونه) و همچنین وضعیت متغیرهای تحقیق با بکارگیری جداول و نمودارها به نمایش گذاشته­شده و در ادامه برای پاسخگویی به سوالات پژوهش و نتیجه ­گیری از روش­های آماری و آزمون­های متفاوت با بهره گرفتن از نرم­افزارهای SPSS20 و AMOS18 به نحوی که ذکر می­ شود، استفاده­گردید: برای محاسبه پایایی ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد، برای بررسی نرمال بودن داده ­ها از آزمون کولموگروف – اسمیرنف جهت تعیین نرمال بودن داده ها و آزمون بارتلت جهت تعیین کفایت نمونه استفاده شد. از تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری برای آزمون فرضیات و همچنین آزمون فریدمن برای رتبه بندی متغیرها استفاده گردید.
۴-۲) بخش اول: آمار توصیفی
۴-۲-۱) چگونگی توزیع افراد نمونه بر حسب متغیرهای جمعیت­شناختی
به­منظور آشنایی با پاسخ دهندگان، متغیرهای جمعیت­شناختی آنان از قبیل: جنسیت، سن، تحصیلات، سابقه کار به تفصیل ارائه گردیده­است.
الف) جنسیت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:33:00 ب.ظ ]