نوپایی : از ۱ سالگی تا ۳ سالگی
پیش‌دبستانی: از ۳ سالگی تا ۶ سالگی
کودکی: از ۶ سالگی تا ۱۲ سالگی
نوجوانی: از ۱۲ سالگی تا ۲۰ سالگی
بزرگسالی: از ۲۰ تا ۴۰ سالگی
میانسالی: از ۴۰ تا ۶۵ سالگی
سالمندی: از ۶۵ سالگی به بالا. (شافر، ۱۹۹۴)»[۱۲۰]
«بنابراین می‌توان دوره رشد را به سه مرحله سیادت، اطاعت و وزارت تقسیم نمود، که این سه مرحله خود منطبق با دوران کودکی، نوجوانی و جوانی است. اگر کودکی دوره سیادت و آقایی را به معنای واقعی کلمه و با آزادی و بهره‌وری از خواسته‌هایش سپری کند، به سادگی به دوره اطاعت خواهد رسید و همواره مطیع و فرمانبر مربیان و والدین خواهد شد و نیز اگر این دوران را عاقلانه طی کند به وزارت و معاونت در محیط خانواده دست خواهد یافت.»[۱۲۱]

لذا امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «دع ابنک یلعب سبع سنین و یؤدب سبع سنین و الزمهُ نفسک سبع سنین فان اَفْلَحَ والّا فلا خیرفیه».[۱۲۲]
فرزند خود را هفت سال آزاد بگذار بازی کند و هفت سال با آداب و روش‌های مفید او را تربیت کن و هفت سال همراه و ملازمش باش. اگر رستگار شد که شد والّا خیری در او نیست.
در جائی دیگر می‌فرمایند: «الغلام یَلْعَبُ سبع سنین و یتعلّم الکتاب سبع سنین و یتعلم الحلال والحرام سبع سنین.»[۱۲۳]
کودک هفت سال بازی کند و هفت سال نوشتن را فرا گیرد و هفت سال چیزهای حلال و حرام را بیاموزد.
این روایات به صراحت بیان کننده مطالب ذیل است:
۱- بهترین و مناسب‌ترین دوران برای رشد و تربیت کودک تا سن ۲۱ سالگی است.
۲- هر سنی مقتضای خاصی است که کودک باید آن تعلیمات را آموزش ببیند.
۳- این تعلیمات متناسب با رشد جسمی و عقلی کودک می‌باشد، بطورمثال هفت سال زندگی کودک، زمان آموزش مطالب ثقیل و سنگین نیست، بلکه دوران بازی و سرگرمی اوست که باید در چهارچوب این بازی‌ها، کودک آموزش ببیند.
۴- این مراحل باید به ترتیب طی شود و مقدم و مؤخر کردن آن جایز نیست.
۵- اگر کودک در دوران اول و دوم (هفت سال اول و دوم) درست تربیت شود در دوران سوم و بعد از آن فردی متعادل و نرمال بار می‌آید و اگر از این دوران گذشت تربیت او با مشکلات فراوانی روبروست و احیاناً بی‌نتیجه خواهد بود. بحث ما هم در این قسمت پیرامون هفت سال اول و دوم زندگی است.

۲-۳-دوران کودکی

«دوران کودکی در زندگی انسان از اهمیتی ویژه برخوردار است. در این دوره می‌توان بنای یک زندگی سالم و سعادتمند را پی‌ریزی کرد و از بروز بسیاری از مشکلات در آینده جلوگیری نمود. در گذشته به اهمیت و نقش این دوران در سرنوشت انسان اهمیتی داده نمی‌شد و پدران و مادران غالباً با بی‌توجهی و روش‌های خشونت‌آمیز با کودک رفتار می‌کردند و تنبیه بدنی را بهترین وسیله برای تربیت وی می‌دانستند. اما بررسی‌های علماء در قرون اخیر نشان داد که دوران کودکی نسبت به دوره‌های دیگر زندگی، نقش زیربنایی دارد.»[۱۲۴] و پس از سالها باید روش و سنت ائمه معصومین را سرلوحه زندگی قرار دهیم و به احادیث آنها توجه ویژه‌ای داشته باشیم. بنابراین اگر خانواده با اصول و روش‌های صحیح تربیت آشنا باشند و آنها را به طور صحیح به کار گیرند، در دوره‌های بعدی با مشکلات کمتری روبرو خواهند شد و اولین گام در تربیت صحیح و جدی کودکان با آموزش خانواده‌ها و آشنا ساختن آنها با روش‌های صحیح تربیتی شروع می‌شود و همین مسئله ضامن سعادت فردی و اجتماعی افراد جامعه می‌باشد.
 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
سالهای اولیه عمر هر فرد بدون شک از مهمترین و مؤثرترین دوران زندگی او بشمار می‌رود و سالهای شکل گیری شخصیت او است بخصوص نخستین سال زندگی.
«فردی که نوزاد را برای فراگرفتن تمام چیزهایی که در دور و بر او می‌گذرد آماده می‌کند و مانند لوح سفید و بی‌نقش است کم‌کم برای پذیرش نقش آماده می‌شود و با ابزار و وسایلی که خداوند متعال در اختیار او قرار داده. شروع به کسب اطلاعات درست و غلط از اطرافیان، مربیان و محیط خود می‌کند.»[۱۲۵]
هفت سال اول زندگی دوره‌ای است که در آن کودک از آموزش جدی و رسمی معاف است. در این دوره از آزادی عمل بیشتری برخوردار است و نباید تکلیف منظم و شاقی را بر وی تحمیل کرد. از این رو گفته می‌شود که کودک در این دوره تکلیف‌پذیر نیست.
«زمانی که مشکلات رفتاری و اجتماعی جوانان و بزرگسالان مورد تجزیه و تحلیل دقیق علمی قرار می‌گیرد این مسئله روشن می‌گردد که کمبود توجه و محبت و مراقبتهای پرورشی اولیاء و والدین در نخستین سالهای زندگی کودک است که بعدها منجر به عدم سازش و انطباق او با محیط و همچنین بوجود آمدن انحرافات اخلاقی و اجتماعی دیگر می‌شود. و اساسی‌ترین مسئله در بهداشت روانی در دوران هفت سال اول زندگی کودک مسئله آزادی و رشد و آزادی در تجربه است.»[۱۲۶]
بنابراین در این دوران که دوران سیادت و آقایی کودک است کودک باید بِدَوَد، بازی کند، به کنجکاوی و تجربه بپردازد و روح لطیفش از محبتها و استقبال و پذیرایی گرم اطرافیان سیراب شود. «بعضی از والدین بر این تصور هستند که کودک باید در این سنین به تمام حرفها و امر و نهی‌های آنان گوش فرا داده و مطیع محض آنان بشود. آنان بچه‌ای را خوب می‌دانند که تنها حرف شنوا باشد. هیچ کاری نکند. از جای خود تکان نخورد، کنجکاوی نکند و تنها در گوشه‌ای ساکت بنشیند و مزاحم اطرافیان خود نشود. غافل از اینکه اسلام این دوران را دوران سیادت و آقایی کودک و امر و نهی به والدین می‌داند».[۱۲۷]

۲-۳-۱- شکوفایی استعدادهای نهفته در کودک

«طفلی که در محیط آرام، آزادانه زندگی می‌کند و خواسته‌های طبیعی و منطقی او برآورده می‌شود بطور طبیعی ذهنش آماده می‌شود تا آنچه در توان دارد بروز دهد و آشکار سازد زیرا مانعی برای ابراز وجود و اظهار خواسته‌های خود نمی‌بیند و بدینوسیله استعدادهای نهفته‌اش را بروز می‌دهد.»[۱۲۸]

۲-۳-۲- مهیا شدن کودک برای دوران اطاعت

«ارتباط دوستانه والدین یا کودک و محبت به او سبب می‌شود که در سنین نوجوانی و جوانی به دستورات و راهنمایی‌های آنان توجه کند و به نصایح معقولانه آنان گوش فرا دهد و این شنوائی را با نشاط و شادابی وافر خود همراه کند.»[۱۲۹]

۲-۳-۳- اعتماد کودک به پدر و مادر

«در دوران کودکی، اگر کودک احساس کند که هرچه می‌خواهد، پدرومادر در اختیار وی قرار می‌دهند (البته باید توجه کنند که خواسته‌های کودک منطقی باشد) و یا هرچه می‌گوید به حرف او گوش می‌دهند و منطقی با او برخورد می‌کنند به پدر و مادر اعتماد می‌کند و آنان را یار و یاور و نقطه اتکاء خود در زندگی می‌شمارد و نسبت به آنان احساس امنیت و محبت می‌کند و این مسئله در آینده او اثر بسزائی داشته و او را در برابر مشکلات اجتماعی واکسینه می‌کند.»[۱۳۰]

۲-۳-۴- آرامش روحی و روانی کودک در دوران‌های بعدی

«اصولاً پایه آرامش‌های دوران بعدی کودک در گروه بهره‌گیری و غنای وی از آزادی و تجربه دوران سیادت است.آرامش و بردباری در جوانی مرهون فعالیتها و جست‌وخیزهای دوران کودکی است»[۱۳۱] درهمین مورد رسول اکرم (صلی‌الله علیه وآله) می‌فرمایند:
«یَسْتَجِبُ عرامَهُ الغلامِ فی صِغره لیکون حلیماً فی کبره»[۱۳۲]

۲-۳-۵- ایجاد روحیه اعتماد به نفس و پرورش شخصیتی مستقل

«آنچه که روحیه اعتماد به نفس کودک را در این دوران حفظ می‌کند و آن را بارور می‌سازد آزادی و تجربه است.چون طفل در این سنین خود به سادگی تجربه می‌کند و می‌آزماید و در عمل به نتایجی عینی می‌رسد که برایش یقین‌آور است. حال هر قدر محیط قوی‌تر باشد برای کسب تجربیات بیشتر و ارزیابی و شناخت دقیقتر، آمادگی بیشتری پیدا می‌کند و به سبب آن روحیه اعتماد به نفس و اتکاء به نفس خویشتن و استقلال در وی قویتر می‌شود. چه خوب است کودک در خردسالی پرتحرک و پرجنب‌وجوش باشد تا در بزرگسالی آرام و خویشتن‌دار باشد.»[۱۳۳]
که علامه مجلسی (ره) «عرامه را به شیطنت، بداخلاقی، حرص شدید کودک به بازی و فرار از مدرسه تفسیر کرده‌اند.»[۱۳۴]
بنابراین نتیجه می‌گیریم که والدین باید سعی کنند که محیط آرام و سرشار از محبت و امنیت را برای کودک خود ایجاد کنند تا بهداشت و سلامت روانی کودک را فراهم آورند. حال اگر کودک در محیط خانه مرتباً در مقابل رگبار بکن‌و نکن‌ها، برو و نروها، پرخاش و ناسزا و احتمالاً ضرب و شتم قرار گیرد دیگر مجالی برای رشد و نمو استعدادهای نهفته‌اش باقی نمی‌ماند. و به تجربه ثابت شده که بچه‌هایی که دچار ناسازگاری رفتاری و یا انزوای شدید هستید به دلیل سرکوب شدن خواسته‌های بحق و منطقی آنان در دوران کودکیشان بوده است. بنابراین تمام موارد تربیتی کودک را فقط با سیادت او باید به مرحله اجرا گذاشت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...