کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب
 



می توان گرفت، پرداخت هزینه مراجعت همسر مطلقه تا محل سکونتش در ایران (در صورتی که ساکن خارج از ایران باشد) است.

ماده۴ : وزارت کشور می‌تواند به استانداردها و فرمانداریهای کل و همچنین با موافقت وزارت امور خارجه به بعضی از نمایندگان سیاسی و کنسولی شاهنشاهی در خارجه اختیار دهد که طبق مقررات این آیین نامه پروانه اجازه زناشویی را مستقیماً در محل صادر نموده و مراتب را به ثبت احوال اعلام دارند.

تبصره : در مواردی که وزارت کشور مصلحت بداند برای حسن انجام وظایفی که طبق مقررات و قوانین ایران، زوج در قبال زوجه دارد از قبیل حسن رفتار و انفاق در تمام مدت زناشویی و اداره واجبات مالی زوجه و اولاد تحت حضانت وی و امثال آن و همچنین در مواردی که تفریق پیش آید برای پرداخت هزینه مراجعت همسر مطلقه تا محل سکونت زن در ایران می‌تواند تضمین مناسب از شوهر مطالبه کند. فرم تعهدنامه و تضمین که در این قبیل موارد باید اخذ شود و چگونگی استفاده از ضمانت نامه را وزارت کشور تهیه خواهد نمود.

بند اول : مرجع صدور پروانه زناشویی

در گذشته به موجب تصویب نامه هیئت وزراء مورخ ۱۰/۷/۱۳۱۰ مرجع صالح برای اجازه ازدواج در ایالت والی در ولایت حاکم و در خارجه مأمور قنسولی ایران بود.[۶۲] ولی ‌تصویب‌نامه مورخ ۲۴/۸/۱۳۱۴ این اختیار را به وزارت کشور داد.

در ۱۳ آذرماه /۱۳۱۹ آئین نامه خاصی در این باره به تصویب دولت رسید و شرایط و چگونگی صدور اجازه از طرف وزارت کشور معین گردید.

سرانجام ‌تصویب‌نامه مورخه ۶/۷/۱۳۵۴ صلاحیت وزارت کشور در صدور اجازه زناشویی بانوان ایرانی با اتباع بیگانه را تأیید کرد و ماده ۴ آن به وزارت کشور اجازه داد، که به جای صدور پروانه زناشویی، به استانداری ها و فرمانداری ها و نمایندگان کنسولی در خارج اختیار دهد تا آن را در محل صادر کنند و مراتب را به ثبت احوال اعلام دارند[۶۳].

بند دوم: نحوۀ صدور پروانه زناشویی

مرد بیگانه ای که دارای روادید معتبر باشد باید با زن ایرانی که تصمیم ازدواج با او را دارد به وزارت کشور که هم اکنون به اداره کل امور اتباع و مهاجرین خارجی در تهران و در شهرستانها به همین اداره مراجعه و تقاضای ازدواج با زن ایرانی را ضمن تکمیل فرمهای مربوطه به آن اداره تحویل نماید. پس از بررسی شرایط ماهوی و تحویل مدارک لازم، ادارۀ امور اتباع و مهاجرین خارجه در خصوص ازدواج از دو مرجع دیگر استعلام می‌کند: مرجع اول از نیروی انتظامی که مسئولیت رسیدگی به وضعیت اقامتی اتباع بیگانه را بر عهده دارد در رابطه با چگونگی سابقه اقامت بیگانه که اولین شرط حضور تبعه بیگانه در کشور داشتن مجوز اقامت و در خصوص توریست ها همان روادید معتبر و سابقه خوب است.

مرجع دوم، وزارت اطلاعات است که مسئولیت مسایل امنیتی کشور را بر عهده دارد زمانی که مراجع مذکور ازدواج تبعه بیگانه را بلامانع اعلام داشتند پروانه زناشویی قابل صدور است. سپس پروانه زناشویی توسط وزارت کشور و با امضای وزیر صادر می شد. اما به موجب ماده ۴ تصویب نامه ۱۳۵۴ هیئت وزیران تجویز نمودند که وزارت کشور می‌تواند به ‌استانداری‌ها و فرمانداریهای کل و همچنین با موافقت وزارت امور خارجه به نمایندگان کنسولی در خارج از کشور اختیار دهد که طبق مقررات آئین نامه فوق، پروانه زناشویی را مستقیماً در محل صادر نمایند. پس از صدور پروانه، متقاضیان باید از طریق نیروی انتظامی (ادارۀ امور اتباع و مهاجرین خارجه) به یکی از دفاتر اسناد رسمی گزارش ثبت ازدواج را به ادارۀ ثبت اسناد کل ارسال دارند. ادارۀ ثبت و اسناد خلاصه ثبت ازدواج را به نیروی انتظامی و سازمان ثبت و احوال کشور اعلام
می‌دارد بدین صورت ازدواج تبعه بیگانه با زن ایرانی به صورت رسمی و قانونی ثبت می‌گردد.

گفتار سوم : ضمانت اجرای شرایط قانونی ازدواج با تبعه بیگانه

طبق ماده ۱۷ قانون ازدواج مصوب ۱۳۱۶، ازدواج زن ایرانی با تبعه خارجی در مواردی هم که مانع قانونی ندارد موکول به اجازه مخصوص از طرف دولت بوده و دولت باید در هر نقطه مرجعی را برای دادن اجازه معین نماید. هر خارجی که بدون اجازۀ مذکور در فوق با زن ایرانی ازدواج کند به حبس تأدیبی از یکسال تا سه سال محکوم خواهد شد.

قانون‌گذار با مقرر کردن مجازات برای متخلف از حکم این ماده ضمانت اجرای کیفری آن را مشخص ‌کرده‌است. سکوت او درباره ضمانت اجرای مدنی مذکور که در فصل سوم از باب اول کتاب هفتم قانون مدنی ذیل عنوان موانع نکاح آمده است موجبات تقویت این فکر را در ذهن فراهم نموده است که از نظر قانون‌گذار ایران عقد ازدواجی که بدون اجازه دولت واقع شده است از لحاظ مدنی درست و همۀ آثار صحت بر آن بار است و از این حیث فاقد ضمانت اجراست و متخلف فقط ممکن است در معرض مجازات کیفری قرار گیرد. ‌بنابرین‏ ابتدا ضمانت اجرای کیفری ماده ۱۰۶۰ قانون مدنی مورد بحث قرار می‌دهیم و سپس ضمانت اجرای مدنی.

بند اول: ضمانت اجرای کیفری : اهمیت آثار و تبعات سیاسی مترتب بر عقد ازدواج زن ایرانی با مرد بیگانه و لزوم ثبات در کانون خانواده ای که با مشارکت زن ایرانی و شوهر خارجی تشکیل می‌گردد قانون‌گذار ایران را بر آن داشته که با وضع مجازات کیفری نسبتاً شدید در ماده ۱۷ قانون ازدواج در راستای ماده ۱۰۶۰ قانون مدنی بر لزوم کسب اجازه ی مخصوص از دولت اجرای آن را تضمین کند. نکته ای که ذکر آن در این موضوع ضروری به نظر می‌رسد آن است که با توجه به اینکه ثبت ازدواج بدون پروانه زناشویی، زن ایرانی با مرد بیگانه در دفاتر رسمی ازدواج مقدور و میسور نیست و دفاتر مذکور از ثبت چنین ازدواجی خودداری می نمایند، اگر زن و مرد مذکور در ایران بدون تحصیل پروانه، به صورت عادی با یکدیگر ‌ازدواج نمایند، علاوه بر آنکه مرد بیگانه از جنبه کیفری مشمول مجازات مقرر در این ماده قرار
می‌گیرد، مشمول مجازات مقرر در ماده ۶۴۵ قانون مجازات اسلامی برای عدم ثبت چنین ازدواجی هم هست؟ به عبارت دیگر جرائم ارتکابی مشمول تعدد معنوی است و یا آنکه باید در این مورد حکومت را با ماده ۱۷ قانون ازدواج دانست و گفت با توجه به آنکه ازدواج بدون پروانه، بنا به همان دلایل و جهات مذکور، لزوماًً شکل عادی خواهد داشت صرف مجازات مقرر در ماده ۱۷ کافی است. به نظر می‌رسد باید در موضوع ازدواج عادی مرد بیگانه با زن ایرانی هر دو ماده ۶۴۵ قانون مجازات و ماده ۱۷ قانون ازدواج را در نظر داشت و برای هر کدام از تخلفات مذکور فوق، مجازات خاص آن را اعمال کرد؛. زیرا مجازاتی که در ماده ۶۴۵ قانون مجازات مقرر گردیده است، مجازات عدم ثبت واقعه ازدواج است[۶۴] در حالی که مجازات مقرر در ماده ۱۷ قانون ازدواج از برای عدم کسب اجازه ی مرد بیگانه از دولت در ازدواج با زن ایرانی است واضح است که احکام مقرر در این ماده، هر کدام موضوعی جداگانه و مستقل اند که هیچ تناقضی با یکدیگر ندارند و ازدواج بدون پروانه زناشویی، فعلی واحد است که مشمول عناوین متعدد جرم است در این صورت باید مجازات جرمی داده شود که مجازات آن اشد است یعنی ماده ۱۷ قانون ازدواج.[۶۵]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-29] [ 03:17:00 ق.ظ ]




هنگامی که بولز وجنتین[۴۰](۱۹۷۶) تأکید می‌کنند مدارس ، قواعد انضباط را به دانش آموزان تحمیل می‌کنند و اقتدار معلمان معطوف به یادگیری آموزشی است. کودکان طبقه پائین هنگامی که وارد مدرسه می‌شوند برخورد فرهنگی بسیار شدید تری را تجربه می‌کنند تا کودکانی که از خانواده های مرفه تری هستند. در واقع گروه اول خود را در یک محیط فرهنگی بیگانه می‌یابند. و نه تنها کمتر احتمال دارد که آن ها در جهت عملکرد آموزشی بهتر برانگیخته شوند بلکه شیوه های گفتار و رفتار عادی آن ها نیز با شیوه های گفتاری و رفتاری معلمان همخوانی ندارد، حتی اگر هر یک منتهی تلاش و کوشش خود را برای برقراری ارتباط به عمل آورند.( همان ماخذ؛ ۴۶۱)

۲-۶-۲- سرمایه فرهنگی و نابرابری های آموزشی

سرمایه فرهنگی نقش عمده ای در زمینه اجتماعی نابرابر و موفقیت تحصیلی دارد. بر اساس تحقیقی در یونان، رابطه موفقیت تحصیلی با پایگاه های اقتصادی و موقعیت طبقات خانواده مطرح شده است. بر اساس این تحلیل هم موقعیت طبقاتی پدر و هم پایگاه های اجتماعی ـ اقتصادی خانواده، سرمایه فرهنگی یک دانش آموز را تعیین می‌کند. البته این مسئله که سرمایه فرهنگی به طور مستقیم و غیر مستقیم بر روی موفقیت تحصیلی مؤثر باشد مدرک وجود ندارد. سعی و توان دانش آموزان در بازتولید سلسله مراتب اجتماعی یونان به واسطه پرورش مکانیزم های عمده و مشروعیت جریان کار هستند. ( کتسیلس[۴۱]، رابینسون[۴۲]؛ ۱۹۹۰: ۲۷۰ به نقل از سمیعی ۱۳۷۹)

سه منبع مختلف در این مطالعه ظاهر می شود:

– تاثیر تحصیل بر روی بازتولید موقعیت طبقه به تعریف طبقه وابسته است: تعریف طبقه با عضویت و روابط اقتدار در محل تحصیل وابسته است: تعریف طبقه با عضویت و وضابط اقتدار در محل تحصیل نتایج متفاوتی را نسبت به زمانی که طبقه به وسیله پرستیژ و موقعیت پایگاه تعریف می شود، به دست می‌دهد.

۲- اختلافات اساسی در تاثیر مکانیزم های اصلی و به ویژه بازتولید آموزشی ظاهر می شود و در کشورهای مختلف نسبت به قشر بندی دوره های تحصیلی از هم متفاوت است.

۳- نقش آموزش در بازتولید اجتماعی و تاثیر مکانیزم های اساسی بازتولید آموزشی مختلف نسبت به جنس دانش آموزان.

برای درک بیشتر بازتولید آموزشی، به چگونگی عمل مکانیزم های ویژه در سیستم های آموزشی ملی و موقعیت های طبقاتی به تفکیک جنس نیاز هست. ( عبید؛ ۲۷۰ به نقل از سمیعی ۱۳۷۹)

در فرضیات سرمایه فرهنگی یافته ها نشان می‌دهند که زمینه‌های خانوادگی در پاداش های متفاوت آکادمیک منعکس می شود که در رابطه بازتولید آموزشی قرار می‌گیرد. یک نظام علی در فرایند بازتولید این است که:

۱- زمینه خانوادگی مستقیماً بر سرمایه فرهنگی اثر می‌گذارد.

۲- سرمایه فرهنگی مستقیماً بر پاداش های آکادمیک اثر می‌گذارد.

۳- زمینه‌های خانوادگی به طور غیر مستقیم ( به واسطه سرمایه فرهنگی) بر پاداش های آکادمیک اثر می‌گذارد که یک نوع رابطه انتقالی را نشان می‌دهد.

شکل ۲-۲ نطام علی و فرایند بازتولید آموزشی را نشان می‌دهد.

خانواده

سرمایه فرهنگی

پاداش آکادمیک

مطالعه” بوردیو” در فرانسه، همبستگی های را بین زمینه‌های خانوادگی دانش آموزان و مالکیت سرمایه فرهنگی آن ها و بین سرمایه فرهنگی و موفقیت تحصیلی نشان می‌دهد.” دیمجیو” نیزیافته‌هایی بر همین اساس در ایالات متحده دست می‌یابد.

” رابینسون” و” گارینر[۴۳]“( ۱۹۸۵ به نقل از سمیعی ۱۳۸۵) در مطالعه ای که با کار بوردیو تناقض بود نتیجه گرفتند که در فرانسه سرمایه فرهنگی تاثیر کمی بر روی بازتولید طبقه دارد حتی اگر خود موفقیت تحصیلی را برای اندازه سرمایه فرهنگی استفاده بکنند.

۱- جریان سرمایه فرهنگی در کشورهای مختلف متفاوت است و در این زمینه نیاز به مطالعات مقایسه ای بیشتری برای نشان دادن اینکه این اختلافات سیستماتیک است یا نه، وجود دارد.

۲- خود فرایند ممکن است در واقع مهم نباشد ‌بنابرین‏ اهمیت تجربی کافی برای نشان دادن این مطالعات وجود ندارد. ( عبید[۴۴]؛ ۲۷۱ به نقل از سمیعی ۱۳۷۹)

این مطالعات فرضیات سرمایه فرهنگی را با داده های یونان، ارزیابی می‌کند. مطابق نظر بوردیو، سرمایه فرهنگی یک متغیر مداخله ای مهم است و همان گونه که یک جامعه دموکراتیک تر می شود وبه همان نسبت تقاضا برای فرصت های مساوی و افزایش انتخاب شایسته بیشتر می شود. علت این شرایط بازتولید پیشینه خانوادگی به واسطه مکانیزم های سیستم مثل انتقال مالکیت حقوق، ارثیه و ترقی بر اساس امتیاز طبقاتی را از دست می‌دهد و مشروعیت آن را ضرورت مکانیزم های غیر مستقیم بازتولید به ویژع آموزشی، موکول می‌کند.( عبید، ۲۷۲ به نقل از سمیعی ۱۳۷۹)

۲-۷- پیشینه تحقیق:

۲-۷-۱- پیشینه تحقیقات داخلی

سفیری، آراسته و موسوی (۱۳۸۹) در مقاله خود که بر روی ۳۲۴ زن متاهل انجام شده به بررسی موضوع « تبیین رابطه ی سرمایه فرهنگی زنان شاغل، با نوع روابط همسران در خانواده » پرداخته و ‌به این نتایج دست یافته اند که بالا رفتن سرمایه فرهنگی زنان، روابط آن ها با همسر دموکراکتیک تر می شود از میان متغیرهای زمینه ای میان پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی زنان، میزان درآمد شوهر و منزلت شغلی شوهر با نوع روابط همسران رابطه ای معنادار وجود دارد.

نوغانی) ۱۳۸۷) در مقاله خود که بر روی دانش آموزان دختر و پسر مدارس دولتی و غیر دولتی دوره ی پیش دانشگاهی استان خراسان با حجم نمونه ۱۶۶۷ نفر انجام شده به بررسی موضوع «تأثیر نابرابری سرمایه فرهنگی بر موفقیت تحصیلی دانش آموزان پیش دانشگاهی در دستیابی به آموزش عالی»پرداخته ‌به این نتایج رسیده است : در پرتو حضور سرمایه اجتماعی و سر مایه اقتصادی، سرمایه فرهنگی سهم مثبت و معناداری بر احتمال قبولی و نمره کسب شده داوطلبان دارد تحلیل جامعه شناختی موفقیت در دست یابی به آموزش عالی با تأکید بر نقش سرمایه فرهنگی هدف اصلی این پژوهش را تشکیل می‌دهد. فرضیه اصلی به دنبال بررسی نقش سرمایه فرهنگی بر احتمال قبولی و نمره کسب شده داوطلبان آزمون سراسری ورود به دانشگاه با بهره گرفتن از متغیرهای سرمایه اجتماعی، سرمایه اقتصادی و پیشینه تحصیلی است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:16:00 ق.ظ ]




    1. . Zappala, Salvatore, “Do Heads of State in Office Enjoy Immunity from Jurisdiction for International Crimes? The Ghaddafi Case Before the French Cour de Cassation”, European Journal of International Law, Vol. 12 (3), (2001), P. 597 ↑

    1. . Power, Robert C., Op.cit, P. 108 ↑

    1. . Cassese, Antonio, Op.cit, P. 861 ↑

    1. . Henry Kissinger ↑

    1. . کجویان قینی، جواد، پیشین، صفحه ۳۰ ↑

    1. . (نظریه عمل دولت) بر مبنای این نظریه اعمالی که نماینده دولت در سمت رسمی خویش و در جهت انجام وظایف محول شده از سوی دولت متبوع خویش انجام می‌دهد، عمل دولت وی محسوب شده و قابل انتساب به وی نمی‌باشد ↑

    1. . De Jure ↑

    1. . De Facto ↑

    1. . Erga Omnes ↑

    1. . در خصوص این ویژگی مصونیت شخصی، استثنایی در مقررات معاهده روابط دیپلماتیک وین (۱۹۶۱) وجود دارد. بر اساس ماده ۴۰ این معاهده، کشور ثالثی که مأموران دیپلماتیک جهت بازگشت به محل مأموریت خویش یا هنگام ترک مأموریت و بازگشت به کشور متبوع خویش از آن عبور کرده یا در آن کشور حضور می‌یابند، بایستی این افراد را از مزایا و مصونیت‌هایی که عبور آنان را تضمین می‌کند برخوردار گرداند. در نتیجه به نظر می‌رسد علاوه بر کشور میزبان، کشورهای دیگر نیز ممکن است متعهد به احترام نسبت به چنین مصونیتی باشند. ↑

    1. . International Court of Justice, Arrest Warrant of 11 April 2000 (Democratic Republic of the Congo v. Belgium), Memorial of the Democratic Republic of the Congo, (15 May 2001) ↑

    1. . کسسه، آنتونیو، حقوق کیفری بین‌المللی، ترجمه حسین پیران و همکاران، انتشارات جنگل، چاپ اول، ۱۳۸۷، صفحه ۳ ↑

    1. . میرمحمدی، معصومه سادات، تأثیر تصویب اساسنامه دیوان بین‌المللی کیفری بر جرم انگاری جنایات بین‌المللی در قوانین داخلی دولت‌ها و اعمال صلاحیت جهانی از سوی آن‌ ها، مجله حقوقی بین‌المللی، شماره ۴۱، ۱۳۸۹، صفحه ۱۴۴ ↑

    1. . نویسندگان حقوقی در معادل‌سازی لغت ژنوسید (Genocide) از لغاتی همچون نسل‌کشی، کشتار جمعی، قتل‌ عام، کشتار عام، نژاد‌کشی، کشتار دسته‌جمعی و غیره استفاده نموده‌اند. اما به نظر می‌رسد نسل‌زدایی بهترین لغت معادل باشد. هرچند در زبان فرانسه و انگلیسی از همان واژه (یونانی-لاتینی) ژنوسید استفاده می‌شود. ↑

    1. . Territorial Jurisdiction Principle ↑

    1. . میر محمد صادقی، حسین، حقوق جزای بین‌الملل، نشر میزان، چاپ دوم، ۱۳۸۶، صفحه ۲۳ ↑

    1. . Subjective Territorial Jurisdiction Principle ↑

    1. . Objective Territorial Jurisdiction Principle ↑

    1. . Floating Territorial Jurisdiction Principle ↑

    1. . Nationality Jurisdiction Principle ↑

    1. . Protective Jurisdiction Principle ↑

    1. . Franceschelli, Ferdinando, “Immunity of Head of State for International Crimes: Some Remarks on the AlBashir Case Pending Before the Icc”, The G. d’Annunzio University Working papers, P. 5 ↑

    1. . میر محمد صادقی، حسین، پیشین، صفحه ۳۰ ↑

    1. . صلاحیت جهانی را نباید با صلاحیت بین‌المللی یکسان دانست. صلاحیت بین‌المللی مربوط به مراجع قضایی بین‌المللی از جمله دیوان‌های کیفری بین‌المللی تشکیل شده تا کنون می‌باشد در حالی که صلاحیت جهانی مربوط به محاکم ملی است. ↑

    1. . Common Interest Rationale ↑

    1. . Marks, Jonathan H., Op.cit, P. 28 ↑

    1. . Eichmann ↑

    1. . Marks, Jonathan H., Op.cit, P. 29 ↑

    1. . Agency Rationale ↑

    1. . Demjanjuk v. Petrovsky ↑

    1. . Marks, Jonathan H., Op.cit, P. 31 ↑

    1. . Jus Cogens Rationale ↑

    1. . مطابق ماده ۵۳ معاهده وین ۱۹۶۹ راجع به حقوق معاهدات، یک قاعده آمره حقوق بین‌الملل عام قاعده‌ای است که جامعه بین‌المللی دولت‌ها در کل، آن را در حد قاعده‌ای که هیچ گونه تخطی از حدود آن مجاز نیست و نمی‌تواند جز با یک قاعده جدید حقوق بین‌الملل عام، با همان خصوصیات، تغییر یابد، پذیرفته و مورد شناسایی قرار داده است. ↑

    1. . Lord Browne Wilkinson ↑

    1. . Bianchi, Andrea, “Immunity versus human rights: the Pinochet case”, European Journal of International Law, Vol. 10 (2), (1999), P. 245 ↑

    1. . Harm Rationale ↑

    1. . Marks, Jonathan H., Op.cit, P.34 ↑

    1. . To Read More about These Ideas See: Marks, Jonathan H., Op.cit, P. 36 ↑

    1. . کسسه، آنتونیو، پیشین، صفحه ۳۸۰ ↑

    1. . ممکن است تعهدات قراردادی در گذر زمان تبدیل به قاعده عرفی شوند. ارزش این تغییر در ماهیت تعهد آن است که تعهدات عرفی بین‌المللی همه جامعه جهانی را در بر می‌گیرد فارغ از این که عضو معاهده‌ای که قواعد آن عرفی شده باشند یا نباشند. ↑

    1. . Cassese Antonio, “On The Current Trends Towards Criminal Prosecution And Punishment Of Breaches Of International Humanitarin Law”, European Journal Of International Law, Vol. 9, (1998), P. 5 ↑

    1. . مفاد ماده ۴۹ معاهده اول ژنو در سه معاهده دیگر نیز تکرار شده است. ↑

    1. . میرمحمدی، معصومه سادات، پیشین، صفحه ۱۵۲ ↑

    1. . Concurrent Jurisdiction ↑

    1. . حامد، سهیلا، صلاحیت جهانی، انتشارات جهاد دانشگاهی، چاپ اول، ۱۳۸۴، صفحه ۵۲ ↑

    1. . Commission On Human Rights Adopts Resolution On Situation In Sierra Leone (6 April 1999) ↑

    1. . the International Criminal Court Established Under this Statute Shall be Complementary to National Criminal Jurisdictions. ↑

    1. . Impunity ↑

    1. . بهاروند، محسن، پایان بی‌کیفری ناقضان حقوق بشر: یک چالش جهانی، پایان‌نامه کارشناسی ارشد حقوق بشر بین‎الملل، دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۸۴، صفحه ۳ ↑

    1. . امیر‌ارجمند، اردشیر، سخنرانی همایش سازمان ملل متحد و مقابله با بی‌کیفری، ۲۵/۳/۱۳۸۵، باشگاه دانشگاه تهران ↑

    1. . حامد، سهیلا، پیشین، صفحه ۵۷ ↑

    1. . Tunks, Michael, “Diplomats or Defendants? Defining the Future of Head-of-State Immunity”, Duke Law Journal, volume 52 (3), (2002), P. 653 ↑

    1. . Op.cit, P. 654 ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:16:00 ق.ظ ]




۲-۱۱- ارتباط ارزشی[۲۶]

سود، حقوق صاحبان سهام و ارزش دفتری، و هر مورد حسابداری دیگر موجود در صورت سود و زیان و ترازنامه، همه به اطلاعات حسابداری یا اقدامات حسابداری شناخته می‌شوند. با این حال، سوال این است که چگونه و تا چه اندازه این اقدامات حسابداری مهم است؟ چرا اطلاعات حسابداری همیشه با کلمه”ارتباط ارزشی” همراه می‌باشد؟ هنگامی که اطلاعات حسابداری، در قیمت‌های بازار و تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران بروز می‌کند، سپس گفته می‌شود که اطلاعات ارائه شده در صورت‌های مالی با کیفیت بالا و مناسب است و به عنوان ارتباط ارزشی تلقی می‌شود.

ارقام حسابداری دارای قدرت پیش‌بینی قیمت‌ها در بازار و تاثیرگذار بر تصمیم‌گیری سرمایه گذاران می‌باشد. از این رو، برای اندازه گیری کیفیت اطلاعات حسابداری و بررسی سطح ارتباط ارزشی اطلاعات حسابداری، مواردی مانند سود هر سهم حسابداری، ارزش حقوق صاحبان سهام و ارزش دفتری با قیمت سهم استفاده می‌شود.

لیانگ و یائو[۲۷](۲۰۰۵) ارتباط ارزشی متغیرهای مالی را مورد بررسی قرار دادند. آن ها بررسی کردند چگونه ارزش بازار یک شرکت در صنعت الکترونیک در تایوان به متغیرهای مالی و غیرمالی مربوط است. لیانگ و یائو(۲۰۰۵) دریافتند که سود باقیمانده و به خصوص ارزش افزوده‌ اقتصادی دارای ارتباط ارزشی هستند، در حالی که متغیرهای غیرمالی شرکت از قبیل اطلاعات ‌در مورد تامین‌کنندگان، مشتریان، تعداد حق‌الامتیازهای جدید، عمر سازمان، فعالیت‌های عملیاتی و منابع انسانی، ارزش‌های سهام را تشریح نمی‌کنند. لی(۱۹۹۶) نقش اطلاعات مالی را مورد کاوش قرار داد و نشان داد که اطلاعات مالی، ابهام در فرایند ارزش‌گذاری را می‌کاهند. لی(۱۹۹۹) دریافت که صورت‌های مالی تاریخی، اطلاعات مهمی را برای ارزیابی ارزش یک شرکت فراهم می‌کند.

میلر و مودیلیانی[۲۸](۱۹۹۶) ارزش یک شرکت را به عنوان یک تابع از عایدات آتی پایدار شرکت مورد بررسی قرار دادند. مطالعات آن ها نتیجه‌گیری می‌کند که سود خالص در مقابل قیمت‌های سهام دارای محتوای اطلاعاتی قابل توجهی است و یافتند که داده های حسابداری مالی شرکت به طور معناداری با حرکات قیمت سهام رابطه دارند.

هالتوسان و واتز[۲۹](۲۰۰۱) ثابت کردند که مطالعات ارتباط ارزشی در حسابداری اغلب با موضوعات اقتصادسنجی در ارتباط هستند. آن ها خاطر نشان ساختند که این مطالعات در فرایند استانداردگذاری حسابداری سهم کمتری دارند، نسبت به آنچه انتظار می‌رفت.

بارس، بیور و لندزمن[۳۰](۲۰۰۱) یک موضوع مشابه هالتوسان و واتز(۲۰۰۱) را بررسی کردند و در تضاد با آن ها، نتیجه گرفتند که مطالعات ارتباط ارزشی برای استانداردگذاری در حسابداری مالی مفید هستند. آن ها تأکید کردند که مطالعات ارتباط ارزشی، موضوعات اقتصادسنجی را نشان می‌دهند که در غیر این صورت می‌توانست استنتاج‌ها را محدود کند و می‌تواند جهت مطالعه‌ مفاهیم محافظه‌کاری حسابداری مطابقت یابد و مورد استفاده قرار گیرد (ستیل ناتان[۳۱]، ۲۰۰۹).

اولسون(۱۹۹۵) در مطالعه‌اش شرح داد که ارزش یک شرکت می‌تواند به عنوان یک تابع خطی از ارزش دفتری، سود و سایر اطلاعات ارتباط ارزشی ظاهر شده باشد. میساند و همکاران در مطالعه‌شان بر روی ارتباط ارزشی ارقام حسابداری در صنعت بین‌المللی نفت و گاز نتیجه گرفتند که تمام ارقام حسابداری، چه در مبنای نقدی یا مبنای تعهدی دارای ارتباط ارزشی هستند (ویشنانی[۳۲]، ۲۰۰۸).

کالینز و همکاران[۳۳](۱۹۹۷) نشان دادند هنگامی که ارزش‌های دفتری به عنوان یک متغیر مستقل اضافی همراه با سود اضافه شده است، ارتباط ارزشی به مرور زمان ثابت می‌ماند یا بهبود می‌یابد. آن ها همچنین یافتند که ارتباط ارزشی فزاینده ‌سود(ارزش دفتری) در فراوانی آیتم‌های بدون تکرار و سود منفی کاهش می‌یابد (افزایش می‌یابد) و اشاره کردند که ادعای این که الگوی حسابداری بهای تمام شده تاریخی سنتی ارتباط ارزشی‌اش را از دست داده است، عجولانه است. اما براون و همکاران[۳۴](۱۹۹۹) بحث کردند که مقیاس‌گذرای مشترک جهت قیمت هر سهم، سود هر سهم و ارزش دفتری هر سهم به مرور زمان یک افزایش نادرست در ارتباط ارزشی را القا می‌کند. بعد از کنترل جهت مقیاس، آن ها یافتند ارتباط ارزشی فزاینده‌ی هر دوی سود و ارزش دفتری در واقع به مرور زمان کاهش یافته است. یک فرض ناآشکار در این مطالعات آن است که فرایندی که قیمت سهام هم‌زمان، اطلاعات ارتباط ارزشی(هر دوی حسابداری و غیرحسابداری) را منعکس می‌کند، در طول زمان بدون تغییر باقی می‌ماند.

۲-۱۲- ارتباط ارزشی اطلاعات حسابداری

واضح است که ارتباط ارزشی یک صورت مالی، توانایی آن جهت تأیید یا تغییر انتظارات سرمایه‌گذاران از ارزش شرکت است. اگر سهام شرکت در میان سرمایه‌گذاران داد و ستد می‌شود، قیمت بازار آن سهام باید انتظارات عموم سرمایه‌گذاران را از ارزش خلاصه کند. ‌بنابرین‏ ارتباط ارزشی صورت‌های مالی می‌تواند توسط واکنش در قیمت بازار هنگامی که ارقام حسابداری منتشر شده‌اند، اندازه‌گیری شود. این امر دلالت بر این نیست که ارزش‌گذاری سهام تنها هدف صورت‌های مالی است، اما چنان که توسط بارس و همکاران[۳۵](۲۰۰۱) ذکر شده است، مرکز توجه عمده SEC و ‌بنابرین‏ FASB، بر سرمایه‌گذاران سهام است.

سودمندی اطلاعات مالی برای سرمایه‌گذاران می‌تواند توسط ارتباط آماری میان داده های حسابداری و ارزش‌های بازار سرمایه(قیمت‌ها و بازده‌های سهام) به بهترین نحو اندازه‌گیری شود. این چنین، یک ارتباط، پی‌آمد رفتارهای سرمایه‌گذاران را بیشتر از وقتی که فقط نظرات و اعتقادات آن ها مبنای پرسشنامه‌ها و مصاحبه ها جمع‌ آوری می‌شود، منعکس می‌کند (دماش[۳۶]، ۲۰۰۷).

در تحقیقات حسابداری مالی، صورت‌های مالی را دارای ارتباط ارزشی گویند اگر آن ها با قیمت‌ها، ارزش‌ها یا بازده‌های سهام در ارتباط باشند. در راستای مطالعات ارتباط ارزشی، برخی از پژوهشگران، ارتباط ارزشی یک مجموعه از داده های صورت‌های مالی را با آماره تعدیل شده رگرسیون اندازه‌گیری کردند. به ویژه، آن ها ارتباط ارزشی صورت‌های مالی را مانند تعدیل شده تعریف کردند که می‌تواند به صورت منحصر به فرد به صورت‌های مالی در یک رگرسیون از ارزش‌های سهام در صورت‌های مالی یا اطلاعات غیرمالی نسبت داده شده باشد(هاند[۳۷]، ۲۰۰۳).

برخی از پژوهشگران نیز ارتباط ارزشی داده های حسابداری گزارش شده را با توانایی آن ها جهت بیان کردن اطلاعات محفوظ در قیمت‌های بازار، تعریف کرده‌اند. این امر بر پایه الگوهای تجربی به کار گرفته شده توسط نویسندگان از قبیل کالینز و همکاران[۳۸](۱۹۹۷)، امیر و همکاران[۳۹](۱۹۹۳) و… با بهره گرفتن از تحلیل رگرسیون ترکیب قیمت‌ها از دو متغیر حسابداری توضیحی، یعنی سود و ارزش ویژه خالص اندازه‌گیری شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:16:00 ق.ظ ]




دیوید آکر Aker ;1997)) در کتاب خود درباره چگونگی فرایند ایجاد برند، به تمرکز بر مفهوم شناسایی برند تأکید دارد. به عبارت دیگر، او معتقد است که شناسایی برند پایه و اساس ایجاد یک برند قوی ‌می‌باشد. آکر اظهار نموده است که شناسایی برند یک مجموعه منحصر به فرد از تداعی­های برند است که استراتژیست برند میل به ایجاد، حفظ و نگهداری آن­ها دارد.

او چهار دیدگاه را برای شناسایی برند معرفی ‌کرده‌است:

۲-۲-۲-۱ برند به عنوان محصول

این دیدگاه دربرگیرنده ابعادی است از قبیل: ویژگی­های محصول، کیفیت و قلمرو محصولات مربوط به یک برند معین.

۲-۲-۲-۲ برند به عنوان سازمان

این دیدگاه بیشتر بر ویژگی های سازمان تمرکز دارد و نوآوری و توجه سازمان به مشتریان را شامل می­ شود. همچنین این دیدگاه در مقابل بعد جهانی، دارای بعد محلی نیز ‌می‌باشد و این موضوع که سازمان، هویت جهانی داشته باشد و یا برای پیوستن به بازارهای محلی تلاش کند، به انتخاب سازمان بستگی دارد. استراتژی محلی از طریق ایجاد رابطه با مشتریان، می ­تواند به درک بهتر نیازهای آن ها بیانجامد در حالی که یک استراتژی جهانی به طول عمر و پایداری برند اشاره دارد و متضمن آینده آن برند می­ شود.

۲-۲-۲-۳ برند به عنوان شخص

این دیدگاه شامل بعد شخصیتی برند است. شخصیت برند به مجموعه ­ای از ویژگی­های انسانی مرتبط با برند گفته می­ شود. این ویژگی­ها می ­تواند شامل جنس، سن، علاقه، توجه فرد و… باشد.

۲-۲-۲-۴ برند به عنوان سمبل (نماد)

آکر معتقد است که یک سمبل قوی می ­تواند پایه و اساس شناسایی و هویت برند باشد و باعث افزایش قدرت تشخیص و یا میزان یادآوری برند در بین مشتریان شود. به عقیده وی، شیوه ­های بصری و عینی مانند تصویرسازی با نمایش یک برندِ معنادار، می ­تواند از مؤثرترین راه­های ایجاد سمبل برای برند باشد.

۲-۳ تصویر برند

نتایج تحقیقات نشان دهنده آن است که تصویر برند تاثیرخاصی بر روی اداراک مشتریان داشته و کیفیت محصولات، خدمات و اعتبار شرکت تاثیر گسترده ­ای بر روی ادراکات و وفاداری مشتری دارد. نام و نشان یک محصول از نظر مصرف کنندگان جزء مهمی از کالا است و تعیین نام تجاری به فایده و ارزش کالا می ­افزاید. تعداد قابل توجهی از مشتریان حتی در صورتی که کالاهای جانشین دیگری با قیمت­های پایین تری در بازار عرضه شود، متقاضی همین اسامی تجاری خواهند بود و کالاهای جانشین را نخواهند پذیرفت (سمیعی نصر،محمود،۱۳۹۰). یک نام و نشان نمی­تواند از محتوای سازمانی که در آن ساخته شده، توسعه داده شده یا مدیریت شده مجزا باشد. کارکنان شرکت نیز مجبورند با نام و نشان زندگی کنند. یک نام و نشان باید نوید بخش سودهای اقتصادی و مزایای احساسی برای خریداران باشد. نام سازی را باید هم در بعد محصول و هم در بعد شرکت در نظر گرفت. در بعد محصول، هدف مقدماتی، فروش و سودآوری است؛ اما در نام سازی شرکت، هدف مقدماتی، مجسم کردن ارزش سیستم شرکت و کمک به افزایش و ارتقای فراگیری نام شرکت است .

ارزش نام سازی شرکت بر خلاف نام سازی محصول با طرز فکر سهام‌داران و ذی­نفعان نیز ارتباط دارد. هم چنین فرهنگ، شخصیت و مأموریت شرکت در آن مؤثر است و از طرف دیگر توجه کارکنان نیز مدنظر قرار ‌می‌گیرد. نام خوب باعث تلاش بیشتر کارکنان و ارتباط بهتر با مشتریان می­ شود. البته این امر در صورتی ارزشمند است که برای خریدار نیز همین احساس را تداعی کند.

در آنالیز محصول سه سطح اصلی وجود دارد:

۱- خود محصول که شامل ابعاد قابل لمس و فیزیکی نظیر طراحی، شکل، بسته بندی و … می­ شود.

۲- میزان خدمات اضافی مانند گارانتی، مالی، خدمات پس از فروش و ….

۳-ابعاد چشمگیرتر نظیر نام برند، کیفیت، ادراکات، اعتبار و …

در میان ابعاد قابل لمس محصول، تصویر برند مهمترین چیزی است که اکثر استراتژی­ های بازاریابی معطوف به آن هستند و به برجسته کردن برند گرایش دارند. ‌بنابرین‏، برند یکی از مهمترین دارایی­ های شرکت ها است و همچنین شرکت­ها یک برتری استراتژیک به واسطه آن در تجارت به دست می ­آورند. بعضی­ها معتقدند که برند در رضایت مشتری از کالا و خدمات خریداری شده تاثیرگذار است و فوق العاده مهم ‌می‌باشد. در مقابل برخی دیگر اعتقاد دارند که مشتریان بیشتر از برند، به کیفیت و خدمات محصول توجه ‌می‌کنند و برندها را یکی از عوامل زائد می­پندارند. اما صاحبان شرکت­ها این را نیز باید مدنظر قرار دهند که فرایند برند شدن یک نام، یک لوگو، یک شعار یا یک طرح خاص، مستلزم گذشت زمان، کار بسیار و تبلیغات گسترده است. زیرا برند، چیزی نیست جز اطلاعات کاربرپسند و مشتری گرا که انتظارات کاربران و مشتریان را برآورده می­سازد یا برای کاربران و مشتریان، انرژی مثبت ایجاد و تصورات خوبی را تداعی می­ کند (سمیعی نصر،محمود،۱۳۹۰).

۲-۴ تصویر/ شهرت شرکت:

شهرت شرکت به عنوان ترکیب بلندمدت ارزیابی سهام‌داران در باره آنچه که شرکت هست، چگونه شرکت به تعهداتش عمل می­ کند و با انتظارات سهام‌داران تطبیق می­یابد و چگونه عملکرد کلی شرکت با محیط سیاسی-اجتماعی سازگار می­ شود، توصیف می­گردد. در نتیجه شهرت شرکت به عنوان نفع ویژه­ای از بازخورد دریافت شده به وسیله یک سازمان از سهام‌داران، که شهرت و هویت سازمانی را در نظرمی­گیرد، تعریف می­ شود (Anca E. Cretu, Roderick J. Brodie, 2005).

توجه به شهرت سازمانی در دو دهه اخیر ایجاد شده است. نشریات مشهور تجاری همچون فورچون، تایم فایننس و گزارشات و اخبار جهانی، با انتشار رتبه بندی شهرت کسب ‌و کارها و دانشگاه­ها، پرداختن ‌به این موضوع را بیشتر دامن زدند. شهرت، ارزیابی عموم از کسی یا چیزی تعریف می­ شود. در واقع شهرت یک نوع ارزیابی است و منشا آن از مشاهدات مردم عادی و درک آنان از یک نفر یا یک شی است. بر این اساس شهرت سازمانی میزان هوشیاری یا ارزیابی و درک افراد از یک شرکت بر اساس رفتار شرکت تعریف می­گردد. از دیدگاه تجاری، تعریف شهرت سازمانی به عنوان اعتقاد بازاری­ها درباره ویژگی استراتژیکی شرکت، عبارت است از مشخصه بارزی که به شرکت نسبت می‌دهند، و احترامی که جامعه برای شرکت قائل است. کلمات شهرت، تصویر ذهنی و نام تجاری، اغلب به اشتباه به جای یکدیگر در نظر گرفته می­شوند. ولی نکته اصلی این است که یک شرکت، تصاویر ذهنی مختلفی داشته و همچنین می ­تواند چندین نام تجاری داشته باشد. در مقابل، شهرت سازمانی، جذابیت­های کلی یک شرکت را به تمامی مؤلفه­هایش شامل کارکنان، مشتریان، سرمایه ­گذاران، گزارشگران و عموم مردم نشان می­دهد. ‌بنابرین‏ شهرت شرکت، تصاویر ذهنی را که مردم از شرکت دارند یکپارچه می­ کند و وجهه و وضعیت شرکت را در برابر رقبا نشان می­دهد. شهرت را با تصور، عزت، پرستیژ برابر دانسته و آن را عاملی برای توسعه محیطی مفاهیم استانداردهای سازمانی می­دانند زیرا که همه این موارد موقعیت نسبی یک سازمان را در مقابل رقبا نشان می­دهد. (طالقانی و همکاران، ۱۳۸۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:16:00 ق.ظ ]