|
|
|
زمان ارزیابی بعد از ساخت مدل، ناچیز می باشد. بهبود سرعت و دقت در کشف و شناسایی باتنتها در شبکههای کامپیوتری. بهبود امنیت در شبکههای کامپیوتری و حفظ حریم شخصی کاربران شبکه های مختلف. فراهم کردن دسترسپذیری در شبکههای کامپیوتری. استفاده از مجموعهداده وسیع و متنوع در راستای افزایش دقت مدل. استفاده از الگوریتم ساده و محبوب. توانایی تشخیص باتها مستقل از آدرس. شاید بتوان مهمترین عیب این روش را امکان تشخیص بلادرنگ و درجای باتنتها وجود ندارد. در این فصل، به بیان جزئیات روش پیشنهادی در راستای تحلیل و آنالیز بستههای شبکه و شناسایی باتنتها پرداخته شد. برای این منظور ضمن تفسیر بستهها بر اساس ساختار مفاهیم شبکه، دادههای اولیه ایجاد شدند. سپس، بر اساس ویژگیهای تعیین شده، آمار ارتباطی هر هاست در شبکه استخراج گردید. بعد از آن، به کمک تکنیکهای پیشپردازش، کیفیت دادهها در راستای ارتقای دقت مدل، افزایش یافت. همچنین میتوان از روش انتخاب ویژگیها نیز جهت افزایش دقت استفاده نمود. در نهایت از الگوریتم یادگیری باناظر نیوبیز که روشی قدرتمند و آماری میباشد، مدلی استخراج میگردد. این روش میتواند به عنوان یک ابزار کمکی و قدرتمند در اختیار مفسر انسانی قرار گرفته و سبب افزایش کارایی در کنترل بستههای شبکه گردد.
 فصل ۴ نتایج روش پیشنهادی نتایج روش پیشنهادی در فصل گذشته، معماری و چارچوب روش پیشنهادی مطرح شد. در این چارچوب، دادههای حاصل از مانیتورینگ شبکه خوانده شده و از آن چکیدهای استخراج میگردید. سپس، با انجام پیشپردازش دستی رکوردها و ستونهای نامرتب از دیدگاه تاثیرگذاری در نتایج حذف شدند. به عنوان مثال، پارامتر آدرس هاست، دربردارنده هیچ دانشی در مورد بسته نمیباشد. چون این آدرس در مجموعهداده دردسترس یک آدرس غیرمعتبر است. این مرحله توسط قوانین شخص خبره انجام شد. در مرحله بعد توسط روش انتخاب ویژگی آماری، بهترین ویژگیها جهت اجرا مشخص شدند. تاثیر انتخاب ویژگیها در الگوریتمهای دادهکاوی، اثبات شدهاست. در نهایت با فراهم آمدن مجموعهداده نهایی و پیشپردازش شده، از الگوریتم نیوبیز جهت آموزش استفاده شدهاست. در این فصل، ضمن بیان نتایج اجرا و ارزیابی نتایج بر اساس معیارهای مرسوم نظیر دقت، حساسیت، ویژگی و … به مقایسه نتایج با دو حالت زیر پرداخته شدهاست: حالت اول: در این حالت، مرحله انتخاب ویژگیها، انجام نشده و تمام ویژگیهای حاصل از پیشپردازش دستی دادهها در مرحله ساخت مدل پیشگو شرکت میکنند. حالت دوم: استفاده از روش KNN جهت ساخت مدل پیشگو. در این حالت، میخواهیم کارایی روش نیوبیز در ساخت مدل را بررسی نماییم. در مجموع، روش پیشنهادی باید بتواند اهداف زیر را تامین نماید: هدف اول: دستیابی به دقت بالای تست. هدف دوم: پایداری مدل ساخته شده. هدف سوم: هزینه زمانی پایین جهت جلوگیری از گلوگاه شدن سیستم تصمیمگیر در فرایند تحلیل هاست جدید در تبادلات دادهای. به طور طبیعی، در الگوریتمهای باناظر یادگیری ماشین، زمان پیشگویی رکورد جدید، ناچیز است. در این الگوریتمها، زمان ساخت مدل از زمان پیشگویی رکورد جدید بیشتر است؛ اما مدل، برای یکبار ساخته شده و سپس از آن جهت شناسایی هاست جدید استفاده میشود. تنها نکته مورد نظر، زمان تهیه چکیده از مجموعه تبادلات هاست جدید میباشد. همچنین، پایداری به معنای پایین بودن تفاوت بین دقتآموزش و دقت تستف سپس افزایش قابلیت اطمینان در استفاده از مدل ساخته شده میگردد. همانطور که در فصل قبل گفتهشد، جهت پیادهسازی روش پیشنهادی از ۳ برنامه سیشارپ، وکا و متلب استفاده شدهاست. در این راستا در این فصل به بیان نتایج هر یک از این ماژولها و ارزیابی روش پیشنهادی در مقایسه با سایر
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
[چهارشنبه 1400-07-21] [ 06:11:00 ب.ظ ]
|
|
- Toussi, S.and J. P. T. Yao. “Hysteresis Identification of Existing Structures”, Journal of Engineering Mechanics 16, PP. 1177 – ۱۱۸۸, ۱۹۸۳.
- Banon, H., J. M. Biggs, and H. M. Irvine “Seismic Damage of Reinforced Concrete Frames”, Journal of the Structural Division, ASCE 107 (ST9), PP. 1713 – ۱۷۲۹, ۱۹۸۱.
- Roufaiel, M. S. L. and C. Meyer “Analysis of Damaged Concrete Frame Buildings”, Technical Report NSF-CEE-81-21359-1, Columbia University, New York, 1983.
- Krawinkler, H. “ Shear-Design of steel Frame Joints”, Engineering Journal 15(3), 1987.
- Yao, J. P. T and W. M. unze . “ Low Cycle Fatigue Behaviour of Mild Steel”, ASTM Special Publication 338, PP. 5-24, 1968.
- Iemura, H. “Earthquake Failure Criteria of Deteriorating Hysteretic Structures”, In Proceedings of the Seventh World Conference of Earthguake Engineering, Istanbol, Turkey, PP.8-13, 1980.
- Park.Y.J., and Ang.A.H.S. “Mechanistic Seismic Damage Model For Reinforced Conceret”, Journal of Structural Engineering, ASCE, Vol.111, No.ST4, PP.722-739, 1985.
- Kunnath, S.K., Reinhorn, A. M., Lobo, R.F., IDARC Version 3: A Program for the Inelastic Damage Analysis of RC Structures. Technical Report NCEER-92-0022, National Center for Earthquake Engineering Research, State University of New York, Buffalo NY:1992.
- DiPasquale, E. and A. S. Cakmak. “Detection of Seismic Structural Damage using Parameter-Based Global Damage Indices”, Probabilistic Engineering Mechanics 5(2), PP. 60-65, 1990.
- Bracci, J.M. and Reinhorn, A.M. and Mander, J.B. and Kunnath, S.K., “Deterministic model for seismic damage evaluation of RC structures” Technical Report NCEER-89-0033, National Center for Earthquake Engineering Research, State University of New York, Buffalo N.Y, 1989.
- Kunnath,S.K., A.M.Reinhorn, and J.F.Abel. “A Computational Tool for Evaluation of Seismic Performance of Reinforced Concrete Buildings.” Computers and Structures.1991
- Whitman, R.V., “Damage Probability Matrices for Prototype Buildings, Dept. of Civil Engineering”, Cambridge, MIT,R73-57, 1973.
- شکیب، حمزه و عظیمی، مهدی و برکچیان، مجید، “ارزیابی آسیب پذیری ساختمانهای متداول شهری (جلد سوم)، تحقیقات لرزهخیزی و طرح مقاوم سازی ساختمانهای استان ایلام، ۱۳۸۱.
- Culver, C. G. “Natural Hazards Evaluation of Existing Buildings”. National Bureao of Standards, Building Sci. Ser. No. 61., 1975.
- Wiggins, J. H., Jr and Moran, D. V. “ Earthquake Safety in the City of Long Beach Based on the Concept of Balanced Risk”, J.H. Wiggins Company, Redondo Beach, California, 1971.
- Blume, J. A. and Monroe, R.E. “The Spectral Matrix Method of Predicting Damage From Ground Motion”, Rep. JAP-99-88, John Blume & Assosiates, 1971.
- Bresler.B. in “ Building Practices for Disaster Mitigation”(Ed.R. Wright et al), National Bureau of Standards, Building Science Series No. 46, 1973.
- Bertero, V. V. and Bresler, B. In “ Developing Methodologies for Evaluating the Earthquake Safety of Existing Buildings”, Earthquake Engineering Research Center, University of California at Berkeley, 1977, Rep. No. UCB-EERC-77/06
۳۴.Gosain N. K., Brown R. H.and Jirsa J.O., “ Shear Requirements for Load Reversals on RC Members”, Journal of Structural Engineering, 1977, ASCE, No. 7,103(1977) 1461-1476.
- Park, YJ., Ang, AHS., and Wen, YK. , “Seismic Damage in Reinforced Concrete Frames,”Journal of Structural Engineering, 1985, 111(4), 740-757.”,concrete buildings.
- Kappos AJ. Seismic Damage Index for RC Buildings: Evaluation of Concepts and Procedure. Progress in Structural Engineering and Materials, 1977, Vol: 1(1): 78-87.
- Housner, G.W. “Limit Design of Structures to Resist Earthquake”, Proc. First World Conference on Earthquake Engineering, 1956, pp. 5-13, Berkeley California.
- McKevitt, W.E. and Anderson, D.L. and Cherry, S. “Hysteretic Energy Spectra in Seismic Design”, proc. Of the 2nd World Conference on Earthquake Engineering, 1980, Vol. 7, pp. 487-794.
- Karimi mohammadi, R.K. Naggar, M.H. and Moghaddam, H. “Optimum Strengh Distribution for Seismic Resistant Shear Building”, International Journal of Solids and Structural, 2004,Vol. 41 , pp. 6597-6612.
- Kunnath, S.K. and Chai, Y.H. “ Cumulative Damage-Based Inelastic Cycle Demand Spectrum” Earthquake Engineering and Structural Dynamics, 2004, Vol.33, pp.499-520.
- گنجوی، بهنود” تاثیر روشهای طراحی لرزهای در نحوه توزیع خسارت و انرژی جذب شده در ساختمانهای بتنی مسلح قاب خمشی(MDOF)"، پایان نامه کارشناسی ارشد سازه، دانشگاه مازندران، شهریور ۱۳۸۳.
- Moghaddam, H. and Hajrasouliha,I. “Toward more Rational Criteria for Determination of Design Earthquake Foeces”, International journal of Solids and Structural, 2006, Vol.43, pp. 2631-2645.
- گرامی، محسن و دانشجو، فرهاد” تغییرشکل پلاستیک تجمعی طبقه به عنوان شاخصی از خسارت موضعی قابهای خمشی فولادی در سطح طبقه” نشریه دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی، ۱۳۸۵.
- Benavent, A. “An Energy-Based Damage Model for Seismic Response of Steel Structures”, Earthquake Engineering and Structural Dynamics, 2007, Vol.36, pp. 1049-1064.
- “آیین نامه طراحی ساختمانها در برابر زلزله"، استاندارد ۲۸۰۰، ویرایش سوم،۱۳۸۷.
- یحیی زاده احمدی، کیومرث” بررسی رفتار و آسیب پذیری ساختمانهای بتن مسلح همراه با دیوار برشی بر اساس مفاهیم انرژی"، پایان نامه کارشناسی ارشد سازه، دانشگاه مازندران، شهریور ۱۳۸۷.
- آل هاشم، اردلان “بررسی آسیب پذیری و توزیع خسارت در قابهای مهاربندی فولادی بر اساس مفاهیم انرژی"، پایان نامه کارشناسی ارشد سازه، دانشگاه شمال، ۱۳۸۹.
۴۸.نیکنفس، سهیل ” توزیع خسارت لرزهای در اجزاء ساختمانهای فولادی با سیستم ترکیبی"، پایان نامه کارشناسی ارشد سازه، دانشگاه شمال، شهریور ۱۳۹۰.
- Wilson, Claudia Mara” Fuzzy control of magnetorhiological dampers for vibration reduction of seismically excited structures” thesis, the Florida state university.2005
- Sarnoand, L.S. And Elnashai, A.S. “Seismic retrofitting of steel and composite building structures” report, University of Illinois. 2002
- Whipp, Katie, “Structural control by induced stress based stiffness modification” thesis, Vanderbilt University, 2005.
- Chopra, Anil, “Dynamic of structures theory and applications to earthquake engineering” second edition, Prentice Hall, 2000.
- Building Seismic Safety Council “NEHRP guidelines for the seismic rehabilitation of buildings” FEMA Report 273, Washington, DC, 1997.
- Corner, Jim “Introduction to structural motion control” E-BOOK, MIT university, 2000.
- Weber, Feix. Feltrin, Glauco And Hath, Olaf, “Guidelines for structural control” SAMCO final report, Switzerland,2006.
- تخم پاش, علی،” بررسی بهبود عملکرد لرزه ای سازه های فلزی متداول با بهره گرفتن از سیستم ترکیبی میراگرهای اصطکاکی و ویسکوالاستیک در برابر زلزله های حوزه نزدیک"، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران.
- Zimmer, M., “Characterization of Visco-elastic Materials for Use in Seismic Energy Dissipation Systems”, Master of Science Thesis, Department of Civil, Structural and Environmental Engineering, University at Buffalo,2000
- طهرانی، پیام. “بررسی آسیب پذیری و شیوه های بهسازی سازههای فولادی” پایان نامه کارشناسی ارشد سازه، دانشگاه تهران،۱۳۸۴.
- Ibrahim, Y.,” A new visco-plastic device for seismic protection of structure”, Doctor of Philosophy thesis, Virginia Polytechnic Institute, Blacksburg, 2005.
- Soong,T.T.,and Dargush,G.F.”Passive energy dissipation systems in structural engineering” ,New York: Wiley ,1997
- Chang, K.C., Lai, M.L., Soong, T.T., Oh, S.T., Hao, D.S. and Yeh, Y.C. “Seismic Behavior and Design Guidelines for Steel Structure with Added Viscoelastic Damper", Technical Report NCEER-93-0009, State University of New York at Buffalo, Buffalo, NY,1993.
- .Fahim,S., Mohraz, B., Andrew W.T., and Riley M.C “.Passive energy dissipation devices for seismic application.” National Institute of Standard & Technology, 1996
- Chang,K., Soong, T. T., Oh, S-T., and Lai, M. L. “Seismic Response of a 2/5 Scale Steel Structure With Added Viscoelastic Dampers”. Technical Report NCEER-91-0012, University at Buffalo, May 17, 1991.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲٫۰۶
۲٫۲۳
۲٫۱۱
۲٫۶۳
برخورداری افراد از مهارت قضاوت
۲٫۵۷
۲٫۳۶
۲٫۴۹
۲٫۲۳
Chi-Square
۱۸۳٫۰۵۴
۱۳۲٫۷۴۰
۱۴۲٫۴۰۴
۲۶۳٫۵۸۸
df
۲
۲
۲
۲
Asymp. Sig.
۰٫۰۰
۰٫۰۰
۰٫۰۰
۰٫۰۰
همانگونه که در جدول ۴-۲۱ دیده می شود، در گروه پیشآزمون کنترل، پسآزمون کنترل و پیشآزمون آزمایش که آموزش گروهی اعمال نشده است بالاترین رتبه (بیشترین اهمیت) مربوط به شاخص مهارت استدلال، شاخص مقایسه در رتبه دوم و در نهایت شاخص تشخیص در رتبه سوم قرار دارند و در گروه پسآزمون آزمایش که آموزش آنها به روش گروهی بوده است، بالاترین و پراهمیتترین شاخص مربوط به مهارت مقایسه میباشد، مهارت استدلال در مرتبه دوم و مهارت تشخیص در پایینترین رتبه میباشد. فصل پنجم بحث و نتیجهگیری ۵-۱- بیان مسئله، روش اجرا و یافتهها بهطور خلاصه وقتی معلمان و مدارس از مرحلهی مسئلهسازی و فهم مسئله چشم میپوشند و به دانشآموزان فرصت به پرسش گرفتن واقعیتها و روشها را نمیدهند و آنان را از کاوشگری بازمیدارند، دانشآموزان بهصورت ناپخته اطلاعات را به حافظه میسپارند و چه بسیار دانشآموزانی هستند که آموختهها یا به یاد سپردهای خود را نا بهجا به کار میبرند یا آنکه موفق به کاربرد، یاد سپردهای خود نمیشوند. یادگیری مبتنی بر مسئله، ساختاری را برای کشف فراهم میآورد. تا آنکه به دانشآموزان یاری شود یادگیریهایشان را درونی میسازند و به درک و فهم ژرفتر دست یابند .
 بخش اعظم حل مسئله دربرگیرنده درک موقعیتهای خاص در شرایطی خاص میباشد. اغلب، توانایی پرداختن به یک مسئله و حل آن، نیازمند تغییر درروش تفکر و نگریستن به آن مسئله از زاویه شرایطی متفاوت میباشد. استراتژی موردنظر آن است که حل مسائل باید همواره به دنبال یافتن سادهترین راه حل ها باشد و کمترین واکنشهای پیچیده را در پی داشته باشد.تفکر در خلأ صورت نمیگیرد و به هر شکل و هر نوعی که باشد به بستر و موقعیت نیاز دارد. موقعیت عدم تعادل، انگیزه کنجکاوی و حس اعتماد از عواملی است که در ایجاد شرایط تفکر نقش اساسی دارد. از طرف دیگر، دانش و معرفت هیچگاه بهطور مستقیم حاصل نمیشود. اساس شعور، آگاهی و اکتشاف دانش و معرفت گذشته فرد است. انسان بر مبنای بینش و معرفت گذشته خود، جهان و پدیدههای پیرامون خود را شناسایی میکند. برای تدریس مؤثر تفکر باید ماهیت تفکر و موقعیت و فرصتهایی را که موجب تفکر میشود شناسایی کرد.تفکر پایه و بنیان حیات انسان را تشکیل میدهد. آنچه انسان در طول قرنهای متمادی به وجود میآورده است، نتیجه و حاصل قدرت فکری اوست، عاملی که در تداوم و رشد انسان نقش تعیینکنندهای دارد، قدرت تفکر انسان است. انسان در طول زندگی خویش هرگز از تفکر و اندیشه فارغ نبوده و با نیروی تفکر صحیح، تصمیم گرفته است و توانسته است به حل مسائل و مشکلات بپردازد و به رشد و تعالی نائل گردد. بهطورکلی، تمام موفقیتها و پیشرفتهای انسان درگرو اندیشه باور و پویا و مؤثر اوست.آموزش محور اساسی تربیت است. معمولاً آموزش بهمنزلهی طریق انتقال معلومات تلقی میشود. به نظر گروه کثیری از علاقهمندان به علم و تعلیم و تعلم، مراکز علمی محل انتقال معلومات و مهارتها هستند و در هر مقطع تحصیلی باید بخشی از میراث علمی به ذهن شاگردان منتقل شود.اگر هدف تربیت افراد باشد، انتقال معلومات به صورتی که معمول است، تأثیری در تربیت افراد ندارد. اصطلاح تفکرانتقادی از اصطلاحاتی است که در ادبیات مهارتهای تفکر به صورتی بسیار نادرست و در معانی مختلف و بسیار گستردهای بهکاررفته است. در بعضی از محافل علمی این اصطلاح به معنای همهی اعمال تفکر است، از حل مسئله و تصمیمگیری گرفته تا تجزیهوتحلیل روابط جزء و کل در فرایند تفسیر و در بعضی دیگر به معنای مهارتهایی است که از طبقهبندی بلوم استنباط و استخراجشده است. بیر از کسانی است که فعالیتها یا مهارتهایی مانند مقایسه کردن، تشخیص دادن، پیشبینی کردن، تجزیهوتحلیل کردن و ارزیابی کردن را از اجزاء مهارتهای تفکر انتقادی میداند. استفاده از گروههای کوچک یکی از بهترین راهها برای پیشبرد استقلال، همیاری و یادگیری دانشآموزان در کلاس درس است. بحثهای گروههای کوچک بهصورت اتفاقی صورت نمیگیرند، بلکه آن ها فعالیتهایی آموختنی هستند که از طریق ساخت دقیق رفتارهای دانشآموزان حاصل میشوند؛ بنابراین معلم باید از عوامل مشارکتکننده در بحثهای موفق گروهی آگاه باشد. منظور از پیشرفت تحصیلی، موفقیت در امر تحصیل است که میتواند به مهارت در امری خاص یا تخصص در بخشی از دانش منجر شود. در نظام آموزشوپرورش، منظور از پیشرفت تحصیلی، دستیابی به اهداف آموزشی موردنظر هر دوره آموزشی است. در تحقیق حاضر که تأثیر روشهای حلمسئله بهصورت کارگروهی بر تفکرانتقادی و پیشرفتتحصیلی دانشآموزان سوم ابتدایی موردبررسی قرارگرفته است، مبانی نظری و چهارچوب عملیاش متأثر از نظرات بیر در مورد مهارت های تفکر انتفادی میباشد از بین مهارتهای مختلف بیانشده توسط او با توجه به سن و رشد عقلانی آزمودنیها تنها سه مهارت، مقایسه، تشخیص و قضاوت که از مهارتهای اساسی تفکر انتقادی میباشد انتخاب و موردبررسی قرارگرفته است. این تحقیق یک تحقیق نیمه تجربی است در این تحقیق متغیر مستقل و دو متغیر وابسته وجود دارد. روش حل مسئله متغیر مستقل، تفکر انتقادی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان متغیرهای وابسته میباشد این طرح یک طرح تحقیقی پیشآزمون –پسآزمون با گروه کنترل و استفاده از گزینش تصادفی میباشد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
نمودار ۲-۴- وضعیت گرافیکی سن پاسخدهندگان ۱۱۲ نمودار ۳-۴- وضعیت گرافیکی تحصیلات پاسخدهندگان ۱۱۳ نمودار ۴-۴- وضعیت گرافیکی درآمد پاسخدهندگان ۱۱۳ نمودار ۵-۴- وضعیت گرافیکی مدت زمان استفاده از این برند ۱۱۴ نمودار ۶-۴- وضعیت گرافیکی دفعات استفاده از برند پاسخدهندگان ۱۱۴ نمودار ۷-۴- مدل اصلی تحقیق درحالت تخمین ضرایب استاندارد ۱۱۷ نمودار ۸-۴- مدل اصلی معادلات ساختاری در حالت معناداری(t-value) 118 شکلها شکل ۱-۱- مدل مفهومی تحقیق ۷ شکل ۲-۲- برداشت از خود فرد و تأثیر آن برتصویر برند ۴۰ شکل ۳-۲- تأثیر انگیزههای آشکار و نهفته بر خرید ۴۱ شکل ۴-۲- مثلث شیفتگی ۶۰ شکل ۵-۲- توسعه تئوریک صمیمیت، اشتیاق و تعهد در طول زمان یک رابطه ۶۲ شکل ۶-۲- اجزای تشکیلدهنده نگرش و عناصر ابراز آن ۶۵ شکل ۷-۲- پاسخهای پس از فسخ رابطه به عنوان بخشی از دوره عمر ارتباطات مصرفکننده- برند ۷۹ شکل ۸-۲- مدل ابعاد و اجزای احساس شیفتگی به برند ۸۸ شکل ۹-۲- مدل پیشایندها و خروجیهای شیفتگی به برند ۹۰ شکل ۱۰-۲- مدل عوامل مؤثر بر وابستگی احساسی به برند ۹۱ فهرست جداول، نمودارها و شکلها عنوان صفحه شکل ۱۱-۲- مدل عوامل مؤثر بر شیفتگی به برند خدماتی در سطوح مختلف تحویل خدمت ۹۲ شکل ۱۲-۲- مدل پیشایندها و خروجیهای اشتیاق به برند ۹۳ شکل ۱۳-۲- مدل تأثیرات شیفتگی، شخصیت و تصویر برند بر تبلیغات توصیهای ۹۴ شکل ۱۴-۲- مدل شیفتگی به برند ۹۵ شکل ۱۵-۲- مدل مفهومی پژوهش ۹۷ شکل ۱-۵- مدل نهایی مبتنی بر یافتههای تحقیق ۱۳۳ فصل اول – کلیات تحقیق بخش اول ۱-۱- مقدمه در دنیای امروز برندها به عنوان یکی از انواع مالکیتهای فکری، نقش موثری در توسعه و کسب درآمد بیشتر برای واحدهای تجاری دارند. در این میان موضوعات مرتبط با برند، از جمله ارتباطات مصرفکننده-برند که خود در برگیرنده مفاهیم مهمی چون تعهد، اعتماد و یا وفاداری به برند است و میتواند نتایج مثبت زیادی برای شرکتها و مدیران به همراه داشته باشد، در تحقیقات بازاریابی بسیار مورد توجه قرار گرفته است.
 یکی از ابعاد ارتباطات مصرفکننده-برند، وجه عاطفی این ارتباط است که به مراتب بالاتری از وفاداری صرف و یا هوادار برندی خاص بودن مربوط میشود. این مرتبه را میتوان شامل مفاهیمی چون دلبستگی به برند و پیوند عاطفی با آن و نیز احساسی نظیر “شیفتگی” که موضوع اصلی این پژوهش است، دانست. مطالعه این حالات و روابط عاطفی که افراد میتوانند با اشیاء بیجانی چون برندها برقرار کنند حوزه بسیار جدیدی در علم بازاریابی است و در کشور ما نیز چندان به آن پرداخته نشده است.درک ابعاد مختلف و عوامل موثر بر ایجاد چنین احساساتی در مصرفکننده میتواند به بازاریابان در درک بهتر رفتار پیچیده و پویای مشتریان کمک کند و برای صاحبان کسبوکار نتایج مهمی چون فروشهای بیشتر و وفاداری واقعی مصرفکنندگان به برند را به دنبال داشته باشد. در این فصل از پژوهش حاضر به بیان کلیات تحقیق میپردازیم تا در ابتدا ذهن خواننده را با تقشه راه و مسائل اصلی تحقیق آشنا کنیم. توضیحات این فصل بیان مسئله و ضرورت و اهمیت انجام تحقیق و نیز اهداف آن را بیان میکند. همچنین به شرح مدل مفهومی پژوهش، فرضیات و روششناسی، نحوه انتخاب نمونه آماری خواهیم پرداخت و در آخر نیز مختصری از محدودیتها و موانعی را که محقق با آنها در جریان انجام پژوهش روبرو بوده بیان خواهیم کرد. با توجه به اهمیت موضوع و نیز نو بودن آن امید است که تحقیق حاضر بتواند راهها و چشماندازهای جدیدی را پیش روی مدیران و بازاریابان شرکتها قرار دهد و به آنها کمک کند تا با سرمایهگذاری هر چه بیشتر بر روی جنبهها و قابلیتهای عاطفی برندهایشان، از مزایای ارتباط نزدیک مصرفکننده با برند بهرهمند شوند. ۲-۱- بیان مسئله برند[۱] برای هر شرکت از اهمیت زیادی برخوردار است و ایجاد و حفظ جایگاه مناسب آن در ذهن مشتریان یکی از اهداف مهم بازاریابان است. مشتریان برند را میخرند و نه یک کالا را. به گفته “استیون کینگ[۲]” نام و نشان چیزی است که مشتری میخرد و کالا چیزی است که در کارخانه تولید میشود. کالا به وسیله رقبا قابلتقلید است ، اما برند منحصربهفرد است (بحطایی،درگی ، ۱۴:۱۳۸۵). امروزه، سرمایه اصلی بسیاری از کسبوکارها، برند آنهاست. برای دهه ها، ارزش یک شرکت برحسب املاک، سپس داراییهای ملموس، کارخانهها و تجهیزاتش اندازهگیری میشد. با این حال ، اخیراً به این نتیجه رسیدهاند که ارزش واقعی یک شرکت، جایی بیرون از آن، یعنی در اذهان خریداران بالقوه قرار دارد (کاپفرر، ۲۰۰۷). برخی از مدیران به سادگی این واقعیت کلیدی را در مورد برند شرکت خود نادیده میگیرند که: این انسانها هستند که به برندها حیات میبخشند نه سازمانها. شما نمی توانید برند را در کارخانه یا استودیو یا در ترازنامه شرکت خود بیابید بلکه باید آن را صرفاً در ذهن مصرفکنندگان، کارکنان، تامینکنندگان و سایر ذینفعان خود بجوئید. به بیان دیگر برند دارای ماهیتی اجتماعی است و قدرتمندترین برندها آنهایی هستند که ذینفعان نسبت به آنها احساس مالکیت داشته و آن را متعلق به خود میدانند و میگویند : «این برند دلخواه من است». پاول فلدویک[۳] می گوید : برند مجموعهای از برداشتهایی است که در ذهن مصرفکننده تداعی میگردد و به عقیده “جرمی بولمور[۴]” ، برندها در ذهن افراد شکل میگیرند. همانطور که پرندگان از تکههای کوچک چوب برای خود لانه میسازند ما هم از کوچکترین تعاملات و خاطرههایمان از برندها ، تصویری از آنها در ذهن خود میسازیم (بحطایی، درگی، ۱۶:۱۳۸۵) اگرچه مصرفکنندگان با هزاران محصول و برند در بازار تعامل میکنند، اما تنها با تعداد اندکی از آنها وابستگی احساسی[۵] پیدا میکنند. در طی دهه های بسیار محققان در تحقیقات خود به این موضوع که مصرفکننده چگونه علاقه یا عدمعلاقه خود را به برندهای متفاوت شکل میدهد پرداختهاند. اما مطالعات اخیر به کشف مراتب بالاتری از درگیری احساسی با برند یا علاقه به آن پرداختهاند،مرتبهای که میتوان نام آن را شیفتگی به برند[۶] نامید (Thomson, MacInnis,& Park, 2005). با این حال به نظر میرسد که تولیدکننده ایرانی با مفهوم شیفتگی به برند و عواملی که میتوانند در ایجاد این احساس موثر باشند بیگانه است. اگرچه بسیاری از تولیدات ایرانی، به طور مثال در صنعت پوشاک، از کیفیت خوبی برخوردار است، اما مشاهده میکنیم که مصرفکننده همچنان برندهای خارجی را به آن ترجیح داده و نه تنها با تولیدات داخلی وابستگی احساسی برقرار نکرده بلکه آن را از لحاظ کیفیت نیز تائید نمیکند. مسئله این تحقیق این است که دریابد تولیدکننده برندآدیداس چگونه و با بهره گرفتن از چه عواملی توانسته است حس شیفتگی را در مصرفکنندگان خود تقویت نماید و در عرصه رقابت تنگاتنگ با رقبای مشابه خود موفق شود. زمینه این موفقیت شناخت عواملی است که بر شیفتگی به برند موثر هستند. در ادامه و با آگاهی از این عوامل میتوان نتایج حاصل را به تولیدکننده ایرانی نیز تعمیم داد و راه را برای شیفته کردن هر چه بیشتر مصرفکننده ایرانی به برندهای داخلی هموار نمود. صنعت پوشاک ایران به علت گستردگی وسیع و اشتغالزایی فراوانی که دارد، چنانچه بتواند موقعیت خود را در بازارهای صادراتی بهدست آورد یکی از موفقترین رشتههای صنایع نساجی خواهد بود که در امر تولید و صادرات علاوه بر خودگردانی صادراتی و ارزی، میتواند در ارزآوری نقش بسیار مهمی داشته باشد. ایران در زمینه صادرات پوشاک به پتانسیلهایی چون دسترسی به نیروی کار ارزان و فراوان، دسترسی مستقیم به بازارهای صادراتی اروپا، آسیا و خاورمیانه و تجربه، فرهنگ و سابقه طولانی در تولید و صادرات منسوجات و پوشاک مجهز است. همچنین چشمانداز ساختار گروه فعالیتهای صنایع نساجی، پوشاک و چرم در افق ۱۴۰۴ بر اساس سند راهبرد توسعه صنعتی کشور در سال ۱۳۸۵ بیان میکند که صنعت پوشاک ایران باید به اهدافی چون بهبود مستمر کیفیت محصولات و فرایند تولید، ایجاد و ترویج نامهای معتبر تولید و تجاری (Branding) برای پوشاک ایرانی، توسعه استانداردها و تاکید بر رضایت مشتریان دست یابد. با توجه به رقابت شدید شرکتهای معتبر پوشاک خارجی بخصوص در کشورهای درحال توسعه و نیز توسعه فرهنگ مصرفگرایی در جامعه واضح است که تولیدکننده ایرانی نبردی پرچالش را در مواجهه با رقبای خود پیشرو دارد (وزارت صنایع و معادن،۳۱،۴۱:۱۳۸۷). ۳-۱- اهداف تحقیق این تحقیق شامل اهداف نظری و اهداف کاربردی به شرح زیر میباشد : ۱-۳-۱- هدف نظری شناسایی عوامل موثر بر شیفتگی به برند در مصرفکنندگان برند آدیداس[۷] ۲-۳-۱- هدف کاربردی کمک به تولیدکننده پوشاک ایرانی برای ارتقای جایگاه برند خود در بازار بسیار رقابتی و شیفتهکردن هر چه بیشتر مصرفکننده به تولیدات پوشاک ایرانی. ۴-۱- اهمیت و ضرورت تحقیق
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
به نظر میرسد ویژگیهای ظاهری برای زنان بیشتر اهمیت دارد، چرا که تصور میکنند چهره و بدنهای زیباتر میتواند آنها را در دستیابی به اهداف و ایدهآلهای اقتصادی واجتماعی خود یاری رساند. در واقع زنان با نوعی دید ابزاری به بدنهای خود مینگرند. بدن و چهره مطلوبتر عملاً فرصتهای بیشتری در پیشبرد اهداف خود نظیر موفقیت در ازدواج، احراز یا ترقی در شغل یا حفظ و تداوم توجه همسر و نظایر آن دست یابند(احمدنیا ۱۳۸۵).
 دراین پژوهش تلاش بر این است که عوامل اهمیت یافتن اصلاح و مدیریت بدن، در میان زنان شهر تهران پرداخته شود. این رفتار نشان دهندهی تغییرات فرهنگی در زندگی شخصی و اجتماعی افراد در این شهر میباشد و با مطالعه آن میتوان نشانه و پیامهای این تغییرات را کشف و تفسیر کرد. بنابراین سنجش میزان اصلاح بدن از دوجنبه نظری و کاربردی حائز اهمیت است. این تحقیق هم جنبه آگاهی بخشی دارد و موجب شناخت بیشتر این بعد جامعهشناسی خواهد شد و هم کاربردی است و میتوان با شناخت متغیرهای مؤثر بر اصلاح بدن از نتایج آن در سیاست گذاری و برنامهریزیها برای رسانه های ارتباط جمعی و تبلیغاتی که برای این محصولات میشود در جهت بهبود وضع موجود و رفع مشکلات حاضر و آینده استفاده کرد. مسئلهی اصلی با توجه به بحثهای فوق این است که چه عوامل جامعه شناختی بر اقدامات زنان تهرانی نسبت به اصلاح بدن مؤثر است. ۱-۴- اهداف تحقیق تحقیق حاضر درصدد دستیابی به یک هدف کلی و چند هدف جزیی است. هدف کلی عبارت است از: بررسی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر نگرش نسبت به اصلاح بدن در میان زنان ۲۰ تا ۴۴ سالهی شهر تهران. در تحقیق حاضر درکنار هدف کلی اهداف جزیی زیر را مورد نظر است: ۱- بررسی رابطه بین مصرف گرایی و اصلاح بدن ۲- بررسی رابطه مصرف رسانه و اصلاح بدن ۳- بررسی رابطه هویت شخصی و اصلاح بدن ۴- بررسی رابطه سرمایه فرهنگی و اصلاح بدن ۵- بررسی رابطه طبقه اجتماعی و اصلاح بدن ۶- بررسی رابطه اشتغال و اصلاح بدن ۷- بررسی رابطه سن و اصلاح بدن ۱-۵- سوالات تحقیق ۱- آیا بین مصرف گرایی و اصلاح بدن رابطه وجود دارد؟ ۲- آیا بین مصرف رسانه و اصلاح بدن رابطه وجود دارد؟ ۳- آیا بین هویت شخصی و اصلاح بدن رابطه وجود دارد؟ ۴- آیا بین سرمایه فرهنگی و اصلاح بدن رابطه وجود دارد؟ ۵- آیا بین طبقه اجتماعی و اصلاح بدن رابطه وجود دارد؟ ۶- آیا بین اشتغال و اصلاح بدن رابطه وجود دارد؟ ۷- آیا میزان اصلاح بدن در رده های سنی مختلف متفاوت است؟ ۱-۶- فرضیه های تحقیق ۱- به نظر میرسد اصلاح بدن با مصرف گرایی ارتباط معنا داری داشته باشد. ۲- به نظر میرسد اصلاح بدن با مصرف رسانه ارتباط معنا داری داشته باشد. ۳- به نظر میرسد اصلاح بدن با هویت شخصی ارتباط معنا داری داشته باشد. ۴- به نظر میرسد اصلاح بدن با سرمایه فرهنگی ارتباط معنا داری وجود داشته باشد. ۵- به نظر میرسد اصلاح بدن با طبقه اجتماعی ارتباط معنا داری داشته باشد. ۶- به نظر میرسد اصلاح بدن با اشتغال ارتباط معنا داری داشته باشد. ۷- به نظر میرسد اصلاح بدن در سنین مختلف تفاوت معنا داری داشته باشد. ۱-۷- تعریف واژهها سرمایه فرهنگی: سرمایه فرهنگی از نظر بوردیو یعنی قدرت شناخت و قابلیت استفاده از کالاهای فرهنگی در هر فرد و آن در برگیرنده تمایلات پایدار فرد است که در خلال اجتماعی شدن در فرد انباشته میشود (فکوهی ۱۳۸۱،۳۰۰). بوردیو سرمایه فرهنگی را ابزاری جهت فهم تفاوتهای اجتماعی دانسته و به صورتهای تجسدی، عینت یافته و نهادی شده در نظر میگیرد. سرمایه فرهنگی همانا مجموعهای از ثروتهای نمادین است که از یک سو به معلومات کسب شدهای بر میگردد که به شکل رغبتهای پایدار ارگانیسم، حالت درونی شده به خود میگیرند (در فلان زمینه دانش داشتن، با فرهنگ بودن، به زبان و نحوه بیان تسلط داشتن، جهان اجتماعی و رمزهای آن را شناختن و خود را در این جهان آشنا دیدن) از سوی دیگر ، به صورت موفقیتهای مادی، سرمایه حالت عینت یافته، میراث فرهنگی به شکل اموال (تابلوها، کتابها، واژهنامهها، ابزارها ، ماشینها) جلوه میکند و سرانجام سرمایه فرهنگی میتواند به صورت نهادینه شده به صورت عناوین، مدارک تحصیلی، موفقیت در مسابقات ورودی و غیره که به استعداد فرد عینت میبخشد باشد (شویده، کریستین و فونتن اولیویه ۱۳۸۵، ۹۷). در این جا خواندن کتاب، فعالیتهای هنری، گوش کردن به موسیقی، رفتن به تئاتر و موزه در پنچ سطح همیشه، اغلب، گاهی اوقات، به ندرت و هرگز در نظر گرفته شده است. پایگاه اقتصادی- اجتماعی: در این جا جایگاه سلسله مراتبی افراد با توجه به قدرت اقتصادی و منزلت اجتماعی آنها مورد نظر میباشد. در این پژوهش پایگاه اقتصادی- اجتماعی پاسخگویان به کمک شاخصهایی مانند درآمد ماهیانه پاسخگو و همسر، منزل مسکونی، شغل پاسخگو و همسر، سطح تحصیلی و اتومبیل به متغیری شش مقولهای که عبارتند از: مرفه، نیمه مرفه، متوسط بالا، متوسط پایین، محروم و خیلی محروم تبدیل شده است. سن: سن عبارت از تعداد سالهای کاملی است، که از زمان تولد فرد گذشته است (سایت مرکز آمار ایران). تعداد سالهای عمر فرد پاسخگو مورد نظر میباشد. سن در این جا به صورت یک سوال باز مطرح شده است. اشتغال: این متغیر برحسب فعالیت در دوسطح شاغل و غیر شاغل تعریف شده است. مصرف گرایی: استفاده از کالاها به منظور رفع نیازها و امیال. این عمل نه تنها شامل خرید کالاهای مادی بلکه در برگیرنده خدمات نیز میشود. در جوامع نوین مصرف گرایی به یک فعالیت اصلی تبدیل شده که طی آن مقدار زیادی پول، انرژی، وقت، خلاقیت و نوآوری تکنولوژیکی مصرف میشود (فاضلی ۱۳۸۲، ۱۱). در این تحقیق خرید پوشاک مطابق با مدهای روز، خرید انواع وسایل آرایشی و زینت آلات واستفاده از خدمات بهداشتی آرایشی در این زمینه، در پنج سطح خیلی زیاد، زیاد، تا حدی، کم، وخیلی کم سنجیده میشود. مصرف رسانه: در این تحقیق منظور از مصرف رسانه وسائل ارتباط جمعی شامل تلویزیون، مطبوعات، رادیوهای خارجی و داخلی، ماهواره و اینترنت میباشد که در پنج سطح همیشه، اغلب، گاهی اوقات، به ندرت و هرگز مورد سنجش واقع میگیرد. هویت شخصی: گیدنز معتقد است، هویت شخصی همان “خود” است که شخص آن را به عنوان بازتابی از زندگی نامهاش میپذیرد. دراین جا به معنی تداوم فرد در زمان و مکان است و هویت فردی بازتاب تغییری است که شخص از آن به عمل آورده است (گیدنز ۱۳۸۲،۸۲). بنابراین احساس هویت شخصی به واسطه دیالکتیک میان فرد و جامعه صورت میگیرد. هویت معمولاً در نگرش و احساسات افراد نمود نمییابد و بستر شکل گیری آن زندگی جمعی است(تاجیک ۱۳۸۴،۲۲). در این پژوهش هویت شخصی قدرت انتخاب و نگرش در برخی عملکردها از جمله اصلاح بدن میباشد که در طیف لیکرت از کاملاً موافقم تا کاملاً مخالفم را شامل میگردد. اصلاح بدن: در این جا به معنی مدیریت بدن و به معنای نظارت و دستکاری مستمر ویژگیهای ظاهری و مرئی بدن و متغیر وابسته میباشد. این مفهوم به کمک معرفهای کنترل وزن (از طریق ورزش و دستگاه های بدن سازی، رژیم غذایی و دارو) و دستکاریهای پزشکی (جراحیها) به یک شاخص تبدیل شدهاست که در سه سطح نظارت پایین، نظارت متوسط و نظارت بالا سنجیده میشود. فصل دوم: مروری بر ادبیات و پیشینه تحقیق ۲-۱- پیشینه تحقیق ۲-۱-۱ تحقیقات داخلی اخلاصی و فاتحی در تحقیقی با عنوان “مدیریت بدن و رابطه آن با پذیرش اجتماعی بدن” نشان دادند که توجه زنان در همه وجوه گوناگون شدت یافته است. بر مبنای این پژوهش بین عوامل مصرف رسانهای، پذیرش اجتماعی بدن و پایگاه اقتصادی- اجتماعی با مدیریت بدن رابطه معناداری وجود دارد و رابطه متغیرهای دینداری و مدیریت بدن معکوس و معنی دار است (اخلاصی و فاتحی ۱۳۸۷، ۷۹). احمدنیا نیز در تحقیق خویش نتیجه میگیرد فشارهای فرهنگی از جمله مهمترین عواملی است که در گرایش زنان به تناسب اندام تأثیر میگذارد و معتقد است تأثیر فشارهای فرهنگی در سطح بین المللی و از طریق رسانه های جمعی تشدید میشود به طوری که ارزشهای خاص مرتبط با اشکال و اندازه های بدن ایدهآل و مطلوب بر رفتارهای افراد تأثیر میگذارد که نمونهی بارز آن اهمیت باریک اندامی در جوامع غربی است که به جامعه ایران نیز سرایت کرده است (احمدنیا ۱۳۸۵، ۶۶).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|
|