خودبه کنار آمدن با چالشهای اولیه زندگی است .هرچه عزت نفس ما محکمتر و بیشتر باشد ،برای برخورد با مشکلاتی که در زندگی خصوصی ودر کار و شغلمان بروز می کند،آمادگی بیشتری داریم .افسردگی یکی از متداول ترین مشکلات روانی در جهان است و در واقع از این جهت مقام اول را داراست .وسعت این ناراحتی تابدانجاست که آن را با سرما خوردگی مقایسه میکنند.(زلیگمان ،۱۹۷۵)براساس آمار ارائه شده بین ۹تا۲۶درصد زنان و۵تا۱۲درصد مردان در طول زندگی خود ممکن است عوارض ونشانه های مختلف افسردگی را از خود نشان می دهند. حداقل ۱۲درصد از جمعیت کشورهای پیشرفته در طی عمر خود برای معالجه علائم افسردگی به متخصصان روانی مراجعه می کنند و حدس زده می شود که ۷۵درصد افراد یکه در موسسات درمان روانی بستری می شود دچار افسردگی هستند زنان دو برابر بیشتر از مردان به افسردگی دچار هستند واین نسبت در جمعیت های بالینی نیز گزارش شده است.(براون وهریس ،۱۹۷۸).مطالعاتی که در سالهای اخیر از طرف متخصصان سازمان جهانی بهداشت۳(WHO)در کشورهای در حال توسعه آسیا و آفریقا انجام گرفته از افزایش دامنه شیوع افسردگی در میان ملل در حال رشد حکایت دارد.(سازمان جهانی بهداشت،۱۹۷۳) .احتمال بهبود افسردگی در اشخاص جوانتر نسبت به افراد مسنتر بیشتر است ونیز احتمال تجربه مجدد بیماری درآنها کمتر می باشد .(رونیزوهمکاران ،۱۹۸۴،بلاکروکلار،۱۹۸۷)در اجتماع امروزی کار بیش از پیش اهمیت پیدا می کند.وقتی یکدیگر را ملاقات می کنیم پس از سلام واحوال پرسی،اولین سئوالی که معمولا مطرح می شود این است: چکار می کنید؟کار نه تنها منابع مالی و سطح زندگی افراد را بهبود می بخشد،بلکه برسلامت جسمی وروانی آنها نیز اثر مثبت می گذارد.
اینجاست که گفته اقبال لاهوری مصداق پیدا می کند:
((ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست ))
امروز پیدایش و گسترش سریع شهرها وافزونی شدید جمعیت آن همراه با مسایل و مشکلات خاصی است که در طول تاریخ سابقه ندارد. اشتغال نیروی انسانی ،مهمترین و اصلی ترین هدف برنامه ریزی در هر کشور است و بدون آن زندگی فردی و اجتماعی تامین نمیشود چرا که که بیکاری نوعی بیماری و زمینه ساز بسیاری از نابسامانی ها و مشکلات می باشد.
در حال حاضر یکی از مسایل مهم در کشور ما ایران ،بیکاری است بویژه در قشر دانشجو وفارغ التحصیلان دانشگاهها که موجب مشکلات روحی وروانی عدیده ای در این افراد شده است .هدف از ارائه این پژوهش ،نقش اشتغال و بیکاری در عزت نفس میزان افسردگی دانشجویان می باشد وتلاش براین است که پژوهش حاضر حتی الامکان مورد توجه و استفاده مسئولین قرار گیرد.
بیان مساله
مساله عزت نفس و مقوله خود ارزشمندی از اساسی ترین عوامل رشد مطلوب شخصیت است .از برجسته ترین ویژگی های صاحبان تفکر واگر او افراد اخلاق ،داشتن اعتماد به نفس واحساس خود ارزشمندی بسیار بالاست .عزت نفس همیشه یک نیاز شخصی ضروری بوده که در دهه آخر قرن حاضر از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است .بررسی درباره شکست های شغلی نشان می دهد که یکی از دلایل محرز این شکستها (ترس از تصمیم گیری)است.تمام کسانی که در هر درجه و مقام قرار دارند،از سطح مدیران عالی رتبه تا کارکنان صفوف مقدم به عزت نفس بیشتر احتیاج دراند و توجه به این نکته برای درک بیکاری سطح بالا ضرورت دارد مفهوم عزت نفس نباید با مفهوم خود پنداره اشتباه شود .خود پنداره عبارت است از مجموعه ویژگیهایی که فرد برای توصیف خویشتن بکار می برد. یک فرد ممکن است خودش را یک فوتبالیست خوب،علاقمندبه داستانهای علمی بداند که اینها محتوای خود پنداره را تشکیل می دهند و اما عزت نفس عبارت از ارزشی است که اطلاعات درون خود پنداره برای فرد دارد واز اعتقادات فرد در مورد تمام صفات وویژگیهایی که دراو هست ناشی می شود مفهوم افسردگی از دیدگاه آسیب شانسی یک حالت درونی است که باغمگینی ،بیحوصلگی ،دلتنگی یا دل گرفتگی ظاهر می شود وشامل یک طیف وسیعی است که در یک سر این طیف حالات طبیعی ودر سوی دیگر آن حالتهای کاملا بیمار گونه قرار دارد. برای بیماری افسردگی تب مثال خوبی است: به دنبال در بخشی از بدن،آماس بوجود می آید این آماس موجب تظاهراتی از تنش می گیردد که خود را به شکل تب بروز میدهد اما تب نیز به نوبه خود مکانیسم های دفاعی بدن را بر می انگیزد مانند: ازدیادی گلبولهای سفید یا پادتن ها که با ارگانیسم های عفونت را مبارزه می کنند. بنابراین بیماری حاصل از تب ،هم درد و هم واکنش در برابر آن است .افسردگی را یم توان به همین گونه در نظر گرفت نشانه های حقیقی ناآشکار و نشانه های آشکار بیماری افسردگی ،همانطور که توصیف شد می توانند هم نتیجه فشار وارده برفرد وهم ناشی از بسیج مکانیسم های دفاع روانی فردباشند که در برابر آن فشار سازگاری بوجود می آورند.بیکاری یا از دست دادن شغل نیزخود به عنوان یک رویداد مطلوب در زندگی میتوانند در درجه افسردگی فرد نقش داشته باشد. با توجه به مطالب فوق ،پژوهش حاضر به طور کلی به دنبال پاسخی برای سئوالهای زیر است:
۱- آیا در جامعه ما نداشتن شغل یا از دست دادن آن تاثیری در عزت نفس افراد دارد؟
۲- آیا بیکاری به عنوان یک عامل نقشی در درجه افسردگی دارد؟
۳-آیا دانشجویان شاغل از نظر سطح عزت نفس در سطح بالاتری از دانشجویان بیکار قرار دارند؟
۴-آیا افراد شاغل از نظر میزان افسردگی در سطح پایین تری از افراد بیکار قرار دارند؟
یکی از موضوعات مهم در بهداشت روانی عزت نفس می باشد. که منظور همان عزت نفس وخودپندار فرد می باشد.
دو مفهوم کلیدی در مورد عزت نفس وجود دارد:
۱-احساس دوست داشتن وپذیرش توسط دیگران
۲-صلاحیت وشایستگی در حل مسائل ومشکلات بدون وابستگی به دیگران.
Seifesteemیا عزت نفس یعنی احساس ارزش درجه تصویب ،تایید و پذیرش و ارزشمندی است که با شخص نسبت به خویشتن دارد. میزان اعتماد به نفس در رابطه با میزان ارتباط،تصویر خود وخود ایده آل حاصل می شود.به طور کلی کسانی که عزت نفس ضعیفی دارند،به استعداد های خود خیلی اطمینان ندارند و خیلی برای خود ارزش قایل نمی شوند.
خودایده ال شامل آرزوها ،اهداف کلی ،ارزشها ومعیارهای رفتارهایی که فرد به عنوان ایده آل به آنها می نگرد وبرا ی کسب آنها تلاش می کند،می باشد. فردی که از خود تصویری نزدیک ،هماهنگ با خود ایده آل دارد،از یک سطح بالای اعتماد به نفس برخوردار است. در حالیکه شخصی که متفاوت از خود ایده آل دارد،اعتماد به نفس پایین دارد.
در کودکی نقش اصلی ایجاد عزت نفس وافزایش عزت نفس به عهده والدین می باشد چون کودک تمام وقت خود را با آنها سپری می کند در حالیکه در نوجوانی با هسمالان و همجنسان بیشتر مراوده می کند وآنها در عزت نفس نوجوانان تاثیر به مراتب بیشتراز والدین دارند. در جوانی بابرقراری رابطه با جنس مخالف،فردبه عزت نفس مورد نظر می رسد و در ضمن آن نقش مربوط به جنس را هم کسب می کند.
حدود ۳۰سال قبل تحقیقات در مورد عزت نفس توسط martinseligmanمتحول شد.سلیگ من عقیده داشت که باید به کودکان کمک کرد تا احساس خوبی نسبت به خود داشته باشند وباید کودکان رادر مقابل احساساتی چون ناکامی وناراحتی حمایت کرد.
اریکسون وپیاژه میگویند بی تردید یکی از نیازهای اساسی انسان ،افراد وآحاد انسانی،در تمام طبقات ودرجات علمی و اخلاقی ،نیاز به داشتن میزان معینی از عزت نفس است. هر قدر فرد میزان آسیب پذیری بیشتری داشته باشد نیازمند به اعتماد به نفس زیادی است.
کوپر اسمیت(۱۹۶۷) می گوید:عزت نفس عبارت از یک قضاوت شخصی در مورد باارزش بودن یا بی ارزش بودن ،قبولی یا عدم قبولی خودکه در نگرش او ظاهر می شود در حقیقت ،شخص ممکن است خود را آنطورکه مردم می بینند ببیند.
شاملو می نویسد(۱۳۶۳)عزت نفس عبارت از ارزیابی وارزشیابی مداوم که شخص نسبت به ارزشمندی خویشتن خود دارد.عزت نفس نوعی قضاوت شخص ،نسبت به ارزشمندی وجودی می باشد.
به نظر کوپر(۱۹۶۷) منابع عزت نفس شاملو موارد زیر می باشد:
۱-قدرت:وقتی شخص احساس قدرت کند می تواند روی سایرین اثر بگذارد وکارهایش را خوب انجام دهد وعزت نفس او بالا می ورد.
۲- مهم بودن:وقتی شخص متوجه شود که اهمیت دارد ودرزندگی دیگران مهم است،عزت نفس اوبالا می رود.
۳-پای بند به آداب وقوانین اجتماعی و اخلاقی .
۴-موفقیت.
عزت نفس در اثر نیاز به نظر مثبت به وجود می آید وشامل برخورد گرم و محبت آمیز و احترام وصمیمیت و پذیرش ومهربانی است که از طرف محیط اجتماعی واولیاء خود تامین می گردد. بنابراین محیط اجتماعی در رشد عزت نفس تاثیر بسزایی دارد و می توان آن را یکی از انگیزشهای اجتماعی محسوب نمود.بنابراین مهم است که دانشجویان با چه نگرشی رشته تحصیلی خود را انتخاب میکنند.کارمندان چه نوع کاری برمی گزینند واصولا هر صاحب من چه بخشی از خدمات انسانی را بر عهده بگیرد.
بنابراین مساله ای که در این تحقیق بررسی می شود میزان عزت نفس کارمندان مجرد و متاهل بیمارستان حکیم است.
با توجه به اهمیت موضوع یعنی عزت نفس ونقشی که عزت نفس در زندگی و کار انسان دارد باید به شناسایی عواملی که موجب افزایش عزت نفس یا کاهش آن می شود پرداخت این تحقیق با مقدمه وتعاریفی که از عزت نفس ومنشاءایجاد عزت نفس در صدد است که روشن کند چرا اعتماد به نفس کاهش می یابد،چه عواملی در ایجاد اعتماد به نفس موثرند؟ کدام دسته از کارمندان از اعتماد به نفس بالایی یا پایینی برخوردارند.آیا اعتمادبه نفس مردان وزنان با هم متفاوت است؟آیا بین افراد مجردومتاهل از نظر میزان اعتماد به نفس تفاوتهایی وجود دارد یا نه تا از نتایج آن برای افزایش عزت نفس استفاده شود.
یکی از صفات شخصیتی که رفتار سازمانی یا رفتار در محیط کار را تحت تاثیر قرار می دهد عزت نفس است.در اهمیت عزت نفس همین بس که رضایت افراد از زندگی شدیدا به احساسات آنها در مورد میزان ارزش خویشتن بستگی دارد به طوری که هرگاه احساس کنند عزت نفس در معرض خطر قرار گرفته سعی میکنند با بهره گرفتن از انواع رفتارها و راهبردها احساس ارزشمندی خودر ا حفظ کنند و از خود دفاع کنند .عزت نفس با توانایی سازگاری افراد همراه است. کسانی که عزت نفس بالایی دارند در مقایسه با کسانی که از عزت نفس پایینی برخوردارند بهتر می توانند با موقعیت های مختلف سازگار شوند به عبارت دقیقتر افراد با درجه عزت نفس بالا،در مقایسه با افراد با درجه عزت نفس پایین در موقعیت های مختلف کمتر اضطراب دارند،کمتر افسرده ،هیجانی ،پرخاشگرمی شوند .افرادی که عزت نفس ضعیفی دارند از احساس تندخویی،اختلال رفتاری واندوه رنج می برند.همچنین این افراد از بیخوابی وسندرم های روانی تنی شکوه می کنند.
عزت نفس مخصوصا در روابط متقابل اشخاص بهتر خودنمایی می کند. کسانی که نسبت به خود دید خوبی دارند،دیگران را نیزدوست دارندوضعف های خودر ا بهتر می پذیرند این افراد به دلیل احساسات مثبتی که به دیگران دارندوآنها را می پذیرند،بهترین دوستان را به دست می آورند در واقع کسی که مثبت وراحت باشد کاری می کند که دیگران نیز در ارتباط با او مثبت وراحت می شوند. طبیعتا،دارندگان این ویژگی برای مردم بسیار جذاب می شوند ودر نتیجه دیگران هم در محیط اجتماعی و هم در محیط کار دور او حلقه می زنند عزت نفس برنوع کاری که شخص جستجو میکند اثرمی گذارد باعث می شود کارهایی را بپذیرد که نیازبه خطر ورقابت زیادی دارد .عزت نفس بالا این اثر را نیز دارد که شخص به انتقادهای دیگران نیز حساسیت نشان نمی دهد،برای خودهدفهای بالایی در نظر میگیرد وبرای رسیدن به آنها تلاشهای طاقت فرسا انجام می دهد.عزت نفس تحت تاثیر عوامل موقعیتی نیز قرار می گیرد کسی که به دفعات متعدد شکست می خورد، عزت نفس خود را در حال کاهش احساس می کند اما کسی که چند موقعیت متعدد به دست می آورد،عزت نفس خود را در حال افزایش می بینند.
بیشتر صاحبنظران در ارزیابی بالینی و غیر بالینی خود از عزت نفس به عنوان یک نکته کلیدی که می تواند اغلب حوادث زندگی فرد را تحت تاثیر قرار دهد یاد می کنند وبا افزایش آن در زمینه های دیگر فرد تغییر ایجاد می کنند.به اعتقاد روان شناسان ،جامعه ای که افراد آن از عزت نفس بالایی برخوردار باشند در برابر انواع مسائل مشکلات زندگی ،فشارهای روانی،حوادث وبیماران روانی مقاوم و پایدار خواهند بود. واین امر شکوفایی استعدادهای نهفته ،خلاقیت و پیشرفتهای فرهنگی و اقتصادی واجتماعی را به دنبال خواهد داشت.
۳-میزان اعتماد به نفس در میان کارمندان متاهل بیشتر از کارمندان مجرد است.
۴-میزان اعتمادبه نفس در میان مردان مجرد بیشتر از زنان مجرد است.
۵-میزان اعتمادبه نفس در میان مردان متاهل بیشتراز زنان متاهل است.
۶-میزان اعتماد به نفس با توجه به میزان تحصیلات کارمندان متفاوت است.
۷-میزان اعتمادبه نفس با توجه به سن کارمندان متفاوت است.
عزت نفس : تعریف نظری:منظور از عزت نفس ارزشیابی فرد درباره خود ،قضاوت شخص در مورد ارزش خود است و ارزش واحترامی که شخص نسبت به خود قایل می شود.عزت نفس پایین از ارزیابی مداوم شخص نسبت به ارزشمندی خویشتن خود،عزت نفس نوعی قضاوت نسبت به ارزشمندی وجود است.این صفت در انسان حالت عمومی دارد ومحدود وزودگذر نیست.(راجرز:۱۹۶۰)
تعریف عملیاتی:منظور از عزت نفس در این تحقیق نمره ای است که آزمودنی پس از پاسخگویی به آزمون عزت نفس کوپر اسمیت به دست می آورندو
کارمند:افرادی که در سازمان مشغول به خدمت هستند ودر این تحقیق منظور افرادی که در بیمارستان حکیم کار می کنند.
مجرد: افرادی که ازدواج نکرده اند وزندگی تشکیل نداده اند مجرد به حساب می آیند.
متاهل:افرادی که ازدواج کرده اند و دارای زن وفرزند وزندگی هستند در این تحقیق متاهل به حساب می آیند.
بررسی میزان عزت نفس کارمندان مجرد و متاهل بیمارستان حکیم ...