کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب
 



ظهور سبک زندگی به عنوان مسئله ای جامعه شناختی در همان ابتدای تأسيس رشته خود را در کنار مسئاله مندی مدرنیته اقتصادی پولی سرمایه داری و… می‌دیده است . ‌بنابرین‏ انتظار می‌ رود که در هر جامعه ای که درگیر چنین تحولاتی گردد سبک زندگی به عنوان مسئله ای جامعه شناختی رخ نماید وجامعه شناسان را ترغیب کند برروی آن پژوهش ومداقه بپردازند (خسروی، ۱۳۹۰).

در ایران نیز چندی است این اصطلاح در فضای آکادمیک به موضوعی قابل توجه وهدایت تحقیقات انجام پژوهش‌های مختلف تبدیل شده است در اینجا این سوال به وجود می‌ آید که آیا می‌ توان به معنایی که در اروپای قرن نوزدهم و بیستم میلادی سبک زندگی به عنوان مسئله ای جامعه شناختی طرح گردید در جامعه ایرانی نیز به عنوان مسئله ای جامعه شناختی صورت بندی گردد . با نگاهی به تغییرات وتحولات جامعه ایرانی به نظر می‌ رسد بسیاری از مسائل جامعه شناختی از جمله سبک زندگی ‌در مورد این جامعه قابل طرح است (آذرفتحی، ۱۳۹۲).

۲-۱-۲- تغییرات سبک زندگی در فرایند توسعه ابزارهای نوین ارتباطی

امروزه فناوری‌های اطلاعاتی وارتباطی به عناصری بی بدیل در زندگی بشر تبدیل شده اند عصر کنونی را بسیاری عصر انقلاب اطلاعات وارتباطات نامیده اند وسایل ارتباط جمعی پیچیده ترین ابزار القای اندیشه ها ‌و کارآمدترین سلاح ها برای تسخیر آرام جوامع هستند. در چند دهه اخیر با توجه به سرعت سر سام آور پیشرفت ورشد تکنولوژی ارتباطات واطلاعات هر روزه بر پیچیدگی وکارآمدی این ابزارها ووسایل در جهان افزوده می‌شود امری اجتناب ناپذیر نموده است تصویری که در حقیقت در ذهن خود می‌ سازیم نمایی از ادراک ‌و برداشت ما از واقعیت محسوس ‌و ملموس زندگی است (کوهسار، ۱۳۸۸).

اگر چه پیش از این انسان ها در ارتباطی رودررو با یکدیگر بوده اند ورونق و ترویج روش‌های زندگی از طریق همین ارتباطات رودررو با روندی بسیار کند وضعیف همراه بوده است ولیکن با توجه به فناوری‌های امروزی می‌ توان به جرات بیان نمود که قدرت مافوق تکنولوژی به جایی رسیده که جوامع بشری به صورت آنلاین با هم در ارتباط بوده وهمین امر باعث شده است تا سبک ها و روش‌های زندگی جدیدی در سطح دنیا در حال چرخش وتغییر باشند. امروزه با پیشرفت ارتباطات جوامع دستخوش تغییرات بسیاری شده اند رسانه های همگانی مانند تلویزیون ‌و ماهواره در سطح جامعه جایگاهی را اشغال کرده‌اند که از آن جایگاه به طور فزاینده ای چه در سطح ملی و بین‌المللی مطرح شده اند. از آنجا که فرهنگ از طریق رسانه های جمعی جریان می‌ یاید اشکال متفاوت زندگی توسعه می‌ ابند، در این رابطه می‌ توان گفت رسانه ها بر شیوه های زندگی ‌و سلیقه‌های عمومی‌ در جامعه تاثیر می‌ گذارند درحال حاضر به دلیل اهمیت رسانه های جمعی به ویژه تلویزیون بیش از هر زمان دیگری تحت بررسی مطالعه دقیق ‌و منظم قرار گرفته اند از چند دهه قبل به موضوع ارتباطات به ویژه ارتباط جمعی توجه بیشتری شده است وبه رابطه رسانه ها با جامعه ‌و تاثیرات اجتماعی وتعامل آن ها تأکید بیشتری نهاده شده است (جعفرزاده پور،۱۳۹۰) .

یکی از تاثیرات امروز رسانه های سبز فایل تاثیر آن ها بر الگوها و روش‌ها ی زندگی انسان ها است به طوری که بنابر اعتقاد گیدز، رسانه ها با قدرت عظیم فرهنگی خود می‌ توانند بر الگوهای زندگی انسان ها تاثیر بگذارند. الگوهای زندگی بنابر تعریف گیدز می‌ توان به مجموعه ای کم وبیش جامع از عملکرد تعبیر کرد که فرد آن ها را به کار می‌ گیرد چون نه فقط نیازهای خود را برآورده می‌ کند بلکه روایت خاصی را هم که برای هویت شخصی خود در نظر گرفته است در برابر دیگران مجسم می‌ کند.( گیدنز، ۲۰۱۰) ‌و امروزه با ظهور ماهواره وگسترش آن در کشور ما سرعت تبادل اطلاعات بیشتر شده وآنها در سطح جهانی تاثیرات خود را به صورت مستقیم وغیر مستقیم برروی استفاده کنندگان آن خواهد داشت به طوری که نقش بسزایی در تبلیغ الگوهای مختلف زندگی دارند که این الگوهای زندگی گسترده تر از الگوهای زندگی است که در کشورما منجر می‌شود ‌و مهم‌تر از همه با فرهنگ کشور ما در تعارض است .سبک زندگی از مفاهیمی‌ است که در دنیای امروز از آن استفاده می‌شود وبه دلیل گستردگی آن رشته‌های مختلف کاربرد دارد (ارمکی وتقی، ۱۳۹۲).

تعین بلندای گام ‌و شتاب حرکت در مسیرجهانی شدن زمانی به درستی میسرمی‌ گردد که جایگاه فعلی (مبدأ)موانع فراروی ومقصد به خوبی ارزیابی قرار بگیرند.ارزیابی مرکز تولید علم به ویژه دانشگاه از این منظر اولویتی غیر قابل انکار است با توجه به اینکه فضای اجتماعی در حال تغییرات است وروبه سوی فضای مجازی علمی‌ دارد دیگر فقط بحث دانش نیست بلکه در حجم انبوهی از اطلاعات ودانش آن هم با سرعتی شتابان در سایه تکنولوژی الکترونیکی وفناوری‌های نوین اطلاعات وارتباطات نحوه برخورد واستفاده از دانش و اطلاعت نیز تغییر یافته است امروزه با گسترش رسانه ها وعمومی‌ شدن ماهواره ها ورود سایر وسایل ارتباطی در جوامع بشری مسائل اجتماعی جدید به وجود آمده است و هر روز بیش از پیش به اهمیت استفاده از آن ها در زندگی انسان ها افزوده می‌شود. با مراجعه به آمار ‌و ارقام موجود در جهان می‌ توان ‌به این واقعیت پی برد که رسانه های جمعی بخصوص تلویزیون بیشترین سهم را در گذراندن اوقات فراغت افراد دارند به طوری که ‌بر اساس آمار سال ۱۳۸۸ بیش از ۹۰درصد شهروندان تهرانی برای گذراندن اوقات فراغت خود به تماشای تلویزیون می‌ پردازند ،وبه طور کلی بر میزان تماشای تلویزیون به لحاظ حجم وزمان مخاطبان افزوده می‌شود. (رحیمی‌ نژاد، ۱۳۸۸٫ با توجه ‌به این امر امروزه درمورد رسانه های همگانی از جمله رادیو وتلویزیون ماهواره و امثال آن ها مطالعات دقیق ومنطقی ای صورت گرفته است این مطالعات حکایت از اهمیت رسانه های جمعی به عنوان یکی از نهادهای اجتماعی دارد . رسانه های جمعی در سطح اجتماعی پایگاهی را اشغال کرده‌اند که از آن جایگاه فرهنگ جریان یافته ‌و اشکال سمبلیک ونمادین ریشه دوانده است وتوسعه می‌ یابد به طوری که می‌ توان گفت رسانه ها ‌بر شیوه رفتاری نحوه سلوک ‌و سلیقه‌های عمومی‌ در جامعه وهنجارها اثر می‌ گذارد (لطف آبادی،۱۳۸۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-29] [ 03:25:00 ق.ظ ]




(به خاطر بیاور) هنگامی را که لقمان به فرزندش -در حالی که او را موعظه می‌کرد- گفت: “پسرم! چیزی را همتای خدا قرار مده که شرک، ظلم بزرگی است.” [۶۳]

تفسیر: چون عظمت هر عملی به عظمت اثر آن بستگی دارد و عظمت نافرمانی و معصیت به عظمت کسی است که مورد نافرمانی و معصیت قرار گرفته، زیرا مؤاخذه و بازخواست شخص عظیم نیز به عظمت خود اوست. بالاترین معصیت نسبت به او این است که انسان برای او شریک قائل شود و بهمین دلیل لقمان پسر خود را از شرک منع می‌کند.(همان، ج ۱۶: ۳۲۳)

پسرم! نماز را برپا دار، و امر به معروف و نهی از منکر کن، و در برابر مصایبی که به تو می‌رسد شکیبا باش که این از کارهای مهم است![۶۴]

تفسیر: این آیه حاوی دستورالعمل لقمان درباره عمل و اخلاق است ، در ابتدا به نماز سفارش می‌کند که ستون دین است به دنبال آن به امر به معروف و نهی از منکرمی پردازد که ضمانت اجرایی و عملی احکام الهی است و هرگز اصلاح فرد بدون اصلاح جامعه تمام و کمال نمی شود و آنگاه به صبر سفارش می‌کند که صبر در برابر مصائب ازجمله اخلاق پسندیده است و مراد از آن نگهداری نفس و خویشتنداری در امور است ‌تا بتواند در برابر آنچه تصمیم و عزم نموده استوار و ثابت باشد.(همان، ج ۱۶: ۳۲۶)

((به یاد آورید) زمانی را که ابراهیم گفت: «پروردگارا! این شهر [= مکه‌] را شهر امنی قرار ده! و من و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگاه دار. [۶۵]

تفسیر: در مقام دعا ‌از خدا خواست تا او و فرزندانش را از عبادت بتها دور کند، یعنی آنکه خداوند با هدایت خود و به رحمت واسعه اش آن ها را ازعبادت بتها بر کنار دارد.(همان، ج ۱۲: ۹۹)

خداوند در باره فرزندانتان به شما سفارش می‌کند که سهم (میراث) پسر، به اندازه سهم دو دختر باشد؛ و اگر فرزندان شما، (دو دختر و) بیش از دو دختر باشند، دو سوم میراث از آن آن ها‌ است.[۶۶]

تفسیر: کلمه (ایصاء)به معنای توصیه و دستور توأم با نصیحت است ، منظور از (اولاد) پسران و دخترانی است که بدون واسطه از میت متولد شده اند، نه نوه ها و نتیجه ها، در حالی که لفظ(ابن ) چنین دلالتی را ندارد،از طرف دیگر در جاهلیت زنان ارث نمی بردند ،اماقرآن می فرماید ،مردان مثل زنان ارث می‌برند ،اما دو برابر ،یعنی ارث زن را اصل در تشریع قرار داده و ارث مرد را به طفیل آن ذکر ‌کرده‌است.(همان، ج ۴: ۳۲۸)

فرزندان خود را از بیم فقر نکشید، مائیم که شما و آن ها را روزی می‌دهیم.[۶۷]

تفسیر: فرزندان خود را از ترس اینکه مبادا دچار فقر شوید و به خاطر آن ها تن به ذلت گدایی دهید، مکشید چون این شما نیستید که آن ها را روزی می دهید. (همان ج،۷: ۵۱۷)

و فرزندانتان را از ترس فقر، نکشید! ما آن ها و شما را روزی می‌دهیم؛ مسلماً کشتن آن ها گناه بزرگی است.[۶۸]

تفسیر: (املاق ) یعنی فقر و ناداری و(خطاه ) یعنی انحراف از جهت و مراد در اینجا آن است که انسان عملی را اراده کندکه انجام و اراده آن شایسته نیست و در هر صورت آیه شریفه می فرماید، فرزندان خود را از ترس اینکه مبادا دچار فقر شوید و به خاطر آن ها تن به ذلت گدایی دهید، مکشید چون این شما نیستید که آن ها را روزی می دهید تا در هنگام تنگدستی دیگر نتوانید روزی آن ها را تأمین نمائید، بلکه ما هستیم که هم شما و هم آن ها را روزی می‌دهیم و کشتن فرزندان یک گناه و خطای بزرگ است.(همان ج،۱۳: ۱۱۶)

۴٫۲٫۱٫۲٫۴٫ معلم و راهنما

آیا کسانی که می‌دانند با کسانی که نمی‌دانند یکسانند؟! تنها خردمندان متذکر می‌شوند!.[۶۹]

تفسیر: می فرماید: بگو عالمان و جاهلان یکی هستند؟ لکن برحسب مورد ظاهراً مراد از علم ، علم به خدا و طریق کمال سعادت است که چنین علمی به حقیقت نافع است و نداشتن آن عین خسارت می‌باشد، اما علوم دیگر مانند مال هستندو تنها در زندگی دنیا کاربرد دارند و با فنای دنیا فانی می‌شوند.(همان، ج ۱۷: ۳۷۱)

۵٫۲٫۱٫۲٫۴٫ شاگردان

موسی به او گفت: “آیا از تو پیروی کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده و مایه رشد و صلاح است، به من بیاموزی؟” [۷۰]

تفسیر: (رشد) یعنی صواب و رسیدن به واقع که در معنا مخالف (غی) یعنی گمراهی و راه خطا رفتن است، می فرماید، موسی به آن شخص عالم فرمود: آیا اجازه می دهی من با تو بیایم و تو را پیروی کنم تا آنچه را که خدا به تو آموخته، جهت رشد وهدایت من ، به من تعلیم نمایی؟ و یا آنچه را که از رشد، خداوند به تو داده به من هم بیاموزی. (همان، ج ۱۳: ۴۷۵)

۶٫۲٫۱٫۲٫۴. ایتام

در قرآن بر ضرورت تکریم ایتام تأکید فراوان شده و بی اعتنایی و راندن آنان علامت کفر، نفاق و نشانه تکذیب دین و روز قیامت دانسته شده است. دین مبین اسلام به عنوان کامل ترین و جامع ترین دین الهی، همواره مستضعفان و محرومان اجتماع را زیر حمایت خویش داشته و در این میان ایتام بیشتر از سایر محرومان مورد عطوفت و رحمت قرار گرفته اند.

و به مال یتیم، جز به بهترین راه نزدیک نشوید، تا به سر حد بلوغ رسد! و به عهد (خود) وفا کنید، که از عهد سؤال می‌شود.[۷۱]

تفسیر: در این آیه باز به جهت مبالغه در حرمت تصرف به ناحق در مال یتیم، می فرماید نزدیک مال یتیم هم نشوید، (چه رسد که آن را تصرف کنید) و این امر از گناهان کبیره است که خداوند به مرتکب آن وعده آتش داده است. (همان، ج ۱۳: ۱۲۵)

جز خداوند یگانه را پرستش نکنید؛ و به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکی کنید.[۷۲]

تفسیر: دراینجا مراتب احسان و نیکو کاری را از اهم به مهم ذکر می‌کند ،پس چون وجود انسان متعلق به پدر و مادرش است لذامهم ترین موارد نیکوکاری، نیکی به آنان است سپس از صله رحم صحبت می‌کند و یتیمان چون یتیمان مستحق ترین افراد هستند از جهت نیکو کاری و احسان بخاطر کوچکی سن و سالشان و آنکه کسی را ندارند که نسبت به امور آن ها قیام کند.(همان، ج ۱: ۳۳۱)

از تو سؤال می‌کنند چه چیز انفاق کنند؟ بگو: هر خیر و نیکی (و سرمایه سودمند مادی و معنوی) که انفاق می‌کنید، باید برای پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و مستمندان باشد.[۷۳]

تفسیر: در آیه شریفه هم جواب سئوال بی مورد آنان را می‌دهد و هم سئوال اساسی و اصلی را و با یک جمله به طور اجمال متعرض پاسخ به هر دو سوال شده است ، چون (خیر) به معنای مال است و می فرماید از هر نوع مالی که انفاق کنید خوب است و آنگاه مراتب افرادی را که باید به آنان انفاق نمود بیان می کند (یتیم ) کسی است که در عین کوچکی بی پدر باشد.(همان، ج ۲: ۲۴۱)

و از تو در باره یتیمان سؤال می‌کنند، بگو: «اصلاح کار آنان بهتر است. و اگر زندگی خود را با زندگی آنان بیامیزید، (مانعی ندارد؛) آن ها برادر (دینی) شما هستند.» (و همچون یک برادر با آن ها رفتار کنید!)[۷۴]

تفسیر: این آیه نوعی تخفیف و تسهیل را بیان می‌کند، چون اول اجازه آمیزش و معاشرت با یتیمان را می‌دهد و بعدا می فرماید: اگر خدا خواست کمکتان می‌کند، پس معلوم می شود مسلمانان قبلا تشدیدی در این مورد ‌از خداوند شنیده بودند و مراد از اصلاح ،اصلاح حقیقی است نه اصلاح ظاهری، (و ان تخالطوهم فاخوانکم ):(و اگر با آنان معاشرت کنید،پس آن ها برادران شمایند).(همان ج،۲: ۲۹۶)

مال خود را با تمام علاقه اى که به آن دارند به خویشاوندان و یتیمان و …. مى دهند.[۷۵]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:25:00 ق.ظ ]




۳-۱-۱- مبنای جرم بغی

جرم بغی اصطلاح فقهی بوده و ریشه فقهی دارد که در ماده ۲۸۶ سال ۱۳۹۲ در قانون مجازات اسلامی آمده است که به شرح ذیل مبنای این جرم را بیان می داریم :

۳-۱-۱-۱- قرآن کریم

خداوند متعال در سوره حجرات می‌فرماید: «هرگاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پرداختند، در میان آن ها صلح برقرار سازید؛ و اگر یکى از آن ها بر دیگرى تجاوز کند، با طایفه ظالم پیکار کنید تا به فرمان خدا بازگردد. هرگاه در میان آن دو بر طبق عدالت صلح برقرار سازید، و عدالت پیشه کنید که خداوند عدالت‌پیشگان را دوست‌ دارد.» (حجرات: ۹ )

حکم این آیه، عام است، وحکم قتال، به صفت بغی تعلق گرفته است؛ بدون اینکه فرد خاصی را مقید کرده باشد. در تفسیر این آیه آمده است: آیه درصدد بیان احکام مترتب بر باغیان است؛ فرقی نمی‌کند که از جانب دولتی بر دولت دیگر، یا از جانب گروهی ‌بر گروه دیگر باشد.

پس به طور کلى، در آیه شریفه که اساس حکم «بغى» است، اسمى از امام نیست؛ ولی هر جنگ و نزاعى در خارج بر وجود امام یا فرمانده‌اى متوقف است که جنگجویان را رهبرى کند و کار و سخن آنان را سر و سامان دهد. قهراً وجود امام، شرط «وجود» است، نه وجوب؛ ‌به این معنا که بدون امام، امکان دفع طغیان وجود ندارد؛ پس انتخاب و تحصیل امام، واجب است؛ نه اینکه وجود امام شرط وجوب باشد؛ به گونه‌ای که تا او نباشد، حکم وجوب دفع طغیان هم نباشد .( منتظرى، ۱۴۰۹ق : ۴۸۰ )

اما بر دلالت این آیه برای مشروعیت جرم بغی، بین مفسران اختلاف است. گروهی از مفسران، این آیه را دال بر بغات نمی‌دانند.

قائلان به عدم حکم این آیه بر بغات در این‌ باره می‌گویند: «و اما آنکه بعضى فقها استدلال کرده‌اند ‌به این آیه بر وجوب قتال با اهل بغى، به‌معنای جماعتى که خروج کنند بر امام عادل، ضعیف است؛ زیرا که افراد مذکور در آیه، مسلمان هستند، اما باغیان، افراد کافری هستند.» (حسینی جرجانى، ۱۴۰۴ق :۸۰ )

در پاسخ به استدلال این گروه می‌توان گفت، وقتی خداوند متعال برای افراد باغی مسلمان چنین حکمی را در نظر می‌گیرد، ‌به طریق اولی برای کافران باغی در برابر امام معصوم یا مسلمانان، حکمی شدیدتر اعمال می‌کند. آیاتی که درباره جهاد با کفار آمده است، احکامی شدیدتر از این احکام دارد. افزون بر این آیه، آیات دیگری هم هست که مفسران برای مشروعیت جرم بغی، به آن استناد می‌کنند: «توبه:۷۳ ، بقره:۱۷۳، نساء: ۵۹» البته تنها آیه‌ا‌ی که به طور کامل احکام بغات را بیان کرده، همین آیه است و بسیاری از فقها، احکام مترتب بر بغات را از همین آیه استنباط کرده‌اند. پس آنچنان‌که این گروه استدلال می‌کنند دلیلی ندارد که گفته شود باغیان، از حکم این آیه مستثنایند.

همچنین، استدلال این گروه، با پاسخ حضرت علی(ع) در ارتباط به پرسشی درباره کافر بودن باغیان، منافات دارد‌؛ زیرا حضرت، کافر بودن بغات را رد می‌کند؛ از امیرالمومنین(ع) پرسیده شد: «آیا کشته‌شدگان در جنگ جمل مشرک‌اند؟ فرمود: نه؛ بلکه از شرک، فرار کردند. عرض کردند: پس منافق بودند؟ فرمود: نه؛ منافقان، خدا را یاد نمى‌کنند، مگر اندکى. گفته شد: پس آنان چه کسانى هستند؟ فرمود: برادران ما بودند که بر ما شوریدند و ما با سرکوبى شورش آنان، بر ایشان پیروز شدیم. » (نوری طبرسی، ۱۴۰۸ق : ۶۸ )

صاحب جواهر می‌گوید: « با توجه به نصوص، فهمیده می‌شود که احکام مسلمانان بر بغات اجرا می‌شود؛ از قبیل نکاح با زنان آنان، خرید ذبیحه آنان….» ( نجفی‌، ۱۴۰۴ق : ۳۳۷) در پایان باید یادآور شد که مسلمان بودن، با باغی بودن منافاتی ندارد و خارج‌ کردن هر کسی که تجاوز کند از دایره اسلام، مخالف نص صریح است؛ زیرا خداوند در این آیه، حکم را به مسلمانان نسبت داده است.

قائلان به وجود حکم این آیه بر بغات ، در تفسیر این آیه می‌گوید: «اخبارى داریم راجع به اهل بصره، اصحاب عایشه و طلحه و زبیر، که امیرالمؤمنین حجت را بر آن ها تمام کرد و اشکالاتى که داشتند، جواب کافى داد که مقاتله نکنند و بین آن ها اصلاح کنند، و چون اهل بصره نپذیرفتند و بغى نمودند، با آن ها مقاتله فرمود. پس از آنکه مغلوب شدند و دست از جنگ کشیدند، به قسط با آن ها رفتار نمود. مکرر گفته‌ایم که اخبار، بیان مصداق مى کنند و آیه عام، است.» (طیب، ۱۳۷۸: ۲۲۷ )

صاحب تفسیر قمی، در کتاب خود به روایاتی که در شأن نزول این آیه وارد شده‌اند، استناد می‌کند که این روایات به صراحت، بر شأن نزول این آیه بر گروه بغات دلالت می‌کنند: (قمى، ۱۳۶۷، ج۲، ص۳۲۰) و اما شمشیرى که باید غلاف شود، شمشیر بر علیه اهل بغى و تأویل است. خداوند عزوجل مى‌فرماید: « وَإِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا»، هرگاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند، در میان آنان صلح برقرار سازید….(حر عاملى ، ۱۴۰۹ق: ۲۶-۲۷ )

گروهی دیگر از مفسران نیز در تفاسیر خود در ذیل این آیه، به همین روایت استناد می‌کنند.

مفسران، احکامی از قبیل مشروعیت جنگ با بغات، لزوم ارشاد بغات قبل از جنگ، عام بودن حکم آیه… و دیگر احکام مترتب بر بغات را از این آیه استنباط می‌کنند که در غالب احکام، با هم وحدت نظر دارند.(طبرى، ۱۴۰۵ق: ۳۸۲ )

افزون بر مفسران، بسیاری از فقها نیز احکام مترتب بر بغات را از این آیه استنباط می‌کنند:

الف ) مسلمان بغات در این آیه، به نحو مجازی است و مسلمان بودن آنان، مخالف با مذهب امامیه است. که برای قول خود، به آیه ۵ و ۶ سوره انفال استناد می‌کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:25:00 ق.ظ ]




عنوان صفحه

جدول ۲-۱: سیر تحول مطالعات درباره انواع نوآوری سازمانی ۳۱

جدول ۲- ۲: جدول مؤلفه‌‌های نوآوری ۳۲

جدول ۲- ۳: عوامل و موانع مؤثر در نوآوری سازمانی ۴۰

جدول ۲-۴: سیر تحول تعریف دانش از دیدگاه صاحب‌نظران ۶۳

جدول ۲-۵: جدول اجزای دانش محتوایی تربیتی فناورانه در عمل ۷۲

جدول ۲-۶: حیطه دانش محتوایی تربیتی فناورانه ۷۴

جدول ۳-۱: تعداد و درصد پاسخ دهندگان به گویه ها ‌بر اساس جنسیت ۱۱۵

جدول ۳-۲:: تعداد و درصد پاسخ دهندگان به گویه ها ‌بر اساس رشته ۱۱۵

جدول ۳-۳: ابعاد، تعداد سوالات، شماره سوالات و روش نمره گذاری

مقیاس عوامل کلیدی نوآوری دانشگاهی ۱۱۶

جدول ۳-۴: ابعاد، تعداد سوالات، شماره سوالات و روش نمره گذاری مقیاس دانش ۱۱۸

جدول ۳-۵: ابعاد، تعداد سوالات، شماره سوالات و روش نمره گذاری مقیاس

اهداف تدریس ۱۱۹

جدول ۳-۶: روایی عوامل کلیدی نوآوری دانشگاهی ۱۲۰

جدول ۳-۷: پایایی عوامل کلیدی نوآوری دانشگاهی ۱۲۰

جدول ۳-۸: روایی ابعاد دانش محتوایی، تربیتی و فناورانه ۱۲۱

جدول ۳-۹: پایایی ابزار دانش ۱۲۱

جدول ۳-۱۰: روایی ابعاد اهداف تدریس ۱۲۳

جدول ۳-۱۱: پایایی ابعاد اهداف تدریس ۱۲۴

جدول ۴-۱: یافته های توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش ۱۲۸

جدول ۴-۲: نتایج آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر جهت مقایسه عوامل

کلیدی نوآوری دانشگاهی از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان

شیراز ۱۲۹

جدول ۴-۳: نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی برای تعیین تفاوت بین میانگین‌های

عوامل کلیدی نوآوری دانشگاهی از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه

فرهنگیان شیراز ۱۳۰

جدول ۴-۴ : نتایج آزمون تی تک نمونه ای جهت مقایسه میانگین ابعاد دانش

اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان شیراز با سطح قابل قبول (Q2)

و سطح کفایت مطلوب (Q3). 132

جدول ۴-۵: نتایج آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر جهت مقایسه انواع

اهداف تدریس اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان شیراز ۱۳۳

جدول ۴-۶: نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی برای تعیین تفاوت بین میانگین‌های انواع

اهداف تدریس اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان شیراز ۱۳۴

جدول ۴-۷: جدول ماتریس همبستگی متغیرهای پژوهش ۱۳۷

جدول۴-۸ : برازش مدل نهایی ۱۴۴

فهرست شکل‌ها

عنوان صفحه

شکل۲-۱: مؤلفه‌‌های نوآوری ۳۳

شکل۲-۲: شکل ابعاد نوآوری سازمانی ۳۵

شکل۲-۳: وظایف کادر مدیریتی دانشگاه برای تبدیل شدن به دانشگاه نوآور ۵۳

شکل۲-۴: وظایف کادر اعضای هیئت علمی دانشگاه برای تبدیل شدن به دانشگاه نوآور ۵۴

شکل۲-۵: ویژگی‌های کادر تحقیقات دانشگاه برای تبدیل شدن به دانشگاه نوآور ۵۵

شکل۲-۶: وظایف کادر اجرایی دانشگاه برای تبدیل شدن به دانشگاه نوآور ۵۶

شکل۲-۷: وظایف دانشجویان در دانشگاه برای تبدیل شدن به دانشگاه نوآور ۵۷

شکل ۲-۸: دانش محتوایی تربیتی فناورانه ۸۳

شکل۲-۹: شکل مربوط به چارچوب دانش محتوایی تربیتی و فناورانه و اجزای دانش ۸۳

شکل ۲-۱۰: طبقه بندی بلوم از اهداف ۹۱

شکل ۲-۱۱: مدل مفهومی عوامل کلیدی نوآوری دانشگاهی، دانش و اهداف

تدریس اعضای هیئت علمی ۱۱۲

شکل ۴-۲- مدل رابطه عوامل کلیدی نوآوری دانشگاهی و دانش اعضای

هیئت علمی ۱۴۱

شکل ۴-۳- مدل نهایی رابطه عوامل کلیدی نوآوری دانشگاهی و اهداف تدریس

با واسطه گری دانش اعضای هیئت علمی ۱۴۳

فصل اول

کلیات تحقیق

    1. مقدمه

آموزش عالی به عنوان بخش مهم نظام آموزشی، نقش کلیدی و مهمی را در توسعه هر کشور از جوانب مختلف ایفا می­ کند. آموزش عالی از مهم­ترین مراحل آموزش رسمی به شمار می ­آید که دارای وظایف و رسالت­های متعددی در جهت رشد و پیشرفت نیروی انسانی جوامع ‌می‌باشد (عراقبه؛ فتحی واجارگاه، فروغی ابری و فاضلی، ۱۳۸۸). این نهاد در مزیت رقابتی کشورها در سطح منطقه­ای و بین ­المللی نقش تعیین کننده ­ای ایفا می­ کند. چرا که، در دهه آغازین هزاره سوم از دانشگاه­ها انتظار می­رود که ضمن توجه به جنبه­ های یاد شده، مسئولیت اجتماعی خود را بیش از پیش مورد توجه قرار دهند. برای این منظور، دانشگاه­ها و مراکز آموزش عالی باید در تحلیل واقعیت­های جامعه و عرضه راه ­حل­های فراکنشی ‌پیش‌قراول باشند (بازرگان و عامری، ۱۳۸۹). نظام­های آموزش عالی، به عنوان بارزترین نمود سرمایه­ گذاری نیروی انسانی، نقش اصلی را در تربیت نیروی انسان کارآمد بر عهده دارند. این نظام­ها سهم قابل توجهی از بودجه هر کشور را به خود اختصاص می­ دهند و نقش تعیین کننده در ابعاد گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه دارند. از این­ رو اطمینان از کیفیت عملکرد آن­ها به منظور جلوگیری از هدر رفتن سرمایه ­های انسانی و مادی، و نیز داشتن توانایی رقابت در دنیای آینده، ضرورتی انکارناپذیر دارد (معروفی؛ کیانمنش، مهرمحمدی و علی­عسکری، ۱۳۸۶). امروزه اعضای هیئت علمی دانشگاه­ها سه مأموریت اصلی پژوهش، تدریس[۱] و ارائه خدمات را بر عهده دارند که هر کدام از این مأموریت­ها، آنان را در زمینه تولید علم و اشاعه دانش[۲] به فراگیران قادر می­سازد (بویر[۳]، ۱۹۹۰، ص ۱۵). از سویی دیگر برای پی بردن به میزان پیشرفت دانشگاه­ها، بررسی و شناسایی آن­ها امری مهم ‌می‌باشد. بر این اساس باید حکم کنیم که یکی از موثرترین و کارسازترین مؤلفه‌ ­های نظام آموزش عالی را اعضای هیئت علمی دانشگاه تشکیل می­دهد و عملکرد آن­ها بیش از هر چیز در تدریس آن­ها متجلی خواهد شد (ذوالفقار و مهرمحمدی، ۱۳۸۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:25:00 ق.ظ ]




«در سیاست‌های مالیاتی یعنی انتخاب مالیاتها با توجه به آثار و نتایج آن ها چنانچه به اداره مالیات توجه کافی مبذول نشود نتیجه مطلوب عاید نخواهد شد بعبارت دیگر در صورتی که فقط نوع مالیات‌هایی که باید وصول شود تعیین گردد اما درباره نحوه وصول آن ها و مشکلات اداری مربوطه بررسی های لازم صورت نگیرد تامین اهداف سیاست مالیاتی به مخاطره خواهد افتاد. قسمت عمده سیاست مالیاتی متوجه افزایش درآمدها است تا دولت‌ها را در تامین مالی برنامه های اقتصادی خود یاری دهد ؛ تلاش‌های زیادی برای یافتن مالیات‌های اضافی و منابع جدید درآمد به کار می رود با این حال این حقیقت را نباید از نظر دور داشت که اداره موفقیت آمیز برخی از مالیات‌های موجود قسمت قابل ملاحظه ای از درآمدهای اضافی مورد نیاز را تامین خواهد کرد. مسائل و اهداف سیاست‌های مالیاتی ممکن است از کشوری به کشور دیگر متفاوت باشد اما مسائل مربوط به سیستم اداره مالیات تقریبا در تمام دنیا مشابه است.»[۲۱]

هنگامی که اجزای تشکیل دهنده سیستم مالیاتی به ترتیب صحیحی تنظیم گردید مرحله اجرا و وظیفه نظارت در اجرا و اداره آن شروع می شود؛ در حالی که مسائل و مشکلات یک مالیات ممکن است نسبت به مالیات دیگر تفاوت داشته باشد معذالک برخی از جنبه‌های اساسی مربوط به اداره مالیات ‌در مورد کلیه مالیاتها یکسان می‌باشد که اهم این نکات به شرح ذیل است:

۱- تعیین محل مؤدی : وظیفه دستگاه اداری مالیات با تهیه لیست مؤدیان مالیاتی شروع می شود. مادام که مسئولان اداره مالیات افراد و مؤسسات مشمول مالیات را دقیقا نشناخته اند وظیفه دستگاه مالیاتی در این زمینه انجام نخواهد شد؛ ‌بنابرین‏ نخستین وظیفه اداره مالیات تهیه فهرست اسامی مؤدیان هر یک از مالیاتها است؛ در این مورد وظیفه مهم انتخاب منابعی است که امکان دستیابی بر اساس مشمولین مالیات مورد نظر در آن ها بیشتر است تا وقت دستگاه اداری صرف استخراج اسامی افراد و مؤسساتی که غالبا مشمول مالیات نیستند نشود.

۲- جلب همکاری و رضایت مؤدی : پس از تعیین مؤدی مالیاتی گام بعدی تعیین رضایت مؤدی و وادار کردن او به اطاعت از قانون است. دستگاه اداری مالیات باید موجباتی فراهم نماید که هر قدر ممکن است مؤدیان شخصا به تشخیص میزان بدهی خود و پرداخت آن مبادرت کنند و اعمال قدرت مالیاتی حتی المقدور ضرورت پیدا نکند و می بایست اظهارنامه های لازم را در اختیار مؤدیان قرار دهد و
به گونه ای اظهارنامه تنظیم گردد که مؤدی براحتی بتواند آن را پر نماید.

۳- اظهارنامه های مالیاتی : اظهارنامه های مالیاتی فرمهایی خاص است که طبق مقررات و مشاغل و یا منابع مختلف مالیاتی از طرف وزارت امور اقتصادی تهیه و در اختیار مؤدیان مالیاتی قرار می‌گیرد و صاحبان درآمد و ثروت مکلفند مشخصات خود، نشانی محل کسب و سکونت و منبع تحصیل درآمد و ثروت و نیز اطلاعاتی را که درباره فعالیت درآمد و نیز حسب مورد حساب دارایی و سود و زیان که در فرم اظهارنامه مالیاتی پیش‌بینی گردیده است در آن منعکس و به حوزه مالیاتی مربوطه تسلیم نمایند؛ امروزه اداره مالیات بعلت سهولت در کار و سرعت در عمل اقدام به ارائه اظهارنامه های الکترونیکی نموده است و برای تشویق مؤدیان جهت استفاده از این تکنولوژی تخفیفات مالیاتی را نیز لحاظ نموده است؛ البته برای استفاده از این شیوه هر مؤدی باید مراتب آمادگی خود را به مرجع مالیاتی اعلام داشته تا برای او یک شماره الکترونیکی صادر شود و سپس می‌تواند از مزایای اظهارنامه های الکترونیکی استفاده کند.

«انواع اظهارنامه مالیاتی و سررسید آن به شرح ذیل می‌باشد:

۱- اظهارنامه مالیات مشاغل و سررسید آن پایان اردیبهشت ماه هر سال و مشمولین ماده ۹۶ قانون مالیات‌های مستقیم در پایان تیرماه ماه هر سال.

۲- اظهارنامه مالیات بر مستغلات و سررسید آن پایان تیرماه هر سال.

۳- اظهارنامه مالیات حق واگذاری محلی(سرقفلی) و سررسید آن سی روز پس از انجام آن معامله.

۴- اظهارنامه مالیات بر اماکن مسکونی خالی و سررسید آن پایان اردیبهشت ماه هر سال.

۵- اظهارنامه مالیات بر اراضی بایر و سررسید آن پایان اردیبهشت ماه هر سال.

۶- اظهارنامه مالیات بر ارث حداکثر شش ماه پس از تاریخ فوت.

۷- اظهارنامه مجموع درآمد و سررسید آن تیرماه سال بعد.

۸- اظهارنامه مالیات بر درآمد شرکت‌ها و مهلت تسلیم آن حداکثر چهار ماه پس از سال مالیاتی

طبیعتا تسلیم به موقع و صحیح اظهارنامه مالیاتی و به دنبال آن پرداخت مالیات متعلق دارای مزایایی است که انجام آن موجب پیامدهای مثبتی در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در درازمدت می‌باشد.

مزایای تسلیم اظهارنامه عبارتند از:

۱- تقویت روحیه مشارکت و ایجاد اعتماد بین مؤدیان و مأمورین مالیاتی

۲- تسریع در وصول مالیات

۳- کاهش هزینه وصول مالیات

۴- تنظیم برنامه ریزی های اقتصادی کشور و انجام تعهدات اقتصادی دولت

۵- کمک به ایجاد عدالت مالیاتی

۶- عدم احساس فشار مقطعی از نظر پرداخت بر مؤدیان مالیاتی با پرداخت سالانه همراه با اظهارنامه.

در اینجا جای طرح این سوال است که با توجه به مزایای ارزشمند فوق و امتیازات برجسته اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی چرا هر ساله تعداد کمی از مؤدیان مالیاتی اقدام به ارائه اظهارنامه مالیاتی می‌کنند بعبارت دیگر چرا آمار خود اظهاری های مالیاتی پائین است و همین رقم نیز به میزان بسیار اندکی قابل تأیید از سوی مراجع مالیاتی می‌باشد.با توجه به اهمیت نقش اظهارنامه مالیاتی در تعیین درآمد مشمول مالیات به برخی از مهمترین دلایل عدم ارائه اظهارنامه از سوی مؤدیان می پردازیم.

مهمترین دلایل عدم تسلیم اظهارنامه مالیاتی از سوی مؤدیان عبارتند از:

الف- عدم اگاهی و شناخت کافی مؤدیان مالیاتی در تنظیم اظهارنامه بعلت فقدان سواد و یا نگهداری اسناد و دفاتر مالی

ب- منفعت و سود بیشتر در تأخیر پرداخت مالیات بعلت پائین بودن جرائم به نسبت تورم موجود در کشور

ج- عدم اعتماد نسبت به برخورد مأمورین مالیاتی به اظهارنامه تسلیمی که در صورت اعلام ارقام واقعی درآمد میزان مالیاتها افزایش یابد و دیگر اینکه اکثر اظهارنامه های تسلیمی از سوی مراجع مالیاتی رد گردیده و تشخیص ‌بر اساس علی الرٲس انجام می‌گیرد.

د- عدم تفاوت قابل توجه بین تسلیم کنندگان اظهارنامه و آن عده از مؤدیانی که اظهارنامه تسلیم ننموده اند چه در مقدار و یا ترتیب پرداخت.

ه- عدم تشویق و تبلیغ ازسوی مراجع مالیاتی و رسانه های گروهی»[۲۲]

به علت اهمیت ارائه به موقع اظهارنامه مالیاتی قانون‌گذار ضمانت اجرای عدم تسلیم آن از سوی مؤدی را معین نموده است. به تصریح ماده ۹۷ قانون مالیات‌های مستقیم اگر مؤدی از ارائه اظهارنامه مالیاتی خویش خودداری نموده یا برخلاف واقع و نادرست اقدام به تنظیم آن نماید در این صورت دستگاه مالیاتی اظهارنامه وی را نادیده گرفته و خود راسا مقدار مالیات او را مشخص خواهد نمود.

مبحث اول- تشریفات طرح اختلاف در کمیسیون های مالیاتی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:25:00 ق.ظ ]