۳-۴-روش گردآوری اطلاعات
با توجه به اینکه در این تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی استفاده خواهد شد و روش گردآوری مطالب به صورت روش کتابخانهای است ابتدا به شناسایی و گردآوری منابع مورد نظر از منابعی چون کتاب‌ها (به ویژه کتاب ظهور و سقوط لیبرالیسم) و پایان‌نامه‌ها… پرداختیم.پس از گردآوری اطلاعات، طی دو مرحله به مطالعۀ کلی و اجمالی و نیز مطالعۀ عمیق همراه با فیش‌برداری و ثبت موضوعات مورد نظر پرداخته شد.
۳-۵- روش تجزیه وتحلیل اطلاعات
در این اثر روش تجزیه و تحلیل داده ها به صورت تحلیل محتواست. تحلیل محتوا روشی است که در راه استنتاج منظم و عینی ویژگی‌های خاص یک متن به کار میرود و دربردارندۀ شناخت و برجسته‌سازی محورها و خطوط اصلی یک متن، با فراهم آوردن تحلیلی توصیفی و ارائۀ واقعیت در سطح یا عمق و یا تحلیل علمی و مانند آن است. تحلیل محتواروشی است که به منظوربررسی محتوای آشکارپیام‌های موجوددریک متن به کارمی‌رود.درواقع روش تحلیل محتوا برای پاسخ دادن به سؤال‌هایی درموردمحتوای یک پیام مناسب است. همچنین می‌توان گفت این روش دربردارندۀشناخت وبرجسته‌سازی محورهاوخطوط اصلی یک متن است وباهدف فراهم آوردن تحلیل توصیفی وارائۀ واقعیت درسطح یاعمق یاتحلیل علّی ومانندآن است. (بهشتی،۱۳۸۱،ص ۴۲)
پایان نامه - مقاله - پروژه
روش تحلیل محتوا دارای مراحل زیر است:
تعریف دقیق مفاهیم
مشخص ساختن و محدود کردن متون پژوهشی که مورد تحلیل قرار می‌گیرد
تعیین شاخص‌ها و قواعدی که بتوان بر اساس آن محتوای مورد نظر راطبقه‌بندی کرد
یادداشت‌برداری از منابع و نتایج
تجزیه و تحلیل و تفسیر اطلاعات (ساروخانی،۱۳۷۱، ص ۲۸۳-۲۸۲)
در این تحقیق نیز پس از گردآوری داده‌ها از طریق فیش‌برداری و کاوش در اسناد، مدارک و کتاب‌ها،اطلاعات بهدست آمده با روش تحلیل محتوا مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته و پس از طبقه‌بندی،پاسخ مسئلۀ تحقیق ارائه میگردد. باتوجه به اطلاعات موجود دربارۀ هر یک ازمسائل مطرح‌ شده در پژوهش ومطالعۀ منابع موجود درارتباط با مبانی فکری لیبرالیسم و اسلامبه استنباط اصولو تعیین چگونگی سه شاخصمطرح‌شده با استناد به همان مبانی واصول فکری دو مکتب صورت پذیرفت درمرحلۀ بعد ضمن تجزیه وتحلیل اطلاعات بهدست آمده،اصول و چگونگی شاخص‌های ذکرشده در فضای فکری دو مکتب را استنباط نموده وسپس به سؤال‌های پژوهش پاسخ داده شد و درپایان بر اساس یافته‌های پژوهش به ارائۀپیشنهاد‌ها پرداخته شده است.
۳-۶- جمع‌بندی روش‌شناسی تحقیق
با توضیحاتی که داده شد، مشخص شد که این پژوهش از نوع تحقیق بنیادی-کاربردی بوده است. علاوه بر این، نوع پژوهش پیش رو از نوع پژوهش کیفی بوده است که سعی در سازمان‌دهی و انسجام به سه بحث لیبرالیسم، سبک زندگی و برنامۀ درسی پنهان داشتهتا با ایجاد ارتباط و مشخص نمودن تأثیر و تأثرات این سه موضوع بر یکدیگر به نتایج مورد نظر برسد.
در این پژوهش از دو نوع روش استفاده می‌شود. روش تحلیلی – توصیفی برای پاسخ‌گویی به سؤال های اول، دوم و چهارم وروش تحلیل تطبیقی برای پاسخگویی به سؤال سوّم استفاده شده است که بر این اساس در چهار مرحلۀ توصیف، تفسیر، هم جواری و مقایسۀ اطلاعات موجود که در این پژوهش، مبانی فکری لیبرالیسم و اسلام است، صورت می‌گیرد تا به اثبات این فرض برسیم که این دو مکتب در مبانی فکری در چهار مقولۀ هستی‌شناسی، انسان‌شناسی، ارزش‌شناسی و معرفت‌شناسیتفاوت‌هایچشم‌گیری دارند که به تقابل آن‌هادر سبک زندگی در سه شاخصاوقات فراغت و روابط انسانی می‌ انجامد.
روش گردآوری داده‌ها نیز کتابخانه‌ای است و همچنین ابزار جمع‌آوریداده‌ها نیز با بهره گرفتن از فیش‌برداری آثار مورد مطالعه بوده است.
علاوه براین روش تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز با توجه به نوع تحقیق که توصیفی- تحلیلی است، روش تحلیل محتوا است.
فصل چهارم:
یافته‌های تحقیق
۴-۱- مقدمه
در این بخش به چهار سؤال اصلی پژوهش، با بهره گرفتن از روش توصیفی- تحلیلی و روش تحلیل تطبیقی به پاسخ داده خواهد شد. در سؤال نخست، با بهره گرفتن از روش کتابخانه‌ای مطالب مربوط به هر سؤال را از منابع مختلف از جمله پایان‌نامه‌ها، کتاب‌ها، مقاله‌ها و دیگر منابع جمع‌ آوری کرده و با بهره گرفتن از روش تحلیل محتوا به تجزیه و تحلیل آن‌ ها پرداختیم. همچنین برای پاسخ‌گویی به سؤال دوم و چهارم نیز با توجه به ماهیت این دو سؤال، همان روشی را که در سؤال یک به کار بردیم، استفاده نمودیم.
روال پاسخ‌گویی سؤال یک‌ و سؤال دو این‌گونه است که از مبانی جهان‌شناسی،انسان‌شناسی، ارزش شناسی و معرفت‌شناسی موجود در دو مکتب لیبرالیسم و اسلام اصول متعددی استنباط شد و در ادامه به وسیلۀ همین اصول به تبیین سبک زندگی این دو مکتب در دو شاخص اوقات فراغت و روابط انسانی پرداخته شده است.در سؤال سه نیز با بهره گرفتن از روش تحلیل تطبیقی اولاً وجوه تقابل در زمینۀ مبانی جهان‌شناسی،انسان‌شناسی، ارزش شناسی و معرفت‌شناسی این دو مکتب مشخص گردید. البته در فرایند مقایسه نقاط اشتراکی نیز در برخی از مبانی فکری این دو مکتب به چشم خورد امّا از آنجایی که هدف از پاسخ‌گویی به سؤال سه، مشخص نمودن وجوه افتراق و تقابل است، به آن‌ ها اشاره نشده است. در گام بعدی به دنبال مشخص شدن مبانی متقابل، با در کنار هم قرار دادن اصول استنباط شده از مبانی فکری این دو مکتب، تقابل روشن در اصول نیز روشن و سپس تبیین گردید.
در نهایت در سؤال چهار نیز با بهره گرفتن از روش توصیفی-تحلیلی و همچنین روش تجزیه و تحلیل دو سؤال ابتدایی (روش تحلیل محتوا) پژوهش، به بررسی تأثیرات سبک زندگی لیبرالیستی دردو بعد برنامۀ درسی پنهان در دورۀ متوسطه یعنی رابطۀ معلم- دانش‌آموز و دانش‌آموز- دانش‌آموز و البته در دو شاخص اوقات فراغت و روابط انسانی پرداخته شود و با بیان مصادیق متعددی در رابطه با این دو شاخص، نقاط نفوذ و تأثیر سبک زندگی لیبرالیستی در برنامۀ درسی پنهان مشخص شود؛ به عبارت دیگر در پاسخ به این سؤال سعی شد به تبیین ماهیت برنامۀ درسی پنهانی که توسط سبک زندگی لیبرالیستی تولید می‌شود پرداخته شود.
در واقع در دو سؤال ابتدایی تلاش شد با بهره گرفتن از مبانی جهان‌شناسی،انسان‌شناسی، ارزش شناسی و معرفت‌شناسی لیبرالیسم و اسلام سبک زندگی آن‌ ها در دو شاخص نام برده تبیین شود امّا در سؤال چهار روال به صورتپاسخ‌گویی به صورت عکس بود چراکه سعی شد از طریق تبیین رفتارهای معلمین و دانش‌آموزان، به این مسئله پی برد که فلسفۀ برخوردها و عکس العمل‌ها و در واقع کنش‌ها و واکنش‌های آنان چیست و ریشه در کدام یک از اصول مکتب لیبرالیسم دارد.
۴-۲- بررسی سؤال اول تحقیق: ویژگی‌های سبک زندگی لیبرالیستی در دو شاخصاوقات فراغت و روابط انسانی چیست؟
برای پاسخ‌گویی به این سؤال،دائماً به مبانی فلسفی لیبرالیسم که در مبانی نظری به طور کامل توضیح داده شد رجوع خواهیم کرد تا اصولی متناسب با این مبانی استباط شود و بر اساس این اصول بتوان ویژگی‌های دو شاخصاوقات فراغت و روابط انسانی را از دیدگاه لیبرالیسم روشن ساخت. همچنین قبل از پاسخ به سؤالات در توضیح اصل باید گفت اصل، به معنی ریشه، خاستگاه و بنیاد چیزهاست، گاه بنیاد اندیشه‌هاو گاه بنیاد کردارها. اصل در کاربرد دوم و سوم، گزاره‌ای است کلی که بنیاد گزاره‌های دیگر است؛ به سخن دقیق‌تر در ردیفی از استنتاج‌های به هم پیوسته، کلی‌ترین گزاره‌ای که دیگر گزاره‌ها بر آن استوار است، اصل نامیده می‌شود (نقیب زاده، ۱۳۷۴، ص ۲۱)؛ بنابراین اصولی که در این پژوهش استنباط می‌شود گزاره‌هایی کلی می‌باشند که در انتخاب افراد در سبک و شیوۀ زندگی و نوع رفتار و کردار آن‌ ها مؤثر و در واقع متبلور است.
۴-۲-۱- استنباط اصول عملی از مبانی فکری لیبرالیسم
۴-۲-۱-۱- مبنای جهان‌شناختی
مادیت جهان و عدم وجود زندگی پس از مرگ جهان‌بینی لیبرالیسم در شمار جهان‌بینی‌های «مادی» قرار می‌گیرد، به گونه‌ای که این مکتب قائل به وجود امور مجرد نیست و امور را به دو دستۀ مجرد و مادی منقسم نمی‌داند. اعتقاد بر این است که امور مادی وجود دارند و واقعی می‌باشند. بر این اساس امور ماوراء طبیعی همچون فرشتگان، وحی، روح و غیره بی‌معنی و غیر واقعی هستند. همچنین از نظر این مکتب، زندگی انسان محدود به فاصلۀ تولد تا مرگ است و جهانی دیگری وجود ندارد که زندگی در آنجا جاری و ساری باشد و دنیا و زندگی در این جهان سراسر مادی خلاصه شده است.
۴-۲-۱-۱-۱- اصل عملی برآمده از مبنای جهان‌شناختی«مادیت جهان و عدم وجود زندگی پس از مرگ»
تلقی کردن دنیای مادی به عنوان تنها فرصت زندگی بر اساساین اصل از آنجایی که جهان دیگری پس از مرگ وجود نداردانسان باید سعی کند در این فرصت کوتاهِ میان میلاد تا مرگ بیش‌ترین لذت را حاصل نماید. انسان باید از بیش‌ترین لذت‌های مادی بهره‌مند باشد چراکه در جهان مادی که لیبرال به تصویر می‌کشد، همۀ لذت‌ها نیز مادی می‌باشند و در نتیجه بالاترین هدف انسان در زندگی رسیدن به بیش‌ترین خیر در دنیا است که دائماً باید به دنبال باشند (سربخشی،۱۳۸۹، ص ۱۴).
۴-۲-۱-۲- مبنای انسان‌شناختی
تقدم فرد برجامعه
از نظر نگارنده تقدم فرد بر جامعه و فردگرایی ناشی از آن یکی از نکات برجستۀ لیبرالیسم بوده و همواره مبنایی محکم و اساسی برای فهم سایر ساحت‌های فلسفی از جمله انسان‌شناسی، ارزش‌شناسی و معرفت‌شناسی این مکتب است.بر این اساس است که به طور کلی می‌توان فردگرایی را مبنایی دانست که علایق، امیال و منافع فرد را معیار همه چیز می‌داند و عقل و خرد شخصی، رکن اساسی و مستقل کمال و نیک بختی آن به شمار می‌رود. براساس این دیدگاه، فرد بسیار واقعی‌تر و بنیادی‌تر از جامعه، نهادها و ساختارهای اجتماعی بوده و در مقایسه با آن‌ ها، ارزش اخلاقی و حقوقی بالاتری دارد. از این روی، امیال، اهداف و کامیابی‌های فرد مقدم بر مصالح جامعه دانسته شده است به طور خلاصه خواست و ارادۀ فرد بر مصالح اجتماعی و جمعی مقدم داشته می‌شود.در واقع فردگرایی در اندیشۀ لیبرال به نگرش انسان مدارانه ختم می‌شود بر اساس آن انسان همه‌کارۀ این عالم است و همه چیز بر مدار و گرد وجود او می‌چرخد و بنابراین در محور قرار می‌گیرد. تا آنجا که می‌گویند خدا را بردارید و به جای او انسان را قرار دهید.
بنابراین در پژوهش حاضر، «تقدم فرد بر جامعه» مبنایی است که چهار اصل از آن استنباط می‌شود که در ذیل به توضیح هر یک از آن‌ ها می‌پردازیم.
۴-۲- ۱-۲-۱- اصول عملیبرآمده از مبنای انسان‌شناختی «تقدم فرد بر جامعه»
الف-محوریت امیال فردی و ارضای حداکثری آن‌ ها
این اصل برگرفته از مهم‌ترین نکته در مبنای انسان‌شناسی لیبرالیسم است که معتقد است «خواسته‌های فرد باید محوریت داشته باشد».در اندیشۀ لیبرال امیال و تمنیات انسان بسیار مورد توجه است چرا که این امیال و تمنیات در واقع نیروهای محرکۀ او هستند و به قول هابز(آربلاستر، ترجمه مخبر، ۱۳۷۹، ص۵۸): «انسان اگر آرزو نداشته باشد می‌میرد» و براساس همین تمنیات و امیال است که برای انسان ماهیتی فعال متصور شده‌اند. به گونه‌ایکه علایق، امیال و منافع فرد را معیار همه چیز می‌دانند. در واقع در این نوع نگرش، به تمنیات و امیال به عنوان خواست‌های منفعل یا آرزوهای بی‌رنگی از نوع «چه خوب بود اگر …» نگاه نمی‌شود بلکه در این بینش امیال و تمنیات به فرد جان می‌بخشند و به حدی نیرومند هستند که انسان را وادار به ارضای خود می‌کنند. از نظر آن‌ ها این امیال هستند که باعث جنب و جوش و تحرک انسان می‌شوند و او را از حالت انفعال و ایستایی خارج می‌کنند.حتی از نظر آن‌ ها فرد طبعاً به دنبال خوشبختی، لذت و ارضاء تمنیات و امیال خویش می‌باشد و منشأ پویایی انسان در همین نکته نهفته است؛بنابراین به هر میزان این امیال ارضاء شوند انسان نیز فعال‌تر می‌شود و به واسطۀ پویاتر بودن زندگی بهتری خواهد داشت لذا انسان باید برای رسیدن به بهره مندی بیشتر از لذت‌های مادی، نه تنها به امیال و تمنیات خودتوجه کند -که این کافی نیست- بلکهبایدآن‌ها را به صورت حداکثری ارضا کند تا بیش‌ترین بهره مندی را داشته باشد.
ب- محوریت منافغ فردی
یکی از ویژگی‌های اندیشۀ فردگرایی این می‌باشد که حقوق فرد همواره مقدم بر جامعه و در محوریت قرار دارد. بر این اساس فرد انسان یک وظیفۀ اخلاقی بیش ندارد و آن این است که همواره در پی تأمین منافع وحقوق فردی خویش باشد و بکوشد بیش‌ترین منافع ممکن را نصیب خود کند؛بنابراین محوریت و برآورده شدن حقوق و منافع شخصی هر فردی در زندگی و در ارتباطات بین فردی و اجتماعی به عنوان حقی از حقوق انسان شناخته می‌شود که همواره نیز باید در محور باشد. بنابر توضیحاتی که داده شد می‌توان اصل «محوریت حقوق فردی» را استنباط نمود.
۴-۲-۱-۳- مبنای ارزش‌شناختی
محوریت بعد مادی وجود انسان
ارزشهای لیبرالیسم به صورت روشنی از انسان‌شناسی این مکتب ناشی می‌شود. به عبارت دیگر بر اساس تعریفی که این مکتب از انسان به دست می‌دهد، ارزش‌ها نیز که متعلق به انسان می‌باشند شکل می‌گیرند. بنابراین می‌توان مبنای مقولۀ ارزش‌شناختی لیبرالیسم را نیز به صورت خاص «محوریت فرد» دانست که تمامی ارزش‌های موجود در این مکتب ریشه در آن دارند. ارزش‌هایی نظیر آزادی، تساهل و مدارا و غیره از این رو ارزش محسوب می‌شوند که باعث حفظ فردیت و محوریت انسان هستند. بدین ترتیب با توجه به توضیحات فوق به بررسی اصول عملی در زمینۀ ارزش‌های این مکتب می‌پردازیم.
۴-۲-۱-۳-۱- اصول عملیبرآمده از مبنای ارزش‌شناختی «محوریت بعد مادی وجود انسان»
الف- آزادی بیرونی
آزادی به عنوان مهم‌ترین ارزش و در واقع محوری‌ترین ارزش در لیبرالیسم است. به گونه‌ای که سایر ارزش‌های دیگر در لیبرالیسم نیز برای حفظ این ارزش مطرح‌شده‌اند. از نظر میل (آربلاستر، ترجمۀ مخبر، ۱۳۷۷، ص ۶۷) آزادی برای فرد است در واقع لزوم تحقق فردگرایی آزادی است و اینکه زندگی هر فرد به خود او تعلق دارد و همۀ افراد از حق اساسی و نهایی زیستن، اندیشیدن و باور داشتن بنا بر تمایل خویش برخوردارند وهمانطور که قبلاً اشاره شد لازمۀ این حد از فردگرایی تنها آزادی است. آزادی فردی است که فضایی را ایجاد می‌کند که منجر به توسعۀ علم و هنر و به خصوص رشد اجتماعی و سیاسی می‌شود و در غیر این صورت همۀ این ارزش‌ها از بین می رود. همچنین آیزایا برلین (ترجمۀ موحد، ۱۳۶۸، ص۲۴۴) در دفاع از آزادی منظور شده توسط لیبرالیسم می‌گوید:
دفاع از آزادی عبارت است از این هدف منفی، یعنی جلوگیری از مداخلات غیر. تهدید آدمی برای آنکه به نوعی زندگانی که به دلخواه خود برنگزیده است تمکین نماید. تمام درها را جز یکی به روی او بستن- اگرچه این عمل آیندۀ درخشانی را برای او نوید دهد و اگر چه انگیزۀ کسانی که چنین وضعی را فراهم می‌آورند خیر و مقرون به حسن نیت باشد. گناهی در برابر این حقیقت به شمار می رود که او یک انسان است و حق دارد به نحوی که خود می‌خواهد زندگی کند. این است آزادی در معنایی که لیبرال‌ها در سبز فایل، از زمان اراسموس تا کنون منظور داشته‌اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...