کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب
 



    1. . Ruffman. ↑

    1. . Yagmurlu et al. ↑

    1. . Symons. ↑

    1. . Abbeduto et al. ↑

    1. . Fernyhough. ↑

    1. . Baron-Cohen. ↑

    1. . Sharar؛ Christer، Aliycia. ↑

    1. . Levin. ↑

    1. . Hobson. ↑

    1. . Human Mirror Neuron System (HMNS). ↑

    1. . Kleinhans et al. ↑

    1. . Autism Spectrum Disorder. ↑

    1. . Van-Deurzen et al. ↑

    1. . Hamgren & Trylyn Guard. ↑

    1. . Sutton. ↑

    1. . Fombonne. ↑

    1. . Attwood. ↑

    1. . Sharar, Christer & Aliycia. ↑

    1. . Bloom. ↑

    1. . Hill & Bird. ↑

    1. . Human Mirror Neuron System (HMNS). ↑

    1. . Waytz & Mitchell. ↑

    1. . Wang et al. ↑

    1. . Centers for Disease Control and Prevention. ↑

    1. . Thrudeau et al. ↑

    1. . Rosenbaun et al. ↑

    1. . Colcombe & Kramer. ↑

    1. . Erickson. ↑

    1. . Colcombe et al. ↑

    1. . Best. ↑

    1. . Hillman. ↑

    1. . Loeher & Ratey. ↑

    1. . Berg. ↑

    1. . Schurz et al. ↑

    1. . Koziol et al. ↑

    1. . Dohsa.

    1. . bodily-movement. ↑

    1. . Strive & Intention. ↑

    1. . Bodily-movement. ↑

    1. . Posture. ↑

    1. . Goal-Image. ↑

    1. . man to man. ↑

    1. . self – operation control. ↑

    1. . self Relaxiation. ↑

    1. . Afferent. ↑

    1. . feed forward. ↑

    1. . feed back. ↑

    1. . Oodada & Tani . ↑

    1. . Ohno. ↑

    1. . Self fullness. ↑

    1. . change of dohsa sensation. ↑

    1. . caction sensation. ↑

    1. . Koch & Hasbrouck. ↑

    1. . Best. ↑

    1. . Hilman. ↑

    1. . Koziol et al. ↑

    1. . Gallotta et al. ↑

    1. . Thrudeau et al. ↑

    1. . Rosenbaum et al. ↑

    1. . Kemoun et al. ↑

    1. . Eggermont et al. ↑

    1. . Best. ↑

    1. . Loehr & Ratey. ↑

    1. . Berg. ↑

    1. . Thurmel al. ↑

    1. . Schuit. ↑

    1. . Begeer. ↑

    1. . Hua Feng, Shuling, Gwendolyn. ↑

    1. . Lang. ↑

    1. . Gopnik,A & Slaughter, V. ↑

    1. . Kloo & Perner. ↑

    1. . Fisher & Happe. ↑

    1. . Miller & Ozonoff. ↑

    1. . Baron-Cohen , Hadwin, Hill & Howlin. ↑

    1. . Morisaki. ↑

    1. . Ogahi. ↑

    1. . Yamamoto. ↑

    1. . Konno. ↑

    1. . Onno. ↑

    1. . Konno, Onno & Hoshinno. ↑

    1. . SCID ↑

    1. . First. ↑

    1. . Spitzer. ↑

    1. . Gibon. ↑

    1. . Williams. ↑

    1. . Segal. ↑

    1. . Steerneman. ↑

    1. . Precursors of Theory of mind. ↑

    1. . First manifestation of real theory of mind. ↑

    1. . More advanced aspects of theory of mind. ↑

    1. . Muris. ↑

    1. . Ehler & Gillberg & link. ↑

    1. . Intake. ↑

    1. . warming up. ↑

    1. . Sesorase. ↑

    1. . kukan okhineri. ↑

    1. . Fisher & Happe. ↑

    1. . Attwood. ↑

    1. . Fombonne. ↑

    1. . Thrudeau et al. ↑

    1. . Rosenbaun et al. ↑

    1. . Loeher & Ratey. ↑

    1. . Koziol et al. ↑

    1. . Bloom. ↑

    1. . Berger. ↑

    1. . Kemoun et al. ↑

    1. . Eggermont et al. ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-29] [ 03:08:00 ق.ظ ]




۷٫مشتری مداری بر گرفته از انتخاب و اجرای مفهوم بازاریابی است و بر این مسئله تأکید دارد که موفقیت هر سازمانی به همه مشتریان و مصرف کنندگان آن بستگی دارد .(همان ماخذ ، ص۸)

۸٫مشتری مداری عبارت است از تولید محصولات و خدماتی که مورد نیاز و خواست مشتری است .(همان ماخذ ، ص۸)

بنا بر نظر نویسندگان و نظریه پردازان اخیر ، مشتری مداری مؤلفه‌‌ی سازنده زیر ساخت فرهنگی سازمان است و به همین دلیل تأکید بر اطلاعات مربوط به نیازهای مشتریان یابد در راستای مجموعه ای از ارزش‌ها و باورها باشد که می‌توانند موجب تقویت تمرکز و توجه به مشتری شوند. توجه به مشتریان در قلب سایر فعالیت‌های سازمانی قرار گیرد . بررسی تعاریفی که از مفهوم مشتری مداری ارائه شده است ، بیانگر این حقیقت است که مشتری مداری از دو بعد اساسی تشکیل می شود :

    1. درک مشتری و جلب مشتری

  1. جلب رضایت مشتری

این نکته تلویحاً بدین معنا است که مشتری مداری با وضعیت فرهنگی سازمان ها مرتبط است ؛ چرا که ارزش گذاشتن به مشتریان از طریق درک آن ها و جلب رضایتشان ناشی از وضعیت فرهنگی سازمان هاست.

۲-۱-۶ : ویژگی های سازمان مشتری مدار

سازمان های مشتری مدار دارای یک سری ویژگی ها و خصوصیات عمومی هستند که به بیان برخی از این ویژگی ها می پردازیم .

اینگونه سازمان ها اعتقاد دارند انتظارات مشتریان ، قابلیت های سازمان را افزایش می‌دهد ؛ مدیران سازمان های مشتری مدار ، ارتباط مستمر و نزدیک با مشتریان دارند و از پیشنهادات و انتقادات آنان استقبال می‌کنند و مشتریان اصلی ترین منبع تامین کننده نیازهای مالی و منابع سازمان می‌باشند و جلب نظر آنان برای سازمان حایز اهمیت است ؛

این سازمان ها از انعطاف پذیری و سرعت در ارائه محصولات متنوع ، همراه با کیفیت مورد در خواست مشتریان برخوردارند؛ در شرایط رقابتی رشد می‌کنند و سعی در تقویت انتظارات و خواسته های مشتریان دارند و تولید و خدمات خود را بنا به درخواست مشتریان تغییر می‌دهند؛ اینگونه سازمان‌ها اهداف سازمان ، ساختار سازمانی ، سیستم‌ها و مقررات حاکم بر آن را بر اساس انتظارات مشتریان بنا می‌کنند و به طور مستمر بر روی نظرات ، وضعیت اقتصادی ، انتظارات ، عوامل تحریک کننده ، طرز نگرش ، فرهنگ اعتقادات مشتریان تحقیق می‌کنند و نتیجه را در تولید یا خدمت منعکس می‌کنند ؛

با بهره گرفتن از اطلاعات به دست آمده برای آینده بازار و مشتریان خود برنامه ریزی و تصمیم گیری می‌کنند و مصرف کنندگان و مشتریان خود را تحت آموزش قرار می‌دهند؛

مشتریان را یکی از گروه‌های ذی نفع در سازمان می‌دانند که در اولویت خاصی برای تصمیم گیری مدیران قرار دارند؛ آن ها منتظر مشتری نمی‌مانند ، بلکه به دنبال مشتری می‌روند و علاوه بر دایره فروش کلیه بخش های سازمان به فکر ‌پاسخ‌گویی‌ به نیازهای مشتریان هستند ؛برقراری ارتباط مناسب با مشتری و درک متقابل را عامل موفقیت می دانند و تأکید بر حفظ و گسترش اقتدار مصرف کنندگان و یا ارباب رجوع دارند ؛

سازمان‌هاای مشتری مدار ، ارائه خدمات مطلوب را یک تکلیف آرمانی و عقیدتی می‌دانند و از رضایت مشتری خرسند و راضی می‌شوند.

یک سازمان برای مشتری مدار شدن سه فعالیت اساسی می‌تواند انجام دهد :

    1. بررسی و تعیین نیازهای مشتری توسط همه ی اعضای سازمان؛

    1. ایجاد بخش بازاریابی برتر از نظر عملکرد و اندازه نسبت به رقبا؛

  1. پاداش دهی مشتریان به خاطر وفاداری آن ها (رجوعی،۱۳۸۷)

۲-۱-۷ : اصول طلایی مشتری مداری

پس از بیان تعاریف مشتری مداری ، اصول اساسی و مهم زیر را به عنوان اصول طلایی مشتری مداری مطرح می‌کنیم :

اصول ۲۴ گانه مشتری مداری:

      1. همیشه و همیشه حق با مشتری است

      1. مطمئناً اولویت های مشتریان با اولویت های شما تفاوت دارد

      1. مشتری به ما وابسته نیست ، ما به مشتری وابسته هستیم

      1. « برنده – برنده بیندیشید » نزدیک ترین راه شکست ، اصرار برای پیروزی بر مشتری است .

      1. جذب مشتری ، راحت تر از نگهداری مشتری و نگهداری مشتری راحت تر از رضایت مشتری است

      1. رضایت مشتری با آموزش هر عضوی از سازمان آغاز می شود.

      1. سود گام اول است ، رضایت مشتری را هدف نهایی خود سازید ، زیرا هیچ پشتیبانی در رقابت ، بهتر از رضایت نیست .

      1. شکایات مشتریان ارزان ترین راه شناخت مشتریان است

      1. همواره ۵۰ درصد نارضایتی مشتریان نتیجه بی اطلاعی است .

      1. هزینه جذب مشتری، بیشتر از هزینه نگهداری مشتری و هزینه نگهداری مشتری ، بیشتر از هزینه رضایت مشتری است.

      1. مشتری بر اساس ظاهر شما و ظاهر محیط کار شما قضاوت می‌کند.

      1. شناخت قدم اول برای دستیابی به رضایت مشتری است پس لازم است نیازهای در حال تغییر مشتریان شناسایی و پیش‌بینی شود.

      1. مشتری مداری با استخدام هر عضوی از سازمان آغاز می شود.

      1. ارتباط برقرار کنید ارتباط بازی پینگ پنگ است اگر یکی بازی نکند بازی نمی شود پس برای مشتری فرصت « گفت و گو » مهیا کنید .

      1. مشتری دلیل بودن و رضایت مشتری دلیل شدن سازمان است .

      1. احترام در همه جا و برای همه مشتریان ضروری است.

      1. هر مشتری یک مشتری است و هر مشتری فقط یک مشتری است .

      1. شکایات مشتریان ارزان ترین راه شناخت مشتریان است

      1. مشتری مداری کنار امدن با مشتریان ناسازگار است.

      1. رضایت کارکنان رابطه ای مستقیم با رضایت مشتریان دارد .

      1. ارتباطات مشتری را با گوش کردن مدیریت کنید.

      1. وفاداری دلیلی محکم برای اثبات رضایتمندی مشتریان نیست .

      1. مشتری داور نامرئی و نهایی موفقیت یا شکست است

    1. اگر مشتری نباشد سازمانی نیست . (سعیدی ، ۱۳۹۰)

۲-۱-۸ : تکریم مردم لازمه فرایند ارائه خدمات بانکی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:08:00 ق.ظ ]




فرضیه­­های پژوهش

محقق باید نسبت به نتایج احتمالی پژوهش خود باید فرضیه­ هایی را در نظر بگیرد تا بتواند آن­ها را مورد تحلیل علمی قرار دهد و صحت سقم آن‌ ها را روشن نماید بدین معنی که درستی یا نادرستی فرضیه ­های پیشنهادی به وسیله آزمون­هایی که صورت ‌می‌گیرد مشخص می­ شود.

با توجه به اهداف ذکر شده در این پژوهش فرضیه ­های زیر مورد آزمون قرار ‌می‌گیرد

بین مالکیت نهادی و ارزش بازار شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی­داری وجود دارد

بین مالکیت شرکتی و ارزش بازار شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی­داری وجود دارد

بین مالکیت مدیریتی و ارزش بازار شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی­داری وجود دارد

روش پژوهش

این پژوهش یک پژوهش توصیفی همبستگی بوده که به توصیف رابطه بین ساختار سرمایه با ارزش بازار در شرکت­های بورس اوراق بهادار تهران طی سال­های ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ ­پرداخته است. از نظر هدف نیز پژوهش حاضر کاربردی تلقی می­ شود.

روش تجزیه و تحلیل داده ­ها

هدف مطالعه کنونی بررسی رابطه بین ساختار مالکیت با ارزش بازار در بورس اوراق بهادار تهران بوده است. سپس به بررسی رابطه بین متغیرهای مالکیت نهادی، شرکتی و مدیریتی با ارزش بازار شرکت­ها در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. برای این منظور یکی از مناسب‌ترین مدل­های رگرسیونی که تا حدود زیادی دست­یابی به اهداف مطالعه را محقق می­سازد انتخاب گردیده است. در مطالعه حاضر از مدل رگرسیون خطی چند متغیره جهت بررسی روابط میان متغیر­ها استفاده شده است. جهت بررسی روابط میان مدت بین متغیرها مدل از الگوی رگرسیون خطی چند متغیره استفاده می­ شود. محاسبات مورد نیاز با بهره گرفتن از نرم­افزار Eviews ویرایش ۶ انجام می­ شود.

قلمرو پژوهش

قلمرو موضوعی پژوهش

در این پژوهش رابطه ساختار سرمایه با ارزش بازار شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد ارزیابی قرار ‌می‌گیرد.

قلمرو زمانی پژوهش

اطلاعات استفاده شده در این پژوهش محدوده زمانی سال­های ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۰ را شامل می­ شود.

قلمرو مکانی پژوهش

قلمرو مکانی این پژوهش شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می‌باشد.

تعریف واژه­ های عملیاتی

ارزش بازار[۱] (MV)

ارزش بازار عبارت است از قیمت فروش یک قلم دارایى (البته اگر به فروش رسد). اگر اوراق بهادار یک شرکت در بورس اوراق بهادار معامله شود، معمولاً قیمت معامله مؤید ارزش بازار آن اوراق تلقى مى‌شود. (پورحیدری و بیات، ۱۳۸۸)

مالکیت نهادی

به عنوان کسری از سهامی تعریف می شود که سهامدارن عمده مالک آن است، یعنی اینکه سهام‌داران نهادی

حداقل ۵۰ درصد کل سهام منتشره را کنترل کنند در غیر این صورت متغیر مالکیت نهادی صفر تعیین می شود.

مالکیت شرکتی

به عنوان کسری از سهامی تعریف می شود که سهامدارن عمده اشخاص حقوقی غیردولتی هستند.

مالکیت مدیریتی

سرمایه گذاران مدیریتی نیز شرکت­های خانوادگی هستند که عمده مالکیت شرکت در اختیار یک خانواده یا گروه فامیلی است.

خلاصه فصل

در این فصل ضمن بیان مقدمه، روش پژوهش، قلمرو پژوهش، جامعه آماری، نمونه آماری، فرضیه های پژوهش و متغیرهای پژوهش ارائه گردیدند و در پایان روش جمع‌ آوری اطلاعات و روش آزمون فرضیه های پژوهش و تحلیل اطلاعات تشریح شدند.

مبانی نظری و پیشینه تحقیق

مقدمه

برای سالیان متمادی در گذشته، اقتصاددانان فرض می‌کردند که تمامی ‌گروه‌های مربوط به یک شرکت سهامی برای یک هدف مشترک فعالیت می‌کنند. اما در ۳۰ سال گذشته موارد بسیاری از تضاد منافع بین گروه ها و چگونگی مواجهه شرکت ها با این گونه تضادها توسط اقتصاددانان مطرح شده است(نمازی، کرمانی،۱۳۸۷: ۸۴). این موارد به طور کلی، تحت عنوان تئوری نمایندگی در حسابداری مدیریت بیان می شود.‌بر اساس تئوری نمایندگی ، تضاد منافع سهام‌داران با مدیریت یکی از موضوعات مهمی است که طی دهه های اخیر مورد توجه محققین بوده است.طبق پژوهش های مرتبط با حاکمیت شرکتی، ساختار مالکیتی یکی از راهکارهای حل این معضل است.لذا بالا بودن کارایی برای مالکیت های متمرکز و نهادی می‌تواند بر اساس اصل حاکمیت شرکتی با اعمال نظارت و کنترل و حق کنترل و نفوذ حاصل شده باشد(حنیفه زاده،۱۳۸۹: ۱۴۱).به اعتقاد صاحب‌نظران حاکمیت شرکتی شامل معیارهایی است که باعث افزایش عدم تمرکز در کنترل شرکت‌ها شده، از قدرت مدیران اجرایی کاسته و عملکرد شرکت‌ها را بهبود می‌دهد.از طرفی نظام مطلوب حاکمیت شرکتی سبب می شود که شرکت‌ها از سرمایه خود به نحو مؤثر تری استفاده کنند، منافع صاحبان سود و جامعه ای که در آن فعالیت می‌کنند را در نظر بگیرند، در برابر شرکت‌ها و سهام‌داران پاسخگو باشند و سبب جلب اعتماد سرمایه گذاران و جلب سرمایه های بلند مدت شوند(احمدپور، منتظری،۱۳۹۰: ۴). طبق تعریف جنسن و مک لینگ رابطه نمایندگی قراردادی است که ‌بر اساس آن صاحب کار یا مالک، نماینده یا عامل را از جانب خود منصوب و اختیار تصمیم گیری را به او تفویض می‌کند.در روابط نمایندگی، هدف مالکان حداکثرسازی ثروت است و لذا به منظور دستیابی ‌به این هدف بر کار نماینده نظارت می‌کنند و عملکرد او را مورد ارزیابی قرار می‌دهند (استا،۱۳۹۰: ۹۴).در این صورت، سؤال مطرح این است که : آیا متفاوت بودن ساختار مالکیت شرکت ها بر عملکرد آن ها تأثیر دارد؟ یعنی، اگر مالکان شرکت را ‌گروه‌های مختلف، مانند دولت، مؤسسات مالی، بانک ها و شرکت های دیگر تشکیل دهند، عملکرد آن ها چگونه خواهد بود؟ و وجود کدامیک از این ترکیب های متفاوت مالکیت، در بهبود عملکرد شرکت مؤثرتر است؟ با دستیابی به جواب این سؤال ها می توان به منظور بهبود عملکرد شرکت، اقدامات مناسب تری را به عمل آورد و تصمیم گیرندگان و سرمایه گذاران نیز به منظور دستیابی به عملکرد بهینه برای واحدهای اقتصادی، به ترکیب مالکان شرکت ها توجه خواهند کرد.

حاکمیت شرکتی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:08:00 ق.ظ ]




محققین در پژوهش خود نشان دادند که در زمینه پیش‌بینی تابآوری در برابر مصرف مواد مخدر، بازداری هیجانی نقش تبیین کننده تری در پیش‌بینی تابآوری ایفا می‌کند(حیدری و همکاران،۱۳۹۱)

به اعتقاد گلمن(۱۹۹۵) افرادی که درماندگی عاطفی و هیجانی بیشتری دارند، تمایل بیشتری به مصرف مواد پیدا می‌کنند. به نظر می‌رسد افرادی که در مقابل وابستگی به مواد آسیب پذیرند، در مصرف مواد راهی فوری برای تسکین عواطف و هیجاناتی پیدا می‌کنند که سالها موجب درماندگی آن ها بوده و امکان ابراز آن را نداشته اند. این گونه افراد اغلب اوقات گرفتار هیجانات و احساساتی می‌شوند که از آن ها راه گریزی نمی­یابند. توانایی‌های کنترل و تنظیم هیجانات می‌تواند به عنوان یک سپر دفاعی در بر ابر اعتیاد مطرح باشد و می‌توان با پرورش چنین ویژگی‌هایی در رهایی افراد معتاد از اعتیادشان مدد رساند (نریمانی، پوراسمعیلی، ۱۳۹۱)

همچنین مؤلفه های هوش هیجانی همچون مدیریت هیجانی، ومهارعواطف خود و دیگران توانایی فرد را در از میان برداشتن کمبودها و خودداری ازروی آوردن مجدد به مصرف مواد، افزایش می‌دهد. (آقا دلاورپوروهمکاران، ۱۳۸۷)

در پژوهشی عزیزی و همکارانش (۱۳۸۹) نشان دادند که عدم تنظیم هیجانی و تحمل آشفتگی پایین با وابستگی به نیکوتین رابطه مثبت دارند.

خسروی کویر و همکاران، (۱۳۸۸)نیز درپژوهش خود نشان دادند که معتادان داری سطوح پایین تر هوش هیجانی نسبت به افراد عادی هستند و همچنین بین نمره کلی هوش هیجانی و نمره مقیاس افراد الکلی و تنباکویی رابطه منفی وجود دارد.

محققین ،(الغونمیو اعظم، ۲۰۰۸) در پژوهش خود ‌به این نتیجه رسیدند که هوش هیجانی پایین از طریق ضعف در حل مشکلات هیجانی و مقابله با هیجانهای منفی سوء مصرف موادرا پیش‌بینی می‌کند. ( خدایی و همکاران، ۱۳۹۰)

در پژوهش صالحی و همکاران ( ۱۳۹۴)، در مقایسه سیستم های فعال سازی و بازداری رفتاری در مصرف کنندگان مواد مختلف، ترک کنندگان هروئین و افراد هنجار، نتایج نشان داد که تفاوت معنی دار در میزان نمرات سیستم فعال ساز رفتاری مصرف کنندگان مواد در مقایسه با افراد گروه کنترل وجود دارد، این مطابق با پیش‌بینی نظریه گری و نیز در راستای پژوهش های گوناگون انجام گرفته در این زمینه از جمله پژوهش های موریس و فرانکن (۲۰۰۶، ۲۰۰۲)می‌باشد .

همچنین آزادفلاح(۱۳۷۹) ‌به این نتیجه رسید که ضعف بازداری رفتاری در افراد دارای وابستگی دارویی و مواد، مبتنی برحساسیت کمتر آن ها بر نشانه های تنبیه و اشکال در همسازی آن ها با چهارچوب تنبیه اجتماع است. غیر عادی بودن سیستم سروتونژونیک برای بیشتر اختلالات روانپزشکی مانند اضطراب، افسردگی و وسواس‌ها عامل مهمی فرض می شود در واقع سروتونین مسئول بسیاری از پاسخ‌های هیجانی متفاوت ما می‌باشد که متعاقب آن روی رفتار اثر می‌گذارد. غیر عادی بودن این انتقال دهنده در سوء مصرف مواد هم گزارش شده است. (بهرامی وحمید پور، ۱۳۸۱)

در پژوهش دیگری (عبد الله زاده و همکاران ۱۳۸۹ ) نیز همسو با بسیاری پژوهش‌های قبلی نشانگر فعالیت بالای سیستم فعالساز رفتاری در سوء مصرف کنندگان مواد ‌می‌باشد و سیستم فعال سازرفتاری (BAS) می‌تواند عاملی درحساسیت بیشتر افراد به نشانه های پاداش و در نتیجه در گرایش افراد به سوء مصرف مواد نقش پیش‌بینی کننده‌ای ایفا کند.

درهمین راستا مطالعه(بخشی پوررودسری و همکاران ۱۳۸۷) نشان داد معتادان نسبت به افراد سالم روان رنجوری بیشتری دارند، روان رنجوری با سیستم بازداری رفتاری رابطه مثبت معناداری دارد.

در پژوهشی که توسط( عالمی خواه و همکاران و همکاران، ۱۳۹۲) انجام شد. در مجموع نشان داد که حساسیت سیستم‌های بازداری رفتاری، فعالساز رفتاری، گروه وابسته به متآمفتامین نسبت به افراد بهنجار بیشتر است. حساسیت بالای سیستم فعالسازی رفتاری و بازداری رفتاری در وابستگان متآمفتامین در یافته های این پژوهش سطوح بالاتر برونگرایی- تکانشگری و گرایش به پاداش و اجتناب از تنبیه را نشان داد. با توجه به حساسیت سیستم بازداری رفتاری به علایم تنبیه، فقدان پاداش در افرادی که این سیستم در آنان غلبه دارد، رفتاری را که ممکن است منجر به نتیجه منفی یا دردناک شود بازداری می‌کنند (جنگی قوجه بیگلو و همکاران، ۱۳۹۲)

در پژوهشی که در ارتباط با سیستم مغزی رفتاری دختران فراری توسط کامرانی فکور و رسول زاده، (۱۳۹۳) روی دختران فراری انجام شده بود در نهایت نشان داد که این دختران به دلیل داشتن نظام فعال ساز رفتاری قوی تر و تکانشی بودن، به جای توجه به پیامدهای منفی فرار از منزل، بیشتر به تجربه های پدیده‌های هیجان انگیز و منع شده در خانواده نظیر ارتباط جنسی نامشروع، مصرف الکل و مواد مخدر و اعتیاد و به طور کلی رفتارهای پرخطرجذب می‌شوند.

همچنین محققین نشان داده اندکه فعالیت سیستم بازداری رفتاری زنان و مردان معتاد بیشتر از همتایان غیرمعتاد آن ها‌ است. (پورمحسنی و همکاران، ۱۳۹۳)

پژوهش‌های خارج از کشور

در این قسمت با توجه به پژوهش‌های گفته شده، به چندی پژوهش‌های خارجی اشاره می شود.

هم زمان با دسترسی گسترده مردم به اینترنت شاهد نوعی وابستگی در نوجوانان هستیم. از طرفی، درعین حال که روابط افراد به ویژه(نوجوانان و جوانان)در جهان مجازی افزایش می‌یابد، در مقابل از روابط آن ها در جهان واقعی کاسته می شود (سامسون و کین ۲۰۰۵، به نقل از غفاری، ۱۳۸۹)

در پژوهشی که توسط (کین لی[۷۳]و همکاران ۲۰۱۴) انجام شد ‌به این نتیجه رسیدند که نوجوانان چینی که توانایی کنترل خود را بیشتر داشتند در مبتلا شدن به اعتیاد اینترنتی نقش مهمی را ایفا می کرد. از آنجا که اعتیاد اینترنتی به سرعت به موضوعی بحث برانگیز در میان روا نشناسان علمی و بالینی تبدیل شد. برخی پژوهشگران بالینی اعتقاد داشتند که تنها موادی مثل الکل یا موادمخدر در بدن انسان را میتوان اعتیادآور شناخت؛ در حالی که برخی دیگر از روا نشناسان دریافتند که اینترنت هم می‌تواند رفتار اعتیادآور مشابه پدید آورد. برای مثال قماربازی بیمارگونه، بازی‌های ویدیویی، پرخوری، تماشای بی‌اندازه تلویزیون، بیش فعالی جنسی و ورزش کردن افراطی نیز اعتیادهایی هستند که در آن ها مواد روا نگردان نقشی ندارند )یانگ، ۲۰۰۴ )مهارت‌های هیجانی یکی از بخش‌های هسته ای تاب آوری در سنین نوجوانی و بزرگسالی است(کمپاس،۱۹۹۸ (

این نکته نیز حائز اهمیت است که مصرف مواد در نوجوانی، با مشکلات گوناگونی از قبیل پیشرفت تحصیلی پایین، فعالیت‌های جنسی زودهنگام و پرخطر، روابط بین فردی ضعیف، رفتارهای بزهکارانه، اعتیاد و مشکلات زناشویی در بزرگسالی ارتباط دارد(کانر و همکاران)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:08:00 ق.ظ ]




تعاریف مفهومی:

۱-درمان شناختی-هیجانی معنوی: نظریه شناختی-هیجانی معنوی (SCET) شکل جدیدی از نظریه های شناختی است که در آن بینش های دینی و معنوی در تبیین رفتار انسان و درمان اختلالات روانشناختی استفاده می شود (رجایی، ۲۰۱۰).

۲-بحران هویت: به وضعیتی اطلاق می شود که شخص نسبت به ارزش ها و عوامل دیگر تعهد کسب نکرده است و در نهایت به وفاداری نرسیده باشد (فرهنگی، ۱۳۹۰). به طور کلی انسان ها به دنبال یافتن معنای زندگی اند و چنانچه نتوانند پاسخ مناسبی برای سوال های خود بیابند دچار بحران هویت خواهند شد.

تعاریف عملیاتی:

۱- درمان شناختی- هیجانی معنوی: در این پژوهش ۱۰ جلسه آموزش حضوری، هر جلسه ۹۰ دقیقه به طول می‌ انجامد، برای رویکرد شناختی-هیجانی معنوی برگزار می شود.

۲-بحران هویت: بحران هویت نمره ای است که فرد در پرسشنامه بحران هویت ICQ که در سال ۱۳۸۷ توسط رجایی و همکاران ساخته شده است کسب می‌کند. در این قسمت نمرات ۱۰ نشانه بحران هویت به تفکیک محاسبه و در نهایت با یکدیگر جمع می‌شوند..

معرفی انواع متغیر های پژوهش:

متغیر مستقل: درمان شناختی-هیجانی معنوی

متغیر وابسته: بحران هویت

فصل دوم

پیشینه تحقیق

مروری بر تعاریف اصطلاحات ومفاهیم زندان و هویت

زندان

زندان[۱] مکانی است که اشخاص از نظر فیزیکی، محدود و توقیف و معمولاً از آزادی‌های شخصی محروم می‌شوند. زندانها به طور قراردادی، سازمان‌هایی هستند که بخشی از نظام قضائی یک کشور محسوب می‌شوند و به منظور اجرای کیفر حبس، به عنوان یک مجازات قانونی که به صورت حکم از سوی دادگاه صادر شده‌است، به دلیل ارتکاب جرم به کار می‌روند. (نجاتیان، ۱۳۵۴).

در بیان عامیانه و در خیلی از کشورها، واژه زندان به‌ عنوان یک مترادف برای بازداشتگاه در حالی که از نظر قانونی این واژه ها به دو نهاد بازداشتگاه‌ها ویژه نگهداری اشخاصی هستند که در انتظار محاکمه‌اند و یا هنوز احکام به آن ها ابلاغ نشده‌است، برای کمتر از یک سال در صورتی که زندان‌ها میزبان افرادی هستند که دارای محکومیت قطعی می‌باشند.

زندانی

زندانی اطلاق به کسی می شود که دارای محکومیت باشد و این محکومیت بر اساس اعمال و کارهای خلاف قانون کشور مطبوعش هست. حال زمانی که فردی لقب زندانی به خود می‌گیرد مسایل و مشکلات عدیده ایی گریبانگیرش می شود از جمله نبود حمایت از خانواده- افسردگی- اضطراب و…….

بحران وهویت

هویت‏ بحران‏زده هنگامی مصداق می‏یابد که تعارض و چالش جدی در نگرش فرد میان عناصر اثرگذار و سازنده شخصیت وی پدید آمده باشد، و فرد از ارائه تفسیر جامع از آن ها و پاسخ قانع کننده به معنی زندگی ناتوان باشد، و نیز آن گاه که فرد یا جامعه‏ای از تأمین نیازهای ضروری خود و قدرت بر اشباع یا اقناع خود، عاجز باشد، با شخصیت و هویت ‏بحران زده مواجه خواهد شد. بحران درونی و بیرونی در تعامل، تأثیر و تأثر متقابل قرار دارند.

بحران‏های اقتصادی و اجتماعی می‏تواند نگرش فرد را از درون آسیب‏پذیر کند و بحران درونی تولید نماید و از سوی دیگر، ناسازگاری‏های درونی و بازماندگی عقلانی و عاطفی افراد و گروه ها می‏تواند بحران‏های اجتماعی بیافریند. بحران‏های مادی و اقتصادی برای ملت‏ها در درجه دوم اهمیت قرار دارد. بحران‏های عقلانی، عاطفی و معنوی در عرصه روح آدمی بسیار خانمان سوزتر است. همه بحران‏های اجتماعی تا آن جا که شخصیت جامعه و مشروعیت نهادهای اجتماعی را آسیب زده و بحران زده نساخته است، چندان مهم نیست. بحران هویت گاهی در حد فردی و شخصی می‏ماند و گاهی، میان افراد و گروه ها شیوع می‏یابد و به بحرانی عام و اجتماعی تبدیل می‏ شود.

‌بنابرین‏، بحران هویت در یکی از شرایط و احوال زیر پدید می ‏آید:

الف: آن گاه که فرد یا جامعه از تأمین نیازهای بنیادی و اصیل خود باز بماند و راهی برای ‌پاسخ‌گویی‌ در نیابد.

ب: هنگامی که میان اجزاء و ابعادی از شخصیت و معیارها تعارض درگیرد و فرد یا جامعه از حل جامع و ایجاد وفاق میان آن ها یا ترجیح و اولویت گذاری ناتوان باشد.

ج: در هنگامه تحولات و تغییرات روحی و یا دگرگونی‏های اجتماعی انتظار ظهور بحران‏ها می ‏رود، و از آن جا که در سبز فایل این تحولات در مقیاس وسیعی می‏افتد بحران‏های بیشتری نمایان می‏ شود.

همان طور که در سنین رشد و دوره نوجوانی شرایط بروز بحران‏های فکری و عاطفی فراهم‏تر است، به همین دلیل در جامعه‏های در حال گذر این امر به خوبی احساس می‏ شود. ‌بنابرین‏، انواع بحران‏ها می‏تواند به بحران هویت تبدیل شود و این بدترین وضعیتی است که امکان دارد برای جامعه پدید آید.

شناخت درمانی:

شناخت‌درمانی[۲]، یک روش علمی برای درمان افسردگی و سایر اختلالات روانی بوده و مبتنی بر نظریه‌ای ساده است که می‌گوید: این افکار و طرز تلقی شما از محیط پیرامون است که روحیه شما را شکل می‌دهد. شناخت‌درمانی، برای درمان نشانه ها و رفتارهای غیرطبیعی مورد استفاده قرار می‌گیرد که به علت شیوه تفکر بیمار ‌در مورد آن‌ ها، باقی مانده‌اند. اعمالی که به باقی نگه‌داشتن یک اختلال در یک دوره طولانی کمک می‌کند، در اکثر موارد باعث رفع موقت پریشانی و ناراحتی بیمار شده و این یکی از دلایلی است که باعث می‌شود این طرق ناسازگار تفکر و رفتار غالبا به سختی تغییر یابند. در شناخت‌درمانی، درمان‌گر سعی می‌کند یک یا چند طریق تفکر مختل را که مشخص کننده اختلال است تغییر دهد، مثلا ترس‌های غیرمنطقی بیمار فوبیک یا افکار بدبینانه و بی‌دلیل یک بیمار افسرده. هدف از شناخت درمانی، تغییر دادن مستقیم این طرز تفکرها به امید پدید آمدن بعدی سایر تغییرات است. همچنین، شناخت‌درمانی بر این نظریه مبتنی است که، رفتار ثانوی، وابسته به نحوه تفکر افراد ‌در مورد خودشان و نقششان در دنیا‌ است و رفتارهای غیرانطباقی می‌تواند ناشی از دگرگونی‌های شناختی یا اشتباهات تفکر باشد و شناخت‌درمانی، این دگرگونی‌های شناختی و رفتارهای خودشکنانه ناشی از آن‌ ها را اصلاح می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:08:00 ق.ظ ]