و اگرچه شعر عربی را از قالب قصیده جدانکرده و به سوی شکل نمایشنامه دراماتیک نبرد با وجود این در زمینه سازی و قصد چینی نمایشنامه های شعری شوقی، اباطه و احمد زکی نقش داشت و ابوشادی از شاعر بزرگ (خلیل مطران) هنگامی که او در صالون با پدرش، محمد بک ابو شادی، وکیل و رهبر ملی را دیدار و ملاقات می کرد به تأثیرپذیری اش از خلیل مطران اعتراف می کند.»[۱۰۵]
«سه شاعر، شکری، مازنی، عقّاد برای نابود مکتب تقلید و گشایش راه برای گروه آپولو تلاش کردند پس بر راه و روش مطران رفتند و در دعوت زیاده روی و افراط نمودند و به نزاع با مکتب تقلید وارد شدند پس آپولو روی کار آمد. و آن چه را که مکتب دیوان از آن عاجز و ناتوان بود (نتوانست به آن دست یابد) که آن به وجود آوردن و تکوین گروهی هماهنگ و یک پارچه به رغم وجود اختلافات در مفاهیم شعرشان بود، محقق کردند.
کتاب دیوان که در سال ۱۹۲۱ چاپ شد و کتاب غربال که دو سال پس از آن منتشر شد و شعرهای شاعران مکتب دیوان و شاعران مهجر، شاعران آپولو در روش و برنامه او را کمک و یاری نمودند.»[۱۰۶]
«و از این جا راه و مسیر برای تشکیل گروه ادبی آغاز شد که آن را احمد زکی ابوشادی رهبری می کرد. و این مشارکت و همکاری کار چندان سختی نبود زیرا مطران و گروه دیوان و گروه مهجر، جو و فضا را برای مجد ادبی آنان و مسیر و شیوه نقدیشان گسترده بودند.»[۱۰۷] «علاوه بر این شرایط مصر نیز در آن زمان در تأسیس این گروه تأثیرگذار بود. هنگامی که محیط مصر در اویل قرن ۲۰ مملو از ادبیات و شعر بود و مردم به سروده های شاعران مشتاق و علاقمند بودند. و شرایط سیاسی، فکری، اجتماعی و اقتصادی مصر، آتش احساسات و عواطف شاعران را برانگیخت و آنان را به سوی شعر رومانتیک سوق داد. و این شرایط آنان را به آنچه که شاعران مکتب دیوان نرسیدند، به خاطر اینکه وحدتشان را بعد از کناره گیری شکری و گرایش مازنی به روزنامه نگاری از دست دادند، رسیدند.»[۱۰۸]
«در واقع مصر در دهه ی سوم که گروه آپولو تأسیس شد در یک مصیبت و فاجعه ای که پیش تر مانند آن سابقه نداشت. گرفتار بود و انگلیس سرزمین آنان را گرفته و بر آنان حکومت می کرد. و دل های مردم از خشم و قیام و شورش پر بود.
و جو برای جنبش و حرکت آحاد مردم در مصر به خاطر رهای از ظلم و ستم فراهم شد. پس در سال ۱۹۱۹ قیام ی رخ داد که اعتماد و آرزوی مردم به آینده مشرق زمین را به آنان بازگرداند و پیروزی این قیام به انتعاش و تجدید حیات طبقه متوسط که از فرهنگیان و تاجران تشکیل شدند منجر شد. با این وجود اختلافات داخلی بین سران ملی حکومت، آن (قیام) را به شکست آرزوها و دلتنگی و یأس و احساس شکست و ناکامی دچار کرد. و در نتیجه، قانون غیرفعال شد و انتخابات متوقف شد. درگیری و اختلاف میان احزاب بالا گرفت و روزنامه ها و مجلات بسته شدند و هنگامی که بعد از محمد محمود، اسماعیل صدقی جانشین او شد دشمنی با مردم ادامه داشت و این شرایط در مصر به قوت خود باقی ماند.
و محیط مصر از جهت دیگر، این شکست خورده ها و مأیوسان را در برداشت و احساسات و عواطف آتشی آنان را بر می انگیخت و در شعر شاعران، احساس به یأس و نومیدی و احساس به پوچی و شکست به چشم می خورد و این چنین شرایط آنان را به سوی جریان رومانتیک سوق داد.»[۱۰۹]
«هنگامی که همه ی این اسباب و شرایط با هم جمع شدند راه را برای تشکیل گروه آپولو فراهم نمودند و ابوشادی به منشی گری این گروه انتخاب شد و به عنوان شخصیتی ممتاز و بارز در شکل گیری این گروه تأثیرگذار بود و در اصلاح و نوسازی و تجدید آن تلاش نمود.
و اولین مجله در سپتامبر ۱۹۳۲ صادر شد و او رئیس تحریریه اش بود و شاعر (احمدزکی) احمد شوقی را رئیس گروه برگزید که اولین جلسه را در خانه کرمه بن هانی در جیزه روز دوشنبه مورخ ۱۰ اکتبر ۱۹۳۲ برگزار نمود.
و هنگامی که در ۱۴ اکتبر سال ۱۹۳۲ وفات یافت اعضای گروه جمع شدند و شاعر خلیل مطران را به عنوان رئیس گروه برگزیدند و از اعضای این گروه، احمد محرم، دکتر ابراهیم ناجی، دکتر علی حنانی، کامل کیلانی، محمد عمار، محمود صادق، احمد شایب، علی محمود صادق، احمد شایب، علی محمودطه، محمود ابوالوفا، حسن القایاتی، و حسن کامل صیرفی، احمدضنیف، سید ابراهیم بودند و سپس تعداد زیادی از شاعران و ادیبان و ناقد آن که در پیشاپیش آنان مصطفی عبداللطیف السحرتی، مختار الوکیل، صالح جودت و عبدالعزیز عتیق بودند و عضویت گروه در همه کشورهای عربی مخصوصاً برای شاعران و ادیبان و علاقمندان و مشتاقان ادبیات به طور عموم باز بود.»[۱۱۰]
اهداف جمعیت آپولو:
۱)- «قیام بر تقلید و دعوت به سوی اصالت و فطرت شعری و احساس و عاطفه ی صادق. (اولین روزنامه ی عربی که به شعر توجه نمود و برای احیاء تجدید در آن و دوری شعر از تقلید و تصنع و ابتذال و آزادی شاعران از قید و بندها پافشاری و اصرار نمود.»[۱۱۱]
۲)- «سربلندی و رفعت شعر عربی. از اهداف اصلی این گروه بالا بردن سطح شعر بود. و به همین منظور این گروه به فن یا سبک خاص یا به گروهی خاص از شاعران توجه و اهتمام نورزید بلکه کاری گروهی بود که مقلّد و تجدیدگرا را از مصر و تونس، عراق، سودان و مهجر، مانند: محمد احمد محجوب و توفیق البکری از سودان، ابوالقاسم الشابی از تونس و جواهری از عراق و ایلیا ابوماضی از مهجر را گردهم آورد.
همه ی شاعران و ادیبان عرب به این گروه پیوستند بدون اینکه برای عضویت و پیوستن به گروه شروطی داشته باشند.
و این همان چیزی است که اکثرا ناقدان را به انتقاد از آنان برانگیخت و علاوه بر این (نبودن شروط برای عضویت) ابوشادی نیز به عنوان رهبر این گروه مکتب و مذهب معین و گرایش ثابتی نداشت و ابوشادی شاعران رزمی و دراماتیک و عاطفی و وصفی و تأملی را جمع کرد. و فعالیت ادبی او در حد شعر باقی نماند بلکه به نثر و علوم طبیعی و تجربی تجاوز یافت.
و بیشتر تلاشش را صرف تأسیس گروه های علمی و حفظ و نگهداری از آنان کرد.
پس پیشگام و رهبر این گروه در جاهای گوناگون نوشت که آپولو براساس جامعه استوار نیست و به سوی مذهب و مکتبی روشن و واضح دعوت نمی کرد بلکه خواستار رفعت و سربلندی شعر است. و تا حدی درست است که بگوئیم برای این گروه مذهب و مکتب شعری مشخص نیست زیرا آن مکتب دایره و حلقه معارف شعری بود.»[۱۱۲]
۳- «توجه و اهتمام به فعالیت های مختلف. اهتمام و توجه اعضای این گروه به شعر مرسل و ساده و شعر آزاد و منحصر و محدود شد. و توجه مجله هم به نشر قصاید و مقالات و بحث ها باقی نماند، بلکه وسعت یافت و همه ی فعالیت های ادبی و فکری را شامل شد. پس به ترجمه ی شعر اروپایی اهتمام ورزیدند و از نمونه ی این ترجمه ها ترجمه ی احمد زکی ابوشادی بر عدیات فیتزجرالد است. همچنین مجله به انتشار و نشر داستان های منظوم و بحث های فصل و طولانی فلسفی مانند قصیده ی (میلاد شاعر) از علی محمود طه، توجه کردند.»[۱۱۳] «و شاعران مکتب و مدرسه آپولو در نزاع های نقدی زیادی داخل شدند و در طرف دیگر این نزاع ها صاحبان ذوق زبانی قدیم و کسانی که به بازشدن دروازه های تجدید، ایمان نداشتند و منفعلاتی بودند که فرهنگ محدودی داشتند. مکتب آپولو به سوی تجدید بسیار پهناور گسترده شد. و آنان در اکثر اوقات از روش ها و شیوه های مرسوم و متداول در سرودن شعر دور شدند و این مسائل گاهی آنان را به سوی اشتباه و لغزش می برد و این دلیلی برای محافظه کاران از تجدید بود. با این وجود به این مسائل توجهی نکردند و به سرودن شعر ادامه دادند. و شعر وصفی و تأملات صوفیانه و فلسفی سرودند. و همچنین سروده های در عشق به طبیعت و توصیف زیبایی دارند و شعرشان از رموز الهام بخش و خیال های دور از ذهن خلّاق پر شد.»[۱۱۴]
ویژگی شعر مدرسه (مکتب) آپولو.
۱- تجربه ی شعری:
«از ویژگی های شعر در نزد مکتب آپولو تجربه ی شعری بود که لفظ آن تجربه به معنای کوشش نیست، بلکه آنچه که بر انسان از فکر یا احساس عارضه می شود، است. و شاعران شعرشان را برای مناسبت ها و موقعیت های تعریف تمجید نمی سرایند. بلکه شعر از اعماق درونی شاعر سرچشمه می گرفت و بهمین خاطر این مکتب با شعر مناسبات مبارزه کرد. و به سوی ترسیم و تمثیل شعر براساس عواطف و احساساست درونی و تأملات فکری و جنبش عواطف دعوت کرد. همچنان که به نیرو و آزادی فنی و ظهور شخصیت ادبی با دوری از تکلّف و تصنّع و افتعال و به بیانی صادق و درست دعوت نمود.»[۱۱۵]
۲- بیان تصویری: (بیان به شکل صورت و تصویر).
«شاعران به سوی نوع جدیدی از شعر روی آوردند که قبلاً شاعران پیش آن را تألیف نکردند و آن شعر تصویری و آن نوعی از شعر است که تصویرها و تابلوهای فنی را توصیف می کند و آنچه در آن از معانی و افکار است مجسم می سازد و از این نمونه شعرهایی که انتشار یافت قصیده ی (احلام الْطلام) است که می گوید:»[۱۱۶]
و لمّا حان تودیعی ولاحت علی النّور المُوسی بالظلامِ
تحفّ بنا الریاحینُ اللواتی تزّفُ[۱۱۷] من ابتسامٍ لإبتسام
و یحجبنا السکونُ بلاحجابٍ و یَفْضَحُنا الحنینُ علی إحتشام[۱۱۸]
«و هنگامی که خداحافظی و وداع فرا رسید و نزدیک شدن و بر نور مزیّن به تاریکی و ظلمت درخشید و آشکار شد.
و ما را ریاحین و گل هایی پوشاندن که در لبخند زدن (باز شدن شکوفه هایشان) عجله می کردند و شتابان بودند و سکون و آرامشی بدون حجاب و پرده ما را پوشانید و ما را در برگرفت و آه و ناله (فراق) غضب و خشم ما را رسوا کرد.
در واقع وقتی قطعه ای از شعر شاعر خوانده می شود گویا که آن شعر به صورت (تابلویی) در جلو چشمانت ترسیم و مجسم می شود. و شاعر صورت و تصویر شعری را پراز تعبیر و بیان با الفاظ و حجلات بیان می کند.»[۱۱۹]
آپولو، جمعیت أدبی یا مدرسه ی ادبی:
علیرغم عمر کوتاه «جمعیت آپولو» پژوهشگران و ناقدان در تأثیرگذاری این جمعیت ادبی در مسیر شعر معاصر نظر دارند ولی بسیاری از ناقدان آپولو را تنها یک جمعیت دانسته اند که دارای مجموعه ای از گرایشهای مختلف است نه مدرسه ای شعری.
ابتدا این دو واژه را توضیح می دهیم تا حق مطلب ادا شود. «مدرسه» همان مکتب ادبی است که به مکاتبی مانند کلاسیسم، سمبولیسم، رئالیسم، اطلاق می گردد، این مکاتب و مدارس را ضرورتهای حیات می آفریند سپس بنیانگذاران این مکاتب، اصول و اهداف آن را مشخص می کنند. در نتیجه پیروانی برای خود در مکانهای مختلف می یابند.
ولی «جمعیت» انجمن خاصی است که در موقعیت معینی در محیط ادب به وجود می آید وبه مکتب خاصی مقید نیست و اعضای آن نیز گاهی خود را به روش معینی مقید می سازند.
بنابراین اگر اعضای این انجمن، خود را به مکتب کلاسیک و رمانتیسم یا رمزگرایی و… مقید می کنند آن انجمن را دارای مدرسه گویند در غیر این صورت نام جمعیت به آن اطلاق می شود. حال با این توضیح که ادبا و نقّاد نیز آن را اینگونه دریافت کرده اند نظر ناقدان آپولو را بررسی می کنیم.
دکتر شوقی ضیف معتقد است که آپولو از همان ابتدای کار فاقد برنامه ی فنی بود و مانند جماعه الدیوان عمل نکرد. دیوان پرچم مکتبی ادبی را بر ضد شعرای بعث حمل کرد و مدتی طولانی نیز از آن دفاع نمودند و در زیر شعارآن دیوانهایی را با ذوق و وجهه ای مشخص منتشر کرد»[۱۲۰]
دکتر محمد مندور نیز در کتاب «محاضرات فی الشعر المصری بعد شوقی» ذکر می کند که جمعیت آپولو و مجلّه آن، مدرسه ای ادبی و اداری مکتبی واحد با ویژگی های مشخص نبود و ما نمی توانیم برای این مدرسه و رهبر آن ابوشادی مکتب معینی از مکاتب شعری را که اروپایی ها شناخته اند مانند رمانتیسم، رئالیسم، سمبولیسم و دیگر مکاتب را مشخص کنیم»[۱۲۱]
ولی در ادامه بحث خود واقعیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی موجود در کشورهای عربی را مطرح کرده و عدم تقید به مکتبی معین را ناشی از طبیعت زندگی مصر می داند که در آن بر همه از تاریخ، مصر تشنه ی آزادی بود و به ناچار جوّ آن روزگاران با گرایش فردی سازگار بوده و از روح مکتب گرایی گریزان.
مندور در جایی دیگر می افزاید که دعوتهای نقدی به تنهایی نمی تواند مکاتب ادبی را بیافریند بلکه قبل از هر چیز، این حرکتها و ضرورتهای تأثیرگذار زندگی هستند که ایجاد کننده زمینه آن می باشند»[۱۲۲]
بنابراین دکتر مندور نظر خود را متعادل می سازد و با این مسئله واقع گرایانه تر برخورد می کند درست است که آپولو، فلسفه ی شعری معینی نداشت ولی ویژگیهای شعری که در آثار آن لمس می شود، صبغه ی رمانتیستی دارد که پایه های این رمانتیسم مصری شبیه رمانتیسم غربی است.
نبودن فلسفه ی شعری معین برای مدرسه ی آپولو، امری است که با منطق امور، هم جریان است.
در توان این مدرسه نبوده است که در این برهه از پیشرفت ادبی به مکتبی معین فرا بخواند. تاریخ شعر عربی نیز از تحولات سرنوشت سازی که اندیشه ها را تغییر دهد و روشها را دگرگون سازد تهی می باشد. همان گونه که معروف است، شعر حتی تا اوایل قرن حاضر به شکلی یکنواخت حرکت می کرده است و کوششهای نوگرایان تا به امروز کاملاً به هدف نرسیده و گرایش سنتی و تقلیدی، سیطره ی خود را هنوز بر شعر و ادب تحمیل می کند.
پیشوایان اولیه ی نوگرایی تنها توانسته اند که آبهای را کد را به کناری نهاده و چشمها را به روی مفاهیم نوین بگشایند و با روح تقلید که ابتکار و عصری گرایی را قربانی می کرده است مبارزه کنند. از این جهت هیچ یک از نوگرایان، قبل و یا بعد از مدرسه ی آپولو نتوانسته اند که مکتب ادبی معینی را مطرح کرده و به آن فرا بخوانند در حالی که رسالت اینان تغییر مفاهیم قدیمی بوده است که قداست پیدا کرده اند.
کار منطقی این نوگرایان این بوده است که ابتدا برای از میان بردن این قداست اقدام کنند و به آزادشدن و تمسک به حیات معاصر دعوت کنند؛ طبیعی است که این مهم در یک روز یا یک شب صورت نمی پذیرد زیرا قداست عمود شعر در طول قرون و همچنین بر ذوق توده های خواننده حاکم بوده است و تغییر ذوق مردم با کوشش فردی یا گروهی و دریک فاصله ی کوتاه مدت زمانی مسیر نمی شود.
از این رو، کوششهای همه ی نوگرایان در تغییر این اوضاع ادبی حاکم در طول نسلها به ثمر نشسته است.
آیا در توانایی جمعیت آپولو یا هر جمعیت ادبی دیگر بوده است که در میان این معرکه ی ادبی و در چنین موقعیتی بُحرانی که مصر در این برهه از زمان با آن مواجه بوده است، مکتب ادبی مشخصی را به وجود آورد؟
«شاید دلیل اینکه ناقدان آپولو را تنها یک جمعیت محسوب کرده اند این باشد که آپولو هر گونه گرایش ادبی را در خویش گنجانیده بود مانند احمد شوقی، محرم از شعرای کلاسیک و بسیاری از شعرای سبک کلاسیک که مجلّه ی آپولو میدانی برای قلم زدن آن بود.
در پاسخ باید بگویم که ابوشادی، مدرسه ی خود را بر پایه ی روح عالی تعاون بنیان نهاده بود. این استاد دریافته بود که خصومتهای حاد میان شعرا و ادبا و دورشدن آنها از موضوعات علمی و غرق شدن در درگیریهای شکلی و هواهای نفسانی، خدمتی در جهت اعتلای ادب نمی باشد.
در نتیجه ابوشادی خود را به مدرسه اشتراکی از ادب منتسب می کرد و کاملاً به تعاون ایمان داشت. ولی وجود گرایشهای مختلف را در آپولو بدین خاطر پذیرفته بود که وطن فقیر و عقب مانده اش، به تعاون و همکاری نیاز داشت و با مکتبهای فردگرا که به عبادت بت های ادبی می پرداختند، مبارزه می کرد.
ابوشادی همچنین گرایشها و آرا و نظریات مختلف را به هدف موازنه ی میان آنان پذیرفته بود تا از این رهگذر پیروان تجدید، تفاوتهای آشکار گرایش تقلیدی و آثار قدمای آن را با گرایش تجدیدی درک کنند. بنابراین ابو شادی در میان مکاتب مشترک ادبی به روح اصیل شعرا اهمیت می دادند به شکل بیانی آن.
علی رغم همه ی این مسائل، ما در آپولو خطوط کلی مکتب رمانتیسم را در شعر و آثار ادبی اعضای آن مشاهده می کنیم و هرگاه که نام جمعیت آپولو را ذکر می کنیم فوراً نامهای ابراهم ناجی- حسن کامل الصیرفی مصطفی السحرتی- صالح جودت- مختار الوکیل- محمود حسن اسماعیل- علی محمود طه به ذهن متبادر می شود که صبغه ی غالب در آثار اینان، صبغه ی رمانتیستی است و عدم وجود مکتب ادبی مشخص که به وسیله ی آن آپولو شناخته شود «مدرسه» بودن آن را نفی نمی کند»[۱۲۳]
مدرسه ای که هدفش منهدم ساختن قدیم و همگام شدن با زمان حاضر بود و در این مسیر از گرایشهای ادبی غرب نیز تأثیر پذیرفته بود.
بخش ۵ موافقت نامه تریپس پیرامون حق ثبت اختراع اختصاص یافته است که شامل ۸ ماده از ماده ۲۷ تا ۳۴ می باشد . این موافقت نامه به تعریفی واضح و روشن از اختراع و حق اختراع نپرداخته است . مستفاد از ماده ۲ این موافقت نامه که مقرر داشته است : در خصوص قسمت های ۲ ، ۳ و ۴ آن ، اعضا موارد ۱ تا ۱۲ و ۱۹ کنوانسیون پاریس ۱۹۶۷ را رعایت خواهند کرد . این کنوانسیون نیز تعریفی از اختراع ارائه نداده و در این زمینه ناقص می باشد . همچنین در بند ۴ ماده ۱ که به حق اختراع پرداخته هم تعریفی بیان نکرده و تنها به مصادیق حق اختراع اشاره نموده است : منظور از ورقه اختراع ، انواع مختلف ورقه های اختراع صنعتی است که قوانین کشورهای اتحادیه آن را شناخته باشند . مانند ورقه ها اختراع وارداتی و ورقه های اختراع تکمیلی و ورقه های اختراع و گواهی تامه های الحاقی و غیره .
با توجه به عدم تعریف در این موافقت نامه بنظر می رسد علت عدم بیان ، پیشرفت سریع علوم و تکنولوژی و گسترده شدن دایره شمول حوزه اختراع باشد ؛ و این موضوع بیانگر انعطاف قانون در ارائه تعریف اختراع باشد . « به منظور دستیابی به تعریف می توان از دو ویژگی یا عنصر استفاده کرد که در مجموع خصوصیت این دو ، حق اختراع را بازگو می کند . یکی عنصر مالکیت است و دیگری عنصری است که موضوع مالکیت می گردد. از آنجایی که موضوع مالکیت این نوع حق ناملموس و غیر مادی است ، لهذا می توان حق مالکیت فکری را به مالکیت بر این موضوع غیر مادی تعریف کرد . … بهترین مصداق این اسلوب تعاریفی است که سازمان جهانی مالکیت فکری ، آنکتاد[۲۴۶] و سازمان همکاری اقتصادی و توسعه[۲۴۷] ارائه نموده اند ، می باشد . روی هم رفته حق اختراع به این صورت تعریف شده است : « حق اختراع حق لازم الا جرایی است که بر اساس آن ، دارنده اش قانوناً می تواند دیگران را برای مدت محدودی از استفاده ، ساخت و یا انتقال آن منع نماید . این اختیار را یک نهاد دولتی به عنوان حق شخصی که بتواند شرایط معینی را احراز نماید ، اعطا می کند ».[۲۴۸]
مبحث دوم : شرایط اختراع
گفتار نخست : درقوانین ایران
برای اینکه اختراع را بتوان در مراکز و سازمانهای صنعتی به ثبت رساند و آن را به جامعه ارائه داد ، قانونگذار شرایطی را پیش بینی نموده که این شرایط را می توان به دو دسته شرایط ماهوی و شکلی تقسیم بندی نمود :
الف ) شرایط ماهوی
برای شرایط ماهوی سه ویژگی را بر شمرده اند که عبارتنداز : جدید بودن[۲۴۹] ، ابتکاری بودن[۲۵۰] و کاربرد صنعتی داشتن[۲۵۱] .
الف – ۱ ) جدید بودن (تازگی داشتن) :
« منظور ازجدید بودن اختراع این است که اطلاعات مربوط به موضوع اختراع قبل از تاریخ تقاضای ثبت برای جامعه و یا حداقل بخشی از آن اعلان و افشاء نشده باشد ».[۲۵۲] « با اعلان و افشای اطلاعات مربوط به اختراع به نحوی که یک فرد متخصص، بالقوه توان اعمال واجرای آن اختراع را داشته باشد وصف تازگی اختراع زائل می شود و غیر قابل حمایت خواهدبود ».[۲۵۳] با این وصف دو وجه برای اختراع پیش بینی می شود : اول اینکه عدم فاش قبل از ثبت اختراع نباید صورت پذیرد دوم اینکه نباید به واسطه حق اختراع جامعه را از آنچه بدان در دسترس داشته باشد ، محروم نمود و آن را منحصر به شخص واحد نمود . « در حقوق ایران ، چنانچه از مواد ۲۶ و ۲۷ و ۳۷ بر می آید ، مقصود از جدید بودن ، افشاء نشدن اختراع قبل از تاریخ تقاضای ثبت آن است و الا اگر منظور قانونگذار را به صورت دیگری تفسیرکنیم ، اولاً : قید ابتکاری و جدید بودن در ماده ۲۷ همان قانون و درست یک ماده بعد از آن که قانونگذار قید جدید بودن اختراع را شرط دانسته ، امری زائد محسوب خواهد شد و ثانیاً : ابتکاری بودن اختراع صرف نظر از ذکر آن در ماده ۲۷ مذکوره از امور ذاتی و اصلی مفهوم اختراع است و موضوعی که فاقد ابتکار و تازگی باشد اختراع نامیده نمی شود ».[۲۵۴] در ماده ۲۷ که به بیان شرایط ثبت اختراع پرداخته است در بند ۲ آن به جدید بودن پرداخته و بیان می کند : « کشف هر وسیله جدید یا اعمال وسایل موجود به طریق جدید برای تحصیل یک نتیجه یا محصول صنعتی یا فلاحتی ». در تبصره ماده ۳۷ نیز تاکید بر این دارد که اختراع باید جدید باشد . در این تبصره مقرر شده است : « هر اختراع یا هرتکمیل اختراع موجودی که قبل از تاریخ تقاضای ثبت خواه در ایران و خواه در خارجه در نوشتجات یا نشریات که در دسترس عموم است شرح و یا نقشه آن منتشر شده و یا به مورد عمل یا استفاده گذارده شده باشد اختراع جدید محسوب می گردد ».
ماده ۲ قانون ثبت اختراعات ، طرحهای صنعتی و علایم تجاری هم اختراعی راقابل ثبت می داند که حاوی ابتکار جدید باشد . بر اساس همین ماده « ابتکار جدید عبارت است از آنچه که در فن یا صنعت قبلی[۲۵۵] وجود نداشته و برای دارنده مهارت عادی در فن مذکور معلوم و آشکار نباشد ».
قانون حمایت از حقوق پدید آورندگان نرم افزارهای رایانه ای در ماده ۲ اشعار می دارد : «در صورت وجود شرایط قانون ثبت علائم و اختراعات ، نرم افزار به عنوان اختراع شناخته می شود ». علت حمایت قانون از نرم افزارها ابتکاری بودن و کاربرد های صنعتی است که از آنها نام برده می شود .
« علت اینکه قانونگذار شرط جدید بودن را در اختراعات مطرح نموده این است که اولاً : از انحصاری کردن معلومات و موضوعاتی که در دسترس عموم قرار دارند جلوگیری گردد . زیرا انحصاری کردن این موضوعات سبب می شود که مردم از دست یابی به آنها محروم شوند . ثانیا : مخترعین تلاش و فعالیت های خود را صرف ابداعات و نوآوری هایی نمایند که قبلاً در دسترس عموم نبوده و واقعاً جدید تلقی گردد . ثالثاً : با تعیین شرط جدید بودن برای فعالیت اختراعی ، سرمایه های انسانی و مادی به جهتی سوق داده می شود که واقعاً جدید بوده و بتواند در جهت توسعه اقتصادی کشورها نقش داشته باشد».[۲۵۶]
الف -۱) جدید بودن و تازگی داشتن
بند ( ه ) ماده ۴ به نکته ای اشاره نموده و آن عبارت است از اینکه فن یا صنعت قبلی عبارت از هر چیزی که در نقطه ای از جهان … مستفاد از این بند آنچه مشخص می شود این که باید تازگی را در معیار محدوده مکانی مشخص شود . بطور کلی برای اینکه معین شود اختراع در چه محدوده مکانی قرار گرفته است ، سه محدوده را برای آن منظور نموده اند .
الف ۱ ) تازگی محلی ( سرزمینی )
« منظور از تازگی محلی این است که استفاده قبلی از اختراع و دسترسی به اطلاعات و جزئیات مربوط به آن صرفاٌ در کشور مورد در خواست ثبت ، سبب نفی تازگی اختراع می شود . در این نوع از تازگی با هدف تشویق و حمایت از صنایع داخلی ، تازگی به قلمرو داخلی محدود شده است ؛ یعنی اختراع تنها کافی است که در سطح داخلی کشورها تازگی داشته باشد و افشای اطلاعات مربوط به آن و یا استفاده از آن در خارج از مرزهای داخلی هیچگونه خللی به وصف تازگی و اختراع وارد نمی کند ».[۲۵۷]
الف ۲ ) تازگی مطلق
« منظور از تازگی مطلق آن است که موضوع اختراع نباید در هیچ نقطه ای از جهان مورد استفاده قرار گرفته و یا به هر نحوی افشا شده باشد . در حال حاضر تمایل قانونگداران به پذیرش اصل تازگی مطلق و کنار گذاشتن تازگی سرزمینی یا محلی است . بنابر این نظریه ، اختراع بایستی در سطح جهان تازگی داشته باشد و افشای آن به هر وسیله و یا استفاده از آن به هر نحوی در هر نقطه ای از جهان موجب زایل شدن وصف تازگی اختراع خواهد شد . امری که با توجه به افزایش روز افزون وسایل ارتباطی و انعکاس سریع اطلاعات مربوط به هر نوع اختراعی شیوه ای مناسب بوده و در نتیجه تا حدودی مانع سوء استفاده فرصت طلبان در سایر نقا ط جهان خواهد شد ».[۲۵۸]
در قوانین ایران هم در قانون ثبت علائم واختراعات۱۳۱۰ و هم قانون جدید ۱۳۸۶ به این مهم تاکید داشته اند و اصل تازگی مطلق را مورد پذیرش قرار داده اند . در تبصره ماده ۳۷ قانون ثبت علائم مقرر شده است : هر اختراع یا هر تکمیل اختراع موجودی که قبل از تاریخ تقاضای ثبت خواه در ایران وخواه در خارجه در نوشتجات یا نشرباتی که در دسترس عموم است شرح و یا نقشه آن منتشر شده و یا به مورد عمل یا استفاده گذارده شده باشد اختراع جدید محسوب می شود .
الف ۳ ) تازگی نسبی
تعدادی ازکشورها از این نظام پیروی کرده اند که از جمله آنها هند، ژاپن وکانادا می باشد . « در تازگی نسبی ، در خصوص انتشار موضوع اختراع و استفاده از آن قائل به تفکیک شده اند و تنها در ارزیابی انتشار و افشای اسناد بررسی در سطح جهانی مورد توجه قرار می گیرد ؛ به عبارتی دیگر در این زمینه تازگی مطلق مبنا قرار گرفته لیکن در خصوص استفاده از اختراع قائل به نظام تازگی محلی بوده و معتقدند که استفاده از اختراع تنها زمانی زائل کننده وصف تازگی اختراع خواهد بود که در قلمرو داخلی کشور اتفاق افتاده باشد و استفاده قبلی آن در سایر کشورها موجب زوال وصف تازگی اختراع نمی شود . بدین ترتیب تازگی نسبی بدین معنا خواهد بود که استفاده قبلی اختراع درکشور مورد درخواست ثبت آن و وجود انتشاراتی در همان زمینه در هر نقطه ای از جهان موجب بی اعتباری وصف تازگی اختراع می شود .
زوال تازگی
طبیعتا ٌ همیشه نمی توان یک اختراع را تازه به حساب آورد و در قوانین زمانی برای آن پیش بینی شده است . در دو مورد تازگی اختراع پایان یافته تلقی می شود :
الف) هنگامی که اطلاعات مربوط به اختراع در دسترس عموم قرار گرفته به نحوی که هر شخص می تواند با بکارگیری اطلاعات حاصله ، مجدداً به خلق آن شی بپردازد . نحوه افشاء و انتشار و چگونگی حصول آن توسط اشخاص مهم نیست بلکه مهم این است که اطلاعات فوق در دسترس عموم قرار گرفته است و شرط تازگی را از اختراع زائل نماید .
« البته صرف اطلاع عموم از وجود اختراع به معنای نفی تازه بودن آن نیست بلکه باید شخص یا اشخاص مطلع با آگاهی از نحوه عملکرد اختراع ، آن را با توجه به نوع کاربرد آن در صنعت مورد استفاده قرار دهند ».[۲۵۹]
ب ) استفاده از اختراع قبل از تاریخ تقاضا یا در مواردی حق تقدم قبل از تاریخ حق تقدم است : از دیگر مواردی است که می توان برای زوال تازگی از اختراع ، بر شمرد . « استفاده از اختراع قبل از تاریخ تقاضا یا در مواردی حق تقدم قبل از تاریخ حق تقدم است. بنابراین اگر قبل از تاریخ تقاضای ثبت اختراع یا در موارد مقتضی قبل از تاریخ حق تقدم ، اختراع ادعایی مورد عمل و یا استفاده قرار گرفته باشد ، شرط تازگی اختراع از بین رفته و در نتیجه اختراع ویژگی و شرایط خود را برای ثبت از دست خواهد داد ».[۲۶۰]
زوال وصف تازگی در تبصره ماده ۳۷ قانون ثبت علائم و اختراعات مقرر شده است . در این ماده تصریح شده است : « هر اختراع یا هر تکمیل اختراع موجودی که قبل از تقاضای ثبت خواه در ایران و خواه در خارجه در نوشتجات یا نشریاتی که در دسترس عموم است شرح و یا نقشه آن منتشر شده و با به مورد عمل یا استفاده گذارده شده باشد اختراع جدید محسوب نمی گردد ».
بنابراین در مرحله اول خود مخترع است که باید اطلاعات اختراع خود را به صورت محرمانه حفظ نموده و آن را از دسترس دیگران خارج نماید. بی شک افراد بی شماری در جوامع مختلف به دنبال مطامع منفعت طلبانه خویش بوده و برای رسیدن به اهداف شوم اقتصادی خود ، از هیچ کاری ابا نخواهند نمود اما در مرحله دوم دولتها نیز با وضع قوانین مستحکم تر وپیشگیرانه در این راه همراه خوبی برای مخترعین خواهند بود.
بر اساس بند ( ه ) ماده ۴ قانون ثبت اختراعات ، طرح های صنعتی و علائم تجاری ، هر چیزی که در نقطه ای از جهان از طریق انتشار کتبی یا شفاهی یا از طریق استفاده عملی و یا هر طریق دیگر قبل از تقاضا و یا در موارد حق تقدم ناشی از اظهار نامه ثبت اختراع ، افشاء شده باشد را نمی توان به عنوان اختراع تلقی نمود. قابل ذکر است افشای اطلاعات بنابر قوانین ایران نباید در هیچ نقطه ای از جهان صورت پذیرفته باشد . ضمن اینکه باید توجه داشت که ایران دارای شرط تازگی مطلق می باشد .
استثنائات وارد بر زوال تازگی
الف) مهلت ارفاقی : مهلت ارفاقی مربوط به مواردی است که اقلامی که حاوی طرح هستند قبل از تسلیم تقاضا نامه فروخته شوند ، در نمایشگاه تجاری به نمایش گذارده شوند ، یا در یک کاتالوگ ، بروشور یا آگهی تبلیغاتی منتشر شوند . طی این دوره ، می توانید محصول خود را در بازار بفروشید بدون اینکه جدید بودن آن از بین برود و کماکان تقاضای ثبت آنرا تسلیم کنید.
در قانون۱۳۱۰ در باره مهلت ارفاقی مقرره ای وجود ندارد اما در قانون ثبت اختراعات ، طرحهای صنعتی وعلائم تجاری در بند (ه) ماده ۴ مقرر می دارد : « در صورتی که افشاء اختراع ظرف مدت ۶ ماه قبل از تاریخ تقاضا یا در موارد مقتضی قبل از تاریخ حق تقدم اختراع صورت گرفته باشد ، مانع ثبت نخواهد بود ». بنابر این بنظر می رسد مهلت ارفاقی استثنائی است برزوال تازگی اختراع. ماده ۲۶ آییننامه اجرایی قانون ثبت اختراعات، طرحهای صنعتی و علائم تجاری استفاده از مهلت ارفاقی مقرر در بند هـ ماده ۴ قانون از جمله ناظر بر موارد زیر است :
۱ - افشاء به دلیل یا در نتیجه سوء استفاده اشخاص ثالث یا ذیحق قبلی متقاضی انجام شده باشد؛
۲ - افشاء در نتیجه شرکت در یک نمایشگاه رسمی باشد که در این فرض متقاضی باید گواهی شرکت در این نمایشگاه را که به تأیید مسئولان ذیربط رسیده همراه با درج این مطلب که اختراع فقط در نمایشگاه مذکور به نمایش گذاشته شده است، ظرف ۳۰ روز از تاریخ تسلیم اظهارنامه به مرجع ثبت تسلیم نماید.
تبصره : منظور از نمایشگاه رسمی نمایشگاهیاست که توسط دولت یا ادارات ذیصلاح داخلی تشکیل میشود و یا توسط دولت یا اشخاص ذیصلاح در یک کشور عضو کنوانسیون پاریس و در سطح بینالمللی برگزار میگردد. در فرض اخیر گواهی مسؤولان ذیربط نمایشگاه رسمی باید به تأیید نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران رسیده باشد.
« افشای اختراع متقاضی یا ذیحق قبلی او ظرف مدت شش ماه قبل از تاریخ تقاضا در موارد مقتضی قبل از تاریخ حق تقدم موجب زوال تازگی اختراع نمی گردد . به عبارت دیگر ، اطلاق مقرره هر نوع افشایی را توسط مخترع یا ذیحق قبلی در بر می گیرد . بنابر این حتی اگر افشای اختراع توسط خود مخترع یا ذیحق قبلی در نتیجه بی تجربگی و غیره هم باشد در حیطه استثنائات زوال تازگی قرار خواهد گرفت ».[۲۶۱]
قانون ثبت اختراعات ، طرح های صنعتی و علائم تجاری از این ویزگی استفاده نموده که اجرای آن ، ساز و کارهای مناسب خود را می طلبد ، بر اساس آن مخترع می تواند حق تقدم خود را شش ماه قبل از ثبت اختراع نیز محفوظ دارد .
در جهان دو سیستم اول ثبت[۲۶۲] و اول اختراع[۲۶۳] وجود دارد ، در سیستم اول ثبت که بر گرفته از حقوق اروپایی است ، حق مخترع از زمان ثبت اختراع محفوظ است ، درحالی که در سیستم اول اختراع قبل از ثبت نیز یک مهلت ارفاقی سه تا دوازده ماهه را برای مخترع در نظر گرفته می شود . قانون فعلی با وجود قانون مصوب ۱۳۱۰ از این سیستم پیروی می کند.
ب ) ارائه اختراع در نمایشگاههای بین المللی : از دیگر استثنائات مترتب بر زوال تازگی ، ارائه اختراع در نمایشگاههای بین المللی است . این موضوع در قانون ثبت علائم و اختراعات و قانون ثبت اختراعات ۱۳۸۶ بصورت وضوح مطرح نگردیده است ، اما از آنجا که ایران از اعضای کنوانسیون پاریس محسوب می شود این کنوانسیون درماده ۱۱ مقرراتی را در این زمینه وضع نموده است . « کشورهای اتحادیه طبق مقررات و قوانین داخلی خود از اختراعات ، نمونه های اشیاء مصرفی ، طرحها و مدل های صنعتی و همچنین علائم صنعتی با تجارت که قابل صدور گواهینامه ثبت هستند و برای محصول در نمایشگاه های بین المللی رسمی یا نمایشگاه هایی که در سرزمین یکی از آن کشورها تشکیل شده و از رسمیت آن شناخته شده عرضه می شود موافقت به حمایت موقت آن خواهند کرد ».[۲۶۴] بر این اساس شرایط زیر می تواند این استثنا را بر زوال تازگی بوجود آورد :
۱- کشورها از مقررات و قوانین داخلی خود از اختراعات بهره ببرند .
۲- اختراعاتی قابل ارائه باشند که قابلیت ثبت را داشته باشند .
۳- در نمایشگاه های بین المللی به نمایش گذارده شوند .
۴- حمایت از آنها موقت خواهد بود . بر اساس بند ۲ ماده فوق حمایت موقت مهلت های مقرره در ماده ۴ را اضافه نخواهد کرد .
چنانچه بعداٌ حق تقدم مورد ادعا قرار گیرد اداره صالح ثبت هر کشور می تواند ابتدای مهلت را از تاریخ ورود محصول به نمایشگاه احتساب کند .
« از آنجا که ماده ۹ قانون مدنی صراحت بر این دارد که مفاد معاهدات بین المللی که ایران به آن الحاق شده است در حکم قانون داخلی را دارا می باشد ، برای رفع هر گونه شبه ، ضروری به نظر می رسد که اطلاق قسمت اخیر بند (ه) ماده ۴ قانون ۱۳۸۶ ، اختراعات نمایش داده شده در نمایشگاه های بین المللی را شامل گردیده و بنابر این می توان نتیجه گرفت که قانونگذار از روش دوم مذکور در فوق ، برای حمایت از اختراعات نمایش داده شده در نمایشگاه های بین المللی ، استفاده کرده اند که اقدامی مناسب به نظر می رسد ».[۲۶۵]
ب ) ابتکاری بودن اختراع
اختراع باید علاوه بر نو بودن ارتقاء قابل توجهی را در حیطه خود موجب شود ؛ بطوری که استنتاج آن توسط فردی با دانش متوسط در آن زمینه امری بدیهی محسوب نشود . به عبارت دیگر راه حل فنی را که اختراع برای حل مشکل پیشنهاد می کند باید نسبت به سایر راه حل های احتمالی موجود ، مزیت قابل توجهی داشته باشد . در واقع اختراع باید بتواند در حیطه خود مشکلی را از مشکلات موجود که هنوز راه حلی ندارند ، حل نماید تا دارای گام ابتکاری باشد . « هر چند وصف ابتکاری بودن به عنوان شرط لازم به جهت حمایت از اختراعات ذکر گردیده است ، اما از آنجا که هیچ گونه محدودیت کمی در خصوص میزان خلاقیت و ابتکاری بودن یک اختراع تعیین نگردیده است ، لذا یک اختراع ممکن است بسیار ساده باشد ، لیکن بدیهی و معمولی تلقی نشود ».[۲۶۶]
نام متغیرها
ضریب رگرسیون(β)
عدد معنی دار (sig)
نتیجه فرضیه
آموزش استعداد
۳۴۳/.
۰۰۰/۰*
رد می شود
نتایج جدول شماره(۱۳-۴) نشان میدهد که : آموزش کارکنان مستعد بر جانشینپروری نیروی انسانی اثر مثبت و مستقیم(معنی دار) دارد. چرا که میزان p-value (sig) متغیر انتخاب استعداد(۰۰۰/۰sig=) کمتر از ۰۵/۰ است بنابراین فرض پژوهشگر(H1)تایید و فرض صفر(H0)رد می شود.بنابراین میتوان گفت که؛ آموزش کارکنان مستعد بر جانشینپروری نیروی انسانی اثر مثبت و مستقیم(معنی دار) دارد. همچنین با توجه به ضریب رگرسیون(β) متغیر مشارکت استعداد مشخص می شود میتوان گفت نوع رابطه دو متغیر مثبت و هم جهت میباشد و که آموزش کارکنان مستعد بر جانشینپروری نیروی انسانی به عنوان متغیر وابسته۳۴۳/۰ تاثیر دارد.
فرضیه ۴: حفظ و نگهداشت کارکنان مستعد بر جانشین پروری نیروی انسانی اثر مثبت و مستقیم(معنی دار) دارد.
حفظ و نگهداشت کارکنان مستعد بر جانشینپروری اثر معنی دار ندارد.
حفظ و نگهداشت کارکنان مستعد بر جانشینپروری اثر معنی دار دارد.
برای آزمون فرضیه، از آزمون آماری رگرسیون خطی ساده استفاده شد. برای این منظور تاثیر زیر شاخص مدیریت استعداد یعنی آموزش استعداد به عنوان متغیرهای مستقل بر جانشینپروری نیروی انسانی به عنوان متغیر وابسته از طریق رگرسیون خطی ساده محاسبه گردید که نتایج این محاسبات از طریق خروجی نرم افزار spssدر جدول(۱۴-۴)ملاحظه می شود.
جدول شماره۱۴-۴: نتایج رگرسیون خطی حفظ و نگهداشت استعداد و جانشین پروری
نام متغیرها
ضریب رگرسیون(β)
عدد معنی دار (sig)
نتیجه فرضیه
حفظ و نگهداشت استعداد
۵۶۱/.
۰۰۰/۰*
رد می شود
نتایج جدول شماره( ۱۴-۴) نشان میدهد که : حفظ و نگهداشت کارکنان مستعد بر جانشینپروری نیروی انسانی اثر مثبت و مستقیم(معنی دار) دارد. چرا که میزان p-value (sig) متغیر انتخاب استعداد(۰۰۰/۰sig=) کمتر از ۰۵/۰ است بنابراین فرض پژوهشگر(H1)تایید و فرض صفر(H0)رد می شود.بنابراین میتوان گفت که؛ حفظ و نگهداشت کارکنان مستعد بر جانشینپروری نیروی انسانی اثر مثبت و مستقیم(معنی دار) دارد. همچنین با توجه به ضریب رگرسیون(β) متغیر مشارکت استعداد مشخص می شود که میتوان گفت نوع رابطه دو متغیر مثبت و هم جهت میباشد و آموزش کارکنان مستعد بر جانشینپروری نیروی انسانی به عنوان متغیر وابسته۵۶۱/۰ تاثیر دارد.
۴٫۳٫۴٫ رابطه متغیرها با اطلاعات جمعیت شناختی
۴٫۳٫۴٫۱٫ جنسیت
جدول شماره۱۵-۴:نتایج رابطه بین متغیرهای تحقیق و جنسیت(آزمون t)
نام متغیرها
گفتمان غرب
آزادی جسمی وروحی
آرامش
محدودیت آزادی باقوانین اسلامی ومجازات
آزادی مطلق
ویژگی های دستوری واجدکدام ارزش های تجربی،بیانی ورابطه ای هستند؟
الف.ارزش های تجربی :در خلال متن فرد برای درابهام گذاشتن برخی جنبه ها وپرهیز از دادن توضیح وباز کردن موضوع ازجملات کلی وانتزاعی وفرایند اسم سازی در متن استفاده کرده است.بطورمثال:«آزادی زیر پا گذاشتن واهمیت ندادن به هیچ کس وهیچ چیز نیست بلکه به این معنی که در حد وحیطه خودانسان آرامش داشته باشه».وبدین گونه خواسته بدون اینکه توضیح صریح دهد برداشت ِخاص ِخود را از آزادی برای خواننده توجیه کند.
ب. ارزشهای بیانی :استفاده از افعال زمان حال برای بیان نظرات خود(می شنوم،می کنم،نیست،تدوین شده،مشخص کرده…)
پ. ارزش های رابطه ای :درمتن اکثرجملات بصورت خبری هستند :«آزادی به این معنانیست که انسان هر قانونی روبخواهد زیر پا بگذارد ».کلمه باید نیزدرمتن دیده می شود که نشان دهنده ادعای اقتدارفرد است به بیانی دیگر فرد می خواهد مقتدرانه نظرش رابیان دارد:«انسان باید در حالت آزادی ازلحاظ جسمی وروحی در آرامش باشد….».
تفسیر وتبیین:
ماجرا چیست ؟ماجرا در رخداد ارتباطی مذکورپاسخ یک دانش آموز به سوال (آزادی برای شما چه معنایی دارد؟)است.چه کسانی درگیر ماجرا هستند؟ در رخداد ارتباطی مذکور از یک طرف دانش آموز از زبان یا گفتمان خود به بیان معنای آزادی می پردازدوازگفتمان غرب وگفتمان حاکم بر جامعه به عنوان غیر استفاده می کند.روابط میان آنها چیست؟ دانش آموز می خواهد معنای خاص خود از آزادی را توجیه کند وبه طرف مقابل بقبولاند.نقش زبان چیست؟ اززبان برای رسیدن به هدف خود یعنی توضیح برداشت خود از آزادی استفاده می کند.در این رخداد ارتباطی همانطور که در قسمت توصیف مشخص شد دانش آموز از زبان خود (گفتمان خودمدرن ) به تعریف آزادی می پردازد وبرای توجیه این برداشت خود از دو غیر(غرب وگفتمان حاکم بر جامعه )استفاده می کند وبا حاشیه رانی گفتمان غیر وبرجسته سازی گفتمان خود تصویر دلخواه خود را ازآزادی ارائه می کند.علت حاشیه رانی گفتمان حاکم بر جامعه را محدودیتها یی می داند که این گفتمان برای آزادی ایجاد می کند.علت حاشیه رانی گفتمان غرب ،در ورای متن ،آزادی مطلقی است که این گفتمان طرفدارآن است.بدین ترتیب با به حاشیه بردن دو گفتمان غیر نویسنده به باز تعریف آزادی از گفتمان خود می پردازد .درمتن حاضر به هر دوجنبه آزادی ازدیدگاه برلین پرداخته شده است (مثبت ومنفی)از دیدگاه دانش آموز آزادی مثبت ازنوع درونی آزادی است که حکومت بر آن تاکید دارد وآزادی منفی آزادی است که فرد خواهان آن است.
مورد چهار:
مکان:دبیرستان فرهنگ ۲۴/۱۰/۹۳ جنسیت:زن
«اولین بارباشعاراستقلال ،آزادی ،جمهوری اسلامی باآزادی آشناشدم. هرچیزی به مقدارخودش خوب هست.وجودآزادی درجامعه باعث میشه که مردم نظریات خودشونو آزادانه بیان کنن.آزادی خوب که بااستقلال همراه بشه که بواسطه اون جامعه به پویایی وتحرک میرسه. آزادی که دریک جامعه اسلامی وجود داره باآزادی که دریک جامعه ای که حکومت غیراسلامی درآن حاکمِ بسیارمتفاوت.برخی فکرمی کنن آزادی یعنی اینکه هرکسی مختارباشه هرپوششی روکه می خواد به تن کنه یاهرحرفی که درفکر داره به زبون بیاره. این طرزفکرازاساس اشتباه .ماازآزادی بیان برخورداریم چون می تونیم طرزفکرخودمونوبه دیگری منتقل کنیم این یعنی آزادی.آزادی درکتابهای درسی بگونه ای معرفی میشه که افراد جامعه به منظور یکپارچه سازی ووحدتی که بایددرجامعه حاکم باشه باید به گونه ای عقایدخودرابیان کنن درحالی که جامعه به سمت هدف خود حرکت میکنه مانع خللی درنظام نشه .مردم آزادانه به پای صندوق های رای می رن وآزادانه کاندیدای موردنظرخود رو انتخاب می کنن وهیچ نظری به اونها تحمیل نمیشه.هیچگاه آزادی درجامعه ما محدود نشده وهمه افراد می تونن آزادانه نظرخود راابراز کنن.اما یک جامعه زمانی به تکامل می رسه که افرادآزادی بیان خود را در قالب حرف های آگاهانه بکار بگیرن».
مرحله توصیف:
کلمات واجد کدام ارزش های تجربی،بیانی ورابطه ای هستند؟
الف.ارزش های تجربی:آنچه که در نگاه اول دراین متن جلب توجه می کند استفاده از برخی کلمات وتکرارآنها درخلال متن است:
(شعاراستقلال ،آزادی ،جمهوری اسلامی،جامعه اسلامی ،حکومت غیراسلامی،آزادی بیان،یک پارچه سازی ووحدت،خللی درنظام)
تضاد معنایی : درخلال متن دوگفتمان را می توان تشخیص داد :گفتمان خود(اسلام سیاسی) که از زبان گفتمان حاکم در جامعه سخن می راندبه بیانی دیگر حامی گفتمان حاکم برجامعه است (اما اینکه آزادی که از آن جانبداری می کند همان آزادی مورد نظر گفتمان حاکم برجامعه است جای بحث دارد) وگفتمان غرب که گفتمان غیرِگفتمان حاکم بر جامعه می باشدوارزشهای متضادی به هر یک از آنها نسبت داده می شود :
گفتمان حاکم بر جامعه (آزادی درمقدار خودش) گفتمان غرب (آزادی مطلق)
ب.ارزش های رابطه ای :فرد با اشتباه خواندن برخی برداشتها ازآزادی می خواهد رابطه ای همدلانه با خواننده برای پذیرش افکارش ایجاد کند:«برخی گمان می کنند آزادی یعنی اینکه هرکس مختار باشد هرنوع پوششی را که می خواهد به تن کند یا هر حرفی راکه درفکر دارد به زبان بیاورد این گونه طرز تفکر از اساس اشتباه است».
پ. ارزشهای بیانی :
جدول۴-۲-۴:گفتمان های اشاره شده مورد۴
گفتمان حاکم بر جامعه-گفتمان خودمدرن
گفتمان غرب
آزادی
استقلال
وحدت ویک پارچگی
آزادی بیان
انتخابات
آزادی مطلق
آزادی پوشش ویا هر کس هر حرفی دارد به زبان آورد که از اساس اشتباه است.
ویژگی های دستوری واجد کدام ارزش های تجربی،بیانی ورابطه ای هستند ؟
الف.ارزش های تجربی:در خلال متن فرد برای درابهام گذاشتن برخی جنبه ها وپرهیز از دادن توضیح وباز کردن موضوع ازجملات کلی وانتزاعی وفرایند اسم سازی در متن استفاده کرده است.به مورد زیر به عنوان نمونه توجه کنید:«افرادی که در یک جامعه زندگی می کنند به منظور یکپارچه سازی ووحدتی که باید دریک جامعه حاکم باشد باید بگونه ای عقاید خود رابیان کنند در عین حال که جامعه به سمت هدف خود حرکت می کندباعث خللی در نظام نشود».وبدین گونه خواسته بدون اینکه توضیح صریح دهد برداشت ِخاص ِخود را از آزادی برای خوننده توجیه کند.
ب.ارزشهای بیانی :استفاده از افعال زمان حال برای بیان نظرات خود: (می شود، می روند، می کند، می رسد، نشود،می خواهد،می توانیم،هستند،می توانیم،…)
پ.ارزش های رابطه ای :درمتن اکثرجملات بصورت خبری هستند.نکته مهم استفاده زیاد از کلمه باید است که نشان دهنده ادعای اقتدارفرد است به بیانی دیگر فرد می خواهد مقتدرانه نظرش رابیان دارد:«…هرنظردرباره آزادی باید درزمان خود ابراز شود…»
تفسیروتبیین : ماجرا چیست ؟ماجرا در رخداد ارتباطی مذکورپاسخ یک دانش آموز به سوال (آزادی برای شما چه معنایی دارد؟)است.چه کسانی درگیر ماجرا هستند؟ در رخداد ارتباطی مذکور از یک طرف دانش آموز از زبان یا گفتمان خود(اسلام سیاسی) به بیان معنای آزادی می پردازدوازگفتمان غرب به عنوان غیر استفاده می کند.روابط میان آنها چیست؟ دانش آموز می خواهد معنای خاص خود از آزادی را توجیه کند وبه طرف مقابل بقبولاند.نقش زبان چیست؟ اززبان برای رسیدن به هدف خود یعنی توضیح برداشت خود از آزادی استفاده می کند.
در این رخداد ارتباطی همانطور که در قسمت توصیف مشخص شد دانش آموز از زبان خود (گفتمان اسلام سیاسی ) به تعریف آزادی می پردازد وبرای توجیه این برداشت خود از گفتمان غرب به عنوان غیر استفاده میکند وبا به حاشیه رانی گفتمان غیر وبرجسته سازی گفتمان خود تصویر دلخواه خود را ازآزادی ارائه می کند.علت حاشیه رانی گفتمان غرب ،آزادی مطلقی است که این گفتمان طرفدارآن است :«دریک جامعه اسلامی آزادی که وجود دارد باآزادی که دریک جامعه ای که حکومت غیر اسلامی درآن حاکم است بسیارمتفاوت است .برخی گمان می کنند آزادی یعنی هر کس مختار باشد هر پوششی را که می خواهد به تن کند یا هر حرفی را که در فکر دارد به زبان بیاورد این گونه طرز فکر از اساس اشتباه است».بدین ترتیب با به حاشیه بردن گفتمان غیر نویسنده به باز تعریف آزادی از گفتمان خود می پردازد که در این باز تعریف بر آزادی بیان واستقلال،حکومت اسلامی،وحدت ویکپارچگی تاکید می شود که حدود آن توسط گفتمان حاکم در جامعه مشخص می شود.نکته مهم در خلال متن این است که باآنکه نویسنده از گفتمان حاکم برجامعه دفاع می کند ولی بر آن جنبه از آزادی که از نظرگفتمان حاکم مهمترین جنبه آزادی است (آزادی درونی) بطور صریح اشاره نمی کند .از اینجا می توان نتیجه گرفت که کتب درسی در تفهیم این جنبه از آزادی به دانش آموز موفق عمل نکرده است.از میان جنبه های مختلف آزادی بنا برنظریه برلین در این رخداد ارتباطی برآزادی مثبت پرداخته شده است .وبیشترین تاکید بر آزادی اجتماعی است.
مورد پنج:
همکاران[۱۲]،۲۰۰۵).
در این بین هوش اخلاقی کارکنان به عنوان توانایی که میتواند باعث خلق محصولاتی جدید شود و یک فرهنگ ارزشمند را ایجاد کند از اهمیت بسزایی برخوردار است . از میان انواع هوش، هوش اخلاقی باعث توجه به زندگی انسان، رفاه اقتصادی و اجتماعی، ارتباطات آزاد و حقوق شهروندی میگردد و به این حقیقت اشاره می کند که ما در فرایند زندگی یاد میگیریم که چگونه در سازمان و اجتماع خوب باشیم (ترنر و بارلینگ[۱۳]، ۲۰۰۲) و اشتیاق و توانایی فرد را برای قراردادن معیارهای برتر و فراتر از منابع خود وحتی اثربخشی در کانون واکنش های فردی مد نظر قرار می دهد (بهرامی و همکاران ،۱۳۹۱). تجربه های مدیران تجاری درآمریکا، ژاپن و بسیاری از موسسات خصوصی و شرکتهای کارآفرینی نشان داده اند که رفتارهای اخلاقی تنها انجام دادن درست کار نیست، بلکه انجام کاردرست است. همچنین تحقیقات انجام شده دربیش از ۱۰۰ شرکت نشان دادکه هوش اخلاقی تأثیر بسیار قوی بر عملکرد مالی سازمان دارد (ترنر و بارلینگ ،۲۰۰۲).
از جمله مباحثی که باعث ایجاد نگرانی مدیران در عصر حاضرشده است بروز مشکلات و مسائل پیچیده ای است که از طریق رعایت نشدن اصول اخلاقی توسط زیردستان می باشد در این راستا مؤثرترین پدیده ای که می تواند یاور مدیران در راهگشای مسائل و مشکلات باشد، هوش اخلاقی است (وینست[۱۴]، ۲۰۰۳).
نتیجه بازاریابی داخلی و هوش اخلاقی برای کارکنان افزایش تعامل مثبت و اثربخشی با مشتریان خواهد بود. مشتریان و کارکنان هر دو منابع انسانی یک سازمان را تشکیل می دهند و مشتریان یک سازمان اغلب کاری را انجام می دهندکه کارکنان سازمان ممکن است همان کار را به شیوه ای دیگر انجام دهند (هالبسلبت[۱۵]، ۲۰۰۴).
ازمهمترین منابع خدماتی می توان بانک را نام برد، بانکها برای بهبود رفتارشهروندی باید درخصوص عوامل مؤثر آنها تحقیق کنند و به واسطه تأمین رضایت مشتریان شاهد رفتار شهروندی ازسوی آنها باشند. ازآنجا که مشتریان می توانند بهره وری سازمان را بالا ببرند (تامپسون[۱۶]،۱۹۶۷) و سازمانهای خدماتی از جمله بانکها به عنوان سیستم های بازی که با محیط خود در حال مراوده هستند و از این زاویه بانکها به محیطشان برای منابع ورودی وابسته هستند زیرا انواع گوناگونی از داده ها را از محیطشان وارد کرده و ستاده هایی را به عنوان خدمت بازمی گردانند (روزنبام[۱۷]، ۲۰۰۷)؛ شناخت شاخص های رفتار شهروندی مشتری اهمیت می یابد.
بنابراین با توجه به اینکه بانکها به عنوان مؤسسات و سازمانهای خدماتی و مالی، نویدبخش توسعه اقتصادی برای جامعه وکشور هستند و وجود دو عامل هوش اخلاقی و بازاریابی داخلی درسازمان مؤلفه های ارزش آفرینی هستندکه قابلیتهای سازمان را بهبود می بخشند و البته که مشتریان سازمان نیز بارفتارهای شهروندی خویش، تعیین کننده موفقیت یا شکست بنگاههای اقتصادی بوده و عامل دوام فعالیت های سازمان هستند. این تحقیق درصدد است که برای اولین بار به این سؤال پاسخ دهدکه آیا بازاریابی داخلی با توجه به نقش هوش اخلاقی کارکنان بر رفتارشهروندی مشتری تاثیر می گذارد؟
۱-۳ اهمیت و ضرورت تحقیق
افزایش رقابت در بازار و به ویژه در بازار خدمات مالی، سازمانهای عرضه کننده خدمات مالی مانند بانکها را نیازمند استراتژیهایی می سازد که علاوه بر حفظ مزایای رقابتی آنها در بازار، موجب افزایش سهم آنها در این بازارها شود. ازآنجاکه یکی از شاخص های برتری یک سازمان به سازمان دیگر دارا بودن نیروی انسانی متعهد و با اخلاق می باشد، وجود چنین نیروی متعهدی نه تنها موجب نیل به اهداف سازمان می شود بلکه وجه ی سازمان را در اجتماع مهم جلوه داده و زمینه را برای رشد و توسعه فراهم می کند. همچنین انعطاف پذیری و تنوع فزاینده ی نیروی کار و عدم رعایت اخلاق درسازمانها توجه بسیاری از پژوهشگران ازجمله بوربا (با نظریه ی هوش اخلاقی) را به خود جلب نموده است. در این میان مشتریان سازمانهای خدماتی سهم بسزایی در سودآوری این سازمانها ایفا می کنند. اگرسازمانها قادر به حفظ وجذب و ایجاد وفاداری در مشتریان خود نباشند بخش قابل توجهی ازسهم بازارخود را دراختیار رقبا قرارمی دهند. تحقیقات مختلف نشان داده است کارکنان بخش های خدماتی به طورعام وبخش های خدمات مالی به طورخاص سهم بسزایی درجلب مشتریان و ایجاد و حفظ وفاداری درآنها دارند که بازاریابی داخلی برآن تأکید دارد (آقازاده و مهرنوش، ۱۳۸۹). ازآنجا که جذب و حفظ مشتری، عامل سودآوری برای سازمان (بانک ها) قلمداد می شود، این امر مستلزم تحول درساختار، فرهنگ، رویه ها و سایر ابعاد سازمانی است. تشخیص و شناسایی شیوه های جذب مشتری و راه های افزایش وفاداری درآنها می تواند توانایی سازمان را برای بقا در محیط پویای اقتصادی ارتقا دهد. یکی از روش های نوین که توجه اکثر محققان سازمان و مدیریت را به خودجلب کرده است، سازه هوش اخلاقی و پرورش ابعاد آن در میان مدیران و کارکنان سازمان است. امروزه تنها مدیران وکارکنان با هوش اخلاقی بالا میتوانند درسازمان اعتماد و تعهد ایجادکنند که مبنایی برای مبادله و سودآوری گسترده و درست است. به عبارت دیگر اخلاقیات برای تجارت خوب است (مانالاک[۱۸]، ۲۰۰۶). حال در اثر بازاریابی داخلی می توان پرسنل با انگیزه و متعهد به سازمان را در امرکمک به سازمان در اختیار گرفت و منجر به پیشبرد اهداف سازمان شد وکارکنان را در درک و پذیرش مأموریت و اهداف، استراتژیها، خدمات و سیستم ها و رقابت بانک یاری داد بنابراین بازاریابی داخلی درتلاش است که پیوسته کارکنان با انگیزه به تلاش را درسازمان نگه دارد. پس در بانک ها که به دنبال اتخاذ استراتژیهایی برای افزایش سهم خود در بازار و سودآوری هستند سرمایه گذاری در حوزه ی مشتریان داخلی لازم میباشد زیرا منافع سازمان را تضمین نموده و ارتباط بین سازمان و مشتریان بیرونی را افزایش می دهند. علاوه بر توجه به نیازهای مشتریان درونی (کارمندان) توجه به نیازهای مشتریان بیرونی و تلاش برای جلب توجه آنها ازجمله نگرانی های اصلی مدیران به ویژه درسازمان های مبتنی بر خدمات است. ازطرف دیگر، حفظ مشتریان راضی و وفادار، مزایای قابل توجهی برای سازمان دارد که با اهمیت قائل شدن برای نیازهای مشتریان تجلی می یابد. مفهوم رفتار شهروندی مشتریان، توجه علمی را در زمینه مدیریت خدمات جلب کرده است (گرون و آکیتو[۱۹]، ۲۰۰۲). ازآنجا که رفتارشهروندی مشتریان منجر به موفقیت کلی سازمانهای خدماتی در بسیاری جهت میشود اعمال و رفتارهایی که از مشتریان سر می زند، درسازمانهایی که به فراخور نوع فعالیتهایشان با ارباب رجوع و مشتری سروکار دارند (مانندسازمانهای خدماتی) از اهمیت فوق العاده ایی برخوردار است. بنابراین رفتارشهروندی مشتری به احتمال زیاد، یکی ازدغدغه های اصلی آینده سازمانهای خدماتی خواهد شد. سازمانهای خدماتی باید درک کنند که چگونه می توان پتانسیل های منابع انسانی را که به عنوان مهمترین، گرانبهاترین و با ارزش ترین سرمایه و منبع سازمانی محسوب می شوند و تنها عنصردارای شعوری هستند که به عنوان هماهنگ کننده سایرعوامل سازمانی و هم استفاده کننده ازخدمات سازمان نقش اصلی را در میان کلیه عوامل دارد، عملی کنند. چنانچه مدیران بانکها با توجه به بازاریابی داخلی و هوش اخلاقی موجود درمیان کارمندانشان درک صحیحی از رفتارشهروندی مشتری داشته باشند بهترمی توانند نه تنها باعث جذب مشتریان بیشتر و حفظ مشتریان کنونی شوند بلکه بازخوردی که مشتریان بانک ارائه می دهند باعث آگاهی سازمان از مشکلات و درنهایت موجبات افزایش عملکرد کسب و کارمی شود. این تحقیق منحصربفرد است و تاکنون درخارج و داخل تحقیقی با این عنوان که مؤلفه های بازاریابی داخلی، هوش اخلاقی و رفتارشهروندی مشتری را بررسی کرده باشد، یافت نشد، از آنجا که تأثیر بازاریابی داخلی وهوش اخلاقی کارکنان بر رفتارشهروندی مشتری درصنعت بانکداری، در مطالعات داخلی یافت نشد، یکی دیگر از نقاط اهمیت این پژوهش کاهش شکاف دانشی و بینشی عظیم در خصوص ارتباط این سازه ها می باشد. یکی دیگر از جنبه های مهم پژوهش جدید بودن موضوع مورد مطالعه می باشد. در این راستا می توان اذعان داشت که سازمان ها برای بهبود فعالیت های خود نیازمند بهسازی مداوم نیروی انسانی و رفتار مدنی آنها هستند و این امر برای سیستم سازمانهای کشورمان که درگیر انبوهی از مسائل و مشکلات هستند، اهمیت بیشتری دارد. شیوه ی بهسازی مداوم رفتار کارکنان همواره از دغدغه های مهم سیاستگذاران و پژوهشگران حوزه سازمان و مدیریت و نیز برنامه ریزان آموزش بوده است و این دغدغه با توجه به فضاهای بسیار پیچیده ی سازمان های امروز بیشتر از پیش شده است. با آنکه رویکردهای مختلف بهسازی رفتار کارکنان به بوته ی آزمون گذاشته شده اند اما رویکردی که بتواند نیازهای ذی نفعان بیرونی و درونی سازمان را به طور همزمان برآوده سازد، وجود ندارد.
۱-۴ اهداف تحقیق
۱-۴-۱ هدف کلی
بررسی تأثیر بازاریابی داخلی بر رفتارشهروندی مشتری با لحاظ نمودن نقش تعدیل گر هوش اخلاقی کارکنان.
۱-۴-۲ اهداف جزئی:
-
- بررسی تأثیر هوش اخلاقی کارکنان بر رفتارشهروندی مشتری.
-
- بررسی تأثیر بازاریابی داخلی با توجه به نقش هوش اخلاقی کارکنان بررفتارشهروندی مشتری.
-
- بررسی تأثیر بازاریابی داخلی بر رفتار شهروندی مشتری.
۱-۵ فرضیه های تحقیق
۱-۵-۱ فرضیه های اصلی
-
- هوش اخلاقی کارکنان بر رفتار شهروندی مشتری تأثیر معنی داری دارد.
۲٫بازاریابی داخلی بر رفتار شهروندی مشتری تأثیر معنی داری دارد.
۳٫بازاریابی داخلی از طریق هوش اخلاقی کارکنان بر رفتار شهروندی مشتری تأثیر معنی داری دارد.
۱-۵-۲ فرضیه های فرعی
-
- امنیت شغلی بر رفتار شهروندی مشتری اثر معنی داری دارد.
-
- رضایت از حقوق و مزایا بر رفتار شهروندی مشتری اثر معنی داری دارد.
-
- توانمند سازی بر رفتار شهروندی مشتری اثر معنی داری دارد.
-
- اطلاع رسانی بر رفتار شهروندی مشتری اثر معنی داری دارد.
-
- حمایت کاری خانوادگی بر رفتار شهروندی مشتری اثر معنی داری دارد.
-
- رابطه رهبـر _ پیرو بر رفتار شهروندی مشتری اثر معنی داری دارد.
۷٫کاهش تبعیض بین پست ها بر رفتار شهروندی مشتری اثر معنی داری دارد.
۱-۶ قلمرو تحقیق
قلمرو تحقیق شامل قلمرو موضوعی، مکانی و زمانی میباشد.
-
- قلمرو موضوعی: موضوع تحقیق در محدوده ی مدیریت منابع انسانی و رفتار سازمانی و مدیریت بازاریابی قرار دارد.
-
- قلمرو مکانی تحقیق: مکان انجام این پژوهش بانک های دولتی و خصوصی شهر ایلام می باشد.
-
- قلمرو زمانی تحقیق: قلمرو زمانی تحقیق نیز از اسفند سال ۱۳۹۲ تا شهریور ۱۳۹۳ را دربرمی گیرد.
۱-۷ روششناسی تحقیق
این پژوهش یک تحقیق کمی واز نظر هدف کاربردی است. همچنین ازنظر روش پژوهش، تحقیقی توصیفی، از نوع همبستگی است. روش جمع آوری اطلاعات به دو دسته میدانی و کتابخانهای تقسیم میشود. برای جمع آوری اطلاعات مربوط به چارچوپ نظری و پیشینه پژوهش از روش کتابخانهای و برای جمع آوری اطلاعات مورد نظر جهت آزمون فرضیات از روش میدانی (ابزار پرسشنامه) استفاده شده است. برای سنجش مؤلفه های بازاریابی داخلی از پرسشنامه ای که قبلا توسط اساتید طراحی و روایی و پایایی ان مورد تأیید قرار گرفته است، استفاده شده که این پرسشنامه شامل ۷ بعد است. این ابعاد عبارتند از: امنیت شغلی، رضایت ازحقوق و مزایا، توانمند سازی، اطلاع رسانی، حمایت کاری خانوادگی، رابطه رهبر_پیرو، کاهش تبعیض بین پست ها. برای سنجش هوش اخلاقی از پرسشنامه استاندارد هوش اخلاقی استفاده می شود و برای سنجش ابعاد رفتار شهروندی مشتری از پرسشنامه استاندارد استفاده شده که شامل ابعاد ۶ گانه ی: تبلیغ شفاهی، کمک به مشتریان دیگر، صدای نارضایتی مشتری، ارائه بازخور به شرکت، مشارکت در فعالیت های سازمان، تحمل در برابر کاستی های ارائه خدمت می باشد. این پژوهش دو جامعه را مورد بررسی قرار می دهد که جامعه آماری اول کارمندان بانک های استان ایلام می باشد که با توجه به اینکه تعداد اعضای جامعه محدود است از فرمول کوکران برای جامعه محدود استفاده شد و حجم نمونه ۲۷۱ تعیین شد، جامعه آماری دوم مشتریان این بانک ها می باشند که با بهره گرفتن از فرمول تعیین حجم نمونه برای برای جامعه نامحدود تعداد نمونه تخمین زده شد و حجم نمونه ۳۰۳ تعیین شد. برای انتخاب نمونه روش سهمیه ایی استفاده شده که در نهایت پرسشنامه توزیع گردید و برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده توسط پرسشنامه از نرم افزار لیزرل و SPSS برای ترسیم نمودارها ی بخش آمار توصیفی از نرم افزار EXCEL استفاده می شود.
۱-۸ کاربرد نتایج تحقیق
درعصرجهانی شدن ماهیت کسب و کار آنگونه متحول شده که بسیاری از صنایع تولیدی وخدماتی موفق درجهان، به ارائه خدمت کارآمد ومنطبق با نیاز مشتری به عنوان یک منبع مزیت رقابتی می نگرند. ازآنجا که مقوله ی رضایتمندی از مشتریان داخلی به سمت مشتریان خارجی سازمان جریان دارد (پورتر و همکاران[۲۰]، ۱۹۷۴) و در مؤسسات خدماتی تولید خدمت و مصرف آن همزمان صورت می گیرد، ارائه دهندگان خدمات باکیفیت و اخلاقیات کار درون سازمانی بر روی عملکرد سازمان تأثیر قابل توجهی دارند بخاطر اینکه با هم در تعامل هستند (بوون و همکاران[۲۱]، ۱۹۸۵). ازجمله دغدغه های کنونی سازمانهای خدماتی کشف عواملی است که باعث رفتارهای درون سازمانی مؤثر و کارا (بازاریابی داخلی)، هوش اخلاقی و رفتارشهروندی از سوی مشتریان می باشد که چالش مهم تلقی می شود. این پژوهش برای اولین بار به بررسی آن می پردازد. ازآنجا که بازاریابی داخلی زیربنا و شالوده بازاریابی خدمات است و به یکی از استراتژیهای محوری و حیاتی بسیاری از شرکتهای خدماتی همچون بانکها مبدل گشته است، مدیران بانکها می توانند با بهره گرفتن از ابزار بازاریابی داخلی با توجه به نقش هوش اخلاقی کارمندان و با در نظر گرفتن بازخورهای بدست آمده از رفتار شهروندی مشتریان جهت رفع نقایص احتمالی استفاده کنند و عملکرد بهتری درکسب و کار داشته باشند. در سالهای اخیر بانکها به سمت خصوصی سازی و سرمایه گذاری خارجی پیش می روند، اگر استراتژیهای مرتبط به هنگام عرضه کالا و خدمات با کیفیت و بازاریابی داخلی (کارمندان) و همینطور نحوه ی برخورد با رفتارهای شهروندی مشتری به عنوان رفتارهای فرانقش آنان را به نحوه مطلوب تری تدوین و تعدیل کنند، از این طریق نه تنها به جذب و حفظ مشتریان می انجامد بلکه سودآوری را افزایش، نام جایگاه خود را ارتقا می دهند.
۱-۹ متغیرهای تحقیق
متغیر مستقل: در این تحقیق متغیر ملاک عبارت است از بازاریابی داخلی.
متغیر وابسته: در این تحقیق متغیر پیش بین عبارت است از رفتار شهروند مشتری.
متغیر تعدیلگر: در این تحقیق متغیر تعدیلگر عبارت است از هوش اخلاقی کارکنان.
۱-۱۰ تعریف متغیرها