کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب
 



جستجوی دانش جدید
ایجاد دانش و یادگیری
بکارگیری
ذخیره
توزیع
شکل ۱-۲: مدل مبتنی بر فرآیندهای دانش ((Hales,2001
۳-۴-۲ مدل رن جانستون[۶۶]
این مدل، به کار گیری مدیریت دانش را با توجه به در نظر گرفتن دو عامل میزان پیچیدگی کار و میزان تعاملات مورد نیاز برای انجام آن کار عملی می داند. این مدل، فعالیت های موجود در سازمان را به چهار دسته تقسیم می کند که ویژگی های آن ها به شرح زیر است:

ویژگی های فعالیت نوع اول :
رویه های استاندارد، اتکای زیاد به فرآیندها، متدولوژی رسمی و فرآیندهای ارتباطی قوی
ویژگی های فعالیت نوع دوم :
مهارت های هدفمند، آموزش های رسمی، رویه های استاندارد، روتین بودن کار و حداقل وابستگی از شاخص های عمده این نوع فعالیت است. تمام دانش در این نوع فعالیت ها کد گذاری شده و به شکل صریح وجود دارد.
ویژگی های فعالیت نوع سوم :
تکراری نبودن، نیاز به افراد متخصص، تعاملات محدود با طیف خاصی از کارکنان و تشکیل تیم های تخصصی حول محورهای مشخص از جمله شاخص های عمده گونه سوم است.
ویژگی های فعالیت نوع چهارم :
چالشی بودن فعالیت ها، روتین نبودن، نیاز به تخصص های وسیع، وابستگی زیاد، نیاز به کار تیمی و فرآیندهای ارتباطی قوی از جمله ویژگی های عمده این سطح به شمار می روند. متصدیان انجام این فعالیت ها از دانش نهفته زیادی برخوردارند. مبادله دانش های نهفته از طریق تشکیل تیم های متعدد، برگذاری کارگاه ها و سمینارها صورت می گیرد. سیستم های یادگیری، خلاقیت و جستجوی دانش از اجزای تفکیک ناپذیر این فعالیت ها به شمار می روند (Johnston,2000:6-10).
۴-۴-۲ مدل کاربست مدیریت دانش در سازمان های دولتی ایران
این مدل تحلیلی در سطوح چهارگانه ای صورت بندی شده است. سطح اول مدل تحلیلی ادعا می کند، عوامل سازمانی بر مدیریت دانش اثر مستقیم می گذارند. در سطح دوم تحلیل این ادعا مطرح شده است که شهروندان دانشی از طریق تحت تأثیر قرار دادن عوامل سازمانی بر مدیریت دانش اثر می گذارند. همچنین در سطح سوم، این ادعا مطرح است، که عوامل محیطی از طریق تحت تأثیر قرار دادن عوامل سازمانی بر مدیریت دانش در سازمان های دولتی ایران اثر می گذارند. در نهایت در سطح چهارم، تأثیرگذاری عوامل مختلف بر مدیریت دانش در سازمان های دولتی ایران به تصویر کشیده شده است ( ابطحی و صلواتی ، ۱۳۸۵).
( ابطحی و صلواتی ، ۱۳۸۵)
۵-۴-۲ مدل چارچوب ستونهای مدیریت دانش
این مدل شامل سه ستون اصلی و چهار فرایند برای مدیریت دانش می باشد.
ستون ۱: جستجو و طبقه بندی دانش و فعالیت های مرتبط، آشکار سازی کد بندی و سازماندهی دانش
ستون ۲: تعیین و ارزیابی دانش و فعالیت های دانش محور
ستون ۳: هماهنگی فعالیت های دانش محور، در دست گرفتن، استفاده و کنترل دانش، تقویت و انتشار دانش
فرآیندها: ایجاد،‌ آشکار سازی، استفاده و انتقال( Wigg ,1993 )
۶-۴-۲ مدل چارچوب مفهومی توسعه شاخص های[۶۷]KMC در اثر بخشی مدیریت دانش
این مدل دو دیدگاه برای قابلیت های مدیریت دانش به منظور پیاده سازی اثر بخش مدیریت دانش را بیان می کند:
دیدگاه منبع محور که بر تکنولوژی، ساختار و فرهنگ تأکید دارد.
دیدگاه دانش محور که بر مهارت،‌ یادگیری و اطلاعات تأکید دارد.
در این مدل شاخص های دو دیدگاه منبع محور و دانش محور ترکیب شده و سپس بر روی فرایند مدیریت دانش تأثیر گذاشته و آن هم در نهایت بر اثر بخشی مدیریت دانش تأثیر می گذارد (Aujirapongpan,2010)
۷-۴-۲ مدل سنگ بنای مدیریت دانش[۶۸]
این مدل توسط پروبست، روب و رمهاردت (۲۰۰۲) ارائه گردید. با توجه به جنبه های کاربردی این مدل آن را به عنوان مدل نسبتاً کاملی که نکات مثبت همه ی مدل ها را تقریباً در بر می گیرد مورد توجه بیشتر قرار می دهند. طراحان مدل یاد شده، مدیریت دانش را به صورت سیکل دینامیکی می بینند که در چرخش دایم است. مراحل این مدل شامل هشت جزء متشکل از دو سیکل؛ درونی و بیرونی است.
سیکل درونی به وسیله بلوک های شناسایی، کسب، توسعه، تسهیم، کاربرد و نگهداری از دانش ساخته می شود.
سیکل بیرونی شامل بلوک های اهداف دانشی و ارزیابی آن است .
کامل کننده این دو سیکل بازخور است. شکل ۵-۲ اجزاء مذکور را نمایش می دهد.
شناسایی دانش
نگهداری دانش
هدف های دانش

 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-03-22] [ 01:06:00 ب.ظ ]




انتقادات زیادی به این بند از مقررات لاهه وارد شده است و برخی آن را موجود عجیب الخلقهای دانستهاند که طبع حقوقی لاتین را میآزارد.[۱۵۴] در موارد قبلی جهت رهایی از مسئولیت برای متصدی کافی است که ثابت کند خسارت، ناشی از علتی است که در یکی از موارد استثنایی قبلی قرار دارد و البته مطابق رویه قضایی باید رعایت احتیاط را نیز از طرف خود ثابت کند اما در این مورد باید علت وقوع واقعه را مشخص کند و نشان دهد که امکان ارتکاب عمل و یا تقصیری از طرف خود او و نمایندگان او در واقع وجود ندارد.
پایان نامه - تحقیق - متن کامل
حسن این بند این است که اگر علت خسارت یکی از موارد استثنایی نباشد و ضمناً متصدی و ماموران او نیز نقشی در ایجاد خسارت نداشته باشند، مثلا خسارت بر اثر انفجار و یا سرقت ایجاد شده باشد، مطابق این بند متصدی از مسئولیت بری خواهد بود.[۱۵۵]
در مقررات هامبورگ چنین بندی وجود ندارد و در عین حال استثنائات نیز حذف شدهاند. لذا طبق قاعده کلی مقرر در بند ۱ ماده ۵ اگر که علت خسارت منتسب به بیاحتیاطی یا تقصیر متصدی و کارکنانش نباشد، وی میتواند با اثبات بیتقصیری خود از مسئولیت برهد. باید گفت فرض مسئولیتی که بر متصدی در کنوانسیون هامبورگ مقرر شده است، وجود این بند را در خصوص استثناء بر مسئولیت متصدی بیهوده می کند. زیرا قاعده کلی یاد شده بر این موارد نیز حاکمیت دارد.
اما در مقررات روتردام این قاعده به شکلی دیگر بازگشته است. مطابق نظامی که این کنوانسیون در خصوص بار اثبات برقرار داشته است، در دور دوم اختصاص بار اثبات، و پس از اینکه مدعی ثابت نمود خطرات یا شرایطی غیر از خطرات استثناء شده در پاراگراف ۳ ماده ۱۷، در بروز خسارت دخالت داشته است، مدعی این فرصت را خواهد داشت تا با اثبات بیتقصیری خود و اشخاصی که او مسئول عمل آنها است از مسئولیت رهایی یابد. بنابراین مطابق مقررات روتردام، اگر ثابت شود اوضاع و احوالی غیر از خطرات استثناء شده در بروز حادثه زیانبار دخالت داشته است، متصدی باید عدم تقصیر خود یا عوامل خود را اثبات نماید. در مقایسه با بند «خ» مقررات لاهه (بند ف قانون دریایی ایران»، در مقررات روتردام، موضوع حاضر دیگر از فهرست خطرات استثناء شده خارج گردیده و در نظام اختصاص بار اثبات وارد شده است. در اینجا برخلاف مقررات لاهه متصدی از همان ابتدا مکلف نیست علت خسارت را اثبات نماید. بلکه این وظیفه مدعی است که علت خسارت را اثبات نماید و آن را خارج از خطرات استثناء شده بداند پس از آن متصدی تنها باید بیتقصیری خود یا عواملش را نسبت به دخالت در بروز این علت، ثابت نماید.
۲ـ۲ـ۱ـ۴ـ۶ قید والسکورا
در برخی موارد در سال ۱۹۳۴، دیوان عالی آمریکا در دعوای شنل و والسکورا[۱۵۶]، مقرر نمود که متصدی باید در قبال تمام خسارت وارده به محموله مسئول باشد زیرا او نتوانسته است میزان خسارت ناشی از هر یک از دو علتی که منجر به بروز خسارت به محموله شده است را ثابت نماید.[۱۵۷] این رأی بعدها به رأی والسکورا معروف شد و در کنوانسیون هامبورگ گنجانیده شد. (بند ۷ ماده ۵ کنوانسیون هامبورگ)
در طول بحث در خصوص بند ۶ ماده ۱۷ کنوانسیون روتردام نیز قاعده والسکورا مورد توجه قرار گرفت. اما آن را به صورت رویکرد «یک دوم» جایگزین نمودند. در این رویکرد وقتی خسارت ناشی از دو علت، قابل تفکیک نیستند، متصدی تنها در قبال نیمی از خسارت مسئولیت دارد.[۱۵۸] در طول بحث درباره تعهد متصدی به قابلیت دریانوردی کشتی، کارگروه همچنین موافقت نمود که این تعهد را طوری ادامه دهد که توازن خطرات دریا را میان میان متصدی و فرستنده ایجاد نماید.. در متن نهایی کنوانسیون روتردام در بند ۶ ماده ۱۷ چنین مقرر شد که زمانی که متصدی دارای مسئولیت است «تنها برای آن بخشی از فقدان، خسارت یا تأخیر در تحویل که قابل انتساب به او است»، مسئولیت داشته باشد. بدین ترتیب عبارت پایانی بند ۷ ماده ۵ کنوانسیون هامبورگ از مقررات روتردام حذف گردید و بدین ترتیب متصدی دیگر نیاز ندارد تا «میزان تلف، صدمه یا تأخیر در تحویل را که قابل انتساب به او نیست، ثابت کند» لذا به نظر میرسد با حذف این عبارت در مقام بیان این مسأله بوده که دیگر متصدی نیاز ندارد بار اثبات این موضوع را به دوش بکشد و لذا مسأله به قضات یا کارشناسان واگذار شده است تا تصمیم مقتضی در خصوص انتساب میزان خسارت به هر یک از علل، اتخاذ نمایند. لازم به ذکر است که این تصمیم کارگروه، هیچ مبنایی در رویه قضایی نداشت ولی، خوب یا بد این توجه آنها در حفظ تعادل خطرات دریا میان کشتی و فرستنده کالا، نمیتواند مانع چندانی برای پذیرش مقررات روتردام از سوی کشورهای عمده صادر کننده کالا باشد.
۲ـ۲ـ۲ معافیت‌های مسئولیت متصدی نسبت به انواع خاص حمل
اگر چه مطابق قواعد هامبورگ مسئولیت با عبارت کلی «رعایت اقدامات معقول» عنوان شده است اما باید توجه داشت که مطابق همین قاعده کلی، متصدی جهت رهایی از مسئولیت باید واقعه خسارت زا را ثابت کند و معافیت او در صورتی خواهد بود که این واقعه به طبیعت کالا، بسته بندی، اعتصاب، عیب مخفی کشتی مربوط شود. به عبارتی دیگر، معافیت از مسئولیت متصدی حمل و نقل دریایی عملاً از طریق اثبات وقایعی خواهد بود که مطابق قانون دریایی (قواعد لاهه) موارد استثنایی نامیده میشوند[۱۵۹] البته با توجه به پیشرفتهای فنی صورت گرفته در زمینه دریانوردی و به لحاظ اینکه کشتی از این جهت کمتر موضوع خطرات قرار میگیرد، معافیت ناشی از اشتباه دریانوردی در قواعد هامبورگ حذف شده است.[۱۶۰] بنابراین موارد عدم مسئولیت متصدی حمل و نقل مطابق قواعد هامبورگ در موارد خاص عبارت است از: حمل حیوانات زنده و حمل به روی عرشه کشتی.
۲ـ۲ـ۲ـ۱ حمل حیوانات زنده
در مقررات لاهه و به تبع آن قانون دریایی ایران، به طور صریح حمل حیوانات زنده، از شمول مقررات لاهه خارج دانسته شده بود. مطابق بند ۳ ماده ۵۲ ق.د. (بند ج ماده ۱ قواعد لاهه) حیوانات زنده و بارهایی که برطبق مفاد قرارداد باربری باید روی عرشه کشتی حمل شوند و عملا هم بدین ترتیب حمل شده باشند مشمول قانون دریایی نخواهند بود. بند ج ماده ۱ قواعد لاهه «..حیوانات زنده و بارهایی که طبق مفاد قرارداد باربری باید روی عرشه کشتی حمل شده و به این ترتیب حمل گردند…».
اما در مقررات هامبورگ تلاش شده است تا این نوع حمل و نقل ساماندهی شود. مطابق بند ۵ ماده ۵ قواعد هامبورگ: «در مورد حمل حیوانات زنده، متصدی حمل و نقل مسئول تلف، خسارت یا تأخیر در تحویل که ناشی از خطرات ویژه به این قبیل ترابریها است نخواهد بود، مشروط بر اینکه متصدی ثابت کند که حسب رهنمودهای فرستنده که در ارتباط با حیوانات به او داده شده، عمل نموده است و اینکه در اوضاع و احوال مربوط، تلف، خسارت یا تأخیر قابل انتساب به این خطرات ویژه میباشد. در این حالت فرض بر این خواهد بود که تلف خسارت یا تأخیر وارده ناشی از آن خطرات بوده است مگر اینکه ثابت گردد تلف، خسارت یا تأخیر در تحویل کلاً یا جزئاً ناشی از تقصیر متصدی حمل و نقل یا مأموران و نمایندگان او بوده است».
همانطوری که ملاحظه میشود قواعد هامبورگ حمل حیوانات زنده را به عنوان یکی از موارد استثنایی ضابطه مند کرده است، برخلاف قانون دریایی ایران (و قواعد لاهه ) که صراحتاً مورد را از قلمرو اجرایی خود حذف نموده است، بنابراین در حالت کلی متصدی حمل و نقل دریایی مسئول خسارات ناشی از حمل حیوانات زنده و تأخیر و تحویل آن است مگر اینکه ثابت کند خسارات ناشی از خطرات ویژه این قبیل ترابریهاست (عیب ذاتی) و مطابق دستورات فرستنده عمل شده است در این صورت باز هم عدم مسئولیت متصدی حمل و نقل قطعی نیست، زیرا صاحب کالا میتواند تقصیر متصدی و یا مأموران او را در ایجاد خسارت ثابت کند.
در مقررات روتردام ماده ۸۱ که به «حمل حیوانات زنده و سایر کالاهای خاص» عنوان یافته است، در خصوص حمل حیوانات زنده مقرر داشته است:«… قرارداد حمل ممکن است تعهدات یا مسئولیتهای متصدی حمل و طرف اجرا کننده را محدود یا از معافیت محروم نماید اگر:
الف- کالاها حیوانات زنده باشند، اما هر نوع محرومیت و محدودیت بی اثر است اگر که مدعی ثابت نماید فقدان، خسارت یا تأخیر در تحویل، نتیجه فعل یا ترک فعل متصدی و افرادی که متصدی در قبال عمل آنها مسئول است، میباشد و با قصد ورود ضرر یا تأخیر صورت گرفته است یا اینکه با بیاحتیاطی عمل نموده و آگاهی داشته که این بیاحتیاطی ممکن است سبب ورود ضرر یا تأخیر در تحویل گردد.
ب: طبیعت یا شرایط کالاها یا اوضاع و احوال و ضوابط و شرایطی که حمل باید تحت آن صورت گیرد به طور معقول مورد توافق قرار گیرد. و ثابت شود که قرارداد حمل مذکور با محمولههای تجاری عادی که در یک طریق عادی تجارت حمل می‌شوند، مرتبط نبوده و سند حمل و نقل قابل انتقال یا سند حمل و نقل الکترونیکی قابل انتقال برای حمل کالاها صادر شده باشد.»
۲ـ۲ـ۲ـ۲ حمل کالا روی عرشه
حمل کالا به روی عرشه دارای مزایا و معایب خاص خود است، از یک طرف کالا در معرض هوای بد و سقوط به دریا قرار دارد و از طرف دیگر قرار دادن کالاهای حجیم به روی عرشه راحتتر است مضافاً اینکه برخی محمولهها به طور سنتی به روی عرشه حمل میشود مثل حیوانات زنده.مطابق بند ۳ ماده ۵۲ ق.د.ا. (بند ج ماده ۱ قواعد لاهه):.. «حیوانات زنده و بارهایی که بر طبق مفاد قرارداد باربری باید روی عرشه کشتی حمل شوند و عملاً هم بدین ترتیب حمل شده باشند» مشمول قانون دریایی (و قواعد لاهه) نخواهد بود.
بنابراین حمل کالا به روی عرشه از قلمرو اجرایی قانون دریایی و قواعد لاهه خارج است و این یکی از نقاط ضعف قانون دریایی است، زیرا یکی از ضروریات حمل و نقل دریایی امروز حمل به روی عرشه است که پروتکل ۱۹۶۸ ویزبی نیز در این مورد ساکت است.. البته برای اینکه حمل کالا بر روی عرشه از شمول مقررات این کنوانسیون خارج گردد باید این حمل منوط به توافق طرفین باشد، به گونهای که در قرارداد حمل، انعکاس یافته باشد با این فرض دو حالت برای حمل کالا بر روی عرشه متصور است: اول حمل با توافق طرفین که مقررات لاهه بر آن حاکم نخواهد بود و دوم حمل بدون توافق که مقررات لاهه بر آن حاکم است و این امر در مواردی نقض اساسی تعهدات قراردادی تلقی شده و متصدی را از هر گونه دفاعی محروم مینماید.[۱۶۱] البته در موارد دیگری که کشتی‌های مخصوص حمل کانتینر بر روی عرشه اقدام به چنین امری نموده بودند، دادگاه آن را نقض اساسی تعهدات قلمداد ننموده و از حق تحدید مسئولیت محروم نساخته است.[۱۶۲]
اما مقررات هامبورگ حمل کالا بر روی عرشه را نیز شامل می‌گردد. مطابق ماده ۹ قواعد هامبورگ: «۱- متصدی حمل و نقل مجاز به حمل کالا به روی عرشه نیست مگر اینکه این نوع حمل به موجب توافق با فرستنده یا عرف تجاری مربوط یا به تجویز مقررات حاکم صورت گیرد.

 

    1. چنانچه متصدی حمل و نقل و فرستنده توافق کنند که کالا باید یا میتواند به روی عرشه حمل گردد. حمل و نقل کننده باید در بارنامه و یا مدرک دیگری که دلالت بر قرارداد حمل و نقل دریایی دارد متذکر این مضمون گردد. در صورت عدم وجود چنین عبارتی اثبات وجود توافق قبلی مبنی بر حمل کالا به روی عرشه به عهده حمل و نقل کننده است مع هذا او حق استناد به توافق مزبور در مقابل اشخاص ثالث از جمله گیرنده کالا که بارنامه را با حسن نیت متصرف شده است ندارد. هرگاه کالا برخلاف مفاد بند۱ این ماده به روی عرشه حمل شده باشد یا هنگامی که متصدی حمل و نقل به موجب بند۲ این ماده قادر نیست به توافقی مبنی بر حمل کالا به روی عرشه استناد کند، متصدی حمل و نقل علی رغم مفاد بند ۱ ماده ۵ مسئول تلف، خسارت و همین طور تأخیر در تحویل که منحصراً ناشی از حمل کالا به روی عرشه است. می‌باشد میزان مسئولیت نامبرده بر حسب مورد مطابق مقررات ماده ۶ یا۷ این کنوانسیون تعیین می‌گردد.

 

۴٫حمل کالا به روی عرشه، برخلاف توافقی که صریحاً مقرر میدارد کالا باید در داخل کشتی حمل گردد، به عنوان تعدی یا تفریط از طرف متصدی حمل و نقل به مفهوم مفاد ۸ تلقی میشود.»
قواعد هامبورگ در پاسخ به این نیاز حمل و نقل دریایی طی ماده ۹ حمل به روی عرشه را ضابطه مند می‌کند مطابق بند ۲ این ماده اثبات تجویز حمل به روی عرشه به عهده متصدی حمل و نقل است که با درج در بارنامه و یا سند دیگری که حکایت از قرارداد باربری دریایی کند و یا به نحو دیگر قابل اثبات است در این صورت یعنی در حالت حمل کالا به روی عرشه به طور صحیح متصدی حمل و نقل مسئول خساراتی که مشخصاً ناشی از حمل به روی عرشه است نخواهد بود اما در صورت حمل کالا به روی عرشه به طور ناصحیح یعنی در حالاتی که توافقی وجود نداشته باشد و یا عرف تجاری و قواعد آن را تجویز نکند و با وجود این کالا به روی عرشه حمل شود، متصدی حمل و نقل مطابق قواعد هامبورگ دارای مسئولیت قطعی و برخوردار از سقف غرامت مقرر در این قواعد خواهد بود، یعنی امکان اثبات اتخاذ تدابیر لازم جهت احتراز از واقعه و کاهش عواقب آن را نخواهد داشت در حالتی که برخلاف توافق قراردادی، کالا به روی عرشه حمل گردد مرتکب تعدی و تفریط به مفهوم ماده ۸ معاهده شده دارای مسئولیت قطعی و تمام خواهد بود، یعنی محروم از برخورداری از سقف غرامت مطابق ماده ۸ معاهده خواهد بود.
برخی معتقدند با اثبات هر یک از موارد اخیرالذکر (۱،۲،۳،۴) توسط متصدی برائت او از مسئولیت قطعی نیست زیرا صاحب کالا میتواند ثابت کند که خسارت ناشی از تقصیر متصدی است.[۱۶۳] اما به نظر میرسد که ارائه دلیل طبق بند ۱ ماده ۵ قواعد هامبورگ موجب برائت قطعی متصدی حمل و نقل از مسئولیت است، زیرا اثبات اتخاذ تدابیر معقول جهت احتراز از واقعه با ارتکاب تقصیر توسط متصدی منافات دارد.
قابل ذکر است، برخلاف قانون دریایی (قواعد لاهه) که متصدی را مسئول فقدان و خسارت ناشی از موارد قابل استناد به متصدی میداند و بنابراین منشأ طرح سئوالات متعددی میشود از جمله اینکه آیا خسارت معنوی، خسارت اقتصادی و خسارت ناشی از تأخیر در تحویل نیز مشمول قانون دریایی (و قواعد لاهه) قرار می‌گیرد یا خیر، قواعد هامبورگ در این زمینه دارای صراحت و وضوح بیشتری است. مطابق بند۱ ماده ۵ قواعد هامبورگ متصدی حمل و نقل مسئول زیان ناشی از تلف و خسارت وارد به کالا و همچنین تأخیر در تحویل است. بنابراین با توجه به سیاق متن و کلیت اصطلاح انتخابی که از خسارت وارد به کالا سخن می‌گوید، به نظر میرسد که خسارت اعم از مادی و معنوی و اقتصادی است.
عکس مرتبط با اقتصاد
خسارت ناشی از تأخیر در تحویل نیز به وضوح تابع معاهده هامبورگ قرار گرفته است، در حالیکه قانون دریایی (و قواعد لاهه) در این زمینه ساکت است، البته با توجه به وضعیت فنی حاکم بر کشتیها و حمل و نقل دریایی در زمان وضع قانون دریایی (قریب به ۸۷ سال قبل) این سکوت قابل توجیه بوده است، اما امروزه با توجه به تغییرات صورت گرفته در امر کشتیرانی و ایجاد خطوط منظم دیگر سکوت جایز نیست.
مطابق بند ۱ ماده ۵ قواعد هامبورگ متصدی حمل و نقل مسئول زیان ناشی از تأخیر در تحویل کالا است و مطابق بند ۲ همین ماده تأخیر در تحویل وقتی مصداق پیدا می‌کند که در مدت زمانی که در قرارداد صریحاً توافق شده یا در غیر این صورت در مدت زمانی که برای یک متصدی حمل و نقل جدی با توجه به شرایط و اوضاع و احوال موجود در نظر گرفته می‌شود، کالا در بندر تخلیه پیش بینی شده در قرارداد حمل و نقل دریایی تحویل داده نشده باشد.
بنابراین کسر دارایی گیرنده به لحاظ تأخیر در تحویل اعم از مادی، معنوی و اقتصادی به عهده متصدی حمل و نقل است و شرط خلاف آن باطل است (بند ۱ ماده ۲۳) تعیین مدت بر حسب توافق صریح قراردادی و در غیر این صورت با توجه به شرایط و اوضاع و احوال حاکم بر مورد، طول مسیر، شرایط عبور، وضعیت تجهیزات بنادر، نوع کالا، سرعت کشتی، چگونگی اعلام ارسال کالا و غیره صورت میگیرد.
در صورتی که کالا ۶۰ روز پس از انقضای مهلت تحویل نشود مطابق بند ۳ ماده ۵ کالا مفقود شده تلقی شده و صاحب کالا در این صورت محق به دریافت غرامت همچون حالت تلف واقعی است.[۱۶۴]
در مقررات روتردام نیز حمل کالا بر روی عرشه ضابطه مند شده است. ماده ۲۵ این مقررات حمل کالا بر روی عرشه کشتی را مجاز نمی‌داند مگر در مواردی که «الف. چنین عملی به موجب قانون لازم باشد؛ ب. کالاها درون یا روی کانتینرها یا وسایلی که مناسب حمل روی عرشه هستند، حمل شوند و عرشه ها نیز برای حمل چنین کانتینرها و وسایلی به طور خاص آماده باشند. یا ج. حمل روی عرشه طبق قرارداد حمل، عرف، رسوم یا رویه‌های تجارت در این مورد باشد».
ملاحظه می‌گردد کنوانسیون روتردام در مقایسه با کنوانسیون هامبورگ، علاوه بر مواردی که قانون یا قرارداد یا عرف یا رویه تجارت حمل کالا روی عرشه را مجاز می‌داند، حمل کالا با کشتی آماده یا مخصوص حمل روی عرشه را نیز مشمول مقررات کنوانسیون روتردام دانسته است این تغییرات با توجه به مقتضیات فنی امروزی صورت گرفته است، زیرا امروزه برخی کشتیها میتوانند جهت حمل روی عرشه به سرعت آماده شوند، و برخی دیگر مخصوص چنین حملی ساخته میشوند و لذا، قادر هستند سفر دریایی ایمنی تا مقصد داشته باشند. در خصوص مسئولیت متصدی در چنین حمل هایی، پاراگراف ۲ ماده ۲۵ مقرر داشته است که متصدی نسبت به فقدان، خسارت و تأخیر در تحویل کالاهایی که مطابق با بندهای سه گانه فوق بر روی عرشه حمل میشوند مسئول است. اما در ادامه متصدی را نسبت به خسارت خاص اینگونه حمل، معاف دانسته است البته به شرطی که وفق بندهای «الف» یا «ج» صورت گیرد. حال اگر وفق بند ب باشد یعنی «کالاها درون یا روی کانتینرها یا وسایلی که مناسب حمل روی عرشه هستند، حمل شوند و عرشه ها نیز برای حمل چنین کانتینرها و وسایلی به طور خاص آماده باشند.» در آن صورت دیگر موضوع خطرات خاص حمل روی عرشه منتفی خواهد بود چراکه این بند دقیقاً برای رفع خطرات خاص حمل روی عرشه گنجانیده شده است.اگر متصدی، خارج از مواد سه گانه فوق، کالا را روی عرشه حمل نماید، در آن صورت حق برخورداری از دفاعیات مقرر در ماده ۱۷ را ندارد. همچنین متصدی نمی‌تواند به بند ج پاراگراف ۱ ماده ۲۵ در برابر شخص ثالثی که با حسن نیت صاحب کالا گردیده است استناد نماید، مگر اینکه داده های قرارداد حکایت از تجویز چنین حملی داشته باشد.
۲ـ۲ـ۲ـ۳ حمل کالای خطرناک
خطرناک بودن مانع از آن نیست که آنها به عنوان کالاهای تجاری مورد معامله قرار گیرند. در خصوص حمل کالاهای خطرناک صرف نظر از مسئولیت‌های فرستنده در خصوص آگاه کردن متصدی از خطرناک بودن کالا، مسئولیت متصدی حمل در خصوص آن با مبانی کلی حاکم بر این نوع حمل و نقل متفاوت گردیده است و در این زمینه کنوانسیونهای متعددی وجود دارد.[۱۶۵] کنوانسیون لاهه و هامبورگ در این زمینه حاوی قاعدهای خاص نبودند اما کنوانسیون روتردام اقدام به وضع مقرره‌ای خاص در مورد حمل کالاهای خطرناک نموده است مطابق با ماده ۱۵ مقررات روتردام اگر کالاها خطر زا باشد یا به طور معقول و محتمل در طول مدت مسئولیت متصدی حمل خطری واقعی برای شخص، اموال یا محیط زیست داشته باشد، با وجود ماده ۱۱ (تعهد به حمل و تحویل کالا) و ماده ۱۳(تعهدات خاص)، متصدی یا طرف اجراکننده دریایی می‌تواند از دریافت یا بارگیری کالا امتناع نماید و یا اینکه هر نوع اقدامات منطقی شامل تخلیه، نابود کردن یا خنثی سازی آنها اتخاذ نماید.
عکس مرتبط با محیط زیست

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:05:00 ب.ظ ]




سطح معنی داری
(P-value)

 

 

آماره t

 

 

اندازه ضریب β (استاندارد شده)

 

 

متغیر

 

 

 

۰۰۰/۰

 

 

۳۶۵/۵-

 

 

۴۹۸/۰-

 

 

DE

 

 

 

۰۰۳/۰

 

 

۱۰۰/۳-

 

 

۴۳۹/۰-

 

 

Loan

 

 

 

۸۵۲/۰

 

 

۱۸۶/۰

 

 

۰۲/۰

 

 

Grow

 

 

 

۰۱۵/۰

 

 

۴۶۹/۲

 

 

۳۲۲/۰

 

 

Size

 

 

 

سطح معنی داری F

 

 

آماره F

 

 

آماره دوربین واتسون

 

 

R2 تعدیل شده

 

 

 

۰۰۰/۰

 

 

۴۳۹/۱۷

 

 

۵۱۸/۱

 

 

۴۰۳/۰

 

 

نتایج تحلیل آماری در خصوص اعتبار الگوی رگرسیونی در بخش اول جدول فوق آمده است. ضریب تعیین مدل رگرسیونی ۴۰۳/۰ می باشد و حاکی از این که این مدل توانسته است ۳/۴۰ درصد از تغییرات بازده سرمایه به کار گرفته شده شرکتهای نمونه آماری را از طریق متغیرهای مستقل و کنترلی تبین نماید. همچنین، نتایج نشان می دهد که آماره دوربین واتسون بین ۵/۱ تا ۵/۲ بوده و بنابراین، بین خطاهای الگوی رگرسیونی خود همبستگی شدیدی وجود ندارد و عدم وجود خود همبستگی بین خطاها، بعنوان یکی از فرضهای اساسی رگرسیون در خصوص مدل برازش شده، پذیرفته می شود.
آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها
نتایج تحلیل واریانس رگرسیون (ANOVA) ، که براساس آماره F درخصوص آن تصمیم گیری می شود؛ برای الگوی برازش داده شده در آزمون فرضیه دوم در دو ستون آخر جدول ۴-۴ آمده است. فرضیه های آماری مربوط به تحلیل آماره F بصورت ذیل می باشد.
H0: βi=0 الگوی رگرسیونی معنی دار نیست
H1: βi≠۰ الگوی رگرسیونی معنی دار است
سطح معنی داری آماره F برای مدل کمتر از سطح خطای آزمون(۰۵/۰=α ) است و درنتیجه فرض H0 فوق رد می شود و رگرسیون برآورد شده بلحاظ آماری معنی دار و روابط بین متغیرهای تحقیق، خطی می باشد. نتایج تحلیل آماری برای هر یک از متغیرهای مستقل و کنترلی الگوی آزمون فرضیه دوم در بخش دوم جدول ۴-۴ ارائه شده است.
ضریب برآورد شده برای متغیر DE که منعکس کننده ارتباط بین نسبت بدهی به سرمایه با بازده سرمایه به کار گرفته شده می باشد؛ برابر با ۴۹۸/۰- و با سطح معناداری ۰۰۰/۰ است که کمتر از سطح خطای آزمون (۰۵/۰=α) است. این یافته حاکی از یک ارتباط معکوس و معنادار بین متغیرهای مذکور است و نشان می دهد که با افزایش(کاهش) نسبت بدهی به سرمایه، بازده سرمایه به کار گرفته شده بانکهای نمونه آماری کمتر (بیشتر) شده است. این یافته با ادعای مطرح شده د فرضیه دوم تحقیق، مطابق می باشد. در نتیجه، این فرضیه در سطح اطمینان ۹۵ درصد، پذیرفته می شود.
در خصوص متغیرهای کنترلی، نتایج نشان می دهد که بین متغیر میزان تسهیلات اعطایی بانکها با سودآوری آنها، ارتباط معکوس و معنادار برقرار می باشد. این یافته حاکی از این است که احتمالا فعالیتهای بانک ها در حوزه اعطای تسهیلات در طول دوره تحقیق، زیان آور بوده است. این در حالی است که ضریب بدست آمده برای متغیر اندازه بانک، مثبت و معنادار است و نشان می دهد که بانکهای با اندازه بزرگتر، سودآوری بیشتری داشته اند.
۴-۷) نتایج حاصل از آزمون فرضیه سوم
فرضیه سوم
بین نسبت بدهی به دارایی ها با سودخالص، ارتباط وجود دارد.
جهت آزمون این فرضیه از یک مدل رگرسیونی که در آن سودخالص به عنوان متغیر وابسته، تابعی از نسبت بدهی به دارایی ها به عنوان متغیر مستقل و متغیرهای کنترلی تحقیق است، استفاده شده است. نتایج حاصل از برازش مدل رگرسیونی مذکور در جداول ۴-۵ آمده است.
جدول ۴-۵: نتایج تجزیه و تحلیل آماری برای آزمون فرضیه سوم

 

 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:05:00 ب.ظ ]




در این پژوهش گردآوری داده‌ها در دو مرحله انجام میشود. در مرحله اول، برای تدوین مبانی نظری پژوهش از روش کتابخانه‌ای و در مرحله دوم، بخشی از داده‌های مورد نیاز برای محاسبه‌ی متغیرهای پژوهش، از بانک‌های اطلاعاتی تدبیرپرداز نسخه ۴ و رهآورد نوین نسخه ۳ و بخش دیگر، از سایت بورس و صورت‌های مالی حسابرسی شده شرکت‌ها استخراج میشود. پس از این که داده‌ها از نرمافزارها و بانک‌های اطلاعاتی مورد نظر جمع‌ آوری شد، به منظور طبقه‌بندی مناسب، وارد نرم‌افزارEXCEL نسخه ۲۰۱۲ میشود. سرانجام، تجزیه و تحلیل داده‌ها با بهره گرفتن از نرم افزارهایSPSS نسخه ۱۸ و Eviews نسخه ۷ انجام میشود.

۱-۶-۲- جامعه آماری و نمونه پژوهش
جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه شرکت‏های‏ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که طی سال‌های ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۲ در بورس فعالیت داشته‌اند که طبق آمار ارائه شده در بورس اوراق بهادار تهران در زمان انجام پژوهش، شامل ۶۲۱ شرکت است.
تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
به منظور انجام پژوهش از اطلاعات مندرج در صورتهای مالی پایان دورهای، غیرتلفیقی و حسابرسیشدهی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده میشود. در این پژوهش شرکتها، ابتدا، به دو گروه شرکتهای دارای بحران مالی و سالم تقسیم میشود. شرکتهای دارای بحران مالی در این پژوهش شرکتهایی است که مطابق با ماده ۱۴۱ اصلاحیه قانون تجارت مصوب سال ۱۳۴۷ در صورتهای مالی میزان سرمایه آنها تا پایان سال ۱۳۹۲ بر اثر زیان انباشته به نصف کاهش یافته باشد. همچنین، این گروه شرکتهای نمونه باید حائز این شرایط باشد: پایان سال مالی آنها اسفندماه باشد، جزء شرکتهای سرمایه ­گذاری و واسطهگری مالی نباشند و اطلاعات شرکتها در سوابق بورس موجود باشد.
۱-۶-۳- روش تجزیه و تحلیل داده ها
به منظور انتخاب آزمون مناسب برای تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف[۹] استفاده میشود که نشان دهنده نرمالبودن یا نبودن متغیرها است. برای تشخیص تفاوت بین دو جامعه با توجه به
متغیرهای مستقل پژوهش در صورت نرمال بودن داده ها از آزمون تینمونههای مستقل[۱۰] و در صورت غیرنرمال بودن داده ها از آزمون منویتنی[۱۱] استفاده میشود. به تعبیری دقیقتر در آزمون منویتنی متغیر مستقل دو وجهی و متغیر وابسته رتبهای (صفر و یک) است (افشانی و همکاران، ۱۳۹۱). سرانجام، توانایی متغیرهای مستقل پژوهش در پیشبینی بحران مالی ارزیابی و با بهره گرفتن از رگرسیون لجستیک[۱۲] الگویی برای پیشبینی بحران مالی ارائه
میشود.
۱-۷- استفاده‌ کنندگان از نتایج پژوهش
از آنجا که در این پژوهش رابطه بین اقلام تعهدی، جریانهای نقدی، سرعت گزارشگری مالی و بحران مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی میشود انتظار میرود که در صورت تحقق هدفهای مورد نظر، نتایج پژوهش برای سازمان‌ها و اشخاص زیر قابل استفاده باشد:
دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی و پژوهشگران حسابداری و مالی.
حسابداری
سازمان بورس اوراق بهادار تهران.
مدیران شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
تحلیل‌گران مالی و کارگزاران بورس.
سهامداران، سرمایهگذاران، اعتباردهندگان و سایر ذینفعان شرکتها.
۱-۸- تعریف واژه‌های کلیدی
تعاریف عملیاتی برخی از واژه‌ها و اصطلاحات استفاده شده در این پژوهش به شرح زیر است:
بحران مالی: به موجب ماده ۴۱۲ اصلاحیه قانون تجارت مصوب سال ۱۳۴۷، بحران مالی و ورشکستگی شرکت تجارتی در نتیجه توقف از تأدیه وجوهی که برعهده اوست، حاصل می‏شود. بنابراین ممکن است یک تاجر یا شرکت نتواند در آینده وجوهی را که متعهد به پرداخت آن است، پرداخت کند.
اقلام تعهدی: تفاوت بین سود و جریانات نقدی عملیاتی را اقلام تعهدی گویند.
جریانهای نقدی: افزایش یا کاهش در مبلغ وجوه نقد ناشی از معاملات با اشخاص حقیقی یا حقوقی مستقل از شخصیت حقوقی واحد تجاری و ناشی از سایر رویدادها.
سرعت گزارشگری مالی: فاصله زمانی بین تاریخ پایان سال مالی هر شرکت تا تاریخ ارائه گزارش حسابرسی.
۱-۹- ساختار پژوهش
در این فصل کلیاتی درباره پژوهش شامل مقدمه، مسأله پژوهش، سؤالهای پژوهش، اهمیت و ارزش پژوهش، هدفهای پژوهش، متغیرهای پژوهش و روش پژوهش بیان شد. در بخش مربوط به روش پژوهش، گردآوری داده ها، جامعه آماری و نمونه پژوهش و روش تجزیه و تحلیل داده ها تشریح شد. در ادامه، استفاده‌ کنندگان از نتایج پژوهش و تعریف واژه‌های کلیدی مورد استفاده در این پژوهش بیان شد.
موضوع فصل دوم، بیان مبانی نظری پژوهش و بررسی پژوهش‌های پیشین است. در ابتدا، به تشریح مبانی نظری پژوهش شامل بحران مالی، اقلام تعهدی، جریانهای نقدی و سرعت گزارشگری مالی پرداخته میشود. در بخش بعد، خلاصه‌ای از پژوهش‌های انجام شده خارجی و داخلی در این زمینه ارائه میشود و در بخش آخر، نقد پژوهشهای پیشین و همچنین، خلاصه فصل بیان میشود.
فصل سوم به تشریح روش پژوهش، فرضیه‌های پژوهش، متغیرهای پژوهش که به سه دسته مستقل، وابسته و کنترلی تقسیم میشود، جامعه آماری، نمونه و روش نمونهگیری، روش گردآوری د

ادهها و روش های آماری مورد استفاده در پژوهش میپردازد.
فصل چهارم این پژوهش به بیان آماره‌های توصیفی، پایایی متغیرهای پژوهش، بررسی نرمالبودن داده ها، آزمون فرضیه ها، شامل چهار فرضیه اصلی و یازده فرضیه فرعی، اختصاص دارد و در آخر نتیجهگیری کلی ارائه میشود.
در فصل پنجم، ابتدا، خلاصهای از نتایج بهدست آمده از فرضیه های پژوهش بیان میشود. سپس، به ذکر پیشنهادهای پژوهش شامل پیشنهادهای حاصل از یافته‌های پژوهش و پیشنهاد برای پژوهش‌های آینده پرداخته میشود و سرانجام محدودیت‌های پژوهش ارائه میشود.
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
۲-۱- مقدمه
در فصل قبل مطالبی پیرامون پژوهش از قبیل مسأله پژوهش، سؤالهای پژوهش، اهمیت و ارزش پژوهش،
هدفهای پژوهش، متغیرهای پژوهش و روش پژوهش که شامل گردآوری داده ها، جامعه آماری و نمونه پژوهش و روش تجزیه و تحلیل داده ها است، استفاده‌ کنندگان از نتایج پژوهش، تعریف واژه‌های کلیدی و ساختار پژوهش بیان شد.
در این فصل ابتدا به تشریح مبانی نظری پژوهش شامل بحران مالی، اقلام تعهدی، جریانهای نقدی و سرعت گزارشگری مالی پرداخته می‌شود. در بخش بعد، خلاصه‌ای از پژوهش‌های داخلی و خارجی انجام شده در این زمینه ارائه خواهد شد و در بخش آخر نقد پژوهشهای پیشین و خلاصهای از فصل ارائه میشود.
۲-۲- مبانی نظری
۲-۲-۱- بحران مالی
بر طبق پژوهشهای پیشین (آلتمن[۱۳]، ۱۹۶۸؛ کوچران و همکاران، ۲۰۰۶؛ شارپ و استادنیک، ۲۰۰۷؛ طالبنیا و همکاران، ۲۰۱۱؛ فدورووا و همکاران، ۲۰۱۳؛ خواجوی و همکاران، ۱۳۹۱؛ ثقفی و محمدی، ۱۳۹۱؛ و منصورفر و همکاران، ۱۳۹۲) یکی از عواملی که تداوم فعالیت را دچار مشکل میکند وجود یا احتمال وجود بحران مالی و ورشکستگی است.
منظور از بحران مالی اختلالهایی است که در کارکرد نظامهای مالی سازمان رخ میدهد و موجب آشفتگی اساسی در سازمان از قبیل مفقود شدن اسناد مالی با اهمیت، جعل اسناد مالی، وارد شدن خسارات شدید مالی، اختلاس، محققنشدن درآمدها، افزایش غیرمترقبه هزینه ها، از بین رفتن منابع تأمین وجوه، شیوع رشوه و
بلوکهکردن داراییها میشود (یاراحمدیخراسانی، ۱۳۸۴: ۴۵). در ادبیات مالی تعاریف متفاوتی از بحران مالی ارائه شده است. به عنوان نمونه، بحران مالی هر رویداد غیرمنتظرهای است که سبب اختلال و آسیب جدی مالی، فیزیکی و سرانجام انحلال سازمان و مخدوششدن چهره سازمان نزد افکار عمومی میشود (کاش[۱۴] و دارلینگ[۱۵]، ۱۹۹۸: ۱۷۹). شالف و همکاران[۱۶](۲۰۰۳) بحران مالی را موقعیتی غیرعادی میدانند که خطر فوقالعادهای را به شرکت تحمیل میکند و آثار زیانبار آن در صورتی که بدرستی مدیریت نشود تمام سازمان را فرا خواهد گرفت و سرانجام منجر به ورشکستگی شرکت خواهد شد (شالف و همکاران، ۲۰۰۳: ۲۹).
از نظر داویس[۱۷](۲۰۰۵) بحران مالی یک اتفاق برنامه ریزی نشدهای (اما نه الزاماً غیرمنتظره) است که نیاز به اتخاذ تصمیمهای راهبردی و سریع دارد و اتخاذ تصمیمهای نادرست در این شرایط منجر به وارد شدن آسیب جدی به شرکت خواهد شد (داویس، ۲۰۰۵: ۶۹).
ماده ۴۱۲ اصلاحیه قانون تجارت مصوب سال ۱۳۴۷، بحران مالی و ورشکستگی را اینطور تعریف کرده است: «ورشکستگی تاجر یا شرکت تجارتی در نتیجه توقف از تأدیه وجوهی که برعهده اوست، حاصل می‏شود. بنابراین ریسک ورشکستگی عبارت است از احتمال اینکه یک تاجر یا شرکت نتواند در آینده وجوهی را که متعهد به پرداخت آن است، پرداخت کند» (منصور، ۱۳۷۹: ۶۱).
برای شناخت بهتر بحرانهای مالی، افزون بر تعاریف آنها، باید به ویژگیهای مشترک بحرانهای سازمانی به شرح زیر نیز توجه کرد (الیوت و همکاران[۱۸]، ۲۰۰۵: ۳۳۷-۳۳۶):

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:05:00 ب.ظ ]




خودمختاری۱۶۶/۰۰۴۳/۰۲۰۲/۰۸۶۴/۳۰۰۱/۰**۹۶۵/۰۰۳۶/۱

* در سطح ۰۵/۰ معنادار است. ** در سطح ۰۱/۰ معنادار است.
براساس اطلاعات جدول(۱۱-۴)، Fمشاهده شده در سطح ۰۱/۰ معنادار بوده، بنابراین معادله رگرسیون قابل تعمیم به کل جامعه آماری بوده است. همچنین مقدار آزمون دوربین واتسون (در بازه ۵/۱ تا ۵/۲) بدست آمد که استقلال خطاها را نشان می دهد و براساس شاخص‌های هم خطی بودن؛ بین متغیرهای پیش بین همخطی وجود نداشته و نتایج حاصل از مدل رگرسیون قابل اتکا است. و شرط نرمال بودن متغیرها نیز با توجه به جدول (۵–۴) برقرار است. بنابراین مفروضه های استفاده از آزمون رگرسیون برقرار است. به منظور بررسی تأثیر ابعاد توانمندسازی روانشناختی بر اعتماد سازمانی پرستاران بیمارستان های شهر همدان، اقدام به آنالیز رگرسیون چندمتغیره از نوع گام به گام گردید. در ابتدا اعتماد سازمانی به عنوان متغیر ملاک و ابعاد توانمندسازی روانشناختی(شایستگی، خودمختاری، تأثیرگذاری، معنی دار بودن و اعتماد) به عنوان متغیرهای پیشبین در نظر گرفته شد. نتایج آزمون رگرسیون گامبهگام، نشان داد در گام اول مؤلفه اعتماد بیشترین تأثیر را در رگرسیون چندمتغیره داشته و وارد مدل گردید و در گام دوم مؤلفه خودمختاری وارد مدل شد و مشخص شد سایر مؤلفه های توانمندسازی روانشناختی تأثیر چندانی بر مدل نداشته و از مدل حذف شدند. بنابراین نتایج جدول (۱۱-۴) بیانگر آن است که در گام نخست ۲۸% از تغییرات اعتماد سازمانی پرستاران توسط مؤلفه اعتماد و در گام دوم ۳۲% از تغییرات اعتماد سازمانی پرستاران توسط مؤلفه های اعتماد و خودمختاری تبیین میگردد. همچنین در گام نخست سهم مؤلفه اعتماد در پیش بینی اعتماد سازمانی ۴۹۳/۰ و در گام دوم سهم مؤلفه خودمختاری در پیش بینی اعتماد سازمانی پرستاران ۲۰۲/۰ میباشد. نتایج نهایی آنالیز رگرسیون گام به گام، به همراه ضرایب متغیرهای مؤثر در مدل، در زیر آمده است. مدل نهایی عبارت است از:

(مقدار ثابت) ۵۷۲/۱ + (خودمختاری) ۲۰۲/۰ + (اعتماد) ۴۹۳/۰ = اعتماد سازمانی
سؤال۵) کدام یک از ابعاد توانمندسازی روانشناختی قابلیت پیش بینی یادگیری سازمانی پرستاران بیمارستان های شهر همدان را دارد؟

جدول( ۱۲-۴) نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام تاثیر ابعاد توانمندسازی روانشناختی بر یادگیری سازمانی پرستاران بیمارستانهای شهر همدان:

مدل ضریب همبستگی ® ضریب تعیینR2 ضریب تعیین اصلاح شدهR2 دوربین واتسون F سطح معناداری  
اعتماد ۵۲۱/۰ ۲۷۲/۰ ۲۶۹/۰ ۶۹۲/۱ ۳۵/۹۶ ۰۰۱/۰**
 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:05:00 ب.ظ ]