محور موازی با محور x- y- z- نیست
محور موازی با محور x- y- z- نیست
موازی با محور x موازی با محور y موازی با محور Z روی محور x روی محور y روی محور Z
موازی با محور x موازی با محور y موازی با محور Z روی محور x روی محور y روی محور Z
مرکزش در مبدا کلی مرکزش روی محور x مرکزش روی محور y مرکزش روی محور Z
کلی نرمال به محور x نرمال به محور y نرمال به محور z
استوانه بیضی هزلولی مخروط
بیضی هزلولی مخروظ
استوانه
کره
صفحه
با تعیین نقاط هندسی شناخته شده روی سطح که بطور گردشی حول یک محور مختصات متقارن است.
این روش سطحی را معرفی میکند که نقاط هندسی شناخته شده روی سطح را فراهم میآورد. این روش هنگامیمناسب است که شما در حال ایجاد هندسه ای از چیزی شیبه یک نقشه جایی که شما مختصات سطوح یا نقاط تلاقی روی سطوح را میشناسید هستید.
شکل این کارت:
j = شماره سطح: ، اگر یک سلول راتعریف کند که با کارت TRCL انتقال مییابد،
n = برای هیچ انتقال مختصاتی غایب است یا شماره یک کارت TRn را مشخص میکند.
a = حرف X، Y، Z
List = یک تا سه جفت مختصات.
کارتهای سطح از نوع X، Y، یا Z میتوانند برای توصیف سطوح با نقاط مختصات غیر از ضرایب معادله که در بخش قبل بررسی شد استفاده شود. سطوح توصیف شده توسط این کترتها بایست بترتیب نسبت به محور X، Y، یا Z متقارن باشند. برای اطلاعات بیشتر به کد مراجعه شود
۴-۳- فایل ورودی برای مسئله نمونه
فایل اصلی ورودی برای کاربر فایل INP (نام پیش فرض) است که شامل اطلاعات ورودی برای توصیف مسئله است. ما اینجا تنها زیرمجموعه ای از کارتهای لازم برای اجرای مسئله ساده نمایشی با چشمه ثابت معرفی میشود. همه کارتهای ورودی مورد بحث در MCNP در جدول ۳٫ ۸ خلاصه شده اند.
MCNP بصورت گسترده فایل ورودی را بررسی میکند اما عاری از خطا و اشتباه نیست. یک هندسه بایست با نگریستن در چندین منظر مختلف با دستور رسم هندسه بررسی شود. شما همچنین بایست کل هندسه را با یک کره و فروکردن هندسه در ذراتی از یک چشمه با یک توزیع کسینوسی درونی روی سطح کروی، با بهره گرفتن از یک کارت VOID تا همه موادی را که در مسئله مشخص شده را حذف کند احاطه کرد. اگر هر سطحی یصورت نادرست در هندسه شما تعربف شود، این روش معمولا خطاها را پیدا خواهد کرد. سپس برنامه را برای کار کوتاه اجرا کنید و خروجی را مطالعه کنید تا ببینید آیا شما آنچه را که فکر میکنید محاسبه میکنید را محاسبه کرده اید.
ثابتهای اساسی مورد استفاده در MCNP در جدول اختیاری ۹۸ در فایل خروجی چاپ میشود. این واحدهای مورد استفاده بصورت زیر هستند:
طولها برحسب سانتیمتر
انرژیها برحسب MeV
زمانها برحسب شیک ()
دماها برحسب MeV (KT)
چگالیهای اتمیبر واحد (بارن-سانتیمتر/اتم)
چگالی جرمیبرحسب سانتی متر مکعب/گرم
سطح مقطع برحسب بارن ()
تعداد برانگیختگی برحسب برخورد MeV / و
نسبت وزن اتمیبر روی جرم نوترون ۱/۰۰۸۶۶۴۹۶۷٫ در این واحدها عدد آواگادرو است.
۴-۳-۱- فایل ورودی INP
یک فایل ورودی دارای شکل زیر است:
مجموعه پیام
اختیاری
خط خالی حائل
یک خط مربرط به کارت موضوع مسئله
کارتهای سلول
.
.
خط خالی حائل
مشخصات هندسه
کارتهای سطح
.
.
خط خالی حائل
کارتهای داده
.
.
خط خالی پایانی (اختیاری)
همه خطوط به ۸۰ ستون محدود میشوند. کارکترهای الفبایی میتوانند بزرگ، کوچک، یا حالت ترکیب باشند. یک $ (علامت دلار ) به داده ثابت منتهی میشود. هر چیزی که بدنبال $ آورده شود بعنوان دستور تفسیر میشود. خطوط خالی بعنوان حائل و یک پایان دهنده اختیاری بکار برده میشود. دادههای ورودی توسط یک یا چند جاخالی ازهم جدا میشوند.
هر چند بین SMEs و کسب و کارهای کوچکتر از آنها (صنایع خرد) نیز در زمینه استفاده از تجارت الکترونیکی فاصله وجود دارد، اما این فاصله چندان زیاد نیست و بر همین اساس زیاد مد نظر قرار نگرفته است. حقیقت امر این است که میان SME ها و کسب و کارهای بزرگ شکاف دیجیتالی بسیار نمایان است و به همین دلیل است که توجه خاصی به این مسأله شده و طرحهای اجرایی مختلفی در کشورهای جهان جهت حل این مشکل به کار گرفته شده است.
این بخش از شکاف دیجیتالی بیشتر در نتیجه وجود موانعی است که SMEs را از ورود به اقتصاد دیجیتالی[۵۹] باز میدارد. این موانع به صورت بالقوه برای همه کسب و کارها وجود دارد، اما SMEs را به صورت جدیتری نسبت به شرکتهای بزرگ تحت تأثیر قرار میدهند. سیاستهای اتخاذی در حمایت از پذیرش و استفاده از تجارت الکترونیکی و ICT توسط SMEs باید بر پایه آگاهی ازمزایا، موانع و مشکلات باشند تا بتوانند فواید بالقوه بیشتری برای SMEs داشته باشند( براون، ۲۰۰۴).
قبل از پرداختن به این مساله، مزایای استفاده از تجارت الکترونیکی در SMES بحث میشود.
۲-۹-۲ مزایای استفاده از تجارت الکترونیکی در[۶۰] SMES
برخی از مزایای تجارت الکترونیکی برای شرکتهای کوچک و متوسط عبارتند از:
ارتقاء سطح خدمات مشتری و مبادله اطلاعات با ارزش افزوده گستردهتر
انتظارات بالای مشتریان و در نتیجه ایجاد رقابت
توانایی ارائه اطلاعات ۲۴ ساعته
دستیابی به صادرات بازار بهتر با توجه به محدودیتهای بازار داخلی و GNP[61] کمتر
کاهش هزینه تبلیغات و هزینه سربار
ارتباط یک به یک و بازاریابی انبوه با مشتریان همچنین استفاده از علایق بینالمللی
پرداخت آنلاین
ارتقاء مدیریت زنجیره ارزش
عملیات بدون واسطه و در زمان
کالاها و خدمات جدید
خدمات پس از فروش سریعتر
کارایی درعملیات سازمان
این در حالیست که صنایع کوچک در کشورهای در حال توسعه (Staley 1960) دارای مزایای زیر هستند:
پتانسیل اشتغالزدایی بالا
نیاز کمتر به واردات
توزیع منابع درآمد و کاهش شکاف درآمدی
جمع آوری و استفاده از کارآفرینان و نوآوران پراکنده و پساندازهای کوچک جهت سرمایهگذاری و استفاده کامل از منابع و مواد خام محلی( براون، ۲۰۰۴).
۲-۹-۳ مشکلات SME ها در پذیرش تجارت الکترونیکی
برخی مشکلات شرکتهای کوچک و متوسط برای پذیرش تجارت الکترونیکی عبارتند از:
SME ها علاوه بر نداشتن تخصص و آگاهی لازم وهمچنین عدم آشنایی با تکنولوژی در شروع استفاده از ICT و تجارت الکترونیکی با هزینههای ثابتی روبرو میشوند که در مقایسه با اندازه آنها بسیار بالاست در حالیکه برای کسب و کارهای بزرگ این چنین نیست. این هزینهها عبارتند از هزینههایی مانند ایجاد وب سایت، استفاده از تجارت الکترونیکی و هزینههای مربوط به راه اندازی طرح های حراج الکترونیکی، موتورهای جستجو و موارد مشابه. در حالیکه هزینههای مربوط به راهاندازی تجارت الکترونیکی و تکنولوژیهای پیشرفته ICT برای صنایع و کسب و کارهای بزرگ چندان قابل توجه نیست. اینها مسائلی هستند که باعث میشوند گروه وسیعی از SMEs تکنولوژیهای دیجیتالی را برای کسب و کار خودشان مرتبط ندانند و کالاها و خدمات خود را مناسب برای تجارت الکترونیکی نشمارند(گروه سیاست گذاری کسب و کار[۶۲]، ۲۰۰۲).
SMEs اغلب باید شرایط بازار را بپذیرند و آنها در وضعیتی نیستند که مانند شرکتهای بزرگ شرایط بازار را شکل دهند (این بحث به مسأله شرکتهای رهبر و پیرو در بازار مربوط میشود). علاوه بر این، بیثباتیها (مانند ناامنی مالی در SMEs) و ریسکهای احتمالی که در تجارت الکترونیکی وجود دارد، ممکن است بسیاری از SMEs را به ریسکگریزی و انتخاب سیاستهای محافظهکارانه متمایل نماید و در واقع آنان سیاست «انتظار و مشاهده» را در پذیرش فناوری دیجیتالی اتخاذ نمایند. برای بسیاری از SMEs عدم اطمینان قابل توجهی در زمینه فرصتها و فواید پذیرش ICT و تجارت الکترونیکی وجود دارد و هنوز این فرصتها برایشان اثبات نشده است. همین مسأله باعث میشود که آنها نسبت به پذیرش کامل مدلهای تجاری جدید و تکنولوژی تجارت الکترونیکی بیمیل شوند.
شرکتهای کوچک و متوسط بخاطر محدودیتهایی نظیر سرمایه کم، فقدان آزمایشگاه، توان کمتر برای برقراری ارتباط با مشاوران خارجی و… با مشکلات جدیتری برای آزمایش شیوههای جدید کسب و کار مواجهند. اگر چه محدودیت مالی مهمترین این محدودیتها میباشد ولی مواردی چون زمان کمتر، منابع کمتر و … نیز به این تشکیلات اقتصادی تحمیل میشود. استفاده از تکنولوژی نوین ICT و تجارت الکترونیکی در واقع روش نوینی است که SMEs را با ریسک اساسی روبرو میسازد. بر این اساس میتوان گفت که استفاده از ICT در تشکیلات اقتصادی به اندازه بنگاه بستگی دارد. در بنگاهها و کسب و کارهای بزرگ به دلیل وجود کارشناسان متخصص و گروههای R & D به راحتی فناوری نوین پذیرفته میشود ولی برای SMEs به خاطر مدیریت کسب و کار ضعیف و کمبود راه های استراتژیکی یا دیدگاه های موجود برای آن، امکان به روزرسانی فناوری کمتر است.
SMEs معمولا بازارهای مشخص و تعریف شدهای دارند که در محدوده جغرافیایی خاصی قرار دارند. این امر باعث میشود که این تشکیلات نیاز چندانی به ارتباط با مناطق دیگر احساس نکنند و حتی چنین دیدگاهی بوجود آید که استفاده از این روشها ارتباطات را مشکلتر می کند. زیرا در این حالت مهارتها و امکانات جدیدی لازم میشود. این مسأله به نوعی به پارادکس رشد «کوچک زیباست»[۶۳] در بسیاری از SMEs برمیگردد. بازارهای فروش موجود برای بسیاری از SMEs بر پایه مجاورت جغرافیایی، اعتماد و روابط با ثبات استوار است و در واقع قوانین در آنها معنی چندانی پیدا نمیکند. تغییر در نوع روابط در این بازارها باید بیشتر حالت تکاملی[۶۴] داشته باشد تا حالت دگرگونی.[۶۵]
SMEs اغلب تمایل دارند تا از امکانات موجود خود در استفاده از تکنولوژی نوین (از جمله ICT و تجارت الکترونیکی) بهره بگیرند. در حالیکه در ICT و تجارت الکترونیکی، امکانات پیشین با ICT و تجارت الکترونیکی سازگاری چندانی نداشته و اغلب ناکافی هستند. بررسی پشتوانه و امکانات SMEs نشان میدهد که این کسب و کارها برای استفاده از تجارت الکترونیکی، باید سرمایهگذاری قابل توجهی (با توجه به اندازه آنها) انجام دهند.
یکی از مهمترین پیششرطهای تجارت الکترونیکی در معنای فروش از طریق اینترنت، برخورداری از مارک تجاری قوی برای عرضه محصولات به بازار است. بسیاری از مشتریان (بخصوص موقع خرید از اینترنت که طرف مقابل خود را بخوبی نمیشناسند و بسیاری اوقات امکان بررسی کیفیت محصولات را ندارند) علاقهمندندکه از مارکهای تجاری قوی و معروف بازار خرید کنند تا از مارکهای ناشناخته. لذا، SME ها علاوه بر اینکه مارکهای شناخته شده قوی در بازار ندارند، در عین حال توان مالی لازم را نیز برای سرمایهگذاریهای سنگین در راستای ترفیع مارک خود در بازار، در اختیار ندارند. این امر میتواند موفقیت این شرکتها را در بکارگیری تجارت الکترونیکی محدود و انگیزه آنها را برای انتقال فروش خود برروی اینترنت محدود کند(گروه سیاست گذاری کسب و کار، ۲۰۰۲).
میرز و همکاران (۲۰۰۰) ۶۸۸ شرکت را مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان میدهد که پایه و بنیان پذیرش تجارت الکترونیکی در اندازههای مختلف سازمانی متفاوت است و این در حالی است که سازمانهای بیش از ۱۰۰ کارگر علاقه بیشتری به استفاده از تجارت الکترونیکی برای قطع نشدن ارتباط با مشتری و تبادل اطلاعات با شرکتهای دیگر دارند. بسیاری از SMES در مرحله شناخت مزایای تجارت الکترونیکی هستند و در حال دریافتن این موضوع که تجارت الکترونیکی میتواند مزایایی را برای ارتباطات درونی با کارکنان و مشتریان و یافتن اطلاعات خارجی برای آنها داشته باشد. تحقیقات نشان میدهد که شرکتهای جدید بیشتر از شرکتهای قدیمی تمایل به پذیرش تجارت الکترونیکی دارند( میرز و همکاران، ۲۰۰۰).
با توجه به اطلاعات واحد اکونومیست سال ۲۰۰۴ شش ردهبندی و معیار برای طبقهبندی کشورها در زمینه بسترسازی الکترونیکی وجود دارد:
معیار ارتباطات و زیرساخت فناوری
معیار محیط تجاری
پذیرش تجارت الکترونیکی توسط مصرفکنندگان و بنگاهها
معیار محیط قانونی و سیاستی
معیار محیط اجتماعی و فرهنگی
معیار پشتیبانی خدمات الکترونیکی
شرکتهای کوچک و متوسط نیز مانند شرکتهای دیگر به این بسترسازیها نیاز دارند. در واقع تجارت الکترونیکی بدون آمادگی در این بسترها امکانپذیر نیست. و همانطور که مشخص است یکی از معیارهای آمادگی این بسترسازی پذیرش تجارت الکترونیکی توسط تمام گروهها و از جمله شرکتهای کوچک و متوسط است.
در کنار عوامل ذکر شده نتیجه مطالعات میدانی که در مورد شرکتهای کوچک و متوسط انجام شده، نشان میدهد عوامل مختلف دیگری نیز به عنوان دلایل استفاده نکردن از ICT و تجارت الکترونیکی قابل ذکر است. این نتایج را میتوان به صورت زیر نشان داد(حسنی، ۱۳۸۴).
شکل(۲-۶) موانع بکار گیری تجارت الکترونیکی در شرکتهای کوچک و متوسط برخی کشورهای امریکای جنوبی منبع: آنکتاد ۲۰۰۴
شکل فوق دیدگاه شرکتهای کوچک و متوسط را نسبت به موانع بکارگیری تجارت الکترونیکی نشان میدهد. از این جدول چند نتیجه اساسی میتوان استخراج نمود.
هزینههای بکارگیری فناوری اطلاعات برای شرکتهای کوچک و متوسط بالاست. این امر حتی میتواند به عدم شناخت مزایا و منافع فناوری اطلاعات توسط شرکتهای کوچک و متوسط نیز معطوف باشد. در این معنا شرکتهای کوچک و متوسط اگر از مزایا و منافع فناوری اطلاعات شناخت کافی داشتند و این توانمندی را در خود میدیدند که به منافع فناوری اطلاعات دست پیدا کنند، هرگز از هزینههای هرچند بالای آن هراس نداشتند.
بدلیل تغییر سریع فناوریهای بکاررفته در تولید نرمافزار و سرعت تغییر این فناوریها که از آن تحت عنوان کوتاه بودن چرخه عمر نرمافزار نیز یاد میشود شرکتهای کوچک و متوسط نگران آن هستند که سرمایهگذاری امروز در توسعه فناوری اطلاعات در دوره زمانی کوتاهی از رده خارج شود در حالی که شرکتهای بزرگ با توجه به توانایی مالی بالایی که دارند چندان نگران این مساله نیستند.
مهمترین مانع حرکت SMEs به سمت دیجیتالی شدن این است که آنها فکر میکنند تجارت الکترونیکی متناسب با کسب و کار آنها نیست و فواید چندانی جهت بهبود کسب و کارشان ندارد. نکتهای که در این رابطه در مقایسه بین شرکتهای کوچک و متوسط با شرکتهای بزرگ میشود این است که شرکتهای بزرگ بسیاری اوقات سیستمهای سفارشی فناوری اطلاعات را که هزینههای بسیار بیشتر از سیستمهای آماده دارد، خریداری میکنند. در حالی که شرکتهای کوچک و متوسط معمولا مجبورند از سیستمهای آماده که هزینه کمتری به آنها تحمیل میکند استفاده کنند. این امر عدم تناسب فناوریهای مورد استفاده با نیازهای کسب و کار آنها را باعث میشود.
به نظر میرسد کمبودهای مهارتی در زمینه ICT برای تشکیلات اقتصادی کوچک (۴۹-۱۰ کارکن) مهمتر از تشکیلات اقتصادی خرد و متوسط است. شاید علت این مسأله چنین باشد که کسب و کارهای بزرگ حرکت به سمت دیجیتالی شدن را با بهره گرفتن از شکلهای پیچیده ICT و تجارت الکترونیکی آغاز میکنند در حالیکه کسب و کارهای خرد ممکن است خودشان را به مراحل اولیه استفاده از ICT یعنی دسترسی به اینترنت، ایجاد وب سایتهای ساده راضی نمایند و بسیاری از کسب و کارهای متوسط احتمالاً افراد متخصصی در زمینه ICT دارند که امکان پذیرش تکنولوژی نوین را آسان میسازد.
تفاوتهای ملی در حمایت از مصرفکننده برای کسب و کارهای کوچک تأثیرگذارتر از کسب و کارهای متوسط و خرد است.
نکته دیگری که در خودداری شرکتهای کوچک و متوسط از بکارگیری فناوری اطلاعات نقش بازی میکند، عدم پذیرش فناوری اطلاعات در شرکتها و طرفهای تجاری عرضه کننده و مشتری این شرکتهاست. در حالی که شرکتهای بزرگ توان بالایی در تحمیل استانداردهای کاری خود به سایر شرکای تجاریشان دارند اما شرکتهای کوچک و متوسط معمولا مجبور هستند که استانداردهای دیگران را بپذیرند و یا اینکه توان تحمیل استانداردهای خود به دیگران را ندارند و شرکای تجاری از حرکتهای آنها پیروی نمیکنند(حسنقلی پور،۱۳۸۴) .
شرکتهای کوچک و متوسط از محیط تجاری باز و وضعیت باثبات سود میبرند. بنابراین این شرکتها نیز مانند شرکتهای بزرگ به موارد زیر نیازمند میباشند.
چارچوب قانونی و مقرراتی با ثبات: وجود ثبات قانونی امکان برنامهریزی را افزایش داده و بسترهای رشد را فراهم میآورد.
آزادسازی عرضه خدمات ارتباطی: آزادسازی باعث کاهش قیمت دسترسی به اینترنت و در نتیجه رشد تجارت الکترونیکی میشود.
گسترش ICT توسط دولتها: استفاده وسیع از خدمات مبتنی بر الکترونیک و ICT توسط دولتهای محلی، منطقهای و ملی برای همه تشکیلات اقتصادی انگیزهای ایجاد می کند تا آنها در جهان کسب و کار الکترونیکی قدم بگذارند. به علاوه گسترش خدمات دولتی از طریق اینترنت باعث ایجاد مکانیزمی میشود که در نتیجه آن هزینههای اجرایی بنگاهها کاهش مییابد.
دسترسی آسان به منابع مالی: بسیاری از مؤسسات مالی سنتی از اعطای وام به فعالیتهای تثبیت نشده[۶۶]و فعالیتهای پر ریسک خودداری مینمایند. تجارت الکترونیکی به خاطر اینکه ماهیتی شناخته نشده[۶۷] دارد به سختی میتواند از مؤسسات مالی استفاده نماید. البته اخیراً سرمایهگذاران حرفهای ظهور نمودهاند که در زمینه های تجارت الکترونیکی فعالیتهای دانش محور[۶۸] سرمایهگذاری میکنند.
۴- ایجاد نهاد های فاشیستی و نظامی سرکش برای اسرائیلی ها که خشونت را منشا و سمبل اثبات وجود خود می دانند
۵- احساس قدرت برتر بودن »[۲۰۲]
همچنین می توان برای جامعه ی اسرائیل ۳ ویژگی ذیل را نیز ذکر کرد:
«نخست اینکه:اکثریت جامعه از مهاجران یا فرزندان آنان تشکیل شده است.مهاجرانی که از زمان تشکیل گروه های صهیونیستی به آنجا مهاجرت کرده و تا امروز نیز فرایند مهاجرت ادامه دارد.
دوم اینکه جامعه ی اسرائیل اسکان یافته است به این معنی که صرفاً جامعه ی مهاجران تلقی نمی شود،بلکه در نتیجه فعالیتهای استعماری دولتی مستقر تشکیل شده است و جدال دایم میان اسکان یافتگان و بومیان فلسطین فصل ممیز این جامعه است.
جدالی که ساختار کلی جامعه ، سیاست و اقتصاد اسرائیل را تشکیل داده است و ساختار خشنی از قدرت ایجادکرده است چنانچه ژنرال دایان در سخنرانی مشهور خود در تدفین یکی از احالی کیبوتص ها ی اسرائیل توضیح می دهد که ما جامعه ی اسکان یافتگان بدون توپ و تانک قادر به ساختن یک خانه و کاشتن یک درخت نیستم.تنها راه زندگی ما این است که آماده و مسلط قوی و خشن باشیم تا مبادا شمشیر از دستمان بیفتد و زندگیمان به پایان برسد.
سوم اینکه تنوع قومی جامعه ی اسرائیل که در قالب قومیتها ، فرهنگهاونگرش های مختلف مذهبی تجلی پیدا کرده و موجب بروز شکافهای اجتمای شده است.»[۲۰۳] باتوجه به این شرایط در جامعه ی رژیم صهیونیستی و در پی شکست در جنگ ۳۳ روزه مسؤلان این رژیم با سر در گمی خاصی مواجه شده بودند و اکثر وعده های آنها دربین مردم رنگ باخته و زیر سؤال رفته بود
مخصوصاً در پی تبادل اسرای اسرائیل و لبنان در ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۸ که به «عملیات رضوان» معروف گشت که در زای دو جسد سرباز اسرائیلی ۵ اسیر لبنانی از جمله سمیرقنطار با ۱۹۹ جسد از رزمندگان عربی مبادله شد.
رژیم صهیونیستی که جنگ ۳۳ روزه رابه خاطر آزادی این دو سرباز آغاز کرده بود تالحظه ی مبادله از زنده نبودن دو سربازش آگاهی نداشت و پس از مبادله مشخص شد که دو سربازش کشته شده اند.این موضوع بسیار برای جامعه ی اسرائیل گران آمد و فضای سنگینی را بر جامعه ی اسرائیل تحمیل کرد.چراکه از سویی در لبنان موجی از شادی و شادمانی حاکم بود و در سوی دیگر در اسرائیل مراسم تشییع جنازه برپا شده بود.این امر بیش از پیش مسؤلان رژیم صهیونیستی را تحت فشار قرار داد و با توجه به چنین شرایطی رژیم صهیونیستی در منطقه احساس ضعف و بن بست می کرد و از سوی دیگر دولت جمهوری خواه ایالات متحده در حال پایان کار خود بود و با توجه به شکست های آمریکا در منطقه ی خاور میانه ، جواب ندادن سیاستهای جنگ طلبانه آمریکا ، قدرت گرفتن جمهوری اسلامی ایران و جبهه ی مقاومت و همچنین با وجود دوسال محاصره غزه و از سوی دیگر با توجه به در پیش بودن انتخابات کنیست در سرزمینهای اشغال و تمایل به حزب کادیما برای ماندن در قدرت ، رژیم صهیونیستی آماده ی حمله به نوار غزه شد تا از این وضعیت خارج شوند.از سوی دیگر با توجه به انتخابات و جابجایی قدرت در ایالات متحده و آمدن باراک اوباما و اینکه او در ۲۲ ژانویه ی ۲۰۰۸ در اولین صحبتهای خود در مورد اسراییل ، چنین اظهار نظر کرده بود که ((اجازه دهید شفاف سخن بگویم.آمریکا امنیت اسرائیل را به عهده گرفته است و ما همواره از اسرائیل برای دفاع از حق مشروع خود در برابر تهدیدات حمایت خواهیم کرد.حماس باید شرایط مشخص را بپذیرد . حق بقای اسرائیل را تایید کند،خشونت را کنار گذارد و به توافقات پیشین وفادار بماند.))[۲۰۴]
این سخنان حاکی از حمایت بی چون و چرا ی دولت جدید ایالات متحده از رژیم صهیونیستی می باشد.
اصولاً «آمریکا واهمه داشت که موفقیت حماس در اداره ی امور به الگویی برای کشورهای منطقه به خصوص مصر و اردن دو همسایه ی طرفدار آمریکاو حامی مرز های اسرائیل شود. اما گسترش جریان های اسلامی اخوان المسلمین که ریشه ی نزدیکی با حماس دارند این کشورهارا فراگرفته است.بنابراین
تصمیم دولت آمریکا برای محاصره ی حکومت حماس بخشی از محاصره ی تکمیلی بر جریانهای دینی در منطقه با هدف جلو گیری از رشد آنهاست . آمریکا اسلام سیاسی را با امنیت ملی خود در تضاد می بیند« [۲۰۵]
از سوی دیگر این سخنان ایهود اولمرت نخست وزیر وقت اسرائیل در تاریخ ۲۷ ژانویه ی ۲۰۰۸ جالب توجه است.وی چنین می گوید:«رئیس جمهور آمریکا به امنیت اسرائیل و ماهیت قطعی و غیر قابل انکار اسرائیل بعنوان کشوری یهودی متعهد است و در تاریخ ما بی سابقه است همکاری بین اسرائیل و آمریکا مورد پذیرش شفاف است.سطح صمیمت روابط بین اسرائیل و آمریکا و عمق درک آنها از نیاز اساسی ما به امنیت و آینده ی اسرائیل بی سابقه است.تمایل دارم جزئیات بیشتری در مورد این همکاری استراتژیک، دغدغه و سخاوت تقریباً نا محدود دولت کنونی آمریکا و هماهنگی آن با جزئی ترین مسایل جدی مربوط به آینده و شکوفایی اسرائیل مطرح کنم. اما تنها به این نکته بسنده می کنم که افزایش شدید کمک خارجی آمریکا به ما تقریباً ۶ ملیارد دلار طی ۱۰ سال به رقم کلی ۳۰ ملیارد دلار خواهد رسید.این میزان کمک ،نوک کوه یخی است که اغلب حجم عظیم آن ناپیدا است.حمایتهای عظیم آمریکا از ما شامل حفاظت، پشتیبانی، حمایت و کمک می شود که همگی در مورد موضوعاتی که به شدت برای ما مهم هستند ضروری است.»[۲۰۶]
ایهود اولمرت در ادامه ی همین سخنرانی می گوید که بسیار به شخص محمود عباس برای عملی سازی صلح امیدوار است و بیان می دارد که اعتقاد دارد ،هیچ رهبر فلسطینی بهتر از محمود عباس وجود ندارد که بشود با وی در مورد صلح سخن گفت و از سوی دیگر وی می گوید که با حماس باید به شدت برخورد کرد. این سخنان ناشی از هماهنگی کامل آمریکا واسراییل در رابطه با موضوع فلسطین است که همین امر بستر را برای شروع جنگ ۲۲روزه فراهم می کند ،در کمتر از چندماه این سخن ایهود اولمرت عملی شد و اسرائیل در تاریخ هفتم دی ماه ۱۳۸۷ (۲۷ دسامبر ۲۰۰۸ ) حمله ای شدید را برعلیه حماس در نوار غزه شروع کرد.
البته شایان ذکر است که این جنگ امر غیر منتظره ای نبود چراکه هم مقامات اسرائیلی به این امر هشدار داده بودند و از سوی دیگرحدود ده ماه قبل از آغاز جنگ غزه محمود احمدی نژاد در تاریخ ۱۴/۱۲/۱۳۸۶دراین مورد چنین گفته بو د:«اینها خیال نکنند با ماجرا جویی می توانند شکست پارسال(جنگ ۳۳ روزه)را جبران کنند.شما می دانید رژیم صهیونیستی با زور حاکم بود . در کشورهایی هم که سازش کردند و این دور و بر می روید ، می گویند آقا زور دارد ، باید با او کنار بیاییم. سال گذشته این فلسفه و افسانه ی شکست ناپذیری شکسته شد.آنها می خواهند این را جبران کنند.مقدمه اش حمله به غزه است. اصلش جای دیگر است، ما می دانیم ، خودشان هم می دانند . بدانند هم این مقدمه و هم اصل طراحی شان باشکست مواجه خواهد شد و این دفعه از ریشه کنده خواهند شد.»[۲۰۷]
این سخنان احمدی نژاد حاکی از رصد و اشراف کامل ایران در مورد اوضاع منطقه می باشد و هشدار ایران نسبت به حمله به نوار غزه و ترسیم آینده ی این اقدام نشانگر این موضوع است که جمهوری اسلامی ایران به آینده ی گروه حماس به شدت حساس است ولی رژیم صهیونیستی به این امر توجه نمی کند و با توجه به روابط عمیق بین اسراییل وآمریکا، که ایهود اولمرت بیان کرده بود که حتی در کوچکترین مسایل با هم هماهنگ هستند،اسرائیل با هماهنگی آمریکا به نوار غزه حمله کرد .
الف ) مهمترین اتفاقات در طی جنگ ۲۲ روزه :
در روز اول هجوم اسرائیل به نوار غزه در طی چند دقیقه ۶۰ جت جنگنده اف ۱۶ اسرائیلی ۵۰ نقطه در غزه را بمباران کردند که طی آن ۲۰۰ فلسطینی کشته و نزدیک به هزار نفر زخمی شدند و این حملات ادامه پیدا کرد تا این که پس از یک هفته در شامگاه روز ۱۴ دی ، ۲۰۰۰۰ نیروی نظامی در پناه تانک های پیشرفته ی میرکاوا و با پشتیبانی خط آتش بمب افکن ها به سمت غزه یورش بردند. این نیروها از پنج محور به سمت عرض کوتاه بین ۶-۱۱ کیلومتر هجوم بردند.
اسرائیل تلاش داشت تا از هفت محور مناطق مسکونی را تهدید و بر آن مسلط شود. این هفت محور شامل دو محور از کنار دریا مشرف به شهر غزه و منطقه ی میانی نتاریا ، دو محور بیت حانون و بیت لاهیا در سمت شمال ، و یک محور در حی الشجاعیه مشرف به شمال غربی شهر غزه محور بیت لاحیا و محور خان یونس بوده اما در طول هفت روز عملیات زمینی تنها توانست یک روستای کوچک را به تصرف خود در آورد.
از سوی دیگر رزمنده های حماس نیز با شلیک موشک به شهرک بئر السبع در عمق خاک فلسطین اشغالی مقابله به مثل کردند.در طی این جنگ چندین نیروی اسرائیلی کشته شدند و چندین تانک آنها منهدم شد اما موضوع بسیار قابل توجه در این جنگ ، هماهنگی کشور های عربی با رژیم صهیونیستی بود و در این میان از همه مهمتر هماهنگی مصر به ریاست حسنی مبارک با اسرائیل بود. حسنی مبارک در هماهنگی کامل با رژیم صهیونیستی ضمن بستن مرز رفح اجازه ی عبور هیچ کمکی را برای مردم غزه نمی داد حتی از پذیرفتن مجروحان جنگی نیز سر باز می زد. دراین جنگ اسراییل با بی توجه به تمام کنوانسیون های بین المللی ر برابر چشم دوربین های تلویزیونی از بمب های فسفری علیه مردم غزه استفاده کرد.افکار عمومی درسطح منطقه ای وبین المللی به شدت این امر را محکوم کردند.
طی جنگ ۲۲ روزه جمهوری اسلامی ایران بسیار در عرصه ی دیپلماتیک فعال بود در همین زمینه با توجه رایزنی های جمهوری اسلامی ایران رئیس جمهور ونزوئلا سفیر اسرائیل را از این کشور اخراج کرد و پس از آن دبیر کل حزب الله از این اقدام هوگو چاوز قدردانی کرد و سران کشور های عربی را توصیه کرد که از مردم مظلوم فلسطین حمایت کنند و در پی آن و چند روز بعد قطر و موریتانی نیز با رژیم صهیونیستی ارتباط خود را قطع کردند. در این بین جمهوری اسلامی ایران در راستای کمک به جنگ زدگان یک کشتی حامل کمک های انسان دوستانه به سواحل غزه ارسال کرد که مصر و رژیم صهیونیستی اجازه ندادند این کمک به مردم فلسطین برسد.در پی ادامه ی کشتار مردم غزه و همچنین ادامه ی محاصره محکومیت های بین المللی بیش از پیش بر ضد اسرائیل زیاد شد.مردم کشورهای اسلامی و مخصوصاً مردم و جوانان مصری شاهد بودند که زنان و کودکان مسلمان در همسایگی شان مورد کشتار قرار می گیرند اما سران کشور های عربی نه تنها اقدامی در جهت کمک به آنها نمی کنند بلکه در هماهنگی با رژیم صهیونیستی و با بستن مرز رفح مانع رسیدن کمک ها ی انسان دوستانه از جمله کمک های ایران به مردم فلسطین می شوند که همین امر باعث شد که ملتهای منطقه بیش از گذشته از حاکمان خود و رژیم صهیونیستی متنفر شوند. از سوی دیگر با اقدام رژیم صهیونیستی در استفاده از بمب های فسفری علیه مردم بی دفاع فلسطین و پخش صحنه های این بمباران از رسانه های دنیا ،باعث شد که این وضع بوجود آید که اکثر افراد کشورهای مختلف حتی در کشور های غیر مسلمان به این موضوع واکنش نشان دهند و آن را اوج وحشی گری و نقض حقوق بشر توسط صهیونیست ها بدانند.
جمهوری اسلامی ایران در راستای محکومیت منطقه ای و بین المللی رژیم صهیونیستی در طی جنگ غزه فعالیت های بسیاری از خود نشان داد و سرانجام توانست علی رغم مخالفت کشورهایی چون مصر و عربستان اجلاس دوحه را برگزار نماید . در این اجلاس ۱۳ کشور عربی قطر ،سوریه ، سودان ،الجزایر، کومور، لبنان ، موریتانی در سطح سران و کشورهای عراق، لیبی ، عمان ،مغرب،جیبوتی و سومالی در سطح پایین تر به همراه ۴ کشور اسلامی ایران و سنگال در سطح رئیس جمهور ترکیه معاون نخست وزیر واندونزی فرستاده ی رئیس جمهور به همراه رهبران گروه های مقاومت فلسطینی مستقر در دمشق و در رأس آنها خالد مشعل ،رئیس دفتر سیاسی حماس ، رمضان عبدالله دبیر کل جنبش جهاد اسلامی و احمد جبریل دبیر کل جبهه خلق برای آزادی فلسطین و نماینده ای از سوی ونزوئلا شرکت نمودند.
این اجلاس مصوباتی داشت که مهمترین آنها عبارت است از :((
-
- محکومیت شدید تجاوز وحشیانه ی اسرائیل به غزه
-
- درخواست توقف فوری تجاوز به غزه و عقب نشینی فوری و بدون قید وشرط نیروهای اشغالگر از غزه
-
- اسرائیل مسئول نسل کشی و جنایات بشری است و باید غرامت آن را بپردازد.این امر از طریق محاکم قضایی بین المللی و ملی پیگیری می شود.
-
- تأکید بر تعلیق ابتکار صلح عربی
-
- تاکید بر ضرورت رفع محاصره ی غزه از جمله تردد اشخاص و اموال و بازگشایی گذرگاه ها و فرودگاه و بندر غزه
-
- دعوت از تمامی کشورها برای اهداف کمک های انسان دوستانه به غزه
-
- دعوت از کشور های عربی و کشورهای صلح دوست برای راه اندازی خط دریایی برای ارسال کمک های انسان دوستانه
-
- ایجاد صندوق بازسازی غزه
-
- دعوت از گروه های فلسطینی برای توافق و تحقق منافع ملی فلسطین
-
- دعوت از کشورهای عربی برای تعلیق روابط با اسرائیل و توقف تمامی اقدامات در این زمینه از جمله روابط سیاسی و اقتصادی
-
- قدر دانی از تمامی کشورهایی که مواضع مثبتی در حمایت از غزه در برابر تجاوز و مسئله ی فلسطین اتخاذ کرده اند که قطر و موریتانی اعلام کردند روابط خود را با اسرائیل قطع کرده اند و همچنین نخست وزیر قطر اعلام کرد دفتر تجاری اسرائیل در دوحه را بسته ، روابط اقتصادی با اسرائیل قطع شده و قطع روابط اقدامی بدون بازگشت است.))۱[۲۰۸]
با توجه به چنین اوضاعی کابینه ی رژیم صهیونیستی پس از ۲۲ روز جنگ به طور یک جانبه اعلام آتش بس کرد. رژیم صهیونیستی اهدف خود را از جنگ توقف راکت پرانی از سوی حماس و همچنین آزادی سرباز اسیر خود « گیلعاد شالیت » اعلام کرده بود اما پس از ۲۲ روز تلاش به هیچکدام از این اهداف نرسید و درست در هنگامی ایهود اولمرت در طی سخنانی آتش بس یک جانبه را اعلام می کرد همزمان با سخنان وی گروه های مقاومت مبادرت به شلیک چندین موشک به شهرک های صهیونیست نشین کردند تا شکست اهداف اسرائیل را به همه ی جهانیان اعلا م کنند .
شایان ذکر است که می توان دلایل مهمتری را برای حمله ی اسرائیل به نوار غزه می توان برشمرد که عبارتند از :
-
- جبران شکست جنگ ۳۳ روزه (احیای بازدارندگی اسرائیل)
-
- تأثیر گذاری بر افکارعمومی در جامعه ی اسرائیل و ایجاد امید به آینده در بین آنها
-
- تقویت جایگاه محمود عباس و تلاش برای تقویت جبهه ی سازش با اسرائیل در بین کشورهای عربی
-
- نابودی کامل جنبش حماس به عنوان بازوی اجرایی و اهرم فشار جمهوری اسلامی ایران در فلسطین
-
- تحقق اهداف خاور میانه ای ایالات متحده ی آمریکا
از این موارد می توان به عنوان سیاست های منطقه ای اسرائیل ناشی از تحولات اخیر منطقه نیز نام برد. لازم به یادآوری است که سیاست های منطقه ای اسرائیل چه قبل و چه بعد از دولت نهم امری ثابت بوده و در سطح استراتژیکی معمولاً تغییر ناپذیر است اما در سطح تاکتیکی متفاوت می شود . که سیاست های تهاجمی دولت نهم باعث شد که در عرصه ی تاکتیکی با توجه به رادیکال شدن فضای منطقه ای ، رژیم صهیونیستی دست به اقداماتی چون جنگ ۳۳ روزه و جنگ ۲۲ روزه بزند که نتیجه ای جز تضعیف این رژیم و انزوای بیشتر در عرصه ی منطقه و در بین ملت ها برایش در بر نداشت .
ب ) تبعات جنگ ۲۲ روزه :
همان گونه که بیان شد تشکیل اجلاس دوحه با تلاش دولت نهم و محکومیت شدید تجاوز وحشیانه اسرائیل به غزه، تاکید بر تعلیق ابتکار صلح عربی و حمایت کشورهای مختلف از جمله ترکیه از گروه های مقاومت باعث شد که موضع اسرائیل در منطقه بسیار تضعیف شود. از سوی دیگر در تاریخ سوم آوریل ۲۰۰۹ رئیس شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد هیئت حقیقت یابی را برای بررسی جنگ غزه تشکیل داد و از آنها خواست به تمام موارد نقض حقوق بشر بین المللی و بشر دوستانه که در حین عملیات های نظامی در غزه در طی ۲۷ دسامبر ۲۰۰۸ تا ۱۸ ژانویه ۲۰۰۹ همچنین دوره ی قبل و بعد از این جنگ روی داده رسیدگی نمایند.
رئیس شورای حقوق بشر قاضی ریچارد گلدستون ، قاضی سابق دادگاه قانون اساسی آفریقا ی جنوبی و دادستان سابق دیوان کیفر بین المللی برای یوگسلاوی سابق و رواندا را به عنوان رئیس این گروه حقیقت یاب منصوب کرد.
سه عنصر منصوب دیگر این گروه عبارت بودند از پرفسور کریستین چنیکین استاد حقوق بین المللی در مدرسه ی علوم سیاسی و اقتصاد لندن و عضو بلند پایه هیات حقیقت یاب بیت حانون و خانم هیناجیلانی وکیل دیوان عالی پاکستان و و نماینده ی ویژه ی دبیر کل سابق ملل متحد در زمینه ی پیگیری وضعیت مدافعان حقوق بشر و همچنین عضو کمیسیون بین المللی تحقیق در امور دارفور ،سرانجام این گروه گزارش ۵۷۴ صفحه ای در مورد جنگ غزه منتشر کرد که بر اساس این گزارش شواهد آشکاری از نقض حقوق بشر دوستانه بین المللی و حقوق بشر بین المللی همچنین وقوع جنایت جنگی و احتمال جنایت علیه بشریت توسط اسرائیل در طی جنگ وجود دارد .
و بالاخره علی رغم تلاش گسترده اسرائیل و آمریکا برای عدم ارسال این گزارش به مجمع عمومی سازمان ملل، این مجمع گزارش گلدستون را تصویب کرد .اما بنظر می رسد مهمترین پیامد جنگ ۲۲روزه را بتوان از مصوبات اجلاس دوحه استخراج کرد و این نکته را باید یاد آور شد که نقش دولت نهم در شکل دهی به اجلاس بسیار اساسی بوده و ایران توانسته بود تمامی اهداف خود را در این باره به تأیید برساند.
۱- اول از همه باید گفت که جنگ ۲۲ روزه باعث تنفر شدید افکار عمومی ملتهای مسلمان منطقه و حتی ملتهای جهان از اسرائیل و آمریکا شد
در بررسی دیگر جهت دستیابی به اطمینان بیشتر از نتایج بدست آمده حاصل از دستگاه جذب اتمی یک سری نمونه هم آماده سازی شده و توسط دستگاه(X-ray Fluorescence Analyzer, Bruker, S4)XRF اندازه گیری عناصر از فلور تا اورانیوم انجام شد که به دلیل مقادیر بسیار کم از عناصر مورد نظر در نمونه ها، دستگاه قادر به نمایش آنها نبوده است و برای دستیابی به دقت بیشتر از دستگاه جذب اتمی برای اندازه گیری ها استفاده شد با این حال جهت اندازه گیری فلزات سنگین آرسنیک و جیوه در ساقه، دانه و برگ گیاه نیاز به دستگاه های با دقت بالاتر می باشد.
انجام آزمایشات جهت بررسی کلی فرم کل و مدفوعی
۲-۵-۱- انجام آزمایشات جهت بررسی کلی فرم های موجود در نمونه های خاک وگیاه
یکی از روش های مرسوم و مورد اعتماد برای شمارش باکتری های کلی فرم استفاده از روش تخمیر چندلوله ای یا اصطلاحاً روش حداکثر تعداد احتمالی) MPN[28] ( است(Greenberg et al., 1985).
نمونه های جمع آوری شده از مزرعه شامل نمونه های خاک و گیاهی(ساقه ، دانه و برگ) جهت انجام این آزمایش داخل کیسه های فریز قرار گرفته و سر آن بسته شده و جهت حمل به آزمایشگاه بر روی یخ نگهداری شدند و تا زمان انجام آزمایشات میکروبی در یخچال آزمایشگاه قرار گرفتند.
نمونه برداری از خاک تا عمق حدود ۱۵ سانتی متری و به صوت تصادفی انجام گرفت. نمونه های گیاهی به دو صورت ضدعفونی شده سطحی( به منظور تخمین تعداد کلی فرمهای جذب شده از آوندها و ریشه گیاه) و ضدعفونی نشده( به منظور تخمین تعداد کل کلی فرمهای موجود در گیاه) مورد آزمایش قرار گرفتند. همچنین برای بررسی دقیقتر و اطمینان از حضور کلی فرم ها در قسمت ساقه گیاه به عنوان کارآمدترین بخش سورگوم شیرین از دو روش دیگر جهت ضدعفونی و آماده سازی نمونه ساقه برای انجام آزمایشات میکروبی استفاده شد.
در یک روش جهت ضدعفونی کردن سطح نمونه های گیاهی، ابتدا نمونه های گیاهی اعم از ساقه، دانه و برگ را شسته تا خاک از آن ها جدا شود و با آب استریل آبکشی می شوند. سپس آنها را به قطعات ۲ الی ۳ سانتی متری بریده می شوندو سطح بافتها را به مدت یک دقیقه در الکل ۷۰% قرار گرفتند، سپس به مدت ۲ دقیقه در هیپوکلریت سدیم و بعد از آن به مدت ۳۰ ثانیه در الکل ۷۰% قرار گرفتند و در نهایت ۴ مرتبه با آب مقطر استریل شستشو داده شدند و با کاغذ خشک کن آب آن گرفته شد پس از آن نمونه ها توسط پنس و چاقو استریل به قطعات کوچکتر بریده شدند و داخل محلول بافر فسفات و بر روی شیکر( جهت استخراج باکتری های کلی فرم) به مدت ۳۰ دقیقه قرار گرفتند (Chanikarn et al., 2005). همچنین بخشی از ساقه ضدعفونیشده را بعد از اینکه با کاغذ خشک کن آبش گرفته شد در پاکت های مخصوص گذاشته و برای دو روز در آون در دمای ۷۰ درجه سانتی گراد قرار داده میشود سپس آزمایش MPN را انجام می دهیم.
در روش دیگر نمونه های گیاهی ساقه را با آب شهری شستشو داده تا خاک آن جدا شود. سطح ساقهها را با الکل ۷۰% مالش داده و روی شعله گرفته تا الکل آن از بین رود. سپس ساقهها را به قطعات ۲ سانتیمتری بریده و مغز ساقه را در آورده و داخل بافر فسفات و بر روی شیکر به مدت ۳۰ دقیقه قرار دادیم (Denise et al., 2001).
در مورد نمونه های گیاهی ضدعفونی نشده، آنها را بلافاصله بعد از درآوردن از کیسه فریزر به قطعات ریز توسط پنس و اسکالپر تقسیم کرده و داخل بافر فسفات قرار داده شد.
در مورد نمونه های خاک، نمونه خاک مربوط به هر تیمار را به طور جداگانه به مدت ۳۰ دقیقه با بافر فسفات بر روی شیکر قرار داده و سپس از عصاره حاصل برای کشت میکروبی و انجام آزمایش MPN استفاده شد.
۲-۵-۲ ساخت محلول بافر فسفات
مایع رقیق کننده بافر فسفات جهت رقیق کردن نمونه ها طبق استاندارد متد تهیه شد که ابتدا با حل کردن ۳۴ گرم KH2PO4 در ۵۰۰ میلی لیتر آب مقطر و رساندن pHآن با سود نرمال به ۲/۷، حجم آن را به یک لیتر رسانده و از این محلول استوک ۲/۱ میلی لیتر را با ۵ میلی لیتر محلول ۸/۸۱ گرم در لیتر MgCl.6H2O مخلوط نموده و حجم با آب مقطر به یک لیتر رسانده شد که محلول نهایی بافر فسفات است (Greenberg et al., 1985).
۲-۵-۳ انجام آزمایش MPN یا روش تخمیر لوله ای
هدف از انجام این آزمون تعیین تعداد (شاخص MPN) توتال کلی فرم و فکال کلی فرم و تعیین میزان آلودگی مدفوعی در نمونه ها میباشد. این آزمون به شیوهی تخمیر چندلولهای انجام میشود و شامل سه مرحله احتمالی، تأییدی و تکمیلی میباشد.
۲-۵-۳-۱ آزمایش احتمالی
در این آزمایش ابتدا ۵ گرم از نمونه(خاک، برگ، دانه و ساقه) را به ۴۵ میلی لیتر مایع رقیق کننده فسفات بافر اضافه کرده و به مدت ۳۰ دقیقه روی شیکر قرار داده، سپس برای انجام آزمون احتمالی، تلقیح نمونه های فوق به محیط کشت لاکتوز برات همراه لوله درهام با روش ۹ لولهای به صورت دهدهی (۱۰ میلی لیتر به لاکتوز برات دوغلظتی، ۱ میلی لیتر و ۱/۰ میلی لیتر به لاکتوز برات یک غلظتی) انجام گرفت کلیه این عملیات باید در شرایط آسپتیک و با دقت انجام شود که از آلودگی های ثانویه مبرا باشد؛ پس از تلقیح نمونه به لولهها در دمای ۲± ۳۵ درجه سانتی گراد به مدت ۲۴ ساعت در انکوباتور قرار داده می شوند. بعد از گذشت مدت مذکور لوله ها را از نظر تولید گاز مورد آزمایش قرار میدهیم . لوله هایی را که در آنها گاز تولید میشود به عنوان مثبت یادداشت میکنیم. برای جلوگیری از اشتباه و اینکه آیا گازها در لوله های درهام تولید شده و یا اینکه حبابهای ریز هوا در آن بوجود آمده می توان با تلنگر زدن به دیواره لوله از نتیجه آزمایش اطمینان حاصل کرد. در صورتیکه همه لوله ها و یا بعضی از آنها منفی یعنی بدون گاز هستند باید دوباره آنها را به مدت ۲۴ ساعت دیگر در انکوباتور قرار داده و پس از سپری شدن مدت مذکور لوله های با گاز را به عنوان مثبت یادداشت نمود .
بنابر این در این آزمایش، پیدایش گاز در زیر لوله های درهام دلیل بر این است که احتمالاً در نمونه کلی فرم وجود دارد و در صورتیکه در هیچ کدام از لوله ها گاز تولید نشود ، دلیل بر منفی بودن آزمایش احتمالی یعنی نبودن کلی فرم ها در نمونه مورد آزمایش می باشد. نتایج این مرحله را بر حسب رقت و تعداد لوله های مثبت بصورت کد سه رقمی یادداشت می کنیم.
برای تخمین کلی فرم ها در ۱۰۰ میلی لیتر نمونه و یا به عبارت دیگر برای تعیین بیشترین تعداد احتمالی (M.P.N) کلی فرمها در ۱۰۰ میلی لیتر نمونه از جداول مشخص شده استفاده میشود . در صورتیکه جدول در اختیار نباشد و یا شمارش بدست آمده با جدول قابل تطبیق نباشد، می توان برای بدست آوردن MPN در ۱۰۰ میلی لیتر از فرمول زیر استفاده کرد :
۲-۵-۳-۲ آزمایش تأییدی
از آنجا که باکتریهای دیگری غیر از کلی فرم ها نیز قادر به تخمیر لاکتوز و تولید گاز هستند، نمیتوان گفت که گاز تولید شده در لوله های درهام در آزمایش احتمالی فقط مربوط به آلودگی کلی فرم هاست ، بنابر این برای بدست آوردن اطمینان بیشتر از نتیجه آزمایش، باید آزمایش تأییدی انجام شود، از آنجایی که در این مرحله علاوه بر کلی فرم ها باکتری های دیگری هم هستند که می توانند نتیجهای مشابه کلی فرم ها بدهند در مرحله بعد لازم است حضور کلی فرم ها در هر یک از این لوله های مثبت تأیید شود. برای این منظور از هر یک از لوله هایی که از نظر حضور کلی فرم مثبت هستند (احتمالاً در آنها کلی فرم رشد کرده) تلقیح از لاکتوز برات به محیط کشت برلیان گرین لاکتوز بایل برات(BGLB) انجام شد.
این محیط طبق دستور کارخانه سازنده آماده و در لوله های آزمایش حاوی لوله دورهام توزیع و استریل میگردد. تمام لوله های آزمایش مرحله احتمالی که پس از ۲۴ یا ۴۸ ساعت گرماگذاری، رشد زیاد، تشکیل هر میزان گاز و یا رشد اسیدی در آنها مشاهده شده است، برای مرحله تأییدی آزمایش میشوند. چنانچه فعالیت تخمیری یا رشد اسیدی زیاد، در لوله های اولیه زودتر از ۲۴ ساعت ظاهر گردید، می توان آنها را پیش از اتمام زمان ۲۴ ساعت به مرحله تأییدی منتقل نمود. لوله های مرحله اول را که تولید گاز و اسید در آنها مشاهده میشود به آرامی چرخانده یا تکان می دهیم تا میکروارگانیزم ها در آن به صورت شناور درآیند. ۱ میلی لیتر از محلول داخل لوله را به لوله تخمیر دوم حاوی محیط BGL broth منتقل میکنیم. لوله های حاوی محیط کشت و نمونه را که در این مرحله آماده شدهاند به مدت ۴۸ ساعت در ۲±۴۲ درجه سانتیگراد در بن ماری قرار داده شدند. در این مرحله فقط تولید گاز ملاک مثبت بودن آزمایش است .سپس کد سه رقمی را بر اساس تعداد لوله های مثبت هر رقت یادداشت می نمائیم.
۲-۵-۳-۳ آزمایش تکمیلی
سومین دسته از آزمایشهای استاندارد MPN کلی فرم ها که برای تشخیص قطعی این باکتری ها لازم است، آزمایش تکمیلی میباشد که پس از آزمایش تأییدی انجام میگیرد.
برای انجام این آزمایش از تمام لوله های مثبت در آزمایش تأییدی، نمونههایی بر روی یک یا چند بشقاب حاوی محیط کشت ENDO یا EMB (ائوزین متیلن بلوآگار) کشت میدهند. سپس محیط کشت داده شده را به مدت ۲۴ ساعت در انکوباتور ۲±۳۵ درجه سانتیگراد قرار میدهند. پس از این مدت کلنی های بدست آمده را مورد مطالعه قرار میدهند.
کلنی هایی که روی محیط کشت ENDO یا EMB رشد کردهاند، به سه دسته مشخص، نامشخص و منفی تقسیم میشوند. کلنی های مشخص دارای مرکز سیاه با جلای فلزی میباشند. کلنی های نامشخص به کلنی هایی گفته میشود که بدون مرکز سیاه ، موکوژی شکل، غیر شفاف و صورتی رنگ هستند و کلنی های منفی به سایر کلنی های با مشخصات دیگر گفته می شود. برای تأیید نهایی، از کلنی های رشد کرده بر روی محیط کشت EMB، اسلاید تهیه نموده و به روش گرم رنگ آمیزی مینمایند. دیدن باسیل های گرم منفی قرمز رنگ بدون اسپور دلیل بر وجود کلی فرمها و مثبت بودن نتیجه آزمایش است.
۲-۵-۴- رنگآمیزی گرم
رنگآمیزی گرم (Gram staining) یکی از مهمترین و متداولترین روشهای رنگ آمیزی در میکروبیولوژی است که اولین بار توسط کریستین گرم ابداع شد. دراین رنگ آمیزی باکتریها بر مبنای رنگ باکتری پس ازرنگ آمیزی به دودسته گرم مثبت و گرم منفی تقسیم میشوند. رنگ باکتری پس ازرنگ آمیزی به توانایی حفظ رنگ اول و به عبارتی به ساختمان دیواره سلولی باکتری بستگی دارد. در رنگ آمیزی گرم باکتریهای گرم مثبت پس ازرنگ آمیزی به رنگ بنفش و باکتریهای گرم منفی به رنگ قرمز مشاهده میشود. گرچه هر دو گروه یعنی باکتریهای گرم مثبت و منفی دارای دیواره میباشند ولی فرق بین این دو گروه مربوط به خواصی است که در ساختمان دیواره سلولی آنها وجود دارد. اساس ساختمان در دیواره سلولی باکتریهای گرم مثبت یک لایه ضخیمیاست از پپتیدوگلیکان ولی در باکتریهای گرم منفی ضخامت آن به حداقل میرسد.
از رنگ امیزی گرم به جهت شناسایی جنس باکتری استفاده می شود. با این حال همه باکتری ها را نمی توان با رنگ امیزی گرم مشاهده نمود.
۲-۵-۴-۱- روش رنگآمیزی گرم
پیش از آغاز رنگ آمیزی نخست باید یک فروتی از محیط کشت خالص باکتری بر روی لام تهیه کنیم، در ادامه مراحل رنگ آمیزی گرم به قرار زیر هستند:
نخست رنگ کریستال ویوله رابه مدت ۳۰ تا ۴۵ ثانیه برروی فروتی باکتری روی لام می ریزیم، درنتیجه همه باکتریها به رنگ بنفش درخواهد درآمد.
پس از شستشوی فروتی با آب، رنگ کریستال ویوله را با افزودن لوگول به مدّت ۳۰ تا ۴۵ ثانیه تثبیت میکنیم. لوگل باکریستال ویوله ترکیب شده و ایجاد کمپلکسهایی می کند که باعث تثبیت رنگ کریستال ویوله در داخل دیواره سلولی باکتری میشود. پس از این مرحله، همه باکتریها کماکان به رنگ بنفش مشاهده میشوند.
مرحله رنگ زدایی:
مهمترین مرحله رنگ آمیزی است. دراین مرحله پس از شستشو لام با آب، لام به مدت ۱۵ تا۲۰ ثانیه در معرض موادرنگ زدا مانند الکل استون قرار میگیرد سپس با آب مورد شستشو قرار میگیرد. درباکتریهای گرم منفی که دارای لایههای پپتیدو گلیکان محدود و غشای خارجی غنی از چربی هستند این حلال باعث حذف این لایهها و غشا میگردد و باکتری رنگ مراحل قبل را از دست میدهد ولی درباکتریهای گرم مثبت به علت ضخامت زیاد لایه پپتیدوگلیکانی و عدم وجود لیپید فراوان در غشا رنگ مرحله قبل از غشا خارج نمیشود. درنتیجه پس از این مرحله باکتریهای گرم منفی بیرنگ ولی باکتریهای گرم مثبت کماکان بنفش باقی خواهند ماند. در انتها سطح فروتی را با سافرانین یا فوشین (قرمز رنگ) به مدت ۳۰ تا ۴۵ ثانیه میپوشانیم سپس با آب شستشو داده و پس از خشک شدن با میکروسکوپ مورد بررسی قرار می گیرد.
نتیجه:
دراین مرحله باکتریهای بی رنگ (باکتریهای گرم منفی) به رنگ قرمز درمیآیند و باکتریهای بنفش (باکتریهای گرم مثبت) بدون تغییر رنگ باقی میمانند (Greenberg et al., 1985).
البته لازم به توضیح است که در اغلب آزمایشگاه ها تنها دو مرحله احتمالی و تأییدی انجام می شوند.
فصل سوم
نتایج
۳- ۱- پارامترهای رشد گیاه:
۳- ۱- ۱ بیوماس
تأثیر دو کیفیت آب آبیاری و سطوح مختلف کود اوره روی بیوماس در جدول ۳-۱ ارائه شده است. نتایج نشان داد که بین سطوح عامل فرعی (مصرف ۰، ۱۰۰، ۱۵۰و ۲۰۰ کیلوگرم در هکتار کود اوره) در سطح احتمال ۱% تفاوت معنی داری وجود داشت اما بین سطوح عامل اصلی یعنی کیفیت آب آبیاری (فاضلاب خام و تصفیه شده) و بین اثر متقابل کود و فاضلاب اختلاف معنی داری وجود وجود نداشت.
جدول ۳-۱ تجزیه واریانس بیوماس گیاه
دانش
۵/۶۲
همانگونه که مشاهده می شود امتیاز موانع نگرشی، بیشتر از دیگر موانع است و این نشان از این واقعیت دارد که بسیاری از مشکلات و موانع فردی ارتباط متخصصین بخش صنعتبا اعضای هیأت علمی دانشگاهها، مربوط به نگرش آنها نسبت به این موضوع است.
همچنانکه در فصل چهار، اشاره شد پس از اینکه موانع شناسایی و رتبه بندی شدند مهمترین موانع با توجه به نظر استاد مشاور، جدا شده و در اختیار همان اعضای هیأت علمی قرار گرفت تا راهکارهای رفع آنها را ذکر نمایند و پس از آن، آنها را بر اساس احتمال موفقیتشان در صورت اجرا و پیادهسازی، رتبه بندی نمایند. بر این اساس، ۲۰ درصد اول موانع، که شامل چهار مانع اول است جدا شده و در اختیار آنها قرار گرفت. یعنی موانع ۱۱، ۷، ۱۴، و ۱۹ که عبارتند از:
۱۱ ـ متخصصین صنعت به اعضای هیأت علمی، در ارتباط با مسائل حرفهای اعتماد ندارند (بعنوان مثال، اگر مشکلی در تحقیقات یا اجرای آنها پیش آمد از کمک، دریغ نکنند؛ تعهدات حرفهای خود را بطور کامل انجام دهند؛ یا اطلاعات ضروری در رابطه با طرح مشترک را در اختیار متخصصین صنعت قرار دهند، و…)
این مانع بیان می کند که متخصصین صنعت، از اینکه اعضای هیأت علمی تعهداتی که کرده اند را تمام و کمال انجام ندهند؛ و یا در صورت بروز مشکلی، از زیر مسئولیت آن شانه خالی کنند؛ و یا اطلاعات ضروری مربوط به پروژه را در اختیار آنها قرار ندهند تا وی همچنان در مورد این پروژه نیازمند به دانشگاهیان باشد هراس دارند. این هراس، نوعی عدم اعتماد را به همراه خواهد داشت که صنعتگر را وادار می کند تا از تعامل با دانشگاهیان و اساتید تفره رفته و امتناع ورزد.
۷ ـ متخصصین صنعت، به توانمندیهای علمی اعضای هیأت علمی، اعتقاد ندارند
در این مانع، بیان می شود که متخصصین صنعت اعتقادی به دانش دانشگاهیان ندارند و اصلاً معتقدند که دانش آنها به هیچ عنوان کاربرد ندارد و صرفاً نظری است و در صورتی که یک فعالیت عملیاتی به آنها سپرده شود به هیچ عنوان قادر به انجام آن نیستند چراکه توانایی آنرا ندارند.
۱۴ ـ متخصصین صنعت، فرصت انجام فعالیتهای تجربهپذیر دانشگاهی را به اعضای هیأت علمی نمیدهند
این مورد، متخصصین صنعت را چنین معرفی می کند: کسانی که صرفاً به دنبال اهداف خود آنهم از همان روشی که خودشان تشخیص می دهند (با تکیه بر دانش خودشان) هستند و به دانشگاهیان اجازه حضور در صنعت را نمیدهند تا شاید از طریق آنها بتوانند مشکلات موجود در واحد صنعتیشان را رفع کنند. چراکه این حضور را برای خود هزینهبر و بیفایده میدانند و معتقدند این حضورها سودی برای آنها نداشته و تنها زحمت آنها را زیاد می کند.
۱۹ ـ احساسات شخصی و تعصبات غیر منطقی متخصصین صنعت، در برقراری ارتباط با اعضای هیأت علمی مؤثر است؛ مثلاً عقدهها و غرضورزیهای آنها
ممکن است متخصصین صنعت، به واسطه تجربیات تلخی که ممکن است از یک یا چند عضو هیأت علمی و استاد دانشگاه دارند؛ و یا به دلیل اینکه خودشان نتوانستهاند به تحصیلات خود ادامه داده و به موقعیت اساتید دانشگاه برسند؛ و یا تعامل با دانشگاه را نوعی ضعف برای خود به حساب آورند؛ از این تعاملات سر باز میزنند.
نتیجه گیری و پیشنهادات مربوط به راهکارهای ارتباط متخصصین بخش صنعتبا اعضای هیأت علمی دانشگاهها
الف. شناسایی راهکارها:
راهکارهای شناسایی شده ذیل هر مانع، فهرست شده اند که عبارتند از:
۱۱ ـ متخصصین صنعت به اعضای هیأت علمی، در ارتباط با مسائل حرفهای اعتماد ندارند (بعنوان مثال، اگر مشکلی در تحقیقات یا اجرای آنها پیش آمد از کمک، دریغ نکنند؛ تعهدات حرفهای خود را بطور کامل انجام دهند؛ یا اطلاعات ضروری در رابطه با طرح مشترک را در اختیار متخصصین صنعت قرار دهند، و…)
راهکارهای این مانع عبارتند از:
حضور صنعتگران در دانشگاه از طرق مختلف: حضور صنعتگران در دانشگاه از طرق مختلف مانند عضویت صنعتگران چند شرکت مادر در یک شهر، منطقه و غیره، در شوراها و جلسات دانشگاهی مختلف در یک یا چند دانشگاه مادر (مثلاً شورای تدوین چارچوبهای تدریس و پژوهش، جلساتی که اکثریت اساتید دانشگاه در آن حضور دارند)؛ عضویت افتخاری آنها بعنوان هیأت علمی؛ یا اعطای بورسیههای تحصیلی به آنها؛ تا با اینگونه تعاملات، دغدغههای خود را به گوش دانشگاهیان رسانده و آنها را برای ایجاد جو اعتماد راهنمایی نماید
این حضور، باعث آشنایی بیشتر صنعتگران با دانشگاهیان شده و زمینه صحبتهای بیپرده و صریح میان این دو گروه را موجب می شود تا برای این مانع، راهکاری را بیابند.
ایجاد صندوق ارتباط دانشگاه و صنعت:ایجاد این صندوق برای پرداخت غرامت به صنعت در صورتی که پروژه با «قصور یا تقصیر» دانشگاهیان، به نتیجه نرسیده باشد یا برای مشارک در طرحهای تحقیقاتی مشترک
این صندوق، به نوعی باعث آسودگی خیال صنعتگران خواهد شد و آنها را وامیدارد تا فرصت بیشتری به دانشگاهیان برای حضور در صنعت بدهند.
انتقال تجربیات دیگر صنعتگران با بهره گرفتن از رسانههای مختلف: انتقال تجربیات صنعتگران باتجربه و دارای تعاملات مستمر با دانشگاه به دیگر صنعتگران (که به بدنه دانشگاهی اعتماد کرده اند) از طریق مجلههای تخصصیصنعت، وبسایتهای مشخص، نرمافزارهای چندرسانهای، برپایی نمایشگاه دستاوردهای صنایع مختلف (که با بهره گرفتن از توانمندیهای دانشگاهی به آن دست یافتهاند) و غیره
زمانی که از طریق این رسانه ها صنعتگران از تجربیات دیگران آگاه میشوند و از نحوه تعامل آنها اطلاع مییابند، چنین تصوراتی (که در این مانع ذکر شده است) تلطیف و ترقیق خواهد شد.
اجرای سیاستهای اصل ۴۴ قانون اساسی:اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی که به موجب آن، بخش خصوصی باید نقش قابل توجهی را در اقتصاد ایفا کند؛ با این کار، خواهناخواه، صنعت برای ادامۀ بقای خود باید به بدنۀ دانشگاهی، اعتماد کند
حمایت و پشتیبانی دولتی (وزارت صنعت، وزارت کار و…) از واحدهای صنعتی:حمایت و پشتیبانی دولتی (وزارت صنعت، وزارت کار و…) از واحدهای صنعتی از طریق اعطای تسهیلات ارزان قیمت، جوایز صنعتی، معافیتهای مالیاتی و…، که با اعتماد به بدنۀ دانشگاهی، دارای ارتباطات مستمر و قوی هستند.
تدوین استانداردهای تعامل و استفاده از فضای مجازی: تدوین استانداردهایی برای تعاملات میان متخصصین صنعت و دانشگاهیان توسط وزارت صنعت و وزارت علوم و غیره و تعبیۀ آن در پرتال اینترنتی مشخص؛ چراکه رویههای استاندارد و فرایندهای مشخص، باعث شفافسازی هرچه بیشتر این تعاملات شده و زمینه اعتماد متقابل را فراهم میآورد
چنین استانداردهایی به دلیل اینکه شفاف بوده و برای تمامی افراد، قابل دسترسی است و در آنها تمامی جنبه های قانونی و اعتمادساز رعایت شده است صنعتگران را ترغیب به داشتن تعامل با دانشگاهیان می کند و یا به عبارت بهتر، مانع ایجاد تعامل با دانشگاهیان را که همان عدم اعتماد است کماثرتر می کند.
۷ ـ متخصصین صنعت، به توانمندیهای علمی اعضای هیأت علمی، اعتقاد ندارند
راهکارهای این مانع عبارتند از:
حضور صنعتگران در دانشگاه از طرق مختلف: حضور صنعتگران در دانشگاه از طرق مختلف مانند عضویت صنعتگران چند شرکت مادر در یک شهر، منطقه و غیره، در شوراها و جلسات دانشگاهی مختلف در یک یا چند دانشگاه مادر (مثلاً شورای تدوین چارچوبهای تدریس و پژوهش، جلساتی که اکثریت اساتید دانشگاه در آن حضور دارند)؛ عضویت افتخاری آنها بعنوان هیأت علمی؛ یا اعطای بورسیههای تحصیلی به آنها؛ تا با اینگونه تعاملات، صنعتگران اطلاعات بیشتری از توانمندیهای دانشگاهیان به دست آوردند
زمانی که حضور صنعتگران در دانشگاه، مستمر و طولانی مدت باشد خواهناخواه فرصت آشنایی بیشتری به هر دو گروه خواهد داد. در این صورت، این تعاملات رو در رو، باعث کسب اطلاعات دقیقتر و عمیقتر از توانمندیهای دانشگاهیان خواهد شد.
انتقال تجربیات دیگر صنعتگران با بهره گرفتن از رسانههای مختلف: انتقال تجربیات صنعتگران باتجربه و دارای تعاملات مستمر با دانشگاه به دیگر صنعتگران (که به بدنه دانشگاهی اعتماد کرده اند) از طریق مجلههای تخصصیصنعت، وبسایتهای مشخص، نرمافزارهای چندرسانهای، برپایی نمایشگاه دستاوردهای صنایع مختلف (که با بهره گرفتن از توانمندیهای دانشگاهی به آن دست یافتهاند) و غیره
زمانی که تجربیات صنعتگران، از طریق این رسانه ها در اختیار دیگر صنعتگران قرار بگیرد دیدگاه آنها را در مورد توانمندیهای علمی دانشگاهیان، تلطیف می کند. تجربیاتی که در آنها این صنعتگران، به تواناییهای علمی دانشگاهیان اعتماد کرده و مزیتهای آنرا نیز درک کرده اند.
اجرای سیاستهای اصل ۴۴ قانون اساسی:اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی که به موجب آن، بخش خصوصی باید نقش قابل توجهی را در اقتصاد ایفا کند؛ با این کار، خواهناخواه، صنعت برای ادامۀ بقای خود باید به بدنۀ دانشگاهی، اعتماد کند
حمایت و پشتیبانی دولتی (وزارت صنعت، وزارت کار و…) از واحدهای صنعتی:حمایت و پشتیبانی دولتی (وزارت صنعت، وزارت کار و…) از واحدهای صنعتی از طریق اعطای تسهیلات ارزان قیمت، جوایز صنعتی، معافیتهای مالیاتی و…، که با اعتماد به بدنۀ دانشگاهی، دارای ارتباطات مستمر و قوی هستند.
۱۴ ـ متخصصین صنعت، فرصت انجام فعالیتهای تجربهپذیر دانشگاهی را به اعضای هیأت علمی نمیدهند
راهکارهای این مانع عبارتند از:
حضور صنعتگران در دانشگاه از طرق مختلف: حضور صنعتگران در دانشگاه از طرق مختلف مانند عضویت صنعتگران چند شرکت مادر در یک شهر، منطقه و غیره، در شوراها و جلسات دانشگاهی مختلف در یک یا چند دانشگاه مادر (مثلاً شورای تدوین چارچوبهای تدریس و پژوهش، جلساتی که اکثریت اساتید دانشگاه در آن حضور دارند)؛ عضویت افتخاری آنها بعنوان هیأت علمی؛ یا اعطای بورسیههای تحصیلی به آنها؛ تا با اینگونه تعاملات، نحوه نگرش آنها به دانشگاه و نیز اینگونه برداشتهای آنها تغییر کند.
زمانی که حضور صنعتگران در دانشگاه، مستمر و طولانی مدت باشد خواهناخواه فرصت آشنایی بیشتری به هر دو گروه خواهد داد. در این صورت، این تعاملات رو در رو، باعث کسب اطلاعات دقیقتر و عمیقتر از توانمندیهای دانشگاهیان خواهد شد و صنعتگران را وا خواهد داشت تا از دانشگاهیان بیشتر استفاده کرده و فرصت بیشتری را به آنها برای حضور در صنعت بدهند.
ایجاد صندوق ارتباط دانشگاه و صنعت: ایجاد این صندوق برای پرداخت غرامت به صنعت در صورتی که پروژه با «قصور یا تقصیر» دانشگاهیان، به نتیجه نرسیده باشد یا برای مشارک در طرحهای تحقیقاتی مشترک تا نوعی اعتماد را در طرف صنعت بوجود آورده و اجازه فعالیت بیشتر دانشگاهیان در صنعت را بدهند
این راهکار، نوعی اعتماد را به صنعتگر القا می کند چراکه اگر صنعتگر به واسطه نگرانی از عواقب حضور دانشگاهیان در صنعت و مشکلاتی که ممکن است از نظر مالی برایش پیش آید مانع این حضور می شود این راهکار، این نگرانی را مرتفع می کند.
انتقال تجربیات دیگر صنعتگران با بهره گرفتن از رسانههای مختلف: انتقال تجربیات صنعتگران باتجربه و دارای تعاملات مستمر با دانشگاه به دیگر صنعتگران (که به بدنه دانشگاهی اعتماد کرده اند) از طریق مجلههای تخصصیصنعت، وبسایتهای مشخص، نرمافزارهای چندرسانهای، برپایی نمایشگاه دستاوردهای صنایع مختلف (که با بهره گرفتن از توانمندیهای دانشگاهی به آن دست یافتهاند) و غیره
زمانی که تجربیات صنعتگرانی که فرصت حضور دانشگاهیان را در واحد صنعتیشان دادهاند و بعد، از مزیتهای آن بهرهمند شده اند در اختیار دیگر صنعتگران قرار گیرد دیدگاه آنها در مورد این موضوع (که در این مانع ذکر شده است) تلطیف خواهد شد.
اجرای سیاستهای اصل ۴۴ قانون اساسی:اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی که به موجب آن، بخش خصوصی باید نقش قابل توجهی را در اقتصاد ایفا کند؛ با این کار، خواهناخواه، صنعت برای ادامۀ بقای خود باید به بدنۀ دانشگاهی، اعتماد کند
حمایت و پشتیبانی دولتی (وزارت صنعت، وزارت کار و…) از واحدهای صنعتی:حمایت و پشتیبانی دولتی (وزارت صنعت، وزارت کار و…) از واحدهای صنعتی از طریق اعطای تسهیلات ارزان قیمت، جوایز صنعتی، معافیتهای مالیاتی و…، که با اعتماد به بدنۀ دانشگاهی، دارای ارتباطات مستمر و قوی هستند.