کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب
 



شکل ۲-۶ ساختار شیمیایی رنگینه C.I. Basic blue 3 ……………………………..15 شکل ۲-۷ ساختار شیمیایی رنگینه C.I. Disperse blue 56 ……………………………….15 شکل ۲-۸ ساختار شیمیایی رنگینه C.I. Disperse red 1 ………………………………16 شکل ۲-۹ واکنش احیا و اکسیداسیون در رنگینه های خمی ………………………..۱۷ شکل ۲-۱۰ ساختار شیمیایی رنگینه C.I. Reactive orange 16 …………………..18 شکل ۲-۱۱ساختار شیمیایی یک رنگینه کرومی ……………………………………..۱۹ شکل ۲-۱۲ گرافیت ………………………………………………………………….۳۱ شکل ۲-۱۳ الماس……………………………………………………………………۳۱ شکل ۲-۱۴ لانسدیلایت…………………………………………………….۳۱ شکل ۲-۱۵پدیده کنگره‌ای شدن (تبدیل ساختارهای پنج‌ضلعی و هفت‌ضلعی) تحت بارهای محوری…..۳۵ شکل ۲-۱۶ سطح مقطع دسته نانولوله‌ها……………………………………………۳۵ شکل ۲-۱۷ تولید ناخواسته اتصالات T شکل، Y شکل و یک چهارراهی………………۳۷ شکل ۲-۱۸ درپوش نانولوله در زوایای مختلف…………………………………….۳۸ شکل ۲-۱۹ واکنش نانولوله تک جداره تحت انواع بارمحوری فشاری………………….۳۹ شکل ۲-۲۰ یک ترانزیستور نانولوله‌ای……………………………………………۴۰ شکل ۲-۲۱ نمای شماتیک از روش تخلیه قوس الکتریکی…………………….۴۵ شکل ۲-۲۲ مکانیسم تشکیل نانولوله کربنی……………………………………………….۴۶ شکل ۲-۲۳ تبخیر لیزری یک هدف گرافیتی……………………………………………۴۸ شکل ۲-۲۴ ساختار پلی آنیلین ………………………………………………………………۵۱ شکل ۳-۱ ساختار شیمیایی رنگزای مستقیم آبی ۱۹۹ ……………………………………..۵۵ شکل ۳-۲ میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) ………………………………….58 شکل ۳-۳ طیف‌سنجی مادون‌قرمز تبدیل فوریه (FT-IR) ………………………………58 شکل ۵-۱- تصویر میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) از MWCNT………….72 شکل ۵-۲ طیف FT-IR برای پلی آنیلین ……………………………………….۷۲ چکیده در این مطالعه، کاربرد نانولوله کربنی پوشش داده‌شده با پلی آنیلین برای حذف سریع رنگزای آبی مستقیم ۱۹۹ از محلول‌های آبی موردمطالعه قرار گرفت. تأثیر متغیرهای مؤثر بر فرایند رنگ‌بری نظیر مقدار جاذب، غلظت رنگزا، PH محلول و زمان تماس بررسی شد. نانولوله کربنی تهیه و نشاندن پلیمر آنیلین بر روی آن توسط تکنیک‌های SEM و FT-IR تأیید شدند. ایزوترم حالت تعادل با مدل‌های جذب لانگمویر و فرندلیش بررسی گردید. نتایج نشان داد که رنگزای آبی مستقیم ۱۹۹ از ایزوترم لانگمویر تبعیت می‌کند. مدل شبه مرتبه اول و دوم برای بررسی سینتیک داده‌ها استفاده شد. فرایند جذب رنگزای آبی مستقیم ۱۹۹ از معادله سینتیکی شبه مرتبه دوم تبعیت می‌کند که نشان می‌دهد فرایند بوسیله جذب فیزیکی قابل‌کنترل است. در این تحقیق مشخص شد که واکنش خود به خودی است. نتایج نشان می‌دهد که نانوکامپوزیت پلی آنیلین/MWCNT می‌تواند به‌عنوان یک جاذب کارآمد برای حذف رنگزای آبی مستقیم ۱۹۹ از محلول‌های آبی مورداستفاده قرار گیرد. کلمات کلیدی: نانوکامپوزیت، MWCNT، پلی آنیلین، رنگزای آبی مستقیم ۱۹۹، جذب سطحی، ایزوترم جذب فصل اول کلیات تحقیق ۱-۱- مقدمه آب حیاتی‌ترین ماده ایست که انسان به آن نیازدارد، لذا کیفیت آن‌یکی از دغدغه‌های همیشگی بشر بوده است. به‌رغم منابع بالقوه عظیم موجود، در بسیاری از بخش‌های جهان آب خالص برای برآوردن نیازهای آدمی ناکافی می‌باشد. این وضع تا حدی به سبب تغییر الگوهای مصرف و نیز پیشرفت‌های صنعتی و کشاورزی و رشد جمعیت جهان می‌باشد. به‌رغم اینکه تقریباً سه‌چهارم سطح زمین را آب تشکیل می‌دهد، ولی اکثر این آب‌ها به دلایل مختلف قابل‌استفاده نیستند و تنها بخش کوچکی از آن کاربرد دارد [۸]. امروزه صنعت نساجی در جهان و در کشور ما به‌شدت گسترش‌یافته است و با مصرف هزاران نوع مواد شیمیایی رنگزا، حدود ده هزار رنگ مختلف با تولید جهانی سالیانه بیش از ۷۰۰ هزار تن رنگ تولید می‌کنند. ازاین‌رو مقدار حدود ۱۰%-۵% از طریق پساب صنعت نساجی و رنگرزی وارد محیط‌زیست می‌گردد[۱۱۲،۹۳]. رنگزاها و پیگمان های شیمیایی و طبیعی زیادی نظیر رنگزای مستقیم به‌منظور رنگرزی در صنایع نساجی مورداستفاده قرار می‌گیرند [۸۹]. رنگزاهای مستقیم دارای گروه سولفونات در ساختار خود بوده و جزء رنگزاهای آنیونیک محسوب می‌شوند. از این رنگزا عموماً برای رنگرزی کالاهای سلولزی استفاده می‌شود [۳]. در کنار توسعه صنعت رنگرزی، حجم بالایی از فاضلاب حاوی رنگ نیز تولید می‌گردد [۶۵]. تخلیه پساب‌های تصفیه نشده و یا با تصفیه ناکافی حاوی مواد رنگزا می‌تواند باعث اختلالاتی در محیط‌زیست شود. این رنگ‌ها عموماً با فیبرهای نساجی نظیر کتان پیوند کووالانسی برقرار می‌کنند و به دلیل قابلیت تجزیه‌پذیری کم و استفاده گسترده از آن‌ ها، سبب تأثیراتی بر فرآیندهای متداول تصفیه پساب صنایع نساجی در چند دهه اخیر شده است[۱۱۴،۵۰]. امروزه تخلیه پساب این صنایع به آب‌های طبیعی باعث مشکلات جدی شده است. این ترکیبات رنگی برای زندگی آبزیان سمی بوده و باعث تخریب محیط‌زیست می‌گردند و در سال‌های اخیر قوانین مرتبط با آلاینده‌های رنگی در سراسر دنیا روزبه‌روز سخت‌گیرانه‌تر شده‌اند[۹۷،۸۹،۵۹].حضور آلاینده‌های رنگی حتی در مقادیر کمتر از یک میلی‌گرم در لیتر ازنظر ظاهری مهم و قابل‌رؤیت می‌باشند[۷۲]. کنترل آلودگی پساب‌های صنعتی در سال‌های اخیر بیشتر موردتوجه عمومی و سازمان‌های طرفدار محیط‌زیست قرارگرفته است. ۱-۲- بیان مسئله در طول سالیان دراز آلودگی آب یکی از مسائل مهمی است که موردتوجه محققین قرارگرفته است. روش‌های متنوعی جهت حذف آلودگی آن، بکار رفته است. رنگزا اولین آلاینده شناخته‌شده در پساب‌ها است. این مواد به دلیل دارا بودن ترکیبات پیچیده آلی، در برابر نور، شستشو و حملات میکروبی مقاوم هستند. به همین دلیل، به‌راحتی قابل‌تجزیه نیستند. پساب‌های رنگرزی صنایع نساجی، یکی از بزرگ‌ترین منابع آلودگی هستند که اثرات مخربی را به محیط‌زیست وارد می‌کنند، لذا تصفیه و حذف رنگ‌زاهای موجود در پساب‌های حاصل از فعالیت‌های صنایع نساجی حائز اهمیت فراوان است. در طول سال‌های گذشته روش‌های متنوعی جهت حذف مواد رنگزا از آب بکار رفته است. جدیدترین روش برای حذف رنگزا بر اساس فناوری نانو می‌باشد. در این تحقیق از نانوکامپوزیت ها به‌عنوان نانو جاذب‌های قوی جهت حذف مواد رنگزا استفاده می‌شود. ۱-۳- سوابق مربوطه روش‌های شیمیایی و فیزیکی زیادی نظیر انعقاد شیمیایی، اکسیداسیون، جداسازی غشایی و روش‌های متداول بیولوژیکی برای حذف مواد رنگزا از پساب صنایع نساجی موردبررسی قرار گرفته‌اند. هرچند این روش‌های بیولوژیکی و شیمیایی روش‌های مؤثری در حذف مواد رنگزا می‌باشند، اما نیازمند تجهیزات و انرژی زیادی بوده یا فاقد توجیه اقتصادی می‌باشند و اغلب باعث تولید محصولات جانبی نامطلوبی می‌گردند [۷۵،۳۷]. امروزه فرایند جذب سطحی به دلیل کارآمد بودن، طراحی ساده و هزینه کم به‌عنوان گزینه‌ای جهت حذف بهینه مواد رنگزا در محلول‌های آبی مطرح است. این روش توانایی حذف ترکیبات آلی و غیرآلی نظیر فلزات، مواد رنگزا و ترکیبات تولیدکننده بو را دارا می‌باشند [۴۱]. برای حذف رنگ از پساب جاذب‌های متعددی مانند جلبک، پوسته گندم، پوسته برنج، پوسته بادام‌زمینی، الیاف شیشه، کنجاله پوست سویا، پوست پرتقال و کیتوسان مورداستفاده قرارگرفته است [۸۵،۷۴،۳۲،۲۹،۲۴]. استفاده از نانوکامپوزیت ها برای جذب مواد آلاینده از پساب نسبتاً جدید می‌باشد [۹۹،۹۸]. براین اساس نانوکامپوزیت پلی آنیلین/MWCNT سنتز شده و مستقیماً جهت حذف رنگزای مستقیم آبی ۱۹۹ از پساب مورداستفاده قرار خواهد گرفت. ایده اصلاح سطح این دسته از مواد جاذب در طی چند سال اخیر مطرح‌شده است و هنوز کارهای تحقیقاتی چندانی بر روی سطح نانوکامپوزیت MWCNT به ثبت نرسیده است. ۱-۴- فرضیه‌ها با بهینه کردن نانو جاذب MWCNT و تهیه نانو کامپوزیت پلی آنیلین/MWCNT میزان حذف رنگزای مستقیم آبی ۱۹۹ تغییر می‌کند. به کمک نانوکامپوزیت پلی آنیلین/ MWCNT می‌توان رنگزای مستقیم آبی ۱۹۹ را از محیط‌های آبی به‌خوبی حذف کرد. در حذف رنگزای مستقیم آبی ۱۹۹ از محیط‌های آبی، پارامترهایی چون: PH، غلظت رنگزا، مقدار نانو جاذب و زمان فرایند مؤثر بوده و بهینه می‌گردند. ۱-۵- اهداف تحقیق هدف علمی تحقیق: دستیابی به روشی سریع، کم‌هزینه، بدون استفاده از حلال آلی و درعین‌حال روشی با کارایی بالا جهت حذف رنگ از محلول‌های آبی است. اهداف کاربردی تحقیق: حذف رنگزای مستقیم آبی ۱۹۹ از محیط‌های آبی با بهره گرفتن از نانوکامپوزیت پلی آنیلین/MWCNT. ۱-۶- جنبه نوآوری تحقیق در این کار از نانوکامپوزیت پلی آنیلین/MWCNT برای حذف رنگزای آبی مستقیم ۱۹۹ استفاده می‌شود. شایان‌ذکر است که از این جاذب برای حذف رنگزای مستقیم آبی ۱۹۹ از محیط‌های آبی اولین بار در این پروژه مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. فصل دوم ادبیات و پیشینه تحقیق ۲-۱- تعریف اصطلاحات و متغیرها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-07-21] [ 07:44:00 ب.ظ ]




دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه دانشکده تحصیلات تکمیلی پایان نامه جهت دریافت درجه کارشناسی ارشد در رشته جغرافیا و برنامه ریزی شهری (M.A) عنوان: نقش گردشگری بر بهبود اوضاع اقتصادی شهرستان پاوه با بهره گرفتن از مدل SWOT استاد راهنما: دکتر مسلم رستمی نگارنده: شنو منوچهری شهریور ماه ۱۳۹۴ تقدیم به : پدر و مادر عزیزم که تمامی زندگیم ثمره محبت­های بی دریغ آنهاست. در برابر وجودگرامیتان زانوی ادب بر زمین می­نهم و با دلی مملو از عشق، محبت و خضوع بر دستانتان بوسه می زنم و با تمام وجود فریاد می­زنم و با رساترین آهنگ می­گویم که دار و ندارم را مدیون شما، هستم و با تمام زبان­های دنیا می­ستایمتان و مقامتان را ارج می­نهم.سرو وجودتان همیشه سر سبز و استوار عمرتان تا ابد پاینده باد. تقدیم به همسرم که در طول این پروژه همواره پشتیبانم بوده اند تشکر و قدردانی اکنون که به یاری خداوند متعال و رحمت بیکرانش این مقطع تحصیلی را نیز به پایان رسانیده ام لازم می دانم از تمامی کسانی که مرا در این راه یاری کرده اند تشکر و قدردانی نمایم. بدین وسلیه از استاد بزرگوار جناب آقای دکتر مسلم رستمی که بزرگوارانه با نظرات ارزشمند و مساعدت های بی دریغشان، رهگشای انجام تحقیق شدند، کمال تشکر وقدردانی را دارم. و همچنین از همراه همیشگی و همسر مهربان و تمامی دوستانی که مرا در انجام این تحقیق یاری رسانده اند کمال تشکر و قدر دانی را دارم. فهرست مطالب چکیده: ۱ فصل اول: کلیات پژوهش ۱-۱ مقدمه ۳ ۱-۲ بیان مسأله ۵ ۱-۳ اهمیت و ضرورت انجام تحقیق ۹ ۱-۴ پیشینه تحقیق ۱۲ ۱-۵ اهداف مشخص تحقیق ۱۹ ۱-۵-۱- اهداف کلی: ۱۹ ۱-۵-۲-اهداف ویژه: ۱۹ ۱-۶ سؤالات تحقیق: ۱۹ ۱-۷ فرضیه ‏های تحقیق: ۱۹ ۱-۸ روش تحقیق ۲۰ ۱-۹ گردآوری داده ها ۲۰ ۱-۱۰ حجم آماری و حجم نمونه ۲۱ فصل دوم: مبانی نظری ۲-۱ مقدمه ۲۳ ۲-۲ واژه گردشگری ۲۴ ۲-۳ تعاریف و مفاهیم گردشگری ۲۴ ۲-۴ گردشگر ۲۵ ۲-۵ برنامه ریزی گردشگری ۲۶

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:44:00 ب.ظ ]




- فردوسی، دفتر هفتم، ص ۶۲۵٫ ↑ - Sebeos, 1999, 17. ↑ - Khuzistan chronicle, 2002, 229. ↑ - Sebeos, 1999, 17. ↑ - Agapius, 1912, 181. ↑ - پیگولوسکایا آن را برابر با پانزدهم فوریه­ی ۵۹۰م می­داند. نک به: پیگولفسکایا، ۱۳۹۱، ص ۹۶٫ ↑ - Theophylact Simocatta, 1986, 107. ↑ - پیگولفسکایا، ۱۳۹۱، ص ۹۷٫ ↑ - همان، ص ۱۰۸٫ ↑ - همان، ص ۱۰۹٫ ↑ - همان. ↑ - همان. ↑ - همان، ص ۱۱۰_۱۰۹٫ ↑ - همان، ص ۱۱۱٫ ↑ - فردوسی، دفتر هشتم ، ص ۳٫ ↑ - همان، ص ۵٫ ↑ - برای بحث درباره معنی بیت، نک به: خالقی مطلق، ۱۳۸۹٫ ↑ - فردوسی، دفتر هشتم، ص ۶٫٫ ↑ - همان. ↑ - همان، ص ۷٫ ↑ - فردوسی، دفتر هشتم، ۵۲-۴۹٫ ↑ - Theophylact Simocatta, 1986, 112. ↑ - نولدکه، ۱۳۷۸، ص ۳۰۳٫ ↑ - Evagrius, ۲۰۰۰, ۳۰۸٫ ↑ - Sebeos, 1999, 17. ↑ - Khuzistan chronicle, 2002, 229. ↑ - Agapius, 1912, 182. ↑ - Michael the Syrian, 1901, 360. ↑ - برای مثال نک به: علیرضا شاهپور شهبازی، ۱۳۸۹، ص۵۸۷٫ کریستن سن، آرتور، داستان بهرام چوبین، ترجمه­ی منیژه احدزادگان آهنی، تهران: طهوری، ۱۳۸۳، ص ۵۶٫ ↑ - فردوسی، دفتر هشتم، ص ۸_۷٫ ↑ - نولدکه، اندیان را با اندیکان در منابع ارمنی و اندیگان در کتاب مناندر پرتکتور یکی می­داند: نولدکه، ۱۳۷۸، ص ۳۰۹٫ ↑ - فردوسی، دفتر هشتم، ص ۹٫ ↑ - همان، ص ۱۰٫ ↑ - خالقی مطلق، ۱۳۸۹٫ ↑ - فردوسی، دفتر هشتم، ص ۱۲_۱۰٫ ↑ - Sebeos, 1999, 16. ↑ - فردوسی، دفتر هشتم، ص ۱۷_۱۴٫ ↑ - Theophylact Simocatta, 1986, 115. ↑ - فردوسی، دفتر هشتم، ص ۲۳_۱۷٫ ↑ - همان، ص ۲۳٫ ↑ - همان، ص ۲۴٫ ↑ - همان، ص ۲۵٫ ↑ - همان، ص ۲۶٫ ↑ ۴- همان، ص ۲۷ . ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:43:00 ب.ظ ]




نمودار۲-۷ منحنی نحوه انتشار نوآوریها(بارنگ نارنجی) در جامعه و نحوه توزیع پذیرندگان یک نوآوری(بارنگ آبی) از نظر راجرز(سایت Wikipedia ،۲۰۱۴) با تجزیه و تحلیل این توزیع نرمال، افراد از نظر ابتکار و نوآوری فردی[۷۲] در پنج گروه متمایز قابل طبقه بندی هستند که اعضای هر طبقه خصوصیات متمایز خاصی به شرح زیر دارند: ۱- نوآوران[۷۳] یا نوجویان جسور: عموماَ افرادی تحصیل کرده، جسور و با غنای اطلاعاتی متنوع، که با پذیرفتن ریسک، افکار یا ایده­های جدید را می­آزمایند. ۲-زودپذیرها یا پذیرندگان اولیه[۷۴]: افراد صاجب نظر، پیشروان اجتماعی، افراد معروف و مشهور و افراد تحصیل کرده که نظریه­ های جدید را به سرعت ولی با دقت می­پذیرند. ۳-اکثریت پیشگام[۷۵]: شامل قشر متوسط جامعه و افراد وابسته به گروه ­های غیر رسمی جامعه که دارای حزم و احتیاط هستند و به ندرت پیشگام می­شوند. ۴-اکثریت رده آخر یا موُخر[۷۶]: شامل افراد سنتی، بدبین و شکاک؛ و افراد دهک­های پایین اقتصادی جامعه که ایده­های جدید را پس از آزموده شدن توسط اکثریت جامعه می­پذیرند. ۵- افراد کند و پسرو[۷۷]: شامل همسایگان و دوستان افراد مرجع و پیشرو؛ و افراد ریسک گریز که به سنت پایبندند. این افراد به تغییرات نظر خوشی ندارند و فقط وقتی که مدت زمانی از ایده­های جدید گذشته و به صورت سنتی درآمده باشد، از آن استفاده می­ کنند. بر اساس این تئوری نرخ پذیرش نوآوریها، متاثر از پنج عامل می­باشد که عبارتند از: مزیت نسبی[۷۸]، مطابقت و سازگاری[۷۹]، مشاهده پذیر بودن[۸۰]، قابلیت آزمون پذیری[۸۱] و پیچیدگی[۸۲]. چهار عامل اول معمولاَ با نرخ پذیرش رابطه مستقیم دارند، لیکن عامل پیچیدگی با نرخ پذیرش رابطه عکس دارد (راجرز، ۱۹۹۵) مزیت نسبی عبارت است از میزان درک و شناخت مشتری از تمایز و ارجحیت یک محصول یا خدمت جدید در مقایسه با جایگزین­های آن (راجرز، ۱۹۶۲). در مورد بانکداری الکترونیکی، صرفه جویی در زمان و هزینه­ها و راحتی مشتری به عنوان مزیت­های نسبی شناسایی شده ­اند. مطابقت و سازگاری عبارت است از اینکه محصول یا خدمت جدید تا چه اندازه با نیازها، باورها، ارزش­ها، تجربیات و عادات مشتریان سازگاری و همخوانی دارد. در مورد بانکداری الکترونیکی، باید در نظر داشت که هر چه روش­های نوین با رفتار بانکی مشتری و روشی که آنها به طور سنتی امو مالی خود را مدیریت کرده اند مطابقت و سازگاری داشته باشد، بیشتر و بهتر مورد پذیرش قرار می­گیرند. مشاهده پذیر بودن عبارت است از اینکه یک نوآوری تا چه اندازه قابل رؤیت و قابل ارتباط برای مشتریان باشد. به عنوان مثال، دیدن دستگاه­های خوپرداز درگوشه­ خیابان­ها و مغازه­ها، این تکنولوژی را در مقایسه با بانکداری از طریق رایانه­های شخصی، مشاهده پذیرتر می­ کند. قابلیت آزمون پذیری عبارت است از توانایی مشتریان برای آزمودن یک نوآوری جدید و ارزیابی مزایای آن هرچه یک بانک برنامه ­های مقدماتی بانکداری الکترونیکی را بیشتر در اختیار و دسترس مشتریانش قرار دهد، قابلیت آزمون­پذیری و در دسترس بودن آن نوآوری را فراهم نموده است. پیچیدگی عبارت است از میزان درک و احساس مشتری نسبت به آسان بودن یادگیری و استفاده از یک نوآوری. برای مشتریانی که تجربه قبلی استفاده از رایانه را نداشته­اند، یا آنان که فکر می­ کنند استفاده از بانکداری الکترونیکی سخت باشد، پذیرش این گونه نوآوری­ها تقریباَ منفی است(کلودینسکی[۸۳]، ۲۰۰۴). دو ویژگی هزینه و ریسک درک شده نیز در سال ۱۹۹۷به این تئوری اضافه شده ­اند(لاکت و لیتلر[۸۴]، ۱۹۹۷) نوآوری­های خدمات تکنولوژی با مقوله­ های دیگر تفاوت دارند. چرا که پذیرش آنها مستلزم رفتاری متفاوت از آنچه در مورد رویه­های عادی مشتریان روی می­دهد، می­باشد(گاتیگنون و رابرتسون[۸۵]، ۱۹۸۵)، مانند مقوله­ های مرتبط با بانکداری بدون شعبه و نبود کاغذ در ارائه صورتحساب های الکترونیکی. نرخ واقعی پذیرش یک نوآوری، برآیندی از نرخ­های پذیرش آن نوآوری در مرحله اولیه و مرحله رشد ثانویه آن می­باشد. نوآوری­های کم هزینه ممکن است که در ابتدای امر نرخ رشد سریعی را داشته باشند در حالی که نوآوری­هایی که ارزش آنها با پذیرش بیشتر از سوی کاربران بیشتر نمایان می­گردند(مانند تاثیر شبکه)، در مراحل بعدی سیر تکامل خود از نرخ رشد و پذیرش بالاتری سود ببرند. به هرحال پذیرش نوآوری می ­تواند تحت تأثیر پدیده ­های دیگری نیز قرار گیرد. برای مثال، سازگاری یا انطباق تکنولوژی با نیازهای افراد در طی زمان می ­تواند طبیعت و ماهیت آن نوآوری را تغییر دهد. به علاوه، یک نوآوری جدید می ­تواند نرخ پذیرش یک نوآوری که در حال حاضر مورد استفاده قرار می­گیرد را تحت تأثیر قرار داده و یا حتی منجر به کنار گذاشته شدن تکنولوژی­های قدیمی­تر شود. محققان بسیاری در زمینه کاربرد تئوری انتشار نوآوری­ها در حوزه سیستم­های اطلاعاتی مطالعه کرده ­اند؛ از جمله کروم و همکاران[۸۶] و همچنین برادفورد و فلورین[۸۷]. آنها در تحقیقات نشان داده­اند که سه عامل مطابقت و سازگاری فنی، پیچیدگی فنی، و مزیت نسبی(احساس نیاز) متغیرهای پیش ­بینی­کننده پذیرش نوآوری هستند(نمودار۲-۸) نمودار۲-۸ مدل ساده شده تئوری انتشار نوآوریها (سایتwww.istheories.com،۲۰۱۴) پس از وی محققان زیادی با بهره گرفتن از این مدل به بسط نظریه در محیط­های تجربی پرداخته­اند که به عنوان نمونه به افراد زیر می­توان اشاره نمود: راجو[۸۸] ۱۹۸۰، شیمپ و بیردن۱۹۸۲[۸۹]، پرایس و ریجوی[۹۰] ۱۹۸۳،چیلدرز[۹۱]۱۹۸۳، پرندرگاست[۹۲] ۱۹۹۳، بوش[۹۳] ۱۹۹۵، دابهولکار[۹۴]۱۹۹۶، لاکت و لیتلر[۹۵]۱۹۹۷، دانیل[۹۶] ۱۹۹۹، هاوکرافت و همکاران[۹۷] ۲۰۰۲، لی و همکاران[۹۸] ۲۰۰۳(سایت های istheories،۱۲manage دائره المعارفwikipedia). ۲-۶-۲تئوری اقدام مستدل(TRA)Theory of Reasoned Action تئوری اقدام مستدل در سال­های ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۰ توسط مارتین فیشبین[۹۹] و آیسک آژن[۱۰۰] ارائه شد. این تئوری شامل سه مؤلفه عمومی ۱- قصد رفتاری[۱۰۱]، ۲- نگرش[۱۰۲]، ۳- هنجار ذهنی[۱۰۳] می­باشد. براساس این تئوری قصد رفتاری یک فرد به نگرش فرد نسبت به آن رفتار و هنجارهای ذهنی بستگی دارد. اگر یک فرد قصد انجام رفتاری را داشته باشد، به احتمال زیاد آن فرد، آن رفتار را انجام خواهد داد. به علاوه قصد یک فرد به نوبه خود به دو چیز بستگی دارد: ۱- نگرش فرد نسبت به رفتار و ۲- هنجار ذهنی. قصد رفتاری به طور نسبی میزان قصد فرد برای انجام یک رفتار را نشان می­دهد. نگرش شامل باورها درباره نتایج و تبعات انجام یک رفتار و همچنین ارزیابی شخص از آن نتایج می­باشد. هنجار ذهنی ترکیبی است از احساس فرد نسبت به انتظار افراد یا گروه ­های وابسته و همچنین قصد تطبیق با این انتظارات. به بیان دیگر طبق تعریف فیشن و آژن، هنجار ذهنی عبارت است از “احساس یک فرد درباره اینکه اکثر مردمی که برای وی مهم هستند درباره انجام آن رفتار خاص چگونه فکر می­ کنند” (فیشبین و آژن،۱۹۸۰). به بیان ساده­تر رفتار داوطلبانه[۱۰۴] یک فرد، با توجه به نگرش آن فرد نسبت به رفتار و نوع برداشت فرد از نظر و برداشت سایر مردم از انجام آن رفتار، قابل پیش ­بینی خواهد بود. ترکیب نگرش یک فرد با هنجارهای ذهنی؛ قصد رفتاری آن فرد را شکل می­دهد. گالتا و مالهورتا (۱۹۹۹) روابط بین متغیرها در تئوری اقدام مستدل را اینگونه نشان داده اند.(نمودار۲-۹). نمودار۲-۹ مدل شکلی روابط بین متغیرها در تئوری اقدام مستدل(مالهورتا و گالتا، ۱۹۹۹) البته از نظر فیشبین و آژن نیز برای پش­بینی رفتار، دو متغیر انگیزش و هنجارها از وزن برابری برخوردار نیستند . میلر[۱۰۵](۲۰۰۵) معتقد است که در واقع با توجه به فرد و موقعیت، این عوامل می­توانند تأثیرات بسیار متفاوتی بر قصد رفتاری وی داشته باشند. لذا در فرمول پیش ­بینی­کننده تئوری برای هر یک از این عوامل، وزن درنظر گرفته می­ شود. به عنوان مثال، اگر فرد مورد نظر از آن دسته افراد باشد که توجه چندانی به نظرات دیگران نمی­کند، در این حالت هنجار­های ذهنی وزن کمتری در پیش ­بینی رفتار وی خواهند داشت. شپرد[۱۰۶] و همکاران (۱۹۸۸) با کلیات این تئوری موافقند لیکن استثنائاتی را نیز مطرح می­ کنند. مثلاَ اگر قبل از انجام کاری متوجه شوید که شرایط پزشکی خاصی دارید، این آگاهی ممکن است بر قصد رفتاری شما تأثیر بگذارد. لذا آنها معتقدند که یک قصد رفتاری می ­تواند انجام کاری داوطلبانه را پیش ­بینی کند مگر آنکه قبل از انجام آن عمل، قصد فرد تغییر کند و یا مگر آنکه قصد رفتاری مورد نظر با معیارهای رفتاری فرد در وجوهی مانند هدف، زمینه، فرصت زمانی و اختصاصی بودن[۱۰۷] همخوانی نداشته باشد. شپرد و همکاران معتقدند که برای مبانی این تئوری یعنی استفاده از نگرش ها و هنجارهای ذهنی برای پیش بینی قصد رفتاری و استفاده از قصد رفتاری برای پیش بینی انجام یک رفتار، سه نوع شرایط محدودکننده وجود دارد که عبارتند از: ۱- اهداف در برابر رفتار[۱۰۸]: بدین معنی که بین قصد نهایی و هدف فرد (مثلاَ کم کردن ده کیلوگرم از وزن فرد ) و قصد رفتاری فرد (مثلاَ خوردن یک قرص رژیمی ) تمایز وجود دارد. ۲-انتخاب بین چند پیشنهاد[۱۰۹]: به گونه ­ای که داشتن حق انتخاب می ­تواند ماهیت فرایند شکل گیری قصد رفتاری فرد و نقش قصد رفتاری در انجام یک رفتار را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. ۳-قصد در برابر برآورد و تخمین[۱۱۰]: بسیار اتفاق می­افتد که بین آنچه فرد قصد انجام آن را دارد و آنچه در واقع انتظار داشته، تفاوت بسیار وجود داشته باشد. شپرد و همکاران (۱۹۸۸) معتقداند که تئوری اقدام مستدل توجه بسیار زیادی را و البته در بسیاری موارد توجه توجیه پذیری را در تحقیقات مربوط رفتار مصرف کننده به خود جلب نموده و نه تنها به نظر می­رسد که این مدل، قصد مصرف ­کننده و رفتار وی را به خوبی پیش ­بینی می­ کند بلکه برای تشخیص اینکه کجا و چگونه باید در مورد تغییرات رفتاری مصرف­ کنندگان تصمیم گیری و هدف­گذاری نمود، مبنای نسبتاَ ساده­ای را در اختیار می­گذارد. تئوری اقدام مستدل در زمینه ­های مختلفی از جمله رژیم غذایی، بهداشتی و پزشکی، تغذیه با فرآورده ­های ژنتیکی و غیره مورد استفاده و آزمون از سوی محققان قرار گرفته است(هیل [۱۱۱]و همکاران،۲۰۰۳). آنها ضمن اذعان به این مطلب که حدود نیمی از تحقیقات بعدی که از این مدل استفاده کرده ­اند به ارزیابی رفتارهایی پرداخته­اندکه این مدل از ابتدا برای آنها در نظر گرفته نشده بود و گمان می­رفت که مناسب نباشد، لیکن نتایج حاصله از این تحقیقات نیز نشان داد که تئوری اقدام مستدل از توان خوبی برای پیش بینی قصد رفتاری مصرف کنندگان برخوردار است. البته هرگز بدین معنی نیست که نیازی به مطالعات بیشتر برای تکمیل یا توسعه تئوری وجود نداشته باشد بالاخص برای پاسخگویی به حوزه اهداف و حق انتخاب مصرف کنندگان. البته همانگونه که هیل و همکاران (۲۰۰۰۳) اذعان داشته اند تئوری اقدام مستدل برای تبیین رفتار داوطلبانه مصرف­کننندگان ارائه شده و انواع مختلفی از رفتارهای اشخاص مانند رفتارهای خودانگیز[۱۱۲]، تکانشی[۱۱۳]، عادتی[۱۱۴]، رفتارهای ناشی از هوس[۱۱۵] و یا رفتارهای بدون فکر[۱۱۶] را در بر نمی­گیرد. این رفتارها به این دلیل در این تئوری مستثنی شده ­اند که انجام آنها داوطلبانه نبوده و نمی­تواند ناشی از تصمیم آگانه[۱۱۷] فرد باشد. از نظر محققان این مدل نیز محدودیت­هایی دارد از جمله اینکه گاهی اوقات بین نگرش و هنجار خلط مبحث صورت گرفته و این دو به جای یکدیگر به کار گرفته شده ­اند؛ و یا اینکه در این تئوری فرض بر این است که اگر قصد رفتاری فرد برای انجام کاری شکل بگیرد، آن فرد آزاد است بدون وجود هیچ محدودیتی آن رفتار را انجام دهد. در حالی که در عمل، محدودیت­هایی نظیر توانایی محدود، زمان، محدودیت­های محیطی یا سازمانی، و عادت­­های ناخودآگاه، ممکن است آزادی فرد را برای انجام آن رفتار خاص محدود کنند. به همین خاطر آژن در ادامه تحقیقات خود برای حل مشکل وجود این محدودیت­ها، تئوری جدیدی به نام تئوری رفتار سنجیده را ارائه نمود که در قسمت بعدی مورد بررسی قرار می­گیرد(سایت­های istheories،۱۲manage دائره المعارف wikipedia). ۲-۶-۳تئوری رفتار سنجیده(TPB)Theory of Planned Behavior آژن در سال ۱۹۸۵ و در ادامه تحقیقات خود و در توسعه مدل تئوری اقدام مستدل طی مقاله­ای تحت عنوان “از قصد تا رفتار، تئوری رفتار سنجیده” به ارائه این تئوری پرداخت. بدین ترتیب که متغیر پیش ­بینی کننده دیگری به نام احساس کنترل رفتاری[۱۱۸] را به مدل اولیه تئوری اقدام مستدل اضافه نمود تا برای توضیح مواقعی که افراد قصد انجام رفتاری را دارند، لیکن رفتار واقعی را دلیل عدم اطمینان یا کنترل فرد بر رفتار موردنظر، محقق نمی­ شود، بتوان از آن استفاده نمود (میلر،۲۰۰۵). در حوزه روانشناسی، تئوری رفتار سنجیده به عنوان یک تئوری برای تبیین رابطه بین نگرش و رفتار شناخته شده و یکی از مناسب­ترین تئوری­ها برای پیش بینی در میان تئوری­های ترغیب[۱۱۹] محسوب می­گردد. این مدل برای تبیین روابط بین باورها، نگرش­ها، قصد رفتاری و رفتار در حوزه ­های متعددی نظیر تبلیغات، روابط عمومی، عملیات جنگی، امور سلامت و …. مورد استفاده محققان بعدی قرار گرفته است. همانگونه که قبلاَ نیز اشاره شد بر اساس تئوری اقدام مستدل، افراد اگر رفتار مورد نظر را مثبت ارزیابی کنند (نگرش)، و برداشت آنها از نظر سایرین درباره انجام آن رفتار، مثبت باشد (هنجار ذهنی)، این دو مؤلفه منجر به شکل­ گیری انگیزه و قصد بالای انجام رفتار در آنها شده و به احتمال زیاد آن رفتار محقق خواهد شد. وجود همبستگی بالا بین نگرش و هنجارهای ذهنی با قصد رفتاری و در نهایت انجام رفتار تحقیقات زیادی مورد تأیید قرار گرفته است. با این حال؛ برخی تحقیقات وجود رابطه بین قصد رفتاری و رفتار واقعی را مورد تأیید جدی قرار می­دهد. چرا که تحقیقات نشان می­داد به دلیل محدودیت­های ناشی از شرایط خاص آن موقعیت، قصد رفتاری الزاماًَ و همیشه منجر به رفتار واقعی نمی­ شود. بالاخص زمانی که کنترل فرد روی رفتار مورد نظرکامل نباشد، صرف قصد انجام آن کار کفایت نمی­کند. آژن با ارائه تئوری رفتار سنجیده و با افزودن متغیر احساس کنترل رفتار به تئوری اقدام مستدل، سعی نمود تا در حوزه رفتارهای داوطلبانه، مدلی را برای پیش بینی قصد رفتاری و رفتار واقعی ارائه کند. باورهای رفتاری[۱۲۰] و نگرش نسبت به رفتار[۱۲۱]: باورهای رفتاری به معنای باور یک فرد نسبت به پیامدهای رفتاری خاص می­باشد. این مفهوم مبتنی بر احتمالات ذهنی است از اینکه یک رفتار منجر به نتیجه خاص می­ شود. نگرش نسبت به رفتار نیز به معنای ارزیابی مثبت با منفی فرد نسبت به انجام رفتاری خاص است. به عبارتی این مفهوم دربرگیرنده میزان ارزیابی مثبت یا منفی از انجام رفتار می­باشد. به بیان دیگر مجموعه کامل باورهای رفتاری در دسترس رفتار را به پیامدهای متعدد آن مرتبط می­ کند. باورهای هنجاری[۱۲۲] و هنجار های ذهنی[۱۲۳]: باورهای هنجاری؛ احساس یک فرد نسبت به رفتاری خاص که متأثر از قضاوت­ اطرافیان (والدین، همسر، دوستان، اساتید). هنجارهای ذهنی؛ احساس فرد نسبت به فشار هنجارهای اجتماعی، یا باورهای اطرافیان از اینکه آن فرد باید آن رفتار را انجام دهد یا خیر، می­باشد. باورهای کنترلی[۱۲۴] و احساس کنترل رفتاری[۱۲۵]: احساس کترل رفتار؛ احساس یک فرد درباره آسانی یا سختی انجام رفتاری خاص است. فرض بر این است که احساس کنترل رفتاری مؤثر از مجموع باورهای کنترلی در دسترس می­باشد. باورهای کنترلی؛ باورهای یک فرد از وجود عوامل تسهیل کننده یا موانع انجام یک رفتار خاص می­باشد. قصد رفتاری[۱۲۶] و رفتار[۱۲۷]: قصد رفتاری، نشانه­ای از آمادگی فرد برای انجام رفتاری خاص است. فرض بر این است که پیشایند بی واسطه[۱۲۸] رفتار می­باشد. قصد رفتاری مبتنی بر نگرش نسبت به رفتار، هنجارهای ذهنی و احساس کنترل رفتاری است که البته وزن و اهمیت هر یک از این متغیرها در شکل گیری قصد رفتاری با توجه به مخاطب و رفتار مورد نظر متفاوت خواهد بود. رفتار؛ واکنش قابل مشاهده فرد در موقعیتی خاص برای هدفی مشخص است. از نظر آژن رفتار تابعی است از قصد رفتاری و احساس کنترل رفتاری به عنوان متغیر تعدیل کننده بر قصد رفتاری و رفتار تاثیر می­گذارد. به عبارتی قصد انجام یک رفتار زمانی منجر به رفتار می­ شود که حس کنترل رفتاری در فرد قوی باشد. نفوذ اجتماعی؛ در هر دو تئوری اقدام مستدل و رفتار سنجیده، نفوذ اجتماعی از طریق مفاهیم هنجارهای اجتماعی و باورهای هنجاری مورد تأکید و ارزیابی قرار گرفته است. فکر افراد درباره هنجارهای ذهنی متأثر از درک و احساس آنها از نظر اطرافیان و جامعه در مورد انجام رفتاری خاص می­باشد. مدل تئوری: رفتار انسان با سه نوع ملاحظات و تأملات هدایت می­گردد که عبارتند از: باورهای رفتاری[۱۲۹]، باورهای هنجاری[۱۳۰] و باورهای کنترلی[۱۳۱]. به ترتیب، باورهای رفتاری موجب شکل­ گیری نگرش مثبت یا منفی نسبت به یک رفتار می­شوند. باورهای هنجاری منجر به هنجارهای ذهنی می­شوند و باورهای کنترلی به نوبه خود باعث به وجود آمدن احساس کنترل رفتاری در فرد می­گردند. بر اساس تئوری رفتار سنجیده، متغیرهای سه گانه: نگرش نسبت به رفتار، هنجارهای ذهنی و احساس کنترل رفتاری منجر به شکل­ گیری قصد رفتاری می­گردند. به طور مشخص فرض بر این است که متغیر احساس کنترل رفتاری، نه تنها به صورت مستقیم بر رفتار واقعی تاثیر می­گذارد، بلکه به صورت غیر مستقیم و از طریق شکل­ گیری قصد رفتاری بر خود رفتار واقعی تأثیر می­گذارد. به عنوان یک قاعده کلی، می­توان گفت هرچه نگرش نسبت به یک رفتار و هنجارهای ذهنی مطلوب­تر باشند. هرچه احساس کنترل رفتاری بیشتر باشد، قصد رفتاری فرد برای انجام رفتار مورد نظر قوی­تر خواهد بود. و بالاخره انتظار این است که هر چه میزان کنترل واقعی بر رفتار بیشتر باشد، افراد در موقعیت­های مربوطه قصد رفتاری خود را به انجام برساند (سایت های istheories،۱۲manage دائره المعارفwikipedia). نمودار۲-۱۰ روابط بین متغیرها در تئوری رفتار سنجیده(آژن، ۱۹۹۹) ۲-۶-۴مدل پذیرش تکنولوژِی (TAM)Technology Acceptance Model این تئوری نوع سازگار یافته­ای از تئوری اقدام مستدل در حوزه سیستم­های اطلاعاتی[۱۳۲] است که در سال ۱۹۸۹توسط فرد دیویس[۱۳۳] ارائه گردید. این تئوری یکی از تأثیرگذارترین تئوری­هایی است که در زمینه تئوری پذیرش و در ادامه مطالعات انجام شده بعد از تئوری اقدام مستدل انجام شده و به عبارتی مدلی برآمده از آن تئوری می­باشد (وینکاتش[۱۳۴] و همکاران،۲۰۰۳) . فرد دیویس در این تئوری به جای عوامل معرفی شده در تئوری اقدام مستدل دو عامل احساس سهولت کاربری[۱۳۵] و احساس کاربردی بودن[۱۳۶] را در شکل گیری قصد رفتاری و انتخاب کاربر برای استفاده از یک تکنولوژی جدید مؤثر می­داند. این تئوری مدلی است برای تبیین این که کاربران چگونه به این نتیجه می­رسند که یک تکنولوژی جدید را پذیرفته و به کار ببندند. بر این اساس، هنگامی که کاربران با یک تکنولوژی جدید مواجه می­شوند، یک سری عوامل بر تصمیم آنها در خصوص زمان و چگونگی به کار گیری آن تکنولوژی تأثیر قابل توجهی می­گذارند. این دو عامل از نظر دیویس عبارتند از: ۱- احساس کاربردی بودن که به میزان باور یک شخص از کاربردی بودن سیستم و تأثیر آن بر کارایی عملکرد وی مربوط می شود که شامل دو مولفه صرفه جویی در زمان و هزینه استفاده از اینترنت می­باشد. ۲- احساس سهولت کاربری که به میزان اطمینان شخص از سهولت استفاده از سیستمی خاص مربوط می­ شود . متغیر احساس کاربردی بودن، خود مستقیماٌ از احساس سهولت کاربری متأثر می­گردد. مدل ارائه شده در این تئوری و روابط بین متغیرهای آن در نمودار ۲-۱۱ نشان داده شده است . نمودار۲-۱۱ روابط بین متغیرها در مدل پذیرش تکنولوژی(دیویس، ۱۹۸۹)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:43:00 ب.ظ ]




پیتر دراکر[۲۶] نوآوری را این گونه تعریف می کند: “نوآوری تغییری است که بعد جدیدی از عملکرد را موجب میشود.” در دنیای پیچیده کنونی، ایجاد تغییرمورد نظر دراکر یکی ازمهم ترین چالش های مدیران و رهبران است. از یک سو، بسیاری از افراد ترجیح می دهند کارها را به روش قدیمی و سنتی خود انجام دهند و در برابر تغییرات از خود مقاومت نشان دهند و از سوی دیگر، مدیران بر این واقعیت اذعان دارند که پذیرش ایده های جدید و به کارگیری رویکردهای نوآورانه جهت انجام امور و خلق سیستم های پویا از لازمه های اصلی فعالیت در دنیای پیچیده و متغیر کنونی است (باقری، ۱۳۹۱). جان بسانت و جوی تید [۲۷]معتقدند که نوآوری در درون خود سه مرحله اساسی را دارد که عبارت هستند از (Bessant - Tidd.2011): خلق ایده­های نو انتخاب ایده های مناسب برای سازمان نهایتا اجرای موثر ایده های انتخاب شده در سازمان تولید ایده­های نو از طریق الهام بخشی به کارکنان با انتقال از سازمان های دیگر امکان پذیر است. این مهم با توجه کافی به نیازهای کارکنان و کمک گرفتن از تحقیق های انجام شده تسهیل می شود. گزینش مناسب ترین و ساده ترین ایده ها دراجرا در مواردی که یقین داریم و یا در عمل آن را به آزمون بگذاریم. زیرا نوآوری ممزوج به عدم قطعیت و کار مبتنی بر حدس و گمان است و برای اینکه دریابیم که ایده های خوب است و نتیجه اثربخشی دارد باید آن را به مورد اجرا گذاشت. این به زعم جان بسانت و جوی تید، حساس ترین موردی است که مدیران را به مبارزه فرا می خواند، زیرا منابع سازمانی به اندازه کافی محدود و کم است که نمی توان در مسیر خود آن را صرف کرد. در نهایت، اجرای ایده نو در عمل، عبارت است از متبلور کردن پدیده ای که مثل نور ضعیفی در ذهن و ایده فرد خلاق است به صورتی که در دنیای واقعی افراد از آن به عنوان یک کالا، خدمت و یا یک فرایند استفاده کنند. لازم به ذکر است که موفقیت در نوآوری به این بستگی دارد که دو عنصر کلیدی را با هم داشته باشیم: الف) منابع لازم مثل کارکنان خلاق، تجهیزات مناسب، دانش کافی و منابع پولی- مالی و غیره. ب) قابلیت های مدیری در سازمان که بتواند آن ها را به نوآوری در عمل تبدیل کند. دومین عنصر مهم را می توان سخت ترین آن ها دانست که در مسیر نوآوری ار آن بهره برد که می تواند مسئله نوآوری را حل یا سازمان را با شکست مواجه کند. ۲-۲-۳) تفکیک خلاقیت از نوآوری خلاقیت اشاره به آوردن چیزی جدید به مرحله وجود دارد، در حالیکه نوآوری دلالت بر آوردن چیزی جدید به مرحله استفاده دارد (طالب بیدختی و انوری، ۱۳۹۰). خلاقیت بر خلق چیز نو دلالت دارد و یک فرایند انسانی است که به نتیجه نو و مفید (حل مشکل فعلی یا برآورده ساختن یک نیاز) می­انجامد. نوآوری به کارگیری ایده­های نوین ناشی از خلاقیت است که می ­تواند یک محصول جدید، خدمت جدید یا راه حل جدید انجام کارها باشد. نوٱوری فرایند اخذ ایده خلاق و تبدیل آن به محصول، خدمات و روش های جدید عملیات است. نوآوری استعداد و توانایی تغییر یا انطباق را به وجود می آورد. بهره برداری + نوآفرینی + استنباط = نوآوری در تعریف فوق مفهوم کلمه استنباط به معنی دستیابی به ایده های نو با توجه به بعضی از چهارچوب های مرجع ذهنی می باشد.کلمه نوآفرینی به هر ایده جدیدی که قابلیت تبدیل به واقعیت را داشته باشد دلالت دارد و کلمه بهره برداری به استفاده از نوآفرینی اشاره دارد. همان طور که از تعاریف فوق استنباط می شود خلاقیت لازمه نوآوری است و تحقیق نوجویی وابسته به خلاقیت است. اگر چه در عمل نمی توان این دو را از هم متمایز ساخت ولی می توان تصور کرد که خلاقیت بستر رشد و پیدایی نوآوری هاست. گاهی ایده ها واندیشه های نو از ذهن فرد تراوش می کند و در سال های بعد آن اندیشه نو به وسیله فرد دیگری به صورت نوآوری در محصول یا خدمت متجلی می گردد (دهقان نجم،۱۳۹۱). همانطوری که ملاحظه می­کنید، تفاوت مفاهیم نوآوری، خلاقیت و تغییر در جدول(۲-۲) نشان داده شده است. جدول ۲-۴: تفاوت خلاقیت و نوآوری و تغییر(امیریان زاده،۱۳۹۱) تغییر خلاقیت نوآوری ایجاد هرآنچه با گذشته تفاوت داشته باشد. فعالیت فکری ذهن جنبه عملی وکاربردی دارد ومحصول نهایی خلاقیت است تمام تغییرها نوآورنیستند. ایجاد اندیشه نو ایده های جدید برای سازمان تمام نوآوری ها نوعی تغییر هستند. حرکت از وضعیتی به وضعیت دیگر بکارگیری توانایی های ذهن برای فکر جدید خلق ایده خلاق و تبدیل آن به محصولات،خدمات و روش های جدید چیزی را به شکل دیگر در آوردن دستیابی به اطلاعات نو عملی و کاربردی ساختن افکار و اندیشه های نو ۲-۲-۴) نوآوری خدمات در بانک نوآوری در خدمات بانکی بخاطر ضعف یا ناکارایی در خدمات موجود شکل می­گیرد به نحوی که منجر به ایجاد منفعت و رشد فعالیت تجاری گردد(Miles, 2012). با توجه به رویکرد رقابتی، بانک­ها می­بایست به سمتی حرکت کنند که نسبت به خدمات سنتی، ارزش افزوده بیشتری را ایجاد کنند و نیز تقاضای روزافزون مشتریان را در برآورده کردن نیازهای متنوع و جدیدشان پاسخگو باشند. دراین بین بکارگیری سیاست­های افزایش کیفیت خدمات، برنامه ­های بازاریابی برای جلب رضایت مشتریان و استفاده از قیمت­ گذاری خدمات به منظور افزایش بهره وری فعالیت های بانکی و رشد این بنگاه ها در محیط رقابتی، همواره مورد توجه مدیران تراز اول بانک­ها قرار گرفته است. بیشتر فعالان صنعت بانکداری امروزه براین واقعیت تاکید دارند که بانک­ها خدماتی یکسان ارائه می­ دهند و هیچ کدام وجه تمایز بارزی در مقایسه با دیگران را به نمایش نمی­گذارند. واقعیت آن است که هیچ بانکی بدون بهبود و ارائه خدمات جدید نمی­تواند رشد پایدار و مطلوبی را تجربه کند. نوآوری خدمات بانکی در هر شکلی با چهار هدف دنبال می­ شود. جذب مشتریان جدید، حفظ مشتریان فعلی، سود آوری و نهایتا توسعه بازارهای هدف. برداشت مشتری از کیفیت هم در خدمات چالشی است که بر فرایند های نوآوری خدمات اثر میگذارد(سیدجوادین و کیماسی،۱۲۹:۱۳۸۹). از سوی دیگر در خدمات تنها خروجی­ها نیستند که مورد ارزیابی قرار میگیرند بلکه فرآیندهای مربوط به ارائه خدمت نیز بخش قابل توجهی از رضایت مشتری را شامل می شود که باید به دقت به آنها پرداخته شود. درنهایت مشارکت مشتری در خلق و ارائه خدمت موضوعی است که در استراتژیهای نوآوری محصول از اهمیت بسزایی برخوردار است. باید به این اصل مهم در فرایند نوآوری خدمات بانکی توجه کرد که این امر ضرورتاً در خدمت اصلی خلاصه نمی­ شود، بلکه در پیش نیازها و خدمات مکمل است که تبلور می یابد؛ به عنوان مثال، یکی از راهکارهای قابل اطمینان و مورد استفاده برای نوآوری خدمات بانکی بهبود فرآیندهای تحویل و تغییر مهارتهای فنی و رفتاری کارکنان بانکی است. موضوع دیگر یکپارچه سازی عملیات و فرآیندهای فعلی و جدید است. این بدان معنی است که در زمانی که کارکنان صف متوجه و درگیر کسب رضایت مشتریان خود هستند، کارکنان ستادی بر راهکارهای توسعه کارآیی عملیاتی متمرکز هستند. نوآوری خدمات در دو بعد ظهور و نمود می یابد؛ در فرآیندها و در ایده­ ها و این بدان معناست که نواوری به جای آنکه در مدیریت تحقیق و توسعه بانک طراحی و پیاده شود، حول محور کشش و خواست مشتری پدیدار می­ شود. نباید فراموش کرد که اطلاعات مربوط به نیاز و خواسته در نزد مشتری است و نوآوری خدمات جدید هم حول این محور تکوین و تکامل می یابد. فرایند نوآوری معیارهایی را برای سنجش موفقیت تدوین و مورد سنجش قرار می دهد که بسته به نوع سازمان و ماهیت خدمت، تشابهات و تفاوت­هایی را شامل می­شوند؛ اما برای تشخیص موفقیت نوآوری خدمات باید به نکاتی توجه کرد که به طور خلاصه به این شرح اند: در خدمات بانکی در کنار خدمات نو باید به نحوه ارائه و رفتار و مهارت کارکنان توجه ویژه مبذول داشت؛ یعنی برای خلق تجربه­ای منحصر به فرد باید به جز «چه­ها» به «چگونه­ها » هم پرداخته شود. بر همین مبنا مدیران بانکی باید تلاش کنند تا تجربه حضور مشتری را در بانک راحت­تر، متمایزتر، لذت بخش­تر و به یادماندنی­تر کنند. به تعبیر دیگر عامل موفقیت در نوآوری خدمات بانکی تجربه بهتراست تا مزیت خدمت. این تجربه در بر دارنده کیفیت فنی خدمت، طراحی و نحوه ارائه آن و رفتار و مهارت انسانی است. فرایند نوآوری خدمات یک فرایند دائمی و غیررسمی است که در برابر درخواست مشتری و فشار رقبا پدید می ­آید. بنابراین فهم و پاسخ به نیازهای مشتری است که توسعه یک خدمت جدید را تضمین می کند. خدمات جدید زمانی موفق از آب در میآیند که راه­ حل­های بهتر و واضح­تری برای مسائل مهم مشتری فراهم آورند و مشتری نیز از عهده تامین هزینه­ های این راه­حل­ها برآید. بدیهی است هرچه خدمت مهمتر و شخصی­تر باشد و تقابل میان کارکنان و مشتری را مدنظر داشته باشد، می ­تواند رضایت و انگیزه بیشتری برای استفاده را فراهم آورد. نباید از نظر دور داشت که کارکنان بانک قلب فرآیندهای نوآوری خدمات محصول اند که باید در کنار نحوه ارائه خدمت بدان توجه داشت(خادم غوثی، ۱۳۹۲). بانک­ها امروزه در تکاپو و تلاش برای توسعه خدمات خود هستند. برای این امر باید این فرایند را به خوبی بشناسند و آن را به صورت دائمی به کار بندند. شناخت، تدوین معیارهای موفقیت و ارزیابی دایمی آن رمز موفقیت در نوآوری خدمات بانکی است. مفهوم اصلی در این فرایند توجه به نوآوری­ها و ایده­های منبعث از مشتری و تلاش برای خلق تجربه­ هایی است که به طور دائمی و منحصر به فرد تکرار و توسعه می­یابند(Klumpp et al, 2011). ۲-۲-۵) ارتباط بین بهبود خدمات ارائه شده و نوآوری محور افقی ابعاد نوآوری را نشان می­دهد که از تغییر در فرایند ها تا ایجاد یک مدل جدید تجاری طبقه بندی شده است. درجه نوآوری نیز بر روی محور عمودی قرار دارد که از یک تغییر تدریجی تا دگرگونی کامل طبقه بندی شده است. فضای بین تغییر تدریجی تا طبیعت سازمان دچار تغییرات معنی دار نشود را در پی دارد. گوشه بالای سمت راست محدوده تغییرات انقلابی است یعنی جایی فرایند، محدوده مدیریت کیفیت را مشخص می سازد. یعنی جایی که تغییر تدریجی در فرآیندهای اداره سازمان به نحوی که که مدل تجاری دچار دگرگونی اساسی می گردد. در محدوده مدیریت کیفیت می­توان از تکنیک­های فرآیندگرای دمینگ بهره گرفت. باید توجه نمود که هرچه تغییرات نسبی در ارائه خدمات قابلیت تقلید کمتری از سوی رقبا داشته باشند می­توان از منافع رقابتی بودن آن بیشتر بهره گرفت. در این حالت می­توان این بهبود را به عنوان نوآوری طبقه بندی نمود. ناحیه بین محدوده های افراطی ، منطقه مدیریت نوآوری است(خادم غوثی، ۱۳۹۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:42:00 ب.ظ ]