|
|
۱۹٫۶±۲٫۵
۹۷٫۹±۷٫۹
۱۱۷٫۵±۹٫۵
۱۶٫۵±۰٫۰۱a
شمارههایی با حروف کوچک a,b بالانویس متفاوت در یک ستون متفاوت به طور قابل توجهی معنی دار میباشد(P ≤ ۰٫۰۱). ۴-۲-۳- گروه آزمایشی هفتم، یا گروه کنترل، در این گروه تخمک ها منجمد نشده و هیچ آلدوسترونی نیز به آنها افزوده نشد. بدیهی است شاخص های تکاملی و کیفی سایر گروه های تخمک های غیر منجمد با این گروه مقایسه گردیدند. ۴-۳- میزان بیان پمپ Na+/K+/ATPase در گروه های آزمایشی در این مطالعه در میزان بیان زیر واحدهای پمپ Na+/K+/ATPase در گروه های مختلف تفاوت معنی داری مشاهده گردید که در نمودار ۴-۱ نشان داده شده است. میزان بیان زیر واحد β۱ پمپ Na+/K+/ATPase، در گروه هایی که آلدوسترون به آنها در روز چهارم کشت جنینی افزوده شده بود چه در تخمک های منجمد (Vit-D4) و چه در تخمک های تازه (D4)، به طور معنی داری بیشتر از گروه های کنترل آنها بود (P= 0.003 و P=0.001، به ترتیب). نمودار۴-۱- تاثیر آلدسترون روی بیان زیرواحد های α۱ و β۱ پمپ ATPase سدیم و پتاسیم در مدت IVM یا IVC – روز چهارم- در محیط کشت سلولهای بلاستوسیت. نوارها با حروف مختلف نشان دهنده تفاوت معنیدار میباشد(p ≤ ۰٫۰۱). فصل پنجم بحث و پیشنهادات بحث: در مطالعه ای که اسنیرینگر در سال ۲۰۱۱ انجام داد، نشان داد که مقادیر بالای آلدوسترون در مایع فولیکولی انسان، به خصوص در فولیکول های بزرگ مشاهده می گردد. همچنین او به وجود گیرنده های آلدوسترون بر روی سطح تخمک انسان اشاره نمود. بدین ترتیب او بیان نمود که آلدوسترون یکی از اجزای فعال سیستم رنین- آنژیوتانسین- آلدوسترون تخمدانی است که شاید مقادیر مختلف آن بتواند به عنوان شاخصی جهت پیش آگهی باروری افراد در آینده، مورد استفاده قرار گیرد ]۱۴۹[. آلدوسترون از طریق دو مکانیسم مولکولی بر روی نسخه بردای ژن ها تأثیر می گذارد: اول، روش کلاسیک و دوم، تعامل پروتیین- پروتیین. در روش کلاسیک کمپلکس استرویید- گیرنده به طور مستقیم به DNA ژنومی متصل شده و بدین ترتیب از طریق تحریک و یا مهار رونویسی موجب افزایش یا کاهش بیان ژن می گردد. در روش دوم، گیرنده های استروییدی بر روی یک سری واسطه های پروتیینی وجود دارند و آلدوسترون از این طریق با DNA باند می شود که در این روش، تنظیم بیان ژن بدون نیاز به گیرنده استروییدی بر روی DNA و از طریق این ترکیب پروتیین- پروتیین انجام می شود. برخی از مهمترین پروتیین هایی که آلدوسترون جهت اعمال اثرات خود با آنها باند می شود عبارتند از: دی اسیل گلیسرول (DAG)، اینوزیتول تری فسفات (IP3)، پروتیین کیناز C (PKC) و cAMP ]18[. مطالعات نشان می دهند که در تخمک های منجمد- ذوب شده، آسیب های فراساختاری، مورفولوژیک، فیزیولوژیک و عملکردی متعددی به چشم می خورد که مهم ترین آنها عبارتند از: وارد شدن صدمات غیرقابل برگشت به غشاء پلاسمایی تخمک و غشای برخی ارگانل ها مانند میتوکندری ها (به عنوان منابع انرژی سلولی)، کاهش نفوذپذیری انتخابی غشاء پلاسمایی، اگزوسیتوز زودرس گرانول های کورتیکال، سفت و سخت شدن زوناپلوسیدا، کاهش شدید میکروویلی ها، بهم ریختگی شدیداووپلاسم، تغییرات شدید و کاهش مشخص دستجات میکروتوبول ها و میکروفیلامان ها، بهم ریختگی دوک تقسیم و حرکت اجزاء اطراف سانتریول ها به مرکز تخمک، خرد شدن هسته، افزایش احتمال پارتنوژنزیس، کاهش شدید MPF، کاهش مشخص برخی ترنسکریپت ها، متابولیت ها، منابع انرژی سلولی و پروتئین ها، آنپلوییدی و پلی پلوییدی ]۲۰[. در مطالعه ای که سوکو در سال ۲۰۰۸ به منظور بررسی تأثیر انجماد تخمک های گوسفندی بر میزان بیان ترنسکریپت ها در جنین های حاصله از این تخمک ها انجام داد، مشاهده نمود که میزان ترنسکریپت پمپ Na+/K+/ATPase به طور معنی داری در جنین های حاصل از تخمک های منجمد شده، نسبت به گروه کنترل (تخمک های غیر منجمد)، کاهش یافت ]۱۵۳[. پژوهش های انجام شده به منظور بررسی نقش پمپ Na+/K+/ATPase در روند شکل گیری بلاستوسیست ها نکاتی را بیان میکنند که مهمترین آنها عبارتند از: الف- پمپ های مذکور دقیقاً قبل از شکل گیری حفره بلاستوسل، به صورت قطبی شده (Polarized) و محدود در غشای بازولترال (قاعده ای- جانبی) تروفکتودرم، توزیع می گردند ]۱۷۳،۹[، ب- میزان بیان ژنی تحت واحدهای پمپ Na+/K+/ATPase در طی انتقال از مرحله مورولا به بلاستوسیست افزایش می بابد (۷-۳)، ج- میزان فعالیت پمپ Na+/K+/ATPase به طور معنی داری در طی انتقال از مرحله مورولا به بلاستوسیت تا ۹ برابر افزایش می یابد ]۱۶۴،۵۶[. د- تیمار با اوباین (Ouabain) {مهار کننده قوی و اختصاصی پمپ Na+/K+/ATPase} موجب کاهش تشکیل حفره بلاستوسل و درصد بلاستوسیست در برخی گونه ها گردیده است ] ۱۰،۱۱[، ه- پمپ Na+/K+/ATPase موجب تنظیم شکل گیری و عملکرد اتصالات (tight junction) سلول های تروفکتودرم می گردد. مطالعات نشان داده اند که احتمالاً پمپ Na+/K+/ATPase به طور مستقیم موجب تنظیم مکانیسم های دخیل در جابجایی مایعات در تروفکتودرم که منجر به شکل گیری حفره مملو از مایع بلاستوسیست می شود، می گردد. مطالعات متعدد حاکی از افزایش مقادیر mRNA و نیز پروتیین تحت واحدهای α و β پمپ های Na+/K+/ATPase، تحت تأثیر افزودن آلدوسترون در سلول های مختلف کشت داده شده در شرایط آزمایشگاهی می باشند، به عنوان مثال مواجهه سلول های قلبی موش صحرایی با آلدوسترون، موجب افزایش سه برابری در مقادیر mRNA تحت واحد α در مدت ۶ ساعت گردید ]۱۱۵[. در مطالعه دیگر در سلول های کلیوی کشت داده شده (A6)، آلدوسترون موجب افزایش ۵/۲ برابری در مقادیر mRNA تحت واحد ۱β گردید، لیکن هیچ تأثیری بر مقادیر mRNA تحت واحد ۱α پس از ۳ ساعت مواجهه نداشت ]۹۰[. در مطالعه ای دیگر، وری (Verrey et al., 1989) نشان داد که افزودن nM300 آلدوسترون در محیط کشت سلول های A6 کلیوی، در طول ۶ ساعت، موجب افزایش ۴ برابری در مقادیر mRNA تحت واحد ۱β ومیز افزایش دو برابری در مقادیر mRNA تحت واحد ۱α پمپ مذکور گردید. در این مطالعه نشان داده شده است که احتمالاً آلدوسترون با تأثیر مستقیم بر روی ترکیب هورمون-گیرنده و تحریک پروموتر ژن Na+/K+/ATPase موجب افزایش نسخه برداری و مقادیر mRNA ژن مذکور می گردد ]۱۶۵[. همچنین در مطالعات دیگر نشان داده شده است Na+/K+/ATPase نقش مهمی در مرحله تفریخ بلاستوسیست دارد، بدین ترتیب که افزایش فعالیت پمپ مذکور و متعاقباً افزایش مایعات داخل بلاستوسل، موجب افزایش حجم سلول و پاره شدن زونا پلوسیدا می گردد]۱۷۳[. بر اساس نتایج مطالعه حاضر، افزودن آلدوسترون به محیط IVM تخمکهای غیر منجمد موجب افزایش میزان تفریخ بلاستوسیست ها در روز ۸ کشت جنینی، نسبت به گروه کنترل گردید، لیکن تفاوت معنیداری در درصد بلاستوسیستها نسبت به گروه کنترل دیده نشد. در مطالعات دیگر نیز نشان داده شده است که افزودن طیف مختلفی از ترکیبات آنتی اکسیدان (توکوفرول و اسید آسکوربیک)، فاکتورهای رشد (مانند EGF، IGF) و هورمون ها (مانند FSH و LH)، موجب افزایش توانمندی تخمک ها در مرحله IVM، و متعاقباً بهبود روند تکاملی جنین های حاصله خواهد گردید]۶۶[. بدین ترتیب همان طور که اشاره گردید با توجه به افزایش فعالیت فیزیولوژیک پمپ مذکور در مرحله تفریخ جنینی، به نظر می رسد آلدوسترون با افزایش بیان پمپ Na+/K+/ATPase در تخمک های گوسفندی، نقش موثری در افزایش میزان تفریخ بلاستوسیست ها داشته باشد. همچنین همان طور که اشاره گردید، تعداد کلی سلول ها در گروه تحت تیمار با آلدوستورن به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود که شاید با نقش آلدوسترون در افزایش مقادیر cAMP سلولی که بیانگر افزایش منابع انرژی سلولی می باشد در ارتباط باشد، چرا که یکی از مشکلات کشت جنین در شرایط آزمایشگاهی، تأمین مقادیر مناسب منابع انرژی، در زمان های مختلف تکامل جنین می باشد. در مطالعه حاضر، افزودن آلدوسترون در روز چهارم جنینی (D4)، به محیط کشت جنینهای تخمکهای غیر منجمد، موجب افزایش معنی دار میزان تفریخ بلاستوسیست ها در روز ۸ کشت جنینی شد ، لیکن تفاوت معنیداری در درصد بلاستوسیستها نسبت به گروه کنترل دیده نشد. بدین ترتیب با توجه به آغاز فعال شدن ژنوم جنینی در روزهای ۵ و ۶ کشت جنینی در گوسفند، انتظار می رود آلدوسترون با القای ژن Na+/K+/ATPase در انتهای روز چهارم کشت جنینی، موجب افزایش بیان پروتیین مذکور و متعاقباً افزایش توانمندی تفریخ بلاستوسیست ها در روز ۸ جنینی گردد. همچنین تعداد کلی سلول ها در گروه تحت تیمار با آلدوستورن به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود که همان گونه که ذکر گردید، شاید با نقش آلدوسترون در افزایش مقادیر cAMP سلولی در ارتباط باشد. در این مطالعه میزان بیان زیر واحد β۱ پمپ Na+/K+/ATPase، در گروه هایی که آلدوسترون به آنها در روز چهارم کشت جنینی افزوده شده بود چه در تخمک های منجمد (Vit-D4) و چه در تخمک های تازه (D4)، به طور معنی داری بیشتر از گروه های کنترل آنها بود. همان طور که در سایر مطالعات نشان داده شده است زیر واحد β۱ پمپ Na+/K+/ATPase، جهت شکل گیری بلاستوسیست در موش ضروری بوده است ]۱۸۱[. همچنین در همین مطالعه نشان داده شده است که بیان ژن Na+/K+/ATPase، درست قبل از تشکیل بلاستوسیست، به طور معنی دار افزایش می یابد که احتمالاً این افزایش با تشکلیل حفره بلاستوسل در ارتباط می باشد. همچنین در مطالعات دیگر نشان داده شده است که آلدوسترون موجب القای ژن Na+/K+/ATPase می گردد که با توجه به نقش موثر این پمپ در روند تشکیل بلاستوسیست و تفریخ (زیرا در اثر افزایش فعالیت پمپ Na+/K+/ATPase در مرحله تفریخ، حجم مایع داخل بلاستوسیت افزایش یافته و منجر به پاره شدن لایه زونا پلوسیدا می گردد)، احتمال می رود افزایش بیان Na+/K+/ATPase با افزایش میزان تفریخ در گروه های مذکور در ارتباط باشد. یک احتمال برای عدم افزایش بیان پمپ Na+/K+/ATPase در تخمک هایی که در مرحله IVM به آنها آلدوسترون افزوده شده بود، چه در تخمک های منجمد و چه در تخمک های تازه، این می تواند باشد که احتملاً بدلیل وجود فاصله زمانی بین زمان افزودن آلدوسترون به محیط کشت (مرحله IVM)، و زمان بررسی بیان پمپ Na+/K+/ATPase (روز هشتم کشت جنینی)، میزان بیان پمپ مذکور در این گروه ها افزایش معنی داری را نشان نداد، اگرچه افزایشی اندک نسبت به گروه های کنترل مشاهده گردید.
بر اساس نتایج مطالعه حاضر، افزودن آلدوسترون به محیط IVM تخمکهای منجمد شده در مرحله GV و نیز افزودن آلدوسترون در روز چهارم جنینی، به محیط کشت جنینهای حاصل از تخمکهای منجمد- ذوب شده، در مقایسه با گروه های کنترل که آلدوسترونی دریافت نمی نمایند، موجب تفاوت در میزان تسهیم تخمکها، میزان بلاستوسیست در روزهای ۶، ۷ و ۸ و نیز افزایش معنیداری در میزان تفریخ جنینها در روز ۸ گردید. در این رابطه، به نظر می رسد اثرات سوء انجماد تخمک بیش از تأثیرات مطلوب آلدوسترون بر ژن Na+/K+/ATPase و متعاقباً بیان پروتیین مذکور باشد. علاوه بر این، در این مطالعه فقط به بررسی تاثیر آلدوسترون بر پمپ Na+/K+/ATPase پرداخته شده است، لیکن به نظر میرسد آلدوسترون تاثیرات دیگری نیز بر تخمک و یا جنین های گوسفندی داشته باشد که بر روند تکامل آنها موثر بوده و میبایست در مطالعات آتی بررسی گردد. در مطالعه حاضر، به دلیل کارآیی پایین انجماد تخمک های گوسفندی در مرحله MII، که حتی با افزودن آلدوسترون قبل از انجماد نیز تغییر محسوسی در راندمان انجماد حاصل نگردید، این گروه آزمایشی در همان مراحل ابتدایی مطالعه حذف گردید. نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر، افزودن آلدوسترون به محیط IVM تخمکهای غیر منجمد موجب افزایش میزان تفریخ بلاستوسیست ها در روز ۸ کشت جنینی و تعداد کلی سلول ها، نسبت به گروه کنترل گردید، لیکن تفاوت معنیداری در درصد بلاستوسیستها نسبت به گروه کنترل دیده نشد. علاوه بر این افزودن آلدوسترون در روز چهارم جنینی (D4)، به محیط کشت جنینهای تخمکهای غیر منجمد، موجب افزایش معنی دار میزان تفریخ بلاستوسیست ها در روز ۸ کشت جنینی و تعداد کلی سلول ها، نسبت به گروه کنترل گردید. بر اساس نتایج مطالعه حاضر، افزودن آلدوسترون به محیط IVM تخمکهای منجمد شده در مرحله GV موجب افزایش میزان تفریخ بلاستوسیست ها در روز ۸ کشت جنینی و تعداد کلی سلول ها، نسبت به گروه کنترل گردید و نیز افزودن آلدوسترون در روز چهارم جنینی، به محیط کشت جنینهای حاصل از تخمکهای منجمد- ذوب شده، در مقایسه با گروه های کنترل که آلدوسترونی دریافت نمی نمایند، موجب تفاوت معنیداری در میزان تسهیم تخمکها، میزان بلاستوسیست در روزهای ۶، ۷ و ۸ نگردید، ولی افزایش معنیداری در میزان تفریخ جنینها در روز ۸ دیده شد. در این رابطه، به نظر می رسد اثرات سوء انجماد تخمک بیش از تأثیرات مطلوب آلدوسترون بر ژن Na+/K+/ATPase و متعاقباً بیان پروتیین مذکور باشد. علاوه بر این، در این مطالعه فقط به بررسی تاثیر آلدوسترون بر پمپ Na+/K+/ATPase پرداخته شده است، لیکن به نظر میرسد آلدوسترون تاثیرات دیگری نیز بر تخمک و یا جنین های گوسفندی داشته باشد که بر روند تکامل آنها موثر بوده و میبایست در مطالعات آتی بررسی گردد. در مطالعه حاضر، به دلیل کارآیی پایین انجماد تخمک های گوسفندی در مرحله MII، که حتی با افزودن آلدوسترون قبل از انجماد نیز تغییر محسوسی در راندمان انجماد حاصل نگردید، این گروه آزمایشی در همان مراحل ابتدایی مطالعه حذف گردید. پیشنهادات: با توجه به تأثیر آلدوسترون در بهبود کیفی جنینهای حاصل از تخمکهای غیر منجمد، به نظر میرسد بتوان با به کارگیری سایر روشهایی که باعث کاهش آسیبهای ناشی از انجماد میگردند، مانند تثبیت غشای میکروتوبولها و ارگانلهای داخل سلولی، استفاده از آنتیاکسیدانها، استفاده از موادی که موجب کاهش سخت شدن لایه زوناپلوسیدا پس از انجماد میگردند همراه با آلدوسترون، موجب ارتقای کیفیت تخمکهای منجمد شده گردید. لازم به ذکر است با توجه به مطالعاتی که بیانگر کاهش سایر ترنسکریپتها پس از روند انجماد تخمک میباشند، میتوان با ارزیابی مناسب، القا کننده ژن ترنسکریپتهای مذکور را تهیه و به منظور جبران مقادیر ترنسکریپت کاهش یافته، در روند انجماد تخمک مورد استفاده قرار داد. منابع: ۱٫Agarwal, M. K., 1976, Identification and properties of renal mineralocorticoid receptor in relation to glucocorticoid binders in rat liver and kidnev, Jour.Biochemcal,vol. 154 ,p. 567-575. ۲٫Anderson, R., ., 2008, Ovarian cryopreservation for fertility preservation: indications and outcomes, Jour.Reproduction,vol. 136(6), p.681-689. ۳٫Baldassare, H., Furnus, C. C., Matos, D. E., Pessi, D. G., 1996, In vitro production of sheep embryos using laparoscopic folliculocentesis: alternative gonadotrophin treatments for stimulation of oocyte donors,Jour. Theriogenology, vol.45,No.3, p.707-717. ۴٫Barcroft, L.C., Offenberg, H., Thomsen, P., Watson, A.J., 2003, Aquaporin proteins in murine trophectoderm mediate transepithelial water movements during cavitation,Jour. Dev. Biol., vol.256, p.342–۳۵۴٫ ۵٫Bavister, B., 2002, Timing of embryo development. Assessment of Mammalian Embryo Quality,Jour. Kluwer Academic Publishers,p. 139-155 . ۶٫Beguin, P., Wang, X., Firsov, D., Puoti, A., Claeys, D., Horisberger, J. D., Geering, K., 1997. The subunit is a specific component of the Na, K-ATPase and modulates its transport function,Jour.Embo,vol.16, p. 4250–۴۲۶۰٫ ۷٫Berlinguer, F., Loeni, G., Bogliolo, L., Pintus, P. P. , Rosati, I., Ledda, S., Naitana, S., 2004, FSH different regimes affect the developmental capacity and cryotolerance of embryos derived from oocytes collected by ovum pick-up in donor sheep,Jour. Theriogenologt, vol.61,No.7-8,p. 1477-1486. ۸٫Bertorello, A. M., Ridge, K. M., Chibalin, A.V., Katz, A.I., Sznajder, J.I., 1999, Isoproterenol increases Na/K-ATPase activity by membrane insertion of alpha subunits in lung alveolar cells, Jour.Am. J. Physiol.,vol. 276,p. 20– ۲۷٫ ۹٫Betts, D. H., Barcroft, L. C., Watson, A. J., 1998, Na/K-ATPase-Mediated86Rb+Uptake and Asymmetrical Trophectoderm Localization of α۱ and α۳ Na/K-ATPase Isoforms during Bovine Preattachment Development , Jour.Dev. Biol.,vol. 197,p. 77–۹۲٫
میزان انتقال هزینههاو ایجاد تعهدات برای آیندگان
میزان انتقالمساله بازنشستگی به آینده افزایش میزان راهحلهای سهلالوصل در مواجه با مسایل پیچیده و چند بعدی مثل استخدام و بازنشستگی اقتصادی افزایش میزان هزینه های دولت افزایش میزان کسری بودجه و افزایش نقدینگی و تورم افزایش میزان وابستگی صندوقهابه صادرات نفت افزایش میزان وابستگی کشور به رانت افزایش میزان وعدهای رفاهی از سوی جریانات سیاسی بر اساس منابع بین نسلی مقیاس جهانی میزان پیشرفتهای فنی واقتصادی کردن جایگزینهایی برای نفت خام و گاز طبیعی از قبیل شیل نفت و گاز میزان بهره برداری از منابع غیر متعارف نفت و گاز به جای منابع متعارف در جهان پیوست شماره ۳۳: شرح مفصل آینده “کارآیی بازار” در این جهان خلق شده از گفتمان،دولت عمدتاً مشوق کارآیی بازار است، بنابراین بسیار محدود و به صورت حداقلی معیشت سالمندان و بازنشستگان را برعهده میگیرد. از طرف دیگر، نقش الگوهای نوعدوستی مبتنی بر زیستجهان نیز در سطح حداقل است، در واقع غالباً زیستجهان بطور ابزاری عقلانی شده است. چراکه تسلط اخلاق کاری بازار آزاد، ارزشهای خانوادگی، الگوهای مبتنی بر بافت سنتی را به حاشیه برده است. در این آینده، سطح بسیار پایینی از بودجه عمومی صرف بازنشستگان و سالمندان میشود، چراکه تصور غالب این است که ورود دولت به سیاستهای حمایتی از قبیل حمایت از بازنشستگان و سالمندانموجب افول رشد اقتصادی، از بین رفتن اخلاق کار و فعالیت و سرانجام کاهش رشد تولید و توسعه میشود، در این صورت همه از جمله بازنشستگان و سالمندان متضرر خواهند شد. بنابراین منابع کشور صرف حمایتهای اجتماعی نخواهد شد، مگر به صورت واکنشی و مصلحتی برای فرونشاندن اعتراضات اجتماعی، آن هم بطور مقطعی خواهد بود. جریانات سیاسی غالباً وعدههای تولید، و اشتغال را مطرح میکنند. سال ۱۳۹۷ است. با ورود به دهه چهارم پس از پیروزی انقلاب، بار تکفل دولتی به حالت بحرانی رسیده است. سیاستهای حمایت از سالمندان و بازنشستگان هزینه های سنگینی را بر دوش دولت گذاشته، که بخش عمدهی کسری بودجه دولت را به خود اختصاص میدهد. بدین ترتیب اقتصاد کشور رو به افول است، تولید پایین است، بخش خصوصی بسیار ضعیف، تورم ورکود بطور توام جامعه در فشار مضاعفی قرار داده است، برغم تخصیص منابع عمومی به سیاستهای اجتماعی، محرومیت و فقر در بین سالمندان و بازنشستگان نیز موج میزند. مجموع شرایط اجتماعی و اقتصادی این باور را در بین سیاستگذاران تقویت میکند، که ورود دولت در سیاستهای حمایتی باعث افول اقتصادی و زیان همه آحاد از جمله بازنشستگان و سالمندان خواهد بود، بنابراین لازم است دولت بطور حداکثری از سیاستهای اجتماعی حمایتی خارج شود، تا هزینه های دولت کاهش یافته، و رشد و توسعه به مسیر خود برگردد، در این صورت است که با رشد و توسعه و با افزایش تولید و درآمد کشور، رفاه همه از جمله بازنشستگان نیزتامینمیشود. ۱۵ آذر ماه سال ۱۳۹۶ است، جمعیت کثیری از اقتصادنان، سیاستگذاران طرفدار بخش خصوصی، صندوقهای بازنشستگی وغیره در هتل استقلال تهران همایش ” آیندهی بازنشستگی” برگزار کردهاند. اکثریت قاطع سخنرانان، علت اصلی مشکلات کشور را افزایش بار تکفل دولتی ناشی بازنشستگان دانستهاند، که پیآمدهای آن افول اقتصاد کشور است. یکی از طرفداران بخش خصوصی میگوید که: دولت با انحصار تمام حوزه بازنشستگی، جایی برای تنفس بخش خصوصی نمیگذارد. سخنران دیگری که مسئول صندوق کشوری است، میگوید که: بسیاری از تعهدات بر صندوقها تحمیلی است که دولت بر صندوقهاسوار کرده است. دولت از این عرصه باید خارج شود تا مکانیزم بازار فعال شود. نمایندهی کانون بازنشستگان بیان میکند، که اگر دولت واقعاً ۸۰%صادرات نفتی را به بازنشستگی اختصاص میهد، چرا وضعیت معیشت سالمندان و بازنشستگان چنان دشوار است، که بسیاری از آنها مجبور به کارهای سخت هستند، این سیستم یعنی دولتی بودن مشکل دارد. در جریان انتخابات ۱۵ مرداد سال ۱۳۹۶، مناظره تلویزیونی انتخابات ریاست جمهوری است. گروههانسبت به مشکلات بیپایان بازنشستگان و انحصار منابع عمومی به آنها اعتراض دارند. همچنین گروههای سالمند و بازنشسته نیز نسبت به ناکارآیی دخالت دولت در ایجاد رفاه اعتراض دارند. در این مناظره نحوه خلاص شدن از بارتکفل بازنشستگی که باعث افول اقتصاد شده است، همه مباحث انتخاباتی را تحت تاثیر قرار داده است، چراکه بخش قابل توجهی از فعالین اقتصادی، جوانان، وسایر گروههای رای دهنده نسبت به وضعیت افول رشد اقتصادی نگران هستند. در این مناظره آقای اقتصادی، به عنوان نامزد طرفدار خروج دولت از سیاستهای حمایتی برسایر رقباء برتری دارد. او علت تمام مشکلات را کاهش تولید، و افول اقتصاد میداند، و همچنین ورود دولت به سیاستهای اجتماعی را باعث تشدید این بحران میداند، بنابراین توصیه میکند که دولت با عقب نشینی از حمایتهای اجتماعی از قبیل بازنشستگی، بار تکفل و هزینه های خود را کاهش دهد، تا منابع وارد شریانهای اصلی تولید و توسعه شود. وقتی که آقای اجتماعی نامزد جریان سیاسی رقیب، به تبعات ناشی از عقب نشینی دولت از سیاستحمایت از بازنشستگان، اشاره کرد و گفت که گروههای بازنشستگان محروم در این طرح زیان میکنند، آقای اقتصادی گفت، با ادامه این سیاست همه کشور در حال زیان وضرر است از جمله بازنشستگان. و با راه انداختن تولید واشتغال، کشور به رشد و بالندگی میرسد، بنابراین با تولید ثروت و ثروت مند شدن کشور، رفاه همه اقشار از جمله بازنشستگان و سالمندان نیز بهتر میشود. بنابراین باید سیاستهای حمایت از بازنشستگان(بویژه از طریق برداشت از منابع عمومی) کنار گذاشت، اقتصاد کشور رونق یابد، در این صورت با کارایی بازار همه منتفع خواهند شد. عمدهی محافل اقتصادی و نهادهای بین المللی با گفتمان نئولیبرال، این نوع طرحهارا تبلغ میکردند، و شبکههای اجتماعی نیز با شیوع این باور که ارتقاء رفاهی اجتماعی را در گرو عقب نشینی دولت از سیاستهای اجتماعیمیدانستند، فضای سیاسی اجتماعی برای رویکرد حداقلی دولت نسبت به سیاستهای اجتماعی آماده کردند. بنابراین آقای اقتصادی با حمایت محافل اقتصادی و سیاستگذاران به کرسی ریاست جمهوری دست مییابد. شهریور ۱۳۹۷ است.نمایندگان مجلس در خصوص استخدام، بازار کار، بازنشستگی و غیره قوانین جدیدی را به تصویب میرسانند، که روح و دال مرکزی این مصوبات ” اخلاق کار” و ” کارایی بازار” است. در این مصوبات بر اخلاق کار به عنوان کانون وحدت و انسجام در کشور تأکیدمیشود، و ریل گذاری به گونهای است که جذابیت کار بیشتر از بازنشستگی است، لذا افراد جامعه تمایلی به بازنشست شدن ندارند. از طرف دیگر، دولت به صورت حداقلی و گروههایی خاصی از بازنشستگان را که نمیتوانند تحت پوشش بیمههای خصوصی قرارگیرند، پوشش میدهد. بر این اساس، سهم بازنشستگی از منابع عمومی بسیار ناچیز است. در مجلس قوانینی به تصویب میرسد، که ضمن رفع موانعبرای بخش خصوصی بر طرف میشود، فضا برای فعالسازی شرکتهای بازنشستگی خصوصی باز میشود. سال ۱۴۰۰ است. محیط نهادی و قانونی برای کارآیی بازار در بخش بازنشستگی مهیا شده است. صندوقهای بخش خصوصی به صورت کمی و کیفی رشد قابل توجهی کرده است. با رشد و رونق اقتصادی، وضعیت درآمد و پسانداز افراد بهتر شده است، برهمین اساس، افراد جامعه بویژه کارکنان، سالمندان، و بازنشستگان میتوانند در صندوقهای بازنشستگی خصوصی عضو شوند، و داراییهای خود را از طریق آنها بیشینه کنند. وجود جمعیت قابل توجهی از سالمندان که از سطح پسانداز قابل قبولی برخودار هستند، موجب افزایش صندوقهای بازنشستگی، سرمایهگذاری در حوزه بازنشستگی، و بهبود خدمات و رقابت شده است. در واقع توفیق طرحهای سرمایهگذاری در بخش بازنشستگی و پساندازهای مالی بازنشستگانبر یکدیگر اثر متقابل داشته و منجر به طرحهای بلندمدت شده است.کشور مجهز به بازار سرمایه و بورس ویژه بازنشستگی شده است. در بازار بیمه بازنشستگی، اندوختههای مالی بلندمدت برای سرمایهگذاریهای بلندمدت به اندازه کافی وجود دارد. یعنی رشد کمی صندوقهاو بازارهای سرمایه بر یکدیگر تاثیر گذاشته و منابع پایداری را جذب کرده است. ۱۴۰۴ است. صندوقهای بازنشستگی و سرمایهگذاریهای آنها در سطح جهانی و بین المللی و یا ادغام آنها با شرکتهای بین المللی مطرح شده است. ۱۲ دی ۱۴۰۸ است. در معابر عمومی، رسانهها، پارکها و هرجایی که جمعیت در آنجا باشد، این تبلغ دیده میشود” بهتر است درمحفوظ باشید تا متاسف” در این تبلغ تصویرسالمندی ناتوان، مریض، و یا مزاحم؟! خود نمایی میکند. یعنی این که خود فرد در دوران جوانی باید به فکر عاقبت پیری خود باشد، در غیر این صورت، نه دولت و نه خانواده کاری نمیتوانند بکنند.بخش قابل توجهی از جمعیت را افراد میان سال در شرف بازنشستگی تشکیل میدهد، این گروه برای صندوقهای خصوصی بازار هدف جذابی بشمار میروند. افراد میدانند که سهم دولت در کمک به بازنشستگان بسیار ناجیز است، با توجه به این مطلب، آنها در صندوقهای مختلف عضو میشوند، تا با توزیع ریسک در صندوقهای مختلف، خطرات دوران پیری را کاهش دهند. سال ۱۴۲۰است. شرکتهای بازنشستگی خصوصی همه شئون بازنشستگان را در بر میگیرند. برخی از آنها علاوه بر اطلاعات متعارف، تلاش میکنند تا با کسب اطلاعات ویژه مثل اطلاعات ژنتیکی کارکنان، و با مبالغه در خطرها در فضای کسب وکار، منافع خود را بیشینه کنند، آنها با پیوند طرحهای خود به از کارافتادگی ژنتیکی، افراد را تشویق به پذیرش طرحهای خاص میکنند. ۱۵ آذر سال ۱۴۳۰ است، گروههایی از سالمندان هستند که در مقابل مجلس تجمع میکنند، و به بیعدالتی و فقر اعتراض میکنند. این گروه کسانی هستند که به دلایل مختلف در صندوقهای مختلف بخش خصوصی سرمایهگذاری نکردهاند، و صرفاً از طریق بودجه عمومی حقوق دریافت میکنند. از آنجا که حقوق و مزایای بازنشستگی دولتی بسیار ناچیز است، بنابراین وضعیت زندگی آنها دشوار و غیر قابل تحمل است. برغم اوضاع نابسامان این گروه، سایر گروههاکه در وضعیت بهتری بسر میبرند، این نابرابری را طبیعی قلمداد میکنند. بنابراین اعتراضات این گروه موجب ورود دولت به سیاستهای حمایتیو دست کشیدن از بازار آزاد نمیشود. ۴-۷-۶-۲-۱- روابط لایهای در آیندهی “کارآیی بازار” در این بخش، برای توصیف این آیندهی بدیل از روش تحلیل لایهای استفاده میشود. مطابق جدول۴-۵۶،در سطح لایه لیتانی،مساله ظهورمیکنند. مسایلی که د راین لایه قابل مشاهده است، عبارت از افول رشد اقتصادی کشور، منفی شدن سرمایهگذاریها، افول پسانداز، عدم کارایی بازار، دخالت دولت، افزایش هزینه های دولت، مختل شدن هویتهای اقتصادی و…است. بنابراین راهحلهای این لایه از نوع بهبود اوضاع در چهارچوبهای سیاستی پذیرفته شده است. یعنی سیاستهابه عنوان چهارچوبهامفروض گرفته میشود که راه حلهاباید در آن محدوده گنجانده شود. راهحلهای لایه اول عمدتاً بر جنبهه ای فنی و کارشناسی تأکید دارد، و کمتر انتقادی و عمیق است.برای درک عمیقترمسالهای لایه لیتانی، از لایه اول عبور،به لایه دوم میرسیم. در اینجا علت ظهور مسایل لایه اول، جهتگیری محیط نهادی و سیاستگذاری است. یعنی جهتگیری توزیعی و برابری در سیاستگذاریهاموجب بروزمساله در لایه اول گردیده است، بنابراین باید جهتگیری سیاستی تحول یابد. براین اساس، جهتگیری سیاستگذاری به سوی کارآیی بازار و دولت حداقلی سوق مییابد، با تحول در رویکردهای سیاستی، رخدادهای تازهای در لایه مشهود پدیده، شکل میگیرد. ظهور بازار سرمایه، و جایگزینی مکانیزم بازار به جای دستگاه بوروکراسی، نتیجه تغییر در رویکردهای سیاستی است. بنابراین راهحلهای این لایه از نوع جهتگیریهای سیاستی است. در سطح لایه سوم، نظام معناییگفتمان بازارآزاد مطرح است. یعنی این لایه بنیادین، موجب جهتگیریهای سیاستی در لایه دوم میشود. در این آینده، گفتمانهایبازار آزاد، توسعه اقتصادی تاثیر سازندهای بر لایه دوم دارد. راهحلهای مطرح از جنس عمیق، معنایی، و گفتمانی هستند. در سطح استعاره، استعاره ” سالمند به مثابه کیسه پول” حاکم است. با توجه رشد و رونق اقتصادی، وضعیت درآمد و پسانداز افراد سالمند و بازنشسته مطلوب است، برهمین اساس، سالمندان، و بازنشستگان از سطح مطلوبی از پسانداز برخودار هستند. بنابراین با کارآ کردن بازار، این پساندازهای بلنمدت در بازارهای سرمایه سرازیر میشود، و ذخایر بلندمدت را شکل میدهد که ضمن بیشیه شدن منافع ذی نفعان، متغیرهای اقتصاد کلان بهبود یافته، و با مدیریت سرمایههای بلندمدت، ریسکونوسانات بازارها مدیریت میشود. جدول (۴-۵۶) روابط لایهای در آیندهی “کارآیی بازار”
لیتانی |
مساله -منفی شدن نسبتهای اقتصادی، ناکارآمدی مدیریت، فقدان سرمایهگذاری راه حل- روشهای بهینه سازی اقتصادی، بهبود مدیریت وسرمایهگذاریهاو.. |
علل اجتماعی (در این تحقیق محیط نهادی و سیاستهای بازنشستگی مد نظر است) |
غلبه رویکرد کارآیی بازار و حداقلسازی نقش دولت در سیاستهای اجتماعی، و رشد اقتصادی |
گفتمانها |
کارآیی بازار، توسعه اقتصادی، رشد، و… |
(۲-۷)
در روابط فوق؛ ntot مقدار کل ماده در نمونه، nsed مقدار ماده در فاز تهنشینشده، naq مقدار ماده در فاز آبی پس از تعادل، KD ضریب توزیع نمونه بین فاز تهنشینشده و محلول نمونه، Csed غلظت ماده استخراج شده در فاز تهنشینشده، Caq غلظت ماده در فاز آبی پس از تعادل، Co غلظت اولیه آنالیت در نمونه، Vaq حجم نمونه آبی و Vsed حجم فاز تهنشینشده میباشند. معادلهی ( نشان میدهد که یک رابطه مستقیم بین غلظت نمونه و مقدار ماده استخراجشده وجود دارد. این موضوع اساس اندازهگیری کمی را تشکیل میدهد. فاکتور تغلیظ[۱۹] در این روش به صورت نسبت غلظت آنالیت در فاز ته نشین شده به غلظت آنالیت در نمونه است:
(۲-۸)
که غلظت در فاز تهنشین شده، از منحنی کالیبراسیون تزریق مستقیم محلول استاندارد آنالیت، در حلال استخراج کننده بدست میآید. راندمان استخراج[۲۰] به صورت درصد کل آنالیت استخراج شده به فاز تهنشینشده است که از رابطه زیر بدست میآید:
(۲-۹)
(۲-۱۰)
اگر راندمان استخراج ۱۰۰ % باشد، در آن صورت فاکتور تغلیظ برابر نسبت حجم فاز آبی به حجم فاز تهنشینشده میباشد.
۲-۳-۵-ویژگیهای حلال استخراجکننده و پخشکننده در DLLM
حلال استخراجکننده میبایست همانند استخراج مایع- مایع معمولی ذاتاً حلالی غیر قابل امتزاج با آب بوده و حلالیت آن در آب کم باشد و قابلیت استخراج ترکیبات مورد نظر را داشته باشد. علاوه بر آن بایستی دانسیته آن بیشتر از آب باشد تا به هنگام سانتریفوژ کردن، در انتهای لوله مخروطی شکل جمع گردد. این حلال باید با دستگاه مورد استفاده برای اندازهگیری سازگاری داشته باشد. بهعنوان مثال، در صورت استفاده از کروماتوگرافی گازی بایستی نقطه جوش آن تا حد امکان کمتر از نقطه جوش آنالیتها باشد . بنابراین حلالهایی با دانسیته بیشتر از آب، نظیر کلروفرم، تتراکلرید کربن، کلروبنزن، دی سولفید کربن، تتراکلرواتیلن مناسب میباشند.
حلال پخشکننده نیز باید دارای قابلیت انحلال هم درآب و هم درحلال آلی باشد. بنابراین حلالهایی نظیر متانول، استونیتریل و استون مناسب میباشند [۴۱].
۲-۳-۶-سازگاری روش با تکنیکهای دستگاهی
این روش به علت بافت بسیار ساده حلال استخراج کننده، سازگاری مناسبی را با اکثر روشهای دستگاهی دارد. به عنوان مثال در روشهایی همچون کروماتوگرافی گازی، کروماتوگرافی مایع، اسپکتروفتومتری مرئی- فر ابنفش، اسپکترومتری جذب اتمی شعلهای و الکتروترمال میتوان بهطور مستقیم حلال آلی را جهت آنالیز به دستگاه وارد کرد. در مواردی همچون اسپکترومتری نشری پلاسمای جفت شده القایی که حلالهای آلی هماهنگی مناسبی را با شرایط پلاسما ندارند، میتوان این حجم کم را به راحتی در مدت زمانی کوتاه تبخیرکرد و سپس به کمک اسیدهای معدنی محیط مناسب جهت اندازهگیری گونه را فراهم نمود. بنابراین میتوان این امیدواری را داشت که در آینده این روش آمادهسازی با سایر تکنیکهای اندازهگیری مثل الکتروفورز، طیف سنجی جرمی و طیف سنجی جرمی جفت شده با پلاسمای نشری القایی جهت اندازهگیری مقادیر خیلی کم بسیاری از ترکیبات مورد استفاده قرار گیرد [۴۴-۴۲].
۲-۳-۷-مزایا و معایب میکرو استخراج مایع – مایع پخشی
میکرو استخراج مایع- مایع پخشی از جمله زیر گروههای استخراج مایع- مایع متداول میباشد، ولی تا حدود زیادی معایب روش استخراج مایع- مایع معمولی را بر طرف میسازد. اساس روش همانند استخراج مایع- مایع بر پایه تمایل نسبی آنالیت بین دو حلال غیر قابل اختلاط با هم میباشد. ولی به علت افزایش سطح تماس بین دو حلال و کاهش حجم حلال آلی مصرفی، معایب روش ذکر شده را ندارد. این روش دارای شباهتهای چندی با برخی روشهای منتج شده از استخراج مایع- مایع مثل استخراج مایع- مایع همگن و استخراج بهروش نقطه ابری میباشد. در روش استخراج مایع- مایع همگن حلال استخراجکننده و آب به کمک یک ماده سوم، یک سیستم تعادلی همگن را فراهم میکنند که در نتیجه حلال استخراجکننده بهطور یکنواخت در درون آب توزیع میگردد، به طوری که حد فاصل مشخصی برای آنها قابل تشخیص نیست. سپس به کمک یک عامل خارجی مانند تغییر pH و یا افزودن نمک، سیستم به حالت دو فازی تبدیل میشود. ضمن دو فازی شدن سیستم، انتقال آنالیت بین آ ب و حلال استخراجکننده انجام میگیرد. ولی هر یک از این سیستمهای دو فازی شدن دارای معایبی میباشند. از جمله اینکه در مواردی که pH عامل دو فازی شدن است، در نوع آنالیت و پایداری آن با توجه به غلظت پروتون در محیط محدودیت ایجاد میگردد و در مواردی که از افزودن نمک استفاده میشود، غلظت بالای نمک در محیط، استفاده از روشهای دستگاهی جهت آنالیز نمونه را دچار مشکل میکند. از طرف دیگر در اکثر موارد در میکرواستخراج مایع- مایع همگن، از سورفاکتانت پرفلوئورواکتانات استفاده میکنند که با بسیاری از دستگاههای تجزیهای از جمله GC سازگار نمیباشد. بنابراین میکرو استخراج مایع- مایع پخشی در مقایسه با استخراج مایع- مایع همگن دارای محدودیتهای کمتری میباشد. ولی از لحاظ فاکتور تغلیظ بالا، عدم نیاز به همزدن محلول، سرعت بالای استخراج و استفاده از حجم کم حلال آلی استخراجکننده، این دو روش دارای شباهتهای زیادی میباشند. در مقایسه با تکنیک استخراج نقطه ابری نیز میتوان برتریهایی را مشاهده کرد. به عنوان مثال نیاز به شرایط دمایی خاص جهت ابری شدن محلول حاوی سورفاکتانت، ثابت توزیع کوچک برای برخی گونهها با آبگریزی کمتر و زمان آنالیز طولانیتر به علت مراحل گرم کردن و سرد کردن نمونهها از معایب این تکنیک میباشند. همچنین عدم سازگاری فاز غنی از سورفاکتانت با تکنیکهای آنالیز دستگاهی از جمله کروماتوگرافی گازی نیز جزء این موارد است. در صورتیکه میکرو استخراج مایع- مایع پخشی تا حدود زیادی عاری از این معایب میباشد. البته لازم به ذکر است که با توجه به آزمایشهایی که تاکنون در مورد میکرو استخراج مایع- مایع پخشی انجام گرفته است، این تکنیک نیز دارای معایب چندی میباشد. از آن جمله نیاز به حجم نسبتاً زیاد حلال پخش کننده(حدود ۵/۰ میلیلیتر حلال به ازاء ۵ میلی لیتر نمونه آبی)، محدودیت در انتخاب حلالهای استخراجکننده به علت شرایط دانسیته و وابستگی پارامترهای مختلف جداسازی به یکدیگر را میتوان ذکر کرد.
Da Silveira, C., Lages, C. &Simoes, C. (2008). Reconceptualizing brand identity in a dynamic environment, Journal of Business Research, doi:10.1016/ j.jbusres.2011.07.020 Day,G.S.;(1990);”Market driven strategy:Processess for creating value”;the Free Press ,A division of Macmillan,Inc.;NewYork. Davis, S. (2007). Becoming a knowledge-base business, International Journal of TechnologyManagement, 14, 60-73. Davis, A.,&Cline, W, T .(2005). A Consumer Behavior approach to modeling monopolistic competition, Journal of Economic Psychology, 26 (28 June 2005) pp.797-826. Delgado-Ballester, E., & Munuera-Alemán, J. L. (2005). Does brand trust matter to brand equity?.Journal of Product &Brand Management, ۱۴(۳), ۱۸۷-۱۹۶٫ Delgado,B., Elena,d .,& Jose,L. (2005).Does brand trustmatter to brand equity?. Journal of Product & Brand Management.14(March). 187–۱۹۶ Fiedler F.E.,(1967).”A theory of leadership effectiveness”MC Grawhill. Folk,MarkC(2006).”Sales Presentation Skills and Salesperson job performance.” Journal of Business & Industrial Marketing,21(5)pp311-319. George,J.M.(1996).Trait and state affect in k. Murphy(Ed), individual differesnces and behavior in organization,p.162. Gil,R.BravoE.Fraj Andres and E.Martinez Salinas.(2007),”Family as a source of consumer-based brand equity”,Journal of Product & Brand Management,Vol.16,No.3,PP.188-199. Gordon A. L., (2002). Managing brand equity, The Journal of BrandManagement, l4(3), pp. 10-2. Grant, R. M. (2006). Toward a Knowledge‐Based Theory of the firm.Strategic Management journal, ۱۷(S2), 109-122. Griddings, S. R. (2005). Marketing for incubator managers and guidelines to assist their clients in their marketing, workshop on science and technology parks: market and planning, Isfahan. Haughton.D,Oulabi.S.(1997),”Direct marketing modeling with CART and CHAT”, Journal of Direct Marketing,11,42-52. Hossain, N. (1998). Constraints to SME Development in Bangladesh.Institutional Reform and the Informal Sector, University of Maryland, College Park. Hsu, H. Y., & Tsou, H. T. (2011). Understanding customer experiences in online blog environments. International Journal of Information Management, ۳۱(۶), ۵۱۰-۵۲۳٫ Huang, R., & Sarigöllü, E. (2012). How brand awareness relates to market outcome, brand equity, and the marketing mix. Journal of Business Research, ۶۵(۱), ۹۲-۹۹٫ Hunger,j.d.;Wheelen,T.L.;(2001);”Essentials of strategic management”;Upper Saddle River N.J.;Prentice-Hall;2th ed. Isabel Buil, Leslie de Chernatony, Eva Martínez(2011), Examining the role of advertising and sales promotions in brand equity creation, Journal of Business Research, In Press, Corrected Proof — Note to users. Jackson Susan E & Schuler Randall S,(1995),”Understanding Human Resource Management in the Context of Organization and their Environments”,Annual Review Psycology. Jalili, N., Mousakhani, M., & Behboudi, M. (2011). Nationalized model for commercialization, field study in Iran.Interdisciplinary Journal of Research in Business, ۱(۴), ۱۱۸-۱۲۹٫ Juan Beristain, J., & Zorrilla, P. (2011). The relationship between store image and store brand equity: A conceptual framework and evidence from hypermarkets. Journal of Retailing and Consumer Services, ۱۸(۶), ۵۶۲-۵۷۴٫ Kang, S. W. (2012). An Identification of Unsuccessful, Failure Factors of Technology Innovation and Development in SMEs: A Case Study of Components and Material Industry. International Journal of Business and Management, ۷(۱۹), p16. Keller, K. L. (2006). Understanding brands, branding and brand equity. Interactive Marketing, ۵(۱), ۷-۲۰٫ Kim, J. H., & Hyun, Y. J. (2010). A model to investigate the influence of marketing-mix efforts and corporate image on brand equity in the IT software sector.Industrial Marketing Management, ۴۰(۳), ۴۲۴-۴۳۸٫ Kimura, O. (2010). Public R&D and commercialization of energy-efficient technology: A case study of Japanese projects. Energy Policy, ۳۸(۱۱), ۷۳۵۸-۷۳۶۹٫ Kotler, P., Hamlin, M. A., Rein, I., & Haider, D. H. (2003). Marketing Asian Places: Attracting Investment, Industry, and Tourism to Cities, States, and Nations.John Wiley & Sons. Link, A. N., & Scott, J. T. (2003). US science parks: the diffusion of an innovation and its effects on the academic missions of universities. International Journal of Industrial Organization, ۲۱(۹), ۱۳۲۳-۱۳۵۶٫ Lock Edwin A.,(1991).”The Essence of leadership” Lexington books. Lo, C. C., Wang, C. H., Chien, P. Y., & Hung, C. W. (2012). An empirical study of commercialization performance on nanoproducts.Technovation, ۳۲(۳), ۱۶۸-۱۷۸٫ Maio Mackay, M.( 2001). Evaluation of brand equity measures: further empirical results.The Journal of Product and Brand Management. 10(1).38–۵۱٫ McDonald, M. ,(2004), Marketing Plans: How to Prepare Them, How to Use Them, Butterworth-Heinemann, Oxford Mudambi, S. M., Oliva, T. A., & Thomas, E. F. (2009). Industrial marketing firms and knowledge transfer: Toward a basic typology of community structures. Industrial Marketing Management, ۳۸(۲), ۱۸۱-۱۹۰٫ Mu.J,Peng.G,& Tan.Y,(2007).New product development in hinese enterprise key successes factors managerial prospective,International Journal of Emerging Marketing ,vol.2,pp.123-143. Nguyen, T. D., Barrett, N. J., & Miller, K. E. (2011). Brand loyalty in emerging markets.Marketing Intelligence & Planning, ۲۹(۳), ۲۲۲-۲۳۲٫ Nonaka, I., Toyama, R., & Nagata, A. (2000). A firm as a knowledge-creating entity: a new perspective on the theory of the firm. Industrial and Corporate Change, ۹(۱), ۱-۲۰٫ Pagell M.,Krause D.R.(2004)”Re-exploring the relationship between flexibility and the external environment”;Journal of Operations Management;V(21);PP.629-649. Park, S. C. (2001). Globalisation and local innovation system: The implementation of government policies to the formation of science parks in Japan. AI & Society, ۱۵(۳), ۲۶۳-۲۷۹٫ Passikoff, R., (2006). Brand Equity Valuation, The Journal of Productand Brand Management, 12, pp. 29-30. Pettijohn,Chrles E,pettijohn,Lindas., A:S.Taylor(2007).”Does Salesman Perception of the importance of sales skills improve sales performance,customer orientation,jobs satisfaction, and organization commitment, and reducetwnover?” Journal of personal selling &sales management,.1pp.75-88. Rundle.The.&.Benett.(2001),”A Brand for All seasons”,Journal of product and brand management ,Vol 10-No 1-2001. Schafer,J.B,Konstan.J.A,Riedl.J,(2004),”E-commerce recommendation application”,JOURNAL OF Data Mining and Knowledge Discovery.115-152 Simon,Carol J. and SULLIVAN,Mary W.(1993),”The Measurement and Determinants of Brand Equity :a Financial Approach”,journal of Marketing Science,10,28-52. Sinha, A., Ashil, N. J .,& Gazley, A. J.(2008). Measuring customer based br and equity using hierarchical bayes methodology. Australasian Marketing Journal. 16, (1) .PP.319. Sinha, A., Gazley, A., & Ashill, N. J. (2008). Measuring customer based brand equity using hierarchical Bayes methodology. Australasian Marketing Journal (AMJ), 16(1), 3-19. Stogdill,R.M.(1948).personal factors associated with leader ship:A survey of the literature. Journal of psychology,35-71. .Sveiby, K. E. (2001). A knowledge-based theory of the firm to guide in strategy formulation.Journal of Intellectual Capital, ۲(۴), ۳۴۴-۳۵۸٫ Thomas,J.B.;Clark,S.M.;Gioia,D.A.(1993)”Strategic Sensemaking and Organizational Performance:Linkage Among Scaning, Interpretation,Action and Outcomes”;Academy of Management Journal;April;pp.239-270. Terry,George R.(1977).principles of management,7th ed. Homewood,III:Richard D.Irwin. Valkokari, K., & Helander, N. (2007). Knowledge management in different types of strategic SME networks.Management Research News, ۳۰(۸), ۵۹۷-۶۰۸٫
شکل ۳-۷ هضم آنزیمی pHan-gcsf چاهک ۳-۱: کلون شماره ۳ هضم شده با BamHI، EcoRI و HpaI (به فرم خطی حدوداً ۷۰۰۰ نوکلئوتیدی) چاهک ۴: کلون شماره ۳ هضم نشده چاهک ۵: مارکر DNA (kb1) چاهک ۸-۶: کلون شماره ۴ هضم شده با BamHI، EcoRI و HpaI (به فرم خطی حدوداً ۷۰۰۰ نوکلئوتیدی) چاهک ۹: کلون شماره ۴ هضم نشده چاهک ۱۰ و ۱۱: کلون شماره ۸ هضم شده با BamHI و HpaI (به فرم خطی حدوداً ۷۰۰۰ نوکلئوتیدی) چاهک ۴: کلون شماره ۸ هضم نشده ۳-۳ کلون نمودن ژن مقاومت به زئوسین در وکتور بیانی pHan-gcsf ۳-۳-۱ PCR اختصاصی بر روی ژن مقاومت به زئوسین (Sh ble) با بهره گرفتن از نرم افزار generunnr پرایمرهای اختصاصی جهت تکثیر ژن زئوسین از وکتور بیانی pPICZα طراحی گردید و در انتهای این دو پرایمر جایگاه برشی آنزیم BglII قرار داده شد (شکل ۳-۸).
(الف) (ب) شکل ۳-۸ بررسی توالی پرایمرهای F (الف) و R (ب) ژن zeocin. PCR گرادیان بر روی وکتور pPICZα با بهره گرفتن از پرایمرهای طراحی شده بر روی ژل آگارز ۱% باند حدوداً ۱۲۰۰ نوکلئوتیدی را نشان داد که بهترین دمای مشاهده شده ۶۰ درجه در نظر گرفته شد (شکل۳-۹). ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ شکل ۳-۹ PCR گرادیان ژن مقاومت به zeocin چاهک ۷-۱: محصول PCR در دماهای ۵۰ تا ۶۰ درجه سانتی گراد چاهک ۵: مارکر DNA (kb1) ۳-۳-۲ کلون نمودن ژن zeocin در وکتور کلونینگ pGEM-T Easy محصول PCR ژن زئوسین پس از تخلیص از ژل آگارز در وکتور کلونینگ خطی pGEM T easy کلون گردید و کلنیهای سفید نوترکیب رشد کرده بر روی پلیت LB آگار حاوی X-gal و IPTG مورد بررسی بیشتر قرار گرفتند. ۳-۳-۳ تأیید کلون های نوترکیب pGEM-zeocin ۳-۳-۳-۱ بررسی سریع کلونهای نوترکیب ۷۰% هر یک از کلنی های سفید به روش quick check مورد بررسی قرار گرفت (شکل ۳-۱۰). ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ شکل ۳-۱۰ بررسی سریع کلونهای نوترکیب pGEM-zeocin چاهک ۱: کلون آبی رنگ بر روی پلیت ماتریکس (pGEM فاقد ژن الحاقی) چاهک های ۱۰-۲: کلونهای مشکوک در مقایسه با وکتور pGEM بدون ژن الحاقی ۳-۳-۳-۲ هضم آنزیمی پلاسمید نوترکیب pGEM-zeo با BglII برای تأیید بیشتر، از کلون های مورد نظر استخراج پلاسمید صورت گرفت و پلاسمیدها با BglIIمورد هضم آنزیمی قرار گرفتند که محصول این هضم بر روی ژل آگارز ۱% مشاهده گردید (شکل ۳-۱۱).
۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ شکل ۳-۱۱ هضم آنزیمی پلاسمیدهای نوترکیب pGEM-zeo با BglII چاهک ۱، ۵: کلون های نوترکیب هضم نشده چاهک های ۴-۲ و ۱۰-۶: وکتورهای نوترکیب هضم شده با BglII (قطعه ۱۲۰۰ نوکلئوتیدی زئوسین و وکتور pGEM 2900 بازی) چاهک ۱۱ و ۱۲: وکتور pGEM هضم نشده و هضم شده با BglII (بدون جایگاه برش) چاهک۷: مارکر DNA (kb1) ۳-۳-۴ کلون نمودن ژن مقاومت به زئوسین در وکتور بیانی pHan-gcsf پس از تأیید وجود قطعه ژنی زئوسین به طول تقریبی bp1200 در وکتور pGEM، این وکتور و نیز وکتور بیانی pHan-gcsf با آنزیم BglII، که جایگاه برش آن¬ در دو انتهای قطعه ژنی زئوسین و نیز بر روی وکتور بیانی در نظر گرفته شده بود، مورد هضم آنزیمی قرار گرفته و پس از تخلیص قطعات از ژل، لیگاسیون آنها انجام شده و محصول لیگاسیون به سلولهای مستعد E. coli منتقل شده و غربالگری کلونهای رشد یافته بر روی محیط LB آگار حاوی زئوسین صورت گرفت. ۳-۳-۵ بررسی کلونهای نوترکیب pHan-gcsf-zeocin ۳-۳-۵-۱ بررسی سریع کلونهای نوترکیب کلونهای رشد یافته بر روی پلیت حاوی زئوسین به منظور بررسی الحاق قطعه ژنی مقاومت به زئوسین بر روی ژل آگارز برده شدند (شکل۳ -۱۲) و در نهایت بر روی کلون های سنگین تر PCR ژن gcsf انجام شد. ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ شکل ۳-۱۲ بررسی سریع کلونهای نوترکیب pHan-gcsf-zeo چاهک ۱۲-۱: کلونهای مختلف رشد یافته بر روی پلیت حاوی زئوسین ۳-۳-۵-۲ بررسی کلونها به روش Colony-PCR کلونهایی که با روش فوق سنگینتر تشخیص داده شدند تحت PCR اختصاصی ژن gcsf قرار گرفتند (شکل۳-۱۳). ۱۵ ۱۴ ۱۳ ۱۲ ۱۱ ۱۰ ۹ ۸ ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱ شکل۳-۱۳ PCR ژن gcsf بر روی کلونهای نوترکیب pHan-gcsf-zeo
|
|