– نظام اقتصادی- نظام سیاسی – عرف اجتماعی- نظام اعتقادی
مطرح کردن خرده نظام ها برای نظام کنش ،ریشه در نگاه کارکردی پارسونز دارد ،وی معتقد است هر نظامی برای بقاء خود ضرورت دارد که چهارپیش نیاز کارکردی خودرا برآورده نماید:
۱- انطباق پذیری۲- دستیابی به هدف۳-یکپارچگی۴-حفظ الگو)ریتزر :۱۳۸۲ ،۲۳۸ )
بنابرین می بینیم که پارسونز در قالب نگاه سیستمی خود به جامعه و پس از بیان اینکه هر نظام اجتماعی برای ادامه حیات خود باید چهار کارکرد مطرح شده در بالارا انجام دهد، کارکرد چهارم را در سیستم و نظام اجتماعی وظیفه آموزش و پرورش دانسته که بایستی در قالب جامعه پذیری آن را انجام دهد. به عبارتی پارسونز نظام آموزش وپرورش را ضامن بقای الگوها و ارزشهای فرهنگی از طریق جامعه پذیری دانش آموزان محسوب نموده است.( شارع پور:۸۷ ،۲۲)
بوردیو و نظریه بازتولید فرهنگی :
نظریهپردازی بوردیو را میتوان بدون شک در سه کتاب : بازتولید، تمایز و فقر جامعه، مشاهده کرد. از این سه کتاب بازتولید اولین کتاب نظری وی است که باعث شهرتش شد. این کتاب در سال ۱۹۷۰ منتشر شد. بوردیو و پسرون پژوهش جامعی را پیرامون نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی در فرانسه انجام دادند. آن ها اطلاعات مورد نیاز خود را از منابع مختلف جمع آوری کردند که در اینجا به اختصار نظرات این منتقد اجتماعی معاصر پیرامون مفهوم جامعه پذیری مدارس که از لابلای همین کتاب (بازتولید)دیده می شود قابل تأمل خواهد بود.
خشونت نمادین
یکی از نکات مهم این کتاب طرح نوعی از خشونت است که به طور غیر مستقیم در نظام آموزش و پرورش فرانسه وجود دارد. این خشونت عمدتاًً در قالب گزینشی دیده میشود که نسبت به دانش آموزان طبقات غیر بورژوا، مخصوصاً طبقه محروم اجرا میشود. این گزینشِ پنهان، با اهمیت دادن به مشخصهای که در طبقهای خاص مشاهده میشود، اتفاق میافتد. و این مشخصه چیزی نیست جز زبانی که متعلق به طبقهای خاص یعنی طبقه بورژوا در جامعه است.
بوردیو مقوله خشونت را در ارتباط با قدرت و در گذار از آن توجیه میکند. وی معتقد است که: «هر قدرتی با طرح مفاهیمی، آن ها را در محیطی به اجرا در میآورد و به این ترتیب آن مفاهیم را تحمیل کرده و به آن ها مشروعیت میبخشد. در حالی که فشاری که جزء بنیادهای این مشروعیت است، پنهان میماند. این عمل، یک خشونت نمادین است.» ( ۱۹۷۰: ۱۸) وی معتقد است که چنین قدرتی نیز در نظام آموزش و پرورش و نظام آموزش عالی فرانسه وجود دارد. به عبارتی: «تمام کنشهای آموزشی به صورت عینی نوعی خشونت نمادین هستند که به مثابه اقتداری فرهنگی آن فرهنگ را تحمیل میکنند» (همان:۱۹) به زبان دیگر: «هدف کنش آموزشی، بازتولید طبقات موجود در جامعه در گذار از نظام فرهنگی طبقه حاکم است». (همان:۲۰)در واقع نظر بوردیو در خصوص پروژه جامعه پذیری که توسط مدارس انجام می پذیرد به نوعی بازتولید نظام فرهنگی طبقه مسلط جامعه میباشد.
درباره اینکه چگونه روابط آموزشی عملاً و به صورت عینی شکل اقتدار به خود میگیرند؟ بوردیو میگوید: « زمانی که فردی دارای دانشی است و در موقعیت انتشار و پخش آن قرار میگیرد، بین او و فرد یا افرادی که در موقعیت آموختن آن دانش قرار دارند، رابطه قدرت و زور برقرار میشود. این گونه روابط، فقط در محیط آموزشی یعنی در نظام آموزش و پرورش وجود ندارد، بلکه در خانواده و در بین نسلها نیز قابل مشاهده است (صص.۳۴-۳۵) البته صاحبان اندیشه و قدرت، کار خود را مشروع میدانند و آموزشگیرندگان نیز به مشروعیت این عمل باور دارند و آن را جزئی از فرایند دانش اندوزی وجامعه پذیری به شمار میآورند(ص ۳۶) به بیان دیگر کنش آموزشی فعالیتی آموزشی است که در اصل هدفش انتقال یا تلقین فرهنگ طبقهای خاص است و به این هدف در بلند مدت جامه عمل میپوشاند. در این مدت زمان، این فرهنگ به صورت عادتواره (habitus) در فرد جا میافتد و یا ملکه ذهن او میشود. عادت واره محصول درونی کردن اصول و ارزشهای فرهنگی است و بعد از اتمام فعالیت باقی میماند و در اعمال فرد خود را نشان میدهد». (همان ص.۴۷)
یعنی در واقع بوردیو کنش آموزشی و تربیتی که در مدارس اعمال می شود را زمانی موفقیتآمیز میداند که توانسته باشد در مرحله تلقین یا القاء عادات و رفتارهای خاص فرهنگی منشعب از طبقه مسلط ،کار خود را به خوبی انجام داده باشد(جامعه پذیری موفق صورت گرفته باشد)، بازتولید فرهنگی صورت گرفته باشد.نقطه اوج این نوع جامعه پذیری در دید ایشان عادت واره شدن این نوع کنش در همه افراد است.
همچنین در بین نظرات جدیدی که در حوزه مطالعات جامعه پذیری دانش آموزان مطرح میشوند می توان نظرات برخی دیگر رانیزاشاره نمود. نظراتی که بیشتر بر جامعه پذیری سیاسی دانش آموزان به عنوان فاکتور اساسی جامعه پذیری مدرسه ای تأکید دارند.
جیمز کلمن با بیان اینکه : «هرچه در دولت است در مدرسه هم هست و هر چه را که می خواهید در دولت وارد کنید باید در مدرسه واردکنید.»(شارع پور: ۱۳۷۸ ،۳۰۱ ) کلمن جامعه شناس آمریکایی معاصر، در واقع مدرسه را ستاد اجرایی آنچه را که دولتها بدنیال آن هستند دانسته وبه عبارتی، تغییر در شیوه های اجرایی مدارس و الگوی جامعه پذیری افراد در آن ها را زمینه ساز ایجادتغییر وتحول در دولت میداند.
لوسین پای و مراحل جامعه پذیری مدرسه ای
ودرهمین رابطه، لوسین پای (۱۹۶۲) سه مرحله را برای جامعه پذیری دانش آموزان بیان نموده است که عبارتند از:
۱- فرایند جامعه پذیری پایه (یادگیری نگرشها ،ارزشها ،مهارتها و الگوهای رفتاری یک جامعه خاص ) که این مرحله را دوران تشخیص هویت دانسته و در قالب هویت فرهنگی قابل تحقق میباشند.
۲- جامعه پذیری سیاسی که در آن فرد نسبت به جهان سیاسی اطراف خود آگاهی یافته و نحوه فهم حوادث سیاسی و قضاوت در مورد آن ها را کسب می کند(هویت سیاسی )
۳- فرایند گمارش سیاسی که در آن فرد به شهروند مشارکت کننده فعالی که به بینش عمیقی در امور سیاسی دست یافته تبدیل می شود.
بدیهی است که بین این سه فرآیندباید درجه ای از انسجام و به هم پیوستگی وجود داشته باشد به طوری که فقدان ثبات و عدم وجود گرایش مشخص در فرایند جامعه پذیری پایه سبب بروز مشکلاتی در شکل گیری هویت خواهد شد. (همان۳۰۸)
پیشینه تجربی تحقیق
در این قسمت سعی بر آن شده است مروری کلی بر روند فعالیتهاو پژوهشهایی که در خصوص تاثیرات فرهنگی و اجتماعی تکنولوژی های ارتباطی و اطلاعاتی نوین بخصوص موبایل در جوامع و توسط محققین علاقه مند به این حوزه صورت پذیرفته داشته باشیم . بدیهی است تلاش ما در این راستا متمرکز بر آن نوع کارهایی بوده که جامعه آماری آن مشتمل بر گروه جوان و نوجوان جامعه باشد.
گذری برپژوهشهای انجام گرفته در جهان