کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب
 



کلاغ گفت: «خیلی ناراحتم که باید این خبر را به تو بدهم، اما چه کنم که مأمورم و معذور! امروز ظهر…» (همان: ۶)

اما تنها یک‌بار حیوانات از جار زندنش، دچار رعب و وحشت نمی‌شوند؛ وقتی که آمده است خبر غرق شدن شیر را اعلام کند:
«کلاغ جارچی هم اهالی جنگل را خبر کرد. همان روز جشن گرفتند.» (همان: ۱۲).
ب. دسته‌ای دیگر از شخصیت‌های فرعی اثر حاضر، مأموران غذا هستند که وظیفه دارند، غذای شیر را برای او ببرند. نویسنده در جایی به نام و مأموریت آن‌ ها اشاره می‌کند (شخصیت‌پردازی مستقیم):
«روزها یکی‌یکی می‌گذشت. تا این‌که نوبت خرگوش سفید رسید. صبح زود کلاغ جارچی به همراه مأموران غذای شیر یعنی گوریل، گاو وحشی و میمون به لانه‌ی خرگوش رفتند.» (همان:‌)
آن‌ ها نیز از کوتاهی در مأموریت خود و دیر شدن وقت ناهار شیر، می‌ترسند. این مورد وقتی آشکار می‌شود که خرگوش به آن‌ ها می‌گوید فکری به ذهنش رسیده است (شخصیت‌پردازی غیرمستقیم):
گوریل گفت: «چه فکری؟ زود بگو که دارد دیر می‌شود!» گاو وحشی گفت: «اگر ناهارش دیر برسد واویلا. آن وقت خبر بیار و معرکه بار کن!». (همان: ۹)
ج. دسته‌ی دیگر، حیواناتی هستند که به نمایندگی از بقیه‌ی حیوانات نزد شیر می‌روند و پیشنهاد می‌دهند، هر روز غذایی برای او می‌فرستند تا از شکار ناگهانی آن‌ ها خودداری کند. تصاویر کتاب نیز این صحنه را به خوبی ترسیم کرده است. نویسنده به اسامی آن‌ ها اشاره می‌کند (شخصیت‌پردازی مستقیم):
«روز بعد گوزن، آهو و لاک‌پشت با ترس و لرز پیش شیر رفتند و فکرشان را برای او گفتند.» (همان: ۵)
در واقع، طراح اصلی این نقشه‌، لاک‌پشت است (شخصیت‌پردازی غیرمستقیم):‌
«دست آخر لاک‌پشت پیر گفت: «اگر قرار بگذاریم خودمان روزی یک شکار برای شیر بفرستیم، او دیگر کاری به حیوانات نخواهد داشت و هر لحظه و هر جا به جان ما نمی‌افتد.» (همان: ۲).
د. و سرانجام خانواده‌ی خرگوش، یعنی زن و فرزندان او: نویسنده با ترسیم روابط عاطفی میان این خانواده که اکنون قرار است سرپرستشان، شکار شیر شود، احساسات مخاطب را برانگیخته و جانب‌داری او از حیوانات و به ویژه خرگوش را بیشتر می‌کند (شخصیت‌پردازی مستقیم و غیرمستقیم):
«خرگوش زن و بچه‌هایش را بوسید و از آن‌ ها خداحافظی کرد. خرگوش به زنش گفت: «مواظب بچه‌ها باش. چه می‌شود کرد. امان از دست سرنوشت.» زنش که مثل ابر بهاری گریه می‌کرد گفت: «چه سرنوشتی؟ چند بار گفتم بیا از این جنگل برویم همین امروز و فرداست که نوبت تو برسد اما گوش ندادی!» بعد او را تا نیمه‌های راه بدرقه کرد و گفت: «برایت دعا می‌کنم.» (همان: ۶)
علاوه بر این موارد، تصاویر نیز شخصیت‌های دیگری را نشان می‌دهد؛ به عنوان مثال در دوره‌ی آرامش نسبی که خود حیوانات، غذای شیر را می‌فرستند، طراح در صحنه‌ای غذای شیر، یعنی الاغی را ترسیم می‌کند که به حالت ستان افتاده است و دارد از ترس قالب تهی می‌کند و یا در جایی دیگر پرندگان، سنجاب‌ها و میمونی دیده می‌شود که بدون ترس بر سر و یال شیر نشسته و شادی می‌کنند.
اما شخصیت ‌اصلی داستان، خرگوش است که با تدبیر، شیر را به هلاکت می‌رساند. نویسنده در پرداخت شخصیت او از دو روش مستقیم و غیرمستقیم بهره گرفته است:
«مأموران غذا خرگوش را بردند. توی راه خرگوش شروع کرد به فکر کردن. او با خودش گفت: «دعا کردن و زار زدن دردی را دوا نمی‌کند. باید عقلم را به کار بیندازم. این‌طور شاید چاره‌ای به نظرم برسد.» او همینطور که جلو می‌رفت و اطرافش را نگاه می‌کرد یکدفعه چشمش به چاه بزرگ وسط جنگل افتاد. فکری به ذهنش رسید.» (همان: ۸)
«دوستان من فکری به ذهنم رسیده است اگر نقشه‌ام بگیرد برای همیشه از دست این شیر درنده خلاص می‌شویم!».» (همان:‌)
شیر شخصیت مخالف خرگوش را شکل می‌دهد که با بی‌رحمی، حیوانات را شکار می‌کند. نویسنده شخصیت او را به خوبی ترسیم می‌کند (مستقیم):
«سلطان جدید وحشی و درنده بود و همیشه در فکر دریدن حیوانات بود. به هیچ حیوانی رحم نمی‌کرد حتی به بچه‌های حیوانات» (همان: ۲)
غرور او که نمی‌تواند رقیبی دیگر را تحمل کند، در ضمن گفت‌وگویش با خرگوش نمایان می‌شود (شخصیت‌پردازی غیرمستقیم):
«شیر گفت: «یک شیر دیگر؟! غلط کرده! برویم نشانش بده. می‌خواهم حسابش را کف دستش بگذارم.» (همان: ۱۰)
می‌توان یک شخصیت فرعی دیگر نیز به داستان افزود و آن شیری است که ساخته‌ی ذهن خرگوش است و در چاه زندگی می‌کند، یعنی همان انعکاس تصویر شیر در آب، که او را از پا در می‌آورد.
بازنویس در اثر حاضر از شیری یاد می‌کند که در حکایت مأخذ نشانی از او نیست:
«از روزی که سلطانشان مرد و شیر دیگری سلطان شد، یک روز خوش ندیدند» (همان: ۲)
- سبک و زبان
از عواملی که باعث شده است متن حاضر با حکایت مأخذ تفاوتی چشم‌گیر داشته باشد، تغییرات زبانی است.
بازنویس به منظور توجه به درک و فهم مخاطب، داستان را به زبان ساده نقل کرده است که از اصطلاحات کوچه و بازاری و ضرب‌المثل خالی نیست:
«اُوم… فکر بدی نیست!…» (همان: ۵)
«خیلی ناراحتم که باید این خبر را به تو بدهم اما چه کنم که مأمورم و معذور!… » (همان:۶)
«مواظب بچه‌ها باش. چه می‌شود کرد. امان از دست سرنوشت.» (همان: ۶)
«گاو وحشی گفت: «اگر ناهارش دیر برسد واویلا. آن وقت خر بیار و معرکه بار کن!» (همان: ۹)
«پس تا حالا کدام گوری بودی.» (همان: ۱۰)
«اما ای دل غافل. چشم‌تان روز بد نبیند…» (همان: ۱۰)
گاه نمونه‌ای از تشبیه در

این اثر دیده می‌شود:
«زنش که مثل ابر بهاری گریه می‌کرد گفت…» (همان: ۶)
بازنویس از قواعد دستوری سرپیچی نکرده است و حذف، تکرارهای ملال‌انگیز و تعابیر اشتباه، در کلام او مشاهده نمی‌شود.
- درون‌مایه
به کارگیری حیله و تدبیر در مواقعی که قدرت تأثیرگذار نیست، درونمایهی دو متن است؛ با این تفاوت که بر خلاف اثر حاضر نویسندهی کلیله و دمنه، آشکارا به این مطلب اشاره میکند.:‌
«… چه کمین غدر که از مأمن گشایند جای گیرتر افتد، چنان‌که خرگوش به حیلت شیر را هلاک کرد.» (همان: ۸۶)
- صحنه‌پردازی
بازنویس مکان اثر حاضر را جنگلی سرسبز و خرم می‌داند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-03-22] [ 01:01:00 ب.ظ ]




۱ – ۵/۰گامبین(ماسه ریز) ۶۵/۰
(رس نرم) ۶۶/۰
(رس) ۵۵/۰کوئین (۱۹۸۵)ماسه لای دار ۶۵/۰
ماسه رس دار ۵/۰ون ایمپ (۱۹۸۹)

اسلوکمب (۱۹۹۳) رابطه بین عمق مؤثر بهسازی و شدت انرژی را بصورت غیرخطی ارائه کرد. معادله بهترین منحنی برای داده های شکل (۲-۱۶) بصورت زیر است [۲۱]:
(۲-۳)
این رابطه دارای ضریب همبستگی ۹/۰ بوده و نشان دهندهی همبستگی خوب این داده ها است. تحقیقات بعدی او نشان داد که منحنی مربوطه به خصوصیات سفتی و یا دانسیته خاک نیز وابسته است. بطوریکه در شکل (۲-۱۷) در محدوده یکی برای خاکهای سست یا ضعیف و دیگری برای خاکهای سفت یا متراکم ارائه نمود [۴].

شکل (۲-۱۶) ارتباط بین عمق مؤثر بهسازی و ریشه دوم انرژی سقوط برای پروژه های انجام شده
شکل(۲-۱۷) رابطه بین عمق مؤثر بهسازی و ریشه دوم انرژی سقوط
لوکاس (۱۹۸۶) معتقد است که افزایش تعداد دفعات کوبش در یک نقطه باعث متراکم شدن مصالح میگردد اما عمق بهسازی را افزایش نمیدهد [۸].
۲-۱۰ توزیع تنش در اثر ضربه
هنگامی که وزنهای به جرم m از ارتفاع H سقوط آزاد میکند، با فرض ناچیز گرفتن مقاومت هوا تمام انرژی پتانسیلی که به هنگام بالا بردن وزنه در آن ذخیره شده به انرژی جنبشی تبدیل میشود. بنابراین در لحظه برخورد با زمین انرژی پتانسیل برابر انرژی جنبشی است.
(۲-۴)
(۲-۵)
(۲-۶)
در روابط بالا، g شتاب ثقل زمین، Eو Eانرژی پتانسیل و جنبشی، m جرم وزنه، H ارتفاع سقوط وزنه و Vسرعت وزنه در لحظه برخورد با زمین است.
همانطور که در شکل (۲-۱۸) نشان داده شده است وزنه در اثر برخورد به زمین، داخل زمین فرو رفته و بعد از گذشت زمان کوتاهی (tf) سرعت آن به صفر میرسد و متوقف میشود [۲۲].
شکل (۲-۱۸) نفوذ وزنه در اثر ضربه
تغییر اندازه حرکت وزنه در اثر نفوذ به داخل زمین mVبوده و معادل نیرویی است که در این مدت زمان باعث تغییر اندازه حرکت شده است [۲۲].
(۲-۷)
در رابطه (۲-۷) F(t) نیروی ضربه در لحظه t، tمدت زمان میرایی ضربه (زمانی که وزنه متوقف میشود)، m جرم وزنه و V0 سرعت در لحظه برخورد میباشد.
تغییرات نیرو با زمان هنگام نفوذ وزنه مانند شکل (۲-۱۸ الف) است. در این شکل سطح زیر منحنی برابر تغییر اندازه حرکت وزنه است. بر اساس قانون دوم نیوتن در حرکت رابطه زیر نتیجه میشود:
(۲-۸)
(۲-۹)
در رابطه (۲-۹)، a(t) شتاب وزنه در لحظه t میباشد. این رابطه سطح زیر منحنی شتاب-زمان را نشان میدهد (شکل ۲-۱۸ ب) [۲۲]. با توجه به رابطه بالا، تغییرات a(t) از صفر تا t، برابر سرعت کند شوندهی وزنه درون زمین است لذا سرعت در هر لحظه V(t) برابر است با:
(۲-۱۰)
اگر میزان نفوذ نهایی وزنه در اثر برخورد با سطح زمین P باشد با بهره گرفتن از رابطه (۴-۱۱) مقدار آن برابر است با:
(۲-۱۱)
سطح زیر منحنی در شکل (۲-۱۸ ج) معادل میزان نفوذ (P) است که در واقع بخشی از V0tمیباشد.

 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:01:00 ب.ظ ]




—–T2

در طرح۳-۱ تعداد ۳۴ نفر انتخاب شده بصورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای در دو گروه آزمایش وکنترل قرار داده شدند وبعد از اجرای پیش آزمون، و افراد گروه آزمایش در طول یازده جلسۀ ۹۰ دقیقه ای بصورت مشاوره گروهی فنون رویکرد چند وجهی را دریافت نمودند وگروه کنترل هیچ مشاوره ای دریافت نکردند. و درپایان از هر دوگروه آزمایش وکنترل پس آزمون گرفته شد.
۳-۲ جامعه آماری
جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه دوم،سوم وچهارم مقطع متوسطه دوم دبیرستان های منطقه روستایی شهرستان لردگان است مدارس شهری ۱۲ واحد آموزشی وروستایی ۱۰ واحد آموزشی بود. که در سال تحصیلی ۹۴-۱۳۹۳ مشغول به تحصیل بودند.
۳-۳ نمونه وروش نمونه گیری
تعداد دبیرستان های پسرانه این منطقه ۲۲ و تعداد کل دانش آموزان پسر پایه دوم، سوم چهارم متوسطه شامل ۲۹۵۰ نفر بود. با توجه به این که روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی است برای افزایش اعتبار بیرونی پژوهش ۳۴ نفر در نظر گرفته شدند( ۱۷ نفر برای گروه آزمایش و ۱۷ نفر برای گروه کنترل). روش نمونه گیری این پژوهش نیز به صورت خوشه ای چند مرحله ای صورت گرفت به این صورت که ابتدا از دومنطقه شهری وروستایی شهر لردگان منطقه روستایی انتخاب شدواز بین ۱۰مدرسه روستایی پسرانه مقطع متوسطه دوم مدرسه شبانه روزی منج به صورت تصادفی انتخاب گردید. در مرحله بعدی تعداد ۲۱۰ پرسشنامه بین دانش آموزان پایه ،دوم ، سوم وچهارم این مدرسه توزیع گردید و تعداد ۳۴ نفر از دانش آموزان نمراتی با یک انحراف معیار پایین تر از میانگین را در پرسشنامه بهزیستی ذهنی و در پرسشنامه رضایت از زندگی کسب نمودند انتخاب شدندو سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ویژگی های افراد نمونه به شرح ذیل است.

نداشتن بیماری ژنتیکی و معلولیت
محدوده سنی ۱۶ تا ۱۸ سال
داشتن بهره هوشی نرمال
تحصیل در پایه دوم ، سوم وچهارم متوسطه
معیارخروج از پژوهش نیز عدم شرکت منظم درجلسات تمرینی در طول دوره لحاظ گردید.
۳-۴ متغیرهای تحقیق
۳-۴-۱ متغیر مستقل[۲۶۳]
متغیر مستقل ۱۱جلسه مشاوره گروهی مبتنی بر رویکرد چندوجهی لازاروس بود.
۳-۴-۲ متغیر وابسته[۲۶۴]
متغیر وابسته در این تحقیق شامل بهزیستی ذهنی (عاطفه مثبت،عاطفه منفی)ورضایت از زندگی بودند.
۳-۴-۳ متغیرهای کنترل شده
در این تحقیق متغیرهایی مانند سن،جنس،پایه تحصیلی،بهره هوشی،وضعیت اقتصادی ومشکلات جسمی به عنوان متغیرهای کنترل پژوهش درنظر گرفته شدند.
عکس مرتبط با اقتصاد
۳-۴-۴ متغیرهای غیر قابل کنترل
در این تحقیق متغیرهایی مانند وراثت،کنترل تفاوت های فردی مشارکت جویان،نحوه رفتار وبیان احساسات در خارج از محیط کنترل شده وبرخورد والدین در خانه به عنوان متغیرهای غیر قابل کنترل پژوهش در نظر گرفته شدند.
۳-۵ ابزار گردآوری داده ها
۳-۵-۱ پرسشنامه بهزیستی ذهنی[۲۶۵](عاطفه مثبت و عاطفه منفی):
این پرسشنامه پس از مرور پیشینه با بهره گرفتن از پرسشنامه عواطف مثبت و منفی (PANS)[266] دینر،۲۰۰۵ )، پرسشنامه سرزندگی[۲۶۷] (VQ) (مایرز،۲۰۰۰)، پرسشنامه رضایت از زندگی[۲۶۸] (LSQ) (اندروز و ویتنی،۱۹۷۶) و مقیاس خوش بینی[۲۶۹] (OS) (تساسیس و همکاران،۲۰۰۷)، توسط مولوی و همکاران(۱۳۸۷) ساخته و هنجاریابی شده است.شامل دو زیر مقیاس عواطف مثبت(سرزندگی،اراده) و عواطف منفی(روان رنجوری، استرس-افسردگی) است. دارای ۳۹ گویه است که در یک مقیاس پنج درجه ای از کاملاَ درست تا کاملاًنادرست پاسخ داده می شوند.که جملات مثبت ازچپ به راست از یک تا پنج نمره گذاری شدند وجملات منفی از راست به چپ از یک تاپنج نمره گذاری شدند.کاملاَ درست نمره ۵ داده می شود وبه گزینۀ کاملاًنادرست نمرۀ ۱ داده می شود.
عکس مرتبط با افسردگی در روانشناسی Psychological depression
روایی[۲۷۰]: چون سوالات بر اساس پیشینه و ابزارهای موجود طراحی شده بود، لذا از لحاظ روایی محتوا جامعیت کامل داشت و از لحاظ روایی سازه بر اساس کلیه نظریه های مربوط به بهزیستی قرار داشت.ضریب همبستگی (روایی سازه) بین سرزندگی و اراده ۶۸/. و بین روان رنجورخویی و استرس و افسردگی ۶۴/. است.زیر مقیاس های مثبت باهم همبستگی بالاتر از متوسط و معنی داری با یکدیگر دارند. همین طور زیر مقیاس های عواطف منفی همبستگی بالاتر از متوسط و معنی داری با هم دارند.
پایایی:در بررسی پایایی به عنوان شاخص هماهنگی کل گویه ها برابر ۹۶/۰ بود که نشان می دهدفقط هشت درصد واریانس نمرات در اثر خطای اندازه گیری بود.ضریب آلفای کرانباخ زیر مقیاس های سرزندگی ، اراده، روان رنجوری، استرس –افسردگی،عواطف مثبت ومنفی به ترتیب ۹۳/۰، ۸۸/۰،۹۰/۰،۸۴/۰، ۹۵/۰ و۹۲/۰ بودضریب آلفای کرونباخ در مورد کل سوالات محاسبه گردید که برابر با ۹۰/. گردید.تمامی گویه ها با نمرۀ کل آن زیر مقیاس رابطه مثبت داشتند. کلیه سوالات همبستگی مثبت و بالایی با نمره کل پرسشنامه داشتند. زیرمقیاس های پرسش نامه حاضر با مدل ارائه شده به وسیله دینر و همکاران(۱۹۹۷) دربرگیرنده سه عامل رضایت از زندگی، عواطف مثبت و عواطف منفی-هماهنگ بود. پایایی پرسشنامه، به روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید و ضریب آلفای بدست آمده ۷۲/. بود. طرز محاسبه مقیاس به این صورت است که:

  1. در زیر مقیاس سرزندگی،نمره کل سوالات دارای علامت(V)با هم جمع می شوند.این مقیاس ۱۳سوال دارد.نمره هر سوال در بالای
    ستونی که آزمودنی علامت زده مشاهده می شود. حاصل جمع نمرات بر۱۳ تقسیم می شود که نمره آزمودنی را در یک مقیاس ۵درجه ای از ۱تا۵نشان می دهد.
  2. در زیر مقیاس اراده نمره کلیه سوالات دارای علامت(DT) با هم جمع می شوند. این زیر مقیاس ۱۰سوال دارد. نمره هر سوال در بالای ستونی که آزمودنی علامت زده مشاهده می شود.حاصل جمع نمرات بر ۱۰ تقسیم می شود که نمره آزمودنی را در یک مقیاس ۵درجه ای از ۱ تا ۵ نشان می دهد.
  3. در زیر مقیاس روان رنجورخویی،نمره کلیه سوالات دارای علامت (N) با هم جمع می شوند. این زیر مقیاس ۱۰ سوال دارد.نمره هر سوال در بالای ستونی که آزمودنی علامت زده مشاهده می شود.حاصل جمع نمرات بر ۱۰ تقسیم می شود که نمره آزمودنی را در یک مقیاس ۵ درجه ای از ۱ تا ۵ نشان می دهد.
  4. در زیر مقیاس استرس و افسردگی، نمره کلیه سوالات دارای علامت (SD) با هم جمع می شوند.این زیر مقیاس ۶ سوال دارد.نمره هر سوال در بالای ستونی که آزمودنی علامت زده مشاهده می شود.حاصل جمع نمرات بر ۶ تقسیم می شود که نمره آزمودنی را در یک مقیاس ۵ درجه ای از ۱ تا ۵ نشان می دهد.
  5. مجموع نمرات آزمودنی در زیر مقیاس سرزندگی و اراده نمره آزمودنی را در عواطف مثبت نشان می دهند.
  6. مجموع نمرات آزمودنی در زیر مقیاس روان رنجوری، استرس و افسردگی نمره آزمودنی در عواطف منفی را نشان می دهند.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:00:00 ب.ظ ]




بحث :
بحث و تفسیر نتایج تست سختی سنجی:
از تحقیقات گذشته چنان بدست می آید که، اگر درجه حرارت پیشگرمایی برای جوشکاری آلیاژهای کار شده آلومینیوم، از ۱۵۰ درجه سانتیگراد تجاوز کند ممکن است خواص مکانیکی مطلوب آلیاژ با این عمل، کاهش پیدا کرده و دیگر سختی وجود ندارد[۵]. از این رو همانطور که می بینید،در بین نمونه های یک ، دو، سه با افزایش دمای پیشگرمی، سختی تا دمای ۱۵۰ درجه بهبود یافته و با افزایش دمای بیشتر(۲۰۰ درجه) سختی بشدت کاهش می یابد. این کاهش در میزان سختی را می توان اینگونه توجیه کرد که چون نمونه مورد استفاده در حالت بیشینه پیر سختی است، با افزایش دمای پیشگرمی در نمونه ی عملیات حرارتی شده خواص مکانیکی ان از نقطه ی پیک پیرسختی نزول پیدا خواهد کرد و نمونه در وضعیت بعد از پیک سختی (over age) قرار می گیرد و طبیعی است که سختی ان کاهش یابد.

در مورد نمونه های ۴ و ۵ آنچه دیده شد این بود که با افزایش لایه های جوش، سختی از خود کاهش نشان داد. این کاهش در عدد سختی یا به اصطلاح نرم شدن می تواند به این دلیل باشد که افزایش دما در جوشکاری لایه های دوم بر روی لایه ی اول، باعث از دست دادن سختی لایه ی جوش می شود[۱۷]. که این کاهش در نمونه های هفت و هشت با بترتیب دو وسه لایه ی جوش نیز دیده می شود.
همچنین دیده شد که نمونه ها در اثر پیشگرم به سختی بالاتری می رسند که این افزایش در نمونه شش نسبت به نمونه یک دیده می شود.
انچنان که در تحقیقات گذشته ذکر شده، با افزایش سرعت جوشکاری گرمای ورودی به قطعه کار کاهش یافته، که باعث می شود کلیه دانه ها دارای ساختار ریز و هم محوری شوند که این در نهایت باعث افزایش خواص مکانیکی از جمله سختی می شود[۱۸]. بر همین اساس ، همانطور که مشاهده می شود در نمونه های نه،ده و یازده با کاهش سرعت جوشکاری، سختی کاهش می یابد.
در مورد دبی گاز مورد استفاده می توان گفت، افزایش چشمگیر دبی گاز باعث ایجاد یک اغتشاش شدید در حفره ی جوش می شود که باعث ناهمواری در توزیع یکنواخت گاز محافظ می شود[۱۹] .به عبارت دیگر، اگر دبی گاز به اندازه ی کافی کم باشد،گاز محافظ به خوبی توزیع، و وظیفه ی خود را به خوبی انجام می دهد . از طرفی در تحقیق حاضر، سعی بر این شد با کاهش دبی گاز تاثیرات آن بررسی شود. آنچه دیده شد این بود که با کاهش دبی به مقدار lit/min 10 خواص مکانیکی بهبود یافت و بعد از ان ، کاهش مقدار دبی، مخرب بود و سختی کاهش پیدا کرد. این کاهش در میزان سختی شاید به دلیل کمبود گاز محافظ روی سطح نمونه و اکسید شدن سطح نمونه در حین جوشکاری باشد.
نکته ی آخر اینکه ،علت وجود اختلاف اعداد سختی به دست در یک نمونه، به دلیل وجود ناصافی ایجاد شده در سطح جوش است که باعث می شد بعد از فرود فرو رونده ی الماس بر روی نمونه، قطرهای بدست امده با هم برابر نبوده و اعداد سختی در جاهای مختلف یک نمونه ، دقیقا به یک نمونه همگرا نباشد و پس از میانگین گیری در بین چهار عدد بدست امده ،مقدار سختی گزارش شد.

بحث و تفسیر نتایج تست سایش:
یکی از مشکلات و نقایص آلیاژهای الومینیوم که جزء مشخصات آن است، مقاومت به سایش ضعیف آن در مقایسه با فولاد می باشد. برای بهبود این خاصیت آندایزینگ و روکش کاری فلزی قابل اجراست، ولی به سبب اینکه ضخامت این لایه بسیار کم ودر حد چند میکرون است، کاربرد بسیار محدود و کم است. بنابراین تکنولوژی سخت کاری سطحی الومینیم با ضخامت زیاد و چشمگیر نیاز است. در تحقیقات گذشته ثابت شده، افزایش ضخامت لایه ها یا به عبارتی افزایش تعداد لایه ها باعث افزایش مقاومت به سایش در نمونه می شود[۲۰]. از این رو همچنان که در جدول ۴-۲ و نمودار ۴-۱ قابل مشاهده است، با افزایش تعداد لایه ها مقاومت به سایش به وضوح افزایش یافته است. همانطور که در نمودار ۴-۱ مشاهده می شود ، برای نمونه ی شماره چهار با دو لایه سطحی میزان کاهش وزن ۰۰۷۲/۰ گرم و برای نمونه شماره پنج با سه لایه سطحی میزان کاهش وزن ۰۰۳۰/۰ گرم است ، که نسبت به نمونه شماره سه با همین شرایط کاری به وضوح مقاومت به سایش افزایش پیدا کرده است.
همچنین است برای نمونه های شش، هفت و هشت. همانطور که در نمودار ۴-۱ مشاهده می شود، برای نمونه ی شماره هفت با دو لایه سطحی میزان کاهش وزن ۰۱۲۰/۰ گرم و برای نمونه شماره هشت با سه لایه سطحی میزان کاهش وزن ۰۰۳۱/۰ گرم است ، که نسبت به نمونه شماره شش با همین شرایط کاری به وضوح مقاومت به سایش افزایش پیدا کرده است.
علت افزایش مقاومت به سایش، مقاومتی است که در برابر کنده شدن واصطلاحا پوسته شدن لایه در اثر افزایش تعداد لایه ها به وجود امده است[۲۰].
همانطور که در بالا ذکر شد، اگر درجه حرارت پیشگرمایی برای جوشکاری آلیاژهای کار شده آلومینیوم، از ۱۵۰ درجه سانتیگراد تجاوز کند ممکن است خواص مکانیکی مطلوب آلیاژهای آلومینیوم با این عمل، کاهش پیدا کرده و گاهی از بین می روند[۵] از این رو انچنان که مشهود است،در بین نمونه های یک ، دو، سه با افزایش دمای پیشگرمی، مقاومت به سایش تا دمای ۱۵۰ درجه بهبود یافته و با افزایش دمای بیشتر(۲۰۰ درجه) مقاومت به سایش بشدت کاهش می یابد. این کاهش در میزان مقاومت به سایش را می توان اینگونه توجیه کرد که با افزایش دمای پیشگرمی در نمونه الیاژ عملیات حرارتی شده خواص مکانیکی ان از نقطه ی پیک نزول پیدا می کند. نکته ی دیگر اینکه، مقاومت به سایش در نمونه های پیشگرم نشده (نمونه های شش، هفت، هشت) نسبت به نمونه های پیشگرم شده کمتر است یعنی در نهایت پیشگرم کردن نمونه قبل از جوشکاری باعث بهبود خواص سایشی شده است.
همچنین همانطور که در بالا ذکر شد، با افزایش سرعت جوشکاری گرمای ورودی کاهش یافته که باعث می شود کلیه دانه ها دارای ساختار ریز و هم محوری می باشند که باعث افزایش خواص مکانیکی می شود[۱۸]. بر همین اساس ، همانطور که مشاهده می شود در نمونه های نه،ده و یازده با کاهش سرعت جوشکاری، مقاومت به سایش نیز کاهش می یابد.
همانطور که در بالا توضیح داده شد، افزایش چشمگیر دبی گاز باعث ایجاد یک اغتشاش شدید در حفره ی جوش می شود که باعث ناهمواری در توزیع یکنواخت گاز محافظ می شود[۱۹] . انچه در مورد تست های سایش دیده شد این بود که با کاهش دبی به مقدار lit/min 10 خواص مکانیکی بهبود یافت و بعد از ان ، کاهش مقدار دبی، مخرب بود و مقاومت به سایش کاهش پیدا کرد.

بحث و تفسیر تصاویر میکروسکوپ الکترونی:
مشاهده می شود که آثار خراشیدگی و خش بر روی همه ی نمونه ها دیده می شود. بنابراین به نظر می رسد که مکانیزم عمل کننده در سایش کلیه ی نمونه ها از نوع چسبان[۳۶] نیست ومکانیزم عمل کننده، تماما از نوع سایش خراشان محض[۳۷] است .در نوع چسبان، حین سایش، ماده ی جدا شده از نمونه ی سایش به سطح تماس دو نمونه می چسبد که موجب ایجاد اثر سایش سیاه رنگی شد. طبق این مشاهده و تصاویر SEM، مکانیزم سایش کلیه ی نمونه ها از نوع سایش خراشان محض است. به طور کلی می توان این گونه نتیجه گیری کرد که عملیات های مختلف، موجب تغییر مقاومت به سایش شد؛ بدون آنکه مکانیزم سایش تغییر کند. همانطور که در شکل ۴-۱ به وضوح قابل مشاهده است، با افزایش تعداد لایه ها، تخریب ناشی از سایش کمتر می شود که این روند در کاهش وزن نمونه ها نیز مشاهده شد. با افزایش تعداد لایه ها حفرات ناشی از ساییده شدن کمتر شده و سطح به حالت مسطح و صاف گراییده می شود. روند ملاحظه شده در دیگر تحقیقات ارائه شده نیز گزارش شده است[۲۱]، که سطح سایش هنگامی که سطح با یک لایه تقویت شده ، به سایش حساس تر می باشد و با افزایش تعداد لایه های تقویت کننده حساسیت کمتر و مقاومت به سایش بهتر می شود.

نتیجه گیری :
می توان گفت با افزایش دمای پیشگرمی تا۱۵۰ درجه سانتیگراد هر دو خاصیت سختی و مقاومت به سایش بهبود چشمگیر پیدا می کند و پس از ان، افزایش دمای پیشگرمی مخرب بود وباعث کاهش در این دو خاصیت شد.
افزایش تعداد لایه های جوش مقاومت سایشی نمونه ها را افزایش داد و سختی نمونه ها از خود کاهش نشان داد. علت افزایش مقاومت به سایش، مقاومتی است که در برابر کنده شدن واصطلاحا پوسته شدن لایه در اثر افزایش تعداد لایه ها به وجود امده است[۲۰]. علت کاهش سختی می تواند به این دلیل باشد که افزایش دما در جوشکاری لایه های دوم بر روی لایه ی اول، باعث از دست دادن سختی لایه ی جوش می شود[۱۷].
با افزایش سرعت جوشکاری خواص مکانیکی از جمله سختی و مقاومت به سایش افزایش پیدا کرد . با افزایش سرعت جوشکاری گرمای ورودی به قطعه کار کاهش یافته، که باعث می شود کلیه دانه ها دارای ساختار ریز و هم محوری شوند که این در نهایت باعث افزایش خواص مکانیکی از جمله سختی و مقاومت به سایش می شود[۱۸].
با کاهش دبی به مقدار lit/min 10 خواص مکانیکی بهبود یافت و بعد از ان ، کاهش مقدار دبی، مخرب بود و سختی ومقاومت به سایش کاهش پیدا کرد.
با مشاهده ی آثار خراشیدگی و خش بر روی همه ی نمونه ها دیده شد که مکانیزم عمل کننده در سایش کلیه ی نمونه ها از نوع چسبان[۳۸] نیست ومکانیزم عمل کننده، تماما از نوع سایش محض[۳۹] است . مشاهده شد با افزایش تعداد لایه ها، تخریب ناشی از سایش کمتر می شود که این روند در کاهش وزن نمونه ها نیز مشاهده شد. با افزایش تعداد لایه ها حفرات ناشی از ساییده شدن کمتر شده و سطح به حالت مسطح و صاف گراییده می شود.
پیشنهادات:
پیشنهاد می شود شرایط فوق برای الیاژهای دیگر همچون الیاژ های پرکاربرد سری ۲۰۰۰ مورد بررسی قرار گیرد.
پیشنهاد می شود دیگر خواص مکانیکی الیاژ، مانند خواص کششی ، خستگی و… مورد بررسی قرار گیرد.
پیشنهاد می شود مقاومت به خوردگی آلیاژ در شرایط فوق بررسی و در شرایط مختلف مقایسه شود.
مراجع و منابع:
[۱] معینیان, م., ۱۳۸۲, کلید جوشکاری, چ دوم, انتشارات آزاده تهران, pp. 340-337.
[۲] سیندوکو, ۱۳۸۸, متالورژی جوشکاری چ دوم, مرکز نشر دانشگاه صنعتی, اصفهان, pp. 12.
[۳] کوکبی, ا.ح., ۱۳۸۲, تکنولوژی جوشکاری چ پنجم, انتشارات آزاده با همکاری جامعه ریخته گران ایران, تهران pp. 92.
[۴] معینیان, م., ۱۳۸۲, کلید جوشکاری, چ دوم, انتشارات آزاده تهران, pp. 342.
[۵] معینیان, م., ۱۳۸۲, کلید جوشکاری, چ دوم, انتشارات آزاده تهران, pp. 344.

 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:00:00 ب.ظ ]




مثبتهر چه میزان منابع دانش فنی در سازمان بیشتر باشد، ایده‌های فنی جدید بهتر درک می‌شوند و رویه‌های لازم برای توسعه آنها آسان‌تر قابل دستیابی خواهد بود.

تراکم مدیریتی[۵۲] (نسبت مدیریتی)مثبتدرصد بالاتر مدیران باعث تسهیل نوآوری می‌شود، به این دلیل که پذیرش نوآوری به طور عمده به رهبری، حمایت و هماهنگی مدیران سازمان بستگی دارد.منابع منحصر به فرد[۵۳]مثبتمنابع منحصر به فرد به سازمان امکان می‌دهد که قادر به خرید نوآوری‌ها، تحمل شکست‌ها و هزینه‌های احتمالی نوآوری‌ها و شناسایی ایده‌های جدید فراتر از نیازهای واقعی فعلی باشد.ارتباطات خارجیمثبتتجزیه و تحلیل محیط خارجی و فعالیت‌های تخصصی فراسازمانی اعضای سازمان می‌تواند باعث جذب ایده‌های جدید نوآور به سازمان شود. سازمان‌های نوآور به طور مؤثر با محیط خود به تبادل اطلاعات می‌پردازند.ارتباطات داخلیمثبتارتباطات داخلی باعث تسهیل توزیع ایده‌ها در سازمان و افزایش تنوع ایده‌ها می‌شود که در نهایت باعث افزایش نوآوری می‌شود. همچنین باعث ایجاد یک محیط داخلی مطلوب برای این ایده‌ها می‌شود.تمایز عمودیمنفیافزایش سطوح سلسله مراتب باعث سخت شدن ارتباط بین سطوح عمودی سلسله مراتب و مانع جریان ایده‌های نوآور در سازمان می‌شود.

جدول ۲-۱- ارتباط بین عوامل سازمانی و نوآوری (دامانپور، ۱۹۹۱)
نوع نوآوری
تحقیقات نشان داده است که تمایز قائل شدن بین انواع نوآوری برای درک رفتار پذیرش نوآوری سازمان و شناسایی عوامل تعیینکننده نوآوری در آنها ضروری است (رو و بویس، ۱۹۷۴). از بین انواع نوآوری که در ادبیات نوآوری شناسایی شده است، سه نوع از توجه بیشتری برخوردار بوده است. هر نوع از این نوآوری‌ها بر یک زوج از نوآوری‌ها تأکید دارند: مدیریتی و فنی، تولیدی و فرآیندی[۵۴] و تدریجی و بنیان‌شکن.
تفاوت بین نوآوری‌های مدیریتی و فنی مهم است، به این دلیل که به یک تمایز کلی‌تر بین ساختار اجتماعی و فنآوری مربوط می‌شوند (ایوان، ۱۹۶۶). نوآوری‌های مدیریتی و فنی نیازمند فرآیندهای تصمیم‌گیری متفاوتی هستند (دفت، ۱۹۷۸) و در مجموع با هم تغییرات در یک محدوده گسترده از فعالیت‌ها را در سازمان نشان می‌دهند. نوآوری‌های فنی به محصولات، خدمات و فن‌آوری فرایند تولیدی اشاره دارد و به فعالیت‌های اصلی کاری مرتبط هستند. نوآوری‌های مدیریتی شامل ساختار سازمانی و فرآیندهای مدیریتی هستند و به طور غیر مستقیم با فعالیت‌های اصلی کاری مرتبط هستند (دامانپور و ایوان، ۱۹۸۴).
 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
پدیرش نوآوری‌های مدیریتی و فنی به یک اندازه با متغیرهای پیش‌بینی کننده مرتبط نیستند (آیکن و همکاران، ۱۹۸۰). در مدل دو هسته‌ای[۵۵] نوآوری سازمانی، مهارت‌گرایی پایین، رسمیت بالا و تمرکز بالا نوآوری‌های مدیریتی را تسهیل می‌کنند و شرایط معکوس نوآوری‌های فنی را تسهیل می‌کنند (دفت، ۱۹۷۸). به علاوه، تخصصی کردن، دارای تأثیر بیشتری بر نوآوری‌های فنی است تا مدیریتی و همچنین تراکم مدیریتی تأثیر بیشتری بر نوآوری‌های مدیریتی دارد (دامانپور، ۱۹۸۷).
میزان پذیرش نوآوری‌های محصول و فرایند در طی مراحل کسب و کار متفاوت است. همچنین شرکت‌ها از لحاظ نوع تمرکز خود بر نوآوری محصول یا فرایند برای ایجاد مزیت رقابتی با یکدیگر متفاوت هستند (هال و همکاران، ۱۹۸۵). نوآوری‌های محصول، محصولات یا خدمات جدیدی هستند که برای رفع نیاز یک مصرف‌کننده ارائه می‌شوند و نوآوری‌های فرآیندی عوامل جدیدی هستند که به عملیات تولیدی یا خدماتی یک سازمان ارائه می‌شوند؛ مانند مواد اولیه، شرح وظایف و مکانیزم‌های کاری و جریان اطلاعات (اوتربک و آبرناتی، ۱۹۷۵). بنیانشکنی نوآوری نیز می‌تواند ارتباط عوامل تعیینکننده نوآوری و نوآوری را تعدیل کند. پذیرش نوآوری، تغییراتی را در ساختار و کارکرد سازمان ایجاد می‌کند، اما میزان این تغییرات در همه انواع نوآوری با هم یکسان نیست. بنابراین نوآوری‌ها را می‌توان بر اساس میزان تغییراتی که در عملیات سازمان ایجاد می‌کنند، تقسیم‌بندی کرد. محققان دسته‌بندی‌های مختلفی را در ارتباط با بنیان‌شکنی نوآوری انجام دادند؛ برای مثال، نورمن (۱۹۷۱) نوآوری تغییری[۵۶] و جهت‌گیری مجدد[۵۷]؛ نورد و تاکر (۱۹۸۷) نوآوری‌های تکراری[۵۸] و غیر تکراری[۵۹] و گراسمن (۱۹۷۰) نوآوری‌های بنیادین[۶۰] و مؤثر[۶۱] را معرفی کردند. نوآوری‌های جهت‌گیری مجدد، غیر تکراری و بنیادین، نوآوری‌های بنیان‌شکن هستند که تغییرات بنیادین را در فعالیت‌های سازمان ایجاد می‌کنند و نوآوری‌های تغییری، تکراری و مؤثر، نوآوری‌های تدریجی هستند که منجر به تغییرات کمی نسبت به فعالیت‌های فعلی سازمان می‌شوند (دوار و همکاران، ۱۹۸۶).
محققان تفاوت‌هایی را بین پیش‌بینی‌کننده‌های پذیرش نوآوری‌های تدریجی و بنیان‌شکن پیشنهاد کرده‌اند. برای مثال، نگرش مدیریتی نسبت به تغییر و منابع دانش فنی باعث تسهیل نوآوری‌های بنیان‌شکن می‌شوند (دوار و همکاران، ۱۹۸۶)؛ در حالیکه پیچیدگی ساختاری و عدم تمرکز باعث تسهیل نوآوری‌های تدریجی می‌شوند. تفاوت نوآوری‌های تدریجی و بنیان‌شکن همچنین در نوع کمک آنها به اثربخشی سازمان‌ها نیز قرار دارد. برای مثال، در بخش تولید در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، موفقیت شرکت‌های ژاپنی به معرفی نوآوری‌های تدریجی مربوط می‌شد، در حالیکه موفقیت شرکت‌های آمریکایی با ارائه نوآوری‌های بنیان‌شکن حاصل شد (هال و همکاران، ۱۹۸۵).
توسعه محصولات جدید
هدف هر سازمانی فراهم کردن کالاها و یا خدمات برای مشتریان است. یک سازمان می تواند از طریق ابداع طرح هایی در مقایسه با کالاها و خدمات موجود در بازار، یک مزیت رقابتی را بدست آورد. یک کالا یا خدمت مانند موجود زنده دارای چرخه زندگی است. در این چرخه محصول مراحل مختلف معرفی، رشد، بلوغ و افول را طی می کند. هنگامی که محصولات جاری به مرحله رکود می رسند، مدیریت بایستی محصولات جدید را به تدریج طراحی کند. بصورت ایده آل محصولات جدید بایستی طوری طراحی و تولید شوند که مرحله معرفی و رشد آن ها با پایان دوره بلوغ محصولات موجود هم زمان شود (جعفرنژاد، ۱۳۸۷). سازمان ها به منظور نوآوری و توسعه محصولات جدید، دو دسته از فعالیت ها را انجام می دهند. این فعالیت ها شامل فعالیت های اکتشافی[۶۲] و فعالیت های بهره بردارانه یا استخراجی[۶۳] می باشند. مارچ(۱۹۹۱) به فعالیت های اکتشافی و استخراجی به عنوان پایه های سازمان اشاره می کند. گارسیا و دیگران(۲۰۰۳) نیز بیان می کنند که فعالیت های اکتشافی که در واقع همان فعالیت های تحقیقی می باشند، می توانند منجر به تولید محصولات جدید با نوآوری بنیادی و رادیکال شود که این نوآوری دانش فناورانه جدیدی را برای سازمان به ارمغان می آورد. همچنین فعالیت های استخراجی که در واقع همان فعالیت های توسعه هستند، می توانند محصولاتی با نوآوری تدریجی را ایجاد کرده و منجر به بهبود محصولات و در واقع دانش فناورانه قبلی سازمان گردد.
دیدگاه های راهبردی برای استفاده از منابع در نوآوری
دیدگاه مبتنی بر منابع[۶۴] (Barney, 1991; Rumelt, 1984; Wernerfelt, 1984) از تحلیل سازمان ها بر اساس محیط بیرونی شان به تحلیل سازمان ها بر اساس منابع داخلی تغییر حالت داده است. در این دیدگاه سازمان به عنوان مجموعه ای از منابع که قابل کنترل می باشند شناخته می شود (Lavie, 2006).. یک سازمان می تواند تخصیص و سرمایه گذاری منابع داخلی اش را برای پاسخگویی به بازار (Dierickx & Cool, 1989) و خلق سرمایه کنترل کند. یک شرکت باید منابعی را از بازار با هزینه ای مشابه رقبا خریداری کند. بطور معمول، منابعی که برای سازمان در دسترس هستند برای رقبا نیز در دسترس می باشند (Barney, 1991).. اما دیدگاه مبتنی بر منابع اعتقاد دارد که سازمان باید برای دست یابی به یک مزیت رقابتی به گونه ای منابع خود را گردهم آورده و مورد استفاده قرار دهد که تقلید آن برای رقبا سخت بوده و سازمان بتواند از آن ها قابلیت های رقابتی و سرمایه و سودآوری خلق کند (Dierickx & Cool, 1989). در واقع سازمان ها باید قابلیت شناسایی و استفاده از منابعشان را برای نوآوری و بهبود و توسعه محصولات جدید داشته باشند. (Leonard-Barton, 1992; Teece, Pisano, & Shuen, 1997).مفهوم دیگر دیدگاه مبتنی بر منابع بر این واقعیت اشاره دارد که قابلیت و توانایی یک سازمان در خلق ارزش ، به تاریخ و سابقه یک سازمان در استفاده از منابع بر می گردد و به دلیل دانش ضمنی و جای گرفته[۶۵] در محصولات و فرآیندهای سازمان که طی سال ها به وجود آمده است ، این قابلیت استفاده از منابع به راحتی قابل تقلید نمی باشد و حتی چنانچه رقبا به سطح برابری از منابع دست یابند یک تاخیر زمانی در استفاده اثربخش از این منابع برای رقبا وجود دارد(میلر، ۲۰۱۰؛ کوهن و لوینتال، ۱۹۹۰).

 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:00:00 ب.ظ ]